گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
۞ (وَ اذْکُرُوا اللَّهَ فِی أَیَّامٍ مَّعْدُودَاتٍ ۚ فَمَن تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ وَ مَن تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ ۚ لِمَنِ اتَّقَیٰ ۗ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ)۲۰۳ناصر مکارم شیرازی:
و خدا را در روزهاى معیّنى یاد کنید (روزهاى ۱۱ و ۱۲ و ۱۳ ماه ذى حجّه). و هر کس شتاب کند، و (ذکر خدا را) در دو روز انجام دهد، باکى بر او نمى باشد; و هر که تأخیر کند، (و سه روز انجام دهد نیز) باکى بر او نیست; براى کسى که تقوا پیشه کند. و از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید; و بدانید شمابه سوى او محشور خواهید شد!
حسین انصاریان:
خدا را در روزهای معیّن [ یازدهم، دوازدهم و سیزدهم ذو الحجه که ایام وقوف در مِنی است ] یاد کنید [ و قلباً مورد توجه قرار دهید ]، پس هرکه در طول دو روز، [ واجبات مِنی را انجام دهد و به کوچکردن از آن ] شتاب ورزد، گناهی بر او نیست، و هرکه [ تا روز سوم، کوچکردنش را ] به تأخیر اندازد بر او هم گناهی نیست، [ اختیارکردنِ وقوف در مِنی چه در دو روز، چه در سه روز ] برای کسی است که [ از همۀ محرّماتِ اِحرام ] اجتناب کرده باشد. از خدا [ اطاعت کنید و از محرّماتش ] بپرهیزید! و بدانید که همۀ شما مسلّماً بهسوی او محشور خواهید شد.
محمدمهدی فولادوند:
و خدا را در روزهايى معين ياد كنيد پس هر كس شتاب كند [ و اعمال را ] در دو روز [ انجام دهد ] گناهى بر او نيست و هر كه تاخير كند [ و اعمال را در سه روز انجام دهد ] گناهى بر او نيست [ اين اختيار ] براى كسى است كه [ از محرمات ] پرهيز كرده باشد و از خدا پروا كنيد و بدانيد كه شما را به سوى او گرد خواهد آورد.
(وَ مِنَ النَّاسِ مَن یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَ یُشْهِدُ اللَّهَ عَلَیٰ مَا فِی قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ)۲۰۴ناصر مکارم شیرازی:
بعضى از مردم، گفتارشان در زندگى دنیا مایه اعجاب تو مى شود; (در ظاهر، اظهار محبّت شدید مى کنند) و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه مى گیرند. در حالى که آنان، سرسخت ترین دشمنانند.
حسین انصاریان:
و از مردم کسی است که گفتارش دربارۀ زندگی دنیا [ و نقشههای به ظاهر زیبایش برای ادارۀ امور مردم و حکومت ] برای تو بسیار خوشآیند [ و قابل توجه ] است، او [ برای اینکه وانمود کند دلش برخوردار از صداقت است ] خدا را بر آنچه در دل دارد شاهد میگیرد، درحالیکه [ خداوند از دلش آگاه است که ] او [ قلباً ] سرسختترین دشمنِ [ تو و مسلمانان ] است.
محمدمهدی فولادوند:
و از ميان مردم كسى است كه در زندگى اين دنيا سخنش تو را به تعجب وامى دارد و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه مى گيرد و حال آنكه او سخت ترين دشمنان است.
(وَ إِذَا تَوَلَّیٰ سَعَیٰ فِی الْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهَا وَ یُهْلِکَ الْحَرْثَ وَ النَّسْلَ ۗ وَ اللَّهُ لَا یُحِبُّ الْفَسَادَ)۲۰۵ناصر مکارم شیرازی:
(نشانه آنها، این است که) هنگامى که روى برمى گردانند (و از نزد تو خارج مى شوند)، در راه فساد در زمین، کوشش مى کنند، و زراعتها و چهارپایان و انسان ها را نابود مى سازند; (با این که مى دانند) خدا فساد را دوست نمى دارد.
حسین انصاریان:
چون [ چنین دشمنِ سرسختی ] قدرت و حکومت یابد، میکوشد که در زمین تباهی و فتنهگری به بار آورد، و زراعت و نسل را [ با ظلم و ستمِ فراوانی که میکند ] نابود سازد؛ خداوند تباهی و فتنهگری را دوست ندارد.
محمدمهدی فولادوند:
و چون برگردد [ يا رياستى يابد ] كوشش مى كند كه در زمين فساد نمايد و كشت و نسل را نابود سازد و خداوند تباهكارى را دوست ندارد.
(وَ إِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ ۚ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ ۚ وَ لَبِئْسَ الْمِهَادُ)۲۰۶ناصر مکارم شیرازی:
و هنگامى که به آنها گفته شود «از خدا بترسید!» لجاجت و تعصب، آنها را به گناه مى کشاند. آتش دوزخ براى آنان کافى است; و چه بد جایگاهى است!
حسین انصاریان:
چون به او گویند از خدا [ اطاعت کن و از محرّمات ] بپرهیز، غرور و سرسختیاش وی را به گناه وامیدارد، پس دوزخ او را بس است، و قطعاً بد جایگاهی است!
محمدمهدی فولادوند:
و چون به او گفته شود از خدا پروا كن نخوت وى را به گناه كشاند پس جهنم براى او بس است و چه بد بسترى است.
(وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَ اللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ)۲۰۷ناصر مکارم شیرازی:
بعضى از مردم (با ایمان و فداکار، همچون على (علیهالسلام) در «لیلة المبیت» به هنگام خفتن در جایگاه پیغمبر (صلىاللهعلیهوآله)) جان خود را بخاطر خشنودى خدا مى فروشند; و خداوند نسبت به همه بندگان مهربان است.
حسین انصاریان:
و از مردم کسی [ چون علیبنابیطالب (علیهالسلام) ] است که جانش را برای بهدستآوردن خشنودی خدا میفروشد، و خداوند به بندگان بسیار مهرورز است.
محمدمهدی فولادوند:
و از ميان مردم كسى است كه جان خود را براى طلب خشنودى خدا مى فروشد و خدا نسبت به [ اين ] بندگان مهربان است.
(یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّةً وَ لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّیْطَانِ ۚ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ)۲۰۸ناصر مکارم شیرازی:
اى کسانى که ایمان آورده اید; همگى (در پرتو ایمان) در صلح و آشتى درآیید! و از گامهاى شیطان، پیروى نکنید; که او دشمن آشکار شماست.
حسین انصاریان:
ای اهل ایمان! همگی به عرصۀ تسلیم [ در برابر خدا و اطاعت از او ] درآیید، و از گامهای شیطان پیروی نکنید که او بیتردید، دشمن آشکار شما است
محمدمهدی فولادوند:
اى كسانى كه ايمان آورده ايد همگى به اطاعت [ خدا ] درآييد و گامهاى شيطان را دنبال مكنيد كه او براى شما دشمنى آشكار است.
(فَإِن زَلَلْتُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْکُمُ الْبَیِّنَاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ)۲۰۹ناصر مکارم شیرازی:
و اگر بعد از (این همه) نشانه هاى روشن، که براى شما آمده است، لغزش کردید (و گمراه شدید)، بدانید (گریزى از مجازات الهى نخواهید داشت،) زیرا خداوند، توانا و حکیم است.
حسین انصاریان:
چنانچه بعد از آنکه دلایل روشن برای شما آمد بلغزید [ و به شرک و کفر و فرهنگهای شیطانی روی آرید ] بدانید که خدا [ در انتقام از شما، ] توانای شکستناپذیر و حکیم است.
محمدمهدی فولادوند:
و اگر پس از آنكه براى شما دلايل آشكار آمد دستخوش لغزش شديد بدانيد كه خداوند تواناى حكيم است.
(هَلْ یَنظُرُونَ إِلَّا أَن یَأْتِیَهُمُ اللَّهُ فِی ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَ الْمَلَائِکَةُ وَ قُضِیَ الْأَمْرُ ۚ وَ إِلَی اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ)۲۱۰ناصر مکارم شیرازی:
آیا (پیروان فرمان شیطان، پس از این همه نشانه ها) انتظار دارند که خداوند و فرشتگان، در سایه هایى از ابرها به سوى آنان بیایند (و دلایل تازه اى در اختیارشان بگذارند؟!) درحالى که آنچه لازم بوده انجام شده، و همه امور به سوى خدا باز مى گردد.
حسین انصاریان:
آیا [ پیروان شیطان ] جز این [ مسائل را به عنوان محرّکِ ایمانآوردن به قیامت ] انتظار دارند که [ عذابِ ] خدا و فرشتگانِ [ مأمورِ عذاب ] در سایبانهایی از ابر بهسوی آنان آیند، و کار [ نابودی آنان ] پایان یابد؛ بدون شک همۀ کارها بهسوی خداوند بازگردانده میشود.
محمدمهدی فولادوند:
مگر انتظار آنان غير از اين است كه خدا و فرشتگان در [ زير ] سايبانهايى از ابر سپيد به سوى آنان بيايند و كار [ داورى ] يكسره شود و كارها به سوى خدا بازگردانده مى شود.