بارگاههای بقیع
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بارگاههای بقیع بناهای ساخته شده بر قبور امامان و بزرگان در
قبرستان بقیع است. با
هجرت پیامبر به
مدینه و گسترش این شهر، تعیین قبرستانی برای دفن اموات مسلمانان ضرورت یافت. از اینرو،
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، بقیع را که در جنوب شرقی
مسجدالنبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قرار داشت، برگزید.
جواز و
استحباب زیارت قبور اموات در روایتهای گوناگون پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، رواج دفن بزرگان صحابه و شخصیتهای اسلامی، به تدریج موجب شد تا بناها و بقعههایی بر برخی از این قبور برپا گردد. مشهورترین این بقعهها عبارتند از:
عثمان بن مظعون،
امامان شیعه،
عباس عموی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)،
عقیل بن ابیطالب (علیهالسّلام)،
فاطمه بنت اسد، همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)،
عثمان بن عفان،
عبدالله بن جعفر، دختران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)،
حلیمه سعدیه،
صفیه عمه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)،
مالک بن انس،
اسماعیل فرزند امام صادق (علیهالسّلام). برخی اهل سنت به ویژه
وهابیان در پرتو افکار
ابن تیمیه ساختن بنا بر قبور را
بدعت و
شرک دانسته؛ از اینرو با حمله وهابیان در هشتم
شوال سال
۱۳۴۴ق و به فتوای
شیخ عبدالله بلیهد، همه آثار تاریخی این قبرستان ویران شد.
تخریب بقیع واکنشهایی بسیار، میان مسلمانان جهان برانگیخت و با اعتراض آنها و پیگیری نمایندگان
کشورهای مسلمان،
دولت سعودی بخشی از قبرستان را بازسازی کرد.
بقعه از «ب ـ ق ـ ع» در لغت به معنای قسمتی از زمین است که از نقاط همجوارش متمایز باشد.
همچنین بر
صومعه،
زیارتگاه،
مقبره، و مزار امامان دین و بزرگان
و اتاقک گرداگرد مزار ایشان
اطلاق شده است. بقیع از همین ریشه و نام مشهورترین قبرستان مسلمانان است که در جنوب شرقی مسجدالنبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قرار دارد.
با هجرت پیامبر به مدینه و گسترش این شهر، تعیین قبرستانی برای دفن اموات مسلمانان ضرورت یافت. از این رو، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در پی بازدید از سرزمینهای گوناگون مدینه، بقیع را که در مسیر باب جبرئیل مسجد قرار داشت،
برگزید.
از زمان این رویداد گزارشی در دست نیست؛ ولی با توجه به هنگام وفات
اسعد بن زراره خزرجی در شوال سال
اول ق و دفن او در بقیع، شاید بتوان تعیین بقیع را به عنوان قبرستان مسلمانان به سال اول و پس از بنای مسجد یا همزمان با آن دانست.
البته برخی نویسندگان به قرینه مرثیه
عمرو بن نُعمان بیاضی، تاریخ دفن مردگان در بقیع را پیش از
اسلام یاد کرده و گفتهاند که با ظهور اسلام، این قبرستان به مسلمانان اختصاص یافت.
با دفن صحابی بزرگ عثمان بن مظعون
به سال
دوم ق و سپس دفن
ابراهیم فرزند خردسال پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به سال
دهم ق و نیز با تشویقهای ایشان،
این قبرستان مورد توجه اصحاب قرار گرفت و مدفن بزرگان
صحابه و شخصیتهای اسلامی شد؛ جواز و مطلوبیت زیارت قبور اموات افزون بر این که از آیات
قرآن کریم از جمله
آیه ۲۱
سوره کهف و آیه ۸۴
سوره توبه برداشت میشود،
در روایتهای گوناگون پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سفارش شده است.
این روایتها آنچنان فراوان هستند که در برخی کتابهای روایی فصلی مستقل به آنها اختصاص یافته است.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هر شب جمعه به بقیع میرفت و مدفونان آن را با جملاتی مخاطب قرار میداد.
او در واپسین سال زندگانی خود از سوی
خداوند مامور شد تا به بقیع رود و برای اموات
طلب آمرزش کند.
از
عایشه نیز گزارشهایی درباره حضور پیامبر در بقیع و طلب آمرزش برای اهل بقیع در دست است.
بقیع مورد توجه
اهل بیت نیز بوده و گزارشهایی از زیارت بقیع از جانب آنها در منابع یاد شده است.
در روایتهای اهل بیت، زیارت قبور مؤمنان مایه خوشحالی آنها دانسته شده و سفارش گشته که بر مزار پدر و مادر و امامان، از خداوند نیاز بخواهند.
از این رو است که دانشورانی بسیار از
شیعه و
سنی زیارت بقیع را
مستحب دانسته و بر استحباب زیارت قبر مطهر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
اجماع کردهاند.
بر پایه گفته رفعت پاشا (م،۱۳۵۳ق) مردم مدینه هر پنجشنبه به زیارت اهل قبور بقیع میرفتند و بر قبرها دستههای ریحان و کنار آنها شاخههای گل میچیدند.
رواج دفن مسلمانان و شخصیتهای دینی در بقیع و توجه فراوان مسلمانان به استحباب زیارت قبور بزرگان و مؤمنان، به تدریج موجب شد تا بناهایی بر برخی از این قبور برپا گردد. از جمله این شخصیتها میتوان به عباس بن عبدالمطلب عموی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، چهار امام شیعیان و چهرههایی دیگر از
بنیهاشم و بستگان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، صحابه بزرگوار او و دانشوران و نخبگان مسلمان در طول تاریخ اشاره کرد.
نخستین گزارشها از ساخت بنا بر قبور که در منابع نخست با عنوان مسجد از آن یاد شده است، به عهد نبوی بازمیگردد. بر این اساس،
ابوجندل بن سهیل از تیره
بنیعامر بن لؤی مسجدی بر قبر
ابوبصیر عتبة بن اَسید ثقفی (م. قبل از
۸ق) ساخت
و رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) با وجود آگاهی از این کار، آن را نهی نکرد.
پس از
رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و دفن او در خانه خود، حفظ و تعمیر این بنا از همان سالهای آغازین مورد اهتمام
مسلمانان و خلفا بوده است.
عمر بن خطاب (حک:
۱۳ق-
۲۳ق) دیواری بر قبر پیامبر ساخت.
عمر بن عبدالعزیز، حاکم
مدینه به سال
۹۱ق به دستور
ولید بن عبدالملک اموی (حک:
۸۶ق-
۹۶ق) با هدف گسترش مدفن حضرت، خانه او را ویران کرد و در تجدید بنا، محوطه پیرامون قبر را به آن افزود و حجره او را با سنگ مرمر تزیین کرد.
در روزگار
ملک منصور نورالدین ایبک صالحی (حک:
۶۵۵ق-
۶۵۷ق) از ممالیک
مصر در سال
۶۵۶ق با استفاده از مصالح ساختمانی ارسالی از مصر، مرقد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) تعمیر و تزیین شد
و نخستین گنبد به نام «قبه زرقا» بر حجره شریفه در حکومت
سلطان قلاوون مملوکی (حک:
۶۷۸ق-
۶۸۹ق) به سال ۶۷۸ق زده شد.
از سده دوم ق ساخت بنا و بارگاه بر قبور در سرزمینهای اسلامی رایج شد.
بر
قبر امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) گنبدی به دستور خلیفه عباسی
هارون الرشید (حک:
۱۷۰ق-
۱۹۳ق) در سده دوم ق ساخته شد.
گنبد
جعفر (م،
۱۸۶ق) پسر
منصور عباسی نیز گواه وجود بنا و گنبد بر برخی قبور در میانه سده دوم ق است.
اعتراض نکردن مسلمانان به این کار، نشان دهنده صحت عمل خلفا و اتصال سیره مسلمانان در بنای بر قبور است.
بر این اساس، در طول تاریخ، بقعهها و گنبدهایی بر قبور بزرگان و شخصیتهای مدفون در بقیع ساخته شد. مشهورترین این بقعهها عبارتند از:
بقعه عثمان بن مظعون صحابی پیامبر و ابراهیم فرزند خردسال رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم). ابوسائب عثمان بن مظعون جُمحی صحابی بزرگ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود. وی را نخستین مهاجری دانستهاند که در مدینه
وفات یافت. هنگام وفات وی را سال دوم یا سوم ق نوشتهاند.
بر پایه گزارشی، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پس از وفات عثمان بن مظعون، وی را در بخش میانی بقیع دفن کرد و فرمود: «هذه الروحاء»؛ «این جا، مکان راحتی و آسایش است.»
از آن پس سنگی را به نشانه این قبر بر آن نهاد.
این سنگ تا هنگام حکمرانی
مروان بن حکم بر مدینه، در دوره حکومت
معاویه بن ابیسفیان (حک:
۴۰ق-
۶۰ق) بر قبر عثمان قرار داشت تا این که به فرمان وی از آن جا برداشته شد
و به گزارشی آن را بر قبر عثمان بن عفان نهادند
که تا آن هنگام بیرون از بقیع قرار داشت و تازه به بقیع پیوسته بود؛ پس از وفات ابراهیم پسر ۱۸ ماهه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به سال دهم ق او امر کرد که وی را کنار قبر عثمان بن مظعون دفن کنند
و بالای قبر ابراهیم نیز سنگی به عنوان علامت نصب کرد.
سپس بالای قبر او ایستاد و بر ساکنان آن سلام داد.
روایتی از دفن
رقیه (م،۲ق)
و
زینب (م، ۸ق) دختران رسول خدا نزدیک قبر عثمان بن مظعون حکایت دارد.
گزارشهایی از دفن افرادی چون
عبدالرحمن بن عوف زهری از مهاجران به
حبشه و مدینه (م،
۳۱ق-
۳۲ق) که با عثمان بن مظعون پیمان بسته بود تا کنارش دفن شود،
ابو اَمامه اسعد بن زراره خزرجی از حاضران در دو
بیعت عقبه و
نقیب بنینجار(م. اول ق)
سعد بن ابیوقاص زهری از نخستین اسلام آورندگان (م،
۵۵ق)،
عبدالله بن مسعود هَذلی از نخستین اسلام آورندگان و از
مهاجران به حبشه و مدینه (م. ۳۲ق)،
خُنیس بن حذافه سهمی داماد عمر و از مهاجران به حبشه و مدینه و از
شهدای احد (م،
۳ق) و فاطمه بنت اسد مادر امام علی (علیهالسّلام) (م. ۳ق)
کنار قبر عثمان و ابراهیم حکایت دارند. بر این قبور گنبد و ضریحی ساخته شده بود که منابع پیشین به هنگام ساخت و نیز سازنده آن اشاره ندارند. شماری از محققان با توجه به شباهت
ضریح ساخته شده برای قبور امامان شیعه و عباس با ضریح موجود بر این قبور، ساخت این بنا را نیز به
مجدالملک براوستانی (م،
۴۹۲ق-
۴۹۳ق) وزیر ایرانی
سلطان برکیارق سلجوقی (حک:
۴۸۶ق-
۴۹۸ق) نسبت میدهند.
ابن جبیر (م،
۶۱۴ق) در وصف این ضریح، آن را از جنس چوب دانسته که با نقشهای بدیع تزیین شده بود و میخکوبیهایی به شکل بسیار زیبا بر آن دیده میشد. این ضریح به صورت پنجرهای چوبی بود که رو به قبله باز میشد.
مطری (م،
۷۴۱ق) نیز همراه اشاره به مرقد ابراهیم، از ضریح مشبک سمت قبله مرقد یاد کرده است.
گنبد ساخته شده بر این بقعه به رنگ سفید بود.
از گزارشها درباره این گنبد که واپسین آنها به رفعت پاشا به سال
۱۳۲۵ق بازمیگردد، برمیآید که این بنا تا هنگام ویرانی اول بقعههای بقیع در سال
۱۲۲۰ق در دولت اول سعودی باقی بوده است.
اکنون قبور موجود در این بقعه نشانهگذاری شده است.
بقعه امامان شیعه، عباس عموی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و عقیل بن ابیطالب برادر امام علی (علیهالسّلام) بیرون بقیع و در سمت جنوب آن خانهای بزرگ
در برابر خانه امام علی (علیهالسّلام) داشت.
به گزارشی، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در گوشهای از این خانه میایستاد و برای اهل بقیع آمرزش میطلبید. روایت شده که دعا کردن در آن مستجاب است.
در گذر زمان، این خانه (خانه عقیل) مکان دفن بزرگانی از بنیهاشم شد و بعدها به بقیع ملحق گشت. در منابع، این بخش از بقیع به مقابر بنیهاشم شهرت یافته است.
فاطمه بنت اسد (م،۳ق)، عباس بن عبدالمطلب (م. ۳۲ق) عموی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، چهار تن از امامان شیعه،
امام حسن (علیهالسّلام) (
شهادت ۴۹ق-
۵۰ق)،
امام سجاد (علیهالسّلام) (شهادت
۹۴ق-
۹۵ق)،
امام محمد باقر (علیهالسّلام) (شهادت حدود
۱۱۴ق-
۱۱۷ق)
و
امام جعفر صادق (علیهالسّلام) (شهادت
۱۴۸ق)
از مدفونان در این خانهاند. بر پایه روایتی، امام سجاد (علیهالسّلام) این خانه را در حدود سال
۶۵ق بازسازی کرد.
از هنگام پیوستن خانه عقیل به بقیع و ساخت بارگاه بر این قبور، آگاهی دقیقی در دست نیست. با توجه به وجود مدفن عباس بن عبدالمطلب، جدّ
عباسیان، در این خانه، به احتمال میتوان گفت که دهههای نخست سده دوم ق که همزمان با روی کار آمدن عباسیان است، هنگام تقریبی این امر بوده است. شاید از این رو است که در گزارشهای سده دوم ق و از آن پس، به وجود این قبور اشاره شده است.
ابن زباله (م،
۱۹۹ق) از وجود مسجدی (حرم) بر قبر عباس بن عبدالمطلب و امامان شیعه خبر داده است.
ابن شبه (م،
۲۶۲ق) نیز از وجود مسجدی در سده سوم ق بر قبر فاطمه بنت اسد گزارش داده است.
با توجه به نزدیکی قبور امامان شیعه و عباس به قبر فاطمه، به نظر میرسد که همه این قبور را در بر میگرفت.
مسعودی (م،
۳۴۵ق) عبارت این سنگ را چنین گزارش داده است: «بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد للَّه مُبِید الامم و محیی الرمم هذا قبر فاطمة بنت رسول الله صلی الله علیه و سلم سیدة نساء العالمین و قبر الحسن بن علی بن ابیطالب و علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب و محمد بن علی و جعفر بن محمد رضی الله عنهم.»
از ساخت نخستین گنبد بر مزار عباس و امامان شیعه نیز گزارشهایی متناقض در دست است. آوردهاند که در سده پنجم ق مجدالملک براوستانی گنبدی بر قبور امامان شیعه و عباس ساخت که بسیار بزرگ بود.
مطری به ساخت این گنبد بزرگ در دوران حکومت
ناصر احمد بن مستضیء عباسی (حک:
۵۷۵ق-
۶۲۲ق) اشاره میکند.
ابن نجار (م،
۶۴۳ق) که همعصر با ناصر عباسی است، به قدمت گنبد تصریح دارد.
از این رو، به نظر میرسد که گزارش مطری غیرواقعی است. توصیفات ابن جبیر از این گنبد و قبور درون آن، از دقت بیشتر برخوردار است. وی گنبد ساخته شده بر این قبور را بسیار مرتفع شمرده که نزدیک در ورودی بقیع قرار داشت. قبور درون بقعه، بزرگ و از سطح زمین بلندتر بودند. این قبور ضریحی چوبین داشتند که با نقوشی برجسته از جنس مس با میخکوبیهایی تزیین شده بود.
عبدری (م. بعد از
۷۰۰ق) این بقعه را همراه با بقعه عثمان بن عفان بزرگترین و زیباترین بارگاه بقیع دانسته است.
ابن نجار از وجود دو در برای بقعه یاد میکند که تنها یکی از آن دو هنگام زیارت گشوده میشد.
از دیگر کسانی که درباره چگونگی بقعه، گنبد و ضریح قبور امامان شیعه به این مطلب اشاره کردهاند، میتوان از
ابن بطوطه،
خالد بن عیسی (زنده به سال
۷۴۰ق)
و
سمهودی (م،
۹۱۱ق)
یاد کرد.
محمدحسین فراهانی، از رجال دربار
قاجار، در گزارش خود از سفر
حج سال
۱۳۰۲ق از بقعه هشت ضلعی امامان شیعه و عباس خبر میدهد. بر پایه این گزارش، در این بقعه صندوقی بزرگ از جنس چوب مرغوب بود و میان این صندوق بزرگ دو صندوق چوبی دیگر قرار داشت. درون یک صندوق قبر چهار امام شیعیان و درون صندوق دیگر قبر عباس قرار داشته است.
این گزارش که همانند آن در سفرنامه
۱۲۹۲ق فرهاد میرزا نیز به چشم میخورد،
بیانگر ساخت ضریحی جدید است که در گزارشهای تا پیش از سده دهم ق از آن یاد نشده است. بقعه عباس و امامان بقیع طی سدههای پیاپی مورد تعمیر و مرمت قرار گرفت. منابع از تعمیر بقعه به سال
۵۱۹ق به دستور
مسترشد عباسی (حک:
۵۱۲ق-
۵۲۹ق) و نیز در روزگار
مستنصر عباسی (حک:
۶۲۳ق-
۶۴۰ق) گزارش دادهاند.
کتیبه نصب شده بالای
محراب بقعه که دربردارنده دستور خلیفه مستنصر برای تعمیر بقعه است، این ادعا را تایید میکند.
از تعمیر این بقعه به سال ۱۲۳۴ق به دستور
سلطان محمود عثمانی (حک:
۱۲۲۳-
۱۲۵۵ق) و به دست
محمدعلی پاشا و نیز به سال ۱۲۹۲ق در دوران حکومت
عبدالعزیز خان عثمانی (حک:
۱۲۷۷ق-
۱۲۹۳ق) گزارش شده است.
آوردهاند که پس از بازسازی سال
۱۲۳۴ق این بقعه و دیگر بارگاههای بقیع همه ساله تعمیر میشدند.
فاطمه بنت اسد (م،۳ق) از دیگر مدفونان در
بقیع است که بر قبر وی بنایی ساختند. گزارشها حکایت دارند که پیامبر به دلیل علاقه فراوان به فاطمه بنت اسد مادر امام علی (علیهالسّلام) او را مادر خود میدانست.
پس از رحلت آن بانو، او را با آداب ویژه دفن کرد. لباس خود را به جای کفن بر او پوشاند و برای ایمنی یافتنش از فشار قبر، لحظاتی در گور او خوابید. کهنترین مدینهشناسان و منابع مدینهشناسی قبر وی را نزدیک قبر عباس و در خانه عقیل میدانند.
در سده
۷ق ابن نجار و پس از وی بسیاری از تاریخنگاران و مدینهشناسان مکان قبر وی را به اشتباه در شمال شرقی بقیع و شمال بقعه عثمان بن عفان دانسته و از رواج زیارت این قبر در دوران خود گزارش دادهاند.
منابع پسین نیز این نظر را تایید کردهاند.
سمهودی این گزارش را مردود و آن را نتیجه برداشت اشتباه ابن نجار از گزارش منابع پیشین دانسته و خود از دفن فاطمه نزدیک قبر ابراهیم و عثمان بن مظعون در
روحاء گزارش داده است.
با پیوستن خانه عقیل به بقیع و نیز ساخت بنا بر روی قبور امامان شیعه، قبر فاطمه نیز که در جنوب غربی این قبور قرار داشت، در این بنا قرار گرفت. گزارش ابن شبه از وجود مسجدی در سده سوم ق در این مکان میتواند از ساخت نخستین بنا بر این قبر حکایت کند.
این قبر هیچگاه دارای ضریح نبوده و تنها پارچهای گرانبها و گلابتون بر آن کشیده بودند.
بر پایه وقفنامه
سلطان سلیمان عثمانی به سال
۹۴۷ق پردهای ویژه برای این بقعه و بقاع دیگر فرستاده شد.
در سدههای اخیر و در هنگام ازدحام حاجیان، شبکهای از فولاد در جلوی طاقنما به صورت حائلی میان قبر و فضای عمومی درون حرم قرار میگرفت.
این شبکه در زمان ویرانی بقاع بقیع در ۸
شوال سال
۱۳۴۴ق به هفت قطعه تقسیم شد که شش قطعه آن را روی دیوار سمت راست و چپ در ورودی محوطه حرم
حضرت حمزه (علیهالسّلام) و قطعه دیگر را سمت قبور شهدا نزدیک
کوه اُحد نصب کردند.
از دیگر بقاع مهم قبرستان بقیع، بقعهای بود که بر مزار برخی
همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بنا نهاده شده بود و در فاصله پنج متری جنوب قبر عقیل
و شمال قبور امامان شیعه قرار داشت. بنای این بقعه به سال
۸۵۲ق و در دوران حکومت
امیر جقمق مملوکی (حک:
۸۴۲ق-
۸۵۷ق) به دست
امیر بردبک معمار ساخته شده بود.
این قبور پیش از آن با دیوار سنگی کوتاه از دیگر قبرها متمایز شده بودند.
فرهاد میرزا (م،
۱۳۰۵ق) در سفر خود به سال ۱۲۹۲ق به وجود ضریح بر این قبور اشاره دارد.
به رغم تصریح بسیاری از منابع به دفن همه همسران پیامبر جز
خدیجه (سلاماللهعلیها) و
میمونه (سلاماللهعلیها) در بقیع،
در تعیین شمار همسران وی که در این بخش از بقیع و در این بارگاه مدفون شدهاند، اختلاف نظر دارند. ابن شبه از وجود قبر
امحبیبه، دختر
ابوسفیان، در خانه عقیل و قبر
امسلمه در
بیت الاحزان یاد میکند.
ابن نجار به وجود چهار قبر برجسته در این بارگاه بدون اشاره به همسران پیامبر اشاره کرده؛
اما سمهودی آگاهی از وجود این تعداد قبر را درون بقعه به سبب مسطح بودن کف آنها ناممکن دانسته است.
از این رو، تصریح برخی منابع و سفرنامههای پسین به نام هشت تن از همسران مدفون در این بارگاه را باید فاقد اعتبار دانست.
بقعه مهم بعد در انتهای بقیع، متعلق به عثمان بن عفان است. پس از کشته شدن وی به سال
۳۵ق از دفن جسدش در قبرستان بقیع پیشگیری شد و پیکرش در شرق بقیع
در محلی به نام حش|حُش/حَش (بستان) کوکب که محل دفن مردگان یهودی بود،
دفن شد. در روزگار حکومت مروان بن حکم بر مدینه، به دستور
معاویه، دیوار میان بقیع و
حش کوکب برداشته شد و کوشیدند تا با دفن مردگان مسلمان در فاصله میان بقیع تا حش کوکب، قبر عثمان به بقیع افزوده شود.
ابن جبیر از وجود گنبدی کوچک بر بقعه عثمان گزارش داده است.
پس از وی، ابن نجار و نیز ابن بطوطه (م،
۷۷۰ق) از بزرگ بودن این گنبد سخن گفتهاند.
به نظر میرسد که در فاصله دیدار ابن جبیر و ابن نجار، گنبدی بزرگ جایگزین گنبد پیشین شده است. ساخت این گنبد را به
اسامة بن سنان صالحی، از امیران
سلطان صلاح الدین ایوبی، به سال
۶۰۱ق نسبت دادهاند.
عبدری (م. بعد از۷۰۰ق) این بقعه را همراه با بقعه عباس، بزرگترین و زیباترین بارگاههای بقیع دانسته است.
بقعه معروف دیگر، بقعه عقیل (م. حدود ۶۰ق) برادر امیرالمؤمنین و نیز عبدالله بن جعفر (م،
۸۰ق) برادرزاده عقیل است. این دو در خانه عقیل و در یک قبر
دفن شدهاند. مزار اینان نزدیک به بقعه عباس و امامان شیعه و در فاصله پنج متری با قبور همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قرار دارد.
ابوسفیان بن حارث (م،
۱۵ق-
۲۰ق)، پسر عمو و برادر رضاعی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از دیگر مدفونان در این بارگاه است.
درباره زمان ساخت این بقعه و سازنده آن، آگاهی چندان در دست نیست. گزارش ابن نجار از این بقعه، از ساخت آن تا پیش از سده هفتم ق حکایت دارد.
بقعه منسوب به
دختران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، رقیه (م،۲ق) و ام کلثوم (م.
۹ق) همسران عثمان بن عفان، و زینب (م. ۸ق) همسر
ابوالعاص بن ربیع از دیگر بقعههایی بود که در شمال قبور امامان شیعه و جنوب غربی قبور همسران پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نزدیک قبر عثمان بن مظعون قرار داشت. منابع از دفن رقیه
و زینب
در بقیع، نزدیک به قبر عثمان بن مظعون، بر پایه سفارش پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حکایت دارند. اما از مکان دفنام کلثوم گزارشی در دست نیست. تنها نویسندگان پسین چون فرهاد میرزا
و رفعت پاشا
به دفن ام کلثوم کنار دیگر دختران پیامبر اشاره نموده و به بقعه ساخته شده بر قبر اینان توجه کردهاند. بر این قبور ضریحی برنجی قرار داشت.
در شمال شرقی بقیع، بقعهای وجود داشت که به
حلیمه، دایه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) منسوب بود. منابع پیشین از زمان وفات این بانو و مکان دفن وی سخن نگفتهاند. تنها
قاضی عیاض (م،
۵۴۴ق) از دیدار وی با
ابوبکر و عمر یاد کرده
و
مقریزی (م،۸۴۵ق) از وفاتش در روزگار پیامبر و تاثر رسول خدا از
مرگ او یاد کرده است.
ابن بطوطه از قبر حلیمه در
بصره گزارش داده؛ اما در سفرنامههای سدههای اخیر
از وجود قبر این بانو در بقیع و در مسیر قبر عثمان بن عفان
یاد شده است. بر این قبر، گنبد و بارگاهی ساخته بودند که تاریخ ساخت آن نامعلوم است. درون این بارگاه، ضریحی چوبی بر قبر نصب شده بود.
نایب الصدر شیرازی (م،۱۳۴۴ق) در گزارش سفر حج خود به سال ۱۳۰۵ق از دو بیت شعر ترکی نگاشته شده بر در این بقعه یاد کرده است.
دیگر قبری که در بقیع بر آن بنایی ساخته بودند، قبر
صفیه (م،۲۰ق) دختر عبدالمطلب و عمه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است. این قبر تا نیمه دوم سده
۱۴ق بیرون از بقیع و در کوچهای در بخش غربی آن قرار داشت.
زمین کنار این قبر از سوی عثمان بن عفان به
مغیرة بن شعبه واگذار شد و مغیره در این زمین برای خود خانهای ساخت.
از این رو، قبر صفیه کنار دیوار این خانه قرار داشت. مطری (م،۷۴۱ق) از کوشش ناموفق معماران برای ساخت گنبد بر این بنا خبر میدهد.
سمهودی (م،۹۱۱ق) از بنایی بر قبر صفیه سخن گفته که فاقد گنبد بوده است.
سید اسماعیل مرندی در سفرنامهاش به سال ۱۲۵۵ق از وجود گنبدی بر بنای این قبر گزارش داده است.
بر این اساس، باید ساخت گنبد را در فاصله قرن ۱۰ تا ۱۳ق دانست؛ در سال
۱۳۷۳ق شهرداری مدینه با برداشتن دیوارهای حائل میان بقیع و کوچهای که قبر صفیه در آن قرار داشت، این کوچه و زمینهای مجاور آن را با مساحت ۳۴۹۴ متر مربع به بقیع پیوند داد.
اکنون این قبر درون بقیع و کنار دیوار غربی قرار دارد؛ وجود قبری گمنام کنار قبر صفیه، برخی نویسندگان پسین را به اشتباه واداشته و سبب شده که این قبر را به عاتکه، دیگر عمه پیامبر، نسبت دهند؛
اما منابع سیره و صحابهنگاری در اسلام آوردن عاتکه تردید کردهاند.
از دیگر بناهای ساخته شده در بقیع، بقعهای است متعلق به
مالک بن انس (م،
۱۷۹ق) از امامان مذاهب
اهل سنت که در روحاء بقیع و نزدیک بارگاه ابراهیم قرار داشت. این بقعه با گنبدی کوچک در گزارش ابن جبیر یاد شده است.
با توجه به این گزارش، باید ساخت این بقعه را به پیش از سده هفتم ق مربوط دانست. بنای این بارگاه به حدی کوچک بود که دفن فردی دیگر در آن امکان نداشت.
از دیگر بارگاههای ساخته شده در بقیع، بقعهای است که به
نافع (م،
۱۱۸ق-
۱۲۰ق) از قراء هفتگانه مدینه تعلق داشته است. این بارگاه کنار بقعه مالک بن انس در شمال شرقی بقیع قرار داشت. سمهودی با توجه به آن که چنین بارگاهی در گزارش مطری در سده ۸ق نیامده، آن را از بناهای ساخته شده پس از عصر وی دانسته؛ ولی از سازنده بقعه و هنگام ساخت آن گزارش نداده است.
قبر
اسماعیل (م،
۱۳۳ق) فرزند بزرگ امام صادق نیز از قبوری بود که نخست بیرون بقیع و در غرب قبر عباس و
امامان شیعه قرار داشت و بر آن بقعه و گنبدی ساخته بودند. ساخت این بقعه و گنبد را به فاطمیان نسبت دادهاند.
فاصله این
آرامگاه تا بقعه امامان شیعه، حدود ۱۵ متر بود. پس از ویرانی بقعههای بیرون بقیع به دست وهابیان، گرداگرد قبر اسماعیل دیواری کشیدند. در سال ۱۳۵۳ش-
۱۳۹۴ق پس از زیرسازی و گسترش خیابان ابوذر، جسد اسماعیل با حضور بزرگان
اسماعیلیه به درون بقیع انتقال یافت و در سمت شرقی مقابر
شهدای حره به سوی قبر حلیمه سعدیه دفن شد. اکنون این قبر بر اثر ساخت پیادهروهای درون بقیع، محو شده است.
از دیگر بقعهها و بارگاههای بقیع، میتوان به این موارد اشاره کرد: بقعه و گنبدی کوچک بر قبر
سعد بن معاذ رئیس
اوس (م،
۵ق)
و
ابوسعید خدری از بزرگان خزرج (م،
۶۴ق) در انتهای بقیع،
بقعهای کوچک بر قبر
ابن ابیالهیجاء (زنده در سده
۶ق) از امیران دولت فاطمی در غرب بقعه عباس و امامان شیعه،
بقعه
امیر چوپان از امیران ایلخانی (م،
۷۲۳ق-
۷۲۸ق)
نزدیک بقعه ابن ابیالهیجاء و قبر
شیخ احمد احسایی (م،۱۲۴۳ق) بزرگ
شیخیه، پشت بقعه امامان شیعه که به سال
۱۳۰۲ق از وجود ضریحی فلزی برای آن یاد شده است.
برخی اهل سنت به ویژه
وهابیان در پرتو افکار ابن تیمیه، به روایاتی برای تخطئه بنای بر قبور استناد کرده
و ساختن بنا بر قبور را
بدعت و
شرک دانستهاند.
بر پایه این اعتقاد، در پی قدرت یافتن وهابیان در
حجاز و بر خلاف وعده
عبدالعزیز بن سعود به
مسلمانان و نیز بر خلاف اجماع مذاهب که نباید به سبب اختلاف در فروع مذهبی یکدیگر را تکفیر کنند، آنان حکم ویرانی همه بقعهها را در حجاز صادر کردند. در سال ۱۲۲۰ق
مدینه به محاصره نیروهای وهابی درآمد و پس از تسلیم شدن شهر،
سعود بن عبدالعزیز همراه توقیف و تصرف همه اموال موجود درخزائن حرم نبوی، دستور ویران کردن همه گنبدهای بقیع را صادر کرد.
با توجه به موج اعتراض مسلمانان کشورهای اسلامی به اهانتهای سعودیان،
دولت عثمانی که به بازپس گرفتن حرمین تمایل داشت، لشکری انبوه برای تصرف مدینه فرستاد و در
ذیحجه ۱۲۲۷ق مدینه را بازپس گرفت. برخی از این بقعهها به سال ۱۲۳۴ق به دستور
سلطان محمود ثانی (حک: ۱۲۲۳ق-۱۲۵۵ق) بازسازی شد؛
اما با حمله دیگر بار وهابیان به سال ۱۳۴۴ق همه آثار تاریخی این قبرستان به فتوای
شیخ عبدالله بلیهد، قاضی القضاة سعودی، در هشتم
شوال همان سال ویران شد.
این بار نیز ویرانی بقیع واکنشهایی بسیار میان مسلمانان جهان برانگیخت.
ویرانی بقیع واکنشهایی بسیار میان مسلمانان جهان برانگیخت. دولت
ایران روز ۱۶
صفر سال ۱۳۴۴ق را به مناسبت این هتک حرمت، عزای عمومی اعلان کرد.
آیتالله مدرس پیگیریهایی انجام داد و مجلس ایران کمیسیونی را برای بررسی این موضوع تشکیل داد. مسلمانان در کشورهایی چون
هند،
پاکستان و نیز بخشهای مسلماننشین
شوروی سابق با برپایی همایش و ارسال پیام، به این اقدام اعتراض کردند و دولت سعودی برای پیشگیری از خشم مسلمانان و توجیه کوششهای خود، نمایندگان دولتهای مسلمان را به
مکه فراخواند. از ایران هیاتی مرکب از
غفارخان جلال السلطنه، وزیر مختار ایران در
مصر، و نیز
حبیبالله خان هویدا در تاریخ ۲۴
شهریور ۱۳۰۴ش وارد
جده شد؛ ولی با ترفندهای دولت سعودی و عدم پیگیری جدی از سوی مقامهای کشورهای اسلامی، این قضیه مسکوت ماند.
شیخ عبدالرحیم صاحب
فصول حائری (م،
۱۳۲۷ش) از دانشوران تهران، در سال
۱۳۴۵ق همراه گروهی از ایرانیان از راه
شام به
حج رفت و پس از مذاکراتی با
ملک عبدالعزیز توانست رضایت پادشاه سعودی را برای بازسازی بخشی از قبور امامان شیعه جلب نماید.
(۱) آثار اسلامی مکه و مدینه، رسول جعفریان، قم، مشعر، ۱۳۸۶ش.
(۲) اثارة الترغیب، محمد بن اسحق الخوارزمی (م،۸۲۷ق)، به کوشش الذهبی، مکه، مکتبة نزار مصطفی الباز، ۱۴۱۸ق.
(۳) اخبار المدینه، محمد ابن زباله (م،۱۹۹ق)، به کوشش ابن سلامه، مرکز بحوث و دراسات المدینه، ۱۴۲۴ق.
(۴) الاخنائیه، ابن تیمیه (م،۷۲۸ق)، به کوشش الدانی بن منیر، بیروت، المکتبة العصریه، ۱۴۲۳ق.
(۵) ارشاد القلوب، حسن بن محمد الدیلمی (م،۸۴۱ق)، به کوشش سیدهاشم، دار الاسوه، ۱۴۱۷.
(۶) الاستیعاب، ابن عبدالبر (م،۴۶۳ق) به کوشش البجاوی، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق.
(۷) اسد الغابه، ابن اثیر (م،۶۳۰ق)، بیروت، دار الکتاب العربی.
(۸) الشفاء بتعریف حقوق المصطفی، قاضی عیاض (م،۵۴۴ق)، عمان، دار الفیحاء، ۱۴۰۷ق.
(۹) الاعلاق النفیسه، ابن رسته (م. قرن۳ق)، بیروت، دار صادر، ۱۸۹۲م.
(۱۰) اعیان الشیعه، سید محسن الامین (م،۱۳۷۱ق)، به کوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف.
(۱۱) امتاع الاسماع، المقریزی (م،۸۴۵ق)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
(۱۲) الانس الجلیل بتاریخ القدس و الخلیل، مجیر الدین الحنبلی (م،۹۲۸ق)، به کوشش عدنان یونس، عمان، مکتبة دنیس، ۱۴۲۰ق.
(۱۳) انساب الاشراف، البلاذری (م،۲۷۹ق)، به کوشش محمودی، بیروت، اعلمی، ۱۳۹۴ق.
(۱۴) بحار الانوار، المجلسی (م،۱۱۱۰ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
(۱۵) البدایة و النهایه، ابن کثیر (م،۷۷۴ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۸ق.
(۱۶) بقیع الغرقد فی دراسة شامله، محمد امین امینی (م،۱۳۴۱ق).
(۱۷) بقیع الغرقد، حاتم عمر طه و محمد انور البکری، مدینه، مکتبة الحلبی، ۱۴۲۴ق.
(۱۸) البقیع قصة التدمیر، یوسف الماجری، بیروت، مؤسسة بقیع لاحیاء التراث، ۱۴۱۱ق.
(۱۹) بهجة النفوس و الاسرار، عبدالله المرجانی (م،۶۹۹ق)، به کوشش محمد شوقی، ریاض، مکتبة الملک فهد، ۱۴۲۵ق.
(۲۰) پنجاه سفرنامه حج قاجاری، به کوشش رسول جعفریان، تهران، نشر علم، ۱۳۸۹ش.
(۲۱) تاج المفرق، خالد البلوی (م. قرن۸ق)، به کوشش السائح، الامارات، احیاء التراث الاسلامی.
(۲۲) تاریخ حرم ائمه بقیع، محمد صادق نجمی، تهران، مشعر، ۱۳۸۶ش.
(۲۳) التاریخ القویم، محمد طاهر الکردی، به کوشش ابن دهیش، بیروت، دار خضر، ۱۴۲۰ق.
(۲۴) تاریخ طبری (تاریخ الامم و الملوک)، الطبری (م،۳۱۰ق)، به کوشش گروهی از علما، بیروت، اعلمی، ۱۴۰۳ق.
(۲۵) تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر (م،۵۷۱ق)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار الفکر، ۱۴۱۵ق.
(۲۶) تاریخ المدینة المنوره، ابن شبّه (م،۲۶۲ق)، به کوشش شلتوت، قم، دار الفکر، ۱۴۱۰ق.
(۲۷) تاریخ معالم المدینة المنورة قدیماً و حدیثاً، احمد یاسین الخیاری (م،۱۹۶۰م)، عربستان، عامه، ۱۴۱۹ق.
(۲۸) التحفة اللطیفه، شمس الدین السخاوی (م،۹۰۲ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
(۲۹) تخریب و بازسازی بقیع به روایت اسناد، تهران، مشعر، ۱۴۲۸ق.
(۳۰) تذکرة الخواص، سبط بن الجوزی (م،۶۵۴ق)، قم، الرضی، ۱۴۱۸ق.
(۳۱) التعریف بما آنست الهجره، محمد المطری (م،۷۴۱ق)، به کوشش الرحیلی، ریاض، دار الملک عبدالعزیز، ۱۴۲۶ق.
(۳۲) تفسیر قرطبی (الجامع لاحکام القرآن)، القرطبی (م،۶۷۱ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۵ق.
(۳۳) التنبیه و الاشراف، المسعودی (م،۳۴۵ق)، بیروت، دار صعب.
(۳۴) الجواهر الثمینه، محمد کبریت المدنی (م،۱۰۷۰ق)، به کوشش محمد حسن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۷ق.
(۳۵) الحصون المنیعه، محسن الامین (م،۱۳۷۱ق)، ۱۳۲۶ق.
(۳۶) الخصال: الصدوق (م،۳۸۱ق)، به کوشش غفاری، قم، نشر اسلامی، ۱۴۱۶ق.
(۳۷) الدرة الثمینه، محمد بن نجار (م،۶۴۳ق)، به کوشش شکری، بیروت، دار الارقم بن ابیالارقم.
(۳۸) دلائل الامامه، الطبری الشیعی (م. قرن۴ق)، قم، بعثت، ۱۴۱۳ق.
(۳۹) ذخائر العقبی، احمد بن عبدالله الطبری (م،۶۹۴ق)، بیروت، دار المعرفه، ۱۹۷۴م.
(۴۰) رحلة ابن بطوطه، ابن بطوطه (م،۷۷۹ق)، به کوشش التازی، الرباط، المملکة المغربیه، ۱۴۱۷ق.
(۴۱) رحلة ابن جبیر، محمد بن احمد (م،۶۱۴ق)، بیروت، دار مکتبة الهلال، ۱۹۸۶م.
(۴۲) رحلة العبدری، محمد عبدری (م. بعد از ۷۰۰ق)، به کوشش علی ابراهیم کردی، دمشق، دار سعد الدین، ۱۴۲۶ق.
(۴۳) الرحلة الورثیلانیه، حسن بن محمد ورثیلانی (م،۱۷۹۹م)، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیه، ۱۴۲۹ق.
(۴۴) الرسائل العشر، ابن فهد الحلی (م،۸۴۱ق)، به کوشش رجایی، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۹ق.
(۴۵) روح المعانیف الآلوسی (م،۱۲۷۰ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
(۴۶) الزیارة و التوسل، صائب عبدالحمید، قم، الرساله، ۱۴۲۱ق.
(۴۷) سبل الهدی، محمد بن یوسف الصالحی (م،۹۴۲ق)، به کوشش عادل احمد و علی محمد، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۴ق.
(۴۸) سفرنامه فرهاد میرزا، فرهاد میرزا قاجار، به کوشش طباطبایی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۶۶ش.
(۴۹) سنن ابن ماجه، ابن ماجه (م،۲۷۵ق)، به کوشش محمد فؤاد، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۵ق.
(۵۰) سنن النسائی، النسائی (م،۳۰۳ق)، بیروت، دار الفکر، ۱۳۴۸ق.
(۵۱) شرائع الاسلام، المحقق الحلی (م،۶۷۶ق)، به کوشش سید صادق شیرازی، تهران، استقلال، ۱۴۰۹ق.
(۵۲) شرح الشفاء، قاضی عیاض (م،۵۴۴ق)، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۱ق.
(۵۳) شرح نهج البلاغه، ابن ابیالحدید (م،۶۵۶ق)، به کوشش محمد ابوالفضل، دار احیاء الکتب العربیه، ۱۳۷۸ق.
(۵۴) شعب الایمان، البیهقی (م،۴۵۸ق)، به کوشش محمد سعید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.
(۵۵) صحیح ابن حبان، علی بن بلبان الفارسی (م،۷۳۹ق)، به کوشش الارنؤوط، الرساله، ۱۴۱۴ق.
(۵۶) صحیح مسلم، مسلم (م،۲۶۱ق)، بیروت، دار الفکر.
(۵۷) صیانة الآثار الاسلامیه، جعفر سبحانی، معاونیة التعلیم و البحوث الاسلامیه.
(۵۸) الطبقات الکبری، ابن سعد (م،۲۳۰ق)، به کوشش محمد عبدالقادر، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
(۵۹) عنوان المجد فی تاریخ نجد، عثمان بن عبدالله بن بشر، ریاض، مکتبة الریاض الحدیث.
(۶۰) العین، خلیل (م،۱۷۵ق)، به کوشش المخزومی و السامرائی، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
(۶۱) الفتاوی الکبری، ابن تیمیه (م،۷۲۸ق)، به کوشش محمد عبدالقادر و مصطفی عبدالقادر، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۸ق.
(۶۲) فرهنگ فارسی، معین (م،۱۳۵۰ش)، تهران، امیرکبیر، ۱۳۷۵ش.
(۶۳) فصول من تاریخ المدینة المنوره، علی حافظ، جده، شرکة المدینة المنوره، ۱۴۱۷ق.
(۶۴) القاب الرسول و عترته، من قدماء المحدثین، قم، مکتبة النجفی، ۱۴۰۶ق.
(۶۵) الکافی، الکلینی (م،۳۲۹ق)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۵ش.
(۶۶) کامل الزیارات، ابن قولویه القمی (م،۳۶۸ق)، به کوشش القیومی، قم، نشر الفقاهه، ۱۴۱۷ق.
(۶۷) الکامل فی التاریخ، ابن اثیر (م،۶۳۰ق)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
(۶۸) کشف الارتیاب، سید محسن الامین (م،۱۳۷۱ق)، به کوشش امین، مکتبة الحریس، ۱۳۸۲ق.
(۶۹) کشف القناع، اسد الله بن اسماعیل التستری (م،۱۲۳۷ق)، آل البیت.
(۷۰) لغتنامه، دهخدا (م،۱۳۳۴ش) و دیگران، مؤسسه لغتنامه و دانشگاه تهران، ۱۳۷۳ش.
(۷۱) مجمع البحرین، الطریحی (م،۱۰۸۵ق)، به کوشش حسینی، بیروت، الوفاء، ۱۴۰۳ق.
(۷۲) مجمع الزوائد، الهیثمی (م،۸۰۷ق)، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۲ق.
(۷۳) المحیط فی اللغه، صاحب بن عباد (م،۳۸۵ق)، به کوشش محمد حسن آل یاسین، بیروت، عالم الکتاب، ۱۴۱۴ق.
(۷۴) المدخل الی موسوعة العتبات المقدسه، جعفر خلیلی، بیروت، الاعلمی، ۱۹۸۷م.
(۷۵) مرآة الحرمین، ابراهیم رفعت پاشا (م،۱۳۵۳ق)، قم، المطبعة العلمیه، ۱۳۴۴ق.
(۷۶) مروج الذهب، المسعودی (م،۳۴۶ق)، به کوشش اسعد داغر، قم، دار الهجره، ۱۴۰۹ق.
(۷۷) مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، الشهید الثانی (م،۹۶۵ق)، قم، معارف اسلامی، ۱۴۱۶ق.
(۷۸) المستدرک علی الصحیحین، الحاکم النیشابوری (م،۴۰۵ق)، به کوشش مرعشلی، بیروت، دار المعرفه، ۱۴۰۶ق.
(۷۹) مسند احمد، احمد بن حنبل (م،۲۴۱ق)، بیروت، دار صادر.
(۸۰) المعارف، ابن قتیبه (م،۲۷۶ق)، به کوشش ثروت عکاشه، قم، الرضی، ۱۳۷۳ش.
(۸۱) معالم مکة و المدینة بین الماضی و الحاضر، یوسف رغدا العاملی، بیروت، ۱۴۳۱ق.
(۸۲) معجم مقاییس اللغه، ابن فارس (م،۳۹۵ق)، به کوشش عبدالسلام، قم، دفتر تبلیغات، ۱۴۰۴ق.
(۸۳) مغنی المحتاج، محمد الشربینی (م،۹۷۷ق)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
(۸۴) مقابر در معماری ایران دوره اسلامی، رابرت هیلن برند، ترجمه: کرامت الله افسر، تهران، محمد یوسف کیانی، ۱۳۶۶ش.
(۸۵) الملل و النحل، السبحانی، قم، نشر اسلامی، ۱۴۲۰ق.
(۸۶) من اخبار الحجاز و النجد فی تاریخ الجبرتی، محمد ادیب غالب، دار الیمامه، ۱۳۹۵ق.
(۸۷) موسوعة العتبات المقدسه، جعفر خلیلی، بیروت، الاعلمی، ۱۴۰۷ق.
(۸۸) موسوعة مرآة الحرمین الشریفین، ایوب صبری پاشا (م،۱۲۹۰ق)، قاهره، دار الآفاق العربیه، ۱۴۲۴ق.
(۸۹) المهذب، القاضی ابن البراج (م،۴۸۱ق)، قم، نشر اسلامی، ۱۴۰۶ق.
(۹۰) میقات حج (فصلنامه)، تهران، حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت.
(۹۱) نزهة الناظرین، جعفر بن اسماعیل المدنی، به کوشش سعید بن سلمی، مکتبة الرفاعی.
(۹۲) وسائل الشیعه، الحر العاملی (م،۱۱۰۴ق)، قم، آل البیت، ۱۴۱۲ق.
(۹۳) وفاء الوفاء، السمهودی (م،۹۱۱ق)، به کوشش محمد عبدالحمید، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.
•
دانشنامه حج و حرمین شریفین، برگرفته از مقاله «بقیع، بارگاهها»، تاریخ بازیابی۱۴۰۰/۰۵/۱۳.