• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وسوسه علمی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



وسوسه علمی یکی از موانع تهذیب نفوس است، سالکی که برای تهذیب روح قدم برمی‏دارد، شیطان رای قوه متخیله سالک را به جای وحی و عقل می‏نشاند و موهوم و متخیل را معقول جلوه می‏دهد، در آن زمان باطل را به جای حق و حق را به جای باطل می‌نشاند، و در نتیجه دچار وسوسه علمی می‌شود.




هنگام شروع به شناخت مبدأ و معاد و سایر بخش‌های معارف الهی، شیطان ابتدا در اصل فراگیری علوم الهی رهزنی می‏کند.
بدین گونه که یا زرق و برق را به انسان ارایه می‏کند، یا مشکلات را در نگاه او بزرگ جلوه می‏دهد و او را به فقر تهدید می‏کند: «الشیطان یعدکم الفقر.» ؛تا او را از اصل فراگیری علوم الهی بازدارد و اگر موفق نشد، آنگاه در علم او خلل وارد می‏کند.



وقتی سالک در اصل فراگیری، از گزند شیطان رهایی یافت، می‏پندارد راه باز است و خطری در پیش نیست، ولی هنگام شروع به عمل با وسوسه دیگر شیطان روبرو می‏شود؛ وسوسه شیطان این است که رای‌های خود سالک را به جای وحی یا عقل می‏نشاند.
شیطان وقتی در جبهه درک مطلب ناکام ماند و انسان در مقام درک موفق شد آن‌گاه می‏کوشد در مراحل بعدی مانند تعلیم، تدریس، تدوین و... راه یابد تا عالم را گرفتار غرور کند و در نتیجه به جای دیدن خدایی که معلم حقیقی است، خود را ببیند و برای خودنمایی کار بکند.



در اسلام به ما گفته‏اند: بهترین حالات نماز گزار، سجده است و مستحب است‏ سجده، طولانی‌تر از رکوع باشد و نیز گفته‏اند: گذاشتن هفت عضو بر روی زمین، واجب و گذاشتن عضو هشتم یعنی بینی، مستحب است و این همان «رغم الانف‌» یعنی بینی را در مقابل خدا به خاک مالیدن است.

۳.۱ - علت گذاشتن بینی بر خاک در سجده


از امام رضا (علیه السلام) پرسیدند: چرا محل سجده باید یا زمین باشد یا چیزی که از زمین می‏روید، ولی از خوردنی‌ها و پوشیدنی‌ها نیست؟
فرمودند: برای این که انسان از خوراکی و پوشاکی که معبود دنیا زدگان است، چشم بپوشد.
«عن هشام بن حکم قال: قلت لابی عبدالله (علیه السلام) اخبرنی عما یجوز السجود علیه وعما لا یجوز. قال: السجود لا یجوز الا علی الارض او ما انبتت الارض الا ما اکل او لبس. فقلت له: جعلت فداک ما العلة فی ذلک؟ قال: لان السجود هو الخضوع لله عزوجل فلا ینبغی ان یکون علی ما یؤکل ویلبس لان ابناء الدنیا عبید ما یاکلون ویلبسون والساجد فی سجوده فی عبادة الله تعالی. فلا ینبغی ان یضع جبهته فی سجوده علی معبود ابناء الدنیا الذین اغتروا بغرورها والسجود علی الارض افضل، لانه ابلغ فی التواضع والخضوع لله عزوجل‏».
بنابراین، گذاشتن بینی بر سنگ یا خاک، برای خاک مالی کردن منشا جاه طلبی و خود خواهی است.

۳.۲ - گفتن نمی‌دانم در صورت ندانستن


روایات فراوانی وجود دارد که این شجاعت و شهامت را در دوران تحصیل داشته باشید تا اگر چیزی از شما پرسیدند و نمی‏دانید بگویید: نمی‏دانم،و این کار هر کسی نیست.
در این زمینه، دعا نقش آموزنده‏ای دارد.
امام عصر (سلام الله علیه) در دعای افتتاح، به پیشگاه خدا عرض می‏کند: «فارحم عبدک الجاهل‏»
[۶] مفاتیح الجنان، دعای افتتاح.
و این خیلی شجاعت می‏طلبد.
شجاع کسی است که مقام خواهی را به خاک بمالد و چیزی را که نمی‏داند، بگوید نمی‏دانم.
امام صادق(علیه السلام) می‏فرماید: «و ایاک و خصلتین یهلک فیهما الرجال: ان دین بشی‏ء من رایک و تفتی الناس بغیر علم‏»؛خود را از دو خصلت هلاکتبار نجات ده: به چیزی که برای تو، نه با عقل قطعی و نه با وحی مسلم، ثابت نیست، معتقد نشو و برای دیگران نیز آن را به عنوان مطلبی علمی یا دینی نقل نکن.
در این صورت بدعت و خودبینی رخت‏ بربسته، سنت و خدابینی به جای آن می‏نشیند.
از این رو درباره عمار یاسر گفته شده که او از سر تا قدمش غرق در ایمان است: «ان عمارا ملی‏ء ایمانا من قرنه الی قدمه واختلط الایمان بلحمه ودمه‏»؛



شیطان در بخش علمی هرگز انسان را رها نمی‏کند جز این‏که در محدوده علم، جزو بندگان «مخلص‌» باشد؛ یعنی به مقام عقل مجرد محض بار یابد؛ زیرا در محدوده عقل محض، وهم و خیال را راهی نیست و تجرد شیطان،تجرد وهمی است.
انسان عاقل، از آن جهت که عاقل است، به دام اهریمن وهم نمی‏افتد.
آن کس نیز که به مرحله عقل محض در بعد عمل بار یابد، شیطان را به حرم امن وی، راهی نیست؛ زیرا آن‏جا برتر از شهوت و غضب است و شهوت و غضب ابزار تیز و تند شیطان است.
در قرآن کریم آمده است که اگر کسی جزو بندگان مخلص شود، شیطان به او راه ندارد: «قال فبعزتک لاغوینهم اجمعین الا عبادک منهم المخلصین‏»

۴.۱ - علت عدم ره‌یابی شیطان به مخلَصین


استثنای مخلصین از آن روست که در مقابل خداوند تسلیم است و توان رخنه به آن را ندارد.
همان‌طور که شیطان‌ها به آسمان‌های بلند راه ندارند و هرگاه شیطانی بخواهد به مهبط وحی و مخزن علم الهی راه یابد، شهاب «رصد» به حیات او خاتمه می‏دهد.
«فمن یستمع الان یجد له شهابا رصدا»
در فن مغالطه علمی و شهوت و غضب عملی، هیچ شیطنتی به مقام منیع عقل نظر و عقل عمل محض که تجرد تام است، راه ندارد و هرگاه وهم یا خیال بخواهد به منطقه عقل راه یابد، با تیر عقل طرد و رجم خواهد شد و آنان جزو اوحدی از انسان‌ها هستند.
البته تا به آن‏جا رسیدن و نیز حفظ و نگهداری آن مقام، بسیار سخت است؛ زیرا انسان از آن جهت که دارای نفس متحرک و روح سیال است، تنزل او هر لحظه ممکن است مگر این‏که لطف خدا شامل حال او شود.


 
۱. بقره/سوره۲، آیه۲۶۸.    
۲. علل الشرایع، ج۲، ص۳۴۱.    
۳. بحار، ج۲، ص۱۱۴.    
۴. بحار، ج۲، ص۱۱۹.    
۵. محاسن برقی، ج۱، ص۲۰۴.    
۶. مفاتیح الجنان، دعای افتتاح.
۷. بحار، ج۲، ص۱۱۸.    
۸. محاسن برقی، ج۱، ص۲۰۵.    
۹. بحار، ج۶۶، ص۳۷.    
۱۰. ص/سوره۳۸، آیه۸۲-۸۳.    
۱۱. جن/سوره۳۸، آیه۹.    




اطلاع‌رسانی حوزه    
جوادی آملی، مراحل اخلاق در قرآن، فصل دوم، وسوسه علمی.




جعبه ابزار