• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مصحف ابن مسعود

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پس از رحلت پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و پذیرفته نشدن مصحف علی(علیه‌السلام) ، علاوه بر زید، عده دیگری از بزرگان صحابه به جمع قرآن پرداختند از جمله: عبداللّه بن مسعود، ابی بن کعب، مقداد بن اسود، سالم مولی ابی حذیفه، معاذ بن جبل و ابوموسی اشعری



۱. ترتیب سوره ها چنین بود: سبع طوال، مئین، مثانی، حوامیم،ممتحنات و مفصلات.
۲. این مصحف ۱۱۱ سوره داشت، زیرا فاقد سوره حمد و سوره های معوذتین بود او بر این عقیده بود که ثبت سوره ها در مصحف برای حفظ آن از پراکندگی و گم شدن است و سوره حمد به جهت تکرار قرائت آن در نماز ها هرگز گم نمی شود یا آن که سوره حمد عدل قرآن است و نباید جز قرآن آورده شوداما دلیل نیاوردن دو سوره معوذتین این بود که این دو سوره را جز قرآن نمی دانست بلکه دعای چشم زخم (باطل السحر) می دانست که از جانب خدا بر پیامبر وحی شد، تا برای سلامتی حسنین آن را بخواند و آنان را از چشم زخم محفوظ دارد او هرگاه می دید که در مصحفی این دو سوره را نوشته اند، آن را پاک می کرد و می گفت: «غیر قرآن را با قرآن خلط نکنید و هرگز در نماز این دو سوره را نمی خواند».
[۴] فتح الباری، ج۸، ص ۵۸۱.

۳. صاحب کتاب الاقناع روایتی نقل کرده که در آن آمده است در مصحف ابن مسعود برای سوره برائت «بسم اللّه الرحمان الرحیم» ثبت شده بود سپس می نویسد: نباید آن را معتبر دانست.
[۵] سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص ۶۵.

۴. این مصحف در بسیاری از آیات و کلمات قرآنی با مشهور مخالفت دارد، زیراابن مسعود بر این باور بود که می توان کلمات قرآن را به مترادف آن تبدیل کرد او می گفت: «هرگاه کلمه ای بر شما دشوار باشد یا برای خواننده فهم آن مشکل آید، می توان آن را به کلمه دیگر که سهل و واضح است و معنای آن را دارد، تبدیل کرد» او کلمه زخرف را به کلمه ذهب، و کلمه عهن را به کلمه صوف تبدیل می کرد زیرا معنای هر دو کلمه در هر دو موضع یکی است او در تعلیم یک نفر اعجمی که تلفظ کلمه اثیم بر وی دشوار بود، تجویز کرد تا به جای آن بگوید: «ان شجره الزقوم طعام الفاجر» به جای «طعام الاثیم».
[۷] حموی، یاقوت، معجم الادبا، ج۴، ص ۱۹۳.
[۹] طبری، ابوجعفر، تفسیرطبری، ج۱۵، ص ۱۶۳.
[۱۰] طبری، ابوجعفر، تفسیر طبری، ج۲۳، ص ۹۶.

۵. ابن مسعود در مصحف خود برخی کلمات را برای روشن شدن مراد آیه به کلمات دیگر تبدیل می کرد مثلا «والسارق و السارقه فاقطعوا ایدیهما» را به «فاقطعوا ایمانهما» تبدیل کرد، زیرا معلوم نبود مراد آیه کدام دست است و یا آیه «واقیموا الوزن بالقسط» را به صورت «و اقیموالوزن باللسان» ثبت کرده بود، زیرامعتقد بود اقامه وزن به واسطه زبانه ترازوست و یا آیه «انی نذرت للرحمان صوما فلن اکلم ال یوم انسیا» را «انی نذرت للرحمان صمتا» ثبت کرده بود، زیرا روزه صمت (سکوت) نذر کرده بود.
[۱۸] غزالی، ابوحامد، احیا علوم الدین، ج۲، ص ۷۷.
[۲۱] بخاری، صحیح بخاری، ج۶، ص ۲۲۸.

۶. او احیانا الفاظی را به منظور شرح و تفسیر در ضمن جمله ها و عبارات قرآن می افزود این گونه زوائد تفسیری که در کلام گذشتگان بسیار به چشم می خورد، در مواردی بود که موجب اشتباه با نص قرآنی نمی گردید مثلا در آیه «کان الناس امه واحده (فاختلفوا) فبعث اللّه النبیین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه» افزودن «فاختلفوا» برای روشن شدن این مطلب بود که بعثت انبیا پس از اختلاف بوده است بنابر نقل سیوطی از ابن مردویه، ابن مسعود می گفت: «در زمان پیامبر این آیه را این گونه تلاوت می کردیم: (یاایهاالرسول بلغ ما انزل الیک من ربک (ان علیا مولی المؤمنین) و ان لم تفعل فما بلغت رسالته واللّه یعصمک من الناس) »
از این موارد در مصحف ابن مسعود بسیار است که برای روشن شدن مفهوم آیه، بر آیات افزوده شده است البته این افزودن ها پرسش هایی از جمله مساله تحریف را مطرح کرده است ولی بسیاری از این نسبت ها قطعی نیست و احتمال دخالت سیاست در جعل و نسبت خلاف به ابن مسعود بسیار می رود به ویژه که وی مخالفت هایی با حکام وقت داشت از طرف دیگر مواردی از این زیادت ها جنبه تفسیری و توضیحی دارد و در آن زمان بسیار متداول بوده است که صحابه در کنار مصحف خود مطالب تفسیری را می نوشتند، و به دیگران نقل می کردند تا مفهوم و پیام آیه در میان مردم حفظ شود.



سیوطی از «کتاب المصاحف» ابن اشته ترتیب سوره‌ها در مصحف ابن مسعود را به شرح ذیل نقل می‌کند:

۲.۱ - سور طوال

۱. بقره (۲)؛ ۲. نساء (۴)؛ ۳. آل عمران (۳)؛ ۴. اعراف (۷)؛ ۵. انعام (۶)؛ ۶. مائده (۵)؛ ۷. یونس (۱۰)؛

۲.۲ - سور مئین

۸. توبه (۹)؛ ۹. نحل (۱۶)؛ ۱۰. هود (۱۱)؛ ۱۱. یوسف (۱۲)؛ ۱۲. کهف (۱۸)؛ ۱۳. بنی اسرائیل (۱۷)؛ ۱۴. انبیاء (۲۱)؛ ۱۵. طه (۲۰)؛ ۱۶. مؤمنون (۲۳)؛ ۱۷. شعراء (۲۶)؛ ۱۸. صافات (۳۷)؛

۲.۳ - سور مثانی

۱۹. احزاب (۳۳)؛ ۲۰. حج (۲۲)؛ ۲۱. قصص (۲۸)؛ ۲۲. نمل (۲۷)؛ ۲۳. نور (۲۴)؛ ۲۴. انفال (۸)؛ ۲۵. مریم (۱۹)؛ ۲۶. عنکبوت (۲۹)؛ ۲۷. روم (۳۰)؛ ۲۸. یس (۳۶)؛ ۲۹. فرقان (۲۵)؛ ۳۰. حجر (۱۵)؛ ۳۱. رعد (۱۳)؛ ۳۲. سبا (۳۴)؛ ۳۳. فاطر (۳۵)؛ ۳۴. ابراهیم (۱۴)؛ ۳۵. ص (۳۸)؛ ۳۶. محمد (۴۷)؛ ۳۷. لقمان (۳۱)؛ ۳۸. زمر (۳۹)؛

۲.۴ - سور حوامیم

۳۹. مؤمن (۴۰)؛ ۴۰. زخرف (۴۳)؛ ۴۱. سجده (۴۱)؛ ۴۲. شوری (۴۲)؛ ۴۳. احقاف (۴۶)؛ ۴۴. جاثیه (۴۵)؛ ۴۵. دخان (۴۴)؛

۲.۵ - سور ممتحنات

۴۶. فتح (۴۸)؛ ۴۷. حشر (۵۹)؛ ۴۸. سجده (۳۲)؛ ۴۹. طلاق (۶۵)؛ ۵۰. قلم (۶۸)؛ ۵۱. حجرات (۴۹)؛ ۵۲. تبارک (۶۷)؛ ۵۳. تغابن (۶۴)؛ ۵۴. منافقون (۶۳)؛ ۵۵. جمعه (۶۲)؛ ۵۶. صف (۶۱)؛ ۵۷. جن (۷۲)؛ ۵۸. نوح (۷۱)؛ ۵۹. مجادله (۵۸)؛ ۶۰. ممتحنه (۶۰)؛ ۶۱. طلاق (۶۶)؛

۲.۶ - سور مفصل

۶۲. الرحمن (۵۵)؛ ۶۳. نجم (۵۳)؛ ۶۴. طور (۵۲)؛ ۶۵. ذاریات (۵۱)؛ ۶۶. انشقاق (۵۴)؛ ۶۷. واقعه (۵۶)؛ ۶۸. نازعات (۷۹)؛ ۶۹. معارج (۷۰)؛ ۷۰. مدثر (۷۴)؛ ۷۱. مزمل (۷۳)؛ ۷۲. مطففین (۸۳)؛ ۷۳. عبس (۸۰)؛ ۷۴. دهر (۷۶)؛ ۷۵. مرسلات (۷۷)؛ ۷۶. قیامت (۷۵)؛ ۷۷. نبا (۷۸)؛ ۷۸. تکویر (۸۱)؛ ۷۹. انفطار (۸۲)؛ ۸۰. غاشیه (۸۸)؛ ۸۱. اعلی (۸۷)؛ ۸۲. لیل (۹۲)؛ ۸۳. فجر (۸۹)؛ ۸۴. بروج (۸۵)؛ ۸۵. انشقاق (۸۴)؛ ۸۶. علق (۹۶)؛ ۸۷. بلد (۹۰)؛ ۸۸. ضحی (۹۳)؛ ۸۹. طارق (۸۶)؛ ۹۰. عادیات (۱۰۰)؛ ۹۱. ماعون (۱۰۷)؛ ۹۲. قارعه (۱۰۱)؛ ۹۳. بینه (۹۸)؛ ۹۴. شمس (۹۱)؛ ۹۵. تین (۹۵)؛ ۹۶. همزه (۱۰۴)؛ ۹۷. فیل (۱۰۵)؛ ۹۸. قریش (۱۰۶)؛ ۹۹. تکاثر (۱۰۲)؛ ۱۰۰. قدر (۹۷)؛ ۱۰۱. زلزال (۹۹)؛ ۱۰۲. عصر (۱۰۳)؛ ۱۰۳. نصر (۱۱۰)؛ ۱۰۴. کوثر (۱۰۸)؛ ۱۰۵. کافرون (۱۰۹)؛ ۱۰۶. مسد (۱۱۱)؛ ۱۰۷. اخلاص (۱۱۲)؛ ۱۰۸. انشراح (۹۴).
در این فهرست علاوه بر سوره‌های فلق و ناس (معوذتین) و حمد، سه سوره دیگر، یعنی: ق (۵۰)، حدید (۵۷)، و حاقه (۶۹)، هم از قلم افتاده است.
ابن ندیم به نقل از فضل بن شادان فهرستی ارائه می‌دهد که در موارد متعدد با ترتیب ابن اشته مخالف است.
[۲۷] سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص ۲۴۴-۸۷.
[۲۸] سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص ۶۵-۸۰.
[۲۹] زنجانی، ابو عبدالله بن نصر الله، تاریخ القرآن، ص۱۴۵.
[۳۰] شاهین، عبد الصبور، تاریخ القرآن، ص ۱۳۱-۱۴۸.
[۳۱] رامیار، محمود، تاریخ قرآن، ج۱، ص ۳۵۳-۳۶۴.
[۳۲] ابیاری، ابراهیم، الموسوعة القرآنیة، ج۱، ص۳۴۰.



۱. دینوری، ابن قتیبه، تاویل مشکل القرآن، ص ۲۴.    
۲. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۱، ص ۱۰.    
۳. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فی التفسیر بالماثور، ج۸، ص ۴۶۳.    
۴. فتح الباری، ج۸، ص ۵۸۱.
۵. سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص ۶۵.
۶. سوره دخان/ ۴۴، آیه۴۴.    
۷. حموی، یاقوت، معجم الادبا، ج۴، ص ۱۹۳.
۸. رازی، فخرالدین، التفسیر الکبیر، ج۱، ص ۱۸۶.    
۹. طبری، ابوجعفر، تفسیرطبری، ج۱۵، ص ۱۶۳.
۱۰. طبری، ابوجعفر، تفسیر طبری، ج۲۳، ص ۹۶.
۱۱. دینوری، ابن قتیبه، تاویل مشکل القرآن، ص ۲۴.    
۱۲. سوره مائده/۵، آیه ۳۸    
۱۳. سوره رحمن/۵۵، آیه ۹    
۱۴. سوره مریم/۱۹، آیه ۲۶    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص ۴۲۱.    
۱۶. زمخشری، محمد بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۳، ص ۱۴.    
۱۷. زمخشری، محمد بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص ۶۳۲.    
۱۸. غزالی، ابوحامد، احیا علوم الدین، ج۲، ص ۷۷.
۱۹. ذهبی، شمس الدین، تذکره الحفاظ، ج۱، ص ۲۷۲.    
۲۰. سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص ۲۱۹.    
۲۱. بخاری، صحیح بخاری، ج۶، ص ۲۲۸.
۲۲. سوره بقره/۲، آیه ۲۱۳    
۲۳. زمخشری، محمد بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۱، ص ۲۵۵.    
۲۴. سوره مائده/۵، آیه ۶۷    
۲۵. معرفت، محمدهادی، التمهید فی علوم القرآن، ج۱، ص ۳۲۲.    
۲۶. زرکشی، محمد بن بهادر، البرهان فی علوم القرآن (باحاشیه)، ج۲، ص ۱۲۷-۱۲۸.    
۲۷. سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص ۲۴۴-۸۷.
۲۸. سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص ۶۵-۸۰.
۲۹. زنجانی، ابو عبدالله بن نصر الله، تاریخ القرآن، ص۱۴۵.
۳۰. شاهین، عبد الصبور، تاریخ القرآن، ص ۱۳۱-۱۴۸.
۳۱. رامیار، محمود، تاریخ قرآن، ج۱، ص ۳۵۳-۳۶۴.
۳۲. ابیاری، ابراهیم، الموسوعة القرآنیة، ج۱، ص۳۴۰.
۳۳. معرفت، محمد هادی، التمهید فی علوم القرآن، ج۱، ص ۳۱۳-۳۲۳.    



سایت اندیشه قم    
علوم قرآن، برگرفته از مقاله«مصحف ابن مسعود».    



جعبه ابزار