• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اصحاب رس

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





اَصْحاب رَس، قومی کافر که به گفته قرآن کریم پیامبر خویش را تکذیب کرده، به قتل رساندند.



این ترکیب ۲ مرتبه در قرآن کریم به ترتیب در سوره های فرقان و ق در کنار اقوام دیگری چون عاد ، ثمود و قوم نوح (علیه‌السلام) به کار رفته است. در این آیات و آیه های پیش و پس آن، اصحاب رس به عنوان قومی بد دین معرفی شده‌اند که از پرستش خدای یگانه دوری گزیدند و به عذاب الهی گرفتار آمدند.


رس واژه ای سامی است که ریشه در زبان های قدیم داشته، و در آرامی و عبری به معنای شکستن و شکافتن به کار می‌رفته است مفهوم شکافتن، حفر کردن ، چاه و معدن از معانی این واژه در زبان عربی است که بنابر اقوال مختلف، مفهوم واژه در این ترکیب قرآنی همین معنای چاه است.
[۳] ابوطیب لغوی، الاضداد فی کلام العرب، ج۱، ص۳۱۹، به کوشش عزت حسن، دمشق، ۱۳۸۲ق /۱۹۶۳م.


۲.۱ - اختلاف روایات در مورد رس

به کارگیری این تعبیر در قرآن مجید سبب گردیده تا از همان روزگار پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) مسلمانان در پی یافتن اطلاعاتی درباره این قوم برآیند و در طی زمان ، اقوال، روایات و قصصی مختلف پیرامون آن در آثار گوناگون پدید آید.
اختلاف روایات درباره این قوم تا آنجاست که حتی گاه رس را علمی جغرافیایی همچون نامی برای یک دیار ، کوه یا نهر دانسته‌اند و گاه آن را نامی برای یک طایفه و قومی خاص ذکر کرده اند.
[۴] ازهری محمد، تهذیب اللغة، ج۱۲، ص۲۹۰، به کوشش احمد عبدالعلیم بردونی، قاهره، ۱۳۸۰ق.
[۵] جوهری اسماعیل، الصحاح، ج۲، ص۹۳۴، به کوشش احمد عبدالغفور عطار، بیروت، ۱۹۶۰م.
[۶] راغب اصفهانی حسین، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۲۰۰، به کوشش ندیم مرعشلی، بیروت، ۱۴۰۳ق.
[۷] میبدی رشیدالدین، کشف الاسرار، ج۷، ص۳۲، به کوشش علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.


۲.۲ - نتیجه اختلاف روایات

همین پراکندگی آراء سبب گشته تا نه تنها در آثار روایی و تفسیری ، داستان پردازی درباره اصحاب رس راه یابد، بلکه با بسیاری از دیگر قصص قرآنی نیز درآمیخته یا مرتبط گردد. برای نمونه برخی، اصحاب رس را همان اصحاب اخدود دانسته، و گفته‌اند که رس « چاه »، همان اخدود « گودال » بوده است
[۸] زمخشری محمود، الکشاف، ج۳، ص۲۸۰، قاهره، ۱۳۶۶ق/ ۱۹۴۷م.
[۹] ابوالفتوح رازی، تفسیر، ج۸، ص۲۷۲، به کوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، ۱۳۸۵ق.


۲.۳ - اختلاف گروه ها در مورد اصحاب رس

گروهی چون کعب الاحبار ، مقاتل وسدی، ایشان را همان اصحاب « آل » یاسین دانسته، و گفته‌اند رس نام چاهی در انطاکیه است که اصحاب رس، حبیب نجار مؤمن آل یاسین را بکشتند و در آن چاه افکندند
[۱۰] طوسی محمدبن حسن، التبیان، ج۷، ص۴۹۱، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
[۱۱] طوسی محمدبن حسن، التبیان، ج۹، ص۳۶۱ به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
[۱۲] زمخشری محمود، الکشاف، ج۳، ص۲۸۰، قاهره، ۱۳۶۶ق/ ۱۹۴۷م.
[۱۳] میبدی رشیدالدین، کشف الاسرار، ج۷، ص۳۲، به کوشش علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
[۱۴] قرطبی محمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۳، ص۳۲، بیروت، ۱۴۰۰ق.

و دسته ای دیگر، گفته‌اند ذوالقرنین تنها کسی است که از شهر این قوم دیدار کرده است.
[۱۵] نویری احمد، نهایة الارب، ج۱۳، ص۸۸، قاهره، ۱۳۸۰ق.
در برخی آثار به ویژه کتب تفسیر ، قصه اصحاب رس با آیه ۴۵ از سوره حج و ذکر «بئر معطلة» پیوند خورده است.
[۱۷] ثعلبی احمد، عرائس المجالس، ج۱، ص۱۴۹، بیروت، ۱۴۰۱ق /۱۹۸۱م.
[۱۸] میبدی رشیدالدین، کشف الاسرار، ج۷، ص۳۲، به کوشش علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
[۱۹] قرطبی محمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۳، ص۳۳، بیروت، ۱۴۰۰ق.



درباره مسکن این قوم نیز پراکندگی گسترده ای به چشم می‌خورد، در بین نام های جغرافیایی مختلفی که ذکر شده است، منطقه رود ارس ، حضرموت یمن و یمامه از شهرت روایی بیشتری برخوردارند
[۲۰] طبری، تفسیر، ج۱۹، ص۱۰.
[۲۱] همدانی حسن، الاکلیل، ج۱، ص۱۲۱، به کوشش محمد بن علی اکوع جوالی، قاهره، ۱۳۸۳ق /۱۹۶۳م.
[۲۲] طوسی محمد بن محمود، عجائب المخلوقات، ج۱، ص۱۹۶، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، ۱۳۴۵ش.
[۲۳] ثعلبی احمد، عرائس المجالس، ج۱، ص۱۴۹-۱۵۰، بیروت، ۱۴۰۱ق /۱۹۸۱م.
[۲۴] نویری احمد، نهایة الارب، ج۱۳، ص۸۸، قاهره، ۱۳۸۰ق.
[۲۵] میبدی رشیدالدین، کشف الاسرار، ج۷، ص۳۲، به کوشش علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.



زمان تعیین شده در روایات برای دوره زیست اصحاب رس، روزگاری پس از نوح (علیه‌السلام) ، پس از سلیمان بن داوود (علیه‌السلام) ، حد فاصل نبوت عیسی (علیه‌السلام) و رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و حتی در زمان خالد بن سنان عبسی دانسته شده است.
[۲۶] ابن حجر احمد، الاصابة، ج۱، ص۴۶۸، قاهره، ۱۳۲۸ق.
[۲۷] ابن بابویه محمد، معانی الاخبار، ج۱، ص۴۸- ۴۹، به کوشش علی اکبر غفاری، قم، ۱۳۶۱ش.
[۲۸] فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۸۲، قاهره، ۱۳۱۳ق.
[۲۹] دمیری محمد، حیاة الحیوان الکبری، ج۲، ص۸۷، قاهره، ۱۳۵۴ق.


۴.۱ - اختلاف در مورد فاصله زمانی آن قوم

در تفسیر آنچه درباره «قرون» در قرآن کریم به عنوان فاصله زمانی بین اصحاب رس و دیگر اقوام آمده، آراء مختلفی چون تفسیر «قرن» به فاصله ای برابر ۴۰، ۷۰ یا ۱۲۰ سال مطرح شده است.
[۳۱] طبرسی فضل، مجمع البیان، ج۷، ص۲۶۷، به کوشش هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، ۱۴۰۸ق /۱۹۸۸م.
[۳۲] فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۸۳، قاهره، ۱۳۱۳ق.

مجلسی
[۳۳] مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۵۹، بیروت، ۱۴۰۲ق /۱۹۸۰م.
با دقت در مسأله تقدم و تأخری که در دو آیه قرآن مجید مربوط به اصحاب رس وجود دارد، به مقایسه ای اجمالی از اقوال مختلف و طبقه بندی زمانی اصحاب رس از سوی نویسندگان متقدم پرداخته است.


در بیان اقوال مربوط به اصحاب رس شاید قدیم ‌ترین سخن، حدیثی منقول از حضرت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) به نقل از محمد بن کعب قرظی باشد که در آن از غلامی سیاه به عنوان نخستین داخل شونده به بهشت یاد شده است.
در این حدیث آمده است که خداوند پیامبری برای قومی فرستاد که با تکذیب مردم روبرو گشت.
آن قوم پیامبر الهی را در چاهی افکندند و بر در چاه ، سنگی بزرگ گذاشتند. در آن دیار ، غلامی سیه روی می ‌زیست که با گردآوری و فروش هیزم روزگار می‌گذرانید.

۵.۱ - خوابیدن چند ساله غلام

او که به آن نبی ایمان آورده بود، هر روز پس از فروش کالایش ، آب و خوراکی مهیا کرده، بر سر آن چاه می‌ رفت و خوراک و نوشیدنی برای پیامبر خدا فرو می‌فرستاد. یکی از این روزها که برای گردآوری هیزم رفته بود، خواب بر او چیره شد، به فرمان الهی ۱۴ سال در خواب ماند و چون بیدار شد، گمان کرد که ساعتی بیش نیاسوده است. پس به عادت هر روزه، خوردنی ها تهیه کرد و بر سر چاه رفت، اما از پیامبر قوم اثری نیافت.

۵.۲ - نزول بلا و بیداری قوم ظالم طبق آن حدیث

بنابر این حدیث، آن هنگامی که وی در خواب بود، عذابی بر قوم نازل شد و آنان به سوی چاه رفتند و از کرده خود درباره آن پیامبر پشیمان شدند و آزادش ساختند. آن نبی از ایشان درباره غلام سیاه پرسان شد، ولی هیچ ‌کس را از او خبری نبود.
[۳۴] طبری، تفسیر، ج۱۹، ص۱۰-۱۱.
[۳۵] فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۸۳، قاهره، ۱۳۱۳ق.

بدین ترتیب در این روایت ، قومی که به عنوان اصحاب رس شناسانده می‌ شوند، سرانجام به پیامبر خویش ایمان آورده اند که در آنها اصحاب رس به عنوان تکذیب کنندگان رسول خدا معرفی شده اند.

۵.۳ - رفتار آن قوم در نهج البلاغه

بخشی از خطبه ۱۸۲ در نهج البلاغه نیز از قدیم ‌ترین روایات برجای مانده درباره اصحاب رس است که در آن به عنوان انذار ، از اصحاب مداین رس سخن به میان آمده است، قومی که پیامبر خویش را کشتند، سنت های الهی را زیر پا گذاشتند و سیره جباران را پیشه خود کردند.

۵.۴ - روایتی از فریقین در مورد اصحاب رس

همچنین روایتی از حضرت علی (علیه‌السلام) درباره این قوم در منابع فریقین ذکر شده که از مشهورترین روایات در این باره است.
بر پایه این روایت، اصحاب رس قومی بوده‌اند که پس از حضرت سلیمان (علیه‌السلام) می زیسته اند.
آنان پرستنده درخت صنوبری بودند به نام «شاه درخت» که یافث بن نوح آن را در کنار رودی به نام روشاب نشانده بوده است.
این قوم در کنار رود رس «قابل مقایسه با ارس» از بلاد مشرق می‌ زیسته‌اند و ۱۲ قریه به نام های آبان ، آذر ، دی ، بهمن ، اسفندیار «بزرگ ‌ترین شهر و پادشاه نشین این قرا»، فروردین ، اردی بهشت ، ارداد «خردادم، مرداد ، تیر ، مهر و شهریور داشتند که بنابر روایت، عجم نام های ماه های سال را از اسامی این قریه‌ها برگرفته اند.

۵.۵ - اعتقادات این قوم طبق آن روایت

آمده است درخت صنوبری که ایشان می‌ پرستیدند در کنار همان رود بود و کسی را اجازه نوشیدن و استفاده از آن آب نبود، چرا که از آن الهه ایشان، و مورد تکریم و تقدیس بود. هر ساله در روز عید، قوم به دور درخت گرد می‌ آمدند و پارچه های گوناگون به شاخه های آن می‌ بستند و به دعا و تضرع و قربانی کردن می‌ پرداختند.
شیطان می‌ آمد و شاخه های درخت را تکان می‌ داد و از اعمال آن اظهار خشنودی می کرد.
پس اصحاب رس هم به باده نوشی و عیش و خوشی و اعمال حرامی چون مساحقه می‌ پرداختند.

۵.۶ - نزول عذاب الهی

چون کفر ایشان از حد درگذشت، خداوند از سبط یهودا ابن یعقوب پیامبری نزد آنان فرستاد تا به راه ثواب هدایتشان کند، اما قوم، ایمان نیاورده، به آزار و اذیت رسول خدا دست زدند. آن نبی که از بی دینی و بت پرستی و آزار آنها به ستوه آمده بود، از خدا خواست تا قدرت خویش را به آنان بنمایاند.
پس خداوند آن درخت را خشکانید. قوم، آن رسول را گناهکار دانستند و در چاهش انداختند. این کار آنان غضب الهی را به دنبال داشت. پروردگار ابر و بادی سهمگین فرو فرستاد و زمین را برایشان چون آتش گرم کرد و آنان در عذاب آتشین الهی همچون آهن ذوب گشتند
[۳۸] ابن بابویه محمد، معانی الاخبار، ج۱، ص۴۸- ۴۹، به کوشش علی اکبر غفاری، قم، ۱۳۶۱ش.
[۳۹] ابن بابویه محمد، علل الشرایع، ج۱، ص۴۰-۴۳، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۵ق /۱۹۶۶م.
[۴۰] ثعلبی احمد، عرائس المجالس، ج۱، ص۱۵۱-۱۵۳، بیروت، ۱۴۰۱ق /۱۹۸۱م.
[۴۱] میبدی رشیدالدین، کشف الاسرار، ج۷، ص۳۳- ۳۵، به کوشش علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
[۴۲] فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۸۲ -۸۳، قاهره، ۱۳۱۳ق.


۵.۷ - انتساب دیگر اصحاب رس

بجز این روایت، نقلی دیگر در آثار اسلامی به چشم می ‌خورد که در آن، انتساب اصحاب رس به نهری به نام رس دانسته شده که مکان آن حد فاصل آذربایجان و ارمینیه، و دین مردم این دو ناحیه به ترتیب آتش پرستی و بت پرستی بوده است.
[۴۳] ثعلبی احمد، عرائس المجالس، ج۱، ص۱۵۰، بیروت، ۱۴۰۱ق /۱۹۸۱م.


۵.۸ - برسی روایت ها

با کنار هم گذاشتن دو روایت پیشین، نکات قابل توجهی به چشم می ‌خورد که شایان دقت است. بنابر آنچه در این نقل آمده، منطقه مورد نظر در واقع پیرامون رود ارس بوده است.
همچنین در اینجا، سخن از درخت صنوبر به میان آمده است که از نظر جغرافیایی و پوشش گیاهی منطقه ارس مکانی مناسب برای رشد درختان سوزنی است و دارای درختان انبوه صنوبر است. داخل شدن نام ماه های ایرانیان به این روایت و ذکر آتش پرست بودن بخشی از منطقه، نشان دهنده ورود عنصر ایرانی در آن است.

۵.۹ - اختلاف در مورد مکان زندگانی آن قوم

از سوی دیگر مقدس بودن نهر آب کنار درخت مورد پرستش با برخی باورهای ایرانیان قدیم درباره تقدیس آب در کلیات قابل تطابق است. از سوی دیگر در این داستان نام هایی چون یافث بن نوح، ترکوذ بن غابور بن یارش بن مازن بن نمرود بن کنعان به عنوان پادشاه اصحاب رس در منطقه ارس و پیامبری یکی از اولاد یهودا بن یعقوب برای آن قوم و نا مأنوس بودن آ‌نها با اسامی منطقه و آنچه در داستان های تاریخی درباره یافث و سبط یهودا می ‌دانیم، از نکاتی است که تطابق یاد شده را مشکل می‌ سازد. از طرف دیگر بر پایه روایت نخست، اصحاب رس عملاً قومی دارای اعتقادات شمنی معرفی گشته اند، حال آنکه بر خلاف شرق دریای خزر ، در غرب آن نمونه ای از این گونه اعتقادات شمنی دیده نشده است.

۵.۱۰ - روایات دیگر در مورد زیستگاه اصحاب رس

در دسته ای از روایات، زیستگاه اصحاب رس، حضرموت یمن، و پیامبر ایشان حنظله بن صفوان یاد شده است. در این روایات، رس ناحیه ای در صیهد در میان بیحان، مأرب و جوف، یا آنکه اهل رس قبایلی از نسل اسلم، یامن ابوزرع، رعویل و قدمان از قحطان شناسانده شده اند.
[۴۵] همدانی حسن، الاکلیل، ج۱، ص۱۲۱، به کوشش محمد بن علی اکوع جوالی، قاهره، ۱۳۸۳ق /۱۹۶۳م.
[۴۶] همدانی حسن، الاکلیل، ج۱، ص۱۲۴، به کوشش محمد بن علی اکوع جوالی، قاهره، ۱۳۸۳ق /۱۹۶۳م.
[۴۷] مسعودی علی، مروج الذهب، ج۲، ص۵۲، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
[۴۸] ابن خلدون، العبر، ج۲، ص۴۳.


۵.۱۱ - نزول عذاب بر اساس مشهور

گویند مردم آن دیار به فعل حرام می‌ پرداختند و زنان نیاز جنسی خود را به صورتی مغایر با طبیعت انسان بر می‌ آوردند و به مساحقه می‌ پرداختند، پس حنظله تلاش می کرد ایشان را از ارتکاب اینگونه اعمال حرام باز دارد، اما آنان فرمان نبردند و به آزار او پرداختند و بر پایه روایت مشهور، در چاهش افکندند، خداوند سیل عرم را به مثابه عذابی سهمگین از سوی خود نازل کرد.
[۴۹] همدانی حسن، الاکلیل، ج۱، ص۱۲۰، به کوشش محمد بن علی اکوع جوالی، قاهره، ۱۳۸۳ق /۱۹۶۳م.
[۵۰] همدانی حسن، الاکلیل، ج۱، ص۱۲۴، به کوشش محمد بن علی اکوع جوالی، قاهره، ۱۳۸۳ق /۱۹۶۳م.
[۵۱] نویری احمد، نهایة الارب، ج۱۳، ص۸۸، قاهره، ۱۳۸۰ق.


۵.۱۲ - داستان حنظله

جالب آنکه در برخی روایات منقول از سعید بن جبیر و ابن کلبی، داستان حنظله با داستان های مربوط به عنقاء مغرب درهم آمیخته است.
[۵۲] ثعلبی احمد، عرائس المجالس، ج۱، ص۱۴۹، بیروت، ۱۴۰۱ق /۱۹۸۱م.
[۵۳] زمخشری محمود، الکشاف، ج۳، ص۲۸۰، قاهره، ۱۳۶۶ق/ ۱۹۴۷م.
[۵۴] راوندی سعید، منهاج البراعة، ج۲، ص۱۹۱، به کوشش عبداللطیف کوه کمری، قم، ۱۴۰۶ق.
[۵۵] فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۸۲، قاهره، ۱۳۱۳ق.
[۵۶] ابن ابی الحدید عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۹۵، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۶۱م.
شایان ذکر است که گفته شده در قبر حنظله مکتوبی یافت گردیده که بر آن از زبان خود حنظله مرقوم شده بوده است که وی رسول خداست و برای حمیر و همدان و عریب یا عزیز از اهل یمن مبعوث شده بوده است تا آنها را بشارت دهد و از بدی باز دارد، ولی آ‌نها او را تکذیب کرده، بکشتند
[۵۷] همدانی حسن، الاکلیل، ج۱، ص۱۲۰، به کوشش محمد بن علی اکوع جوالی، قاهره، ۱۳۸۳ق /۱۹۶۳م.
[۵۸] مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۶۰، بیروت، ۱۴۰۲ق /۱۹۸۰م.
[۵۹] علی جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۳۴۸، بیروت، بغداد، ۱۹۷۶م.


۵.۱۳ - زنان بدکار اصحاب رس

آنچه درباره مساحقه گفته شد و در بیش‌تر روایات اصحاب رس دیده می‌شود، به طور ویژه در نقلیاتی پراکنده از کسان گوناگون درباره این قوم وجود دارد.
[۶۰] راوندی سعید، منهاج البراعة، ج۲، ص۱۹۱، به کوشش عبداللطیف کوه کمری، قم، ۱۴۰۶ق.

جالب آنکه در دسته ای از همین روایات، این، دلهاث دختر ابلیس «یا شیطان » بوده که مساحقه را به زنان آن قوم آموزش داده، به انجام دادن آن ترغیب شان کرده است.
[۶۱] ثعلبی احمد، عرائس المجالس، ج۱، ص۱۵۱، بیروت، ۱۴۰۱ق /۱۹۸۱م.
[۶۲] میبدی رشیدالدین، کشف الاسرار، ج۷، ص۳۳، به کوشش علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
[۶۳] مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۵۴، بیروت، ۱۴۰۲ق /۱۹۸۰م.

به هر صورت درباره زنان بدکار اصحاب رس، حضرت امام صادق (علیه‌السلام) آنها را دوزخی خوانده، و در روایتی حد عمل زشت آنان را حد زنا دانسته است.
[۶۴] قمی علی، تفسیر، ج۲، ص۱۱۳- ۱۱۴، به کوشش طیب موسوی جزائری، نجف، ۱۳۸۷ق.
[۶۵] ابن بابویه محمد، ثواب الاعمال، ج۱، ص۲۶۸، به کوشش محمد مهدی حسن خرسان، نجف، ۱۳۹۲ق /۱۹۷۲م.


۵.۱۴ - زندگانی اصحاب رس

شایان توجه است که در برخی روایات اصحاب رس چادرنشین و دام پرور معرفی شده اند. در این گروه نقلیات پیامبر آنها شعیب یاد شده است
[۶۶] زمخشری محمود، الکشاف، ج۳، ص۲۸۰، قاهره، ۱۳۶۶ق/ ۱۹۴۷م.
[۶۷] فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۸۲، قاهره، ۱۳۱۳ق.
[۶۹] ابوالفتوح رازی، تفسیر، ج۸، ص۲۷۱-۲۷۲، به کوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، ۱۳۸۵ق.

برخی، اصحاب رس را طایفه ای از ثمود دانسته‌اند که در یمامه می ‌زیسته اند
[۷۰] فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۸۲، قاهره، ۱۳۱۳ق.
و آنان را از قوم صالح یاد کرده اند
[۷۱] طبری، تفسیر، ج۱۹، ص۱۰.
[۷۲] میبدی رشیدالدین، کشف الاسرار، ج۷، ص۳۲، به کوشش علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
[۷۳] طوسی محمدبن حسن، التبیان، ج۷، ص۴۹۱، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
[۷۴] کیذری قطب الدین، حدائق الحقائق، ج۲، ص۹۰۹، به کوشش عزیزالله عطاردی، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق.
[۷۵] ابن خلدون، العبر، ج۲، ص۵۰۰.
و گروهی دیگر، آنان را از اعراب بادیه از قبیله حضورا، و پیامبرشان را شعیب بن ذی مهرع ذکر کرده اند.
[۷۶] ابن خلدون، العبر، ج۲، ص۵۳.
گفتنی است که آمورتی مقاله ای مفصل درباره اصحاب رس در «مجله مطالعات شرقی۱» به چاپ رسانیده است.


(۱) ابن ابی الحدید عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۶۱م.
(۲) ابن بابویه محمد، ثواب الاعمال، به کوشش محمد مهدی حسن خرسان، نجف، ۱۳۹۲ق /۱۹۷۲م.
(۳) ابن بابویه محمد، علل الشرایع، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۵ق /۱۹۶۶م.
(۴) ابن بابویه محمد، معانی الاخبار، به کوشش علی اکبر غفاری، قم، ۱۳۶۱ش.
(۵) ابن حجر احمد، الاصابة، قاهره، ۱۳۲۸ق.
(۶) ابن خلدون، العبر.
(۷) ابن منظور، لسان.
(۸) ابوطیب لغوی، الاضداد فی کلام العرب، به کوشش عزت حسن، دمشق، ۱۳۸۲ق /۱۹۶۳م.
(۹) ابوالفتوح رازی، تفسیر، به کوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، ۱۳۸۵ق.
(۱۰) ازهری محمد، تهذیب اللغة، به کوشش احمد عبدالعلیم بردونی، قاهره، ۱۳۸۰ق.
(۱۱) ثعلبی احمد، عرائس المجالس، بیروت، ۱۴۰۱ق /۱۹۸۱م.
(۱۲) جوهری اسماعیل، الصحاح، به کوشش احمد عبدالغفور عطار، بیروت، ۱۹۶۰م.
(۱۳) دمیری محمد، حیاة الحیوان الکبری، قاهره، ۱۳۵۴ق.
(۱۴) راغب اصفهانی حسین، مفردات الفاظ القرآن، به کوشش ندیم مرعشلی، بیروت، ۱۴۰۳ق.
(۱۵) راوندی سعید، منهاج البراعة، به کوشش عبداللطیف کوه کمری، قم، ۱۴۰۶ق.
(۱۶) زمخشری محمود، الکشاف، قاهره، ۱۳۶۶ق/ ۱۹۴۷م.
(۱۷) طبرسی فضل، مجمع البیان، به کوشش هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، ۱۴۰۸ق /۱۹۸۸م.
(۱۸) طبری، تفسیر.
(۱۹) طوسی محمدبن حسن، التبیان، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
(۲۰) طوسی محمد بن محمود، عجائب المخلوقات، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، ۱۳۴۵ش.
(۲۱) علی جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، بغداد، ۱۹۷۶م.
(۲۲) فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، قاهره، ۱۳۱۳ق.
(۲۳) قرآن کریم.
(۲۴) قرطبی محمد، الجامع لاحکام القرآن، بیروت، ۱۴۰۰ق.
(۲۵) قمی علی، تفسیر، به کوشش طیب موسوی جزائری، نجف، ۱۳۸۷ق.
(۲۶) کیذری قطب الدین، حدائق الحقائق، به کوشش عزیزالله عطاردی، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق.
(۲۷) مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، ۱۴۰۲ق /۱۹۸۰م.
(۲۸) مسعودی علی، مروج الذهب، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
(۲۹) میبدی رشیدالدین، کشف الاسرار، به کوشش علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
(۳۰) نویری احمد، نهایة الارب، قاهره، ۱۳۸۰ق.
(۳۱) نهج البلاغه.
(۳۲) همدانی حسن، الاکلیل، به کوشش محمد بن علی اکوع جوالی، قاهره، ۱۳۸۳ق /۱۹۶۳م.


۱. فرقان/سوره۲۵، آیه۳۸.    
۲. ق/سوره۵۰، آیه۱۲.    
۳. ابوطیب لغوی، الاضداد فی کلام العرب، ج۱، ص۳۱۹، به کوشش عزت حسن، دمشق، ۱۳۸۲ق /۱۹۶۳م.
۴. ازهری محمد، تهذیب اللغة، ج۱۲، ص۲۹۰، به کوشش احمد عبدالعلیم بردونی، قاهره، ۱۳۸۰ق.
۵. جوهری اسماعیل، الصحاح، ج۲، ص۹۳۴، به کوشش احمد عبدالغفور عطار، بیروت، ۱۹۶۰م.
۶. راغب اصفهانی حسین، مفردات الفاظ القرآن، ج۱، ص۲۰۰، به کوشش ندیم مرعشلی، بیروت، ۱۴۰۳ق.
۷. میبدی رشیدالدین، کشف الاسرار، ج۷، ص۳۲، به کوشش علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
۸. زمخشری محمود، الکشاف، ج۳، ص۲۸۰، قاهره، ۱۳۶۶ق/ ۱۹۴۷م.
۹. ابوالفتوح رازی، تفسیر، ج۸، ص۲۷۲، به کوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، ۱۳۸۵ق.
۱۰. طوسی محمدبن حسن، التبیان، ج۷، ص۴۹۱، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
۱۱. طوسی محمدبن حسن، التبیان، ج۹، ص۳۶۱ به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
۱۲. زمخشری محمود، الکشاف، ج۳، ص۲۸۰، قاهره، ۱۳۶۶ق/ ۱۹۴۷م.
۱۳. میبدی رشیدالدین، کشف الاسرار، ج۷، ص۳۲، به کوشش علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۴. قرطبی محمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۳، ص۳۲، بیروت، ۱۴۰۰ق.
۱۵. نویری احمد، نهایة الارب، ج۱۳، ص۸۸، قاهره، ۱۳۸۰ق.
۱۶. حج/سوره۲۲، آیه۴۵.    
۱۷. ثعلبی احمد، عرائس المجالس، ج۱، ص۱۴۹، بیروت، ۱۴۰۱ق /۱۹۸۱م.
۱۸. میبدی رشیدالدین، کشف الاسرار، ج۷، ص۳۲، به کوشش علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
۱۹. قرطبی محمد، الجامع لاحکام القرآن، ج۱۳، ص۳۳، بیروت، ۱۴۰۰ق.
۲۰. طبری، تفسیر، ج۱۹، ص۱۰.
۲۱. همدانی حسن، الاکلیل، ج۱، ص۱۲۱، به کوشش محمد بن علی اکوع جوالی، قاهره، ۱۳۸۳ق /۱۹۶۳م.
۲۲. طوسی محمد بن محمود، عجائب المخلوقات، ج۱، ص۱۹۶، به کوشش منوچهر ستوده، تهران، ۱۳۴۵ش.
۲۳. ثعلبی احمد، عرائس المجالس، ج۱، ص۱۴۹-۱۵۰، بیروت، ۱۴۰۱ق /۱۹۸۱م.
۲۴. نویری احمد، نهایة الارب، ج۱۳، ص۸۸، قاهره، ۱۳۸۰ق.
۲۵. میبدی رشیدالدین، کشف الاسرار، ج۷، ص۳۲، به کوشش علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
۲۶. ابن حجر احمد، الاصابة، ج۱، ص۴۶۸، قاهره، ۱۳۲۸ق.
۲۷. ابن بابویه محمد، معانی الاخبار، ج۱، ص۴۸- ۴۹، به کوشش علی اکبر غفاری، قم، ۱۳۶۱ش.
۲۸. فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۸۲، قاهره، ۱۳۱۳ق.
۲۹. دمیری محمد، حیاة الحیوان الکبری، ج۲، ص۸۷، قاهره، ۱۳۵۴ق.
۳۰. فرقان/سوره۲۵، آیه۳۸.    
۳۱. طبرسی فضل، مجمع البیان، ج۷، ص۲۶۷، به کوشش هاشم رسولی محلاتی و فضل الله یزدی طباطبایی، بیروت، ۱۴۰۸ق /۱۹۸۸م.
۳۲. فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۸۳، قاهره، ۱۳۱۳ق.
۳۳. مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۵۹، بیروت، ۱۴۰۲ق /۱۹۸۰م.
۳۴. طبری، تفسیر، ج۱۹، ص۱۰-۱۱.
۳۵. فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۸۳، قاهره، ۱۳۱۳ق.
۳۶. فرقان/سوره۲۵، آیه۳۷- ۳۸.    
۳۷. ق/سوره۵۰، آیه۱۲-۱۳.    
۳۸. ابن بابویه محمد، معانی الاخبار، ج۱، ص۴۸- ۴۹، به کوشش علی اکبر غفاری، قم، ۱۳۶۱ش.
۳۹. ابن بابویه محمد، علل الشرایع، ج۱، ص۴۰-۴۳، به کوشش محمدصادق بحرالعلوم، نجف، ۱۳۸۵ق /۱۹۶۶م.
۴۰. ثعلبی احمد، عرائس المجالس، ج۱، ص۱۵۱-۱۵۳، بیروت، ۱۴۰۱ق /۱۹۸۱م.
۴۱. میبدی رشیدالدین، کشف الاسرار، ج۷، ص۳۳- ۳۵، به کوشش علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
۴۲. فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۸۲ -۸۳، قاهره، ۱۳۱۳ق.
۴۳. ثعلبی احمد، عرائس المجالس، ج۱، ص۱۵۰، بیروت، ۱۴۰۱ق /۱۹۸۱م.
۴۴. ابن ابی الحدید عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۹۵، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۶۱م.    
۴۵. همدانی حسن، الاکلیل، ج۱، ص۱۲۱، به کوشش محمد بن علی اکوع جوالی، قاهره، ۱۳۸۳ق /۱۹۶۳م.
۴۶. همدانی حسن، الاکلیل، ج۱، ص۱۲۴، به کوشش محمد بن علی اکوع جوالی، قاهره، ۱۳۸۳ق /۱۹۶۳م.
۴۷. مسعودی علی، مروج الذهب، ج۲، ص۵۲، به کوشش محمد محیی الدین عبدالحمید، قاهره، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴م.
۴۸. ابن خلدون، العبر، ج۲، ص۴۳.
۴۹. همدانی حسن، الاکلیل، ج۱، ص۱۲۰، به کوشش محمد بن علی اکوع جوالی، قاهره، ۱۳۸۳ق /۱۹۶۳م.
۵۰. همدانی حسن، الاکلیل، ج۱، ص۱۲۴، به کوشش محمد بن علی اکوع جوالی، قاهره، ۱۳۸۳ق /۱۹۶۳م.
۵۱. نویری احمد، نهایة الارب، ج۱۳، ص۸۸، قاهره، ۱۳۸۰ق.
۵۲. ثعلبی احمد، عرائس المجالس، ج۱، ص۱۴۹، بیروت، ۱۴۰۱ق /۱۹۸۱م.
۵۳. زمخشری محمود، الکشاف، ج۳، ص۲۸۰، قاهره، ۱۳۶۶ق/ ۱۹۴۷م.
۵۴. راوندی سعید، منهاج البراعة، ج۲، ص۱۹۱، به کوشش عبداللطیف کوه کمری، قم، ۱۴۰۶ق.
۵۵. فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۸۲، قاهره، ۱۳۱۳ق.
۵۶. ابن ابی الحدید عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۹۵، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۶۱م.
۵۷. همدانی حسن، الاکلیل، ج۱، ص۱۲۰، به کوشش محمد بن علی اکوع جوالی، قاهره، ۱۳۸۳ق /۱۹۶۳م.
۵۸. مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۶۰، بیروت، ۱۴۰۲ق /۱۹۸۰م.
۵۹. علی جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۳۴۸، بیروت، بغداد، ۱۹۷۶م.
۶۰. راوندی سعید، منهاج البراعة، ج۲، ص۱۹۱، به کوشش عبداللطیف کوه کمری، قم، ۱۴۰۶ق.
۶۱. ثعلبی احمد، عرائس المجالس، ج۱، ص۱۵۱، بیروت، ۱۴۰۱ق /۱۹۸۱م.
۶۲. میبدی رشیدالدین، کشف الاسرار، ج۷، ص۳۳، به کوشش علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
۶۳. مجلسی محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۴، ص۱۵۴، بیروت، ۱۴۰۲ق /۱۹۸۰م.
۶۴. قمی علی، تفسیر، ج۲، ص۱۱۳- ۱۱۴، به کوشش طیب موسوی جزائری، نجف، ۱۳۸۷ق.
۶۵. ابن بابویه محمد، ثواب الاعمال، ج۱، ص۲۶۸، به کوشش محمد مهدی حسن خرسان، نجف، ۱۳۹۲ق /۱۹۷۲م.
۶۶. زمخشری محمود، الکشاف، ج۳، ص۲۸۰، قاهره، ۱۳۶۶ق/ ۱۹۴۷م.
۶۷. فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۸۲، قاهره، ۱۳۱۳ق.
۶۸. ابن ابی الحدید عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۰، ص۹۴ - ۹۵، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۹۶۱م.    
۶۹. ابوالفتوح رازی، تفسیر، ج۸، ص۲۷۱-۲۷۲، به کوشش ابوالحسن شعرانی، تهران، ۱۳۸۵ق.
۷۰. فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ج۲۴، ص۸۲، قاهره، ۱۳۱۳ق.
۷۱. طبری، تفسیر، ج۱۹، ص۱۰.
۷۲. میبدی رشیدالدین، کشف الاسرار، ج۷، ص۳۲، به کوشش علی اصغر حکمت، تهران، ۱۳۶۱ش.
۷۳. طوسی محمدبن حسن، التبیان، ج۷، ص۴۹۱، به کوشش احمد حبیب قصیر عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
۷۴. کیذری قطب الدین، حدائق الحقائق، ج۲، ص۹۰۹، به کوشش عزیزالله عطاردی، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق.
۷۵. ابن خلدون، العبر، ج۲، ص۵۰۰.
۷۶. ابن خلدون، العبر، ج۲، ص۵۳.



دانشنامه بزرگ اسلامی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی برگرفته از مقاله «اصحاب رس»ج۹، ص۳۵۹۸.    


رده‌های این صفحه : قرآن شناسی | قصص قرآنی | واژگان قرآنی




جعبه ابزار