• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

هل (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




هَلْ (به فتح‌هاء و سکون لام) از واژگان قرآن کریم به معنای حرف استفهام است.



هَلْ به معنای حرف استفهام است.


هل‌ حرف استفهام است مثل‌ (هَلْ‌ یَراکُمْ مِنْ اَحَدٍ) (آیا کسی شما را می‌بیند؟) بیشتر وقوع آن در قرآن مجید برای تقریر است. خواه برای تنبیه باشد یا نفی یا تکبیت چنانکه راغب گفته است.

۲.۱ - تنبیه بر نفی

هل در آیات زیر تنبیه بر نفی است:
(هَلْ‌ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ اَحَدٍ) «آیا کسی از آنها را می‌یابی؟ یعنی نمی‌یابی‌.»
(وَ اصْطَبِرْ لِعِبادَتِهِ‌ هَلْ‌ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیًّا) (و در عبادتش شكيبا باش. آيا همنام و مانندى براى او مى‌دانى؟!)
(فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ‌ تَری‌ مِنْ فُطُورٍ) (بار ديگر نگاه كن، آيا هيچ شكاف و خللى مشاهده مى‌كنى؟!)

۲.۲ - تقریر برای نفی

هل در این آیات تقریر برای نفی است:
در بسیاری از آیات بعد از حرف هل لفظ «الا» آمده است مثل‌ (هَلْ‌ جَزاءُ الْاِحْسانِ اِلَّا الْاِحْسانُ‌) (آيا جزاى نيكى جز نيكى است؟!)
(هَلْ‌ یَنْظُرُونَ اِلَّا تَاْوِیلَهُ‌) (آيا آنها جز انتظار ظهور آيات و فرا رسيدن تهدیدهای الهی را دارند؟!)
(هَلْ‌ یَنْظُرُونَ اِلَّا اَنْ تَاْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ) (آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان به سراغشان آيند.)
در این آیات ظاهرا مراد از «هل» نفی است گوئی در مقام «ماء نافیه» است چنانکه در بعضی از آیات بجای هل «ما» آمده است مثل‌ (ما یَنْظُرُونَ اِلَّا صَیْحَةً واحِدَةً) (امّا جز اين انتظار نمى‌كشند كه يك صيحه عظيم آسمانى آنها را فرا گيرد، در حالى كه مشغول جدال در امور دنيا هستند.)
(وَ ما یَنْظُرُ هؤُلاءِ اِلَّا صَیْحَةً واحِدَةً) (اينها (با اين اعمالشان) جز يك صیحه آسمانی را انتظار نمى‌كشند.) علی هذا، هل در اینگونه موارد برای تقریر نفی است.


ابن هشام در مغنی گوید: معنای نهم هل آنست که از آن نفی اراده می‌شود لذا در آیه‌ (هَلْ‌ جَزاءُ الْاِحْسانِ اِلَّا الْاِحْسانُ‌) (آيا جزاى نيكى جز نيكى است؟!) حرف «الا» به خبر وارد شده است.
در اقرب الموارد این معنی را نقل و تصدیق کرده است
[۲۵] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
در مجمع آن را در آیه فوق «لیس» و در جلالین «ما» معنی نموده و در آیه‌ (هَلْ‌ یَنْظُرُونَ اِلَّا اَنْ تَاْتِیَهُمُ الْمَلائِکَةُ) (آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان به سراغشان آيند.) مجمع و بیضاوی و جلالین آنرا «ما یَنْتَظِرُون» گفته‌اند.
(هَلْ‌ اَتی‌ عَلَی الْاِنْسانِ حِینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً) (آيا اين گونه نيست كه زمانى طولانى از روزگار بر انسان گذشت كه چيز قابل ذكرى نبود؟!)
ابن هشام در مغنی گوید: معنای دهم هل آنست که بمعنی «قد» آید عده‌ای از قبیل ابن عباس، کسائی و فراء آنرا در آیه «قد» معنی کرده‌اند. زمخشری مبالغه کرده و گفته هل پیوسته بمعنی «قد» است و استفهام از همزه مقدره‌ با «قد» فهمیده می‌شود و تقدیر هَلْ اَتی‌ «ا هَل اتی» است (تمام شد). طبرسی، زمخشری، بیضاوی، جلالین و غیرهم آنرا در آیه فوق بمعنی «قد» گفته‌اند.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۷، ص۱۵۸.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۴۳.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۲۴۰.    
۴. توبه/سوره۹، آیه۱۲۷.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۰۷.    
۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۴۳.    
۷. مریم/سوره۱۹، آیه۹۸.    
۸. مریم/سوره۱۹، آیه۶۵.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۰.    
۱۰. ملک/سوره۶۷، آیه۳.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۲.    
۱۲. رحمن/سوره۵۵، آیه۶۰.    
۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۳.    
۱۴. اعراف/سوره۷، آیه۵۳.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۷.    
۱۶. انعام/سوره۶، آیه۱۵۸.    
۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۰.    
۱۸. یس/سوره۳۶، آیه۴۹.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۴۳.    
۲۰. ص/سوره۳۸، آیه۱۵.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵۳.    
۲۲. رحمن/سوره۵۵، آیه۶۰.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۳.    
۲۴. ابن هشام الانصاری، احمد، مغنی اللبیب، ج۲، ص۱۴.    
۲۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۹، ص۳۴۸.    
۲۷. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، تفسیر الجلالین، ص۷۱۲.    
۲۸. انعام/سوره۶، آیه۱۵۸.    
۲۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۰.    
۳۰. بیضاوی، ناصر الدین، انوار التنزیل واسرار التاویل، ج۲، ص۴۶۸.    
۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۲، ص۶۰.    
۳۲. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، تفسیر الجلالین، ص۶۷۵.    
۳۳. انسان/سوره۷۶، آیه۱.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۷۸.    
۳۵. ابن هشام الانصاری، احمد، مغنی اللبیب، ج۲، ص۱۵.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، ج۱۰، ص۲۱۲.    
۳۷. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۴، ص۶۶۵.    
۳۸. بیضاوی، ناصر الدین، انوار التنزیل واسرار التاویل، ج۵، ص۴۲۵.    
۳۹. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر، تفسیر الجلالین، ص۷۸۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «هل»، ج۷، ص۱۵۸.    






جعبه ابزار