هدايت در اصطلاح بر دو قسم است: هدايت خاصّه -تشريعى- كه با فرستادن انبیا و انزال کتب و ... صورت مىگيرد، و هدايتعامّه -تكوينى- كه خداوند به وسيله عقل، فهم، فکر، وجدان، غرایز و خواصّى كه در وجود انسانها، حیوانات و جمادات قرار داده آنها را هدايت و رهبرى مىنمايد.
در اين عنوان معناى اصطلاحى هدايت مقصود است و آیاتی معرفی میشوند که در آنها از واژههاى «هدى»، «رشد» و مشتقّات آنها و جملات مفيد هدايت مثل «يخرجهم من الظّلمات الى النّور» استفاده شده است.
هدایت در اصطلاح به معنای راهنمایی خداوند به سوی هدف با ارائه راه آن است که گاهی به همراه رساندن به مطلوب نیز میباشد از واژگان مرتبط با هدایت، توفیق و رشد است. امام خمینیهدایت را از مباحث مهمی میداند که در شریعت به آن توجه شده است. ایشان هدایت را وظیفه اصلی انبیای الهی میداند که هر شخصی با اختیار و اراده خود آن را انتخاب میکند.
امام خمینی با اذعان به این مطلب که هدایت امری وجودی و همان رسیدن هر موجود به کمال معنوی است، بر این باور است که سعادت و کمال در انسانها ذاتی نیست؛ زیرا جزء ذات یا لازم ماهیت انسانها نیست که اهل سعادت یا شقاوت باشند، بلکه کمالات انسان به سبب اختیارشان اکتسابی است.
بنابراین هر موجودی که کمال او عین ذاتش نباشد، نیازمند هدایت است و در کمال مناسب خویش نیازمند به کامل کننده است که با پیمودن راه تکامل و خروج از قوه به فعل، به آن برسد، بنابراین هدایت کمال ثانویه انسان محسوب میشود و حقتعالی با فرستادن پیامبران که دعوت بهحق و معارف الهی میکنند و فطرت درونی انسان که بر اساس عشق به کمال مطلق و انزجار از نقصها سرشته شده، انسانها را به سوی کمال لایق خود هدایت میکند.
ایشان حقیقت هدایت را همان نور حق میداند و گاهی از آن به نور طریق سلوک انسانیت تعبیر میکند، این نور هدایت در عالم آخرت به صورت شفاعت ظهور میکند، هر مقدار هدایت در این عالم محقق شود در آن عالم شفاعت محقق میشود.
[۱۲]خمینی، روحالله، دانشنامه امام خمینی، ج۱۰، ص۴۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.