• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غلام (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: غلام (ابهام‌زدایی).

غُلام (به ضم غین) و غِلْمان (به کسر غین و سکون لام)، جمع غُلام، از مفردات به کار رفته در قرآن کریم، به معنای جوانی كه تازه سبيلش روئيده است.



غُلام: جوانی كه تازه سبيلش روئيده است.
در مفردات و قاموس و اقرب گفته: «الْغُلَامُ‌: الطَّارِ الشَّارب»، يعنى: موى پشت لب بالايش روئيده است.
[۵] شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «غلام».

در مجمع آنرا جوان فرموده است.
در قاموس و اقرب معنى آنرا پیر نيز گفته‌اند،
[۸] شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «غلام».
كه در اينصورت از اضداد است و نيز با «أَوْ» ترديد گفته‌اند: غلام از حين ولادت است تا جوانى.
ناگفته نماند: نگارنده معنى اول را كه «جوان» باشد بهتر می‌دانم، به قرينه اينكه غِلْم و اِغْتِلام چنانكه اهل لغت گفته‌اند، به معنى هيجان شهوت نکاح است؛ در مجمع فرموده: غلمة و اغتلام، شدت طلب نكاح است و جوان را از آن غلام گفته‌اند كه او در حال طلب نكاح است.


در اين صورت در آياتی كه «غلام» بر بچه اطلاق شده به اعتبار ما يؤل اليه است، مثل‌: (قالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي‌ غُلامٌ‌ وَ قَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ ...) «گفت پروردگارا از كجا مرا پسرى خواهد بود حال آنكه پير شده‌ام».
درباره حضرت زکریّا است كه از خدا فرزندى خواست و ملائکه به او بشارت یحیی را دادند و چون يحيى بنا بود بزرگ و جوان بشود، لذا به لفظ «غلام» تعبير آورده شده و گرنه لازم بود «ولد» گفته شود.
ايضا درباره مریم (علیهاالسّلام) آمده، كه گفت: (أَنَّى يَكُونُ لِي‌ غُلامٌ‌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ ...) «از كجا مرا پسرى خواهد بود با آنكه بشرى به من دست نزده است».
در آيه ديگر لفظ «ولد» آمده‌ (قالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَ لَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ ...) (مريم گفت: «پروردگارا! چگونه ممكن است فرزندى‌ براى من باشد، در حالى كه انسانى با من تماس نداشته است؟!»)
ولى در آيه: (فَأَرْسَلُوا وارِدَهُمْ فَأَدْلى‌ دَلْوَهُ قالَ يا بُشْرى‌ هذا غُلامٌ‌ ...) (و مأمور آب را فرستادند تا آب بياورد؛ او دلو خود را در چاه افكند، ناگهان صدا زد: «مژده باد! اين كودكى است زيبا و دوست داشتنى!») مراد جوان است؛ هكذا در آيه‌: (فَانْطَلَقا حَتَّى إِذا لَقِيا غُلاماً فَقَتَلَهُ ...) (باز به راه خود ادامه دادند، تا اين‌كه جوانى راديدند؛ و او آن جوان را كشت) (على الظاهر).


غِلْمان: جمع غُلام و به معنای جوانان است‌.
(وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ‌ غِلْمانٌ‌ لَهُمْ كَأَنَّهُمْ لُؤْلُؤٌ مَكْنُونٌ‌) «و جوانانى كه چون مروارید نهفته‌اند، پيرامونشان بگردند».
مراد از غلمان، خدمتكاران بهشتى است، چنانكه در آيه ديگر فرموده‌: (وَ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدانٌ مُخَلَّدُونَ إِذا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤاً مَنْثُوراً) «پسران (خادمان) مخلّد پيرامونشان بگردند، چون آنها را ببينى گمان كنى از كثرت زيبائى و صفائشان مرواريد پراكنده‌اند».


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۱۹.    
۲. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۲۵۹.    
۳. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۱۳.    
۴. فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۴، ص۱۵۷.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «غلام».
۶. طریحی نجفی، مجمع البحرین، ج۶، ص۱۲۷.    
۷. فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۴، ص۱۵۷.    
۸. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «غلام».
۹. طریحی نجفی، مجمع البحرین، ج۲، ص۷۴۳.    
۱۰. آل عمران/سوره۳، آیه۴۰.    
۱۱. مریم/سوره۱۹، آیه۲۰.    
۱۲. آل عمران/سوره۳، آیه۴۷.    
۱۳. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۵۶.    
۱۴. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۹.    
۱۵. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۲۳۷.    
۱۶. کهف/سوره۱۸، آیه۷۴.    
۱۷. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۳۰۱.    
۱۸. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۲۰.    
۱۹. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۱۳.    
۲۰. طریحی نجفی، مجمع البحرین، ج۶، ص۱۲۷.    
۲۱. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۲۵۹.    
۲۲. طور/سوره۵۲، آیه۲۴.    
۲۳. انسان/سوره۷۶، آیه۱۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "غلام"، ج۵، ص۱۱۹-۱۲۰.    






جعبه ابزار