[۵]هنر قلم، تحول و تنوع در خوشنویسی اسلامی، گردآوری ناصر خلیلی و نبیل ف. صفوت، سرویراستار انگلیسی، جولیان رابی، مترجم فارسی، پیام بهتاش، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۷۹ش، ص۳۸ـ۴۱.
[۱۶]هنر قلم، تحول و تنوع در خوشنویسی اسلامی، گردآوری ناصر خلیلی و نبیل ف. صفوت، سرویراستار انگلیسی، جولیان رابی، مترجم فارسی، پیام بهتاش، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۷۹ش، ص۴۸.
وی بیش از چهارصد حلیه نوشته که بسیاری از آنها موجود است.
[۱۷]Muhittin Serin، Hat sanati ve meshur hattatlar، Istanbul ۲۰۰۳، ص۱۲۷.
ظاهراً حافظ عثمان در ابتدا حلیهها را فقط به خط نسخ و در اندازهای مینوشت که بتوان در جیب گذاشت. نخستین نمونه حلیه به ابعاد ۱۴ × ۲۲ سانتیمتر در چهار ستون در سطور افقی به خط نسخ با ترجمه ترکی به همان خط اما بسیار نازکتر نوشته شده است، به گونهای که ترجمه ترکی هر عبارت در سطرمورب با اصل افقی آن به شکل مثلث میآمد. پس از آن، حافظ عثمان متنعربی روایتی از حضرت علی علیهالسلام را درباره ویژگیهای جسمانی پیامبر کتابت کرد.
او حلیههایش را در کیفی از گردن میآویخت و هنگامی که در اثنای ذکر به حال وجد میرسید، نوشتهها از گردنش میافتاد و علاقهمندان آنها را برمیداشتند. گفته شده که نوشتن حلیه و طرح آن را پیامبر در عالم معنا به او امر کرده است.
شمشه بیشترین بخش متن اصلی حلیه را تشکیل میدهد و به خط ثلث نوشته میشود. این قسمت اغلب به شکل دایره است، اما نمونههایبیضی و مربع شکل آن نیز موجود است.
در حلیههایی که قسمت شمسه آنها دایرهای شکل است، اغلب هلال باریک و زراندودی در قسمت پایین دایره طراحی میشود که دو سر آن به طرف بالا کشیده شده است که آن را تشبیهپیامبر به خورشید و ماه دانستهاند.
در چهار گوشه قسمت شمسه چهار قسمت دایرهای یا بیضی یا دندانموشی طراحی شده است که در آنها نام چهار خلیفه اول نوشته میشود. در مواردی نیز چهار نام رسول الله، یعنی احمد و محمود و حامد و حمید، یا نام «عَشَره مبشَّره» (ده صحابی که بهشت بدانان وعده داده شده است) و ده معجزه پیامبر نوشته میشود.
[۲۶]هنر قلم، تحول و تنوع در خوشنویسی اسلامی، گردآوری ناصر خلیلی و نبیل ف. صفوت، سرویراستار انگلیسی، جولیان رابی، مترجم فارسی، پیام بهتاش، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۷۹ش، ص۴۸ـ۴۹.
حلیهنویسی بعدها بسته به قابلیتهایهنرمندان تغییراتی یافت. با افزایشتولیدکاغذ در ابعاد بزرگ، حلیهها نیز در ابعاد بزرگتر نوشته شد و به جای چوب، که بید آن را میخورد، روی مقوا چسبانده شد و بدین سبب آسیب کمتری دید.
. در حلیهها گاه جملات ترکی و فارسی نیز به متن عربی افزوده میشد. متون حلیه برای تذهیب کاران نیز صحنه نمایش هنرشان بود. نگارگران نیز گاه نگارههایمکه و مدینه را در آنها رسم میکردند.
[۳۰]Hasan Ozonder، Ansiklopedik hat، tezhip sanatlari deyim ve terimleri sozlugu، Konya ۲۰۰۳، ص۷۳.
[۳۱]هنر قلم، تحول و تنوع در خوشنویسی اسلامی، گردآوری ناصر خلیلی و نبیل ف. صفوت، سرویراستار انگلیسی، جولیان رابی، مترجم فارسی، پیام بهتاش، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۷۹ش، تصاویر۲۸-۳۸.
حلیهنویسی مناسبتی با اجازهنامهها (رجوع کنید به اجازه) نیز داشت، چنان که خطاط با نوشتن حلیه از استادشاجازهنامه دریافت میکرد
[۳۲]Mahmud Bedreddin Yazir، Medeniyet aleminde yazi ve Islam medeniyetinde kalem guzeli، ed. Ugur Derman، Ankara ۱۹۷۲-۱۹۷۴، ج۱، ص۱۵۲.
[۳۳]Muhittin Serin، Hat sanati ve meshur hattatlar، Istanbul ۲۰۰۳، ص۳۵۴.
[۳۴]هنر قلم، تحول و تنوع در خوشنویسی اسلامی، گردآوری ناصر خلیلی و نبیل ف. صفوت، سرویراستار انگلیسی، جولیان رابی، مترجم فارسی، پیام بهتاش، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۷۹ش، ص۴۰ـ۴۱.
الواح حلیه پس از قرن سیزدهم/ نوزدهم با طرحهای غربی تزیین شدند
[۳۷]هنر قلم، تحول و تنوع در خوشنویسی اسلامی، گردآوری ناصر خلیلی و نبیل ف. صفوت، سرویراستار انگلیسی، جولیان رابی، مترجم فارسی، پیام بهتاش، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۷۹ش، ص۵۰.
، اما از ۱۳۱۹ش/۱۹۴۰ به بعد دوباره همان شیوه تزیین سنّتی معمول شد. حلیهها جز به صورت الواح برای آویختن، بر روی سنگهایگرانبها و نیمه گرانبها نظیرکوارتز زرد نیز نوشته میشد که برای دفع شر بود و کاربردی طلسم گونه داشت
[۳۸]هنر قلم، تحول و تنوع در خوشنویسی اسلامی، گردآوری ناصر خلیلی و نبیل ف. صفوت، سرویراستار انگلیسی، جولیان رابی، مترجم فارسی، پیام بهتاش، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۷۹ش، ص۵۰.
[۴۰]هنر قلم، تحول و تنوع در خوشنویسی اسلامی، گردآوری ناصر خلیلی و نبیل ف. صفوت، سرویراستار انگلیسی، جولیان رابی، مترجم فارسی، پیام بهتاش، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۷۹ش، ص۴۸، ۴۹.
↑ هنر قلم، تحول و تنوع در خوشنویسی اسلامی، گردآوری ناصر خلیلی و نبیل ف. صفوت، سرویراستار انگلیسی، جولیان رابی، مترجم فارسی، پیام بهتاش، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۷۹ش، ص۳۸ـ۴۱.
↑ Murat Belge، Osmanli'da kurumlar ve kultur، Istanbul ۲۰۰۵، ص۴۲۳.
۱۳.
↑ Mehmet Zeki Pakalin، Osmanli tarih deyimleri ve terimleri sozlugu، Istanbul ۱۹۷۱-۱۹۷۲، ذیل "Hilye".
۱۴.
↑ Muhittin Serin، Hat sanati ve meshur hattatlar، Istanbul ۲۰۰۳، ص۱۲۷.
۱۵.
↑ ژاک داماز، هنر خطاطی در ترکیه از قرن دوازدهم، ترجمه صادقیوند و بهروز گلپایگانی، تهران۱۳۶۰ش، ص۹. آصلانآبا، ص۳۱۰.
۱۶.
↑ هنر قلم، تحول و تنوع در خوشنویسی اسلامی، گردآوری ناصر خلیلی و نبیل ف. صفوت، سرویراستار انگلیسی، جولیان رابی، مترجم فارسی، پیام بهتاش، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۷۹ش، ص۴۸.
۱۷.
↑ Muhittin Serin، Hat sanati ve meshur hattatlar، Istanbul ۲۰۰۳، ص۱۲۷.
↑ هنر قلم، تحول و تنوع در خوشنویسی اسلامی، گردآوری ناصر خلیلی و نبیل ف. صفوت، سرویراستار انگلیسی، جولیان رابی، مترجم فارسی، پیام بهتاش، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۷۹ش، ص۴۸ـ۴۹.
↑ Hasan Ozonder، Ansiklopedik hat، tezhip sanatlari deyim ve terimleri sozlugu، Konya ۲۰۰۳، ص۷۳.
۳۱.
↑ هنر قلم، تحول و تنوع در خوشنویسی اسلامی، گردآوری ناصر خلیلی و نبیل ف. صفوت، سرویراستار انگلیسی، جولیان رابی، مترجم فارسی، پیام بهتاش، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۷۹ش، تصاویر۲۸-۳۸.
۳۲.
↑ Mahmud Bedreddin Yazir، Medeniyet aleminde yazi ve Islam medeniyetinde kalem guzeli، ed. Ugur Derman، Ankara ۱۹۷۲-۱۹۷۴، ج۱، ص۱۵۲.
۳۳.
↑ Muhittin Serin، Hat sanati ve meshur hattatlar، Istanbul ۲۰۰۳، ص۳۵۴.
۳۴.
↑ هنر قلم، تحول و تنوع در خوشنویسی اسلامی، گردآوری ناصر خلیلی و نبیل ف. صفوت، سرویراستار انگلیسی، جولیان رابی، مترجم فارسی، پیام بهتاش، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۷۹ش، ص۴۰ـ۴۱.
۳۵.
↑ آنه ماری شیمل، خوشنویسی و فرهنگ اسلامی، ترجمه اسدالله آزاد، مشهد ۱۳۶۸ش، ص۱۱۲.
↑ هنر قلم، تحول و تنوع در خوشنویسی اسلامی، گردآوری ناصر خلیلی و نبیل ف. صفوت، سرویراستار انگلیسی، جولیان رابی، مترجم فارسی، پیام بهتاش، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۷۹ش، ص۵۰.
۳۸.
↑ هنر قلم، تحول و تنوع در خوشنویسی اسلامی، گردآوری ناصر خلیلی و نبیل ف. صفوت، سرویراستار انگلیسی، جولیان رابی، مترجم فارسی، پیام بهتاش، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۷۹ش، ص۵۰.
↑ هنر قلم، تحول و تنوع در خوشنویسی اسلامی، گردآوری ناصر خلیلی و نبیل ف. صفوت، سرویراستار انگلیسی، جولیان رابی، مترجم فارسی، پیام بهتاش، تهران، نشر کارنگ، ۱۳۷۹ش، ص۴۸، ۴۹.