الشفاء- الطبیعیات (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کتاب گران سنگ شفاء را به واقع میتوان
دائرة المعارفی به
زبان عربی، در
علوم عقلی به حساب آورد که در هر چهار قسمت
منطق،
ریاضی،
طبیعی و
الهیات توانسته به طور دقیق و کامل سخن گفته و مطالب لازم را در باره هر یک از این چهار علم شریف به صورتی منظم و قابل استفاده در اختیار مخاطب قرار دهد.
این اثر شیخ الرئیس در طول
قرون مورد توجه کم نظیر دانشمندان
مسلمان و غیر مسلمان واقع گردیده است که حاکی از جایگاه علمی و منطقی آن در بین کتب علوم عقلی می باشد. فعلا آنچه مورد نظر ما است بخش طبیعیات است. تقسیم بندی بخش طبیعیات شفا، بدین صورت است: این بخش، مشتمل بر هشت فن است و فن اول آن، دارای چهار مقاله است که به ترتیب مشتمل بر پانزده، سیزده، چهارده و پانزده فصل می باشند؛ فن دوم آن، دارای یک مقاله ده فصلی است؛ فن سوم آن، یک مقاله پانزده فصلی دارد؛ فن چهارم آن، یک مقاله نه فصلی و یک مقاله دو فصلی دارد؛ پنجمین فن آن، دو مقاله دارد که هر کدام دارای شش فصل است؛ فن ششم آن، از پنج مقاله تشکیل یافته است که به ترتیب دارای پنج، پنج، هشت، چهار و هشت فصل می باشند؛ فن هفتم آن دارای یک مقاله هفت فصلی است؛ هشتمین فن آن، از نوزده مقاله تشکیل یافته است که مجموعا دارای شصت و پنج فصل می باشند.
فن اول در
سماع طبیعی است و دارای چهار مقاله می باشد. فن دوم طبیعیات در باره
آسمان و عالم می باشد که دارای یک مقاله ده فصلی است. فن سوم در
کون و
فساد است که آن نیز یک مقاله دارد که متشکل از پانزده فصل می باشد. فن چهارم طبیعیات در افعال و انفعالات است که یک مقاله نه فصلی و یک مقاله دو فصلی دارد. پنجمین فن، در علل
کائناتی که نفس ندارند، اعم از معادن و آثار علویه، می باشد و دو مقاله دارد. فن ششم در باره
نفس می باشد و از پنج مقاله تشکیل یافته است. فن هفتم در مورد
نبات بوده و هفت فصل دارد. آخرین و هشتمین فن که مفصل ترین نیز هست، در باره
حیوان است که از نوزده مقاله تشکیل یافته است.
فن اول در
سماع طبیعی است و دارای چهار مقاله می باشد که مقاله اول آن در اسباب و مبادی طبیعیات است و دارای پانزده فصل می باشد. مقاله دوم در
حرکت می باشد و سیزده فصل دارد. مقاله سوم در اموری است که دارای
کم بوده و از چهارده فصل تشکیل یافته است. چهارمین مقاله فن اول، در عوارض این امور طبیعی و مناسبات بعضی با بعض دیگر است که فصولی پانزده گانه دارد.
فصل اول مقاله اول از اولین فن طبیعیات، اختصاص به تعریف طریقی دارد که می توان به وسیله آن از راه مبادی طبیعیات، به طبیعیات عالم شد. که این مبادی را در فصل دوم به گونه مصادره و
وضع شمارش نموده است و در فصل سوم اشتراک این مبادی را تبیین کرده است. تعریف
طبیعت و نسبت آن با
ماده و
حرکت و
صورت، عناوین فصول بعدی هستند که در آنها دارا بودن
جسم طبیعت، ماده، صورت و
اعراض را بیان کرده و طبیعت اجسام را مشخص می کند. تعریف مزاج و اجسام بسیطه را نیز در این فصول بیان کرده و
الفاظ مشتق از طبیعت را در فصلی دیگر عنوان می کند. وی ضمن توضیح این
الفاظ، طبیعت کلیه و جزئیه را تعریف کرده و در فصل بعدش به کیفیت بحث علم طبیعی و نقاط مشترک آن با علوم دیگر می پردازد.
علت عنصری،
علت فاعلی،
علت صوری و
علت غایی علل چهارگانه جسم طبیعی هستند که احوالشان در فصل دیگری از مقاله اول بحث شده است. ابن سینا علل ذاتی برای امور طبیعی را عبارت از فاعل، ماده، صورت و
غایت می داند. مناسبات این علل نیز در فصل بعدی بررسی شده اند؛ برای مثال،
فاعل، از جهتی سبب برای غایت بوده و از جهتی دیگر غایت، سبب فاعل می باشد؛ زیرا این غایت است که فاعل را حرکت می دهد تا فاعل باشد و... اقسام احوال علل، در فصل دوازدهم مطرح شده و در آخرین فصول این مقاله، مباحثی تقریبا مفصل راجع به
بخت و
اقبال بیان گردیده است.
مقاله دوم فن اول طبیعیات در
حرکت و آنچه که با آن جاری است می باشد و در سیزده فصل بیان شده است که فصل اول آن اختصاص به
علت صحبت از حرکت، دارد.
شیخ الرئیس می گوید: تا به حال از مبادی عامه برای امور طبیعی سخن گفتیم، اکنون عوارض عامه آن امور را بررسی می کنیم که عام ترین عوارضشان حرکت و
سکون است و از آن جایی که سکون همان عدم الحرکة است، ما سخن را روی حرکت می بریم. نسبت حرکت به
مقولات، بحثی است که در دو فصل بعدی به آن پرداخته گردیده است. علت واقع نشدن حرکت در پنج مقوله
مضاف،
متی،
جده،
فعل،
انفعال و هم چنین بروز حرکت در چهار مقوله
کم،
کیف،
این و
وضع را یادآور شده است؛ به عنوان مثال، در مقام بیان واقع نشدن و روی ندادن حرکت در
مقوله مضاف، می گوید: هر جابه جایی و سیری در این مقوله، آنی است و اگر دگرگونی تدریجی در آن دیده شد، آن دگرگونی به
واسطه مقوله دیگری است؛ بدین معنی که حرکت در مقوله مضاف، پیرو حرکت در مقوله دیگر است.
تقابل حرکت و سکون، اقوال در
مکان و نفی و اثبات آنها،
جنس مکان و بیان نظریات در آن زمینه، قول به خلا و
تناقض در گفتار قائلین بدان، مباحثی در زمان و
ماهیت آن و نظریات گونان در باره آن و رفع شبهاتی در رابطه با زمان، عناوین دیگر فصول مقاله دوم را به خود اختصاص داده اند.
مقاله سوم در اموری است برای طبیعیات که از جهتی دارای کم می باشند. این مقاله، در چهارده فصل بیان گردیده که در فصل اول آن کیفیت بحث در این مقاله را توضیح داده است. شیخ الرئیس طبیعیات را به اجسام و احوال اجسام تقسیم می کند و حرکت و زمان را از احوال اجسام می داند و در باره ابتدا و انتها داشتن شان بحث می نماید.
تتالی،
تماس،
تشافع،
تلاحق،
اتصال،
وسط،
طرف، با هم بودن و تنها بودن، مواردی هستند که بو علی قبل از ورود به بحث تناهی اجسام، به
تعریف و توضیح آنها پرداخته است تا برای چنین بحث حائز اهمیتی، شناخت لازم از احوال اجسام برای مخاطب ایجاد شده باشد. حالت اجسام به هنگام انقسام، مسافتها و حرکتها و زمانها و هم چنین بحث از متناهی و نامتناهی بودن اجسام و... مباحث دیگری است که یکی پس از دیگری مورد بحث واقع گردیده اند. ابن سینا اجسام متناهی را از جهت تاثیرگذاری و تاثیرپذیری مورد بررسی قرار داده و تنها متقدم بر حرکت و زمان را
ذات باری تعالی می داند.
جهات اجسام و جهات حرکاتشان، از دیگر مطالب مهم این مقاله است. مؤلف، جهات را از لواحق اجسام به حسب
کمیت می داند و جهات شش گانه را تشریح می نماید. بررسی مستقیم بودن جهت حرکت اجسام، آخرین فصل مقاله سوم میباشد.
در مقاله چهارم که در پانزده فصل می باشد، به عوارض امور طبیعی و مناسبات بین اجسام پرداخته شده است. اغراضی که این مقاله بدانها می پردازد، موضوع فصل اول مقاله بوده و در مقاله دوم،
وحدت و
کثرت حرکت بررسی شده است. ابن سینا واحد بودن حرکت را از جهات مختلفی ثابت کرده است؛ طبیعتا شبهاتی در مورد واحد بودن حرکت، مطرح می شود که مؤلف به پاسخ مهمترین آنها پرداخته و تقابل حرکت و سکون و
تضاد بین حرکات و تقابلشان را نیز بررسی کرده است. اتصال حرکات به هم دیگر به طوری که سکونی بینشان فاصله نشود، از دیگر موضوعات مورد بحث در این مقاله است. حیز داشتن اجسام، آن هم حیزی واحد و طبیعی،
حرکت بالعرض و
حرکت قسریه و... از دیگر مباحث مقاله چهارم است که در بعضی موارد، بو علی مسیر
ارسطو را پیموده و به نوعی شارح آرای مهم و قابل توجه وی می باشد، اما در پاره ای موارد نیز همچون حرکت قسریه به مخالفت با ارسطو برخاسته و به نظریه ای غیر از نظر او رسیده است. احوال علل محرکه و مناسباتی را که بین علل محرکه و متحرک وجود دارد، در آخرین فصل مقاله چهارم مورد بررسی قرار داده و می گوید: محرک یا بالذات است یا بالعرض که محرک بالعرض یا ذاتا بالعرض است یا عرضیت را از غیر گرفته است و تحرکش هم یا بالطبع است یا بالقسر و..
در فن دوم که به نام فی السماء و العالم می باشد، طی ده فصل به بررسی اوضاع و احوال
کواکب و... پرداخته است. قوا و افعال
اجسام بسیطه و
مرکبه، در اولین فصل این بخش توضیح داده شده است. شیخ الرئیس، اجسام را از جهت قوایشان به سه قسم تقسیم می کند، سپس می گوید: بحث ما در قسم دوم؛ یعنی واحد غیر مرکبی است که از دو قوه تشکیل شده است. در فصل دوم اصناف قوا و حرکات بسیطه را بیان کرده و خارج بودن
طبیعت فلکیه را از
طبیعت عنصریه تبیین می نماید. مخالفت فلک با اعیان اجسام بسیطه و ترتیب و اوصاف و اشکال آنها و همین طور احوال جسمی که حرکت دایره ای دارد، در فصول بعدی مورد اشاره واقع شده اند. بو علی احوال کواکب را در ضمن فصلی جداگانه توضیح می دهد و نفوذ این اجرام در
چشم را که اجرامی مریی و نورانی هستند، ویژگی جسم آسمانی می داند، لکن بعضی با همان نگاه اول قابل رؤیتند و بعضی در پس بعضی دیگرند و... فصل بعدی در حرکتهایی که کواکب دارند، می باشد. نوع حرکتی که افلاک دارند و نظریاتی که
مردم در احوال
زمین و سایر عناصر ارائه می کنند و همین طور تناقضی که در نظریات قائلان به
سکون زمین وجود دارد، عناوین فصل بعدی مقاله اول فن دوم طبیعیات شفا می باشد. آخرین فصل این فن اختصاص به بحثی راجع به
خفیف و
ثقیل دارد با این مضمون که جسم خفیف، حرکت دایره ای خود را حول مرکز به خاطر سبک بودنش با نهایت
سرعت ادامه می دهد و ثقیل به خاطر وزنش نیرویی گریز از مرکز پیدا می کند که در این حرکت دایره ای به سختی در پی دور شدن از هسته مرکزی می باشد..
در فن سوم، راجع به کون و فساد بحث می گردد. در فصل اول این فن نظریات قدما را در باره
کون و
فساد اجسام و... بیان می کند. او معتقد است اجسام بسیطه ای که در جوهرشان مبادی حرکات مستدیره می باشد، قبول کون و فساد نمی کنند، اما اینکه اجسام دارای
حرکت مستقیم، پذیرش کون و فساد را دارند، بحث دیگری است که شیخ الرئیس به اثبات آن پرداخته است. بیان حجت های هر کدام از طرفین و نقض براهین مخطئین، در فصول بعدی مورد بحث واقع شده. وی در این فن راجع به مزاج و
نمو نیز سخن گفته و در نهایت ادوار کون و فساد را مورد بررسی قرار داده است.
فن چهارم در
افعال و
انفعالات است که از دو مقاله تشکیل یافته است.
مقاله اول که نه فصل دارد به این ترتیب می باشد: ۱. بحث از طبقات
عناصر. ۲. بحثی از احوال
دریاها. ۳. بحثی در تعریف سبب تعاقب گرمی و سردی. ۴. ارتباط
کیفیت و
کمیت اجسام که هر قدر کمیت شان زیادتر شود کیفیت شان نیز بیشتر خواهد شد. ۵. آثاری که
گرما و
سرما در اجسام می گذارند، مانند
بخار شدن، پختن،
دود شدن،
یخ زدن و... ۶. چگونگی پخته شدن غذا و رسیدن
میوه. ۷. عوامل پختن، قلیان، تبخیر، تدخین،
تصعید،
ذوب،
اشتعال و... ۸. بحثی در حل و عقد اینکه اجسام با سردی و
برودت حل گردیده و با گرما و حرارت انحلال و ذوبشان سخت می شود، مانند ذوب شدن
نمک در
آب و عدم انحلالش بر روی
آتش. ۹. اصناف انفعالات تر و
خشک.
مقاله دوم فن چهارم که دارای دو فصل می باشد، در باره مزاج است. چیستی و چگونگی مزاج به همراه تولد کیفیات چهارگانه از
عناصر اربعه که در واقع تاییدی است بر آرای
ارسطو مبنی بر اینکه اکثر فعل و انفعالات میان کرات نیز از فعل و انفعالات عناصر اربعه حاصل می شوند. در فصل دوم این مقاله، بو علی، در تحقیقی راجع به توابع
مزاج، می گوید: واجب است دانسته شود که وقتی اجسام جمع شدند و ممزوج گردیدند برای بعضی مزاجی عارض نشود مگر مزاج خودش.
فن پنجم، در
معادن و آثار علویه است. در این قسمت نیز تاثیر ویژهای از آثار علویه ارسطو به چشم می خورد. این فن دارای دو مقاله است.
مقاله اول در مورد آنچه که بر
زمین عارض و
حادث می شود، است. شیخ الرئیس، فصل اول این مقاله را به موضوع
کوهها اختصاص داده است. وی چگونگی تشکیل کوهها و ماهیت آنها را بررسی کرده و عنایت ویژه ای نیز، مانند دیگر جاهایی که از عوامل طبیعی زمینی و آسمانی بحث می کند، به مشاهدات و تجربیات خود دارد. نوعی
خاک در شط
جیحون که
مردم با آن سرشان را می شستند، از آن قبیل می باشد که بعد از بیست و سه سال، مؤلف خود شاهد تبدیل شدنش به سنگ بوده است. اینکه
ابرها چگونه به وجود می آیند و همین طور
چشمه ها، در فصل بعدی مورد بررسی قرار گرفته است. منابع
آبها، موضوع فصل دیگری است که بو علی بعد از آن به علل و عوامل
زلزله ها پرداخته است. وی حرکتی را که عارض جزیی از اجزای
زمین میشود و آن باعث بروز حرکت در لایه های رویی زمین می گردد، عامل زلزله شمرده است. بخارهای جمع شده در درون زمین، عامل دیگری برای زلزله قلمداد شده که به عقیده ابن سینا اگر در مناطق زلزله خیز شکافی در زمین ایجاد شود، آثار آن بخارات مشهود خواهد بود. تکوین معدنیات، عنوان فصل دیگری است که در آن به قول خود از احوال
جواهر معدنیه صحبت کرده است. شیخ الرئیس اجسام معدنیه را بر چهار قسم می داند که عبارتند از:
سنگها،
گوگردها،
نمکها و
ذائبها که بعضی سخیف و ضعیف الجوهر و بعضی دیگر قوی الجوهر می باشند. وی در این بخش مواد مرکبه آنها را بیان نموده و اشارهای کوتاه نیز به مدعیات
کیمیاگران دارد. در آخرین فصل از مقاله اول فن پنجم، به احوال اراضی مسکونه و امزجه بلاد می پردازد.
سنگلاخ بودن بعضی از سرزمینها، جنگلی بودن بعضی دیگر و همین طور نوع آب و هوایشان موضوعهای این فصل می باشند.
مقاله ی دوم این فن نیز مشتمل بر
کائناتی است که نفسی ندارند. وی در اولین فصل این مقاله به چگونگی تشکیل ابرها پرداخته و کارایی آنها را در
فصول مختلف توضیح می دهد و اینکه از ابر واحد چگونه گاهی
باران، گاهی
برف و گاهی
تگرگ به وجود می آید. در فصل دوم، در باره
رنگین کمان و اینکه چگونه و در کجاها به وجود می آید، بحث می نماید. چگونگی به وجود آمدن بادها و انواع آنها و تاثیرشان و همین طور بحث از
صاعقه و
رعد و
برق و
شهاب سنگها، موضوع فصول دیگر این مقاله است. ابن سینا در آخرین فصل این فن، بحثی را نیز راجع به طوفان ها ارائه می کند و می گوید: غلبه یکی از عناصر اربعه بر
باد، باعث به وجود آمدن
طوفان می گردد. اوضاع
کواکب نیز در مرحله بعدی و در غلبه یکی از عناصر اربعه بر سایرین بی تاثیر نبوده و باعث وقوع طوفان می گردد. در این قسمت نیز ابن سینا مخالفت هایی با
مشائین دارد که حاکی از آزاداندیشی و بلندنظری وی می باشد، زیرا در مباحث علمی تاثیرپذیر از هیچ مشرب خاصی نبوده و همواره به دنبال یافته های عالمانه و مستدل بوده است.
فن ششم، در باره ی
نفس است. این فن مشتمل بر پنج مقاله میباشد.
مقاله ی اول دارای پنج فصل است که فصل اول آن، در
اثبات و
تعریف نفس است. در فصل بعدی نظریات قدما را در باره ی نفس و
جوهر آن بیان کرده و در پی نقض آنها میباشد. بو علی سومین فصل این مقاله را به داخل بودن نفس تحت مقوله ی جوهر اختصاص داده است. او میگوید: ثابت کردیم که نفس، جسم نمیباشد... منشا اختلاف افاعیل نفس که همان اختلاف قوای نفس میباشد، در فصل بعدی مورد بررسی واقع میگردد. در فصل پنجم نیز تقسیمات قوای نفس مطرح است؛ برای مثال قوای نفسانی را در یک تقسیم به سه دسته تقسیم میکند که عبارتند از: ۱. نفس نباتیه که کارش تولد، رشد و تغذیه میباشد. ۲. نفس حیوانیه که کارش درک جزئیات و تحرک بالاراده میباشد. ۳. نفس انسانی که دارای دو قوه عامله و عالمه است.
دومین مقاله این فن که پنج فصل دارد با تحقیقی در باره ی قوای منسوب به
نفس نباتیه آغاز میگردد. در قوای نفس نباتیه نیز اول به
تغذیه پرداخته است. در فصل دوم اصناف ادراکات انسان را که عبارتند از قوای دارکه و حاسه، توضیح میدهد و در ادامه قوای حاسه لمسیه، ذائقه و شامه و سامعه را در ضمن فصولی تبیین مینماید.
شیخ الرئیس، در سومین مقاله این فن که هشت فعل دارد، در باره ی
نور و
شعاع آن و همین طور رنگ و منشا آن و اینکه آیا نور جسم است یا نه و بررسی آرای مختلف در این زمینه و همین طور بررسی آرای گوناگون در مورد
دیدن و علل آن و مطالبی چند در حواشی مبحث
رؤیت صحبت میکند.
مقاله چهارم مبحث نفس که چهار فصل دارد در باره ی حواس باطنه
حیوان و افعال قوای مصوره و مفکره و افعال قوای متذکره روحیه و اینکه هر یک از این قوا دارای آلاتی جسمانی هستند و بحثی در باره ی
نبوت، میباشد. ابن سینا در باره ی
وهم میگوید: وهم حاکم اکبر در حیوانات است که به صورت انبعاث تخیلی حکم میکند؛ مثالی که بو علی در تمام آثار خود برای این قوه میزند، درک شیرینی
عسل است که از دیدن
رنگ و ظاهر آن، به مخیله انسان خطور میکند. او در باره ی قوه محرکه که هر حیوانی بعد از
درک چیزی و احساس نیاز به آن، به سویش حرکت میکند، توضیح داده و نبوت را نیز بخشی از آن میداند.
شهوت و
غضب که اولی برای جلب منافع، اعم از خوردن برای ادامه
حیات،
جماع برای ادامه
نسل و... و دومی برای دفع مفسده، مانند دوری از خطرات و
دشمنان و... میباشد، دو نیروی محرکه نفس میباشند که برای انجام وظایف خود، دیگر نیروهای جسم را در اختیار دارند.
مقاله ی پنجم که دارای چهار فصل میباشد، بیان گر مطالبی راجع به نفس انسانی است که عبارتند از: خواص فعل و انفعالاتی که انسان دارد. بو علی میگوید: از نفس انسانی افعال خاصی صادر میگردد که ویژه ی انسان بوده و در سایر
حیوانات موجود نمیباشد. وی یکی از نمونهها را نیازهای انسان میداند که برای رفع آنها به چیزی فراتر از آنچه طبیعت در اختیار حیوانات نهاده، مانند
کشاورزی،
خیاطی،
نساجی، ساختن حروف و اصوات برای رساندن مقصود خود به دیگران و... نیاز دارد. مؤلف، در بخش دیگر، به چگونگی انتفاع نفس انسانی از حواس پرداخته و غایتا محال بودن
تناسخ و فناناپذیر بودن نفس انسانی را به اثبات رسانده و فن مربوط به نفس را به پایان میبرد.
فن هفتم طبیعیات که در باره
نبات میباشد از هفت فصل تشکیل یافته است که به عبارتی کوتاهترین فن از فنون ثمانیه ی طبیعیات شفا میباشد. در اولین فصل این فن
تولد و اغتذاء و مزاج حیوان را توضیح داده و در فصل دوم اعضای نبات را تبیین مینماید. مبادی
تغذیه،
تولید، تولد در نبات به همراه چگونگی تولد اجزای گیاهان و اختلاف آنها به حسب اماکن، در بخش بعدی توضیح داده شدهاند. از جمله مسائل مطرح شده در این فن، تعریف
شاخ و
برگ و بوته گیاهان است. مؤلف به صورتی بسیار دقیق و عالمانه در مورد
میوه و ثمرات گیاهان و انواع و اقسام آن توضیحاتی ارائه کرده و با بیان اصناف نبات و مزاج اشیائی که دارای نفس غاذیه میباشند، این فن را نیز به سرانجام میرساند.
بو علی در نهایت، طبیعیات شفا را با فن هشتم که اختصاص به طبایع
حیوان دارد، تمام میکند. مقاله های نوزده گانه این فن که هر کدام از فصولی متشکل میباشند، به این صورت هستند:
مقاله ی اول که سه فصل دارد، ابتدا از اختلاف حیوانات به لحاظ ماوی، مطعم،
اخلاق، اعمال و
اعضاء بحث کرده و در ادامه اعضای کلیه و اعضای آلیه آنها را مورد بررسی قرار میدهد.
در مقاله دوم، اختلاف حیوانات از جهت
اعضای ظاهری و
اعضای باطنی مطرح است.
در مقاله سوم که سه فصل دارد، اعضای باطنی حیوان تشریح شده و اختلاف میان
فلاسفه و
اطبا در مورد آن مطرح گردیده است و نیز از
استخوانها،
موها و
پشمهای حیوانات، سخن به میان آمده است. مایعات بدن حیوان که عبارتند از
خون،
شیر و
منی، در سومین فصل این مقاله، مورد بحث واقع گردیدهاند.
در مقاله ی چهارم این فن، دو فصل وجود دارد که در اولین فصل آن راجع به
حیوانات آبزی و... صحبت شده است و در فصل دومش در باره ی
حس حیوان، حرکات و اصواتش و همین طور
خواب و بیداری و
نر بودن و ماده بودنش بحث گردیده است. در این فصل، بو علی، مدعی شده که تمام حیواناتی که خون دارند از
حواس پنج گانه بهره مند میباشند و...
در مقاله ی پنجم نیز
تولید مثل انواع حیوانات بررسی شده است. شیخ الرئیس از نوعی
ماهی نام میبرد که نر در میان آنها نیست و به طریقی دیگر تولید نسل میکنند و بعضی دیگر از حیوانات را یاد میکند که آنچه زاییدهاند، عین خودشان نمیباشد، مانند
پروانه که زاده اش
کرم میباشد.
تخم پرندگان و ماهیها و مواد تشکیل دهنده ی آنها، همین طور
زمان تخم گذاری و محل آن، موضوع دو فصل مقاله ششم میباشد.
اختلاف حیوانات از جهت ماوی،
خوراک و اختلاف شان در طول عمر و اخلاق همراه با اشارهای به
امراض حیوانات، در مقاله هفتم مطرح است.
در مقاله ی هشتم نیز همین مطلب ادامه یافته و قدری توضیح بیشتر راجع به اخلاق
حیوانات درنده، ماهیها و
پرندگان داده شده است
مراحل تکوین
انسان از
منی، موضوع مقاله نهم است. شیخ الرئیس، در فصل اول این مقاله اشاره به علایم
بلوغ در انسان کرده و چگونگی تولید مثل را توضیح میدهد. وی بحثی نیز در باره ی اوج لذت جنسی که اصطلاح
ارگاسم را در موردش به کار میبرند، در
مرد و
زن دارد.
مدت حمل و
خون نفاس، از دیگر مطالبی است که در این فصل مطرح میشود. احتجاجی که
جالینوس حکیم با یک
فیلسوف در ارتباط با چگونگی جذب منی توسط
رحم واقع گردیده، موضوع فصل دوم این مقاله میباشد. در فصل سوم بو علی بحثی مطرح میکند در باره ی منی نداشتن
زنان که در ادامه اش چگونگی تکون اعضای مهم بدن از منی، تبیین گردیده است. آخرین مطلب مطرح شده در مقاله نهم، بیان احوال
نوزاد و مادرش میباشد که در آن
دوران بارداری در بلاد مختلف و مقایسه آن با سایر حیوانات، بحث شده است.
علت
سقط جنین نیز عنوان مقاله دهم میباشد.
دو مقاله بعدی که پانزده فصل دارد،
ترکیب و مرکبات بدن، اعم از مزاج کلی، مزاج اعضاء، مزاج
دندانها، بحثی راجع به اخلاط و اصناف آن، توضیحاتی راجع به
مغز و
نخاع و
عصب، مباحثی راجع به استخوان بندی و تشریح اعضای
بینایی،
شنوایی،
بویایی،
چشایی و اعضای دیگر سر و عضلاتشان مطرح می باشد.
مقاله ی سیزدهم کتاب که هفت فصل دارد و اعضای
دستگاه گوارش در آن تشریح شده اند، به این ترتیب می باشد: بحثی در مورد
دندان و
دهان و... ؛ تشریح اعضای
تنفس، اعم از
ریه،
حنجره و دریچه ی ریه؛ تشریح
قلب و
رگهای آن؛ تشریح مسیر عبور؛ بحثی خاص در باره ی امعا؛ تشریح
کبد و اعضای کناری آن؛
مثانه و...
در مقاله ی چهاردهم، برخی اعضای دیگر مانند
کلیه،
ترقوه،
کتف،
دستها،
کمر،
گردن،
سینه، استخوانهای سینه،
پاها و اختلاف آن با پاهای حیوانات،
صورت و
لبها و عضلات و ماهیچههای محرک آنها توضیح داده شده است.
پانزدهمین مقاله در باره ی احوال تولد و توالد حیوان میباشد که به مناسبت راجع به
ذکر مرد و
رحم زن نیز توضیحاتی داده است. در باره ی مواد تشکیل دهنده ی فرزند که عبارت است از منی زن و مرد و در باره
خون حیض، سخن گفته است.
مقاله شانزدهم در تولد حیوانات از
منی و
تخم و چگونگی آن و همین طور علل
عقیم بودن و تولد
مؤنث یا
مذکر میباشد.
کثرت یا قلت تخم گذاری حیوانات و علل آن، موضوع مقاله ی هفدهم میباشد که به دنبالش در مقاله ی هجدهم، بحثی دوباره در علت تانیث و تذکیر، مطرح کرده و اختلاف
طول عمر حیوانات را بررسی کرده است و طویل العمرترین
پستان دار را بعد از
فیل، انسان- به خاطر اعتدال مزاجش- میداند و در آخرین مقاله ی کتاب احوال دیگری از انسان، مانند وضعیت
جنین و طبیعت زن و مرد مورد تدقیق و بررسی واقع گردیده است.
نرم افزار حکیم بوعلی سینا، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.