• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

استحاله‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





تبدیل صورت نوعی چیزی به چیز دیگر را استحاله گویند. از استحاله در باب طهارت سخن رفته است.



حقیقت استحاله دگرگون شدن ماهیت چیزی و تبدیل آن به ماهیتی دیگر است مانند آن که چوبی بر اثر سوختن، خاکستر شود.


تفاوت استحاله با انقلاب و استهلاک در این است که انقلاب هر چند از مراتب استحاله شمرده شده است، لیکن مورد آن، خصوص تبدیل شراب به سرکه است.
[۱] مهذّب الاحکام، ج۲، ص۹۰.

از این رو، برخی در بحث مطهّرات عنوان مستقلی برای آن ذکر نکرده، بلکه از آن تحت عنوان استحاله بحث کرده‌اند.


حقیقت استهلاک نیز پراکنده و مستهلک شدن اجزای چیزی در اجزای غالب دیگر است از این جهت با استحاله تفاوت دارد.


استحاله از مطهّرات، شمرده شده است؛ هر چند برخی اطلاق عنوان مطهّر بر استحاله را نوعی مسامحه دانسته‌اند؛ زیرا حقیقت تطهیر، پاک کردن چیز نجس با حفظ ماهیت آن است؛ در حالی که بر اثر استحاله، ماهیت عین نجس یا متنجّس از نظر عرفی دگرگون گشته و با تبدیل موضوع، حکم نیز عوض می‌شود.


برای استحاله مصادیق مختلفی در فقه ذکر شده است، از جمله:

۵.۱ - استحاله به آتش

اگر چیز نجسی مانند چوب به وسیلۀ آتش به دود یا خاکستر تبدیل شود، پاک می‌گردد.
در این که تبدیل چوب نجس به ذغال به وسیلۀ آتش، موجب تحقّق استحاله و در نتیجه، طهارت آن می‌شود یا نه، اختلاف است.
تبدیل آب نجس به بخار به وسیلۀ آتش نیز موجب طهارت آن می‌گردد،لیکن چنانچه بخار متراکم باشد و به‌ قطره‌های عرق تبدیل گردد، در پاکی و نجاست آن اختلاف است.
[۱۰] العروة الوثقی، ج۱، ص۱۳۴.

برخی در مسأله تفصیل داده و گفته‌اند: اگر عنوان عین نجس مانند ادرار بر عرق صادق باشد، نجس است؛ در غیر این صورت نجس نمی‌باشد.

۵.۲ - استحالۀ نطفه و غذای نجس

نطفۀ انسان و نیز حیوانی که خون جهنده دارد، نجس است و با تبدیل به انسان و حیوان، پاک می‌شود. همچنین اگر غذای نجس به ادرار، شیر، عرق و یا سایر فضولات حیوان حلال‌گوشت تبدیل شود، پاک می‌گردد.

۵.۳ - استحالۀ نجس به کرم یا خاک

به قول مشهور، این نوع استحاله نیز موجب طهارت است.

۵.۴ - استحالۀ گل نجس به آجر یا سفال

در حصول طهارت به این نوع استحاله اختلاف است.

۵.۵ - استحالۀ سگ و خوک به نمک

در حصول طهارت به این نوع استحاله نیز اختلاف است. قول مشهور میان متأخّران، طهارت است.

۵.۶ - استحاله در اشیاء متنجّس

قدما در حصول طهارت به استحاله، بین عین نجس و متنجّس تفصیل نداده‌اند، لیکن بعضی از متأخّران، استحاله در اشیای متنجّس را موجب طهارت نمی‌دانند. البته بسیاری از آنان این قول را نپذیرفته‌اند.
باید توجّه داشت که منشأ اختلاف در موارد یاد شده و دیگر موارد، اختلاف در تحقّق و صدق عنوان استحاله است.


بسیاری از فقها مورد شک در تحقّق استحاله را یادآور نشده‌اند و کسانی هم که آن را مطرح کرده‌اند، نظرات مختلفی داده‌اند؛ بعضی به طور مطلق حکم به طهارت کرده‌اند،بعضی دیگر به طور مطلق، طهارت را نفی کرده‌اند و برخی معتقدند که تنها در صورتی حکم به طهارت می‌شود که مورد شک از اعیان نجسه- مانند غایط- و منشأ آن، شک در مفهوم باشد مانند آن که پس از تغییر و تبدیل به وسیلۀ سوزاندن، در صدق عنوان غایط بر آن شک شود.


۱- از مطهرات است: «استحاله جسمی به جسم دیگر، بنابراین اگر آتش چیزی را - خواه نجس یا متنجس - به خاکستر یا دود یا بخار تبدیل کند پاک می‌گردد و همچنین است اگر به‌واسطه غیر آتش تبدیل به بخار یا دود یا خاکستر گردد، ولی اگر آتش چیزی را تبدیل به زغال یا سفال یا آجر یا گچ یا آهک نماید نجاست آن باقی است. و هر حیوانی که از نجس یا متنجس به وجود آمده - مانند کرمی که از مردار و مدفوع تولید می‌شود - پاک می‌باشد. و شراب درصورتی‌که به‌خودی‌خود یا با دست‌کاری مانند اینکه چیزی در آن بیندازند، به سرکه منقلب شود پاک می‌شود؛ چه آن جسم مستهلک شود و از بین برود یا نشود. البته اگر شراب بعد از ملاقات با نجاست دیگری سرکه شود، بنابر احتیاط (واجب) پاک نمی‌شود.»
۲- آیا دوده نفت نجس «پاک است ولی اگر چربی دارد احتراز کنید.»
۳- روغنی (نفت، گازوییل، بنزین) که جهت سوختن استفاده می‌شود، اگر نجس شود و بعد از سوختن، «دوده متنجس نجس نیست، مگر آنکه آلوده به ذرات متنجس باشد.»
۴- اگر در چیزی شک کند که خاک است یا غیر آن از چیزهایی که تیمّم بر آن صحیح نیست، چنانچه بداند قبلاً خاک بوده و در استحاله‌ شدن آن به چیز دیگری شک دارد، تیمّم به آن جایز است. و اگر حالت سابق آن را نداند و از چیزهایی که در رتبه اول می‌شود بر آن تیمّم کرد، فقط همین (مشکوک) را داشته باشد باید بین تیمّم به آن و به چیزی که در رتبه بعد است - یعنی غبار و گل، درصورتی‌که در دسترس باشد - جمع نماید و اگر غبار و گل نباشد باید احتیاط کرده و بین تیمّم به آن و نماز در وقت و قضای نماز در خارج وقت جمع نماید.


۱. مهذّب الاحکام، ج۲، ص۹۰.
۲. مستند الشیعة، ج۱، ص۳۳۲.    
۳. التنقیح (الطهارة)، ج۳، ص۱۸۰.    
۴. العروة الوثقی، ج۱، ص۱۳۲.    
۵. جواهر الکلام، ج۶، ص۲۷۸.    
۶. التنقیح (الطهارة)، ج۳، ص۱۶۸.    
۷. جواهر الکلام، ج۶، ص۲۶۶.    
۸. العروة الوثقی، ج۱، ص۱۳۳.    
۹. مستمسک العروة، ج۲، ص۹۰.    
۱۰. العروة الوثقی، ج۱، ص۱۳۴.
۱۱. منهاج الصالحین (خویی)، ج۱، ص۱۲۵.    
۱۲. مستمسک العروة، ج۲، ص۹۰.    
۱۳. مستند الشیعة، ج۱، ص۳۲۹.    
۱۴. مستمسک العروة، ج۲، ص۹۵.    
۱۵. الحدائق الناضرة، ج۵، ص۴۷۱.    
۱۶. مستمسک العروة، ج۲، ص۹۱.    
۱۷. التنقیح (الطهارة)، ج۳، ص۱۶۹-۱۷۳.    
۱۸. العروة الوثقی، ج۱، ص۱۳۲.    
۱۹. مستند الشیعة، ج۱، ص۳۲۶.    
۲۰. مستمسک العروة، ج۲، ص۹۵-۹۷.    
۲۱. العروة الوثقی، ج۱، ص۱۳۳.    
۲۲. التنقیح (الطهارة)، ج۳، ص۱۷۴-۱۷۹.    
۲۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۳۷، کتاب الطهارة، فصل فی المطهرات، رابعها، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۲، استفتائات امام خمینی، ج۱، ص۴۶۵، سؤال۱۰۵۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۳۲، استفتائات امام خمینی، ج۱، ص۴۶۷، سؤال۱۰۵۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۱۱، کتاب الطهارة، فصل فی التیمم، القول فیما یتیمم به، مساله۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۴۲۲.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار