• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کراهت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منبع: کراهت


کراهت به معنای یکی از احکام پنج‌گانه تکلیفی است.
از آن در اصول فقه و نیز در فقه، باب طهارت به مناسبت سخن گفته‌اند.



کراهت از احکام شرعی تکلیفی غیرالزامی و عبارت است از بازداشتن شارع مکلف را از انجام دادن کاری با رخصت ارتکاب آن به چنین عملی در اصطلاح مکروه گفته می‌شود. از این‌گونه نهی به نهی تنزیهی نیز تعبیر کرده‌اند. کراهت به معنای یاد شده اصطلاحی نزد فقها است، لیکن در روایات کراهت به معنای اعم از حرمت و کراهت اصطلاحی بسیار به کار رفته است، بلکه برخی گفته‌اند کراهت در روایات به معنای حرام و مبغوض بودن است مگر آنکه دلیل و قرینه‌ای بر خلاف آن وجود داشته باشد.
[۶] خوئی، سیدابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۴، ص۳۱۹.



صیغه نهی با وجود قرینه بر رخصتِ ارتکاب آنچه از آن نهی شده است، دلالت بر کراهت دارد.
نهی عبارت است از طلب عالی (مولا) از دانی (بنده) ترک فعلی را و به تعبیری دیگر، زجر و منع عالی، دانی را از فعل، که لازمه آن طلب ترک فعل است.


آیا ترک عملی که مستحب است، کراهت دارد یا نه؟ مسئله محل اختلاف است. برخی آن را مکروه دانسته‌اند. در مقابل، بسیاری ترک مستحب را مکروه ندانسته‌اند.


بنابر قول منسوب به مشهور، در ادله سنن، اعم از احکام استحبابی و کراهتی بنابر تسامح است، بدین معنا که به دلیل دلالت کننده بر استحباب یا کراهت عملی، استناد و عمل می‌شود، هرچند آن دلیل از نظر سند، ضعیف و نامعتبر باشد.


کراهت به لحاظ شدت و ضعف مراتبی دارد، از این‌رو، در مواردی از آن به کراهت شدید تعبیر شده است مانند نزدیکی کردن در دبر زوجه به ویژه در صورت ناخشنودی او یا در حال حیض.


کراهت در مواردی به عبادات تعلق گرفته است مانند کراهت نماز گزاردن در حمام یا روزه غیر واجب در سفر بنابر قول برخی.


در اینجا اشکالی مطرح است و آن اینکه در عبادت قصد قربت معتبر است و بدون آن عبادت محقق نمی‌شود. از سوی دیگر قصد قربت در عملی تحقق می‌یابد که آن عمل موجب قرب به خداوند گردد و عمل مکروه عملی است که خداوند از آن نهی کرده و عملی که از آن نهی شده است، سبب قرب به خدا نمی‌شود، بلکه موجب دوری از خدا خواهد شد. بنابراین، قصد قربت به عملی که موجب دوری از خدا می‌شود بی معنا و نامعقول است.
در حل این اشکال، نظریه‌های متفاوتی بیان شده است. جمعی گفته‌اند: کراهت در عبادت به معنای مصطلح آن نیست، بلکه به معنای کمتر بودن ثواب آن عبادت نسبت به فردی دیگر از همان عبادت است که مشتمل بر عملی که سبب کم شدن ثواب می‌شود نیست، مانند نماز خواندن در حمام کـه نسبت به نماز خواندن در غیر حمام مثلا در خانه از ثواب کمتری برخوردار است.
دیدگاه دیگر آن است که کراهت در عبادت به معنای اصطلاحی می‌باشد، لیکن در تصحیح عبادت گفته‌اند: کراهت به امری خارج از عبادت تعلق گرفته است. بنابراین متعلق کراهت خود عبادت نیست تا به جا آوردن آن مبغوض شارع باشد و موجب دوری از او گردد. به عنوان مثال کراهت نماز در لباس سیاه به کراهت پوشیدن لباس سیاه در نماز بر می‌گردد، نه به خود نماز یا کراهت وضو با آب گرم شده به وسیله خورشید به کراهت اتخاذ چنین آبی برای وضو و اختیار آن بر آبی دیگر، بر می‌گردد، نه به خود و وضو.
به بیانی دیگر، کراهت در عبادت غالبا ناشی از خصوصیتی است که عبادت مقرون به آن می‌شود. بنابراین، ذات عبادت مکروه نیست، بلکه آن خصوصیت، مکروه به معنای مصطلح است به عنوان مثال، نماز در حمام مکروه است عقل آن را بر حسب حکم شرع به دو چیز تحلیل می‌کند: یکی ذات نماز که محبوب است و دیگری خصوصیت آن از جهت واقع ساختن نماز مقرون بــه آن در حمام که این خصوصیت مکروه است، نه خود نماز و نماز به سبب اقتران به آن خصوصیت، مکروه، و از کمالش کاسته می‌شود بنابراین، معنای سخن کسانی که کراهت در عبادت را به معنای کمتر بودن ثواب گرفته‌اند این است که عبادت مکروه نیست، مگر به معنای مجازی آن که همان کمتر بودن ثواب است و مقصود از کمتر بودن ثواب کمتر بودن ثواب عبادت بـا عـارض شدن خصوصیتی مکروه بر عبادت است که با عدم عروض آن از کمال آن بر حسب ذاتش چیزی کاسته نمیشد.
[۱۹] حسینی، سیدمحمدباقر، اثنی عشر رسالة، ص۶۰-۶۶.



۱. حکیم، سیدمحمدتقی، الاصول العامة، ص۶۵.    
۲. اردبیلی، احمد، مجمع الفائدة، ج۱۱، ص۱۲.    
۳. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۱۹، ص۲۴۵-۲۴۶.    
۴. نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۲۲، ص۴۰۹.    
۵. خوئی، سیدابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۴، ص۲۷۹.    
۶. خوئی، سیدابوالقاسم، موسوعة الخوئی، ج۴، ص۳۱۹.
۷. حکیم، سیدمحمدتقی، الاصول العامة، ص۶۵.    
۸. مظفر، محمدرضا، اصول الفقه، ج۱، ص۹۵.    
۹. حلی، جعفر بن حسن، المعتبر، ج۲، ص۲۵۷.    
۱۰. طباطبائی، سیدعلی، ریاض المسائل، ج۱، ص۱۷۰.    
۱۱. طباطبائی، سیدعلی، ریاض المسائل، ج۲، ص۲۰۴.    
۱۲. نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۱۳، ص۲۶۶.    
۱۳. جزائری، سیدمحمدجعفر، منتهی الدرایة، ج۵، ص۵۳۲.    
۱۴. تبریزی، موسی، اوثق الوسائل، ص۳۰۴.    
۱۵. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۲، ص۴۱۷-۴۱۸.    
۱۶. قمی، ابوالقاسم، غنائم الایام، ج۶، ص۵۱.    
۱۷. شیخ بهائی، الحاشیة علی کتاب من لا یحضره الفقیه، ص۶۵-۶۶.    
۱۸. وحید بهبهانی، محمدباقر، الرسائل الفقهیة، ص۱۵۳-۱۵۴.    
۱۹. حسینی، سیدمحمدباقر، اثنی عشر رسالة، ص۶۰-۶۶.



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (علیهم‌السلام)، ج۷، ص۸۷.


رده‌های این صفحه : اصول فقه | طهارت




جعبه ابزار