تَبَرُّج، واژه ای قرآنی است به معنای خودنمایی زنان و اینکه زیبایی و زینتشان را آشکار کنند. ریشه این واژه، برج، در عربی در دو معنای اصلی به کار می رود: «بروز و ظهور»، و «ملجأ و مکان بلند»؛ تبرّجاز معنای نخست گرفته شده است و بروج (برجهای فلکی و برج و باروهای شهر) به معنای دوم راجع است.
برج را به معنای قصر دانسته و بروجآسمانی را نیز برگرفته از همین معنا برمی شمارد؛ او معتقد است که تبرّجازتعبیر «الثوب المُبَرّج » (لباس زیبایی که صور بروج آسمانی بر آن نقش بسته ) گرفته شده، بدینگونه که اظهار زیبایی بدان تشبیه شده است.
در قرآن کریم، خودنمایی زنان نهی شده و به نمونه هایی از آن ــ که می توان آنها را از موارد تبرّج به شمار آورد ــ اشاره شده است، از جمله: سخن گفتن تحریک آمیز
در احادیث نیز به دیگر مصداقهایتبرّج اشاره شده و بر نهی از آنها تأکید شده است، از جمله پوشیدن لباسهای بدن نما و تشبه به مردان، استعمال بیش از اندازه بوی خوش و جز اینها که موجب جلب توجه مردان می شود.
در حدیث نبوی، تبرّج، نکوهیده و ازصفات رذیله زنان دانسته شده است.
بنا بر آیات و احادیث، فقهاتبرّج را حرام شمرده اند، به این معنا که هرگونه عملی که زن به منظور خودنمایی، جلوهگری، جلب توجه مردان بیگانه و تأثیر در دل آنان انجام دهد مصداق تبرّجِ نهی شده قرآنی است؛ هرچند که نمونه ها و مصادیق آن غالباً به تناسب عادات و فرهنگ دستخوش تغییر است.
[۱۹]مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ذیل «برج ».
زنکهنسال كه امیدی به ازدواج وى نمیرود میتواند بدون چادر يا پوششى كه لباسهاى زينتى وى را بپوشاند براى رفع نيازهاى خويش ازمنزل بيرون رود به شرطى كه به انگیزهتبرّج و خودنمايى نباشد.
با توجه به مصادیق قرآنی و حدیثی تبرّج می توان دریافت که این واژه تنها ناظر به پوشش ظاهری نیست بلکه بیش از آن رفتار و منشغیرمتین (در برابر عفاف ) مورد نظر است؛ بدینسان تبرّج معنایی عامتر ازحجاب و ستر دارد.
همچنین باید متذکر شد که حدود حجاب نه ازنفیتبرّج به دست می آید و نه احترازازتبرّج به تنهایی ــ اگرچه از نظر اخلاقی قطعاً ممدوح و در مواردی ضروری است ــ موجب استغنای زنان مسلمان از حجاب است.