گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
سياسي
وَ مِنْ كِتاب لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از نامه های آن حضرت است
اِلى كُمَيْلِ بْنِ زِياد النَّخَعِىِّ، وَ هُوَ عامِلُهُ عَلى هيت، يُنْكِرُ عَلَيْهِ تَرْكَهُ دَفْعَ مَنْ يَجْتازُ بِهِ مِنْ جَيْشِ الْعَدُوِّ طالِباً لِلْغارَةِ.
به کمیل به زیاد نَخَعی، به وقتی که عامل او در هیت بود، او را به علت واگذاشتن دشمن که از منطقه او گذشته و برای تاراج مسلمانان رفته اند توبیخ می کند.
ذمّ القائد غير اللاّئق
«أمَّا بَعْدُ،»۱اما بعد،
«فَإِنَّ تَضْیِیعَ الْمَرْءِ مَا وُلِّیَ،»۲ضایع نمودن آدمی آنچه را برعهده اش نهاده اند،
«وَ تَکَلُّفَهُ مَا كُفِيَ،»۳و بر دوش کشیدن زحمت کاری که به دیگری واگذار شده،
«لَعَجْزٌ حَاضِرٌ،»۴ناتوانی آشکار،
«وَ رَأْیٌ مُتَبَّرٌ.»۵و نظریه ای هلاک کننده است.
«وَ إِنَّ تَعَاطِیَکَ الْغَارَةَ عَلَى أَهْلِ قِرْقِیسِیَا،»۶تاخت و تازت به اهل
قرقیسیا،
«وَ تَعْطِیلَکَ مَسَالِحَکَ الَّتِي وَلَّیْنَاکَ»۷و واگذاری مرزهایی که تو را بر آنها حکومت داده ایم
«لَيْسَ بِهَا مَنْ یَمْنَعُهَا،»۸و کسی نیست که آنها را حفظ کند
«وَ لاَ یَرُدُّ الْجَیْشَ عَنْهَا»۹و سپاه دشمن را از آنها برگرداند
«لَرَأْیٌ شَعَاعٌ.»۱۰فکری است نادرست.
«فَقَدْ صِرْتَ جِسْراً لِمَنْ أَرَادَ الْغَارَةَ مِنْ أَعْدَائِکَ عَلَى أَوْلِیَائِکَ،»۱۱برای دشمنانت که خواهان غارت دوستانت بودند پل شده ای،
«غَیْرَ شَدِیدِ الْمَنْکِبِ،»۱۲نه تو را بازوی توانایی است،
«وَ لاَ مَهِیبِ الْجَانِبِ،»۱۳و نه دشمن را از ناحیه تو ترسی،
«وَ لاَ سَادٍّ ثُغْرَةً،»۱۴نه مرزی را بستی
«وَ لاَ کَاسِر لِعَدُوٍّ شَوْکَةً،»۱۵و نه شوکت دشمن را شکستی،
«وَ لاَ مُغْن عَنْ أَهْلِ مِصْرِهِ،»۱۶و نه حاکمی بودی که به درد اهل شهرش بخورد،
«وَ لاَ مُجْز عَنْ أَمِیرِهِ.»۱۷و نه می توانی از امیر خود کاری را کفایت کنی.