ودّ (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَدّ (به فتح واو)،
وُدّ (به ضم واو)،
وِدّ (به کسر واو)،
وِداد (به کسر واو) و
مَوَدَّة (به فتح میم و واو و فتح دال مشدده) از
واژگان قرآن کریم به معنای دوست داشتن است.
وَدود دو بار بیشتر در
قرآن مجید نیامده است.
مشتقات
وَدّ که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
وُدًّا (به ضم واو و تشدید دال) به معنای محبّت؛
مَوَدَّةً (به فتح میم و واو) به معنای مودّت؛
يُوادُّونَ (به ضم یاء و ضم واو) به معنای دوستى؛
وَدُودٌ (به فتح واو و ضم دال) به معنای دوستدار؛
وَدًّا (به فتح واو و تشدید دال) به معنای نام یک بت است.
وَدّ به معنای دوست داشتن است.
مَوَدَّة (به فتح میم و واو و فتح دال مشدده) به معنای دوست داشتن است.
مُوادَدَة (به ضم میم) به معنای دوست داشتن همدیگر است.
وَدود (به فتح واو و ضم دال) به معنای دوست دارنده و از اسماء حسنی است.
وَدَّ (به فتح واو و دال مشدده ) نام یک بت است.
به مواردی از
وَدّ که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(اِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا) (مسلّماً كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند،
خداوند رحمان محبّتى براى آنان در دلها قرار مىدهد!)
تقدیر آن
«وُدّاً فی قلوب النّاس» و یا نظیر آن است. این یک امر طبیعی است هر که مؤمن و نیکوکار باشد مردم او را دوست خواهند داشت و اگر از روی غرضی اظهار عداوت کنند باز در ته قلب او را تصدیق کرده و ارادت خواهند ورزید. در روایات شیعه و اهل سنت نقل شده که آیه درباره
علی بن ابیطالب (علیهالسّلام) نازل گردیده است.
نگارنده گوید: مورد نزول آن بزرگوار است ولی عموم آیه به قوّت خود باقی است.
شبلنجی در
نور الابصار از نقاش نقل کرده که آیه درباره علی بن ابیطالب نازل شده است.
سبط ابنجوزی در
تذکره در ذکر فضائل آن حضرت از
ابن عباس نقل کرده:
«هَذَا الْوُدُّ جَعَلَهُ اللَّهُ لِعَلِیٍّ (عَلَیْهِالسَّلَامُ) فی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ.» علامه امینی در
الغدیر مقداری از مصادر آن را از کتب اهل سنت نقل کرده است.
در
مجمع فرموده: در آن اقوالی است از جمله آن مخصوص علی (علیهالسّلام) است که ابن عباس گفته: مؤمنی نیست مگر آنکه در قلبش محبّت آن حضرت است.
از تفسیر ابو حمزه از
امام باقر (علیهالسّلام) نقل کرده که فرمود:
«قَالَ رَسُولُ اللَّهِ لِعَلِیٍّ عَلَیْهِمَا السَّلَامُ: قُلْ اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِی عِنْدَکَ عَهْداً وَ اجْعَلْ لِی فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ وُدّاً.» نظیر آن را ابو حمزه از
جابر بن عبداللّه انصاری نیز نقل کرده است.
(وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً) (و در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ در اين نشانههايى است براى گروهى كه تفكر مىكنند!)
(لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ) (هيچ قومى را كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند نمىيابى كه با دشمنان خدا و رسولش دوستى كنند، هر چند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندانشان باشند)
(اِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُودٌ) (پروردگارم مهربان و دوستدار (بندگان توبهكار) است!»)
ایضا
(وَ هُوَ الْغَفُورُ الْوَدُودُ) (و او آمرزنده و دوستدار (
مؤمنان) است.)
(وَ قالُوا لا تَذَرُنَّ آلِهَتَکُمْ وَ لا تَذَرُنَ وَدًّا وَ لا سُواعاً وَ لا یَغُوثَ وَ یَعُوقَ وَ نَسْراً) (و گفتند: دست از خدايان و بتهاى خود برنداريد (به خصوص) بتهاى «وَد»، «سواع»، «يغوث»، «يعوق» و «نسر» را رها نكنيد!)
ودّ به فتح اوّل چنانکه از آیه معلوم میشود نام بتی است. ظهور آیه در آن است که اسماء پنجگانه نام اصنام قوم
نوح (علیهالسّلام) بوده و ربطی به اصنام جاهلیّت ندارند.
راغب گوید: ودّ نام بتی است و علّت این تسمیه آن است که او را دوست میداشتند و یا معتقد بودند که میان او و خدا دوستی هست.
نگارنده گوید: این در صورتی است که «ودّ» عربی بوده باشد.
ابن کلبی در کتاب
الاصنام از بتی در جاهلیت بنام برده که در
دومة الجندل بوده و پس از انتشار اسلام به دستور
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) منهدم شده است.
نگارنده گوید: این صنم آن نیست که در قرآن ذکر شده است و از اینکه بعضی از عربها نام فرزند خویش را عبد ودّ میگذاشتند معلوم میشود صنمی بنام ودّ داشتهاند.
وَدود دو بار بیشتر در قرآن مجید نیامده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «ودد»، ج۷، ص۱۹۲.