آموزش نماز کودکان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بدلیل اهمیت فوقالعاده
نماز در
دین مبین
اسلام، از سوی پیشوایان
معصوم توصیه شده است، تا فرزندانمان را از
کودکی به نماز
امر نماییم.
یکی از دغدغههای بسیاری از مادران و پدران محترم،
تربیت دینی کودکانشان است. همین امر سبب شده تا به دنبال یک روش موثر برای جذب کودکانشان نسبت به
آموزههای دینی باشند. از سوی دیگر؛ همه
والدین میدانند یکی از آموزههای مهم دینی که نقش بسیار موثری در تربیت فرزندانشان دارد،
نماز است. لذا به دنبال شیوههای کاربردی برای جذب و علاقه فرزندانشان به نماز میباشند. با توجه به اینکه اجرای هر برنامهای باید خالی از
افراط و
تفریط و رعایت نکات تربیتی باشد، از سوی
اهل بیت (علیهمالسلام) رهنمودهایی در این باره آمده است که میتواند برای این دسته از والدین بسیار حائز اهمیت باشد.
دغدغه و
حرص این دسته از والدین گرامی در تربیت فرزندانشان بخاطر سفارشی است که در سخنان
امام سجاد (علیهالسّلام) آمده است که: «فان تعلم.... انک مسئول؛ فرزندان خود را تربیت نمایید که در برابر آنان مسئولید.»
امیرالمومنین (علیهالسّلام) نیز میفرماید: «اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم؛ فرزندانتان را گرامی بدارید و آنان را نیکو تربیت و
ادب کنید.»
پدر و
مادر نیز در قبال فرزندانشان احساس
مسئولیت میکنند و سعی در تربیت آنان دارند. بسیاری از والدین از دوران کودکی به دنبال
آموزش نماز به کودکانشان میباشند. چرا که نماز یکی از مهمترین
آداب و دستورات اسلامی است و تاثیر بسزایی در هموارسازی راه تربیت فرزندان دارد.
در
آیات قرآن کریم، بیش از ۱۲۲
آیه پیرامون نماز وارد شده است که
دلالت بر اهمیت این دستور الهی دارد. همچنین تعبیراتی که در احادیث
ائمه (علیهمالسلام) در مورد نماز آمده همین مطلب را تایید میکند. گاهی نماز به منزله سر در
بدن قرار گرفته، و گاهی
اسلام بر پنج پایه تصور شده است که یکی از آنها نماز است.
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) نماز را
نور چشم خود میداند؛ «قرة عینی فی الصلوة.»
و یا آن را بسان معشوقهای توصیف میکند که هم صحبتی با او هر سختی را گوارا میسازد؛ «افضل الناس من عشق العباده فعانقها و احبها بقلبه و باشرها بجسده و تفرغ لها، فهولایبالی علی ما اصبح من الدنیا علی عسرام علی یسر؛ بهترین
مردم کسی است که
عبادت را
معشوق خود بداند. با عبادت
معانقه کند و آن را با تمام وجود لمس نماید و خود را برای آن فارغ سازد. آنگاه نگران نخواهد بود که
دنیا برای او به سختی بگذرد یا به آسانی.»
آری نماز فروغ چشمی است که سایر اعضاء با آن مسیر خود را مییابند و میزانی است که همه اعمال با آن سنجیده میشود. و کسی که میزانش را بر ندارد در
روز قیامت اعمالش را چگونه محاسبه خواهند کرد؟! «الصلوه میزان؛ نماز وسیله سنجش مردم است.»
امام صادق (علیهالسّلام) میفرمایند: «احب الاعمال الی الله (عز وجل) الصلوة و هی اخر وصایا الانبیاء؛ نماز، بهترین کارها نزد خداوند و آخرین وصیتهای
پیامبران الهی است.»
امام صادق (علیهالسّلام) در جای دیگری میفرمایند: «اول ما یحاسب به العبد، الصلاة فان قبلت قبل سائر عمله و اذا ردت رد علیه سائر عمله؛ نخستین چیزی که از بنده
حسابرسی میشود نماز است، پس اگر نماز پذیرفته شد اعمال دیگرش نیز پذیرفته میشود. اگر نمازش رد شود، بقیه اعمال او هم قبول نخواهد شد.»
نماز آن گونه است که، پیامبران الهی نیز به آن سفارش شدهاند و از سفارش کنندگان به آن بودهاند. پیشوایان الهی چه در طول حیات پر
برکت خود و چه در لحظات واپسین
زندگی همواره به نماز
عنایت داشتهاند.
حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) در جهت
اقامه نماز،
همسر و کودک خویش را در بیابانی بی
آب رها میکند؛ «ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلاة فاجعل افئدة من الناس تهوی الیهم و ارزقهم من الثمرات لعلهم یشکرون»
و با این حال از خداوند
تقاضا دارد تا او و فرزندانش را در زمره اقامه کنندگان نماز قرار دهد؛ «رب اجعلنی مقیم الصلوة و من ذریتی»
چه سعادتی است اقامه نماز که
حضرت عیسی (علیهالسّلام) میگوید: «و اوصانی بالصلوه و الزکوه ما دمت حیا؛
مادامی که در حیاتم به نماز و
زکات توصیه شدهام.»؛
حضرت موسی (علیهالسّلام) نیز مامور به اقامه نماز است. خداوند به موسی چنین
خطاب میکند: «اقم الصلوة لذکری»
و
لقمان حکیم فرزندش را به اقامه نماز توصیه میکند؛ «یا بنی اقم الصلوة و امر بالمعروف و انه عن المنکر»
و سرانجام نماز بر همه
مومنان نوشته شده است؛ «ان الصلوة کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا»
تا از این
چشمه جوشان بهره گیرند و به
معراج رسند؛ «الصلوة معراج المؤمن؛ نماز معراج مؤمن است»
پیامبر مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) میفرمایند: «مثل الصوات الخمس کمثل نهرجار عذب علی باب احدکم یغتسل فیه کل یوم خمس مرات فما یبقی ذالک من الدنس؛
نمازهای پنج گانه به
نهر جاری گوارایی میمانند که بر در خانه هایتان روان است وهر روز پنج بار خود را در زلال آن شست و شو میدهید، دیگر هیچ پلیدی باقی نمیماند.»
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) نیز از سوی خداوند مامور است تا
خانواده خویش را به نماز فراخواند و خود نیز بر این امر پایداری کند؛ «وامر اهلک بالصلاة و اصطبر علیها».
چراکه نماز معراج مومن است، و هر کس از
عروج باز ماند در
سقر زمینگیر خواهد شد؛ «ما سلککم فی سقر؟ • قالوا لم نک من المصلین».
گرایش به امور پسندیده، دوری از
گناه و جرایم، رسیدن به آرامش و
اطمینان قلبی و احساس کامیابی را میتوان از فوائد و آثار نماز خوانی فرزندان برشمرد.
نماز از آنجا که ارتباط با خداوندی است که سرچشمه همه خوبیهاست، فرزندانتان را به کارهای پسندیده دعوت میکند. شرایطی که برای نماز بیان شده و نمازگزار باید آن را رعایت کند، به گونهای طراحی شده که او را
ناخودآگاه به سمت خوبیها سوق میدهد. مسائلی مثل غصبی نبودن
مکان و
لباس نمازگزار، وقت شناسی و همراهی او با اجتماع و... از این مواردند. این مسئله به سادگی قابل
درک است که نماز تنها نماز نیست بلکه رفتاری آموزشی است که یک مجموعه صفات و افکار پسندیده را در نهان انسان نهادینه میکند. چنانکه مشرکین هنگامی که با
حضرت شعیب (علیهالسّلام) به
جدل میپرداختند به این نکته هر چند از روی
تمسخر اشاره کردهاند و به او گفتند: «یا شعیب اصلاتک تامرک ان نترک ما یعبد آباؤنا ان نفعل فی اموالنا ما نشاء؛ ای شعیب! آیا نمازت به تو دستور میدهد که آنچه را پدرانمان میپرستیدند، ترک کنیم؛ یا آنچه را میخواهیم در اموالمان انجام ندهیم؟!»
رذائل و رفتارهای ناپسند
مصادیق فراوانی دارند. با این حال یکی از آثار مهم نماز، محافظت نمازگزار از همه این گناهان است. اگر قرآن میگوید: «اقم الصلاة ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر».
یعنی اینکه نماز شما را از هر آنچه که از مصادیق
فحشا و
منکر است باز میدارد. البته اگر برخی از نمازگزاران به گناهانی آلوده میشوند بخاطر اینست که به همان میزان به نماز توجه و عنایت نداشتهاند.
دو نکته را باید مورد دقت قرار دهیم:
۱- اینکه هر چه به نماز توجه و ارزش بیشتری قائل شدیم از گناهان به همان میزان بیشتر دور میشویم. به عنوان نمونه
حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) نماز را عامل دوری از
تکبر میدانند. «جعل الله الصلاة تنزیها لکم عن الکبر؛ خداوند نماز را جهت دوری شما از کبر و
خودپسندی مقرر فرمود.»
۲- اینکه باید مراقب باشیم اگر به هر علتی گناهان پر رنگ شدند و بر توجه ما به نماز غلبه کردند به همان میزان، از
لذت و
روح نماز ما کاسته خواهد شد. این حالت بسیار خطرناک است به گونهای که بعضی افراد با آلوده شدن به گناهان نماز خواندن بر ایشان بی مفهوم میشود لذا تارک نماز میشوند و روز به روز در
گرداب گناهان بیشتر فرو میروند.
هر کسی به فکر آرامش خود و اطرافیانش میباشد. هر پدر و مادر دلسوزی با
استرس و
اضطراب فرزندش و یا با
ترس و
دلواپسی او دچار
غم و اندوه میشود. قرآن یاد خداوند را آرامش بخش دلها میداند؛ «الا بذکر الله تطمئن القلوب؛
آگاه باشید که تنها یاد خدا آرامش بخش دلهاست.» و از سوی دیگر نماز را بهترین وسیله برای ذکر و یاد خدا میداند؛ «اقم الصلاة لذکری»
با این توصیف فرزندان ما اگر اهل نماز و
راز و نیاز باشند علاوه بر اینکه دلهایشان مملو از
آرامش است، طبق بیان قرآن
ترس و خوفی نیز به دلشان راه نمییابد. «ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات و اقاموا الصلاة... لا خوف علیهم و لا هم یحزنون؛
کسانی که
ایمان آوردند و
اعمال صالح انجام دادند و نماز برپا داشتند و زکات را پرداختند اجرشان نزد پروردگارشان است و نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین میشوند.»
هر چند
سعادت واقعی مربوط به
جهان دیگر است و مومنان نماز خوان طبق قرآن در
سوره مومنون به رستگاری و سعادت میرسند اما این افراد در همین دنیا هم گوی سبقت را از دیگران ربودهاند چراکه آنها از خداوند یاری میطلبند. «یا ایها الذین آمنوا استعینوا بالصبر و الصلاة؛
ای کسانی که
ایمان آوردهاید از
صبر و نماز
استعانت جوئید که خدا با صابرین است.»
و خداوند نیز گفته است که نماز گزاران را تنها نمیگذارد؛ «و لقد اخذالله میثاق بنی اسرائیل و بعثنا منهم اثنی عشر نقیبا و قال الله انی معکم لئن اقمتم الصلاة؛
و خدا از
بنی اسرائیل پیمان گرفت و از آنها دوازده
رهبر و سرپرست برانگیختیم و خداوند گفت من با شما هستم اگر نماز را بر پا دارید.»
حال اگر فرزندانمان را به نماز خواندن و ارتباط با خداوند آشنا کنیم، او را به منبعی از
قدرت و
اقتدار که سرشار از
اعتماد و
امید است رساندهایم. هرگاه از بدی روزگار و مشکلات پیش رو صدای ناله افرادی بلند شد، آنها با ارادهای مستحکم پیش میروند و در جا نمیزنند. «اذا مسه الشر جزوعا • و اذا مسه الخیر منوعا • الا المصلین • الذین هم علی صلاتهم دائمون؛
انسان،
حریص و کم طاقت آفریده شده – هنگامی که بدی به او رسد بی تابی میکند. و هنگامی که خوبی به او رسد مانع دیگران میشود، مگر
نماز گزاران، آنها که نماز را مرتبا به جا میآورند.»
اصول کلی جذب کودک به امور دینی عبارتنداز:
۱- محبت و مهرورزی؛
۲- تشویق و ترغیب؛
۳- الگوپذیری و
اسوه سازی.
محبت و مهرورزی یکی از
اصول تربیتی اسلام است که تاکید فراوانی به آن شده است. شخصی که محبت و
مهر کسی را به
دل مینشاند نا خواسته به
تقلید از او پرداخته و الگوگیری از رفتار و
اخلاق او میکند مانند او
لباس میپوشد، مانند او سخن میگوید و از رفتارهای او در موقعیتهای متفاوت نسخه برداری میکند. هر چه آن شخص دوست دارد، برایش
دوست داشتنی میشود. و هرچه بد میداند، از
چشم او میافتد. گاهی اوقات دوستی و محبت به حدی میرسد که از شخص، فردی
مرید؛ و مطیع چشم و
گوش بسته میسازد.
خداوند نیز کسانی را که دم از
محبت الهی میزنند، اما مطیع نیستند را مورد
خطاب قرار داده و میفرماید: «قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی یحببکم الله؛
بگو: اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید؛ تا خدا نیز شما را دوست بدارد.»
هرچند نیاز
ضروری فرزندان به محبت و عاطفه را نمیتوان
انکار کرد، اما از آثار و پیامدهای محبت و
عاطفه و تاثیرات تربیتی آن نباید غافل شد. به هر حال در اسلام به والدین توصیه شده است تا محبت خویش را از فرزندانشان دریغ ندارند.
امیرالمومنین (علیهالسّلام) نیز میفرماید: «لیتاس صغیرکم بکبیرکم و لیراف کبیرکم بصغیرکم و لا تکونوا کجفاة الجاهلیة؛ کودکتان باید در رفتار خود پیرو بزرگان باشد و بزرگترها، باید نسبت به کودک،
رئوف و مهربان باشد. مبادا مانند جفاکاران و ستمگران دوران جاهلیت رفتار کنید.»
با دقت در سخن حضرت (علیهالسّلام) رابطه میان
اطاعت و پیروی، با
رافت و محبت به روشنی قابل درک است. کوچکترها به پیروی از بزرگترها توصیه شدهاند و بزرگترها سفارش به رفتار محبت آمیز با کودکان شدهاند. گویا حضرت (علیهالسّلام) این دو را در
گرو یکدیگر میدانند و به عنوان یک رفتار متقابل از سوی کودکان و والدینشان لحاظ میکنند.
اما در مورد چگونگی محبت و مهرورزی به کودکان تا حدی مربوط به
فطرت و تا حدی مربوط به
عرف جامعه دارد. در هر صورت
معصومین (علیهمالسلام) برای ابراز محبت خود نسبت به فرزندانشان از نوازش،
بوسیدن و... بهره میجستهاند.
در مورد پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) نقل شده است که: «اذا اصبح مسح علی رؤوس ولده و ولد ولده؛ همه روزه
صبح،
دست محبت به سر
فرزند خود و فرزند فرزندش میکشید.»
ایشان مسلمانان را به ابراز محبت و بوسیدن فرزندانشان سفارش میکردند؛
«من قبل ولده کتب الله عزّوجلّ له حسنة؛ هر کس فرزند خود را ببوسد خداوند برای او یک حسنه مینویسد.»
«القبله حسنه و الحسنه عشره؛ بوسیدن فرزند حسنه است و
پاداش هر حسنه ده برابر است.»
و در مقابل آن
حسنه و مقامهای بهشتی را
وعده میدادند. رسول خدا (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) در روایت دیگری با اشاره به پاداش فراوان اخروی بوسیدن فرزندان میفرمایند: «اکثروا من قبلة اولادکم فان لکم بکل قبلة درجة فی الجنة مسیرة خمسمائة عام؛ فرزندان خود را بسیار ببوسید چرا که برای هر بوسهای درجهای در
بهشت است و فاصلۀ میان دو درجه پانصد سال میباشد.»
هنگامی که شخصی نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) آمد و عرض کرد که هیچ کدام از فرزندانش را تاکنون نبوسیده است، ایشان آن
مرد را اهل
آتش دانست. «جاء رجل الی النبی (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) فقال له ما قبلت صبیا قط فلما ولی قال رسول الله هذا رجل عندنا انه من اهل النار!»
بنابراین، باید به فرزندان
عشق ورزید و آنها را مورد
لطف و مهربانی قرار داد. زیرا «کسی که نسبت به فرزندش محبت کند مشمول
رحمت الهی میشود». امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «ان الله عزوجل لیرحم الرجل (العبد) لشدة حبه لولده؛ مردی که نسبت به فرزند خود محبت بسیار دارد، مشمول رحمت مخصوص خداوند است.»
در
تربیت اسلامی به تشویق و ترغیب توجه ویژهای شده است و خداوند از این طریق بندگان را به سوی خوبیها سوق میدهد.
قرآن به شیوههای گوناگونی به تشویق پرداخته است. آیاتی که
نعمتهای بهشتی را بیان میکنند و آیاتی که از بشارت سخن میگویند، از این دسته آیات میباشند. یکی از اوصاف پیامبران الهی (علیهمالسلام) در قرآن «
مبشر» بیان شده است. «و رسلا قد قصصناهم علیک من قبل ورسلا لم نقصصهم علیک وکلم الله موسی تکلیما.»
بشارتهایی در قرآن از جمله، «لهم اجر کریم»
؛ «لهم اجر غیر ممنون»
؛ «لهم مغفرة و اجر عظیم»
؛ «اجر کبیر»
؛ «لهم عقبی الدار»
؛ «سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار»
؛ «اولئک اصحاب الجنة هم فیها خالدون»
و...، نمونههایی از آیات بشارت آمیز قرآناند که به تشویق بندگان برای انجام کارهای نیک میپردازند.
یکی از راههای جذب فرزندان به سوی آموزههای دینی و نماز، تشویق و ترغیب است. تشویق اگر به گونهای پسندیده و بجا باشد، بسیار کارساز است. تاثیر تربیتی تشویق، گاهی چنان است که جهت زندگی افراد را دگرگون میسازد. اگر تشویق قبل از انجام عملی پسندیده باشد، موجب شوق و رغبت شخص میشود، و اگر پس از انجام آن عمل باشد؛ سبب تقویت و پایداری این رفتار در او میگردد. لذا والدین محترم میتوانند در دو مرحله فرزندانشان را به نماز دعوت کنند. ابتدا آنها را ترغیب به نماز خواندن کنند و در صورت انجام، به تشویق آنها بپردازند. با توجه به اینکه تشویق فرزندان نوعی توجه و شخصیت دادن به آنها است، سعی میکنند خود را از کانون توجه و محبت والدین دور نسازند. از این طریق به تکرار عمل یا رفتار مورد نظر پرداخته، تا جائیکه جزئی از
شخصیت رفتاری آنها میگردد.
تشویق کودک، میتواند یک تشویق مادی یا معنوی باشد. پاداش و تشویق مادی حتی میتواند با خرید یک
شکلات،
اسباب بازی، یا یک گردش تفریحی، و بازی و سرگرمی صورت گیرد. البته، هر چند این نوع پاداشها خوب است، اما نباید از پاداشهای معنوی و روحی نیز
غفلت کرد. گاهی یک
آفرین و نوازش تاثیر بیشتری دارد. نقل شده است که پسر بچهای در نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوالهوسلّم)
عطسه کرد و سپس گفت: «الحمد لله». پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) به او فرمود: «بارک الله فیک؛
آفرین بر تو باد.»
همین ابراز محبت اگر از سوی والدین به فرزند باشد میتواند بهترین
پاداش برای آنها تلقی شود. خداوند نیز به بسیاری از بندگان صالح خود ابراز محبت میکند. در قرآن آمده است که: «احسنوا ان الله یحب المحسنین»
؛ «فتوکل علی الله ان الله یحب المتوکلین»
؛ «اقسطوا ان الله یحب المقسطین»
؛ و «بلی من اوفی بعهده و اتقی فان الله یحب المتقین»
پدر و مادر گرامی نیز باید توجه داشته باشند که تشویق و پاداش نقش موثری در تربیت فرزندشان دارد، البته به گونهای که بداند چرا مورد تشویق واقع شدهاند. تشویق باید متناسب با رفتار نیک فرزند باشد، نه بیشتر و نه کمتر از آنچه شایستگی دارد. دوری از افراط و
تفریط، و رعایت
تعادل نیز از
ضروریات تشویق است.
تقلید و الگوبرداری از رفتار دیگران یکی از جنبههای روانی انسان است که هر انسان ناگزیر برای یادگیری و آموزش از آن بهره میگیرد. عمومیت و شمول آن در تمام انسانها سبب شده تا عدهای آن را نوعی
غریزه و امری فطری در وجود انسان بدانند.
فرزند شما تقریبا از دو سالگی در تمام زمینهها از شما الگوبرداری میکند،
و برای تقلید و الگوپذیری او نمیتوان مرز و محدودهای مشخص کرد.
نه تنها شما الگوی رفتاری فرزندتان هستید که اطرافیان نیز میتوانند این نقش را ایفا کنند.
اقوام، خویشان،
عمه و
عمو،
خاله و
دایی و...، هر یک به نحوی در شکل گیری شخصیت فرزندتان نقش دارند. به همین خاطر است که در «روایات انتخاب
همسر» آمده است که دقت کنید؛ با ازدواجتان چه کسی را خاله و دایی فرزندانتان قرار میدهید! چرا که آنها الگوی رفتاری فرزندانتان خواهند شد و در تربیت آنها نقش دارند.
برقراری روابط عاطفی و دوستانه با دیگران نیز در تربیت فرزندان بی اثر نیست. در طی این روابط و معاشرتها، فرزندان هر چه را میبینند و میشنوند عینا میپذیرد و اجرا کند. بدون اینکه به خوب یا بد بودن آن توجهی داشته باشد. این پیروی و
تبعیت بی دلیل از دیگران بسیار خطر
آفرین است. حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) به قومش فرمود: «هل یسمعونکم اذ تدعون او ینفعونکم او یضرون؛ آیا هنگامی که این بتها را میخوانید، صدایتان را میشنوند. یا میتوانند به شما سود و زیانی برسانند؟» مشرکان گفتند: «قالوا بل وجدنا آباءنا کذالک یفعلون؛ ما پدران و مادرانمان را دیدیم که چنین میکردند. [ما نیز از آنها تبعیت میکنیم.»
گاهی تقلیدهای فرزندان از بزرگانشان اینگونه بی دلیل و بی چون و چرا است که آنها را به انحراف و گمراهی میکشاند. ما باید در دوستیها و روابط خانوادگی با دیگران دقت بیشتری به خرج دهیم. فرزندانمان را به برقراری دوستی با افرادی توصیه یا برحذر داریم. این روش را قرآن به ما آموخته است. چرا که انسانهای بد عاقبتی همچون
ابولهب «تبت یدا ابی لهب وتب»
را منفور افراد میسازد و از سوی دیگر، همه را به الگو گیری از افرادی همچون حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) و حضرت محمد (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) توصیه میکند.
هرچند
حس الگو پذیری در فرزندان اجتناب ناپذیر است، اما والدین گرامی نیز نباید از «اسوه سازی» و معرفی الگوهای مناسب به فرزندانشان کوتاهی کنند.
در قرآن، پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوالهوسلّم) به طور مطلق، و حضرت ابراهیم(علیهالسّلام) نیز در توحیدگرایی و ستیز با شرک و بت پرستی به عنوان الگو و اسوه معرفی شدهاند. «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله والیوم الآخر و ذکر الله کثیرا»
؛ «قد کانت لکم اسوة حسنة فی ابراهیم و الذین معه»
؛ ما نیز باید فرزندانمان را به تبعیت از
سیره معصومین (علیهمالسلام) فراخوانیم. علاوه بر این، معرفی الگوهای عملی و قابل مشاهده برای فرزندان بسیار موثر است. این امر سبب آسان شدن پذیرش یک رفتار از سوی فرزندان میشود. فراموش نکنید که تنها معصومین (علیهمالسلام) میتوانند الگوهای کامل و مطلقی برای فرزندانمان باشند. اگر افراد دیگری را نیز برای فرزندانتان الگو قرار میدهید، بهتر است به رفتارهای پسندیده آنها اشاره کنید تا فقط در همان رفتارها به عنوان الگو معرفی شده باشند.
هر چند برای تربیت دینی کودکان اصولی کلی ذکر شده است که رعایت آنها ضروری است، اما آشنا کردن کودکان به نماز نیاز به رعایت نکات خاصی دارد که ذکر آنها خالی از لطف نیست. کلی گویی و عدم ارائه روشی کاربردی و عملی در تربیت کودکان، یکی از مشکلات والدین در مسیر تربیت فرزندان است. این
ابهام و کلی نگری، گاهی به
حیرت و سردرگمی والدین یا برداشت شخصی ایشان از روشهای ارائه شده منجر میشود که پیامدهای خوبی را به دنبال ندارد. بنابراین، ارائه روشهای کاربردی و زمانبندی شده از ضروریات به نظر میرسد. هر برنامه تربیتی برای نتیجه بخشی ناگزیر سیری را طی میکند. برای علاقه مند کردن کودکان به نماز نیز یک سیر تربیتی لازم است که میتوان آن را در مراحل پیش رو ارائه داد:
در
روایات اسلامی به
آموزش نماز به کودکان توجه و تاکید شده است. امیرالمومنین (علیهالسّلام) میفرماید: «علموا صبیانکم الصلاة؛ نماز را به فرزندانتان بیاموزید.»
همچنین امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «فاذا تعلم الوضوء والصلاة غفر الله عزّوجلّ له و لوالدیه ان شاء الله؛ چون فرزندی
وضو و نماز را یاد گیرد، خداوند ان شاء الله، پدر و مادر او را میآمرزد.»
در آموزش و
تعلیم همواره به چند عامل توجه ویژهای میشود:
۱- گروه سنی؛
۲- میزان استعداد و سطح توانایی در یادگیری افراد؛
۳- علاقه و اختیار افراد؛
۴- روش و طریق آموزشی.
امروزه با لحاظ این عوامل، برای هر گروه سنی کتابهای ویژهای با سبکهای متفاوت نوشته میشود. آموزش نماز نیز از این امر
مستثنی نیست. توجه به
سن، و ارزیابی
استعداد افراد کمک زیادی در رسیدن به مقصود میکند. در تعلیم و آموزش دینی به خصوص نماز نیز عواملی مثل سن کودک و... باید مورد لحاظ واقع شوند.
در چه سنی، فرزند خود را به نماز
تشویق کنیم؟ در چه زمانی او را به نماز امر کنیم؟ آموزش نماز در چه سنی مناسب است؟ آیا با توجه به مراحل رشد کودک، روش آموزشی نیز دارای مراحل و قابل ارتقا است؟ آیا در
روایات اسلامی اشاره روشنی به این مراحل و نحوه زمانبندی آن شده است؟
امام باقر (علیهالسّلام) در توصیههایی به والدین، به نکاتی اشاره کردهاند که پاسخ مناسبی برای سوالات فوق است. ایشان میفرمایند: «اذا بلغ الغلام ثلاث سنین، یقال له: قل (لا اله الا الله) سبع مرات. ثم یترک حتی یتم له ثلاث سنین و سبعة اشهر و عشرون یوما، فیقال له: قل: (محمد رسول الله) سبع مرات. و یترک حتی یتم له اربع سنین، ثم یقال له قل: سبع مرات: (صلیاللهعلیمحمدوآله) ثم یترک حتی یتم له خمس سنین، ثم یقال له: ایهما یمینک و ایهما شمالک؟ فاذا عرف ذلک حول وجهه الی القبلة و یقال له: اسجد. ثم یترک حتی یتم له سبع سنین، فاذا تم له سبع سنین قیل له: اغسل وجهک و کفیک، فاذا غسلهما قیل له: صل. ثم یترک حتی یتم له تسع سنین، فاذا تمت له علم الوضوء، و ضرب علیه، و امر بالصلاة، و ضرب علیها. فاذا تعلم الوضوء والصلاة غفر الله عزّوجلّ له و لوالدیه ان شاء الله؛ چون
پسر به سه سالگی رسید، باید به او بگویند: هفت مرتبه بگو (لا اله الا الله) سپس، رهایش کنند تا سه سال و هفت ماه و بیست روز او کامل شود. سپس باید به او بگویند: هفت مرتبه بگو (محمد رسول الله)؛ و او را رها کنند تا چهار سال او تمام شود. آن گاه باید به او بگویند: هفت مرتبه بگو (صلیاللهعلیمحمدوآله) سپس رهایش کنند تا پنج سال او تمام شود. آن گاه از او بپرسند: دست چپ و راستت کدام است؟ اگر شناخت، باید صورتش را به سمت
قبله برگردانده، به او بگویند:
سجده کن. سپس، رهایش کنند تا هفت سال او تمام شود. پس وقتی هفت سال او تمام شد، باید به او بگویند: صورت و دو دستت را بشوی وقتی آن دو را شست، باید به او بگویند: نماز بخوان. سپس، رهایش کنند تا نه سال او تمام شود. وقتی تمام شد، وضو به او یاد داده شود و بر ترک آن،
تنبیه گردد و به نماز، امر شود و بر ترک آن، تنبیه گردد. وقتی وضو و نماز را فراگرفت، خداوند، او و پدر و مادرش را میآمرزد؛ ان شاء الله!.»
امام صادق (علیهالسّلام) نیز به زمانی برای آموزش نماز اشاره کردهاند. ایشان میفرمایند: «انا نامر صبیاننا بالصلاة اذا کانوا بنی خمس سنین، فمروا صبیانکم بالصلاة اذا کانوا بنی سبع سنین، و نحن نامر صبیاننا بالصوم اذا کانوا بنی سبع سنین بما اطاقوا من صیام الیوم ان کان الی نصف النهار او اکثر من ذلک او اقل، فاذا غلبهم العطش و الغرث افطروا، حتی یتعودوا الصوم و یطیقوه، فمروا صبیانکم اذا کانوا بنی تسع سنین بالصوم ما استطاعوا من صیام الیوم، فاذا غلبهم العطش افطروا؛ ما کودکان خود را وقتی پنج سالهاند، به نماز امر میکنیم؛ ولی شما کودکانتان را وقتی هفت ساله شدند، به نماز امر کنید. ما کودکان خود را وقتی هفت سالهاند، به
روزه وامی داریم؛ به اندازهای که توان دارند، چه تا نصف روز باشد یا بیشتر یا کمتر. وقتی
تشنگی و
گرسنگی بر آنان چیره شد،
افطار میکنند تا این که به روزه، عادت کنند و توان آن را بیابند؛ ولی شما کودکانتان را وقتی نه ساله شدند، به اندازهای که توان دارند، به روزه وا دارید و وقتی تشنگی بر آنان چیره شد، افطار کنند.»
در دو روایت فوق به نکات بسیار دقیقی اشاره شده است که رعایت آنها کفایت میکند:
۱. آموزش نماز باید مرحله به مرحله باشد.
۲. آموزش نماز با مراحل آسانی همچون گفتن «لا اله الا الله» آغاز شود.
۳. آموزش نماز همراه با آموزش آموزههای آن باشد. (رو به قبله بودن و...)
۴. آموزش نماز تدریجی (طیفی) و قبل از رسیدن به سن تکلیف باشد.
۵. آموزش نماز و مراحل آن متناسب با سن کودک و در توان او باشد.
آموزش نماز باید همراه با
اختیار و
علاقه کودک باشد.
با توجه به اینکه
خداشناسی و خداباوری از امور
فطری است، «فاقم وجهک للدین حنیفا فطرت الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله ذلک الدین القیم و لکن اکثر الناس لا یعلمون؛
پس روی خود را با گرایش تمام به
حق، به سوی این
دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است. در
آفرینش خدا تغییری نیست، این است همان دین پایدار ولی بیشتر مردم نمیدانند.»
رغبت و تمایل درونی کودکان به
شناخت خدا و نمازخواندن طبیعی به نظر میرسد.
فطرت پاک خداباوری کودکان، تربیت دینی را آسان و سهل میکند. هم والدین به راحتی میتوانند فرزندانشان را با آموزههای دینی آشنا کنند. و هم کودکان، ـ آن را مطابق فطرت خود مییابند و ـ از آن استقبال میکنند.
البته والدین گرامی، باید فرزندانشان را به گونهای ـ قبل از سن
تکلیف ـ به نماز وادارند که این رغبت و علاقه، تبدیل به
انس و
الفت گردد. نماز خواندن باید به صورت یک عادت،
ملکه و مونسی برای فرزند گردد. مونسی که
مصاحبت با او آسان، و ترک آن دشوار است. امام صادق (علیهالسّلام) نیز
علت اینکه زودتر (قبل از سن تکلیف) باید کودکان را به نماز و روزه
امر کرد را همین عادت کردن آنان بیان میکند «حتی یتعودوا»
برای عادت دادن فرزند نیز میتوان از تشویق بهره برد.
هرچند فرزندان دارای فطرت خداجویی میباشند؛ اما با این حال، عدهای از فرزندان در بزرگسالی تمایل و رغبتی به نماز نشان نمیدهند.
علت اصلی این مساله، مربوط به عوامل محیطی میشود. عواملی که فطرت شخص را از مسیرش منحرف کردهاند.
یکی از لوازم آسان سازی تربیت، سازگاری محیط با نوع تربیت است. اگر فرزند؛ مصادیقی از آنچه به آن امر میشود را در اطراف خود مشاهده کند، پذیرش آن رفتار برایش راحت است. نماز خواندن والدین، اطرافیان، دوستان و آشنایان بسیار کمک کننده هستند. به همین خاطر است که در خانوادههایی که بزرگان، اهل عبادت و نمازاند؛ به ندرت فرزندان به نماز بی توجهی میکنند.
القائات محیطی، ناخواسته فرزندان را محو محیط میسازند. آنها بدون اینکه فکر کنند، عمل نیک و زشتی را تکرار میکنند. بنابراین، نباید کودکان با محیطهای دینی مثل
مساجد و
مجالس مذهبی بیگانه باشند. والدینی که بین فرزندانشان با این محافل علاقهای ایجاد میکنند، در مساله تربیت، کمتر به
زحمت میافتند.
فرزندانشان نیز پذیرای تربیت دینی هستند.
خداوند راه
هدایت را به بندگان نشان داده است و این بندگان هستند که مسیرشان را انتخاب میکنند. هرکس بخواهد، راه مومنان را در پیش میگیرد و هر کس بخواهد راه
کفر را پیشه میکند. «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا؛
همانا او را به راه راست (در ابعاد زندگيش به
هدایت تکوینی و تشريعى) راهنمايى كرديم، خواه سپاسگزار باشد خواه ناسپاس.»
ایمان امری قلبی است که با
اشتیاق و میل همراه است.
اکراه، جایگاهی در ایمان قلبی و پایدار ندارد.
خداوند در قرآن میگوید: «ا فانت تکره الناس حتی یکونوا مؤمنین؛
آیا تو مردم را به
اجبار وا میداری تا
ایمان بیاورند؟!»
پدر و مادر گرامی نیز باید زمینههایی را فراهم کنند تا فرزندانشان با
انگیزه و علاقه قلبی به ایمان و نماز رو آورند.
زور و اجبار راه به جایی نمیبرد. شاید فرزندان از
ترس توبیخ و
سرزنش والدین یا بوسیله اجبار آنها؛ به نماز بایستند، اما این نوع تربیت ناپایدار خواهد بود. با گذشت
زمان و از بین رفتن زور و اجبار، دیگر نباید انتظار استمرار این رفتار را داشت. به همین سبب، انگیزه سازی از نکاتی است که والدین گرامی باید به آن عنایت ویژهای داشته باشند.
هرچند کودکان در سنین پایین تر، از اعمال خود انگیزهای جز جلب توجه اطرافیان ندارند؛ اما با
رشد کودک و بالا رفتن فهم او؛ لازم است ـ به همان
زبان کودکانه ـ از خداوند،
نعمتهای الهی،
شکرگزاری و
فلسفه نماز خواندن برایش سخن گفت. شاید تشویق در مراحل ابتدایی انگیزهای برای نماز خواندن فرزند شود اما با
رشد فکری او
کفایت نمیکند. علاوه بر این، تشویق تا حدی برای انگیزه سازی کاربرد دارد.
افراط در تشویق، سبب میشود کودک شرطی شده و در صورت نبودن آن، انگیزهای برای نماز خواندن نداشته باشد.
ایجاد انگیزه برای کودک در مرحله اول میتواند باتشویق و ترغیب، با
هدیه دادن،
مشارکت در برپایی نماز،
تمجید در مقابل دیگران و... باشد.
نماز در
آئین مبین
اسلام دارای اهمیت فوق العادهای است. نماز انسان را از پلیدیها دور میکند و راه
تکامل را برایش هموار میسازد. بخاطر جایگاه رفیعی که نماز دارد، در
سیره پیشوایان توصیه شده است تا فرزندانمان را از کودکی به نماز
امر کنید. نماز خوان کردن کودکان، یک فرایند تربیتی است که دقت زیادی را میطلبد. آموزش نماز باید همراه با
تشویق و
محبت باشد. با بالاتر رفتن سن کودک، پشتیبانی فکری او از لوازم تربیتی میباشد. او باید بداند، چرا نماز میخواند؟ این امر سبب میشود تا تربیت او پایدار باشد. ما برای نماز خوان کردن کودکان رعایت سه امر را پیشنهاد میکنیم:
۱-
آموزش زبانی و عملی نماز به کودک.
۲- آسان سازی نماز خواندن، با تکرار و به وسیله تشویق.
۳- پشتیبانی فکری در جهت تقویت خداباوری او.
۱. قران کریم.
۲. وسایل الشیعه شیخ حر عاملی محمد بن حسن موسسه ال البیت علیهمالسّلام قم چاپ اول ۱۴۰۹ ق.
۳. بحار الانوار مجلسی محمد باقر بن محمد تقی محقق/ مصحح جمعی از محققان دار احیاء التراث العربی بیروت چاپ دوم ۱۴۰۳ ق.
۴. الکافی کلینی محمد بن یعقوب بن اسحاق محقق/ مصحح غفاری علی اکبر و اخوندی محمد دار الکتب الاسلامیه تهران چاپ چهارم ۱۴۰۷ ق.
۵. تفسیر نور الثقلین عروسی حویزی عبد علی بن جمعه تحقیق سید هاشم رسولی محلات انتشارات اسماعیلیان قم چاپ چهارم ۱۴۱۵ ق.
۶. من لا یحضره الفقیه ابن بابویه محمد بن علی محقق/ مصحح غفاری علی اکبر دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم قم چاپ دوم ۱۴۱۳ ق.
۷. اعیان الشیعه سید محسن امین عاملی دار التعارف بیروت ۱۴۰۳ ق.
۸. کنز العمال فی سنن الاقوال والافعال علاء الدین علی بن حسام الدین المتقی الهندی البرهان فوری المحقق بکری حیانی - صفوه السقا موسسه الرساله بیروت الطبعه الخامسه ۱۴۰۱ه/۱۹۸۱م.
۹. نهج البلاغه شریف الرضی محمد بن حسین محقق/ مصحح للصبحی صالح هجرت قم چاپ اول ۱۴۱۴ ق.
۱۰. روضه الواعظین و بصیره المتعظین ط- القدیمه فتال نیشابوری محمد بن احمد انتشارات رضی ایران قم چاپ اول ۱۳۷۵ ش.
۱۱. تهذیب الاحکام طوسی محمد بن الحسن محقق/ مصحح خرسان حسن الموسوی دار الکتب الاسلامیه تهران چاپ چهارم ۱۴۰۷ ق.
۱۲. مکارم الاخلاق طبرسی حسن بن فضل شریف رضی قم چاپ چهارم ۱۴۱۲ ق/ ۱۳۷۰ ش.
۱۳. جامع احادیث الشیعه بروجردی اقا حسین جمعی از محققان انتشارات فرهنگ سبز تهران چاپ اول ۱۳۸۶ ش.
۱۴. رساله حقوق امام سجاد شرح وترجمه محمد سپهری انتشارات دارالعلم قم چاپ پنجم ۱۳۷۶ش.
۱۵. پرورش دینی کودک تاثیر پرورش در جذب کودکان به نماز کریما زهرا مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما قم۱۳۸۲ش.
پایگاه اطلاع رسانی دفتر ایتاللهالعظمی مکارم شیرازی، برگرفته از مقاله «آموزش نماز کودکان»، تاریخ بازیابی۹۵/۲/۲