• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حارث ‌بن عبدالله همدانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





حارث ‌بن عبدالله همْدانی، تابعی کوفی و از اصحاب حضرت علی علیه‌السلام بود.

فهرست مندرجات

۱ - مشخصات حارث بن عبدالله
۲ - خطا در تطبق حارث اعور در منابع
۳ - قبیله حارث
۴ - قبیله همدان
۵ - حارث از تابعین کوفه
۶ - حارث ناقل احادیث ائمه
۷ - حارث از اصحاب خاص امام علی
۸ - ابراز محبت حارث به حضرت علی و پاسخ حضرت
۹ - وثاقت حارث
۱۰ - دیدگاه‌ها در مورد حارث
       ۱۰.۱ - دیدگاه عامر بن شراحیل
       ۱۰.۲ - دیدگاه ابن عبد البر
       ۱۰.۳ - دیدگاه ذهبی
۱۱ - درجه علمی حارث
۱۲ - سخنان مبهم نقل شده از حارث از یادگیری قرآن
       ۱۲.۱ - رفع ابهام از سخنان حارث
۱۳ - کتاب و صحیفه حارث
۱۴ - تعدّد روایات نقل شده از حارث در منابع
       ۱۴.۱ - فهرست منابع حدیثی از روایات حارث
       ۱۴.۲ - فهرست راویان حدیث از حارث
۱۵ - مبارزات سیاسی حارث
۱۶ - تاریخ درگذشت حارث
۱۷ - وصیت حارث
۱۸ - خاندان و فرزندان حارث
       ۱۸.۱ - عبدالرحمان ‌بن حارث
       ۱۸.۲ - سعید بن عمرو
       ۱۸.۳ - حارث‌ بن محمدبن حارث
       ۱۸.۴ - شیخ‌بهائی و پدر ایشان
۱۹ - منابع جهت مطالعه
۲۰ - پانویس
۲۱ - منبع


نَسَب کامل وی حارث ‌بن عبدالله‌بن کعب‌ بن اسدبن خالد (یخلُد)بن حوث است.
[۱] ابن سعد، ج۶، ص۱۶۸.
[۲] طبری، ص۶۶۲.
نام او را حرث نیز ضبط کرده‌اند.
[۳] ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل ج۱، ص۹۱.
[۴] ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل ج۱، ص۱۰۷.
[۵] ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل ج۱، ص۱۳۳.
[۶] ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل ج۱، ص۴۶۴.
[۷] محمدبن ادریس شافعی، الامّ ج۷، ص۱۴، که از حرث اعور نام برده اما او را مجهول خوانده است.
[۸] مسلم‌بن حجاج، کتاب الکنی، ص۱۱۶.
[۹] شوشتری، قاموس‌الرجال، ج۳، ص۱۱ـ۱۳.
در برخی منابع نام پدر وی عبید آمده است.
[۱۲] ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج۳، ص۷۳.

کنیه حارث، ابوزهیر بود.
[۱۳] یحیی‌بن معین، تاریخ یحیی‌بن معین، روایة عباس‌بن محمدبن حاتم دوری ج۱، ص۲۱۸.
[۱۵] مسلم‌بن حجاج، کتاب الکنی، ص۱۱۶.

چون فقط یک چشم داشت به اَعوَر شهرت یافت.
[۱۶] سمعانی، ج۱، ص۱۹۲.



در منابع، گاه از حارث اعور، بدون ذکر نام پدرش، یاد شده که موجب گردیده است برخی رجالیان او را حارث‌ بن قیس، برخی حارث‌ بن عبدالله و برخی حارث ‌بن غیث بدانند، هر چند که به ظن قوی حارث اعور همان حارث‌ بن عبدالله اعور است.
[۱۷] عبدالله مامقانی، تنقیح‌المقال فی علم‌الرجال ج۱۷، ص۵۰ـ۶۰.
[۱۸] شوشتری، قاموس‌الرجال، ج۳، ص۱۳.
[۱۹] شوشتری، قاموس‌الرجال، ج۳، ص۴۷ـ۴۸.
[۲۳] عنایةالله قهپائی، مجمع‌الرجال ج۲، ص۶۸.
[۲۴] امین، ج۴، ص۳۰۱.



حارث به شاخه حوث از قبیله هَمدان منسوب است.
[۲۵] ابن کلبی، نسب مَعَدّ و الیمن الکبیر ج۲، ص۲۵۱.
[۲۶] ابن سعد، ج۶، ص۱۶۸.
[۲۷] طبری، ص۶۶۲.
[۲۸] شوشتری، قاموس‌الرجال، ج۳، ص۱۴.
[۳۰] یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۵، ص۲۴۵.
برخی نیز او را خارَفی( خارِفی )دانسته‌اند،
[۳۱] بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، ج۱، قسم۲، ص۲۷۳.

[۳۲] سمعانی، ج۲، ص۳۰۵.
[۳۳] ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج۳، ص۷۳.
[۳۴] یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۵، ص۲۴۴.
که ظاهرآ تصحیف حوثی است
[۳۵] شوشتری، قاموس‌الرجال، ج۳، ص۱۱.
[۳۶] Hossein Modarressi Tabataba'i، Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite، ج۱، ص۴۵.
چه، خارف تیره دیگری از قبیله همدان است.
[۳۷] ابن کلبی، نسب مَعَدّ و الیمن الکبیر ج۲، ص۲۵۱.
نسبت خارفی در برخی منابع رجالی شیعی به حالقی یا حالفی تصحیف شده است.
[۳۹] خوئی، ج۴، ص۲۱۰.
مزّی
[۴۰] یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۵، ص۲۴۵.
به خطا، از یحیی‌بن معین نقل کرده است که برخی اصل حارث را نه از همْدان بلکه از ایران می‌دانستند، زیرا در تاریخ یحیی‌ بن معین
[۴۱] یحیی ‌بن معین، تاریخ یحیی‌بن معین، روایة عباس‌بن محمدبن حاتم دوری ج۱، ص۳۵۹.
این مطلب درباره مُرّه همدانی گفته شده است. مدرسی طباطبائی
[۴۲] Hossein Modarressi Tabataba'i، Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite، ج۱، ص۴۵.
نیز، بر مبنای همین خطا، چنین نتیجه گرفته که ذکر حارث در کتاب تاریخ جرجان حمزةبن یوسف سهمی با نسبت جرجانی، تحریف نسب او (حوثی) بوده است.


قبیله همدان از قبایل یمنی بودند که پس از تأسیس شهر کوفه در سال ۱۷ هجری به این شهر کوچانده شدند و در آنجا سکنا گزیدند؛
[۴۴] سمعانی، ج۵، ص۶۴۷.
[۴۵] علی سامی نشار، نشأة الفکر الفلسفی فی الاسلام، ج۳، ص۲۱۷.
ازاین‌رو، تا پیش از این زمان، اطلاعی از سوانح حیات حارث در اختیار نداریم.


ابن سعد
[۴۶] ابن سعد، ج۶، ص۱۶۸.
نام حارث را در طبقه نخست تابعین کوفه آورده است.


حارث از امیر مؤمنان علی علیه‌السلام، عبدالله ‌بن مسعود و زیدبن ثابت حدیث نقل کرده است.
[۴۷] یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۵، ص۲۴۵.
ابواسحاق سَبیعی همْدانی، ضحاک‌بن مزاحم، عامر شَعْبی، عطاءبن ابی‌رباح و سعیدبن عمرو (برادرزاده حارث) از او حدیث نقل کرده‌اند.
[۴۸] یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۵، ص۲۴۵.

در منابع اهل سنت گفته شده است که امام حسن و امام حسین علیهماالسلام از حارث اعور درباره احادیث پدرشان سؤال می‌کردند.
[۴۹] ابن سعد، ج۶، ص۱۶۸.
[۵۰] طبری، ص۶۶۲ـ۶۶۳.
[۵۱] ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج۳، ص۷۹.
ابن شاذان به نقد این گزارش‌ها پرداخته است. به‌علاوه، طوسی نام حارث را در میان اصحاب امام حسن علیه‌السلام نیز آورده است. در تفسیر فرات کوفی نیز روایتی از وی به نقل از امام حسین علیه‌السلام آمده است.


حارث از اصحاب خاص امام علی علیه‌السلام
[۵۶] احمدبن محمد برقی، کتاب الرجال ص۴.
و از نخستین بیعت‌ کنندگان با وی در مدینه بوده
[۵۸] طبری، ص۶۶۲.
[۵۹] محمدبن محمدمفید، الجمل و النُصرة لسید العترة فی حرب البصره ص۱۰۹.
و آن حضرت وی را در زمره ده یار معتمد خود برشمرده است.
[۶۰] ابن طاووس، کشف المَحَجَّة لثمرة المُهْجَة ص۱۷۴.
ابن ‌قتیبه
[۶۱] ابن قتیبه، المعارف ص۶۲۴.
نیز نام حارث را در صدر اسامی شیعیان آورده است. از او به عنوان پرچمْدارِ (صاحب رایه) علی علیه‌السلام نیز یاد شده است.
همچنین گفته‌اند که حضرت علی هنگام فرا خواندن لشکریان خود، از حارث می‌خواست که آنان را فرا بخواند.
[۶۶] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف ج۲، ص۲۰۵.
[۶۷] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف ج۲، ص۳۴۴.
[۶۸] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح ج۲، ص۵۴۴.



حارث محبت و علاقه ویژه‌ای به علی علیه‌السلام داشته
[۶۹] ابن عبد البر، جامع بیان العلم و فضله و ما ینبغی فی روایته و حمله ج۲، ص۳۸۷.
تا جایی که ابن‌ حِبّان
[۷۰] ابن‌حِبّان، کتاب المجروحین من المحدثین و الضعفاء و المتروکین ج۱، ص۲۲۲.
او را از شیعیان تندرو دانسته است. در منابع شیعی گزارش گفتگوی وی و علی علیه‌السلام در این باره نقل شده است.
[۷۲] محمد بن حسن طوسی، الامالی ص۶۲۵ـ۶۲۷.

براساس روایتی، حارث محبت و شیفتگی فراوان خود را به حضرت علی ابراز کرده و حضرت نیز در پاسخ فرموده است: «هر بنده‌ای که مرا دوست داشته باشد در هنگام مرگ مرا به گونه‌ای که دوست دارد، می‌بیند و کسی که مرا دشمن بدارد، در هنگام مرگ مرا به گونه‌ای که دوست ندارد، می‌بیند».
[۷۳] محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۸۸ـ۸۹.
[۷۴] ابن شهر آشوب، مناقب آل‌ابی‌طالب ج۳، ص۲۵۸.
[۷۸] محمد بن حسن طوسی، الامالی ص۳۴.
[۷۹] محمد بن حسن طوسی، الامالی ص۴۸.
سیداسماعیل‌بن محمد حِمیری این مضمون را به شعر درآورده است.
[۸۰] اسماعیل‌بن محمد حمیری، دیوان ص۳۲۷ـ۳۲۸.
[۸۱] محمدبن محمدمفید، کتاب الامالی ص۷.
[۸۲] محمد بن حسن طوسی، الامالی ص۶۲۷.

این روایت و ابیات «سیدحمیری» در میان شیعیان رواج بسیاری دارد و در موضوع دیدار شیعیان با امیرالمؤمنین و اهل بیت علیهم‌السلام به هنگام احتضار، به آن استشهاد می‌شود.
[۸۳] محمدبن محمدمفید، اوائل المقالات ص۷۳ـ۷۴.
[۸۴] علی‌بن حسین علم‌الهدی، رسائل الشریف المرتضی ج۳، ص۱۳۳ـ۱۳۴.



برخی منابع رجالی اهل سنت، حارث را در شمار ثقات آورده‌اند،
[۸۷] معین، تاریخ یحیی‌بن معین، روایة عباس‌بن محمدبن حاتم دوری ج۱، ص۲۶۵.
[۸۸] یحیی‌بن معین، تاریخ عثمان‌بن سعید الدارمی ص۹۰.
[۸۹] احمدبن عبدالله عجلی، معرفةالثقات ج۱، ص۲۷۸.
[۹۰] ابن شاهین، تاریخ أسماء الثقات ص۷۱ـ۷۲.
[۹۱] یحیی‌بن معین، تاریخ عثمان‌بن سعید الدارمی ص۹۱، که دارمی ازتغییر رأی یحیی‌بن معین درباره حارث خبر داده است.
اما برخی وی را ضعیف دانسته و در وثاقتش تردید کرده‌اند.
[۹۲] ابن سعد، ج۶، ص۱۶۸.
[۹۳] بخاری، کتاب الضعفاء الصغیر، ص۳۲.
[۹۴] احمدبن علی نسائی، کتاب الضعفاء و المتروکین ص۷۷.
[۹۵] ابوزُرعه رازی، کتاب الضعفاء ص۶۰۶.
[۹۶] ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج۱، ص۷۸ـ۷۹.
[۹۷] علی‌بن عمر دارقطنی، کتاب الضُعفاء و المتروکین ص۱۵۳.
[۹۸] ابن جوزی، کتاب الضعفاء و المتروکین ج۱، ص۱۸۱ـ۱۸۲.





۱۰.۱ - دیدگاه عامر بن شراحیل

مهم‌ترین عامل جرح حارث، عبارات عامربن شراحیل شعبی، تابعی معاصر حارث، است که با این‌که از حارث روایت کرده، تأکید نموده که وی کذاب است.
[۹۹] بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، ج۳، قسم۲، ص۴۸۲.
[۱۰۱] محمدبن عمرو عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر سفر۱، ص۲۰۸.
[۱۰۲] محمدبن احمد ذهبی، میزان‌الاعتدال فی نقدالرجال ج۱، ص۴۳۵.
چنان‌که گفته شده بخاری و مسلم‌بن حجاج، به دلیل طعن شعبی بر حارث، روایات او را نیاورده‌اند.
[۱۰۳] ابن خلکان، ج۲، ص۳۳۹.

درباره این‌گونه اظهارنظرهای شعبی و در عین حال نقل روایت او از حارث، توجیهاتی آورده‌اند، از جمله این‌که حارث در نقل دروغ نمی‌گفته بلکه «عقاید نادرست» داشته
[۱۰۴] ابن شاهین، تاریخ أسماء الثقات ص۷۲.
یا این‌که در سخنان روزمره دروغ می‌گفته اما در نقل حدیث راستگو بود
[۱۰۶] محمدبن عبدالله خطیب عمری، الإکمال فی اسماء الرجال ص۱۷۹.
یا این‌که به سهو دروغ می‌گفته است نه به عمد.
[۱۰۷] محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء ج۴، ص۱۵۳.

گفتنی است که شعبی، عثمانی‌ مذهب و با عقیده به امامت علی علیه‌السلام و حتی موالات آن حضرت مخالف بوده است.
[۱۰۸] محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۸۹.


۱۰.۲ - دیدگاه ابن عبد البر

ابن عبد البر
[۱۱۱] ابن عبد البر، جامع بیان العلم و فضله و ما ینبغی فی روایته و حمله ج۲، ص۳۸۷.
تصریح کرده که از حارث دروغی گزارش نشده است، اما وی به سبب محبت شدیدش به حضرت علی و تفضیل او بر دیگران، مورد ملامت بوده و از همین‌رو شعبی او را تکذیب کرده، چرا که شعبی معتقد به تفضیل ابوبکر بوده و او را اولین ایمان‌ آورنده به پیامبر اکرم می‌دانسته است. عبدالعزیزبن محمد حسینی غماری، از علمای معاصر مراکش، دو کتاب الباحث عن علل الطعن فی الحارث (قم ۱۴۲۰) و بیان نَکث الناکِث المُتَعَدی بتضعیف الحارث (قم ۱۴۲۰) را در اثبات وثاقت حارث اعور و رد شبهات وارد شده در این باره نگاشته است.

۱۰.۳ - دیدگاه ذهبی

ذهبی
[۱۱۲] محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء ج۴، ص۱۵۲.
[۱۱۳] محمدبن احمد ذهبی، میزان‌الاعتدال فی نقدالرجال ج۱، ص۴۳۷.
از حارث با عناوینی چون علامه، فقیه، امام و کثیرالعلم یاد کرده است.
[۱۱۴] یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال ج۵، ص۲۵۲.



حارث را حاذق در علم حساب و نیز فرایض (نحوه محاسبه و تقسیم ترکه میت میان ورثه) دانسته
[۱۱۶] یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال ج۵، ص۲۴۹.
[۱۱۷] یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال ج۵، ص۲۵۲.
و حافظه‌اش را ستوده‌اند.
[۱۱۸] ابن شاهین، تاریخ أسماء الثقات ص۷۱ـ۷۲.

یعقوبی
[۱۱۹] یعقوبی، تاریخ ج۲، ص۲۱۴.
او را در زمره اصحاب دانشمند علی علیه‌السلام برشمرده و ابن‌سیرین او را در شمار پنج عالم و فقیه سرشناس کوفه نام‌برده است.
[۱۲۰] محمدبن خلف وکیع، اخبارالقضاة ص۳۸۰.
[۱۲۱] ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال ج۲، ص۱۸۶.
[۱۲۲] یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال ج۵، ص۲۵۲.
همچنین او را از اصحاب ابن‌ مسعود دانسته‌اند.
[۱۲۳] یحیی‌بن معین، تاریخ یحیی‌بن معین، روایة عباس‌بن محمدبن حاتم دوری ج۱، ص۲۲۰.
[۱۲۵] محمدبن احمد ذهبی، میزان‌الاعتدال فی نقدالرجال ج۱، ص۴۳۷.



عباراتی مبهم از حارث درباره یادگیری قرآن نقل شده است، مانند این‌که «من قرآن را در سه سال و وحی را در دو سال آموختم» (تعلّمت القرآن فی ثلاث سنین و الوحی فی سنتین؛
[۱۲۶] مسلم‌بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۱، ص۱۵.
[۱۲۷] یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال ج۵، ص۲۴۷.
). یا در پاسخ به کسی که گفته بود قرآن را در دو سال آموخته است، گفته بود: «قرآن آسان است، وحی دشوارتر است» (القرآن هَینٌ، الوحیُ اَشدُّ؛
[۱۲۸] مسلم‌بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۱، ص۱۴ـ۱۵.
).

۱۲.۱ - رفع ابهام از سخنان حارث

این عبارت، به سبب ابهام، در کتابهای غریب‌الحدیث بررسی و از آن تفاسیر مختلفی شده است. برخی مقصود از قرآن را قرائت قرآن و مقصود از وحی را کتابت آن دانسته‌اند،
[۱۲۹] محمودبن عمر زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث ج ۳، ص۹۰.
[۱۳۰] ابن‌اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر ذیل «وحی».
[۱۳۱] یحیی‌بن شرف نووی، صحیح مسلم بشرح النووی ج۱، ص۹۹.
، اما شوشتری
[۱۳۲] محمد تقی شوشتری، قاموس‌الرجال ج۳، ص۴۰.
مراد از وحی را تفسیر و شأن نزول آیات قرآن، و سیدمحسن امین
[۱۳۳] سیدمحسن امین ج۴، ص۳۶۷.
وحی را حدیث معنا کرده‌اند.


حارث اعور احادیث و خطبه‌های امیرمؤمنان را مکتوب می‌کرده است. به نوشته شوشتری،
[۱۳۶] محمد تقی شوشتری، بَهج‌الصباغة فی شرح نهج‌البلاغة، ج۱ ، ص۶.
او نخستین گردآورنده خطبه‌های امام علی علیه‌السلام است. در گزارشی آمده است که حارث به تشویق حضرت علی اوراقی خرید و پس از آن، علوم و احادیث بسیاری از آن حضرت در آن نوشت. در منابع از حارث به عنوان صاحب کتب یاد شده و به کتاب
[۱۳۷] ر.ک: ابن حنبل، الجامع فی العلل و المعرفة، ج۲، ص۲۵۷.
[۱۳۸] محمدبن عمرو عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر سفر۳، ص۵۸.
[۱۳۹] ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج۶، ص۲۶.
یا صحیفه
[۱۴۰] سلیمان‌بن اشعث ابوداوود، سؤالات أبی‌عبید الآجری أباداود سلیمان‌بن الأشعث السجستانی ج۲، ص۱۴۵.
حارث اشاره شده است.


روایات بسیاری به نقل از وی در کتابهای شیعه و اهل سنّت آمده است. این روایات، که عمومآ به نقل از علی علیه‌السلام است، موضوعات و مباحث مختلف اعتقادی، احکام فقهی، تفسیر و اخلاق را در برمی‌گیرد.

۱۴.۱ - فهرست منابع حدیثی از روایات حارث

مدرسی طباطبائی
[۱۴۱] Hossein Modarressi Tabataba'i، Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite ج۱، ص۴۶ـ۵۷.
فهرستی از منابعی را که روایات حارث در آنها نقل شده، فراهم آورده است.علاوه بر مُسنَد ابن حنبل و سنن دارِمی، در چهار کتاب از کتب شش‌گانه اهل سنّت از وی حدیث نقل شده است.
[۱۴۲] Hossein Modarressi Tabataba'i، Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite ج۱، ص۴۶ـ۵۷.
[۱۴۳] ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۵، ص۲۵۳.

کتاب المسائل التی أخبر بها أمیرالمؤمنین الیهودی نیز به حارث اعور منسوب است. به گفته طوسی،
[۱۴۴] محمد بن حسن طوسی، فهرست کتب الشیعة و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحاب الاصول ص۳۱۹.
عمروبن میمون مطالب این کتاب را به واسطه ابواسحاق سَبیعی از حارث از علی علیه‌السلام نقل کرده است. متن این رساله را ابن‌بابویه با سندی دیگر در کتاب الخصال
[۱۴۵] ابن‌ بابویه، کتاب الخصال ج۲، ص۳۶۴ـ۳۸۲.
آورده است. در این رساله، ماجرای پرسش سرکرده یهودیان از علی علیه‌السلام درباره این‌که آیا وی وصی پیامبر اکرم است، آمده و این وصایت و شرایط و مراحل آن اثبات شده است.
[۱۴۶] Hossein Modarressi Tabataba'i، Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite ج۱، ص۵۹، که این کتاب را یک جزوه تبلیغی شیعی متعلق به اواخر دوران اموی تلقی کرده است.


۱۴.۲ - فهرست راویان حدیث از حارث

مهم‌ترین راوی حارث اعور، ابواسحاق سبیعی است. به گفته ابن حنبل، ابواسحاق پس از درگذشت حارث با بیوه او ازدواج کرد و به این ترتیب به کتابها و نوشته‌های حدیثی حارث دست یافت؛
[۱۴۷] محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء ج۵، ص۳۹۸.
[۱۴۸] محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام ج۳، ص۴۷۴.
از همین‌رو در منابع اهل سنّت آمده که ابواسحاق فقط چهار روایت از حارث شنیده
[۱۵۰] سلیمان‌بن اشعث ابوداوود، سؤالات أبی‌عبید الآجری أباداود سلیمان‌بن الأشعث السجستانی ص۳۱.
[۱۵۱] ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج۱، ص۱۳۲.
[۱۵۲] ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج۱، ص۱۴۸.
و بقیه را از نگاشته‌های او نقل کرده است،
[۱۵۳] احمدبن عبدالله عجلی، معرفةالثقات ج۲، ص۱۷۹.
[۱۵۴] برای فهرستی از روایات او از حارث رجوع کنید به یوسف ازبک، مسند علی‌بن ابی‌طالب رضی‌الله‌عنه، خَرَّجَ احادیثهُ علی‌رضابن عبدالله‌بن علی‌رضا ج۱، ص۳۰۵ـ۴۲۸.
همچنان‌که روایات خِلاس ‌بن عمرو هَجَری
[۱۵۵] یوسف ازبک، مسند علی‌بن ابی‌طالب رضی‌الله‌عنه ج۲، ص۸۴۹ـ۸۶۳.
و عبدالاعلی ‌بن عامر ثعلبی
[۱۵۶] یوسف ازبک، مسند علی‌بن ابی‌طالب رضی‌الله‌عنه ج۵، ص۱۹۶۷ـ۱۹۷۶.
از امام علی علیه‌السلام را برگرفته از کتاب حارث می‌دانند.
[۱۵۷] ابن حنبل، الجامع فی العلل و معرفةالرجال.
[۱۵۸] سلیمان‌بن اشعث ابوداوود، سؤالات أبی‌عبید الآجری أباداود سلیمان‌بن الأشعث السجستانی ج۲، ص۱۴۵.
[۱۵۹] محمدبن عمرو عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر سفر۳، ص۵۸.
[۱۶۰] ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج۶، ص۲۶.

در شماری از روایات، ابواسحاق سبیعی به واسطه دیگران از حارث روایت کرده که حاکی از شفاهی بودن است نه نقل از کتاب حارث.
[۱۶۱] برای نمونه رجوع کنید به محمد بن ادریس شافعی، الامّ ج۷، ص۱۹۹.
[۱۶۲] عبدالرزاق ‌بن همام صنعانی، المصنَّف ج۴، ص۲۵۶.
[۱۶۳] عبدالرزاق ‌بن همام صنعانی، المصنَّف ج۴، ص۲۸۲.
[۱۶۴] محمدبن عمرو عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر سفر۴، ص۱۱.
سلسله سند «ابواسحاق از حارث از علی علیه‌السلام» زنجیره حدیثی مشهوری است که برخی جاعلان، خصوصآ عثمانیه در مناظرات فرقه‌ای خود با شیعیان، از این شهرت سود جسته و مطالب مجعول خود را با آن رواج داده‌اند.
[۱۶۵] Hossein Modarressi Tabataba'i، Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite ج۱، ص۵۷-۵۸.

به‌جز سبیعی، راویان بسیاری از طریق حارث روایات امام علی را شنیده‌اند، که از آن جمله‌اند ابراهیم‌ بن یزید نخعی و سعیدبن فیروز ابوالبختری.
[۱۶۶] برای فهرست کامل این راویان و روایات آنان رجوع کنید به یوسف ازبک، مسند علی‌بن ابی‌طالب رضی‌الله‌عنه ج۱، ص۳۰۵ـ۴۳۲.

[۱۶۷] برای فهرست کامل این راویان و روایات آنان رجوع کنید به یوسف ازبک، مسند علی‌بن ابی‌طالب رضی‌الله‌عنه ج۲، ص۴۳۳ـ۴۶۷.



حارث در دوران خلافت عثمان‌بن عفّان (۲۳ـ۳۵)، مبارزات سیاسی گسترده‌ای داشته است. وی از اعضای گروه قرّاء در کوفه به‌شمار می‌آمد که به سرکردگی مالک اشتر نخعی با سعید بن عاص (عامل عثمان در کوفه) مخالفت می‌کردند.
[۱۶۸] احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف ج۵، ص۱۵۰.
آنان بر سعیدبن عاص شوریدند و به مدینه رفتند و از عثمان خواستار عزل وی شدند.
[۱۶۹] ابن سعد، ج۵، ص۳۲ـ۳۳.
[۱۷۰] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح ج۲، ص۳۸۶.
همین مخالفت‌ها موجب شد که عثمان آنان را به شام تبعید کند.
[۱۷۱] ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح ج۲، ص۳۸۶.
[۱۷۲] درباره حوادثی که در شام برای آنان رخ داد رجوع کنید به احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف ج۵، ص۱۵۴ـ۱۵۵.
با این همه، او در وقایعی که به قتل عثمان انجامید نیز در مدینه حضور داشت.
[۱۷۳] محمدبن محمدمفید، الجمل و النُصرة لسید العترة فی حرب البصره ص۱۰۹.



حارث اعور در سال ۶۵، در دوران عبدالله‌بن زبیر، در کوفه درگذشت.
[۱۷۴] ابن سعد، ج۶، ص۱۶۹.
[۱۷۵] طبری، ص۶۶۳.
[۱۷۶] مسعودی، مروج ج۳، ص۲۹۷، که درگذشت او را سال ۶۶ و هم‌زمان با قیام توّابین ذکر کرده است.



بنابه وصیت حارث، عبدالله‌بن یزید خطمی (عامل ابن‌زبیر در کوفه) بر پیکر وی نماز گزارد؛
[۱۷۷] ابن سعد، ج۶، ص۱۶۹.
[۱۷۹] طبری، ص۶۶۳.
این امر می‌تواند حاکی از همراهی حارث با زبیریان و اعتراض او به امویان باشد.


از خاندان و فرزندان حارث اطلاع چندانی در دست نیست.

۱۸.۱ - عبدالرحمان ‌بن حارث

ابن عساکر، به نقل از واقدی، از فردی به نام عبدالرحمان ‌بن حارث ‌بن عبدالله همدانی کوفی یاد کرده که در سال ۴۳ هجری، به همراه عبدالرحمان‌بن خالدبن ولید، در فتوحات شرکت داشته و چون از خبره‌ترین افراد در حساب بوده است، او را بر کار غنایم گمارده بودند. او سهمی را که از غنایم برایش در نظر گرفته بودند نپذیرفت. ظاهرآ این فرد پسر حارث بوده و اوصافی که از او ذکر شده، از جمله این‌که بر علم حساب تسلط داشته، شاهدی بر این مدعاست.

۱۸.۲ - سعید بن عمرو

همچنین سعیدبن عمرو (برادرزاده حارث) یکی از راویان وی بوده است.
[۱۸۱] علی‌بن عمر دارقطنی، العلل الواردة فی الاحادیث النبوی ج۳، ص۱۳۷.
[۱۸۲] یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج ۵، ص۲۴۵.


۱۸.۳ - حارث‌ بن محمدبن حارث

یکی از نوادگان او، به نام حارث‌بن محمدبن حارث، نیز از راویان شیعه بوده است.
[۱۸۳] ابن‌ بسطام (حسین‌بن بسطام) و ابن ‌بسطام (عبدالله ‌بن بسطام)، طب الائمة علیهم‌السلام ص۵۸.


۱۸.۴ - شیخ‌بهائی و پدر ایشان

شیخ بهائی و پدر وی، که از نسل حارث بوده‌اند، به حارثی و همْدانی ملقب شده‌اند.


(۱) ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت.
(۲) ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل، حیدرآباد، دکن ۱۳۷۱ـ۱۳۷۳/ ۱۹۵۲ـ۱۹۵۳، چاپ افست بیروت.
(۳) ابن اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، چاپ محمود محمد طناحی و طاهر احمد زاوی، بیروت ۱۳۸۳/۱۹۶۳، چاپ افست قم ۱۳۶۴ش.
(۴) ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۵) ابن ‌بابویه، التوحید، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم (? ۱۳۵۷ش).
(۶) ابن‌ بابویه، کتاب الخصال، چاپ علی‌اکبر غفاری، قم ۱۳۶۲ش.
(۷) ابن‌ بسطام (حسین‌بن بسطام) و ابن ‌بسطام (عبدالله ‌بن بسطامطب الائمة علیهم‌السلام، نجف ( ۱۳۸۵)، چاپ افست بیروت.
(۸) ابن جوزی، کتاب الضعفاء و المتروکین، چاپ ابوالفداء عبدالله قاضی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۹) ابن‌حِبّان، کتاب المجروحین من المحدثین و الضعفاء و المتروکین، چاپ محمود ابراهیم زاید، حلب ۱۳۹۵ـ۱۳۹۶/ ۱۹۷۵ـ۱۹۷۶.
(۱۰) ابن حنبل، الجامع فی العلل و معرفة الرجال، چاپ محمدحسام بیضون، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
(۱۱) ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر،.
(۱۲) ابن خلکان.
(۱۳) ابن سعد (بیروت).
(۱۴) ابن شاذان، الایضاح، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۶۳ش.
(۱۵) ابن شاهین، تاریخ أسماء الثقات، چاپ صبحی سامرائی، کویت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
(۱۶) ابن شهر آشوب، مناقب آل‌ابی‌طالب، چاپ یوسف بقاعی، قم ۱۳۸۵ش.
(۱۷) ابن طاووس، کشف المَحَجَّة لثمرة المُهْجَة، نجف ۱۳۷۰/۱۹۵۱.
(۱۸) ابن عبد البر، جامع بیان العلم و فضله و ما ینبغی فی روایته و حمله، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
(۱۹) ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، چاپ سهیل زکار، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۸.
(۲۰) ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، چاپ علی شیری، بیروت ۱۴۱۵ـ۱۴۲۱/ ۱۹۹۵ـ۲۰۰۱.
(۲۱) ابن قتیبه، المعارف، چاپ محمداسماعیل عبدالله صاوی، بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
(۲۲) ابن کلبی، نسب مَعَدّ و الیمن الکبیر، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۲۳) سلیمان‌بن اشعث ابوداوود، رسالة أبی داود إلی أهل مکة فی وصف سُنَنِهِ، چاپ محمدبن لطفی صبّاغ، بیروت ۱۴۱۷/۱۹۹۷.
(۲۴) سلیمان‌بن اشعث ابوداوود، سؤالات أبی‌عبید الآجری أباداود سلیمان‌بن الأشعث السجستانی، چاپ عبدالعلیم عبدالعظیم بستوی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
(۲۵) ابوزُرعه رازی، کتاب الضعفاء لابی زرعة الرازی و اجوبته علی اسئلة البرذعی، در سعدی هاشمی، ابوزرعة الرازی و جهوده فی السنة النبویة، باب ۲، مدینه ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۲۶) موفق‌بن احمد اخطب خوارزم، المناقب، چاپ مالک محمودی، قم ۱۴۱۴.
(۲۷) امین.
(۲۸) محمدبن اسماعیل بخاری، التاریخ الصغیر، چاپ محمود ابراهیم زاید، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۲۹) محمدبن اسماعیل بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، دیاربکر: المکتبة الاسلامیة،.
(۳۰) محمدبن اسماعیل بخاری، کتاب الضعفاء الصغیر، چاپ محمد ابراهیم زاید، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۳۱) احمدبن محمد برقی، کتاب الرجال، چاپ جلال‌الدین محدث ارموی، تهران ۱۳۴۲ش.
(۳۲) احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، چاپ محمود فردوس‌العظم، دمشق ۱۹۹۶ـ۲۰۰۰.
(۳۳) مصطفی‌بن حسین تفرشی، نقدالرجال، قم ۱۴۱۸.
(۳۴) حسن‌بن سلیمان حلّی، المحتضر، چاپ علی أشرف، (بی‌جا): مکتبة الحیدریة، ۱۳۸۲ش.
(۳۵) اسماعیل‌بن محمد حمیری، دیوان، چاپ شاکر هادی شکر، بیروت.
(۳۶) محمدبن عبدالله خطیب عمری، الإکمال فی اسماء الرجال، چاپ محمد عبدالله انصاری، قم: مؤسسة اهل بیت علیهم‌السلام،.
(۳۷) خوئی.
(۳۸) علی‌بن عمر دارقطنی، العلل الواردة فی الاحادیث النبویه، ریاض ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۳۹) علی‌بن عمر دارقطنی، کتاب الضُعفاء و المتروکین، چاپ صبحی بدری سامرائی، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶.
(۴۰) محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، چاپ بشّار عوّاد معروف، بیروت ۱۴۲۴/۲۰۰۳.
(۴۱) محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت ۱۴۰۱ـ۱۴۰۹/ ۱۹۸۱ـ۱۹۸۸.
(۴۲) محمدبن احمد ذهبی، میزان‌الاعتدال فی نقدالرجال، چاپ علی‌محمد بجاوی، قاهره ۱۹۶۳ـ۱۹۶۴، چاپ افست بیروت.
(۴۳) محمودبن عمر زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث، بیروت ۱۴۱۷/ ۱۹۹۶.
(۴۴) سمعانی.
(۴۵) حمزةبن یوسف سهمی، تاریخ جرجان، چاپ محمد عبدالمعیدخان، حیدرآباد، دکن ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۴۶) محمدبن ادریس شافعی، الامّ، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۴۷) محمدتقی شوشتری، بَهج‌الصباغة فی شرح نهج‌البلاغة، ج ۱، تهران: مکتبةالصدر،.
(۴۸) محمدتقی شوشتری، قاموس‌الرجال، قم ۱۴۱۰ـ۱۴۲۴.
(۴۹) عبدالرزاق‌بن همام صنعانی، المصنَّف، چاپ حبیب‌الرحمان اعظمی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۵۰) محمدبن جریر طبری، «المنتخب من کتاب ذیل المذیل من تاریخ الصحابة و التابعین»، در ذیول تاریخ الطبری، ج ۱۱، چاپ محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره ( ۱۹۷۷).
(۵۱) محمدبن جریر طبری آملی، المسترشد فی امامة امیرالمؤمنین علی‌بن ابی‌طالب علیه‌السلام، چاپ احمد محمودی. قم (? ۱۴۱۵).
(۵۲) محمدبن حسن طوسی، الامالی، قم ۱۴۱۴.
(۵۳) محمدبن حسن طوسی، رجال الطوسی، چاپ جواد قیومی اصفهانی، قم ۱۴۱۵.
(۵۴) محمدبن حسن طوسی، فهرست کتب الشیعة و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحاب الاصول، چاپ عبدالعزیز طباطبائی، قم ۱۴۲۰.
(۵۵) احمدبن عبدالله عجلی، معرفةالثقات، چاپ عبدالعلیم عبدالعظیم بستوی، مدینه ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۵۶) محمدبن عمرو عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر، چاپ عبدالمعطی امین قلعجی، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۸.
(۵۷) حسن‌بن یوسف علامه حلی، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، چاپ جواد قیومی اصفهانی، (قم) ۱۴۱۷.
(۵۸) علی‌بن حسین علم‌الهدی، رسائل الشریف المرتضی، چاپ مهدی رجائی، رساله:۳۲ اجوبة مسائل متفرقة من الحدیث و غیره، قم ۱۴۰۵ـ۱۴۱۰.
(۵۹) سعیدبن هبةالله قطب راوندی، کتاب سلوة الحزین، المعروف ب الدعوات، قم ۱۴۰۷.
(۶۰) عنایةالله قهپائی، مجمع‌الرجال، چاپ ضیاءالدین علامه اصفهانی، اصفهان ۱۳۸۴ـ۱۳۸۷، چاپ افست قم.
(۶۱) محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی، چاپ حسن مصطفوی، مشهد ۱۳۴۸ش.
(۶۲) کلینی.
(۶۳) فرات‌بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات الکوفی، چاپ محمدکاظم محمودی، تهران ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۶۴) عبدالله مامقانی، تنقیح‌المقال فی علم‌الرجال، چاپ محیی‌الدین مامقانی، قم ۱۴۲۳.
(۶۵) مجلسی.
(۶۶) یوسف‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج ۵، چاپ بشار عوّاد معروف، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
(۶۷) مسعودی، مروج (بیروت).
(۶۸) مسلم‌بن حجاج، الجامع الصحیح، بیروت: دارالفکر،.
(۶۹) مسلم‌بن حجاج، کتاب الکنی و الأسماء، دمشق ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۷۰) محمدبن محمدمفید، اوائل المقالات، چاپ ابراهیم انصاری، بیروت ۱۴۱۴الف/ ۱۹۹۳.
(۷۱) محمدبن محمدمفید، الجمل و النُصرة لسید العترة فی حرب البصرة، چاپ علی میرشریفی، قم ۱۳۷۴ش.
(۷۲) محمدبن محمدمفید، الفصول المختاره، چاپ علی میرشریفی، بیروت ۱۴۱۴ب/ ۱۹۹۳.
(۷۳) محمدبن محمدمفید، کتاب الامالی، چاپ حسین استادولی و علی‌اکبر غفاری، قم ۱۴۰۳.
(۷۴) احمدبن علی نسائی، کتاب الضعفاء و المتروکین، چاپ بوران ضناوی و کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۷۵) علی سامی نشار، نشأة الفکر الفلسفی فی الاسلام، ج ۳، قاهره ( ۱۹۹۶).
(۷۶) نصربن مزاحم، وقعة صفّین، چاپ عبدالسلام محمدهارون، قاهره ۱۳۸۲، چاپ افست قم ۱۴۰۴.
(۷۷) یحیی‌بن شرف نووی، صحیح مسلم بشرح النووی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۷۸) محمدبن خلف وکیع، اخبارالقضاه، چاپ سعید محمد لحّام، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۱.
(۷۹) یحیی‌بن معین، تاریخ عثمان‌بن سعید الدارمی (۲۰۰۲۸۰ه ) عن أبی زکریا یحیی‌بن معین (۱۵۸۲۳۳ه ) فی تجریح الرواة و تعدیلهم، چاپ احمدمحمد نورسیف، دمشق: دارالمأمون للتراث،.
(۸۰) یحیی‌بن معین، تاریخ یحیی‌بن معین، روایة عباس‌بن محمدبن حاتم دوری، چاپ عبدالله احمدحسن، بیروت.
(۸۱) یعقوبی، تاریخ.
۸۲- یوسف ازبک، مسند علی‌بن ابی‌طالب رضی‌الله‌عنه، خَرَّجَ احادیثهُ علی‌رضابن عبدالله‌بن علی‌رضا، دمشق ۱۴۱۶/۱۹۹۵.
(۸۳) Hossein Modarressi Tabataba'i، Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite literature، vol.۱، Oxford ۲۰۰۳.



۱. ابن سعد، ج۶، ص۱۶۸.
۲. طبری، ص۶۶۲.
۳. ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل ج۱، ص۹۱.
۴. ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل ج۱، ص۱۰۷.
۵. ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل ج۱، ص۱۳۳.
۶. ابن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل ج۱، ص۴۶۴.
۷. محمدبن ادریس شافعی، الامّ ج۷، ص۱۴، که از حرث اعور نام برده اما او را مجهول خوانده است.
۸. مسلم‌بن حجاج، کتاب الکنی، ص۱۱۶.
۹. شوشتری، قاموس‌الرجال، ج۳، ص۱۱ـ۱۳.
۱۰. بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۷۳.    
۱۱. بخاری، التاریخ الصغیر، ج۱، ص۱۸۴.    
۱۲. ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج۳، ص۷۳.
۱۳. یحیی‌بن معین، تاریخ یحیی‌بن معین، روایة عباس‌بن محمدبن حاتم دوری ج۱، ص۲۱۸.
۱۴. بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، ج۲، ص۲۷۳.    
۱۵. مسلم‌بن حجاج، کتاب الکنی، ص۱۱۶.
۱۶. سمعانی، ج۱، ص۱۹۲.
۱۷. عبدالله مامقانی، تنقیح‌المقال فی علم‌الرجال ج۱۷، ص۵۰ـ۶۰.
۱۸. شوشتری، قاموس‌الرجال، ج۳، ص۱۳.
۱۹. شوشتری، قاموس‌الرجال، ج۳، ص۴۷ـ۴۸.
۲۰. علامه حلّی، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال ص۱۲۲۱۲۳.    
۲۱. تفرشی، نقدالرجال ج۱، ص۳۸۱.    
۲۲. تفرشی، نقدالرجال ج۱، ص۳۸۸ ۳۸۹.    
۲۳. عنایةالله قهپائی، مجمع‌الرجال ج۲، ص۶۸.
۲۴. امین، ج۴، ص۳۰۱.
۲۵. ابن کلبی، نسب مَعَدّ و الیمن الکبیر ج۲، ص۲۵۱.
۲۶. ابن سعد، ج۶، ص۱۶۸.
۲۷. طبری، ص۶۶۲.
۲۸. شوشتری، قاموس‌الرجال، ج۳، ص۱۴.
۲۹. بخاری، التاریخ الصغیر، ج۱، ص۱۸۴.    
۳۰. یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۵، ص۲۴۵.
۳۱. بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، ج۱، قسم۲، ص۲۷۳.
۳۲. سمعانی، ج۲، ص۳۰۵.
۳۳. ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج۳، ص۷۳.
۳۴. یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۵، ص۲۴۴.
۳۵. شوشتری، قاموس‌الرجال، ج۳، ص۱۱.
۳۶. Hossein Modarressi Tabataba'i، Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite، ج۱، ص۴۵.
۳۷. ابن کلبی، نسب مَعَدّ و الیمن الکبیر ج۲، ص۲۵۱.
۳۸. محمد بن حسن طوسی، رجال الطوسی ص۶۰.    
۳۹. خوئی، ج۴، ص۲۱۰.
۴۰. یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۵، ص۲۴۵.
۴۱. یحیی ‌بن معین، تاریخ یحیی‌بن معین، روایة عباس‌بن محمدبن حاتم دوری ج۱، ص۳۵۹.
۴۲. Hossein Modarressi Tabataba'i، Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite، ج۱، ص۴۵.
۴۳. حمزة بن یوسف سهمی، تاریخ جرجان ص۲۰۰.    
۴۴. سمعانی، ج۵، ص۶۴۷.
۴۵. علی سامی نشار، نشأة الفکر الفلسفی فی الاسلام، ج۳، ص۲۱۷.
۴۶. ابن سعد، ج۶، ص۱۶۸.
۴۷. یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۵، ص۲۴۵.
۴۸. یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۵، ص۲۴۵.
۴۹. ابن سعد، ج۶، ص۱۶۸.
۵۰. طبری، ص۶۶۲ـ۶۶۳.
۵۱. ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج۳، ص۷۹.
۵۲. حمزة بن یوسف سهمی، تاریخ جرجان ص۵۵۹.    
۵۳. ابن شاذان، الایضاح ص۴۶۸۴۷۰.    
۵۴. محمد بن حسن طوسی، رجال الطوسی ص۹۱-۹۴.    
۵۵. فرات‌بن ابراهیم کوفی، تفسیر فرات الکوفی ص۵۶۳.    
۵۶. احمدبن محمد برقی، کتاب الرجال ص۴.
۵۷. محمد بن حسن طوسی، رجال الطوسی ص۶۰.    
۵۸. طبری، ص۶۶۲.
۵۹. محمدبن محمدمفید، الجمل و النُصرة لسید العترة فی حرب البصره ص۱۰۹.
۶۰. ابن طاووس، کشف المَحَجَّة لثمرة المُهْجَة ص۱۷۴.
۶۱. ابن قتیبه، المعارف ص۶۲۴.
۶۲. حمزة بن یوسف سهمی، تاریخ جرجان ص۲۰۰.    
۶۳. موفق‌بن احمد اخطب خوارزم، المناقب ص۸۹.    
۶۴. نصربن مزاحم، وقعة صفّین ص۱۲۱.    
۶۵. نصربن مزاحم، وقعة صفّین ص۱۴۳.    
۶۶. احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف ج۲، ص۲۰۵.
۶۷. احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف ج۲، ص۳۴۴.
۶۸. ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح ج۲، ص۵۴۴.
۶۹. ابن عبد البر، جامع بیان العلم و فضله و ما ینبغی فی روایته و حمله ج۲، ص۳۸۷.
۷۰. ابن‌حِبّان، کتاب المجروحین من المحدثین و الضعفاء و المتروکین ج۱، ص۲۲۲.
۷۱. محمدبن محمدمفید، کتاب الامالی ص ۳۷.    
۷۲. محمد بن حسن طوسی، الامالی ص۶۲۵ـ۶۲۷.
۷۳. محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۸۸ـ۸۹.
۷۴. ابن شهر آشوب، مناقب آل‌ابی‌طالب ج۳، ص۲۵۸.
۷۵. سعیدبن هبةالله قطب راوندی، الدعوات ص۲۴۹.    
۷۶. ابن‌ بابویه، کتاب الخصال ج۱، ص۳۳۴۳۳۵.    
۷۷. محمدبن محمدمفید، کتاب الامالی ص۲۷۱.    
۷۸. محمد بن حسن طوسی، الامالی ص۳۴.
۷۹. محمد بن حسن طوسی، الامالی ص۴۸.
۸۰. اسماعیل‌بن محمد حمیری، دیوان ص۳۲۷ـ۳۲۸.
۸۱. محمدبن محمدمفید، کتاب الامالی ص۷.
۸۲. محمد بن حسن طوسی، الامالی ص۶۲۷.
۸۳. محمدبن محمدمفید، اوائل المقالات ص۷۳ـ۷۴.
۸۴. علی‌بن حسین علم‌الهدی، رسائل الشریف المرتضی ج۳، ص۱۳۳ـ۱۳۴.
۸۵. ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه ج۱، ص۲۹۹.    
۸۶. حسن‌بن سلیمان حلّی، المحتضر ص۲۹-۳۱.    
۸۷. معین، تاریخ یحیی‌بن معین، روایة عباس‌بن محمدبن حاتم دوری ج۱، ص۲۶۵.
۸۸. یحیی‌بن معین، تاریخ عثمان‌بن سعید الدارمی ص۹۰.
۸۹. احمدبن عبدالله عجلی، معرفةالثقات ج۱، ص۲۷۸.
۹۰. ابن شاهین، تاریخ أسماء الثقات ص۷۱ـ۷۲.
۹۱. یحیی‌بن معین، تاریخ عثمان‌بن سعید الدارمی ص۹۱، که دارمی ازتغییر رأی یحیی‌بن معین درباره حارث خبر داده است.
۹۲. ابن سعد، ج۶، ص۱۶۸.
۹۳. بخاری، کتاب الضعفاء الصغیر، ص۳۲.
۹۴. احمدبن علی نسائی، کتاب الضعفاء و المتروکین ص۷۷.
۹۵. ابوزُرعه رازی، کتاب الضعفاء ص۶۰۶.
۹۶. ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج۱، ص۷۸ـ۷۹.
۹۷. علی‌بن عمر دارقطنی، کتاب الضُعفاء و المتروکین ص۱۵۳.
۹۸. ابن جوزی، کتاب الضعفاء و المتروکین ج۱، ص۱۸۱ـ۱۸۲.
۹۹. بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، ج۳، قسم۲، ص۴۸۲.
۱۰۰. محمدبن اسماعیل بخاری، التاریخ الصغیر ج۱، ص۱۸۳-۱۸۴.    
۱۰۱. محمدبن عمرو عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر سفر۱، ص۲۰۸.
۱۰۲. محمدبن احمد ذهبی، میزان‌الاعتدال فی نقدالرجال ج۱، ص۴۳۵.
۱۰۳. ابن خلکان، ج۲، ص۳۳۹.
۱۰۴. ابن شاهین، تاریخ أسماء الثقات ص۷۲.
۱۰۵. حمزة بن یوسف سهمی، تاریخ جرجان ص۲۰۰.    
۱۰۶. محمدبن عبدالله خطیب عمری، الإکمال فی اسماء الرجال ص۱۷۹.
۱۰۷. محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء ج۴، ص۱۵۳.
۱۰۸. محمدبن عمر کشی، اختیار معرفة الرجال، (تلخیص) محمدبن حسن طوسی ص۸۹.
۱۰۹. محمد بن جریر طبری آملی، المسترشد فی امامة امیرالمؤمنین علی‌بن ابی‌طالب علیه‌السلام ص۹۵.    
۱۱۰. محمدبن محمدمفید، الفصول المختاره ص۲۱۶۲۱۷.    
۱۱۱. ابن عبد البر، جامع بیان العلم و فضله و ما ینبغی فی روایته و حمله ج۲، ص۳۸۷.
۱۱۲. محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء ج۴، ص۱۵۲.
۱۱۳. محمدبن احمد ذهبی، میزان‌الاعتدال فی نقدالرجال ج۱، ص۴۳۷.
۱۱۴. یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال ج۵، ص۲۵۲.
۱۱۵. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق ج۲۴، ص۱۰۰.    
۱۱۶. یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال ج۵، ص۲۴۹.
۱۱۷. یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال ج۵، ص۲۵۲.
۱۱۸. ابن شاهین، تاریخ أسماء الثقات ص۷۱ـ۷۲.
۱۱۹. یعقوبی، تاریخ ج۲، ص۲۱۴.
۱۲۰. محمدبن خلف وکیع، اخبارالقضاة ص۳۸۰.
۱۲۱. ابن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال ج۲، ص۱۸۶.
۱۲۲. یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال ج۵، ص۲۵۲.
۱۲۳. یحیی‌بن معین، تاریخ یحیی‌بن معین، روایة عباس‌بن محمدبن حاتم دوری ج۱، ص۲۲۰.
۱۲۴. بخاری، التاریخ الصغیر، ج۱، ص۱۷۶.    
۱۲۵. محمدبن احمد ذهبی، میزان‌الاعتدال فی نقدالرجال ج۱، ص۴۳۷.
۱۲۶. مسلم‌بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۱، ص۱۵.
۱۲۷. یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال ج۵، ص۲۴۷.
۱۲۸. مسلم‌بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۱، ص۱۴ـ۱۵.
۱۲۹. محمودبن عمر زمخشری، الفائق فی غریب الحدیث ج ۳، ص۹۰.
۱۳۰. ابن‌اثیر، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر ذیل «وحی».
۱۳۱. یحیی‌بن شرف نووی، صحیح مسلم بشرح النووی ج۱، ص۹۹.
۱۳۲. محمد تقی شوشتری، قاموس‌الرجال ج۳، ص۴۰.
۱۳۳. سیدمحسن امین ج۴، ص۳۶۷.
۱۳۴. کلینی، ج۱، ص۱۴۱.    
۱۳۵. ابن ‌بابویه، التوحید ص۳۱۳۴.    
۱۳۶. محمد تقی شوشتری، بَهج‌الصباغة فی شرح نهج‌البلاغة، ج۱ ، ص۶.
۱۳۷. ر.ک: ابن حنبل، الجامع فی العلل و المعرفة، ج۲، ص۲۵۷.
۱۳۸. محمدبن عمرو عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر سفر۳، ص۵۸.
۱۳۹. ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج۶، ص۲۶.
۱۴۰. سلیمان‌بن اشعث ابوداوود، سؤالات أبی‌عبید الآجری أباداود سلیمان‌بن الأشعث السجستانی ج۲، ص۱۴۵.
۱۴۱. Hossein Modarressi Tabataba'i، Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite ج۱، ص۴۶ـ۵۷.
۱۴۲. Hossein Modarressi Tabataba'i، Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite ج۱، ص۴۶ـ۵۷.
۱۴۳. ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج۵، ص۲۵۳.
۱۴۴. محمد بن حسن طوسی، فهرست کتب الشیعة و اصولهم و اسماء المصنفین و اصحاب الاصول ص۳۱۹.
۱۴۵. ابن‌ بابویه، کتاب الخصال ج۲، ص۳۶۴ـ۳۸۲.
۱۴۶. Hossein Modarressi Tabataba'i، Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite ج۱، ص۵۹، که این کتاب را یک جزوه تبلیغی شیعی متعلق به اواخر دوران اموی تلقی کرده است.
۱۴۷. محمدبن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء ج۵، ص۳۹۸.
۱۴۸. محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام ج۳، ص۴۷۴.
۱۴۹. بخاری، التاریخ الصغیر، ج۱، ص۱۸۴.    
۱۵۰. سلیمان‌بن اشعث ابوداوود، سؤالات أبی‌عبید الآجری أباداود سلیمان‌بن الأشعث السجستانی ص۳۱.
۱۵۱. ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج۱، ص۱۳۲.
۱۵۲. ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج۱، ص۱۴۸.
۱۵۳. احمدبن عبدالله عجلی، معرفةالثقات ج۲، ص۱۷۹.
۱۵۴. برای فهرستی از روایات او از حارث رجوع کنید به یوسف ازبک، مسند علی‌بن ابی‌طالب رضی‌الله‌عنه، خَرَّجَ احادیثهُ علی‌رضابن عبدالله‌بن علی‌رضا ج۱، ص۳۰۵ـ۴۲۸.
۱۵۵. یوسف ازبک، مسند علی‌بن ابی‌طالب رضی‌الله‌عنه ج۲، ص۸۴۹ـ۸۶۳.
۱۵۶. یوسف ازبک، مسند علی‌بن ابی‌طالب رضی‌الله‌عنه ج۵، ص۱۹۶۷ـ۱۹۷۶.
۱۵۷. ابن حنبل، الجامع فی العلل و معرفةالرجال.
۱۵۸. سلیمان‌بن اشعث ابوداوود، سؤالات أبی‌عبید الآجری أباداود سلیمان‌بن الأشعث السجستانی ج۲، ص۱۴۵.
۱۵۹. محمدبن عمرو عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر سفر۳، ص۵۸.
۱۶۰. ابن ابی حاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج۶، ص۲۶.
۱۶۱. برای نمونه رجوع کنید به محمد بن ادریس شافعی، الامّ ج۷، ص۱۹۹.
۱۶۲. عبدالرزاق ‌بن همام صنعانی، المصنَّف ج۴، ص۲۵۶.
۱۶۳. عبدالرزاق ‌بن همام صنعانی، المصنَّف ج۴، ص۲۸۲.
۱۶۴. محمدبن عمرو عقیلی، کتاب الضعفاء الکبیر سفر۴، ص۱۱.
۱۶۵. Hossein Modarressi Tabataba'i، Tradition and survival: a bibliographical survey of early shi`ite ج۱، ص۵۷-۵۸.
۱۶۶. برای فهرست کامل این راویان و روایات آنان رجوع کنید به یوسف ازبک، مسند علی‌بن ابی‌طالب رضی‌الله‌عنه ج۱، ص۳۰۵ـ۴۳۲.
۱۶۷. برای فهرست کامل این راویان و روایات آنان رجوع کنید به یوسف ازبک، مسند علی‌بن ابی‌طالب رضی‌الله‌عنه ج۲، ص۴۳۳ـ۴۶۷.
۱۶۸. احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف ج۵، ص۱۵۰.
۱۶۹. ابن سعد، ج۵، ص۳۲ـ۳۳.
۱۷۰. ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح ج۲، ص۳۸۶.
۱۷۱. ابن اعثم کوفی، کتاب الفتوح ج۲، ص۳۸۶.
۱۷۲. درباره حوادثی که در شام برای آنان رخ داد رجوع کنید به احمدبن یحیی بلاذری، انساب الاشراف ج۵، ص۱۵۴ـ۱۵۵.
۱۷۳. محمدبن محمدمفید، الجمل و النُصرة لسید العترة فی حرب البصره ص۱۰۹.
۱۷۴. ابن سعد، ج۶، ص۱۶۹.
۱۷۵. طبری، ص۶۶۳.
۱۷۶. مسعودی، مروج ج۳، ص۲۹۷، که درگذشت او را سال ۶۶ و هم‌زمان با قیام توّابین ذکر کرده است.
۱۷۷. ابن سعد، ج۶، ص۱۶۹.
۱۷۸. بخاری، التاریخ الصغیر، ج۱، ص۱۸۳.    
۱۷۹. طبری، ص۶۶۳.
۱۸۰. ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق ج۳۴، ص۲۶۵.    
۱۸۱. علی‌بن عمر دارقطنی، العلل الواردة فی الاحادیث النبوی ج۳، ص۱۳۷.
۱۸۲. یوسف ‌بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، ج ۵، ص۲۴۵.
۱۸۳. ابن‌ بسطام (حسین‌بن بسطام) و ابن ‌بسطام (عبدالله ‌بن بسطام)، طب الائمة علیهم‌السلام ص۵۸.
۱۸۴. مجلسی، بحارالانوار ج ۵۹، ص ۱۲۲.    



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله حارث بن عبدالله همدانی، ص ۵۶۸۷.    


رده‌های این صفحه : اصحاب امام علی | تابعین | رجال




جعبه ابزار