تیمّم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَیَمُّم، مبحثی در باب
طهارت در
فقه است.
واژه تیمّم، از ریشه یمم، در لغت به معنای «قصد کردن» و «روی آوردن به یک کار یا یک چیز» است
و در برخی آیات
قرآن کریم نیز به همین معنا آمده است،
ولی باتوجه به معنای خاص آن در برخی آیات قرآن،
در اصطلاح فقها و منابع اسلامی، مفهومی خاص یافته
و مراد از آن،
طهارت مخصوصی است که به گونه اضطراری برای به جا آوردن
نماز و دیگر عباداتی که به طهارت نیاز دارند، در مواردی که
وضو گرفتن یا
غسل کردن ناممکن یا دشوار باشد، مقرر شده است.
دستور داده شده كه هنگام عدم امكان
غسل يا
وضو با
آب ، با
خاک تیمم كرده بر صورت و دستهايش بكشد، با اين كار يعنى ماليدن خاك به صورت و دستها كه از اعضاى رئيسه و اصلى بدن هستند در واقع
انسان خود را در مقابل
خدا به نوعى حقارت و ذلّت مىكشاند در اين هنگام بايد توجه داشته باشى كه
روح و قلبت را اگر نتوانستى با
اخلاق حمیده و اوصاف جميله از رذائل اخلاقى پاك كنى بايد او را خرد و حقير و با تازيانه ذلت و خوارى سيرابش كنى، باشد كه مولاى رحيم و آقاى كريمت به آن
قلب شكسته نظرى كند و با پرتوى از نور درخشانش به او حيات بخشد، زيرا همچنانكه در حديث آمده خدا را بايد در قلوب شكسته يافت
به نظر فقهای مذاهب مختلف اسلامی، در اصلِ مشروعیت تیمّم با استناد به آیات قرآن و
احادیث ، نمی توان تردید کرد، اما آنان در جزئیات احکام آن اختلافاتی دارند.
از نظر فقها، تیمّم ــ که به آن «طهارتِ بدل» (بدل از وضو یا غسل) نیز میگویند ــ در این موارد
جایز است: فقدان آب یا دسترسی نداشتن به آب کافی برای وضو یا غسل،
ترس از کاربرد آب برای طهارت به سبب بیماری یا جراحت تمام یا بخشی از بدن، دشواری شدیدِ به دست آوردن یا کاربرد آب، نیاز شدید به آب موجود برای استفاده خود یا وابستگان خود در زمان حال یا آینده، تزاحم کاربرد آب برای طهارت با واجبی مهمتر مانند رفع
نجاست یا رفع تشنگی حیوان و مانند اینها، تنگ بودن وقت نماز به طوری که فرصت وضو گرفتن یا غسل کردن نباشد، و موارد دیگر.
به نظر فقهای امامی، تیمّم کردن بدین ترتیب است :
زدن دو کف دست بر خاک یا
سنگ یا مانند آن، کشیدن (
مسح ) کف هر دو دست به پیشانی و دوطرف آن تا بالای بینی، کشیدن کف
دست چپ بر پشت
دست راست و کف دست راست بر پشت دست چپ.
برخی فقهای
شیعه در تیمّم بدل از غسل یا در تیمّم بهطور کلی، دو ضربه زدن بر خاک را لازم دانستهاند.
فقهای
اهل سنّت ، مسح تمامی صورت و
شافعیان و
حنفیان ، مسح دستها را تا مرفق، در تیمّم
واجب شمرده اند.
برخی مذاهب اهل سنّت، زدنِ دو ضربه بر خاک را در تیمّم لازم میدانند.
در منابع فقهی، ارکان و شرایط دیگری نیز برای تیمّم ذکر شده است، از جمله:
وجوب نیّت ، انجام دادنِ کارْ بی واسطه (مباشرت)، ترتیب، انجام گرفتن اجزای تیمّم بدون فاصله (
موالات )، مسح پیشانی از بالا به پایین و مسح دستها از مچ تا نوک انگشتان، نبودن مانع برای مسح و طهارتِ محل مسح.
همچنین در پاره ای منابع فقهی، سنن و آداب تیمّم از دیدگاه مذاهب مختلف اسلامی گردآوری شده است.
از جمله مهمترین شرایط جواز تیمّم، لزوم جستجو به منظور یافتن آب برای غسل یا وضوست و میزان جستجوی لازم در منابع فقهی ذکر شده است.
تیمّم باید با خاک صورت گیرد، ولی بیشتر فقهای امامی و حنفیان و
مالکیان ، با استناد به آیه ششم
سوره مائده و احادیث، تیمّم با سنگ،
ریگ ،
کلوخ و مانند اینها را نیز صحیح میدانند
و البته پاکی آنها را نیز شرط کردهاند.
بنا بر احادیث، خاک همانند آب، پاک و پاک کننده است.
در منابع فقهی، مسائل و فروع متعددی درباره تیمّم مطرح شده است، از جمله اینکه آیا با از بین رفتن
عذر ، نمازی که با تیمّم خوانده شده، باید دوباره خوانده شود یا نه، و اینکه آیا در ابتدای وقت نماز یا عبادات دیگر، به جا آوردن آنها با تیمّم جایز است یا نه، و بسیاری مسائل دیگر.
به نظر فقها، تیمّم با نقض طهارت، یافته شدن آب، و با از میان رفتن عذری که تیمّم را جایز کرده، نقض میگردد.
(۱) قرآن.
(۲) ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، چاپ طاهراحمد زاوی و محمود محمد طناحی، قاهره ۱۳۸۳ـ ۱۳۸۵/ ۱۹۶۳ـ ۱۹۶۵، چاپ افست بیروت.
(۳) ابن فارس، معجم مقاییس اللغة.
(۴) ابن قدامه، المغنی، چاپ افست بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۵) مهدی بازرگان، مطهرات در اسلام، تهران: الفتح.
(۶) یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهرة، قم ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش.
(۷) توضیح المسائل مراجع: مطابق با فتاوای دوازده نفر از مراجع معظّم تقلید، گردآورنده محمدحسن بنی هاشمی خمینی، قم ۱۳۷۸ ش.
(۸) عبدالرحمان جزیری، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعة، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۹) حرّ عاملی، وسائل الشیعة.
(۱۰) محسن حکیم، مستمسک العروة الوثقی، نجف ۱۳۸۸/ ۱۹۶۸، چاپ افست بیروت.
(۱۱) روح اللّه خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تحریرالوسیلة، قم: دارالعلم.
(۱۲) وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلّته، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۱۳) محمدکاظم بن عبدالعظیم طباطبائی یزدی، العروة الوثقی، تهران ۱۳۹۹.
(۱۴) فخرالدین بن محمد طریحی، مجمع البحرین، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۱۵) علی غروی تبریزی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، تقریرات درس آیت اللّه خوئی، قم: مؤسسه احیاء آثار الامام الخوئی.
(۱۶) جعفربن حسن محقق حلّی، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، چاپ عبدالحسین محمدعلی بقال، قم ۱۴۰۸.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «»، شماره۴۱۷۵. كتاب اخلاق، آيت الله سيد عبدالله شبر، صفحه ۶۱