• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

تبّرک

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: تبرک (دانشنامه‌حج).

برکت جستن از خداوند، پیامبران، امامان و اولیا و آثار آنان را تبرّک می‌گویند که از آن در بابهایی همچون طهارت، زکات، صوم، حج، نکاح، طلاق، ظهار، عتق، اقرار، یمین و نذر به مناسبت سخن رفته است.



تبرّک جستن به چیزهایی که از نظر شرع از قداست، عظمت و طهارت برخوردارند جایز، بلکه راجح و مستحب است.


آنچه بدان تبرّک جسته می‌شود یا به جهت قداست، عظمت و طهارت آن است، مانند نامهای خداوند، پیامبران، جانشینان ایشان، قرآن و مؤمنان و یا به جهت انتساب به چیزهای مقدّس و باعظمت، مانند جلد و قاب قرآن و مشاهد مشرفه معصومان علیهم‌السّلام.
از دیگر موارد تبرّک در شرع مقدّس برخی زمانها و مکانها هستند. زمانها، مانند بعضی روزها همچون جمعه، عید فطر، عید قربان، عید غدیر، مبعث و ایّام ولادت معصومان علیهم السّلام و بعضی ماهها نظیر رجب، شعبان و رمضان، و مکانها، مانند کعبه، مسجد، بویژه مسجدالحرام، مسجد النبی صلّی اللّه علیه وآله و بیت المقدس.


فقها در کتابهای فقهی پاره‌ای از موارد و مصادیق تبرّک را ذکر کرده‌اند که بدان اشاره می‌شود.

۳.۱ - تبرک حیوان به اسماء الهی

مستحب است بر حیوانی که به جهت زکات یا جزیه گرفته شده، داغ نهند و سزاوار است بر وسیله‌ای که برای داغ نهادن به کار می‌رود به جهت تبرّک نام خداوند نوشته شود.

۳.۲ - تبرک به نام امامان معصوم علیهم السّلام

تبرّک جستن به نام‌های امامان علیهم السّلام با نوشتن بر کفن و جریدتین
[۳] العروة الوثقی، ج۱، ص۴۱۷.
و نیز نام گذاری فرزندان به نام‌های آنان و نیز نام‌های [[|انبیا]] و اوصیای الهی به جهت تبرّک، مستحب است.

۳.۳ - تبرّک به مشاهد مشرّفه

تبرّک جستن به مشاهد مشرّفه و نیز تربت قبور امامان علیهم‌السّلام بویژه تربت امام حسین علیه‌السّلام به تسبیح درست کردن و سجده نمودن بر آن، نهادن آن در قبر همراه میت و مالیدن کفن به آن،همچنین تبرّک جستن به دفن جنازه در مشاهد مشرّفه ـ هرچند با انتقال میّت به آن مکان‌ها ـ مستحب است.

۳.۴ - تبرک به نیم خورده مؤمن

تبرّک جستن به نیم خورده مؤمن مستحب است.

۳.۵ - تبرک به قرآن

تبرّک جستن به قرآن با نوشتن آن بر کفنو نیز مسّ کلمات و حروف آن مستحب است.

۳.۶ - تبرک به کعبه

تبرّک جستن به کعبه و ارکان آن بویژه رکن حجر الاسود و رکن یمانی با چسبانیدن شکم و صورت به آنها و بوسیدن و مانند آن، مستحب است.

۳.۷ - تبرک به زمزم

تبرّک جستن به آب زمزم با نوشیدن و همراه بردن آن، مستحب است.


قصد تبرّک، آثاری دارد، ازجمله:
۱. رفع مانعیّت:اگر فردی بگوید من فردا روزه‌دار هستم إن شاء اللّه، در صورتی که قصد وی از گفتن{إن شاء اللّه }تبرّک جستن به آن باشد، صحیح است؛ چون منافات با جزم ـ که از شرایط نیت است ـ ندارد.
اگر شخصی در پی اجرای صیغه طلاق، عتق، نذر، اقرار یا ظهار به قصد تبرّک إن شاء اللّه بگوید، مانع صحّت نیست، بر خلاف صورتی که قصد گوینده مشروط کردن عقود یادشده به آن باشد.
گفتن (إن شاء اللّه) به قصد تبرّک، بنابر قولی به انعقاد قسم ضرر نمی‌رساند؛
لیکن معروف میان فقها آن است که گفتن جمله یادشده حتّی با قصد تبرّک مانع انعقاد قَسم است.
۲. وجوب احترام:احترام تربت معصومان علیهم السّلام که به قصد تبرّک و شفا برداشته می‌شود، واجب است؛ از این‌رو استنجاء به آن و نجس کردن آن حرام، بلکه بنابر قول برخی ازاله نجاست از آن نیز واجب می‌باشد.بعضی در وجوب ازاله تأمّل کرده‌اند.
[۲۲] مصباح الفقیه، ج۸، ص۵۷ـ۵۸.

۳. تحریم عمل:روزه گرفتن در روز عاشورا به قصد تبرّک حرام، بلکه از بزرگ‌ترین محرّمات است.
[۲۳] مستند العروة (الصوم)، ج۲، ص۳۰۵.



گذشته از مستندبودن این عمل به شواهد قرآنی و احادیث و سنّت نبوی و نیز سیره ائمه علیهم‌السلام، اعتقاد بدان بر اساس مبانی کلامی و روان شناختی قابل تبیین است.


همچنین در غالب ادیان اینگونه اعمال رایج است، برای نمونه می توان به برکت جستن از بزرگان دینی در دین یهود و مراسم عشاء ربانی در مسیحیت اشاره کرد.


انسان در عملِ برکت جستن سعی دارد به واسطه آثار برکت بخش، از فیض و قدرت الاهی بهره مند شود. برکت عطیه ای الاهی است که بر انسان و طبیعت و اشیا نزول می یابد و عبارت است از احسان و منفعتی مادّی یا معنوی که از رحمت الاهی نشأت می‌گیرد.


بدینسان در نحوه تحقق آن می‌توان گفت انتقال قدرتی است مقدّس و مؤثر که از جهان فوق طبیعت صادر می‌شود و کیفیتی نو به متعلَّق آن می‌بخشد.


تبرّک و فعل برکت در آیات و احادیث بسیاری تأیید و بر آن تأکید شده است.

۹.۱ - مستندات قرآنی

یکی از مستندات قرآنیِ تبرّک را آیه ۹۳ و ۹۶ سوره یوسف دانسته‌اند، که بنا بر آن یعقوب با برکت جستن از پیراهن یوسف، بینایی‌اش را بازیافت. (که جمعی عامل بینایی او را سرور و شادمانی می دانند).
در آیات دیگری نیز به اشخاص و مکان‌های متبرک اشاره شده است. (مثلاً بقره آیه۱۲۵ در باره مقام ابراهیم، بقره آیه۲۱۸ در باره تابوت بنی اسرائیل، کهف آیه۲۱ در باره ساختن مسجد در محل به خواب رفتن اصحاب کهف.

۹.۲ - مستندات روایی

به استناد روایات تاریخی، تبرّک به آثار پیامبر اکرم از صدر اسلام رایج بوده است و محدّثان و سیره نویسان نیز احادیث و اخبار بسیاری در این باره نقل کرده‌اند.
از جمله اینکه صحابه از آب وضو و باقیمانده غذا و مکان نماز آن حضرت برکت می‌جستند، فرزندان خود را جهت کام برداشتن (تحنیک ) نزد پیامبر می‌بردند و بعد از رحلت نیز مرقد و منبر ایشان را عامل برکت می‌دانستند.
بنابه روایاتی، پیامبر اکرم خود نیز به برکت جستن از آب زمزم و قرآن و گاه محصولات مدینه و مانند اینها ترغیب می کرده اند.


به رغم این شواهد از کتاب و سنّت، برخی مؤلفان، همچون ابن تیمیه و پیروانش، تبرّک به مرقد و دیگر آثار پیامبر و اولیا را بدعت شمرده و هرگونه برکت جویی از غیر خدا را شرک دانسته‌اند.
در دوره اخیر محمدبن عبدالوهاب و وهابیان، با استناد به چند حدیث بر این عقیده پافشاری کرده اند.


عمده ترین مخالفت اینان در برکت جستن از قبر و منبر پیامبر است که بنابه نظر بسیاری از فقهای اهل سنّت این اعمال جایز و بدعت بودن آن منتفی است، برای نمونه از عبداللّه فرزند امام احمدبن حنبل روایت شده که او از پدرش در باره برکت جستن از منبر و قبر پیامبر سؤال کرد و پدرش پاسخ داد که این کار رواست.


از نظر کلامی، کسانی که برکت جستن را منافی با توحید و آن را مصداق شرک دانسته‌اند، این نکته را درنظر نگرفته‌اند که به اعتقاد کسی که از چیزی برکت می‌جوید، فاعل فعلِ برکت، خداوند است.
به تعبیر دیگر، چنین نیست که فعل خداوند در همه امور عالم، بی‌واسطه باشد؛ خداوند عالَم را بر اساس نظامی ایجاد کرده و تحقق بسیاری از امور را به علل و اسباب موکول کرده است.
کسی که برکت می جوید، در حقیقت به عوامل و اسبابی که خداوند برای تحقق امور قرار داده، متوسل می‌شود و بنابراین، کنه آن توسل به خدا و باور به توحید است.
نهایت اینکه، در فضای ایمانی، اسباب و عوامل به مجموعه عوامل شناخته شده مادّی منحصر نیست و خداوند از بسیاری راه‌های ناشناخته فیض می‌رساند.


گزارش قرآن از داستان مریم متضمن نمونه هایی از فیض الاهی، به طریق غیرمعهود، است؛ مریم در محراب به عبادت اشتغال داشت و هر روز که زکریا برای سرکشی به او می رفت با غذایی آماده روبرو می شد و چون از مریم در این باره می پرسید، پاسخ می شنید که این روزی از جانب خداست و خدا به هر که بخواهد بی‌حساب روزی می‌دهد. ، برهمین قیاس است حوادثی که به ولادت عیسی علیه‌السلام انجامید.


تأثیر اشیای مادّی و عوامل طبیعی نیز، در تحلیل کلامی و فلسفی، مستند به اراده خداست. در واقع، کسی که از آثار و اشیای پیامبر و اولیای دین برکت می جوید، دایره عوامل مؤثر در این عالم را از محدوده جهان شناخته شده مادّی فراتر می داند.
بر همین اساس، تأثیرگذاری در عالم از راه «برکت » با قانون علیت نیز سازگار است و برخلاف نظر کسانی که برکت جستن را توسل به اموری می دانند که در نظام علّی و معلولی جا ندارد، اعتقاد به تبرّک، اعتقاد به این واقعیت است که در نظام علّت و معلول، مجموعه ای از علل ناشناخته وجود دارد.


برکت جویی در روابط محبت آمیز نیز قابل مطرح شدن و بررسی است. گاه در روابط انسانی نیز اقبال و توجه از سر محبت و ارادت به شخصی خاص و اشیا و امور وابسته به او بر کیفیت یا کمیّت امور اثر می گذارد.
حال، با توجه به تصریح و تأکید بر محبت داشتن به پیامبر اکرم و اهل بیت و اولیا در سنّت اسلامی، مسلماً این محبت بدون آثار و مظاهر در زندگانی مسلمانان نیست و بسیاری از کارهایی که مؤمنان با عنوان برکت جستن از اولیای دین انجام می دهند ــ و گاه با فرهنگهای بومی و تلقی بسیط و عوامانه آمیخته است ــ تنها نشانه محبت و پیوند قلبی با آنان است.
در این میان ممکن است برخی از این کارها مستند دینی نداشته باشد، که طبعاً از این حیث مورد تأیید عالمان دینی نیست. با اینهمه، توصیه آنان به کنار گذاشتن اینگونه امور، از منظر پالایش و محفوظ نگاه داشتن دین از افزوده‌ها و تحریف‌ها بررسی می‌شود، نه از منظر مبارزه با شرک و بدعت.


در باره تبرّک، علی احمدی کتاب التبرّک و محمدطاهربن عبدالقادر تبرّک الصحابة را نگاشته اند و مجموعه اعمال و ادعیه مستخرج از آیات و احادیث در کتاب البرکة اثر محمدبن عبدالرحمان وصابی (متوفی ۱۶۶) گرد آمده است.


•علاوه بر قرآن.
ابن حجر عسقلانی.
ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، ( قاهره ) ۱۳۱۳، چاپ افست بیروت.
ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۱۰، چاپ احمد ملحم و دیگران، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
•علی احمدی، التبرّک، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
محمدبن اسماعیل بخاری جعفی، صحیح البخاری، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
محمدجواد بلاغی، الرّدّ علی الوهّابیّة، چاپ محمدعلی حکیم، به ضمیمه تراثنا، سال ۹، ش ۲ـ۳ (ربیع الاخر ـ رمضان ۱۴۱۴).
زمخشری.
جعفر سبحانی، البدعة:مفهومها، حدها و آثارها، قم ۱۴۱۶.
•جعفر سبحانی، فی ظل اصول الاسلام، بقلم جعفرالهادی، قم ۱۴۱۴.
•جعفر سبحانی، الوهابیة فی المیزان، تهران ۱۴۱۷.
طباطبائی.
نجم الدین طبسی، الوهابیة:دعاوی و ردود، تهران ۱۴۲۰.
طنطاوی بن جوهری، الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم، ( بیروت).
محمدبن عمر فخررازی، التفسیر الکبیر، قاهره، چاپ افست تهران.
جمال الدین قاسمی، تفسیر القاسمی، المسمی محاسن التأویل، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی، بیروت ۱۳۹۸/ ۱۹۷۸.
احمدمصطفی مراغی، تفسیرالمراغی، بیروت ۱۹۸۵.
مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
احمدبن محمد مقری، فتح المتعال فی مدح النعال، حیدرآباد دکن ۱۳۳۴.
الموسوعة الفقهیة، ج۱۰، کویت: وزارة الاوقاف والشئون الاسلامیّة، ۱۴۰۷/ ۱۹۸۶.


۱. مجمع الفائدة، ج۲، ص۲۲۸    
۲. جواهر الکلام، ج۴، ص۲۲۵.    
۳. العروة الوثقی، ج۱، ص۴۱۷.
۴. جواهر الکلام، ج۳۱، ص۲۵۴.    
۵. وسائل الشیعة، ج۱۴، ص۵۶۱.    
۶. العروة الوثقی، ج۲، ص۷۵.    
۷. البیان، ص۳۱.    
۸. مستمسک العروة، ج۱، ص ۲۷۱.    
۹. جواهر الکلام، ج۴، ص۲۲۷.    
۱۰. العروة الوثقی، ج۱، ص۳۶۲.    
۱۱. جواهر الکلام، ج۱۹، ص۳۶۱.    
۱۲. المقنعة، ج۱، ص۴۲۰.    
۱۳. المبسوط، ج۱، ص۳۵۴.    
۱۴. تذکرة الفقهاء، ج۶، ص۱۰.    
۱۵. الدروس الشرعیة، ج۲، ص۱۶۵.    
۱۶. جواهرالکلام، ج۳۳، ص۱۴۲.    
۱۷. نهایة المرام، ج۲، ص۳۳۱.    
۱۸. الروضة البهیة، ج۳، ص۵۲-۵۳.    
۱۹. جواهر الکلام، ج۳۵، ص۲۴۳.    
۲۰. جواهر الکلام، ج۲، ص۵۲.    
۲۱. جواهر الکلام، ج۶، ص۹۸-۹۹.    
۲۲. مصباح الفقیه، ج۸، ص۵۷ـ۵۸.
۲۳. مستند العروة (الصوم)، ج۲، ص۳۰۵.
۲۴. یوسف/ سوره۱۲، آیه۹۳.    
۲۵. یوسف/ سوره۱۲، آیه۹۶.    
۲۶. بقره/ سوره۲، آیه۱۲۵.    
۲۷. بقره/ سوره۲، آیه۲۱۸.    
۲۸. کهف/ سوره۱۸، آیه۲۱.    
۲۹. آل عمران/ سوره۳، آیه۳۷.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام ج۲، ص۳۳۴-۳۳۶.    
دانشنامه جهان اسلام، مقاله شماره۳۲۱۹.    






جعبه ابزار