بکم (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بُکْم (به ضم باء و سکون کاف) از
واژگان قرآن کریم، به معنای لالی مادرزادی است.
بُکْم به معنای لالی مادرزادی است. اَبْکَم به معنی لال مادرزاد است چنانکه
طبرسی و
راغب و
ابن اثیر در
نهایه، تصریح کردهاند
و جمع آن بکم است.
(اَحَدُهُما اَبْکَمُ لا یَقْدِرُ عَلی شَیْءٍ) (يكى از آن دو، گنگ مادر زاد است؛ و قادر بر هيچ كارى نيست!)
یکی از آن دو لال است و بر چیزی قادر نیست، و مثل
(صُمٌ بُکْمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُونَ) «کرند، لالند، کوراند پس بر نمیگردند.»
راغب میگوید: ابکم کسی است که لال بدنیا آید و
اخرس مطلق لال است خواه از مادر زائیده شود و خواه بعدا لال گردد پس میان آن دو
عموم و خصوص مطلق هست. هر ابکم اخرس است و بعضی ابکم اخرس نیست.
مراد از صمّ و بکم در آیه فوق و نظائر آن کسانیاند که به حرف حق گوش نمیدهند و به آن اقرار نمیکنند. در چهار آیه، کلمه صمّ قبل از «بکم» آمده و در
آیه ۹۷ اسراء «بکم» از «صمّ» جلوتر آمده است وانگهی بنا بر تصریح طبرسی: اَصَمّ کسی است که کر متولّد شده باشد.
علی هذا نمیتوان گفت علّت جلو افتادن «صمّ» آن است که انسان اوّل کر و بعد لال میشود.
زیرا این در صورتی است که لالی و کری از عوارض بعدی باشد. ولی بعید نیست که بگوئیم: قاعده چون گوش نشنود زبان قادر به تکلّم نخواهد بود، لذا در چهار آیه که راجع به دنیا است «صمّ» بدین اعتبار از «بکم» جلو افتاده است و در آیه
اسراء که آمده
(وَ نَحْشُرُهُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ عَلی وُجُوهِهِمْ عُمْیاً وَ بُکْماً وَ صُمًّا) (و
روز قیامت، آنها را بر صورتهايشان محشور مىكنيم، در حالى كه نابينا و گنگ و كرند.)
شاید بدین جهت است که شخص گرفتار اوّل بلا را میبیند، بعد اظهار میدارد، بعد به کلام دادرس گوش میدهد و آنها از هر سه محروماند چون در
دنیا نیز آیات حق را نمیدیدند، و به حرف حق اعتراف نمیکردند و گوش نمیدادند و اللَّه العالم.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «بکم»، ج۱، ص۲۲۰.