تماس (فقه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برخورد و
ملاقات جسمی با جسمی دیگر را تماس گویند و از آن در بابهای
طهارت،
نکاح،
طلاق و
ظهار سخن گفته شده است.
تمام اقسام
آب مطلق درصورتیکه در اثر تماس با
نجاست، یکی از
اوصاف سهگانه آن - رنگ، بو و مزه - تغییر کند نجس میشود، ولی اگر در اثر
مجاورت با نجاست تغییر کند نجس نمیشود، مانند آنکه آب
مطلق در اثر نزدیک بودن با مردار بوی آن را بگیرد. البته اگر مردار خارج آب بیفتد و قسمتی از آن داخل آب قرار بگیرد و آب بهواسطه مجموع آن تغییر نماید نجس میشود.
بنابر
مشهور در صورت تماس
لباس یا
بدن با
سگ،
خوک یا
کافر خشک و یا
موش خیس، پاشیدن
آب بر محل تماس لباس یا بدن،
مستحب است.
سزاوار است ظرفی که موش خانگی در آن مرده و یا نبیذ، بلکه هر مستکنندهای با آن آشامیده شده و ظرفی که سگ با آن تماس پیدا کرده، هفت مرتبه شسته شود؛ گرچه این مقدار شستن واجب نیست و آنچه
واجب است این است که مانند سایر نجاسات با
آب قلیل سه مرتبه شسته شود.
در صورت تماس بدن کسی با
میّت پس از سرد شدن
جنازه و پیش از
غسل،
غسل مسّ میّت بر او واجب میشود.
در
تیمّم، هنگام زدن دستها بر
خاک، تماس تمام
کف دست با خاک
لازم است.
بنابر مشهور ـ بلکه ادعای
اجماع شده ـ تماس بدون
طهارت (
وضو یا
غسل) با نوشته
قرآن حرام است و بنابر
قول منسوب به مشهور،
اسم جلاله (
اللّه) و دیگر اسمهای مختص به
خداوند متعال و نیز اسامی
انبیا و
امامان علیهم السّلام و
حضرت فاطمه علیها السّلام در
حکم یادشده ملحق به نوشته
قرآن است.
برای
جنب و
حائض تماس با غیر نوشتههای
قرآن ـ از قبیل جلد، حاشیه و بین خطوط آن ـ
کراهت دارد.
مسّ بدن نامحرم در غیر موارد
ضروری مانند
معالجه و نجات
جان،
حرام است.
امام خمینی در
تحریرالوسیله مینویسد: «هرکسی که نگاهکردن به او حرام است، مسّ او هم حرام میباشد؛ پس مس مرد بیگانه زن بیگانه را و برعکس، جایز نمیباشد. بلکه اگر هم بگوییم که نگاهکردن به صورت و دستها تا مچ از زن بیگانه جایز است، مسّ صورت و دستها تا مچ او را جایز نمیدانیم. پس
مصافحه او برای مرد جایز نیست، البته از پشت لباس اشکالی ندارد؛ لیکن بنابر
احتیاط (واجب) نباید دست او را بفشارد.»
و «از
حرمت نگاهکردن و
لمس در مرد بیگانه و زن بیگانه، مقام معالجه استثنا میشود درصورتیکه معالجه بهوسیله همجنس، ممکن نباشد، مانند معرفت نبض درصورتیکه با وسیلهای مانند درجه و غیر آن ممکن نباشد و مانند خون گرفتن و حجامت و بستن شکستگی و مانند آن. و
مقام ضرورت نیز استثنا شده است، مانند اینکه
نجات او از غرق شدن یا سوختن، بر نگاهکردن و لمس نمودن توقف داشته باشد. و اگر ضرورت اقتضا کند یا معالجه آن بر نگاهکردن، نه لمس نمودن، یا عکس آن متوقف باشد، باید به همانی که اضطرار پیدا شده اکتفا شود و در آنچه که اضطرار پیدا کرده باید به
قدر ضرورت اکتفا کند پس آن دیگری (نگاه یا لمس) و تعدّی به بیشتر از مقدار ضرورت، جایز نمیباشد.»
با مسّ
زن مطلّقه به
طلاق رجعی توسط
شوهر در صورتی که به قصد
رجوع و با
شهوت باشد،
رجوع تحقق مییابد. در تحقق آن بدون
قصد رجوع، اختلاف است.
امام خمینی در تحریرالوسیله مینویسد:
رجوع یا با
قول است... و یا با
فعل است، به اینکه کاری با او بکند که فقط برای شوهر با حلیلهاش جایز است؛ مانند وطی و بوسیدن و
لمس با شهوت یا بدون آن.»
و «حلال بودن وطی و کمتر از آن - بوسیدن و لمس - توقف ندارد بر اینکه جلوتر از آن
لفظاً رجوع کرده باشد و یا اینکه
قصد رجوع بهوسیله آن را داشته باشد، چون که زن
رجعیّه در حکم زوجه است. و آیا در اینکه اینها
رجوع حساب شود، قصد
رجوع با آنها معتبر است؟ دو قول است که اقوای آنها این است که
معتبر نمیباشد. و اگر
قصد عدم رجوع و عدم تمسک به
زوجیت داشته باشد در اینکه اینها
رجوع باشد
تامل است؛ البته در خصوص
وطی بعید نیست که
رجوع باشد. و کار
غافل و کسی که سهو میکند و کسی که خواب است، از آنچه که قصدی برای کار آنها نیست اعتبار ندارد؛ چنان که کاری که مقصود از آن غیر از
مطلقه باشد اعتبار ندارد، مثل اینکه به اعتقاد اینکه آن زن غیر از زن
مطلقه است با او
نزدیکی کند.»
در اینکه
ظهار کننده میتواند
همسر ظهار شده خود را با
شهوت، مس و
لمس کند یا نه اختلاف است.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۲، ص۶۲۸. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی