حیوان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حیوان، واژه ای عربی که بر هرگونه
ذی روح اطلاق می شود و انسان را نیز، که او را حیوان ناطق میخوانند، در بر می گیرد.
در
منابع دینی و
متون فقهی این واژه غالباً به موجود ذی روحِ فاقد
خرد و
تعقل اطلاق شده است که معادل آن در زبان
فارسی کنونی جانور است.
به هر موجود
جاندار- اعم از
انسان و غیر انسان- حیوان
اطلاق میشود. لیکن کاربرد رایج و عمومی آن، موجود زنده غیر انسان است که در اینجا همین معنا مورد نظر است.
حیوانات به لحاظ نوع به
دریایی و
خشکی ،
پرنده و غیر پرنده، دارای
خون جهنده و
خون غیر
جهنده و به لحاظ
حکم به
حلال گوشت و
حرام گوشت،
پاک و
نجس، قابل
تذکیه و غیر قابل تذکیه
تقسیم میشوند.
به نظر
امام خمینی از
حیوان دریایی فقط
ماهی و
پرنده، آنهم نه همه ماهیها و پرندگان، را میتوان خورد، پس خوردن همه انواع حیوانات دریایی غیر آنها
حرام است حتی بنا بر اقوا اگر حیوانی باشد مانند گاو دریایی که مثل آن در خشکی، خورده میشود.
از بین ماهیها نیز فقط آن دسته ماهیهایی
حلال است که در اصل و خلقت دارای
فلس و قشر هستند هرچند که به مرور زمان و به علتی از بین رفته باشد. مانند ماهی «کَنعَت» این ماهی آنگونه که درباره آن وارد شده است ماهی بدخلقی است که بهسرعت میرود و با هر چیزی برخورد میکند. به همین جهت فلس آن از بین میرود. لذا اگر به بیخ گوش آن نگاه شود فلس دیده میشود.
و بین اقسام ماهی دارای قشر هم فرقی نیست پس همه آنها، کوچک و بزرگ، حلال است از قبیل ماهی بزّ و بنّی و شبّوط و قطّان و طیرامی و ابلامی و غیر اینها.
و هر ماهی که ذاتاً فلس ندارد خورده نمیشود مانند ماهی جرّی، زهو، مار ماهی و غیر اینها.
و اربیان که در زبان اهل این زمان روبیان (میگو) نامیده میشود از جنس ماهی فلسدار است و خوردن آن
جایز است.
تخم ماهی هم از خود آن ماهی تبعیت میکند پس تخم ماهی حلال، حلال است گرچه نرم باشد و تخم ماهی حرام، حرام است گرچه خشن و زبر باشد، و در حال مشتبه بودن،
احوط (وجوبی) آن است که اگر نرم است خورده نشود. البته اگر معلوم نباشد آیا از ماهی حلال است یا از ماهی حرام و خشن باشد و یا خشن بودن هم مشتبه باشد، خوردن آن حلال است.
بنابر قول
مشهور تمامی حیوانات دریایی- جز
ماهی فلس دار بنابر
مشهور و نیز
میگو و پرنده دریایی-
حرام اند.
حیوانات خشکی به پرندگان، چارپایان و
حشرات تقسیم میشوند. پرندگان حرام گوشت سه
نوع اند:
چنگال داران،
مسخ شدگان و
خبائث.
چارپایان حرام گوشت نیز چند نوعاند: درندگان، مانند
شیر و
پلنگ (
درنده) و مسخ شدگان، نظیر
فیل ،
خرگوش،
بوزینه ،
خوک،
جوجه تیغی و
سوسمار (
مسوخ).
برخی حیوانات، هچون
گرگ و
خرس تحت هر دو عنوان درندگی و
مسخ میگنجند.
کانگرو،
سنجاب ،
سمور ،
خز و هر حیوان
خبیث حرام اند.
گاو،
گوسفند و
شتر اهلی و نیز گاو ، گوسفند،
بز،
گورخر ،
آهو و
گوزن وحشی حلالاند.
اسب،
قاطر و
الاغ نیز
حلال گوشتند ولی بنابر مشهور
خوردن گوشت آنها
مکروه است.
انواع
حشرات که در زیر
زمین لانه دارند، مانند
موش ،
عقرب ،
مار و
رتیل حراماند. همچنین حشراتی مانند
عنکبوت ،
پشه و
مگس .
حیوان حلال گوشتی که از
مدفوع انسان
تغذیه میکند، گوشتش حرام و
مدفوع و
ادرار آن
نجس است (
نجاست خواری).لیکن با
استبراء پاک میشود.
همچنین
گوشت حیوانی که انسان آن را
وطی کرده حرام میگردد. (
آمیزش با حیوان)
همه
حیوانات دریایی و
خشکی جز
سگ و
خوک غیر دریایی پاکند
(
نجاسات).
حیوانات حلال گوشت، تذکیه پذیر و حیوانات
نجس العین تذکیه ناپذیرند. در حیوانات حرام گوشت، مسئله اختلافی است.
واژه حیوان در قرآن تنها یک بار
و به معنای زندگی حقیقی به کار رفته که ناظر بر جهان آخرت است اما انواع حیوان، به معنای رایج آن، به
دفعات در قرآن ذکر شده است. پنج سوره از قرآن، به دلیل ذکر نام پنج نوع حیوان در آن ها، به همین نام خوانده شده است: بَقَره (گاو)، نَحل (زنبور)، نَمْل (مورچه)، عنکبوت و فیل. افزون بر آن، در آیات زیادی درباره حیوانات سخن گفته شده است.
گاه با واژه های
عام مانند اَنْعام (که سوره ای نیز به این نام است)، بَهیمَة الاَنْعام، دابَّه، دَوابّ و طَیر
و گاه با ذکر یکی از انواع حیوان؛ از جمله: بَقَر/ بَقَره،
غَنَم (
گوسفند)،
حِمار/ حَمیر (
الاغ)،
کلْب (
سگ)،
خِنْزیر (
خوک)،
ذِئب (
گرگ)،
قِرَدَة (
بوزینگان)،
حُوت (
ماهی)،
جَراد (
ملخ)،
ذُباب (
مگس)،
غُراب (
کلاغ)
و
هدهد.
برخی حیوانات که متناسب با بعضی ویژگی هایشان
اسامی متعددی در زبان
عربی دارند، نیز در
قرآن نام برده شده اند، مثلا برای
شتر واژه های اِبِل،
جَمَل،
ناقَه،
بَعیر،
هیم
و عِشار
به کار رفته است.
در قرآن از برخی
رسومِ پیش از
اسلام درباره حیوانات
انتقاد شده است. از جمله بریدن
گوش چهارپایان به نشان اینکه آنها نصیب
بت ها شده اند،
تخصیص برخی حیوانات اهلی به
خدایان، و قائل شدن به
تحریمهایی در استفاده
مشروع از برخی
حیوانات اهلی.
خداوند در
آیات متعددی
انسانها را به
تدبر در
خلقت حیوانات فرا خوانده و آنها را نشانه های
قدرت،
حکمت و
رحمت خود دانسته است
.
در بعضی آیات نیز به
فواید حیوانات مانند تهیه
خوراک و
پوشاک انسان و سواری دادن آن اشاره شده است.
در تعدادی از
داستان های قرآنی، حیوانات نقش آفرین هستند از جمله در
داستان های ابراهیم خلیل و چهار مرغ،
مور و
سلیمان،
هدهد و سلیمان
و
پرندگانی خاص و
اصحاب فیل.
در بعضی
تمثیل های قرآنی از حیوانات و ویژگی های آنان استفاده شده است، از جمله تشبیه
کافران به حیواناتی که
مفهوم و
حقیقت سخنان
صاحب خود را ــ که آنان را با دلسوزی از
بیراهه رفتن باز می دارد ــ درک نمیکنند،
تشبیه یکی از
عالمان دنیا طلب از
امت های پیشین ــ که با وجود عرضه شدن آیات و معارف الهی به او از
هوا و هوس پیروی کرد ــ به
سگ که پیوسته
دهانش را باز می کند و
زبان بیرون می آورد،
تشبیه کسانی که برای خود
اولیایی غیر از
خدا برگزیده اند، به
عنکبوت که سست ترین
خانهها را دارد،
و هم گونی آن دسته از پیروان
ادیان الهی که مکلف به عمل به
کتاب آسمانی خود بودند ولی حق آن را ادا نکردند، به
دراز گوشانی که
کتاب حمل می کنند اما بهره ای نمیبرند.
در آیاتی از
قرآن از
حمد و
تسبیح همه موجودات عالَم، از جمله حیوانات، در برابر خداوند سخن به میان آمده است.
مفسران درباره
حقیقت تسبیح حیوانات
آرای مختلفی دارند. به نظر برخی، تسبیح حیوانات عبارت است از دلالت داشتن
خلقت آنها بر
وحدانیت خدا و
صفات او، اما به نظر گروهی دیگر، اطلاق لفظ تسبیح حقیقی و منظور، تسبیح به
قول است.
در
احادیث نیز به حمد و تسبیح حیوانات برای خداوند اشاره شده است.
همچنین مفسران ضمن
تفسیر آیه ای که مطابق آن
سلیمان پیامبر، فهم
سخن پرندگان (منطق الطیر) را
فضل پروردگار بر خود دانسته است،
قدرت
تکلم در حیوانات و چگونگی آن را بررسی کرده اند.
در احادیث هم مطالبی دالّ بر
نطق حیوانات وجود دارد و حتی برای هریک از آنها سخنی
شعار مانند
نقل شده است.
افزون بر این مفسران از آیه ۳۸
سوره انعام («هیچ
جنبده ای در
زمین نیست و نه
پرنده ای که به دو
بالش بپرد مگر آنکه
امتهایی همانند شما هستند... سپس به سوی پروردگارشان برانگیخته میشوند»)، این گونه
برداشت میکنند که حیوانات نیز
حشر و
قیامت دارند.
در پاره ای
روایات هم به برخی
ادراکات حیوان، از جمله درک
خالق و درک
رازقیت الهی، اشاره شده است.
مجموع این موارد بیانگر آن است که
ادراک حیوان فراتر از امری
غریزی و ناشی از نوعی
فهم و مرتبه ای از
شعور، هر چند کاملا متفاوت با شعور
انسانی، دانسته شده است. شاید مبنای
اثبات حق برای حیوان در
اسلام همین نکته باشد.
در
آثار فقهی تعابیری چون «لِلحیوان حُرمَة فی نفسه» که دلالت بر
حرمت و
احترام ذاتی حیوان دارد، زیاد به کار رفته است.
امامان شیعه علیهم السلام در مواردی برای بیان
عظمت آفرینش و
آفریدگار به
اسرار و شگفتی های
خلقت حیوانات
ارجاع داده اند.
افزون بر این،
احادیث فراوانی درباره مسائل مربوط به حیوانات وجود دارد که مبنای
احکام آنها در باب های متعدد فقهی قرار گرفته است.
روایات زیادی نیز چگونگی
رفتار انسان ها با حیوانات را
تبیین کرده اند.
در منابع فقهی، احکام حیوانات در ابواب مختلفی بیان شده است، که عبارت اند از:
نجس بودن بعضی حیوانات مانند سگ و خوک؛ معیار پاک بودن مواردی چون خون وعرق حیوانات؛ وجوب پرداخت زکات در چهارپایانِ سه گانه (شتر، گاو و گوسفند) و شرایط آن؛ شرایط معتبر در قربانی حج؛ ممنوع بودن ایذاء و شکار حیوانات در حالت احرام؛ احکام خرید و فروش حیوان، خیار حیوان؛ اجاره کردن حیوان؛ احکام صید و شکار و شرایط حلال بودن حیوان شکار شده؛ احکام ذبح حیوانات و حکم پوست آنها؛ طبقه بندى حیوانات به سه گروه اصلی زمینی، دریایی و پرندگان برای بازشناسی حیوانات حرام گوشت از حلال گوشت؛ احکام حیوان گمشده؛ بررسی حکم ضَمانِ ناشی از فعلِ حیوان که موجب وارد آمدن خسارت به دیگران شده باشد؛ حکم پیوند عضوی از حیوان به انسان؛ وجوب نفقه حیوان؛ و احکام جنایت بر حیوان شامل مواردی چون اتلاف (نابودکردن) حیوان و وارد کردن آسیب بدنی به او که بسته به مواردی چون نوع جنایت و نوع حیوان، احکام متفاوتی دارد که به اختصار به برخی از آن ها می پردازیم.
حلیت و
حرمت و نیز
طهارت و
نجاست شیر و
تخم حیوان، تابع خود حیوان است. بنابراین، تخم و شیر حیوان نجس،
نجس و تخم و شیر حیوان
حرام گوشت، حرام و
حلال گوشت، حلال است.
سؤر حیوان
نجس العین، نجس و
سؤر حیوان پاک ، حتی حرام گوشت و مسخ شده بنابر
مشهور پاک است. خوردن سؤر حیوان حرام گوشت جز
گربه مکروه است. همچنین بنابر مشهور خوردن سؤر حیواناتی که گوشتشان مکروه است.
ادرار و
مدفوع حیوان حلال گوشت، مانند گاو و گوسفند و نیز بنابر مشهور حیوانی که گوشتش مکروه است، مانند
اسب ، پاک
و ادرار و
مدفوع حیوان حرام گوشتِ دارای خون جهنده نجس است.
در طهارت و نجاست ادرار و
مدفوع پرندگان و حیوانات حرام گوشتی که خون جهنده ندارند
اختلاف است.
مشهور در پرندگان، نجاست و در حیواناتی که خون جهنده ندارند، طهارت است.
نفقه حیوان- اعم از حلال گوشت و حرام گوشت- بر
مالک آن
واجب است. مقدار آن بستگی به
نیاز حیوان دارد. در صورت خود داری مالک از نفقه،
حاکم او را به یکی از سه امر مجبور میکند: نفقه،
فروختن و
کشتن.
کسی که حیوانی خریده است بنابر
مشهور تا سه روز
حق فسخ معامله را دارد (
خیار حیوان).
عاریه دادن حیوان دارای
منفعت، همچون گوسفند برای استفاده از
شیر آن- که به آن
منحه گفته میشود-
جایز است. هرچند برخی در صدق عنوان عاریه بر آن
اشکال کرده وآن را نوعی
اباحه دانستهاند.
شکار حیوان وحشی جایز است
مگر حیوانات غیر دریایی در
حرم . این
حرمت برای
محرم (
احرام) مطلقاً ثابت است.چه در
حرم و چه خارج از حرم.
ملاک در تشخیص
حیوان دریایی و
خشکی در صورت مشتبه شدن، محل
تخم گذاری یا
بچه زایی آن است. بنابر این، حیوانی که دو زیستی است اگر تخم گذاری یا بچه زایی آن در
دریا باشد، حیوانِ دریایی و اگر در
خشکی باشد، حیوان خشکی محسوب میشود.
شکار با
سگ شکاری که برای شکار
آموزش دیده،
جایز و شکاری که توسط آن کشته میشود
حلال است. شکار با سایر حیوانات شکاری (
حیوان شکاری)، اعم از
پرنده ، مانند
باز و
عقاب و غیر پرنده، مانند
پلنگ و
یوزپلنگ در صورتی که
شکار توسط حیوان کشته شود، بنابر قول
مشهور حلال نیست (
آلات صید).
گرفتن حیوان
گمشده که از آن به
ضاله تعبیر میشود، در غیر
آبادی با شرایطی
جایز است.
نگهداری و
مهار کردن حیوان
مهاجم- که به دیگران
حمله میکند، مانند
سگ هاری که
گاز میگیرد یا
قاطری که لگد میزند- بر صاحبش
واجب است و در صورت
اهمال،
ضامن جنایت آن است و اگر کسی در مقام
دفاع از
جان یا
مال خود در برابر چنین حیوانی، آسیبی به آن برساند، ضامن نیست. امّا اگر
آسیب جنبه
دفاعی نداشته، بلکه به انگیزهای دیگر (مثلا
انتقام) صورت گرفته باشد، آسیب زننده ضامن است.
در دوران معاصر، فقها به بررسی مواردی چون حکم استفاده از حیوانات برای پژوهش های درمانی و دارویی و ضرورت رعایت معیارهای اخلاقی
و شبیه سازی حیوانات پرداخته اند.
در
احادیث و به تبع آن در
متون فقهی احکام بسیاری در
حمایت از حیوانات وارد شده و در
روایتی، از این
قوانینِ حمایتی تعبیر به
حقوق شده است («لِلدابّة علی صاحبها ستّة او سبعة حقوق»
.
مطابق
قوانین اسلام حیوانات حق
حیات دارند. در متون فقهی بر این حق و
تقدّم حفظ جان حیوان بر حفظ
اشیا تأکید شده است.
همچنین به نظر
فقها چنانچه شخصی مقدار محدودی
آب برای
وضو داشته باشد و حیوان یا حیوانات او
تشنه باشند، باید آب را به آنها بدهد و خود
تیمم کند،
لذا فقهاء وجه
جواز تیمم را لزوم حفظ
مال ــ یعنی حیوانی که
ملک انسان است ــ دانستهاند نه حفظِ نَفْسِ محترم
.
در احادیث متعددی
کشتن بی هدف حیوانات
نهی شده و این کار موجب
عذاب الهی و
مؤاخذه در روز
قیامت دانسته شده است
مگر اینکه حیوانی بخواهد به
انسان آزار رساند که در این صورت نیز بایستی به
دفاع بسنده کرد.
در باب
ذبح حیوانات نیز احکام و
آداب زیادی، برای کمتر
رنج کشیدن حیوان وجود دارد، از جمله:
ذبح نکردن حیوان در
شب که هنگام
آرامش و
استراحت اوست، رعایت تیز بودن
چاقو و نشان ندادن آن به حیوان، و ناپسند بودن ذبح حیوان در
مقابل حیوانی دیگر.
برپایه آموزه های اسلام
شکار حیوانات به صورت مطلق
جایز نیست و مطابق احادیث و
آرای فقها شرایطی برای
شکارچی و
وسیله شکار لازم است. همچنین
صید و شکار حیوان از روی
هوسرانی جایز نیست و
سفر برای این گونه صید و شکار،
سفر معصیت است که احکام
نماز و
روزه مسافر بر آن مترتب نمیشود.
مطابق احادیث و متون فقهی،
نفقه حیوان (شامل مواردی چون
آب و
غذا و
مکان مناسب برای نگهداری) بر
صاحب حیوان
واجب است. نفقه اندازه معینی ندارد و مقدار و
کیفیت آن تابع
نیاز حیوان است که با اختلاف زمانها و مکان ها تفاوت می کند. تهیه
دارو برای حیوان
مریض نیز جزو نفقات اوست.
به گفته
فقها در شرایط خاص برای حفظ
جان حیوان، همانند
انسان،
غصب غذا یا
نخ جراحی برای استفاده در
مداوا جایز است.
در
احادیث و منابع فقهی
چاق بودن حیوان تحت
تملک، از نشانه های
مروّت صاحب آن شمرده شده و بر
تمیز نگهداشتن
بدن حیوان، غذا و مکان نگهداری او تأکید شده است.
مهربانی و
ملاطفت با حیوانات و رسیدگی به آنان نیز مورد تأکید است
و در این زمینه رعایت نکاتی توصیه شده است از جمله:
رعایت
توان و
طاقت حیوان و کار نکشیدن بیش از حد از او؛ رعایت حال حیوانی که به سن پیری رسیده است و توان
کار ندارد؛ رعایت احوال حیوانی که
نوزاد دارد؛ لزوم حمایت از حیوان
آزار دیده و
نجات آن؛ ممنوعیت
تازیانه زدن به حیوان، جز در موارد معین که در این صورت نیز تازیانه زدن به
صورت آن نهی شده است؛ ممنوعیت
توهین و
لعن به آن؛
داغ نگذاشتن بر صورت حیوان؛ و نهی از
عقیم کردن حیوان.
رسیدگی به حیوان، تنها بر عهده
مالک او نیست و بر این نکته تصریح شده که چنانچه مالک از
انفاق بر حیوان خود
امتناع ورزد
حاکم شرع وی را بر این کار
مجبور می کند و در صورت لزوم،
حکم به رسیدگی به حیوان و
تأمین هزینه آن از
دارایی مالک را میدهد.
لزوم رسیدگی به حیوان تا اندازه ای تأکید شده است که حتی
نهی مالک حیوان، آن را ساقط نمیکند. زیرا حیوان موجودی
ذی روح است و
نجات او از
هلاکت در زمره
حقوق الهی است که با نهی مالک آن
ساقط نمی گردد.
همچنین بر رسیدگی به
احوال حیوانی که
گم شده یا از سوی صاحبش رها شده تأکید شده است.
در احادیث زیادی به
استحباب نگهداری برخی حیوانات تصریح و از نگهداشتن بعضی حیوانات نهی شده است.
فیلسوفان و
حقوق دانان معاصر دو رویکرد متفاوت درباره
بهره برداری از حیوانات (مانند
خوردن،
شکار کردن، استفاده از آنها در
ورزش،
تفریح و
تحقیقات) دارند.
به نظر بیشتر آنان، حق فقط درباره
انسان، که
تکلیف دارد، معنا پیدا میکند، نه حیوانات. پس بهره برداری از آنها
مجاز است، اما باید بدون
آسیب رساندن و
آزار دادنِ غیر ضروری باشد، از این رو
تشریح حیوان
زنده و شکار بی رویه جایز نیست.
برخی دیگر با رد نظریه اصالت سودمندی و نگاه
ابزاری به حیوانات، آنها را دارای مرتبه ای از
احساس،
ادراک،
آگاهی و
اراده و در نتیجه دارای
شخصیت حقوقی دانسته اند که باید با آنها
همزیستی اخلاقی داشت و نباید از آنها فقط به عنوان
دارایی،
غذا،
لباس، وسیله تحقیقات و
سرگرمی، حتی با هدف حفظ
منافع انسانی، استفاده کرد. چرا که
مصالح حیوانات هم پایه مصالح انسان هاست.
حقوق حیوانات به این معنا تا
قرن دوازدهم/ هجدهم مطرح نشده بود. اوج شکوفایی این
نظریه از اواخر قرن بیستم، به ویژه پس از انتشار کتاب « آزاد سازی حیوانات » بوده است.
حقوقدانانی که حامی نظریه حقوق حیوانات هستند، وضع
قوانین حمایتی را ناکافی دانسته و به
ضرورت اعطای شخصیت حقوقی به حیوانات
پافشاری کرده اند. با این حال این نظریه در
عمل، بیشتر به صورت
جنبش هایی در حمایت از حیوانات و کاستن از
درد و
رنج آنها ظاهر شده است.
جنبش های حقوق حیوgt;انات، معمولا به شکل گروه ها و
انجمن هایی در حمایت از نوع خاصی از حیوانات، مانند حیوانات
آزمایشگاهی، خزدار یا حیواناتِ در
قفس، فعالیت می کنند
در
ایران نیز چند انجمن غیر دولتی حمایت از حیوانات فعال اند.
حیوانات در بیشتر سیستم های حقوقی
جهان، که معمولا شامل دو بخش
اموال و
اشخاص می شوند، در شمار اموال،
منبع درآمد و
ثروت و ابزاری در دست اشخاص که دارای حقوق و وظایف اند، به حساب آمده اند. البته برای جلوگیری از برخورد غیر اخلاقی و
پیشگیری از آسیب زدن به این
موجوداتِ دارای ادراک،
محدودیت هایی در استفاده و نگهداری از آنها در قوانین اعمال میشود. این قوانین حمایتی برقراری
تعادل میان مصالح و نیازهای انسان ها و حیوانات را درنظر می گیرد و بر پایه ضرورت های اخلاقی و
قانونی استوار است.
با این حال هنوز هم در بیشتر
دادگاه ها رفتارهای ظالمانه با حیوانات با هدف
مشروع و قانونی،
بازخواست نمی شود و فقط
تحمیل بدون ضرورتِ
زیان به حیوان یا کشتن آن (به دلیل
اتلاف مال و کاستن از
ثروت عمومی)، به منظور حفظ
منافع انسان ها و نه حمایت از حیوانات
ممنوع شده است. مثلا
عقیم کردن حیوانات بدون
بی هوشی با وجود ایجاد
درد بسیار برای حیوان،
جرم محسوب نمی شود، در حالی که
غذا ندادن و در نتیجه کشتن بدون دلیل حیوان جرم است
.
در
ایران تاکنون قانون
جامعی برای حمایت از حیوانات
تصویب نشده است، اما
مقررات پراکنده ای در این زمینه وجود دارد که عبارتند از:
قانون
شکار و
صید مصوب ۱۳۴۶ش (که چند بار تغییر کرده است)؛ مواد ۲۰۲ تا ۲۰۵، ۳۵۷ تا ۳۶۲، ۶۷۹ و ۶۸۰
قانون مجازات اسلامی درباره
جزای اتلاف حیوانات؛
ضمان خسارت های حیوان و
دیه جنایت بر حیوان؛ قانون
حفاظت و بهره برداری از منابع آبزی مصوب ۱۳۷۴ش، که مقرراتی در زمینه صید آبزیان دارد؛ و مصوبه شورای عالی حفاظت محیط زیست در ۱۳۷۹ش، که بهای جانوران
وحشی را از لحاظ مطالبه ضرر و زیان تعیین کرده است.
همچنین در
قانون مدنی، مقررات ویژه ای در
معاملات حیوان و نیز تلف و خسارت حیوانات پیش بینی شده است، از جمله در مادّه ۳۵۸ در
بیع حیوان، مادّه ۳۹۸ در
خیار حیوان، مادّه ۵۰۷ تا ۵۱۱ در
اجاره حیوان، مادّه ۲۳۰ در تلف حیوانِ متعلق به دیگری و مادّه ۳۳۴ در خسارت حیوان.
ایران به تعدادی از
کنوانسیون های حمایت و حفاظت از حیوانات پیوسته است.
(۱) علاوه بر قرآن.
(۲) ابن جوزی، زادالمسیر فی علم التفسیر، چاپ محمدبن عبدالرحمان عبدالله، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۳) ابن حنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر.
(۴) ابن سعید، الجامع للشرائع، قم ۱۴۰۵.
(۵) ابن قدامه، المغنی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۶) ابن کثیر، تفسیر القرآن العظیم، بیروت ۱۴۱۲.
(۷) ابن منظور، لسان العرب.
(۸) زکریا بن محمد انصاری، فتح الوهاب بشرح منهج الطلاب، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
(۹) قوانین و احکام ایران، مجموعه قوانین و مقررات حفاظت محیط زیست، تدوین: دفتر حقوقی و امور مجلس، تهران ۱۳۷۹ش.
(۱۰) مرتضی بروجردی، المستند فی شرح العروة الوثقی: الصلاة، تقریرات درس آیت الله خویی، در موسوعة الامام الخوئی، ج ۲۰، قم: مؤسسة احیاء آثارالامام الخوئی، ۱۴۲۶/۲۰۰۵.
(۱۱) منصوربن یونس بهوتی حنبلی، کشّاف القناع عن متن الاقناع، چاپ محمدحسن شافعی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
(۱۳) احمد بن حسین بیهقی، السنن الکبری، بیروت: دارالفکر.
(۱۴) محمدبن عیسی ترمذی، سنن الترمذی و هوالجامع الصحیح، چاپ عبدالوهاب عبداللطیف، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۵) توحید المفضّل، املاء الامام ابی عبدالله الصادق علیهالسلام علی المفضّل بن عمر الجعفی، علق علیه کاظم مظفر، بیروت: مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۶) حرّعاملی، وسائل الشیعة.
(۱۷) محمدبن محمد حطاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، چاپ زکریا عمیرات، بیروت ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
(۱۸) خلیل بن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۹.
(۱۹) سیوطی، الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور.
(۲۰) محمد شوکانی، فتح القدیر، بیروت: داراحیاءالتراث العربی.
(۲۱) زین الدین بن علی شهیدثانی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم ۱۴۱۳ـ۱۴۱۹.
(۲۲) طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن.
(۲۳) طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن.
(۲۴) فخرالدین بن محمد طریحی، مجمع البحرین، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
(۲۵) طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن.
(۲۶) حسن بن یوسف علامه حلّی، قواعدالاحکام، قم ۱۴۱۳ـ۱۴۱۹.
(۲۷) حسن بن یوسف علامه حلّی، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، مشهد ۱۴۱۲ـ۱۴۲۴.
(۲۸) علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۲۹) محمد فاضل لنکرانی، جامع المسائل، قم ۱۳۸۰ش.
(۳۰) محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، قاهره، چاپ افست تهران.
(۳۱) کلینی، الکافی.
(۳۲) علی بن حسام الدین متقی، کنزالعُمّال فی سنن الاقوال و الافعال، چاپ بکری حیانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۳۳) مجلسی، بحارالانوار.
(۳۴) جعفربن حسن محقق حلّی، المعتبر فی شرح المختصر، ج ۱، قم ۱۳۶۴ش.
(۳۵) محمدنجیب مطیعی، التکملة الثانیة، المجموع: شرح المُهَذّب، در یحیی بن شرف نووی، المجموع: شرح المُهَذّب، ج ۱۳ـ۲۰، بیروت: دارالفکر.
(۳۶) احمدبن محمد مقدس اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح ارشاد الاذهان، چاپ مجتبی عراقی، علی پناه اشتهاردی، و حسین یزدی اصفهانی، قم، ج۱۰، ۱۴۱۲، ج ۱۱، ۱۴۱۴.
(۳۷) ناصر مکارم شیرازی، استفتائات جدید، گردآوری ابوالقاسم علیان نژادی، قم ۱۳۸۵ش.
(۳۹) حسینعلی منتظری، احکام پزشکی: مطابق با فتاوای فقیه عالیقدر حضرت آیت الله العظمی منتظری، تهران ۱۳۸۱ش.
(۴۰) محمدحسن بن باقر نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرائع الاسلام، بیروت ۱۹۸۱.
(۴۱) یحیی بن شرف نووی، المجموع: شرح المُهَذّب، بیروت: دارالفکر.
(۴۲) استفان باستاک، باغ وحش و حقوق حیوانات: اخلاق از حیوانات نگهداری، لندن ۲۰۰۴.
(۴۳) جردن کورنات، حیوانات و قانون، سانتا باربارا، کالیفرنیا، ۲۰۰۱.
(۴۴) دایرة المعارف حقوق و سلامت حیوانات، وست پورت ۱۹۹۸.
(۴۵) لیزا یانت، حقوق حیوانات، نیویورک ۲۰۰۴.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۳،ص ۴۰۷- ۴۱۰. •
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حیوان»، شماره۶۷۰۳. • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی