گزارش خطا
برای مشاهده معنا و شرح هر کلمه، بر روی آن کلیک کنید.
عسكری ، سياسی
وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ (عَلَيْهِالسَّلامُ)
از خطبه های آن حضرت است
فى بَعْضِ اَيّامِ صِفّينَ
در یکی از ایّام صفّین
الشكوى من ضعف اصحابه في صفين
«وَ قَدْ رَأَیْتُ جَوْلَتَکُمْ،»۱گریختن شما را دیدم،
«وَ انْحِیَازَکُمْ عَنْ صُفُوفِکُمْ،»۲و برگشتنتان را از صفوفتان مشاهده نمودم،
«تَحُوزُکُمُ الْجُفَاةُ الطَّغَامُ، وَ أَعْرَابُ أَهْلِ الشَّامِ،»۳جفاکاران اوباش و اعراب بادیه نشین شامی شما را به گریز واداشتند،
«وَ أَنْتُمْ لَهَامِیمُ الْعَرَبِ،»۴در حالی که شما جوانمردان عرب،
«وَ یَآفِیخُ الشَّرَفِ،»۵و سران شریف،
«وَ الْأَنْفُ الْمُقَدَّمُ،»۶و برازندگان جامعه،
«وَ السَّنَامُ الْأَعْظَمُ.»۷و قله سربلندی هستید.
«وَ لَقَدْ شَفَی وَحَاوِحَ صَدْرِی»۸اما دردهای سینه ام شفا یافت
«أَنْ رَأَیْتُکُمْ بِأَخَرَةٍ تَحُوزُونَهُمْ كَمَا حَازُوکُمْ،»۹وقتی که دیدم سرانجام آنها را فراری دادید آنچنان که شما را به هزیمت دادند،
«وَ تُزِیلُونَهُمْ عَنْ مَوَاقِفِهِمْ كَمَا أَزَالُوکُمْ;»۱۰و آنان را از لشگرگاه خود راندید چنانکه شما را راندند،
«حَسّاً بِالنِّصَالِ، وَ شَجْراً بِالرِّمَاحِ;»۱۱با ضرب شمشیر و نیزه آنان را درمانده و بیچاره کردید،
«تَرْکَبُ أُولَاهُمْ أُخْرَاهُمْ»۱۲به طوری که اولشان روی آخرشان می افتاد،
«کَالْإِبِلِ الْهِیمِ الْمَطْرُودَةِ; تُرْمَی عَنْ حِیَاضِهَا;»۱۳مانند شتران تشنه ای که از سر حوضشان رانند،
«وَ تُذَادُ عَنْ مَوَارِدِهَا!»۱۴و از ورود به آبگاهشان منع کنند.