• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زوجیّت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





زوجیّت به پیوند برآمده از عقد نکاح که بین زن و شوهر ایجاد می‌شود، گویند. از احکام آن به تفصیل در باب نکاح و به مناسبت در دیگر بابها همچون طهارت، صوم، حج، تجارت، هبه، طلاق، یمین، نذر، ارث و قضاء سخن گفته‌اند.

فهرست مندرجات

۱ - تعریف زوجیت
۲ - احکام و آثار
       ۲.۱ - حق استمتاع
       ۲.۲ - تمکین
       ۲.۳ - نفقه
       ۲.۴ - حق قَسْم و مجامعت
       ۲.۵ - حرمت خروج از منزل
       ۲.۶ - حرمت ازدواج بابرخی اشخاص
       ۲.۷ - توارث
              ۲.۷.۱ - توارث در ازدواج موقت
              ۲.۷.۲ - تفصیل ارث زوجه
              ۲.۷.۳ - گستره توارث زوج و زوجه
              ۲.۷.۴ - تفصیل در ارث زوجه از ترکه
       ۲.۸ - اولویت در تجهیز
۳ - دیگر آثار
       ۳.۱ - ربا گرفتن زن و شوهر از یکدیگر
       ۳.۲ - لزوم هبه هر یک از زن و شوهر
       ۳.۳ - شرط صحّت حج و روزه مستحب زوجه
       ۳.۴ - شرط صحّت قسم و نذر زوجه
۴ - اختلاف در زوجیّت
       ۴.۱ - خودداری منکر از قسم و قسم مدعی
۵ - زوال زوجیّت
       ۵.۱ - طلاق
       ۵.۲ - تملک و حصول ملکیت
       ۵.۳ - ارتداد یک یا هر دو زوج قبل از آمیزش
       ۵.۴ - فسخ ناشی از عیب
       ۵.۵ - لعان
       ۵.۶ - قذف زوجه کر و لال
       ۵.۷ - افضای زوجه نابالغ
       ۵.۸ - بذل یا پایان یافتن مدت
۶ - پانویس
۷ - منبع


زوجیّت عبارت است از علقه و رابطه همسری میان زن و شوهر که برآیند عقد نکاح؛ اعم از دائم و موقت است.


زوجیّت دارای احکام و آثار بسیاری است که مهم‌ترین آنها عبارت است از:

۲.۱ - حق استمتاع

زن و مرد با انجام پیوند ازدواج و انشاء عقد نکاح نسبت به یکدیگر حق و مسئولیتی متقابل پیدا می‌کنند که هر یک از آن‌ها متناسب با آفرینش و استعدادی که پروردگار متعال در وجود آنان به ودیعه نهاده است آن را به دوش گرفته و بدان وفا و قیام می‌کنند. ازجمله اساسی‌تری آن‌ها استمتاعات و کام‌جویی زن و مرد از همدیگر است، به همین‌روی محدودیت‌ها و قیود فراوان که برای روابط زن و مرد مطرح است در ارتباط میان زوجین به کنار رفته و در فتاوا آمده است:
برای هر یک از زوج و زوجه جایز است که به‌ظاهر و باطن بدن حتی به عورت یکدیگر نگاه کنند، و با هر عضو از اعضاء خویش، هر عضو از اعضاء آن دیگری را چه با تلذذ و چه بدون تلذذ مس و لمس نماید. و یا آمده است: مرد اجازه ندارد بدون اجازه همسرش، مقاربت با او را بیش از چهار ماه ترک کند حتی نسبت به همسر موقت بنا بر اقوا. هرچند وظایف و مسؤولیت‌های مشترک بین زوجین بسیار است لیکن گاه تکالیف بین آن‌ها مثل حق تمکین و حق نفقه متوجه و بر عهده یکی از آن‌هاست؛ پس اگر در گفتار و نوشتارها، مرد مستقیم و بیشتر از زن موضوع و مخاطب احکام و مسائل مربوط به زناشویی قرارگرفته و می‌گیرد به لحاظ توجه به شکل خلقت، شخصیت و جایگاه زن؛ و مسئولیت بیشتر مرد و تفاوت نقش مرد با نقش زن در رابطه دوسویه‌ی این‌چنینی است. نه نگرش یک‌سویه و جانب‌دارانه به سود مرد. هرچند که با صرف‌نظر از این امر مهم و واقع‌بینی نسبت به چگونگی نقش‌ و مسئولیت هر یک از زن و مرد، عدم توفیق و نارسایی برخی نگاه‌ها، قلم‌ها و بیان‌ها در دریافت و ارائه دقیق و جامع مطالب را نیز نمی‌توان انکار کرد و نادیده گرفت. به‌هرحال با عقد ازدواج، مرد، همچنین زن حق استمتاع از همسر خود پیدا می‌کند و می‌تواند از او هر گونه لذت جنسی- اعم از نگاه کردن، لمس، آمیزش و غیر آن- ببرد؛ از‌ این‌ رو، بر زن روا نیست بدون اجازه شوهر، خود را به کارهایی مشغول سازد که منافات با این حق داشته باشد.
و بر او واجب است از آنچه که موجب تنفر شوهر از وی می‌گردد، از قبیل خوردن سیر و پیاز و آلودگی بدن یا لباس به کثافتها پرهیز نماید.

۲.۲ - تمکین

بر زن واجب است نسبت به استمتاعات جنسی از شوهر خود تمکین کند و خویش را در اختیار او قرار دهد؛ مگر آنکه مانعی عقلی یا شرعی وجود داشته باشد. در صورتی که بدون عذر از تمکین سر باز زند، ناشزه به شمار رفته و نفقه‌اش بر شوهر واجب نخواهد بود.

۲.۳ - نفقه

با عقد ازدواج دائم و تمکین زوجه از زوج، نفقه زوجه در زمینه خوراک، پوشاک، مسکن و دیگر نیازمندیهای زندگی بر زوج واجب می‌شود.

۲.۴ - حق قَسْم و مجامعت

به قول مشهور در عقد دائم، زوجه از هر چهار شب، یک شب حق همخوابی با شوهرش را دارد. چنان که در هر چهار ماه یک بار حق آمیزش دارد.
ثبوت حق دوم در ازدواج موقت اختلافی است.

۲.۵ - حرمت خروج از منزل

در ازدواج دائم، زن نمی‌تواند بدون اجازه شوهر از منزل خارج شود؛
هر چند برخی حرمت خروج را به فرضی مقید کرده‌اند که با حق استمتاع زوج منافات داشته باشد؛ لیکن در غیر این صورت نیز بنابر احتیاط، اجازه شوهر را لازم دانسته‌اند.

۲.۶ - حرمت ازدواج بابرخی اشخاص

با عقد نکاح، پدر و پسر شوهر بر زن، و بنابر قول مشهور، مادر زن- حتی در صورت عدم آمیزش با زن- بر مرد برای همیشه حرام می‌شوند. و نیز ازدواج مرد با خواهر زن تا زمانی که از همسرش جدا نشده، و با دختر زن تا زمانی که از مادر او جدا نگشته، حرام می‌گردد. نسبت به دختر زن، چنانچه با مادر او آمیزش نکرده باشد پس از جدایی از مادر می‌تواند با دخترش ازدواج کند.
همچنین به سبب عقد نکاح، ازدواج با دختر خواهر زن و نیز دختر برادر زن، جز با رضایت زن حرام می‌شود.

۲.۷ - توارث

با عقد ازدواج دائم، زن و مرد از یکدیگر ارث می‌برند.

۲.۷.۱ - توارث در ازدواج موقت

بنابر قول مشهور، این حکم در ازدواج موقت ثابت نیست، مگر آنکه آن را شرط کنند که در این صورت، برخی، حکم به توارث کرده‌اند.

۲.۷.۲ - تفصیل ارث زوجه

زوجه در صورتی که از زوج فرزندی نداشته باشد یک چهارم و با داشتن فرزند، یک هشتم از ترکه شوهر ارث می‌برد و شوهر در صورتی که همسرش فرزند داشته باشد یک چهارم و با نداشتن فرزند نیمی از ترکه زن ارث می‌برد.

۲.۷.۳ - گستره توارث زوج و زوجه

بدون شک شوهر از تمامی اموال همسرش ارث می‌برد؛ چنان که در این مطلب نیز که زوجه اجمالًا از بعضی ترکه شوهر ارث نمی‌برد، اختلاف در خور توجهی نیست؛ هرچند از برخی قدما نقل شده که زوجه از تمامی اموال زوج ارث می‌برد؛ لیکن اجماع منعقد شده قبل و نیز پس از وی بر خلاف این قول است.

۲.۷.۴ - تفصیل در ارث زوجه از ترکه

در اینکه زوجه از چه بخشی از ترکه ارث نمی‌برد، دیدگاها مختلف است. به قول مشهور، زوجه از عین و قیمت زمین مطلقا ارث نمی‌برد؛ خواه زمین خالی باشد یا دارای زراعت، درخت، ساختمان و مانند آن؛ چنان که از عین ساختمان و ابزار و مصالح به کار رفته در آن ارث نمی‌برد؛ لیکن از قیمت آنها ارث می‌برد.
برخی گفته‌اند: زوجه تنها از زمینی که ساختمان در آن بنا شده ارث نمی‌برد، لیکن از زمین باغ و کشاورزی ارث می‌برد؛ چنان که از قیمت ساختمان و ابزار و مصالح به کار رفته در آن ارث می‌برد.
برخی دیگر گفته‌اند: زوجه تنها از عین زمین ارث نمی‌برد؛ اما از قیمت آن همچون قیمت ساختمان و ابزار و مصالح به کار رفته در آن ارث می‌برد.
[۲۱] غایة المرام ج۴، ص۱۸۲-۱۸۳.

اختلاف مطرح دیگر در مسئله این است که آیا حکم یاد شده (ارث نبردن از بعض ترکه) اختصاص به زنی دارد که از شوهرش فرزند ندارد و در نتیجه زن فرزند دار از تمامی ترکه شوهر ارث می‌برد و یا شامل زن فرزنددار از شوهر نیز می‌شود؟ قول نخست به مشهور، بویژه متأخران نسبت داده شده است؛
[۲۳] مسالک الافهام ج۱۲، ص۱۹۰-۱۹۱.

هر چند برخی شهرت را ثابت ندانسته‌اند.

۲.۸ - اولویت در تجهیز

زوج نسبت به تجهیز زوجه پس از وفات او، از قبیل غسل دادن، کفن کردن، نماز گزاردن و به خاک سپردن، بر سایر خویشاوندان زن اولویت دارد.


آثار دیگری نیز بر زوجیت بار می‌شود.

۳.۱ - ربا گرفتن زن و شوهر از یکدیگر

ربا گرفتن زن و شوهر از یکدیگر حتی- بنابر قول اکثر، بلکه مشهور- در ازدواج موقت جایز است.
[۲۷] العروة الوثقی‌ (تکملة) ج۲، ص۴۵-۴۷.


۳.۲ - لزوم هبه هر یک از زن و شوهر

بنابر قول برخی، هبه هر یک از زن و شوهر به دیگری لازم است و رجوع هبه کننده و بازپس گرفتن هبه جایز نیست.

۳.۳ - شرط صحّت حج و روزه مستحب زوجه

صحّت حج مستحب زوجه
و به قول برخی، روزه مستحب
او منوط به اذن زوج است.

۳.۴ - شرط صحّت قسم و نذر زوجه

چنان که قسم و نذر وی نیز مشروط به اذن زوج است؛ لیکن در اینکه مراد از مشروط بودن آن دو به اذن زوج، بطلان آن دو بدون اذن است یا سلطنت زوج بر ابقا یا برهم زدن قسم و نذر، اختلاف است.


با ادعای زوجیّت از سوی یکی از مرد و زن و تصدیق آن توسط دیگری، بر حسب ظاهر شرع، حکم به ثبوت آن میان آن دو شده، همه آثار زوجیّت بر آن مترتب می‌گردد؛ لیکن اگر یکی مدعی و دیگری منکر باشد، قواعد باب دعوا جریان می‌یابد؛ بدین معنا که اگر مدعی، بیّنه اقامه کند، ادعایش پذیرفته، حکم به ثبوت زوجیّت می‌شود و با نبود بیّنه، منکر باید بر نفی زوجیّت سوگند بخورد و یا در صورت خود داری از آن، قسم را به مدعی بر گرداند. با سوگند خوردن منکر، حکم به عدم زوجیّت می‌شود؛ لیکن مدعی مأخوذ به اقرارش می‌گردد که نتیجه آن ترتب آثار زوجیت بر او نسبت به منکر است. بنابر این، چنانچه مدعی مرد باشد نمی‌تواند با مادر آن زن و در صورت آمیزش با وی با دختر او ازدواج کند؛ چنان که نمی‌تواند با دختر خواهر و دختر برادر آن زن جز با رضایت وی و نیز با خواهر زن ازدواج نماید. البته نفقه آن زن به سبب نشوز بر او واجب نخواهد بود. و اگر مدعی زن باشد، ازدواج او با مردی دیگر جز در صورت طلاق، جایز نیست.

۴.۱ - خودداری منکر از قسم و قسم مدعی

اگر مدعی پس از خودداری منکر از سوگند خوردن و برگرداندن قسم به وی، سوگند یاد کند، حکم به زوجیّت می‌شود و منکر باید در ظاهر ملتزم به آثار زوجیّت باشد؛ لیکن از آنجا که قضاوت، واقع را تغییر نمی‌دهد، بر هر دو واجب است در صورت علم به واقع، براساس آن عمل کنند و چنانچه ادعا و انکار آنان مستند به اماره ظنی، همچون خبر ثقه باشد، به تصریح برخی حکم حاکم مقدم بر اماره است و هر دو موظف‌اند مطابق آن عمل کنند.


زوجیّت با پیدایی اسباب زیر زوال می‌یابد.

۵.۱ - طلاق

طلاق در عقد ازدواج دائم.

۵.۲ - تملک و حصول ملکیت

تملّک در جایی که یکی از دو زوج با خریدن، هبه و مانند آن، مالک دیگری گردد. به محض حصول ملکیت، زوجیّت باطل می‌شود.

۵.۳ - ارتداد یک یا هر دو زوج قبل از آمیزش

اما چنانچه ارتداد بعد از آمیزش باشد، بطلان علقه زوجیت منوط به انقضای عدّه و توبه نکردن مرتد قبل از پایان یافتن زمان عدّه است. البته اگر زوج مرتد گردد و ارتدادش نیز فطری باشد، به مجرد ارتداد، زوجیت باطل می‌شود.

۵.۴ - فسخ ناشی از عیب

چنانچه بعد از عقد نکاح دائم معلوم شود مرد یا زن، قبل از عقد دارای عیب موجب فسخ نکاح بوده است، طرف دیگر می‌تواند به موجب آن، عقد را ابطال (فسخ‌) نماید.
همچنین است جایی که یکی از دو زوج با تدلیس خود را خلاف آنچه هست نشان دهد.

۵.۵ - لعان

لعان.

۵.۶ - قذف زوجه کر و لال

قذف زوجه کر و لال.

۵.۷ - افضای زوجه نابالغ

افضای زوجه نابالغ (قبل از نه سالگی) بنابر قول برخی.
[۴۳] ایضاح الفوائد ج۳، ص۷۷-۷۸.


۵.۸ - بذل یا پایان یافتن مدت

در ازدواج موقّت، علقه زوجیّت با بذل باقی مانده مدّت عقد از سوی زوج به زوجه یا پایان یافتن آن، زوال می‌یابد.


۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۲۵، کتاب النکاح، فصل:فی القسم و النشوز و الشقاق.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۲۶۱، کتاب النکاح، آداب العقد و النکاح، مساالة ۱۵.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۲۶۰، کتاب النکاح، آداب العقد و النکاح، مساالة ۱۳.    
۴. جواهرالکلام ج۳۱، ص۱۸۳.    
۵. جواهرالکلام ج۳۱، ص۱۴۸.    
۶. جواهرالکلام ج۳۱، ص۱۴۸.    
۷. جواهرالکلام ج۳۱، ص۳۰۳.    
۸. جواهرالکلام ج۳۱، ص۱۴۸.    
۹. جواهرالکلام ج۳۱، ص۱۵۰.    
۱۰. جواهرالکلام ج۳۱، ص۱۵۶.    
۱۱. جواهرالکلام ج۲۹، ص۱۱۵-۱۱۷.    
۱۲. تحریر الوسیلة ج۲، ص۳۰۳.    
۱۳. منهاج الصالحین (خوئی) ج۲، ص۲۸۹.    
۱۴. جواهر الکلام ج۲۹، ص۳۴۹-۳۵۳.    
۱۵. جواهر الکلام ج۲۹، ص۳۵۶.    
۱۶. جواهر الکلام ج۲۹، ص۳۵۷.    
۱۷. جواهر الکلام ج۳۰، ص۱۹۰-۱۹۳.    
۱۸. جواهر الکلام ج۳۹، ص۹۲.    
۱۹. جواهر الکلام ج۳۹، ص۱۹۸.    
۲۰. جواهر الکلام ج۳۹، ص۲۰۷.    
۲۱. غایة المرام ج۴، ص۱۸۲-۱۸۳.
۲۲. جواهر الکلام ج۳۹، ص۲۱۲-۲۱۵.    
۲۳. مسالک الافهام ج۱۲، ص۱۹۰-۱۹۱.
۲۴. جواهر الکلام ج۳۹، ص۲۱۱.    
۲۵. جواهر الکلام ج۴، ص۴۷.    
۲۶. جواهر الکلام ج۲۳، ص۳۸۱-۳۸۲.    
۲۷. العروة الوثقی‌ (تکملة) ج۲، ص۴۵-۴۷.
۲۸. جواهر الکلام ج۲۸، ص۱۹۲.    
۲۹. جواهر الکلام ج۱۷، ص۳۳۲.    
۳۰. العروة الوثقی‌ ج۳، ص۶۶۳.    
۳۱. جواهر الکلام ج۳۵، ص۲۶۰-۲۶۲.    
۳۲. جواهر الکلام ج۳۵، ص۳۵۸.    
۳۳. العروة الوثقی‌ ج۵، ص۶۱۰-۶۱۲.    
۳۴. مستمسک العروة ج۱۴، ص۴۰۸-۴۱۱.    
۳۵. جواهر الکلام ج۳۲، ص۲.    
۳۶. الوثقی‌ (تکملة) ج۲، ص۱۱۴.    
۳۷. جواهر الکلام ج۲۴، ص۱۴۷.    
۳۸. جواهر الکلام ج۳۰، ص۴۷.    
۳۹. کتاب النکاح (شیخ انصاری)، ص۴۳۳-۴۳۷.    
۴۰. کتاب النکاح (شیخ انصاری)، ص۴۵۳.    
۴۱. جواهر الکلام ج۳۰، ص۲۴.    
۴۲. جواهر الکلام ج۳۰، ص۲۵.    
۴۳. ایضاح الفوائد ج۳، ص۷۷-۷۸.
۴۴. جواهر الکلام ج۳۰، ص۱۸۸.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص۳۱۱-۳۱۵.    
• ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی






جعبه ابزار