سوزاندن
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
سوزاندن به معنای آتش زدن است که به مناسبت در بابهاى
طهارت،
جهاد،
کفارات،
اطعمه و اشربه و
حدود از آن سخن به میان آمده است.
آتش زدن چیزی را سوزاندن میگویند.
به تصریح برخى، سوزاندن اوراقِ دربردارنده
آیات قرآن و نامهاى
متبرک،
جایز نیست، مگر در حال ضرورت. براى محو نوشتهها از شستن با
آب و یا خمیر کردن استفاده مىشود؛ چنان که دفن اوراق در
زمین جایز است.
در این رابطه
امام خمینی در پاسخ به
استفتائات مرقوم داشته است: «مسّ کتابت قرآن و اسماء باریتعالی یا جزئی از آنها به هر لغت و کیفیت که باشد، بدون طهارت جایز نیست و از بین بردن آنها بهنحویکه موجب هتک نشود، اشکال ندارد.»
و «بنا بر
احتیاط از سوزاندن اجتناب نمایند.»
سوزاندن
حیوان به قولى
حرام و به قولى دیگر
مکروه است.
حیوان
حلال گوشت وطى شده از سوى
انسان، در صورتى که
گوشت آن به طور معمول مصرف مىشود، مانند
گاو،
گوسفند و
شتر،
واجب است ابتدا
ذبح و سپس سوزانده شود.
در
تحریرالوسیله آمده است:
حیوان وطی شده اگر از حیواناتی باشد که
خوردن آن اراده میشود مانند گوسفند و گاو و شتر واجب است که ذبح شده سپس سوزانده شود و وطی کننده درصورتیکه
مالک نباشد،
غرامت قیمت آن را برای مالکش بپردازد و اگر حیوانی باشد که بر پشت آن بار میگذارند یا سوار میشوند و خوردن آن متعارف نیست مانند
الاغ و
قاطر و
اسب، از محل
وطی به شهر دیگری برده میشود و در آنجا فروخته میشود. پس
ثمن آن به وطی کننده داده میشود و وطی کننده درصورتیکه مالک نباشد قیمت آن را
غرامت میدهد.
حاکم شرع در اجراى
حدّ قتل بر
لواط کننده، میان کشتن با
شمشیر، سوزاندن،
سنگسار کردن، افکندن از بلندى و ویران کردن دیوار بر او مخیر است؛ چنان که جمع بین قتل و سوزاندن وى نیز
جایز است.
در
تحریرالوسیله آمده است:
حاکم، در قتل (حد
لواط برای شخص
بالغ و
عاقل)، مخیر است بین اینکه گردن او را به شمشیر بزند یا او را از جای بلندی مانند کوه و مثل آن بهطوریکه دستها و پاهایش بسته باشد، پرت کند یا او را به آتش بسوزاند یا او را
رجم نماید، و بنا بر قولی یا دیواری روی او خراب کند خواه فاعل باشد یا مفعول، و جمع بین بقیه مجازاتها و سوزاندن، به اینکه کشته شود سپس سوزانده شود، جایز است.
براى
زن، چیدن
مو در
مصیبت جایز نیست و بنابر قول
مشهور، موجب ثبوت
کفاره است. در الحاق سوزاندن و
تراشیدن به چیدن اختلاف است.
امام خمینی در تحریرالوسیله مینویسد: در بریدن زن موی سرش را، بین همه آن یا قسمتی از آن بهطوریکه
عرفاً صدق کند که موی سرش را بریده فرقی نیست. همانطور که بین اینکه در مصیبت شوهرش و مصیبت غیر او باشد، و بین قریب و بعید فرقی نیست. و اقوی آن است که تراشیدن و سوزاندن آن به آن ملحق نشود اگرچه مخصوصاً در اولی
احوط (استحبابی) است.
اگر
بینی به شکستن یا سوزاندن یا مانند اینها
فاسد شود و از بین برود پس در آن
دیه کامل است. و اگر بهطور بیعیب جوش بخورد، پس بنا بر قول مشهور صد
دینار است.
در استیفای
قصاص در نفس و عضو، اگر قصاص به وسیله شمشیر باشد، بر زدن گردنش اکتفا مینماید ولو اینکه جنایت او به غیر این باشد مانند غرق یا سوزاندن یا به کوبیدن سنگ. و
مثله کردن او جایز نیست.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص۵۵۲. • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.