جالوت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جالوت، نام قرآنیِ
جُلیات،
پهلوان تنومند فلسطینی است. چون
طالوت به فرمایش
اشموئیل نبی به پادشاهیِ
بنیاسرائیل رسید، آنان (
یهود) با جالوت و قومِ او (فلسطینیان) جنگید ند.
نام جالوت در
قرآن کریم سه بار در ضمن نقل
داستان جنگ فلسطینیان با
بنی اسرائیل ذکر شده است.
و
اصل این
داستان با تفصیل بیشتری در
عهد عتیق آمده که در آن از وی با نام جُلیات یاد شده است.
اشموئیل با آنکه می دانست قوم او پیمان شکن هستند و از
جهاد سر باز خواهند زد به
فرمان خدا، طالوت را به فرماند هی آنان انتخاب کرد:
« وَقالَ لَهُم نَبیهُمْ اِنّ الله قَدْ بَعَثَ لَکمْ طالوتَ مَلِکاً ».
«و پیامبر شان به آنها گفت خداوند طالوت را برای
زمامداری شما
مبعوث و
انتخاب کرده است ».
طالوت فرماند هی
سپاه را بر عهده گرفت و به جانب
دشمن رفتند، اما برای
امتحان سپاه خود و برای اینکه بفهمد چقدر از او
اطاعت می کنند به ایشان گفت: «اِنَّ اللهَ مُبْتَلیکمْ بِنَهرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنهُ فَلَیسَ مِنّی وَمَنْ لَمْ یطْعَمهُ فَاِنّهُ مِنّی اِلّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرفَةً بِیدهِ» خداوند شما را به وسیله یک
نهر آب آزمایش می کندآنها که به (هنگام تشنگی)از آن بنوشند از من نیستند و آنها که جز یک پیمانه با دست خود بیشتر از آن نخورند از من هستند.
اما قوم پیمان شکن بنی اسرائیل به محض رسیدن به آب تا رفع
تشنگی از آن خوردند، به جز عدۀ قلیلی از ایشان که به عهد خویش
وفا کردند، بنابر این طالوت
اکثریت را رها کرد و با بقیه به سوی جالوت شتافت، در
ادامه باز هم از آن
تعداد کم، گروهی از کم بودن نفرات سپاه خود
اظهار ناراحتی کردند ولی گروهی که ایمانشان قوی تر بود گفتند:«کمْ مِنْ فِئةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فئةً کثیرَةً بِاذنِ اللهِ ».«چه بسیار گروه های کوچک که به فرمان خدا بر گروه های
عظیم پیروز شدند».
وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ
به هنگامى که آنها (
لشکر طالوت و بنى اسرائیل ) در برابر جالوت و سپاهیان او قرار گرفتند گفتند: پروردگارا!
صبر و
استقامت را بر ما فرو ریز و گام هاى ما را
استوار بدار، و ما را بر جمعیت کافران
پیروز گردان است.
به
یقین خداوند چنین بند گانى را تنها نخواهد گذاشت هر چند
عدد آنها کم و عدد دشمن زیاد باشد، لذا در
آیه بعد مى فرماید: فهز موهم باذن الله
آنها به فرمان خدا سپاه
دشمن را
شکست دادند و به
هزیمت وا داشتند.
برزوا از ماده بروز، به معنى
ظهور است ، و از آنجا که وقتى
انسان در میدان جنگ ،
آماده و ظاهر مى شود، ظهور و بروز دارد به این کار،
مبارزه یا براز مى گویند.
این آیه مى گوید: هنگامى که طالوت و سپاه او، به جایى رسیدند که لشکر نیرومند جالوت ، نمایان و ظاهر شد، و در
برابر آن
قدرت عظیم
صف کشیدند، دست به دعا برداشتند و از خداوند سه چیز
طلب کردند، نخست
صبر و
شکیبائی و
استقامت ، در آخرین حد آن ، لذا
تعبیر به افرغ علینا صبرا کردند که از ماده افراغ به معنى
ریختن آب یا
ماده سیال دیگر از ظرف ، به طورى که ظرف کاملا خالى شود، نکره بودن صبر نیز تاکیدى به این
مطلب است .
تکیه بر
ربوبیت پروردگار ربنا و تعبیر به افراغ که به معنى خالى کردن
پیمانه است ، و تعبیر به على که بیانگر
نزول از
طرف بالا است و تعبیر به صبرا که در این گونه موارد دلالت بر عظمت دارد، هر کدام نکته اى در بر دارد که مفهوم این
دعا را کاملا
عمیق و پر مایه مى کند.
دومین تقاضاى آنها از خدا این بود که گام هاى ما را
استوار بدار تا از جا کنده نشود و فرار نکنیم ، در حقیقت دعاى اول جنبه باطنى و درونى داشت و این دعا جنبه ظاهرى و برونى دارد و مسلما
ثبات قدم از نتائج
روح استقامت و صبر است .
سومین تقاضاى آنها این بود که ما را بر این قوم
کافر یارى فرما و پیروز کن که در واقع
هدف اصلى را تشکیل مى دهد و
نتیجه نهایى صبر و استقامت و ثبات قدم است .
جمع کثیری از مفسران عدد یاران طالوت را در پیکار با جالوت با تعداد مهاجران و
انصار با عدد
یاران پیامبر(ص) در
جنگ بدر و با شمار اصحاب
امام زمان (عج) برابر دانسته و ۳۱۳
نفر بر شمرده اند.
منابع لغوی و
تفسیری اسلامی واژه جالوت را
غیرعربی دانسته اند.
تا جایی که گفته شده است
دانشمندان مسلمان بر این امر اتفاق نظر دارند.
برخی از
خاورشناسان در
پژوهشهای زبان شناختی خود در باره
قرآن به
ریشه شناسی واژه جالوت پرداخته اند. به نوشته هوروویتس
این نام مسلّماً با واژه
عبریِ t ¦lu ¦ga یا واژه
آرامیِ ¦a ¢t ¦lu ¦ga (به معنای
تبعید و
آوارگی ) که در میان
یهودیان مدینه متداول بوده، مرتبط است.
نیز معتقد است که جالوت از راه قرآن به
زبان عربی وارد شده است، زیرا اثری از به کار بردنِ آن در پیش از
اسلام در دست نیست .
بر اساس
نقل عهد قدیم هنگامی که
فلسطینیان و
اسرائیلیان در اطراف
دره ایلاه، رو در
روی یکدیگر صف آرایی کردند، جُلیات (جالوت ) از میان
جماعت فلسطینیان پیش آمد و شروع به
رجزخوانی و
مبارزطلبی کرد. وی این کار را، که موجب
هراس اسرائیلیان شده بود،
صبح و
شام تا چهل روز انجام داد.
شاؤل (
طالوت )،
فرمانده سپاه اسرائیلیان، وعده کرده بود که به
قاتل او
مال فراوان دهد و
دخترش را به
همسری وی در آوَرد.
داوود جوان وقتی ندای مبارزطلبی جلیات را شنید، پس از متقاعد کردن شاؤل، آماده
جنگ تن به تن با او شد.
جلیات چون داوود را دید که بدون
شمشیر و تنها با
چوب و
سنگ به
جنگ او آمده است، وی را
تحقیر و
تهدید کرد و در مقابل، داوود نیز او را تهدید کرد و گفت که او را خواهد کشت تا همگان بدانند خدایی هست. سپس داوود با
فلاخن سنگی به
پیشانی جلیات زد و او را از پای در آورد. آنگاه بر سر
جنازه او آمد و با
شمشیرِ خودِ او
سر از تنش جدا کرد و این پیروزی موجب
شکست کامل فلسطینیان و
فرار آنان شد.
). سر جالوت به اورشلیم برده شد
و شمشیر او در
معبدی در
شهر نوب ماند تا اینکه به داوود برگردانده شد
جالوت متولد و
اهل شهر جَت (واقع در
جنوب شرقی غزّه ) بوده و در
تورات با عنوان
جلیات جَتّی از او یاد شده است
اگرچه احتمال داده شده که وی
فلسطینی الاصل نبوده و به عنوان
سرباز در خدمت
سپاه فلسطینیان می جنگیده است.
همچنین ویژگیهای جسمانی
خارق العاده ای برای او ذکر شده از جمله اینکه
قدی به
بلندی سه
متر داشته و در
نبرد با
بنی اسرائیل مجهز به
ادوات جنگی بسیار سنگینی بوده است .
آنچه در
عهد قدیم آمده مبنی بر اینکه
اَلحانان، نه
داوود، جالوت را کشت.
ظاهراً اشتباه
نسخه نویسان تورات است، زیرا در جای دیگر
اَلحانان
قاتل برادر جالوت، نه جالوت، معرفی شده است.
رویارویی جالوت و داوود در
شعر و
هنر مغرب زمین به ویژه
آثار مجسمه سازی و
نقاشی مورد توجه بوده است.
قصه نبرد سپاهیان
طالوت و جالوت در
قرآن کریم به
اختصار و بدون
ذکر جزئیات، اینگونه آمده است:
پیامبر وقتِ بنی اسرائیل که در تورات نام او
سموئیل ذکر شده به
فرمان خدا طالوت را برای
جنگ با فلسطینیان به
پادشاهی برگزید. اسرائیلیان پس از
اعتراضاتی به پیامبرشان در باره این
انتخاب سرانجام وی را به پادشاهی پذیرفتند و تحت فرماندهی وی، راهی جنگ با جالوت و
یارانش شدند. در مسیر جنگ، پس از گذشتن از
نهری که وسیله
امتحان الاهی بود.
بیشتر سپاهیان طالوت از
مقاومت در برابر جالوت و سپاهیانش اظهار ناتوانی کردند و هنگامی که سپاهیان
وفادار طالوت با جالوت و سپاهش رویارو شدند از
خداوند درخواست
شکیبایی و پیروزی کردند و به
اذن خداوند بر او
پیروز گشتند و داوود، جالوت را کشت.
در منابع تاریخی و تفسیری اسلامی نیز مطالبی در باره جالوت ذکر شده است.
وی را
قبطی، و
دینوری او را از
اولاد ولیدبن ریان دانسته و
مسعودی نسب وی را چنین آورده است:
جالوت بن مالودبن دبال بن حطان بن فارس.
طبری قوم جالوت را از
عمالقه دان سته و از جالوت با عنوان
پادشاه عمالقه یاد کرده است.
آنان را از
اقوام بربر شمرده و
ابن خلدون جالوت را از
کنعانیان دانسته است.
از جالوت با عنوان
غُلیاث ــ که ظاهراً ناظر به نام عبری اوست نام برده و طول
قامت او را پنج
ذراع نوشته است.
نیز وی را
جنگاور و
تنومند وصف کرده است.
ماجرای رویارویی
اسرائیلیان و
فلسطینیان و به ویژه نبرد تن به تن جالوت با داوود به تفصیل در
منابع اسلامی گزارش شده است. به نظر می رسد این گزارشها نوعاً تحت تأثیر
روایت یهود از این ماجرا بوده و با افزوده ها و کاستیها و گاه تفاوتهایی به
منابع تاریخی و تفسیری
مسلمانان راه یافته است
هرچند که برخی از این گزارشها اختلافهای بسیاری با نقل یهود دارند
برای ارتباط میان گزارشهای
یهودی و
اسلامی از ماجرا رجوع کنید به
در باره محل کشته شدن جالوت در منابع اسلامی اقوال مختلفی ذکر شده است.
بَیسان در
اردن را محل
نبرد دانسته و ابن عساکر
قصر ام حکیم در نزدیکی
مَرْج الصُفْر را محل
قتل جالوت ذکر کرده است.
محل این واقعه را
روستایی در جنوب غربی
بیت لحم می داند که امروزه
خربة الشویکه خوانده می شود. نامگذاری منطقه
عین جالوت نیز که روستایی بین
بیسان و
نابلس در
فلسطین است
با نبرد داوود و جالوت مرتبط دانسته شده است.
در متون اسلامی، به استناد
تعبیر قرآن غلبه اعجازآمیز داوود بر جالوت و به تبع آن پیروزی نهایی
بنی اسرائیل بر
فلسطینیان یادآور آن است که در
جنگ و درگیری پیروزی از آنِ
اهل ایمان است که
خداوند آنان را یاری می کند، اگرچه در ظاهر
عدّه و
عُدّه کمتری داشته باشند.
چنانکه
اصحاب پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم
جنگ بدر را به
جنگ میان
سپاه طالوت و جالوت همانند دانسته و تعداد
مسلمانان را در این جنگ به اندازه عدد سپاه طالوت به شمار آورده اند.
همچنین
جابر بن عبدالله انصاری ،
صحابی رسول خدا، کشته شدن
عَمْروبن عَبدوَدّ به دست
حضرت علی علیهالسلام را در
جنگ احزاب به ماجرای جالوت و داوود
تشبیه کرده است .
در مثنوی مولوی
نیز به نبرد داوود و جالوت اشارات مختصری شده است.
سرانجام دو سپاه یهود و فلسطینی ها در برابر هم
صف آرایی کردند. جالوت
سردار سپاه
فلسطین که سرداری
مدبر و پهلوانی
دلاور بود مانند
شیر غران به
میدان آمد و
رجز خواند و
مبارز و
مرد میدان طلبید اما از پهلوانان سپاه یهود کسی جرأت نکرد به میدان برود. هر چه طالوت
تشویق می کرد تا کسی به میدان رود جواب مثبتی را نمی شنید. مردی در
بیت لحم می زیست، بقول عده ای پیامبر بود. سه پسر داشت هر سه
شجاع و دلاور هر سه را به یاری طالوت فرستاده بود. پسر چهارم او به نام
داود پیام آور بین پدر و برادران شده بود. هر
روز به میدان جنگ می آمد و سر
شب خبر وقایع جنگ را به
پدر می رساند. در یکی از روزها که جالوت به میدان جنگ آمده بود و مرد میدان می طلبید، داود به طالوت پیشنهاد داد که حاضر است به میدان جنگ برای مبارزه با جالوت برود و اطمینان دارد که حتما پیروز هم میشود. طالوت تصور کرد که این پسر نوجوان و
خام است و شاید بدست جالوت
کشته شود. داود دوباره پیشنهاد خود را
تکرار کرد و گفت من در کوهستان ها
چوپان بوده ام یکبار گردن گرگی را گرفتم و از پایش در آوردم و بار دیگر
خرس بزرگی را با
فلاخن کشتم اطمینان دارم که جالوت را خواهم کشت. طالوت وقتی که متوجه شد که نوجوان خیلی مصمم است
اجازه رفتن به میدان جالوت را به او داد. داود وقتی شنید که طالوت وعده داده است، هر کس جالوت را از پای در آورد
دختر زیبا روی خود را به
ازدواج او در خواهد آورد، بیشتر مصمم و جدی تر شد.
داوود (
جوان کم
سن و
سال و
نیرومند شجاعى که در لشکر طالوت بود) جالوت را کشت (و
قتل داود جالوت ).
داود با فلاخنى که در دست داشت ، یکى دو
سنگ آن چنان ماهرانه
پرتاب کرد که درست بر
پیشانی و سر جالوت کوبیده شد و در آن فرو نشست و فریادى کشید و فرو افتاد، و ترس و
وحشت تمام سپاه او را فرا گرفت و به
سرعت فرار کردند گویا خداوند مى خواست قدرت خویش را در اینجا نشان دهد که چگونه پادشاهى با آن عظمت و لشکرى
انبوه به وسیله نوجوان تازه به میدان آمده اى آن هم با یک سلاح ظاهرا بى ارزش ، از پاى در مى آید.
سپس مى افزاید: و آتیه الله الملک و الحکمة و علمه مما یشاء.
خداوند
حکومت و
دانش را به او بخشید و از آنچه مى خواست به او
تعلیم داد.
ضمیر در این دو
جمله به داود بر مى گردد که در واقع
فاتح این جنگ بود. گر چه در این آیه تصریح نشده که این داود همان داود، پیامبر بزرگ بنى اسرائیل ، پدر
سلیمان است ، ولى جمله آتیه الله الملک و الحکمة و علمه مما یشاء، نشان مى دهد که او به مقام
نبوت رسید زیرا اینگونه تعبیرات معمولا درباره انبیاى الهى است .
(۱) علاوه بر قرآن و کتاب مقدّس. عهد عتیق؛
(۲) ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر، ( بی تا. )؛
(۳) ابن خلدون؛
(۴) ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۰؛
(۵) ابن منظور؛
(۶) احمدبن محمد ثعلبی، قصص الانبیاء، المسمی عرائس المجالس، بیروت: المکتبه الثقافیه، ( بی تا. )؛
(۷) موهوب بن احمد جوالیقی، المعرّب من الکلام الاعجمی علی حروف المعجم، چاپ احمد محمد شاکر، قاهره ۱۳۶۱؛
(۸) محمدبن عبداللّه حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۰۶؛
(۹) مصطفی مراد دباغ، بلادنا فلسطین، ج۱، قسم ۱، خلیل ( ۱۹۷۳ )، ج۱، قسم ۲، خلیل ۱۴۰۵/۱۹۸۵؛
(۱۰) احمدبن داوود دینوری، الاخبارالطوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره ۱۹۶۰، چاپ افست قم ۱۳۶۸ ش؛
(۱۱) حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سید کیلانی، تهران ?( ۱۳۳۲ ش )؛
(۱۲) زمخشری؛
(۱۳) طبرسی؛
(۱۴) طبری، تاریخ (بیروت )؛
(۱۵) محمدبن مسعود عیاشی، کتاب التفسیر، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم ۱۳۸۰ـ۱۳۸۱، چاپ افست تهران ( بی تا. )؛
محمدبن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج۲، جزء ۳، بیروت، ۱۳۷۶/۱۹۵۷
(۱۶)عبدالکریم بن هوازن قشیری، رسالة القشیریه ، چاپ افست تهران ۱۳۶۴ ش؛
(۱۷) لطائف الاشارات، چاپ ابراهیم بسیونی، قاهره ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳؛
(۱۸) علی بن ابراهیم قمی، تفسیرالقمی، چاپ طیب موسوی جزائری، قم ۱۴۰۴؛
(۱۹) مسعودی، مروج (بیروت )؛
(۲۰) محمدبن محمد مفید، الارشاد فی معرفه حجج اللّه علی العباد، قم: دارالمفید، ( بی تا. )؛
(۲۱) جلال الدین محمدبن محمد مولوی، کتاب مثنوی معنوی، چاپ رینولد آلن نیکلسون، تهران: انتشارات مولی، ( بی تا. )؛
(۲۲) جیمز هاکس، قاموس کتاب مقدس، بیروت ۱۹۲۸، چاپ افست تهران ۱۳۴۹ ش؛
(۲۳) یاقوت حموی؛
(۲۴) یعقوبی، تاریخ؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرةالمعارف اسلامی، مقاله «جالوت»، شماره۴۳۴۰. دایره المعارف طهور سایت پژوهه کتابخانه مدرسه فقاهت-فارسی