اقسام ظرف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ظرف به لحاظ مادهای که از آن ساخته میشود سه گونه است: ساخته شده از
طلا و
نقره؛ از
پوست یا
استخوان حیوانات و از غیر مواد یاد شده.
هر یک از این ظروف دارای
احکامی است که به آنها اشاره میشود.
بدون تردید، خوردن و آشامیدن از ظروف طلا و نقره
حرام است؛
لیکن در اینکه هر نوع استفاده از ظروف، حتی
زینت کردن به آن حرام است یا تنها خوردن و آشامیدن، اختلاف میباشد.
مشهور همه انواع استفاده از آن را حرام میدانند؛ بلکه بر آن ادعای
اجماع شده است.
آیا صرف نگهداری ظروف، بدون استفاده از آن نیز
حرام است یا نه؟ اختلاف میباشد. مشهور آن را نیز حرام میدانند.
در اینکه
حرمت خوردن و نوشیدن از ظرف طلا و
نقره به خوردنی و نوشیدنی موجود در ظرف نیز سرایت میکند و آن را
حرام میگرداند یا نه، اختلاف میباشد. قول دوم مشهور است.
بنابر قول به حرمت
مطلق استعمال، در صورت
وضو یا
غسل با
آب موجود در ظرف طلا و نقره، آیا
وضو یا
غسل صحیح است یا
باطل؟ اقوال به شرح زیر مختلف است.
بطلان وضو و غسل مطلقا.
صحت آن دو مطلقا.
بطلان، در صورتی که
وضو یا
غسل، ارتماسی باشد و صحّت در صورت ارتماسی نبودن آن دو.
بطلان مطلقا در فرض انحصار آب به آب موجود در ظرف طلا و نقره و در فرض عدم انحصار، در صورتی که وضو یا غسل ارتماسی انجام گیرد؛ اما اگر ارتماسی انجام نشود محکوم به صحّت است.
دیدگاه چهارم به اضافه
قول به بطلان وضو یا غسل در صورت ریختن آب از ظرف نیز و قول به صحّت در صورت برداشتن
آب از ظرف با دست.
اگر کسی از روی جهل به موضوع (طلا یا نقره بودن ظرف) از ظرف طلا یا نقره وضو بگیرد یا غسل کند،
عملش صحیح است؛ اما اگر این اقدام از روی
جهل به
حکم باشد، در صورتی که در جهل خود معذور نباشد (
جاهل مقصر باشد) به اجماع ادعا شده
حکم او حکم عامد است و در نتیجه وضو یا غسلش
باطل خواهد بود؛ لیکن اگر در جهل خود معذور (
جاهل قاصر) باشد، آیا وضوی او صحیح است یا نه؟ اختلاف میباشد. قول به صحّت به مشهور نسبت داده شده است
برخی وضو و
غسل ارتماسی را مطلقا چه از روی
جهل به
حکم باشد یا موضوع باطل دانستهاند
بنابر قول به حرمت انواع استفاده حتی نگهداری از ظروف طلا و نقره، خرید و فروش، ساختن و گرفتن
اجرت بر آن حرام است؛ بلکه از بین بردن صورت و شکل و نه مادّه آن واجب میباشد؛ بدون آنکه ضمانی متوجه از بین برنده باشد؛ لیکن بنابر قول به
جواز استفاده از آن در غیر خوردن و نوشیدن یا
جواز نگهداری آن،
داد و ستد و نیز ساختن آن به این
غرض اشکال ندارد.
برخی
معاصران، خرید و فروش آن را مطلقا جایز میدانند.
استفاده از ظروف طلا و نقره، حتی با داشتن روکشی از
جنس دیگر، همچون
مس حرام است.
استفاده از ظروف ساخته شده از طلا و نقره، در صورتی که عنوان یکی از آن دو (ظرف طلا یا نقره) بر آن صادق باشد،
حرام است. در غیر این صورت آیا استفاده از آن حرام است یا نه؟ اختلاف میباشد.
استفاده از ظرفی که از طلا یا نقره با
فلزی دیگر ساخته شده، چنانچه عنوان ظرف طلا یا نقره بر آن صدق کند حرام و در غیر این صورت جایز است.
عنوان مفضّض به ظرفی اطلاق میشود که قطعههایی از نقره
جهت تزیین در آن به کار رفته یا بعض آن از نقره باشد و یا
روکش نقرهای داشته باشد. در اینکه
عنوان یاد شده بر ظرفی که با نقره آب داده شده صدق میکند یا نه، اختلاف است.
چنان که صدق عنوان یاد شده بر ظرفی که قطعاتی از نقره به صورت
حلقه یا
زنجیر در آن به کار رفته محل اشکال و اختلاف است.
استفاده از ظرف مفضّض بنابر قول مشهور جایز، اما
مکروه است؛
لیکن هنگام نوشیدن
واجب است از نهادن
دهان بر قطعه نقرهای اجتناب گردد.
آیا ظرفی که بعض آن با نقره آب داده شده بنابر قول به شمول عنوان مفضّض بر آن نیز همین حکم (وجوب اجتناب از گذاشتن دهان بر محل نقره) را دارد یا نه؟ اختلاف است. بنابر قول به اجتناب، چنانچه تمامی ظرف با نقره آب داده شده باشد، باید از نهادن
دهان بر تمامی اطراف ظرف اجتناب کرد.
استفاده از ظرفی که روکش نقره دارد، در صورتی که روکش آن به گونهای باشد که در صورت جدا شدن از ظرف، ظرفی مستقل به شمار رود، حرام است؛
لیکن برخی گفتهاند: در صورتی که روکش چسبیده به ظرف باشد و با آن یکی به شمار رود، استفاده از آن جایز است.
آیا ظرف تزیین شده با طلا
حکم ظرف تزیین شده با نقره (
مفضّض) را دارد یا نه؟ اختلاف است.
بسیاری از
فقها متعرض حکم مذهّب نشدهاند.
ظروف طلا و نقره
زکات ندارند.
فتاوای
امام خمینی در خصوص
حرمت استعمال ظروف طلا و نقره و استفاده از ظروف
غصبی و حکم وضو گرفتن از آنها و دیگر احکام آن در
تحریرالوسیله و دیگر کتب ایشان بیان شده است.
ظاهراً مقصود از ظروف، آن چیزی است که در
خوردن و آشامیدن و
پختن و
شستشو و
خمیرگیری به کار گرفته میشود مانند کاسه و کوزه و جامها و دیگها و پاتیلها و آبخوریها و طشت و سماور و قوری و فنجان، بلکه کوزه قلیان و نعلبکی و حتی
قاشق بنابر
احتیاط (واجب)؛ بنابراین مانند سر قلیان و سر چپق و غلاف شمشیر و خنجر و چاقو و صندوق و جای دعا (حرز) و
قاب ساعت و قندیل روشنایی و خلخال پا را اگرچه توخالی باشد، شامل نمیشود و شامل شدن آنها بهمثل هاون و آتشدان و عوددان و ظروف عطریات و داروجات و تریاک و مانند اینها، مورد تردید و اشکال است، پس نباید احتیاط ترک شود.
استعمال ظرفهای طلا و نقره در خوردن و آشامیدن و استفادههای دیگر مانند استعمال آنها در
تطهیر از حدث و خبث و غیر اینها
حرام است. و آنچه که حرام است عبارت است از عمل خوردن و یا آشامیدن در آنها و یا از آنها، و برداشتن خوردنی و آشامیدنی از آنها و خود خوردنی و آشامیدنی حرام نمیشود. بنابراین اگر در روز
ماه رمضان از این ظرفها غذای حلالی را بخورد،
افطار به حرام نکرده است؛ اگرچه از جهت اینکه از آنها آشامیده مرتکب حرام شده است. این راجع به خوردن و آشامیدن و اما راجع به غیر خوردن و آشامیدن: آنچه حرام است
استعمال این ظرفها است، بنابراین اگر با مشت از آنها آب بردارد و وضو بگیرد، برداشتن آب، حرام ولی وضویش حرام نیست. و آیا برداشتن از آنها که
مقدمه خوردن و آشامیدن است نیز به جهت حرام بودن هر نوع استعمال، حرام میباشد تا در خوردن و آشامیدن دو حرام باشد: یکی خوردن و آشامیدن و دیگری استعمال ظرف بهواسطه برداشتن؟ مورد تامل و
اشکال است؛ اگرچه حرام نبودن عنوان دوم (استعمال بهواسطه برداشتن از آنها) خالی از قوت نیست.
و بنابر احتیاط (مستحب) قرار دادن آنها در رفها (طاقچهها) برای
زینت از موارد استعمال حرام است؛ اگر چه حرام نبودن آن خالی از قرب نیست
و احوط اولی آن است که
مساجد و
مشاهد مشرفه هم با آنها تزیین نشود. و نگهداری آنها بدون استعمال بنابر اقوی حرام نیست. و بنابر احتیاط (واجب) استعمال چیزی که بهوسیله یکی از اینها روکش شده، بهطوریکه اگر جدا شود ظرف مستقلی خواهد شد حرام است و اگر چنین نباشد حرام نیست.
و همچنین استعمال چیزی که
طلاکاری یا
نقرهکاری شده و یا آب طلا یا نقره داده شده حرام نیست.
و ظرفی که از
طلا و
نقره به صورت
ممزوج، ساخته شده همانند آنها است؛ اگرچه اسم هیچ یک از آنها را نداشته باشد، بر خلاف ظرفی که با یکی از این دو و چیز دیگری ممزوج شده است بهطوری که اسم هیچ یک از آن دو (طلا یا نقره) را نداشته باشد (که استعمال آن حرام نیست).
همانطور که خوردن و آشامیدن از ظرف طلا و نقره بهصورت بر
دهان گذاشتن آنها و گرفتن لقمه از آنها – مثلاً - حرام است، همچنین خالیکردن چیزی که در آنها است از آنها به ظرف دیگری بهقصد خوردن و آشامیدن حرام است. البته اگر خالیکردن در ظرف دیگر بهقصد خلاص شدن از
گناه باشد اشکالی ندارد، بلکه بعد از خالیکردن در ظرف دیگر، خوردن و آشامیدن از آن ظرف، حرام نیست. بلکه بعید نیست که حتی در همان صورت اول هم فقط خالیکردن آن به ظرف دیگری بهقصد خوردن حرام باشد نه آنکه خوردن و آشامیدن از ظرف دوم حرام باشد، بنابراین اگر کسی ظرف طلا و نقره را بهقصد خوردن شخص دیگری به ظرف دیگری خالی کند خود این شخص بهخاطر خالیکردن مرتکب حرام شده نه کسی که آن را خورده و آشامیده، البته اگر خالیکردن ظرف به دستور و درخواست او باشد بعید نیست که هر دو مرتکب حرام شده باشند: مامور (خالیکننده) بهخاطر استعمال طلا و نقره و دستور دهنده (خورنده) بهخاطر امر به منکر نمودن، بنابراین که
امر به منکر حرام باشد که بعید نیست.
اگر آب مباحی در ظرف غصبی باشد وضو گرفتن به نحو
ارتماسی با آن بههیچوجه جایز نیست. اما وضو گرفتن به نحو برداشتن آب از آن در صورت انحصار صحیح نیست و باید
تیمّم نماید. البته اگر آن آب را در ظرف مباحی بریزد و وضو بگیرد صحیح است و اگر به آب مباح دیگری دسترسی داشته باشد (یعنی آب منحصر به آن ظرف غصبی نباشد) وضو گرفتن با برداشتن آب از آن ظرف غصبی صحیح است اگرچه از جهت
تصرف در ظرف غصبی کار حرامی را انجام داده است.
امام خمینی وضو گرفتن از ظرف طلا و نقره را
باطل میدانند، لیکن اینکه آیا این نظر ایشان بر سبیل
احتیاط وجوبی است یا
فتوا؟ به جهت تعارضی که بهحسب ظاهر بین بخشی از متن تحریر با بخش دیگر تحریر و حاشیه بر عروه احساس میشده است مورد
استفتاء قرار گرفته است. متن سؤال و پاسخ حضرت امام چنین است:
«بسمه تعالی
۱. در تحریر، در شرایط وضو، مساله ۱۱: «الوضوء من آنیة الذهب و الفضّة کالوضوء من الآنیة المغصوبة علی الاحوط»، و در احکام اوانی مساله ۵ فتوا به بطلان وضو داده شده که به حسب ظاهر با هم منافات دارد. کدام صحیح است؟
و در حاشیه عروه، مساله ۱۴ در احکام اوانی که آب مباح در ظرف طلا یا نقره باشد مرقوم فرمودید که بطل علی الاحوط و ان کان له وجه صحة. بنابراین عروه هم با تحریر منافات دارد. از محضر مبارک حضرت آیت اللَّه تقاضا میشود که امر بفرمایند فتوای فعلی را مرقوم فرمایند.
بسمه تعالی، بطلان وضو در مسائل ذکر شده مبتنی بر
احتیاط است.»
پس «بنابر احتیاط (واجب)
وضو از ظرف طلا و نقره مانند وضو از
ظرف غصبی است پس تفصیل گذشته در ظرف غصبی در این مساله هم جاری است. و اگر از ظرف طلا و نقره از روی جهل یا فراموشی و حتی اگر شک داشته باشد از طلا و نقره است یا نه، وضو بگیرد صحیح است اگرچه به طور ارتماسی و یا برداشتن آب از آن در صورت انحصار باشد.»
اگر نجس، بین چند چیز محدود،
مشتبه باشد، مثل اینکه در میان ده ظرف یکی از آنها نجس باشد (و معلوم نباشد که کدامیک نجس است) باید از همه آنها اجتناب شود و هرگاه چیزی با یکی از آنها ملاقات کند که حالت سابقه آن نجاست باشد بنابر احتیاط (واجب) اگر اقوی نباشد - آنچه ملاقات کرده است محکوم به نجاست است و اگر حالت سابقه آن، نجاست نباشد در آن تفصیل است.»
و «اگر یکی از دو ظرف مشتبه (که مسلماً یکی از آن دو نجس است) بریزد
واجب است از آن ظرف دیگر اجتناب شود.»
در مورد ظرفی که
سگ در آن ولوغ کرده و یا خوک از آن مایعی خورده و یا موش صحرایی در آن مرده باشد، که بنابر احتیاط (واجب) تطهیر چنین ظرفی در
آب کر یا
جاری باید مثل تطهیر آن با
آب قلیل انجام شود، بلکه احوط اولی آن است که تطهیر هر ظرف نجسی (در کر و جاری) مثل تطهیر با آب قلیل باشد؛ اگرچه ارجح آن است که در کر یا جاری یکمرتبه شستن ظرف نجس کفایت میکند.»
«چنانچه با ولوغ سگ (خوردن با کنار زبان) نجس شود، به این صورت که سگ از ظرف، آب یا چیز دیگری بخورد که بر آن ولوغ صدق نماید، باید سه مرتبه شسته شود که اوّلی آنها با
خاک - یعنی خاکمالی کردن - است و احتیاط (واجب) آن است که خاک پاک باشد. و چیزی حتی در وقت
اضطرار جای خاک را نمیگیرد و در شستن با خاک، بنابر احتیاط (واجب) باید اولاً آن را با خاک خالص خاکمالی کرد سپس آن را بعد از ریختن مقدار کمی آب که آن را از خاک بودن خارج نکند، خاکمالی نمود. و احتیاط (واجب) آن است که دهان سگ با هر کیفیتی به ظرف خورده باشد، به ولوغ ملحق گردد؛ مثل
لیسیدن و مانند آن، و آشامیدن بدون ولوغ، و ریخته شدن آب دهان سگ در ظرف بدون ولوغ. و بنابر اقوی تماس سایر اعضای سگ با ظرف، ملحق به ولوغ نمیشود و البته احتیاط کردن خوب است.»
و «ظرفی که با ولوغ سگ نجس شده، چنانچه به علت تنگ بودن دهانه آن و یا جهات دیگر، خاکمالی کردن آن به طور معمول ممکن نیست، باید به هر نحوی که ممکن است آن را خاکمالی نمود و لو به اینکه (مقداری خاک داخل ظرف کرده و) پارچهای را سر چوبی بسته و داخل ظرف کرده و با شدت آن را تکان داده تا خاکمالی صدق کند. و تحقق یافتن خاکمالی بهصرف داخل کردن خاک در ظرف و با شدت آن را تکان دادن مورد تامل است. و اگر در تحقق خاکمالی شک کند محکوم به نجاست است. همانطور که اگر بههیچوجه خاکمالی ممکن نشد به حالت نجاست باقی میماند. و خاکمالی بهوسیله شستن آن با
آب کثیر و
جاری و
باران ساقط نمیشود، و نیز چند بار شستن آن با آب کثیر و جاری احتیاطی است که نباید ترک شود، اما با آب باران احتیاجی به چند بار شستن نیست.»
اگر در ظرفی موش صحرایی مرده باشد یا خوک از آن آشامیده باشد باید هفت مرتبه شسته شود و خاکمالی واجب نیست، ولی در ظرفی که خوک از آن چیزی آشامیده خاکمالی کردن قبل از هفت مرتبه شستن احوط (استحبابی) است. و نیز سزاوار است ظرفی که موش خانگی در آن مرده و یا
نبیذ، بلکه هر
مست کنندهای با آن آشامیده شده و ظرفی که سگ با آن تماس پیدا کرده، هفت مرتبه شسته شود؛ گرچه این مقدار شستن واجب نیست و آنچه واجب است این است که مانند سایر نجاسات با
آب قلیل سه مرتبه شسته شود.
جواز استفاده از ظروف ساخته شده از
پوست حیوانات مشروط به
نجس العین نبودن و
مذکی بودن آن حیوان است.
در اینکه در حیوان
حرام گوشت، علاوه بر
تذکیه،
دباغی بودن پوست نیز شرط جواز استفاده از آن است یا نه، اختلاف میباشد.
البته اگر ظرف از پوست حیوانی که
خون جهنده ندارد ساخته شده باشد، جواز استفاده از آن مشروط به تذکیه نخواهد بود؛ زیرا بدون تذکیه نیز
پاک است.
استفاده از ظرفی که از پوست
حیوان نجس العین، همچون
سگ و
خوک و یا از
مردار (حیوان
تذکیه نشده) ساخته شده، در چیزهایی که
طهارت در آنها شرط است، مانند خوردن، آشامیدن،
وضو و
غسل جایز نیست؛ لیکن آیا در چیزهایی که طهارت در آنها شرط نیست، مانند
آب و
غذا دادن به حیوانات، جایز است یا نه؟ اختلاف میباشد.
در جواز استفاده از ظرف ساخته شده از
استخوان حیوانات، تنها پاک بودن حیوان کفایت میکند و نیازی به تذکیه نیست. بنابر این، ساختن ظرف از
استخوان حیوان نجس، همچون سگ و
خوک جایز نیست.
استفاده از ظروف
نفیس و گران قیمتِ ساخته شده از غیر طلا و نقره
جایز است؛ خواه منشأ ارزشمندی آنها ساخته شدن از مواد گران بها همچون
یاقوت و
الماس باشد یا کارهای
هنریای که روی آنها انجام گرفته است.
ظروف
مباح در برخی موارد به سبب عروض بعضی حالات، حکم دیگری پیدا میکنند که مهمترین آنها عبارتاند از:
استفاده از ظرف غصبی، بلکه هر نوع تصرفی در آن حرام است. بنابر این، وضو گرفتن یا غسل کردن با آب موجود در ظرف
غصبی حرام خواهد بود؛
لیکن در صورت اقدام به این عمل، آیا وضو و غسلش
صحیح است یا باطل؟ اختلافی که در وضو یا غسل با آب موجود در ظرف طلا و نقره گذشت، در این
مسئله نیز جریان دارد.
ظرفی که بر اثر تماس با
نجاست، نجس شده است، تطهیر آن برای استفاده در چیزهایی که مشروط به پاک بودن است، مانند خوردنی، نوشیدنی و آب غسل و وضو، واجب است.
در تطهیر ظرف متنجس، علاوه بر شرایط عمومی تطهیر، از قبیل پاک و
مطلق بودن آب و زوال
عین نجاست، شرایط خاصی از قبیل تعدد شستن و
خاک مال کردن نیز وجود دارد که به آنها اشاره میشود.
در اینکه در تطهیر ظرف نجس در غیر نجاسات خاص، تعدد شستن لازم است یا نه، دیدگاهها مختلف است: کفایت یک بار شستن مطلقا؛
لزوم سه بار شستن مطلقا؛
تفصیل بین تطهیر با
آب قلیل که باید سه بار شسته شود و
آب کثیر که یک بار شستن کفایت میکند
و دو بار شستن در آب قلیل.
بنابر قول مشهور، ظرفی که به
ولوغ سگ نجس شده است؛ یعنی سگ آن را لیسیده یا از آن چیز
مایعی خورده، باید ابتدا آن را خاک مالی کرد و سپس دو بار شست.
در اینکه خاک مالی تنها در صورت شستن ظرف با آب قلیل لازم است یا مطلقا؛ هرچند با آب کثیر شسته شود، اختلاف میباشد. مشهور قول دوم است.
نیز در اینکه دو بار شستن، به شستن با آب قلیل اختصاص دارد یا مطلقا لازم است، حتی اگر با آب کثیر شسته شود، اختلاف است.
همچنین در اینکه آیا بعد از
تطهیر با آب، ظرف را باید
خشک کرد یا لازم نیست؟ اختلاف میباشد. مشهور قائل به قول دوماند؛
لیکن برخی
خشک کردن ظرف را لازم دانستهاند.
چنانچه ظرفی با آب
دهان سگ بدون ولوغ یا
رطوبت بدن آن و یا افتادن سگ به درون ظرف، نجس شود، بنابر قول مشهور،
خاک مالی لازم نیست.
بنابر قول مشهور میان متأخران، ظرفی که با ولوغ خوک نجس شده است باید هفت بار شسته شود و نیازی به خاک مالی کردن نیست.
برخی قدما خوک را به سگ ملحق کرده و در نتیجه یک بار خاک مالی و دو بار شستن را لازم دانستهاند.
در اینکه لزوم هفت مرتبه شستن بنابر قول نخست، اختصاص به شستن با آب قلیل دارد یا مطلقا لازم است، هرچند با
آب کثیر شسته شود، مسئله اختلافی است. بنابر قول نخست، یک بار شستن با آب کثیر کفایت میکند؛
لیکن بنابر قول دوم، در لزوم هفت بار شستن فرقی میان آب قلیل و کثیر نیست.
بنابر قول مشهور، ظرفی که
موش صحرایی در آن مرده باشد، باید هفت بار شسته شود
در اینکه لزوم تعدد شستن، به آب قلیل اختصاص دارد یا نه، اختلافی که در ولوغ
خوک گذشت اینجا نیز مطرح است.
بنابر قول منسوب به مشهور، ظرف متنجس به
شراب باید هفت بار شسته شود تا
پاک گردد.
برخی، سه بار شستن را لازم دانستهاند.
برخی دیگر، همچون سایر نجاسات، یک بار شستن را کافی دانستهاند.
برخی، دو مرتبه شستن را در همه نجاسات جز ولوغ لازم دانستهاند.
آیا لزوم تعدد شستن بنابر قول به آن، اختصاص به شستن با آب قلیل دارد یا از این جهت تفاوتی میان آب قلیل و کثیر نیست؟ مسئله اختلافی است.
در اینکه حکم یاد شده اختصاص به
خمر دارد یا در همه انواع
مست کنندهها جاری میباشد، اختلاف است.
ظرف متنجس با آب قلیل دو گونه قابل تطهیر است: نخست آنکه سه بار آن را از آب پر کنند و خالی نمایند و دیگر آنکه سه بار آب به درون ظرف بریزند و در هر بار در ظرف بچرخانند؛ به گونهای که به تمامی جاهای نجس برسد و سپس بیرون بریزند.
برخی در کفایت گونه نخست تطیهر اشکال کردهاند.
بنابر قول منسوب به مشهور، ظرف متنجس به هر نوع نجاستی، حتی ولوغ سگ یا
خمر با یک بار شستن در آب کثیر پاک میشود؛ لیکن در متنجس به
ولوغ، قبل از شستن باید خاک مالی شود. بنابر این، تعدد شستن اختصاص به آب قلیل دارد.
ظرفهای بزرگی که قابلیت جابه جایی ندارند در صورت نجس شدن به یکی از روشهای زیر تطهیر میگردند:
سه بار پر کردن از آب و هر بار با ظرفی خالی کردن.
آب را به داخل ظرف ریختن و رساندن آن با دست یا وسیلهای دیگر به تمامی جاههای نجس و سپس خالی کردن ظرف. این عمل باید سه بار تکرار شود.
رساندن آب به تمامی جاهای نجس ظرف به وسیلهای چون
آفتابه از پایین به بالا یا بالعکس و خالی کردن آن.آیا لازم است هر بار
غساله را بیرون بریزند یا نه؟ همچنین آیا
لازم است وسیلهای را که با آن غساله را بیرون میریزند هر بار شسته شود یا نه؟ مسئله اختلافی است.
به تصریح گروهی از فقها، ظرفهای بزرگ غیر قابل انتقال و نیز ظرفهای ثابت کار گذاشته شده درون
ساختمان یا زمین، با تابش
خورشید پاک میشوند.
بنابر قول مشهور، وضو گرفتن از ظرفهایی که
تصویر موجودات دارای
روح، همچون
انسان و
حیوان بر آنها نقش بسته
مکروه است.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۲۵۲، برگرفته از مقاله «ظرف». •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی