• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تمکین (فقه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





سلطه و اختیار دادن به دیگری را تمکین گویند و از عنوان تمکین در باب نکاح بحث شده و به مناسبت در بابهای طهارت، صلات و تجارت نیز مطرح شده است.



مراد این است که زن جهت استمتاع، خود را در اختیار شوهر قرار دهد و استمتاع شوهر از خود را ـ جز در موارد وجود مانع عقلی یا شرعی ـ محدود به زمان یا مکان و یا کیفیت خاصّی نکند.


تمکین از حقوق واجب شوهر بر زن است و در صورت خودداری زن از آن بدون عذر، نفقه او به سبب تحقق نشوز بر شوهر واجب نخواهد بود.
البتّه در فقه، این بحث مطرح است که آیا نفقه زوجه به صرف عقد دائم بر زوج واجب می‌شود یا منوط به تمکین وی پس از عقد است؟ مشهور، قول دوم است.
برخی قول اوّل را برگزیده و افزوده‌اند تنها با ظهور نشوز، نفقه از عهده شوهر ساقط می‌شود؛ بنابر این در فرض عدم تحقق نشوز با عدم تمکین، تأمین نفقه بر شوهر واجب خواهد بود، هرچند ـ به عللی مانند درخواست نکردن شوهر ـ تمکین حاصل نشده باشد.
امام خمینی در تحریرالوسیله می‌نویسد: «زن بر عهده شوهر نفقه هر روز را - از طعام و خورش و غیر این‌ها از آنچه که صرف می‌شود و عین آن باقی نمی‌ماند - در صبح همان روز به طور ملک متزلزل مالک می‌شود و (مالکیت قطعی آن) به حصول تمکین‌ کامل زن از او ارتباط دارد وگرنه به مقدار تمکین‌ می‌باشد و بقیه را برمی‌گرداند. پس زن می‌تواند در صورت تمکین‌ کردن، آن را مطالبه کند، پس اگر شوهر زن را با اینکه تمکین‌ نموده از نفقه منع کند و روز بگذرد در ذمه‌اش مستقر می‌شود و دین بر او می‌گردد. و همچنین در استقرار آن با گذشتن چند روز این شرط هست، پس به مقدار تمکین‌، نفقه آن مدت بر ذمه شوهر مستقر می‌شود؛ چه زن آن را مطالبه کرده باشد یا از آن ساکت باشد و چه حاکم مقدار نفقه را معین کرده و به آن حکم کرده باشد یا نه و چه مرد دارای مال و ثروت باشد و چه نباشد. و درصورتی‌که دستش خالی باشد تا توانگر شدن به او مهلت داده می‌شود. و حق مطالبه نفقه روزهای آینده را (که هنوز نیامده) ندارد.»


زن، پس از عقد و پیش از دریافت مهر می‌تواند از تمکین خودداری کند، به شرط آنکه مهرش نقد و امتناع، قبل از آمیزش باشد.
امام خمینی در تحریرالوسیله می‌نویسد: «زن می‌تواند که خود را تمکین‌ و تسلیم نکند تا آنکه مهریه‌اش که حالّ شده است را بگیرد؛ چه زوج دستش باز و دارای ثروت باشد یا دستش بسته و خالی از مال باشد. البته زن در جایی که همه مهر یا بعضی از آن مدت‌دار است و قسمت حالّ آن را گرفته است، حق خودداری از تمکین‌ را ندارد.»
برخی، توانایی شوهر در پرداخت مهر را نیز بر شرایط یادشده افزوده و گفته‌اند: اگر شوهر قدرت پرداخت مهر را نداشته باشد، زن حقّ امتناع از تمکین ندارد.
بر اصل حکم، ادعای اجماع شده است؛ لیکن برخی آن را نپذیرفته و گفته‌اند: هر یک از زن و شوهر مکلّف به وظیفه خویش است؛ زن به تمکین و مرد به پرداخت مهر و هیچ‌کدام بر دیگری توقّف ندارد و هرکدام به وظیفه خود عمل نکند، مرتکب معصیت شده است.


در ازدواج موقّت، استقرار همه مهر، متوقّف بر تمکین زن در تمامی مدّت تعیین شده در عقد است.
امام خمینی در این باره می‌نویسد: زنی که به عقد تمتع درآمده، مهر را با عقد مالک می‌شود؛ پس بر شوهر لازم است که مهر را بعد از عقد - درصورتی‌که آن را مطالبه نماید - به او بدهد؛ اگرچه استقرار تام آن بستگی به دخول (اگر زن شرط عدم دخول نکرده باشد) و وفای زن به تمکین در تمام مدت دارد، پس اگر مرد مدت متعه را به زن ببخشد، درصورتی‌که قبل از دخول باشد نصف مهر بر مرد لازم می‌شود و اگر بعد از دخول باشد همه آن بر او لازم است؛ اگرچه از مدت متعه ساعتی بگذرد و چند ماه یا چند سال از مدت باقی بماند، پس مهر بر آنچه که از مدت گذشته و آنچه که باقی مانده است، تقسیم نمی‌شود. البته اگر مدت را نبخشد و زن هم وفای به آن مدت ننماید و به او تمام مدت را تمکین نکند، می‌تواند مهر او را به نسبت آن قرار بدهد، اگر نصف است نصف و اگر ثلث است ثلث و به همین منوال، به‌غیراز ایام حیض، پس برای ایام حیض چیزی از مهر کم نمی‌شود. و در الحاق سایر عذرها مانند بیماری سخت و مانند آن به ایام حیض یا عدم آن دو وجه، بلکه دو قول است و احتیاط با مصالحه کردن ترک نشود. و «اگر عقد واقع شود و با تمکین کردن زن، به او دخول ننماید تا اینکه مدت آن منقضی شود تمام مهر بر مرد استقرار پیدا می‌کند.»


در موارد حرمت آمیزش یا حرمت مطلق استمتاع تمکین نیز بر زن حرام است.


تمکین کودک و دیوانه نسبت به پوشیدن حریر بنابر مشهور بر [[|ولیّ]] آنان حرام نیست؛ هرچند کراهت دارد.
آیا بر ولیّ یا غیر ولیّ کودک، تمکین او نسبت به لمس خطوط قرآن حرام است یا جایز؟ برخی به حرمت و برخی دیگر به جواز آن قائل شده‌اند.
تمکین کودکان، دیوانگان و بردگان نسبت به ایستادن در صف اوّل نماز جماعت کراهت دارد.
[۱۸] کشف الغطاء، ج۳، ص۳۲۹.

تمکین کافران حتی اهل کتاب نسبت به دخول در مسجد، حرام است.
تمکین یهود و نصارا نسبت به دسترسی به قرآن جز به منظور ارشاد و هدایت ایشان جایز نیست.
کسی که زن کافر ذمّی را از ناچاری به دایگی کودک خویش برگزیده، کراهت دارد او را نسبت به بردن کودک به منزلش تمکین دهد.


۱. جواهر الکلام، ج۳۱، ص۳۰۳.    
۲. الحدائق الناضرة، ج۲۵، ص۹۹.    
۳. جواهر الکلام، ج۳۱، ص۳۰۴-۳۰۳.    
۴. الحدائق الناضرة، ج۲۵، ص۱۰۲-۹۸.    
۵. فقه الصادق، ج۲۲، ص۳۲۷-۳۲۴.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۴۱، کتاب النکاح، فصل فی النفقات، مسالة۱۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۷. جواهر الکلام، ج۳۱، ص۴۱.    
۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۲۲، کتاب النکاح، فصل فی المهر، مسالة۱۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۹. کتاب السرائر، ج۲، ص۵۹۲-۵۹۱.    
۱۰. الحدائق الناضرة، ج۲۴، ص۴۶۲-۴۶۰.    
۱۱. جواهر الکلام، ج۳۰، ص۱۶۷.    
۱۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۱، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسالة۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۱، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسالة۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۴. جواهرالکلام، ج۸، ص۱۲۲.    
۱۵. الحدائق الناضرة، ج۷، ص۱۰۰.    
۱۶. جواهر الکلام، ج۲، ص۳۱۶.    
۱۷. جواهر الکلام، ج۱۳، ص۲۶۶.    
۱۸. کشف الغطاء، ج۳، ص۳۲۹.
۱۹. الحدائق الناضرة، ج،۷ ص۲۷۹.    
۲۰. منهاج الصالحین(خوئی)، ج۲، ص۶.    
۲۱. المختصرالنافع، ص۱۷۵.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۲، ص۶۳۳.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار