چشایی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
چشایى یکی از
حواس پنج گانه است. از
احکام آن در باب
دیات سخن گفتهاند.
چشایى قوّه ادراک مزهها، از حواسّ پنج گانه میباشد.
هرگاه چشایى کسى بر اثر
جنایت دیگرى از بین برود، در اینکه بر
جانی دیه کامل ثابت مىگردد یا
ارش اختلاف است؛ لیکن اگر آسیب وارد شده موجب ضعف آن گردد، ارش متعین است.
در فرض امکان تشخیص از بین رفتن چشایى با ابزار جدید، به دو شاهد عادل از
اهل خبره رجوع مىشود و در فرض عدم امکان، در صورت وجود
لوث با
قسامه قول
مدعی پذیرفته مىشود و در صورت عدم وجود لوث و عدم امکان آزمودن
مجنی علیه با اشیاى بسیار تلخ، قول جانى مقدّم مىگردد.
امام خمینی نظر خویش درباره جنایت بر حس چشایی را در مبحث جنایت بر منافع از مباحث کتاب الدیات
تحریرالوسیله بیان نموده است.
بعضی گفتهاند که: در آن دیه کامل است، ولی این قول اگرچه بعید نیست لیکن اقرب در آن
حکومت میباشد.
احتمال دیه کامل در صورت بهیکباره ازبینرفتن ذائقه را
محقق در
شرایع به استناد حدیث «کل ما فی الانسان منه واحد ففیه الدیة» مطرح کرده است.
لیکن دلیل ایشان مورد مناقشه است زیرا متبادر از ضابطه مطرح در روایت،
عضو است نه
منافع.
اگر تشخیص با وسایل جدید، ممکن باشد به دو شاهد عادل از اهل خبره رجوع میشود. در غیر این صورت اگر اختلاف نمایند و امارهای نباشد که موجب
لوث شود پس قول، قول جانی میباشد. و با حصول لوث به قسمها استظهار میشود.
اگر نقصان تحقق پیدا کند به
حاکم مراجعه میشود تا با
مصالحه یا با
حکومت، ماده نزاع را بکند. و
احوط برای آنها مصالحه است.
مراد این است که اگر اختلاف
جانی و
مجنی علیه در
مقدار نقصان باشد نه در اصل تحقق نقصان، باید برای حل اختلاف نزد حاکم روند. حاکم یا بین آنان صلح برقرار مینماید و یا به ثبوت مقداری از دیه حکم میکند. لیکن برای طرفین دعوی احوط آن است که با یکدیگر کنار آیند و مصالحه کنند زیرا وسیله و راهی برای تعیین دقیق مقدار نقصان نیست.
اگر زبان او را قطع نماید، پس چیزی جز
دیه برای زبان نیست؛ و حسّ چشایی تابع آن میباشد.
زیرا گرچه با بریدن زبان، حس ذائقه هم ازبین میرود لیکن چون ازبینرفتن آن بهتبع قطع زبان است، یک
جنایت حساب میشود. ولی «اگر جنایت دیگری بر او وارد کند و چشایی او را از بین ببرد پس در
چشایی، آن چیزی است که شناختی و در جنایت، دیهاش میباشد. و اگر دیه مقدر نداشته باشد پس
حکومت ثابت است».
اگر حسّ چشایی برگردد دیه برگردانده میشود. و احوط (استحبابی)
مصالحه است.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳، ص۱۷۷-۱۷۸. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی