تفرقه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَفْرِقه علاوه بر قرآن، اصطلاحی در بحثها و تحلیل های
اجتماعی،
متضاد وحدت و
اتحاد میباشد.
تفرقه به معنای پراکنده کردن و جدا جدا کردن
و
تَفَرُّق به معنای پراکنده شدن، جدا جدا شدن و گراییدن به
فَرْق (
تفاوت،
فاصله،
جدایی) یا
فِرْق (نیمه،
بخش و
شعبه) یا فِرقه (
گروهی کوچک،
انشعاب یافته از یک
جمعیت بزرگتر) است.
تفرقه و تفرّق در
قرآن و
احادیث، در مقابل
وحدت و
اتحاد، گاه در کنار
اختلاف و گاه به جای آن به کار رفته است.
در
روایات مأثور از
ائمه علیهمالسلام و
صحابه و
تابعین، عبارت
قرآنی «اِنَّ هذِهِ اُمَّتُکُم اُمَّةً واحِدَةً. . . »
به «هذا دینُکم دینٌ واحدٌ»
تفسیر شده
و بیشتر
مفسران پیام این
آیه را
امر به
اجتماع و اتحاد و
نهی از تفرقه در
دین و فرقه فرقه شدن
مسلمین دانسته اند.
اما در
آیات بعدی این آیه، در سوره های
انبیاء و
مؤمنون، فرقه فرقه شدن
امت واحده، بر اثر
اعمال تفرقه انگیز امت های پیشین،
نکوهش شده است
و در چهار
موضع از قرآن کریم، همراه با
تعبیر «امّة واحدة»، آمده است که اگر
خداوند میخواست تمامی
مسلمانان و پیروان
ادیان دیگر را به صورت امتی واحد در میآورد
بنابراین، تا زمانی که خداوند چنین
اراده ای نکرده است،
وحدت جامعه بشری و
جوامع دینی همواره دستخوش
اختلال خواهد بود.
بعلاوه، در قرآن کریم
اختلاف در
جوامع دینی، به رغم
ماهیت اولیه آنها که امت واحده هستند،
فرایندی طبیعی به حساب آمده
و منشأ اختلاف و تفرقه «
بَغْی» (
خودخواهی و ا
فزون طلبی انسان) دانسته شده است.
در آیات دیگر به
کفر و
سرکشی قوم
یهود و به
فراموشی سپردن یادآوری های خداوند در میان
نصاری اشاره و این دو امر زمینه ساز پیدایی اختلاف در میان ایشان دانسته شده است که تا
قیامت باقی میماند.
در آیه ۱۰۵
سوره آل عمران ، به اختلاف و تفرقه اشاره شده است.
اختلاف با تفرقه
تفاوتی اساسی دارد: اختلاف
پدیده ای طبیعی و
اجتناب ناپذیر است اما تفرقه امری غیر طبیعی و اجتناب پذیر است.
باید اختلاف
بینشها و
نگرشها را در
چارچوب طبیعی شان
محدود کرد تا به تفرقه نینجامند.
تفرقه هنگامی
بروز میکند که موارد
وِفاق و اتفاق در نظر گرفته نشوند و بر فَرقها و اختلافها
پافشاری شود، به گونه ای که
پیروان یک
دین با وجود
ایمان داشتن به خدای یکتا و پیروی از
پیامبر و
کتاب و
قبله ای واحد، یکدیگر را
گمراه،
کافر و اهل
باطل بپندارند.
در قرآن اختلاف اساساً امری طبیعی دانسته شده است
، همچنانکه اختلافاتی از قبیل اختلافات
فقهی، که مانع اتفاق و
همبستگی مسلمانان و
دینداران نمیشوند،
تحریم نشده اند
، بلکه اختلافاتی
ممنوع شدهاند که سبب
فساد و
فتنه میشوند.
برخی
عقیده دارند که
ریشه کن کردن اختلاف ها و از بین بردن آنها بهطور کامل
میسر است، اما بنا بر قرآن کریم
این امر
محال است و در حدیثی
نبوی نیز آمده که اختلاف امت
اسلام یکی از
مظاهر رحمت الهی است.
در احادیث،
افتراق (فرقه فرقه شدن) نیز امری طبیعی و
ناگزیر تلقی شده است؛ چنانکه از پیامبر اکرم نقل کردهاند که بزودی
امت اسلام نیز مانند
یهود و
نصاری فرقه فرقه خواهد شد (حدیث افتراق).
افتراق، تا آنجا که به معنای
تفاوت و چند گونگی
آرا و
اندیشهها باشد، ناپسند نیست اما آنچه
نهی شده تفرقه افکنی و
تفرقه انگیزی است.
پیامبر اکرم از مسلمانان با
تعبیر «یَدٌ واحدةٌ علی مَن سِواهُم» یاد کرده و خواسته است که مسلمانان همواره در برابر دیگران
یکپارچه و
متحد باشند
، همچنانکه
قرآن کریم نیز تمام
مؤمنان را
برادران یکدیگر دانسته است.
بنا بر آیه ۷۳
سوره انفال ،
کافران با همه اختلافاتی که با یکدیگر دارند، در
مخالفت و
رویارویی با مسلمانان
هم دست و هم دلاند و اگر مسلمانان با یکدیگر
اتحاد و همبستگی نداشته باشند،
فتنه و
آشوب همه جا را فرا خواهد گرفت.
بر این نکته نیز تأکید شده که وحدت
منافقان،
صوری یا
نمایشی است : «تَحْسَبُهُم
جَمیعاً وَ قُلوبُهُم شَتّی. . .».
برای درک
تأکیدات مستمر و گوناگون قرآن کریم بر وحدت و اتفاق، باید به وضع
اجتماع و
محیطی که قرآن در آن
نازل شده است توجه کرد.
ویژگیهای اخلاقی و
اجتماعی و محیطی
اعراب، مانع همبستگی آنها، به عنوان یک امت، و موجب تفرقه و
تکروی آنها میشد.
از جمله این ویژگی ها،
گرایش جدّی به
حریت و
مقاومت در برابر به
بند کشیده شدن بود که حتی
هرودوت و دیگر
مورخان یونانی و
رومی را هم به
تعجب واداشت.
از همین رو
عرب جاهلی، جز در پاره ای موارد
ضروری، به هیچگونه
تعهدی تن نمیداد.
افراط در اِعمال این
خصلت منجر به
فرد گرایی شدید و
عنان گسیخته اعراب و مانع از تشکیل
جوامع بزرگ و امت میشد.
اعراب در واقع تنها
عشیره و
قبیله را ــ که افرادش با هم
نسبت خونی داشتند ــ به
رسمیت میشناختند.
این ویژگی در تمام
عربستان وجود داشت، اما در
مدینه، به سبب وجود
یهودیان و
مسیحیان، اختلافات
مذهبی هم بر این
ویژگی افزوده میشد و علاوه بر تفرقه
اجتماعی، تفرقه دینی نیز در آنجا بروز میکرد.
در
قرآن کریم، تفرقه دینی در کنار تفرقه
اجتماعی نهی و
نفی شده است و تفرّق در
دین در برابر
اقامه دین به کار رفته و
عامل تفرقه گرایی
مشرکان،
انس و
عادت به مظاهر
شرک دانسته شده است.
خداوند
پیامبر اسلام را به «
استقامت» (بر راه
راست،
ثابت ماندن)
در تفرقه زدایی
امر کرده است.
همچنین، در ادامه
آیه فطرت ،
فرقه گراییها و تفرقه انگیزی های مسلمانان را برابر با
شرک ورزیدن و به
صفوف مشرکان پیوستن اعلام میکند.
در قرآن کریم، این
عجب و
خودپسندی، که بر پایه آن هر فرقه و گروه به آنچه خود دارند
خرسند و شادماناند و
باورها و
پایبندی های فرقه های دیگر را
ارج نمینهند و به
سخره میگیرند، سخت
نکوهش شده است.
در واقع، قرآن کریم تفرقه در
دین را مطلقاً
نفی میکند و
حساب اهل تفرقه را از
پیامبر اسلام جدا میسازد.
همچنین، پیامبر اسلام از پای نهادن به
مسجد ضِرار (
مسجد نفاق)، که
منافقان مدینه آن را برای ایجاد تفرقه در میان
مسلمانان بنا کرده بودند
، نهی شد تا مسلمانان دریابند که مسجد نیز هرگاه به
پایگاه تفرقه
تبدیل شود، حتی پای نهادن در آن
شرعاً روا نیست.
عالمان مسلمان نیز در باره
وجوب ویران کردن مساجدی که با چنین
هدفی ساخته شوند،
اتفاق نظر دارند.
بنا بر
آیات قرآن کریم،
ریشه اصلی تفرقه دینی،
جدایی افکندن و فرق نهادن میان پیامبران و
پیروی از
دین و
شریعت یکی از پیامبران را
بهانه مخالفت با دیگر پیامبران قرار دادن است، به گونه ای که پیروان یک دین،
آیین خود را متفاوت با دیگر
ادیان الهی و جدا از آنها بدانند.
قرآن به مسلمانان
توصیه میکند که به همه پیامبران و
کتاب های آسمانی و
شریعت های الهی
ایمان داشته باشند و بین پیامبران فرق نگذارند.
در واقع، مُسلِم حقیقی بودن مشروط به چنین ایمانی است.
قرآن کریم پیشینه تفرقه در دین را به
اهل کتاب (
یهود و
نصاری)، منتسب کرده
که
آگاهانه، بر اختلافات مذهبی
پافشاری کردند و
باب تفرقه در
دین را گشودند
و امت
موسی علیهالسلام را نخستین
گروهی دانسته که در دین تفرقه کردند.
قرآن مسلمانان را از اینکه همانند آنان
رفتار کنند،
بر حذر میدارد.
آنان
ادعا میکردند که جز یهود و نصاری
پیروان هیچ دین دیگری به
بهشت نمیروند
و به مسلمانان میگفتند اگر میخواهید
هدایت یابید،
یهودی یا
نصرانی شوید.
در عین حال،
حقانیت یکدیگر را نیز
نفی و همانند بی خبران از دین و مشرکان
رفتار میکردند.
قرآن کریم برای برقرار ماندن
وحدت و
همبستگی میان مسلمانان، آنان را به
چنگ زدن به
ریسمان الهی
امر و از تفرقه افکنی و تفرقه انگیزی
نهی میکند: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبلِ اللّهِ
جَمیعاً وَلاتَفَرَّقُوا. . . ».
اعتصام به معنی
تمسک و
آویختن به یک چیز است.
حبل اللّه در
روایات به
قرآن کریم ،
آل محمد صلی اللّه علیه وآله وسلم
، قرآن و
عترت ،
توحید و
ولایت و چیزهایی از این قبیل
تفسیر شده است.
برخی از
مفسران نیز آن را به معنای
دین و
آیین اسلام گرفته اند.
بنابراین، هر
رویکرد و
عملکردی که
محور آن
خداجویی و
خداخواهی باشد، اعتصام به
حبل اللّه است و اگر بر پایه
ارتباط با خدا نباشد، تفرقه است.
چنانکه پیشتر در
سیاق همین
آیه آمده است : «. . . وَمَن یَعتَصِم بِاللّهِ فَقَد هُدِیَ اِلی صِراطٍ مُسْتَقیم».
آیه «وَاعْتَصِمُوا بِحَبلِ اللّهِ
جَمیعاً وَلاتَفَرَّقُوا. . . » در
مدینه نازل شده و ناظر به
اختلافات میان دو
قبیله اوس و
خَزرَج است که پیش از اسلام دائماً
درگیر بودند و به
برکت اسلام با هم
الفت یافتند.
بعدها هم گاه با
یادآوری گذشته به
نزاع میپرداختند.
همچنین به اختلافات
مذهبی و تفرقه افکنی های
اهل کتاب، خاصه یهود، اشاره میکند که حتی بر سر
فهم و
تفسیر تورات اختلاف داشتند و بر این اساس به
گروهها و
احزاب متعددی
تقسیم شدند و به طرفداری از دو قبیله
اوس و
خزرج با هم میجنگیدند.
این آیه بیانگر
اهمیت اخلاص در دین است
که
خداوند همه
امت های پیشین را به آن
فرمان داده و آنان گاه
سرپیچی کرده و راه تفرقه را پیش گرفته اند.
بنابراین، مسلمانان موظفاند در تمامی اعمال و
رفتار خویش فقط خدا را در نظر داشته باشند و خود را مانند
بندگان دیگر او ببینند و اگر در برخی
عقاید و
مناسک با دیگران اختلافهایی دارند، بر آنها
پافشاری نکنند و نسبت به
فرقه ای که به آن نسبت دارند،
تعصب نورزند.
در
احادیث نیز بر گرویدن
خالصانه و
متوسلانه به قرآن کریم، به عنوان
رمز وحدت اسلامی، تأکید شده است : «فَعَلیکُم بکتابِ اللّه».
در واقع در بیان صریح
قرآن کریم ایمان به خدای یکتا و ایمان به
آخرت و انجام دادن
عمل صالح،
شرط نجات و
رستگاری است
تا اختلافات
عقیدتی میان
پیروان ادیان یا اختلافات موجود در عقاید
مسلمانان،
بهانه ای برای تفرقه انگیزی و متفرق شدن نگردد.
محور تمام
مناسک عبادی اسلامی نیز تفرقه زدایی و متمایل ساختن مسلمانان به
جمعیت و
جماعت است که این
خصوصیت در
نمازهای جماعت و
جمعه و در
مراسم حج مشهودتر است.
در یک
حدیث مشهور
نبوی نیز امت اسلامی به
ساختمانی استوار و دیرپا
تشبیه شده که اجزای آن یکدیگر را
ثابت نگاه میدارند.
همچنین، به رغم آنکه
نصاری برای
خشنودی خداوند و
اصرار بر
اخلاص در دین، به
رهبانیت (
جمع گریزی و
گوشه گیری) رو آورده بودند
، اسلام با
نفی رهبانیت انواع گوناگون تفرقه را، هرچند
توجیه دینی و
شرعی داشته باشد،
بدعت میداند و
محکوم میکند؛ چنانکه
پیامبر اکرم، ضمن
برخورد جدّی با
انزواطلبیها و
جمع گریزی ها، رهبانیت
امت اسلامی را
جهاد در راه خدا شناساند.
در احادیث دیگر نیز رهبانیت امت خود را
هجرت و
جهاد و
نماز و
روزه و
حج دانسته است.
(۱) علاوه بر قرآن.
(۲) محمود بن عبد اللّه آلوسی، روح المعانی، بیروت: داراحیاء التراث العربی.
(۳) ابن ابی شیبه، المصنَّف فی الاحادیث و الآثار، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۴) ابن بابویه، الامالی، قم ۱۴۱۷.
(۵) ابن بابویه، معانی الاخبار، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۱ ش.
(۶) ابن حنبل، مسندالامام احمد بن حنبل، بیروت: دار صادر.
(۷) ابن عاشور (محمد طاهر بن محمد)، تفسیر التحریر و التنویر، تونس ۱۹۸۴.
(۸) هاشم بن سلیمان بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، چاپ محمود بن جعفر موسوی زرندی، تهران ۱۳۳۴ ش، چاپ افست قم.
(۹) عبد علی بن
جمعه حویزی، کتاب تفسیر نور الثقلین، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم (۱۳۸۳ـ۱۳۸۵).
(۱۰) عبد اللّه بن عبد الرحمان دارمی، سنن الدارمی، چاپ محمد احمد دهمان، دمشق: مکتبة الاعتدال.
(۱۱) حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سید کیلانی، بیروت.
(۱۲) عبد الرحمان بن ابی بکر سیوطی،
الجامع الصغیر فی احادیث البشیر النذیر، بیروت ۱۴۰۱.
(۱۳) محمد پادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج: فرهنگ
جامع فارسی، چاپ محمد دبیر سیاقی، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۱۴) عبد الرزاق بن همام صنعانی، المصنّف، چاپ حبیب الرحمان اعظمی، بیروت: مجلس العلمی.
(۱۵) محمد حسین طباطبائی ، المیزان فی تفسیر القرآن.
(۱۶) فضل بن حسن طبرسی ،
مجمع البیان فی تفسیر القرآن.
(۱۷) محمد بن جریر طبری ،
جامع البیان فی تفسیر القرآن.
(۱۸) محمد بن حسن طوسی ، التبیان فی تفسیر القرآن.
(۱۹) جواد علی، المفصّل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت ۱۹۷۶ـ۱۹۷۸.
(۲۰) محمد غروی، الامثال النبویّة، بیروت ۱۴۰۱.
(۲۱) محمد بن عمر فخر رازی، التفسیر الکبیر، قاهره.
(۲۲) چاپ افست تهران.
(۲۳) محمد بن احمد قرطبی،
الجامع لاحکام القرآن، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۲۴) علی بن حسام الدین متقی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، چاپ بکری حیّانی و صفوة سقا، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.
(۲۵) محمد باقر بن محمد تقی مجلسی ، بحار الانوار.
(۲۶) محمد جواد مغنیه، التفسیر الکاشف، بیروت ۱۹۸۰ـ۱۹۸۱.
(۲۷) احمد بن علی نسائی، کتاب السنن الکبری، چاپ عبدالغفار سلیمان بنداری و کسروی حسن، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «تفرقه»، شماره۳۶۷۸.