گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
عقائدية ، سياسية
وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ اُخْرى
از خطبه های آن حضرت است
يَشْتَمِلُ عَلى ذِكْرِ الْمَلاحِمِ
مشتمل بر خبر از حوادث ناگوار
۱. شكر و موعظة
«الْحَمْدُ لِلّهِ الْأَوَّلِ قَبْلَ كُلِّ أَوَّلٍ،»۱حمد خدای را همان اوّل پیش از هر اول،
«وَ الْآخِرِ بَعْدَ كُلِّ آخِرٍ،»۲و آخر بعد از هر آخر.
«وَ بِأَوَّلِیَّتِهِ وَجَبَ أَنْ لَا أَوَّلَ لَهُ،»۳اولیّتش موجب آن است که قبل از او اولی نباشد،
«وَ بِآخِرِیَّتِهِ وَجَبَ أَنْ لاَ آخِرَ لَهُ،»۴و آخریتش موجب آنکه بعد از او آخری نباشد.
«وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلهَ إِلَّا اللهُ»۵و شهادت می دهم معبودی جز او نمی باشد،
«شَهَادَةً یُوَافِقُ فِيهَا السِّرُّ الْإِعْلاَنَ، وَ الْقَلْبُ اللِّسَانَ.»۶شهادتی که باطن و ظاهر و دل و زبان در آن متّحد است.
«أَيُّهَا النَّاسُ،»۷ای مردم،
«لَا یَجْرِمَنَّکُمْ شِقَاقی،»۸کینه با من شما را به گناه آلوده نکند،
«وَ لَا یَسْتَهْوِیَنَّکُمْ عِصْیَانِی،»۹و نافرمانی از من شما را به پیروی هوای نفس نکشاند،
«وَ لَا تَتَرَامَوْا بِالْأَبْصَارِ عِنْدَ مَا تَسْمَعُونَهُ مِنِّي.»۱۰و به وقتی که از من چیزی بشنوید (از راه ناباوری) به یکدیگر چشم نیندازید.
۲. الإخبار عن حوادث عجيبة
«فَوَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ،»۱۱به خدایی که دانه را شکافت،
«وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ،»۱۲و انسان را آفرید،
«إِنَّ الَّذِي أُنَبِّئُکُمْ بِهِ عَنِ النَّبِیِّ الْأُمِّیِّ (صَلَّىاللّهُعَلَيهِوَآلِهِ)،»۱۳آنچه به شما خبر می دهم از پیامبر امّی (صلىاللهعليهوآله) است،
«مَا کَذَبَ الْمُبَلِّغُ،»۱۴ابلاغ کننده دروغ نگفته،
«وَ لَا جَهِلَ السَّامِعُ.»۱۵و شنونده هم جاهل نبوده.
«لَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلى ضِلِّیلٍ قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ،»۱۶گویا می بینم شخصی که گمراهیش شدید است در شام فریاد می کند،
«وَ فَحَصَ بِرَایَاتِهِ فِي ضَوَاحِی کُوفَانَ.»۱۷بیرق های خود را اطراف کوفه نصب می نماید.
«فَإِذَا فَغَرَتْ فَاغِرَتُهُ،»۱۸پس چون دهانش باز شود،
«وَ اشْتَدَّتْ شَکِیمَتُهُ،»۱۹و مقاومتش سخت گردد،
«وَ ثَقُلَتْ فِي الْأَرْضِ وَطْأَتُهُ،»۲۰و جای پایش در زمین استوار شود،
«عَضَّتِ الْفِتْنَةُ أَبْنَاءَهَا بِأَنْیَابِهَا،»۲۱به آن هنگام فتنه و آشوب با نیش خود مردم زمان را بگزد،
«وَ مَاجَتِ الْحَرْبُ بِأَمْوَاجِهَا،»۲۲و جنگ با امواجش زبانه کشد،
«وَ بَدَا مِنَ الاَْیَّامِ کُلُوحُهَا،»۲۳و از روزها قیافه خشن آشکار گردد،
«وَ مِنَ اللَّیَالِی کُدُوحُهَا.»۲۴و از شبها رنج و سختی ها هویدا شود.
«فَإِذَا أَیْنَعَ زَرْعُهُ،»۲۵و هنگامی که محصول او خوب برسد،
«وَ قَامَ عَلَى یَنْعِهِ،»۲۶و پخته و رسیده سرپا شود،
«وَ هَدَرَتْ شَقَاشِقُهُ،»۲۷و شقشقه اش به صدا درآید،
«وَ بَرَقَتْ بَوَارِقُهُ،»۲۸و برق شمشیرهایش بدرخشد،
«عُقِدَتْ رَایَاتُ الْفِتَنِ الْمُعْضِلَةِ،»۲۹آنوقت است که پرچم های فتنه و آشوب که راه رهایی از آن نیست به اهتزاز آید،
«وَ أَقْبَلْنَ کَاللَّیْلِ الْمُظْلِمِ، وَ الْبَحْرِ الْمُلْتَطِمِ.»۳۰و همانند شب تار و دریای پرموج روی آورد.
«هذَا، وَ كَمْ یَخْرِقُ الْکُوفَةَ مِنْ قَاصِف»۳۱این است اوضاع، چه صداهای سهمگینی که گوش کوفه را بخراشد،
«وَ یَمُرُّ عَلَيْهَا مِنْ عَاصِف!»۳۲و چه تندبادهایی که بر آن بوزد!
«وَ عَنْ قَلِیل تَلْتَفُّ الْقُرُونُ بِالْقُرُونِ،»۳۳به همین زودی ها گروههای مختلف به جان هم افتند،
«وَ یُحْصَدُ الْقَائِمُ،»۳۴آنان که سرپایند درو شوند،
«وَ یُحْطَمُ الَْمحْصُودُ!»۳۵و آنان که از پاافتاده اند لگدمال گردند!