• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حب و بغض

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: حب (ابهام‌زدایی).


حُبّ و بُغض، دو مفهوم در قرآن و حدیث و اخلاق، به معنای دوستی و دشمنی.



حُب در لغت، مصدر فعل «حَبَّ یحِبُّ» است که از جمله به معنای لزوم و ثبات و نیز دوستی و کشش نفس به سوی چیزی خواستنی است و این معنا از همان لزوم و ثبات اخذ شده است.
[۱] الصحاح: تاج‌اللغه و صحاح‌العربیه، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
[۲] ابن فارس، مقاییس اللغة،ذیل «حب/ حبب».
[۳] فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، ذیل «حب/ حبب»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
[۴] حسین ‌بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «بغض»، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش.
[۵] محمد بن محمد زبیدی، تاج ‌العروس من جواهرالقاموس، ذیل «حب/حبب»، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.



در مقابل، بغض به معنای دشمنی و تنفر از چیزی است که مورد پسند انسان نباشد.
[۶] الصحاح: تاج‌اللغه و صحاح‌العربیه، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
[۷] ابن فارس، مقاییس اللغة، ذیل «بغض».
[۸] حسین ‌بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش.
[۹] فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، ذیل «بغض»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.



حب در اصطلاح، گرایش به سوی چیزی لذت‌ بخش و سازگار با طبع و وابستگی خاص میان انسان و کمال اوست که اگر شدت یابد عشق نامیده می‌شود.
[۱۰] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۴، ص۳۱۴، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۱۱] طباطبائی، المیزان، ج۱، ص۴۱۰ـ۴۱۱.

این انفعال نفسانی تابع ادراک و معرفت است و از شناخت زیباییهای ذاتی محبوب یا از احسان وی نشئت می‌گیرد
[۱۲] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۴، ص۳۱۴، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۱۳] ابن عاشور (محمد طاهربن محمد)، تفسیرالتحریر و التنویر، ج۳، ص۲۲۵، تونس ۱۹۸۴.
و دارای مراتب شدت و ضعف و دربرگیرنده امور مادّی و غیرمادّی است.
[۱۴] طباطبائی، المیزان، ج۱، ص۴۱۱.

تعلق میان مُحِب و محبوب، باعث کشش انسان به سوی محبوب می‌شود که با رسیدن به آن، نقص وی به کمال تبدیل می‌شود و نیازهای مادّی و معنوی‌اش برطرف می‌گردد.
[۱۵] طباطبائی، المیزان، ج۳، ص۱۵۸.
[۱۶] جمیل صلیبا، المعجم الفلسفی بالالفاظ العربیه و الفرنسیه و الانکلیزیه و اللاتینیه، ج۱، ص۴۳۹، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.



برخی واژه‌های هم ‌معنا با حب عبارت‌اند از: وُدّ،
[۱۷] حسین ‌بن محمد راغب اصفهانى ، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش.
[۱۸] ابن منظور، لسان العرب، ذیل «ودد».
خُلَّت،
[۱۹] حسین ‌بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «خلّ»، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش.
[۲۰] ابن منظور، لسان العرب، ذیل «خلل».
الفت،
[۲۱] ابن فارس، مقاییس اللغة، ذیل «الف».
[۲۲] حسین ‌بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «الف»، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش.
[۲۳] محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ج۵، ص۱۵۱، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.
وَلایه،
[۲۴] ابن منظور، لسان العرب، ذیل «ولی»
[۲۵] محمد بن محمد زبیدی، تاج ‌العروس من جواهرالقاموس، ذیل «ولی»، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
علاقه،
[۲۶] فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، ذیل «علق»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
و هوی.
[۲۷] خلیل ‌بن احمد، کتاب العین، ذیل «هوی»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
[۲۸] فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، ذیل «هوا»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.



بُغض در اصطلاح نفرت از چیزی آزار دهنده و مخالف با طبع است که اگر فزونی یابد، مَقْت (بیزاری، عداوت) و بَغْضاء (کینه، دشمنی) خوانده می‌شود.
[۲۹] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۴، ص۳۱۴، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۳۰] المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، (بیروت) : دارالفکر.
[۳۱] فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، ذیل «بغض»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
بغض هنگام تضاد چیزی با محبوب ایجاد می‌شود، لذا اگر محبوبی وجود نداشته باشد مبغوضی نیز نخواهد بود.
[۳۲] ابن تیمیه، قاعده فی‌المحبه، ج۱، ص۷ـ۸، چاپ محمدرشاد سالم، قاهره.



برخی واژه‌های هم‌معنا با بغض عبارت‌اند از: قَلی،
[۳۳] خلیل ‌بن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
[۳۴] حسین ‌بن محمد راغب اصفهانى، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش.
[۳۵] فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، ذیل «قلی»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
شَنَآن،
[۳۶] حسین ‌بن محمد راغب اصفهانى، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش.
[۳۷] ابن منظور، لسان العرب، ذیل «شنا/ شنأ»،
[۳۸] فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، ذیل «شنا/ شنأ»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
فِرْک
[۳۹] خلیل‌ بن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
[۴۰] فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، ذیل «فرک»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
و کراهت.
[۴۱] زمخشری، الکشاف، ج۴، ص۳۷۴.



در قرآن کریم حب و مشتقات آن ۸۲ بار و البَغضاء، که تنها شکل به کار رفته از مادّه بغض است، پنج بار به ‌کار رفته است.
[۴۲] محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم، ذیل «ح ب ب» و «ب غ ض»، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران.
در برخی آیات قرآن به رابطه حب میان خدا و بندگان اشاره شده است.


طباطبائی
[۴۵] طباطبائی، المیزان، ج۱۷، ص۵۳.
حب خدا به بنده را احسان خاص او دانسته است که از صفات فعل الهی اوست. وی
[۴۶] طباطبائی، المیزان، ج۱۷، ص۵۳.
حب خدا به انسان را گسترش رحمت او بر شخص و کشیده شدنش به سوی خدا و بغض خدا را دوری رحمت‌الهی از انسان می‌داند.


خدا حب خود به بنده را در اموری همچون اعطای توفیق طاعت و عبادت، هدایت به دین، برداشتن حجاب از قلب،
[۴۷] فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، ج۱، ص۴۴۰، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
بخشایش
[۴۸] محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۴، ص۶۰، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
و پاداش
[۴۹] زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۶۴۶.
جلوه ‌گر می‌سازد.


براساس آیات قرآن، برخی بهره‌ مندان از حب ‌الهی عبارت‌اند از: توبه‌کنندگان، پرهیزکاران، مجاهدان در راه خدا، توکل‌کنندگان به خدا، شکیبایان و پیروی کنندگان از پیامبر.


همچنین براساس روایات، علم ‌آموزی، بی‌رغبتی به دنیا،
[۵۹] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۹، ص۴۵۰.
نیکی به والدین،
[۶۰] حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۴، ص۱۱۲ـ۱۱۳.
شاد کردن دل مسلمان، یاری رساندن به داد خواهان و تلاوت قرآن از اعمالی است که خدا آن‌ها را دوست دارد.


از نشانههای دوستی خدا با بنده، داشتن فهم عمیق در دین، قناعت، قلب سلیم
[۶۷] عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و درر الکلم آمدی، ج۲، ص۳۲۲، با شرح و ترجمه فارسی هاشم رسولی محلاتی، تهران ۱۳۸۰ش.
و ابتلا است.
ابن ‌قیم جوزیه
[۶۹] ابن قیم جوزیه، مدارج السالکین بین منازل «ایاک نعبد و ایاک نستعین»، ج۳، ص۱۷ـ۱۸، ج ۳، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
به جاآوردن نوافل، شکسته شدن قلب در پیشگاه خدا و مناجات با او را از عوامل جلب محبت‌الهی دانسته است.


بنابر حدیث نبوی مشهور به «حدیث قرب نوافل»، هرگاه بنده از طریق نوافل به خدا تقرب جوید خدا او را دوست خواهد داشت و آنگاه که دوستش بدارد گوش و چشم و دست و پای او می‌شود و هر آنچه بخواهد به او عطا می‌کند.
[۷۰] محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۷، ص۱۹۰، (چاپ محمد ذهنی‌افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت .
[۷۱] احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۹۰، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۳.



براساس آیات قرآن، از جمله محرومان از دوستی خدا عبارت‌اند از: کافران، تجاوزکاران، مفسدان، اسراف ‌کنندگان، ستمکاران، مستکبران و خیانت‌ پیشگان.


بنابر روایات، دشنام دهندگان، لعنت کنندگان و طعنه زنندگان بر مؤمنان،
[۸۷] ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول‌صلی‌الله علیه، ج۱، ص۲۹۶، چاپ عی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.
[۸۸] ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول‌صلی‌الله علیه، ج۱، ص۳۰۰، چاپ عی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.
پیشوایان ستمکار، سخن‌ چینان و تفرقه‌افکنان
[۹۰] احمد بن محمد ثعلبی، الکشف و البیان، ج۱۰، ص۱۱، المعروف تفسیرالثعلبی، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
از جمله کسانی هستند که خدا آن‌ها را دشمن می‌دارد.


حب الهی موضوع مباحثات کلامی نیز بوده است. غزالی
[۹۲] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۴، ص۳۱۱، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
حب الهی را بالاترین مقام انسانی دانسته که مقامهای پیشین، نظیر توبه و صبر و زهد، مقدمه آن است و مقامها و درجات بعدی، مانند شوق و انس و رضا، ثمرات و نتایج آن محسوب می‌شود. به‌عقیده وی،
[۹۳] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۴، ص۳۳۳، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
سعادتمند ‌ترین مردم در آخرت کسی است که در دنیا بیشترین میزان حب‌الهی را داشته باشد، زیرا درجه لذات انسانها در آخرت متناسب با میزان حب آنان به خداست.
در همین سیاق، او حب انسان به غیر خدا را، اگر با حب الهی نسبتی نداشته باشد، ناشی از جهل و قصور در معرفت خدا می‌داند، بنابراین حب پیامبر و دانشمندان و پرهیزگاران را، که خاستگاه آن، حب به خداست، پسندیده می‌شمرد.
[۹۴] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۴، ص۳۱۸، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.



وی، سپس اسباب و عوامل پنج‌ ‌گانه حب را در انسان برمی‌ شمرد و شرح می‌ دهد که چگونه هر یک از این عوامل به حب الهی منجر می‌شود: ۱) حب ذات از آن ‌رو به حب الهی منتهی می‌شود که خداوند، خالق و وجود دهنده انسان است و کمال و دوام و بقای او از خداست؛ ۲) حب به کسی که به انسان احسان می‌کند، بنابراین انسان به خدا که احسان‌کننده به اوست و با آفریدنش و عطای نعمتهای بسیار، بیشترین احسان را در حق وی کرده، محبت می‌ ورزد؛ ۳) حب به افراد از آن ‌رو که محسن‌اند، سبب حب الهی خواهد بود زیرا خداوند با خلق موجودات و انعام به آن‌ها نیکوکار و محسن به همه آنهاست؛ ۴) حبّ جمال به حب الهی منجر می‌شود، زیرا خداوند جمال مطلق است؛ ۵) حب ناشی از هم سنخی، با این توضیح که از انسان خواسته شده در اکتساب صفات الهی مانند علم و برّ و احسان و مهرورزی به بندگان و سایر مکارم شریعت بکوشد، و این سبب قرب به خدا و به تبَع آن محبت الهی می‌شود.از آن بالاتر، خدا در آدمی از روحی دمیده است که درک حقیقت آن بیرون از حدّ عقل است و آدم به اعتبار همین مناسبت، مسجود فرشتگان و شایسته خلافت الهی شده است. این مناسبت و هم سنخی، بالاترین پیوند محبت را ایجاد می‌کند.


جهمیه و معتزله معتقدند که خدا نه دوست می ‌دارد و نه دوست داشته می‌شود. به نظر آنان متعلَّق هر حبی، امری مادّی است و از این‌ رو، نمی ‌توان حب انسان را به خدا در معنای حقیقی آن تصور کرد. آنان نصوص موجود درباره حب میان بنده و خدا را تأویل می‌ کنند و عقیده دارند مقصود از حب بندگان به خدا، دوست داشتن طاعت و عبادت او و فزونی اعمال نیک برای رسیدن به ثواب است و منظور از حب خدا به بندگان، احسان او به ایشان، مدح و اعطای ثواب به آنان و اراده این امور از سوی خداست.
[۹۵] ابن قیم جوزیه، مدارج السالکین بین منازل «ایاک نعبد و ایاک نستعین»، ج۳، ص۱۹ـ۲۱، ج ۳، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۹۶] مها یوسف جاراللّه، الحب و البغض فی القرآن الکریم، ج۱، ص۵۵ـ۵۸، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
[۹۷] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۴، ص۳۱۱ـ۳۱۳، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.



به اعتقاد امام‌ خمینی متعلق اولی و حقیقی حب الهی، همان ذات الهی است، لذا حب و محبوب و محب در ذات الهی یکی است و تعدی در آن راه ندارد. به اعتقاد امام‌ خمینی ذات حق اشد الوجود و حقیقت وجود و واجب‌الوجود و صرف الوجود است و کل کمالات و بلکه فوق کمالات را داراست و لذا حب شدید و عشق وجوبی دارد و در مرتبه ذات، کمالات ذات خود را به علم و درک حضوری ادراک می‌نماید. زیرا استشعار شی‌ء به ذات خود، کمال درک است، چون ذات برای ذات به‌ نحو حضوری جمعی و بدون شائبه غیبت، مدرک و منکشف است. پس حضرت حق که به درک تام التام، مدرک اتمّ کمالات ذات خویش است، عاشق و محب تجلیات و جمال جمیل مطلق خود بوده و چون عاشق ذات است و بذاته و به علم حضوری که عین ذات است، مدرک کمالات ذات است، پس عاشق و محب ذات است. درک و ادراک عین ذات است و مدرک و محبوب و معشوق هم عین ذات است. پس هم او عاشق و هم عشق و هم معشوق است. امام‌ خمینی در نهایت حبّ الهی را مستفاد حدیث معروف «کنت کنزا مخفیا فاحببت ان اعرف فخلقت الخلق لکی اعرف» می‌داند. امام‌ خمینی معتقد است آنچه دارای محبوبیت ذاتی است، حب ذات الهی است و خدا به‌جهت حب ذاتی به ذات خود، به سایر اشیا محبت داشته و این حب تبعی منشا تعلق اراده به اشیاء ممکنات و زمینه‌ساز تحقق آنها را فراهم کرده‌ است. به اعتقاد ایشان محب الهی که به‌واسطه آن وجود ظهور یافته‌ است، حکم و ظهور آن محبت به‌حسب نشئات و قوابل، مختلف می‌شود پس در برخی مراتب و اطوار ظهور حکم آن محبت الهی اتم و اظهر و در برخی مراتب کمتر و ضعیف است.


طباطبائی،
[۱۰۲] طباطبائی، المیزان، ج۱، ص۴۱۱.
با استناد به آیه ۱۶۵ سوره بقره، حب بنده به خدا را حقیقی و متعلَّق حب را فراتر از امور مادّی دانسته است. منشأ چنین حبی کمال مطلق بودن خدا و مشاهده احسان و جمال اوست.
[۱۰۳] محمود بن عبداللّه آلوسی، روح ‌المعانی، ج۲، ص۳۴، بیروت: داراحیاء التراث العربی،.
[۱۰۴] طباطبائی، المیزان، ج۱، ص۳۷۴.
حب به خدا با میزان معرفت به او ارتباط مستقیم دارد؛ یعنی، هر چه شناخت انسان از خدا بیش ‌تر باشد دوستی او نیز عمیق‌ تر خواهد بود.
[۱۰۵] محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۴، ص۲۳۳، قاهره، چاپ افست تهران .



در حدیثی، راوی از امام صادق علیه‌ السلام می‌پرسد که آیا حب و بغض جزء ایمان است؟ امام پاسخ می‌دهد: «هل‌الدّینُ (الایمان) إلّا الحب و البغض» آیا دین (ایمان) چیزی جز حب و بغض است؟.
[۱۰۶] احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۱، ص۴۰۹، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۳.

رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نیز در حدیثی حب و بغض در راه خدا و دوستی با دوستان خدا و دشمنی با دشمنان او را محکم ‌ترین دستگیره ایمان می‌داند.
[۱۰۸] ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۴، ص۲۸۶، بیروت: دارصادر.
[۱۰۹] محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۸۰، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، بیروت: دارالمعرفه.
غزالی،
[۱۱۰] محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۲، ص۱۷۴، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
با استناد به این حدیث، نتیجه گرفته که لازم است انسان دشمنانی داشته باشد که در راه خدا به آنان بغض ورزد و دوستانی که در راه خدا آنان را دوست بدارد.


حب، با توجه به متعلَّق آن، به ممدوح و مذموم تقسیم می‌شود. حب به خدا و دوستان خدا و آنچه انسان را به خدا نزدیک می‌کند ممدوح است و دوست داشتن آنچه مبغوض خداست و چیزی که باعث از بین رفتن محبت خدا یا کاهش آن می‌شود، مذموم است.
[۱۱۱] غسان احمد عبدالرحمان، محبه اللّه و رسوله فی‌الکتاب و السنه، ج۱، ص۳۸ـ۴۰، بیروت ۱۴۲۵.

طباطبائی،
[۱۱۲] طباطبائی، المیزان، ج۳، ص۱۰۶.
در ذیل آیه («زُینَ لِلنّاسِ حُبُّ الشَّهَوات») در تبیین محبت مذموم، معتقد است مقصود از حب شهوات، علاقه عادی نیست زیرا اصل علاقه‌ مندی، امری فطری است، بلکه مراد دلدادگی و دوستی شدید دنیاست.


زمخشری
[۱۱۴] زمخشری، الکشاف، ج۴، ص۲۱۹ـ۲۲۰.
ذیل آیه ( قُل لا اَسْئَلُکُم عَلَیهِ اَجراً إلّا الْمَوَدَّه فِی‌الْقُربی») نقل کرده که از رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم درباره مقصود از «القربی»، که در این آیه دوستی با آنان خواسته شده است، پرسیدند و ایشان پاسخ دادند که مقصود علی و فاطمه و دو پسر آن‌ها هستند.
ثعلبی
[۱۱۶] احمد بن محمد ثعلبی، الکشف و البیان، ج۸، ص۳۱۴، المعروف تفسیرالثعلبی، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
در تبیین جایگاه آل محمد، حدیثی از رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل می‌کند که هر کس با محبت آل محمد از دنیا برود شهید و بخشوده و دارای ایمان کامل است.
[۱۱۷] زمخشری، الکشاف، ج۴، ص۲۱۹ـ۲۲۰.



در احادیث، به حب اهل بیت و بغض دشمنان آنان بسیار سفارش شده و برای این حب و بغض ثمرات بسیاری ذکر گردیده که از جمله آنهاست: گشایش درهای رحمت الهی،
[۱۱۸] محمد بن محمد مفید، الامالی، ج۱، ص۲۷۱، چاپ حسین استادولی و علی‌اکبر غفاری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
[۱۱۹] محمد بن حسن طوسی، الامالی، ج۱، ص۳۴، قم ۱۴۱۴.
آمرزش گناهان،
[۱۲۰] ابن بابویه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ج۱، ص۱۷۰، قم ۱۳۶۸ش.
نیل به شفاعت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم و جای گرفتن در بالاترین درجات بهشت.
[۱۲۲] احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۵۳، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۳.

در حدیثی از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم نقل شده که «خدا را به خاطر نعمتهایش، مرا به خاطر دوستیتان به خدا، و اهل بیتم را به خاطر حب من دوست بدارید».
[۱۲۳] ابن بابویه، الامالی، ج۱، ص۴۴۶، قم ۱۴۱۷.
[۱۲۴] محمد بن حسن طوسی، الامالی، ج۱، ص۶۳۲ـ۶۳۳، قم ۱۴۱۴.

منابع :
(۱) علاوه بر قرآن.
(۲) محمود بن عبداللّه آلوسی، روح ‌المعانی، بیروت: داراحیاء التراث العربی،.
(۳) عبدالواحد بن محمدآمدی، غررالحکم و درر الکلم آمدی، با شرح و ترجمه فارسی هاشم رسولی محلاتی، تهران ۱۳۸۰ش.
(۴) ابن بابویه، الامالی، قم ۱۴۱۷.
(۵) ابن بابویه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم ۱۳۶۸ش.
(۶) ابن تیمیه، قاعده فی‌المحبه، چاپ محمدرشاد سالم، قاهره.
(۷) ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، بیروت: دارصادر.
(۸) ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول‌صلی‌الله علیه، چاپ عی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.
(۹) ابن عاشور (محمد طاهربن محمد)، تفسیرالتحریر و التنویر، تونس ۱۹۸۴.
(۱۰) ابن فارس، مقاییس اللغة.
(۱۱) ابن قیم جوزیه، مدارج السالکین بین منازل «ایاک نعبد و ایاک نستعین»، ج ۳، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۱۲) ابن منظور، لسان العرب.
(۱۳) محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنی‌افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت.
(۱۴) احمد بن محمد برقی، المحاسن، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۳.
(۱۵) احمد بن محمد ثعلبی، الکشف و البیان، المعروف تفسیرالثعلبی، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
(۱۶) مها یوسف جاراللّه، الحب و البغض فی القرآن الکریم، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
(۱۷) اسماعیل‌ بن حماد جوهری، الصحاح: تاج‌اللغه و صحاح‌العربیه، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
(۱۸) محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، بیروت: دارالمعرفه.
(۱۹) حرّ عاملی، وسائل الشیعه.
(۲۰) خلیل ‌بن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
(۲۱) حسین ‌بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش.
(۲۲) محمد بن محمد زبیدی، تاج ‌العروس من جواهرالقاموس، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
(۲۳) زمخشری، الکشاف.
(۲۴) جمیل صلیبا، المعجم الفلسفی بالالفاظ العربیه و الفرنسیه و الانکلیزیه و اللاتینیه، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
(۲۵) طباطبائی، المیزان.
(۲۶) فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
(۲۷) محمد بن حسن طوسی، الامالی، قم ۱۴۱۴.
(۲۸) محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.
(۲۹) غسان احمد عبدالرحمان، محبه اللّه و رسوله فی‌الکتاب و السنه، بیروت ۱۴۲۵.
(۳۰) محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۳۱) محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، قاهره، چاپ افست تهران.
(۳۲) احمد بن محمد فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، (بیروت) : دارالفکر.
(۳۳) محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۳۴) کلینی، اصول الکافی.
(۳۵) مجلسی، بحار الانوار.
(۳۶) محمدفؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران (۱۳۹۷).
(۳۷) محمد بن محمدمفید، الامالی، چاپ حسین استادولی و علی‌اکبر غفاری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.


۱. الصحاح: تاج‌اللغه و صحاح‌العربیه، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
۲. ابن فارس، مقاییس اللغة،ذیل «حب/ حبب».
۳. فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، ذیل «حب/ حبب»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
۴. حسین ‌بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «بغض»، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش.
۵. محمد بن محمد زبیدی، تاج ‌العروس من جواهرالقاموس، ذیل «حب/حبب»، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
۶. الصحاح: تاج‌اللغه و صحاح‌العربیه، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
۷. ابن فارس، مقاییس اللغة، ذیل «بغض».
۸. حسین ‌بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش.
۹. فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، ذیل «بغض»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
۱۰. محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۴، ص۳۱۴، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۱۱. طباطبائی، المیزان، ج۱، ص۴۱۰ـ۴۱۱.
۱۲. محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۴، ص۳۱۴، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۱۳. ابن عاشور (محمد طاهربن محمد)، تفسیرالتحریر و التنویر، ج۳، ص۲۲۵، تونس ۱۹۸۴.
۱۴. طباطبائی، المیزان، ج۱، ص۴۱۱.
۱۵. طباطبائی، المیزان، ج۳، ص۱۵۸.
۱۶. جمیل صلیبا، المعجم الفلسفی بالالفاظ العربیه و الفرنسیه و الانکلیزیه و اللاتینیه، ج۱، ص۴۳۹، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۴.
۱۷. حسین ‌بن محمد راغب اصفهانى ، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش.
۱۸. ابن منظور، لسان العرب، ذیل «ودد».
۱۹. حسین ‌بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «خلّ»، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش.
۲۰. ابن منظور، لسان العرب، ذیل «خلل».
۲۱. ابن فارس، مقاییس اللغة، ذیل «الف».
۲۲. حسین ‌بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل «الف»، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش.
۲۳. محمد بن حسن طوسی، التبیان فی تفسیرالقرآن، ج۵، ص۱۵۱، چاپ احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت.
۲۴. ابن منظور، لسان العرب، ذیل «ولی»
۲۵. محمد بن محمد زبیدی، تاج ‌العروس من جواهرالقاموس، ذیل «ولی»، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
۲۶. فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، ذیل «علق»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
۲۷. خلیل ‌بن احمد، کتاب العین، ذیل «هوی»، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۲۸. فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، ذیل «هوا»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
۲۹. محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۴، ص۳۱۴، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۳۰. المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی، (بیروت) : دارالفکر.
۳۱. فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، ذیل «بغض»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
۳۲. ابن تیمیه، قاعده فی‌المحبه، ج۱، ص۷ـ۸، چاپ محمدرشاد سالم، قاهره.
۳۳. خلیل ‌بن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۳۴. حسین ‌بن محمد راغب اصفهانى، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش.
۳۵. فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، ذیل «قلی»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
۳۶. حسین ‌بن محمد راغب اصفهانى، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، تهران ۱۳۳۲ش.
۳۷. ابن منظور، لسان العرب، ذیل «شنا/ شنأ»،
۳۸. فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، ذیل «شنا/ شنأ»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
۳۹. خلیل‌ بن احمد، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم ۱۴۰۵.
۴۰. فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، ذیل «فرک»، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
۴۱. زمخشری، الکشاف، ج۴، ص۳۷۴.
۴۲. محمد فؤاد عبدالباقی، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم، ذیل «ح ب ب» و «ب غ ض»، قاهره ۱۳۶۴، چاپ افست تهران.
۴۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۳۱.    
۴۴. مائده/سوره۵، آیه۵۴.    
۴۵. طباطبائی، المیزان، ج۱۷، ص۵۳.
۴۶. طباطبائی، المیزان، ج۱۷، ص۵۳.
۴۷. فخرالدین ‌بن محمد طریحی، مجمع ‌البحرین، ج۱، ص۴۴۰، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ش.
۴۸. محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۴، ص۶۰، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
۴۹. زمخشری، الکشاف، ج۱، ص۶۴۶.
۵۰. بقره/سوره۲، آیه۲۲۲.    
۵۱. آل‌عمران/سوره۳، آیه۷۶.    
۵۲. توبه/سوره۹، آیه۴.    
۵۳. توبه/سوره۹، آیه۷.    
۵۴. صف/سوره۶۱، آیه۴.    
۵۵. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۵۹.    
۵۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۴۶.    
۵۷. آل عمران/سوره۳، آیه۳۱.    
۵۸. مجلسی، بحار الانوار، ج۷۱، ص۲۸۳.    
۵۹. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۹، ص۴۵۰.
۶۰. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج۴، ص۱۱۲ـ۱۱۳.
۶۱. مجلسی، بحار الانوار، ج۷۱، ص۷۰.    
۶۲. مجلسی، بحار الانوار، ج۷۱، ص۲۸۳.    
۶۳. کلینی، اصول الکافی، ج۴، ص۲۷.    
۶۴. مجلسی، بحار الانوار، ج۷۱، ص۳۶۵.    
۶۵. مجلسی، بحار الانوار، ج۸۹، ص۱۸.    
۶۶. مجلسی، بحار الانوار، ج۱۰۰، ص۲۶.    
۶۷. عبدالواحد بن محمد آمدی، غررالحکم و درر الکلم آمدی، ج۲، ص۳۲۲، با شرح و ترجمه فارسی هاشم رسولی محلاتی، تهران ۱۳۸۰ش.
۶۸. کلینی، اصول الکافی، ج۲، ص۲۵۳.    
۶۹. ابن قیم جوزیه، مدارج السالکین بین منازل «ایاک نعبد و ایاک نستعین»، ج۳، ص۱۷ـ۱۸، ج ۳، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۷۰. محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۷، ص۱۹۰، (چاپ محمد ذهنی‌افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱، چاپ افست بیروت .
۷۱. احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۹۰، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۳.
۷۲. آل عمران/سوره۳، آیه۳۲.    
۷۳. روم/سوره۳۰، آیه۴۵.    
۷۴. بقره/سوره۲، آیه۱۹۰.    
۷۵. مائده/سوره۵، آیه۸۷.    
۷۶. مائده/سوره۵، آیه۶۴.    
۷۷. قصص/سوره۲۸، آیه۷۷.    
۷۸. انعام/سوره۶، آیه۱۴۱.    
۷۹. اعراف/سوره۷، آیه۳۱.    
۸۰. آل‌عمران/سوره۳، آیه۵۷.    
۸۱. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۴۰.    
۸۲. آل‌عمران/سوره۳، آیه۲۳.    
۸۳. نحل/سوره۱۶، آیه۲۳.    
۸۴. آل‌عمران/سوره۳، آیه۵۳.    
۸۵. انفال/سوره۸، آیه۵۸.    
۸۶. کلینی، اصول الکافی، ج۲، ص۳۲۴.    
۸۷. ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول‌صلی‌الله علیه، ج۱، ص۲۹۶، چاپ عی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.
۸۸. ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول‌صلی‌الله علیه، ج۱، ص۳۰۰، چاپ عی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ش.
۸۹. مجلسی، بحار الانوار، ج۷۲، ص۳۵۱.    
۹۰. احمد بن محمد ثعلبی، الکشف و البیان، ج۱۰، ص۱۱، المعروف تفسیرالثعلبی، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۹۱. مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۸۳.    
۹۲. محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۴، ص۳۱۱، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۹۳. محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۴، ص۳۳۳، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۹۴. محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۴، ص۳۱۸، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۹۵. ابن قیم جوزیه، مدارج السالکین بین منازل «ایاک نعبد و ایاک نستعین»، ج۳، ص۱۹ـ۲۱، ج ۳، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
۹۶. مها یوسف جاراللّه، الحب و البغض فی القرآن الکریم، ج۱، ص۵۵ـ۵۸، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
۹۷. محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۴، ص۳۱۱ـ۳۱۳، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۹۸. خمینی، روح‌الله، الطلب و الاراده، ص۲۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۹.    
۹۹. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۱۴۰-۱۴۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۱۰۰. خمینی، روح‌الله، الطلب و الاراده، ص۲۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۹.    
۱۰۱. خمینی، روح‌الله، شرح دعاء السحر، ص۱۳۰-۱۳۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۶.    
۱۰۲. طباطبائی، المیزان، ج۱، ص۴۱۱.
۱۰۳. محمود بن عبداللّه آلوسی، روح ‌المعانی، ج۲، ص۳۴، بیروت: داراحیاء التراث العربی،.
۱۰۴. طباطبائی، المیزان، ج۱، ص۳۷۴.
۱۰۵. محمد بن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۴، ص۲۳۳، قاهره، چاپ افست تهران .
۱۰۶. احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۱، ص۴۰۹، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۳.
۱۰۷. کلینی، اصول الکافی، ج۲، ص۱۲۵.    
۱۰۸. ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، ج۴، ص۲۸۶، بیروت: دارصادر.
۱۰۹. محمد بن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۲، ص۴۸۰، و بذیله التلخیص للحافظ الذهبی، بیروت: دارالمعرفه.
۱۱۰. محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم‌الدین، ج۲، ص۱۷۴، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۱۱۱. غسان احمد عبدالرحمان، محبه اللّه و رسوله فی‌الکتاب و السنه، ج۱، ص۳۸ـ۴۰، بیروت ۱۴۲۵.
۱۱۲. طباطبائی، المیزان، ج۳، ص۱۰۶.
۱۱۳. آل‌عمران/سوره۳، آیه۱۴.    
۱۱۴. زمخشری، الکشاف، ج۴، ص۲۱۹ـ۲۲۰.
۱۱۵. شوری/سوره۴۲، آیه۲۳.    
۱۱۶. احمد بن محمد ثعلبی، الکشف و البیان، ج۸، ص۳۱۴، المعروف تفسیرالثعلبی، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
۱۱۷. زمخشری، الکشاف، ج۴، ص۲۱۹ـ۲۲۰.
۱۱۸. محمد بن محمد مفید، الامالی، ج۱، ص۲۷۱، چاپ حسین استادولی و علی‌اکبر غفاری، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۱۱۹. محمد بن حسن طوسی، الامالی، ج۱، ص۳۴، قم ۱۴۱۴.
۱۲۰. ابن بابویه، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ج۱، ص۱۷۰، قم ۱۳۶۸ش.
۱۲۱. مجلسی، بحار الانوار، ج۲۷، ص۸۵.    
۱۲۲. احمد بن محمد برقی، المحاسن، ج۱، ص۱۵۳، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۳.
۱۲۳. ابن بابویه، الامالی، ج۱، ص۴۴۶، قم ۱۴۱۷.
۱۲۴. محمد بن حسن طوسی، الامالی، ج۱، ص۶۳۲ـ۶۳۳، قم ۱۴۱۴.
۱۲۵. مجلسی، بحار الانوار، ج۲۷، ص۵۱۱۶۵.    



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حب و بغض»، شماره۵۷۸۴.    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار