آمادگی نظامی (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آمادگی نظامی تدارک نیروها و امکانات لازم اعم از مادی و معنوی برای رویارویی با
دشمنان موجود یا احتمالی است.
در این مقاله آیاتی معرفی میشوند که
در آنها از واژههای «اعداد»، «اخذ حذر»،
«اخذ اسلحه»،
«رباط»،
«مرابطه»، «صافنات الجیاد»،
«تبوی»،
«جمعوا» و... استفاده شده است.
برجستهترین واژگان شناسای این مدخل
در قرآن، عبارت است از:
۱. إعداد: فراهم آوردن تفصیلی و دقیق هر چیز.
این واژه،
در آیه ۶۰ انفال
آمده و مؤمنان را به گردآوری همه امکانات نبرد فراخوانده است:«وَأعِدُّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّة».
۲. حِذْر: پرهیز همراه با
خوف و
اضطراب .
این واژه
در آیات ۷۱ و ۱۰۲ نساء آمده و مؤمنان، مأمور برگرفتن «حِذْر» (
جنگافزار) شدهاند:«یأیُّهَا الَّذِینَ ءامَنُوا خُذُوا حِذرَکُم.
» ، «وَلیَأخُذُوا حِذرَهُم وَ أسلِحَتَهُم....
».
۳. رَبْط: محکم بستن و پیوند دادن چیزی برای ثابت ماندن بر حالت نخستین.
مشتقّات این واژه،
در آیه ۶۰ انفال
و ۲۰۰ آل عمران به مفهوم مرزبانی آمده است:«یأیُّها الَّذینَ ءامَنوُا اصبِروا وَ صابِروُا وَ رابِطوُا و اتّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُم تُفلِحُون.
» مفسّران،
در دلالت واژههای
حذر و اعداد و نیز واژه رباط
در آیه ۶۰ انفال
بر آمادگی نظامی اتّفاق نظر دارند؛ امّا درباره دلالت واژه رباط بر آمادگی نظامی
در آیه ۲۰۰ آلعمران
و گونه سخن گفتهاند که یکی از آنها دربرگیرنده همین مفهوم است.
آثار آمادگی نظامی با توجه به آیات
قرآن عبارتند از:
آمادگی نظامی و دفاعی
مسلمانان ، سبب
هراس دشمن :
«و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم...؛
در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانائي داريد از نيرو آماده سازيد (و همچنين) اسبهاي ورزيده (براي ميدان نبرد) تا به وسيله آن دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد....»
شکست زبونانه
کافران ،
در گرو
هوشیاری و آمادگی
مجاهدان :
«و اذا کنت فیهم فاقمت لهم الصلوة فلتقم طائفة منهم معک و لیاخذوا اسلحتهم فاذا سجدوا فلیکونوا من ورائکم و لتات طائفة اخری لم یصلوا فلیصلوا معک و لیاخذوا حذرهم و اسلحتهم ود الذین کفروا لو تغفلون عن اسلحتکم و امتعتکم... و خذوا حذرکم ان الله اعد للکفرین عذابا مهینا؛
و هنگامي كه
در ميان آنها باشي و (
در ميدان
جنگ براي آنها نماز برپا كني بايد دسته اي از آنها با تو (به نماز) برخيزند و بايد سلاحهاي خود را با خود برگيرند و هنگامي كه سجده كردند (و نماز را به پايان رسانيدند) بايد به پشت سر شما (به ميدان نبرد) بروند و آن دسته ديگر كه نماز نخوانده اند (و مشغول پيكار بوده اند) بيايند و با تو نماز بخوانند و بايد آنها وسايل دفاعي و سلاحهاي خود را با خود (
در حال نماز) حمل كنند (زيرا) كافران دوست دارند كه شما از سلاحها و متاعهاي خود غافل شويد و يك مرتبه به شما هجوم كنند - و اگر از باران ناراحت هستيد و يا بيمار (و مجروح) باشيد مانعي ندارد كه سلاحهاي خود را بر زمين بگذاريد ولي وسايل دفاعي (مانند زره و خود) را با خود برداريد، خداوند براي كافران عذاب خوار كننده اي فراهم ساخته است. »
آمدن جمله «ان الله...» پس از دستور به گرفتن
سلاح و آمادگی نظامی میتواند بیانگر این باشد که تحقق
اراده حتمی الهی به شکست دشمنان،
در همین تهیه عوامل و اسباب آن، یعنی همان آمادگی نظامی است و مقصود از «عذاب مهین» شکست دشمنان به دست مسلمانان است.
آمادگی نظامی و
هوشیاری مجاهدان،
مانع از
هجوم غافلگیرانه
دشمن :
«و اذا کنت فیهم فاقمت لهم الصلوة فلتقم طائفة منهم معک و لیاخذوا اسلحتهم فاذا سجدوا فلیکونوا من ورائکم و لتات طائفة اخری لم یصلوا فلیصلوا معک و لیاخذوا حذرهم و اسلحتهم ود الذین کفروا لو تغفلون عن اسلحتکم و امتعتکم فیمیلون علیکم میلة وحدة...؛
و هنگامي كه
در ميان آنها باشي و (
در ميدان
جنگ براي آنها نماز برپا كني بايد دسته اي از آنها با تو (به نماز) برخيزند و بايد سلاحهاي خود را با خود برگيرند و هنگامي كه سجده كردند (و نماز را به پايان رسانيدند) بايد به پشت سر شما (به ميدان نبرد) بروند و آن دسته ديگر كه نماز نخوانده اند (و مشغول پيكار بوده اند) بيايند و با تو نماز بخوانند و بايد آنها وسايل دفاعي و سلاحهاي خود را با خود (
در حال نماز) حمل كنند (زيرا) كافران دوست دارند كه شما از سلاحها و متاعهاي خود غافل شويد و يك مرتبه به شما هجوم كنند....»
آماده نبودن
منافقان برای
غزوه تبوک موجب
سرزنش شدن آنها از سوی
خداوند :
«انما یستئذنک الذین لایؤمنون بالله و الیوم الاخر و ارتابت قلوبهم... • و لو ارادوا الخروج لاعدوا له عدة...؛
تنها كساني از تو اجازه ميگيرند كه ايمان به خدا و روز جزا ندارند و دلهايشان آميخته با شك و ترديد است... اگر آنها (راست ميگفتند و) ميخواستند (به سوي ميدان جهاد) خارج شوند وسيله اي براي آن فراهم ميساختند....»
آمادگی
مجاهدان پس از
جنگ احد برای
غزوه حمراءالاسد به رغم آسیب دیدن
در جنگ قبلی (
احد ):
«الذین استجابوا لله والرسول من بعد مآ اصابهم القرح للذین احسنوا منهم واتقوا اجر عظیم؛
آنها كه دعوت خدا و پيامبر صلي اللّه عليه و آله را پس از آن همه جراحاتي كه به آنها رسيد، اجابت كردند (و هنوز زخمهاي ميدان احد التيام نيافته بود، به سوي ميدان «حمراء الاسد» حركت نمودند؛) براي كساني از آنها، كه نيكي كردند و تقوي پيش گرفتند، پاداش بزرگي است.»
بيشتر
مفسّران ، اين
آیات را درباره غزوه حمراءالاسد ذكر كردهاند.
بزرگان
بنی اسرائیل ،
مدعی آمادگی نظامی
در برابر دشمنانشان:
«الم تر الی الملا من بنی اسرئیل من بعد موسی اذ قالوا لنبی لهم ابعث لنا ملکا نقتل فی سبیل الله قال هل عسیتم ان کتب علیکم القتال الا تقتلوا قالوا و ما لنا الا نقتل فی سبیل الله و قد اخرجنا من دیرنا و ابنائنا...
آيا مشاهده نكردي جمعي از بني اسرائيل را بعد از موسي، كه به پيامبر خود گفتند: زمامدار (و فرماندهي) براي ما انتخاب كن! تا (زير فرمان او)
در راه خدا پيكار كنيم. پيامبر آنها گفت: شايد اگر دستور پيكار به شما داده شود، (سرپيچي كنيد، و)
در راه خدا، جهاد و پيكار نكنيد! گفتند: چگونه ممكن است
در راه خدا پيكار نكنيم،
در حالي كه از خانه ها و فرزندانمان رانده شده ايم، (و شهرهاي ما به وسيله دشمن اشغال، و فرزندان ما اسير شدهاند)؟!....»
آمادگی نظامی بنی اسرائیل برای پیکار با
دشمنان ، پس از پذیرش زمامداری
طالوت ، با مشاهده
تابوت :
«و قال لهم نبیهم ان ءایة ملکه ان یاتیکم التابوت...• فلما فصل طالوت بالجنود...؛
و پيامبرشان به آنها گفت: نشانه حكومت او، اين است كه (صندوق عهد) به سوي شما خواهد آمد. ... و هنگامي كه طالوت (به فرماندهي لشكر بني اسرائيل منصوب شد، و) سپاهيان را با خود بيرون برد....»
اسبهای سواری
در عصر
بعثت ، کارآمدترین و مهمترین وسیله برای تقویت
بنیه نظامی بودهاند.
«واعدوا لهم ما استطعتم من قوة ومن رباط الخیل ترهبون به عدو الله وعدوکم...؛
در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانائي داريد از نيرو آماده سازيد (و همچنين) اسبهاي ورزيده (براي ميدان نبرد) تا به وسيله آن دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد....»
عطف «رباط الخیل» بر «قوه»، عطف
خاص بر
عام است و کاربرد چنین عطفی به طور معمول برای رساندن اهمیت
معطوف ونقش اساسیتر آن
در مقایسه دیگر مصادیق
معطوف علیه.
لزوم آمادگی نظامی
جهادگران در حال
نماز:
«واذا کنت فیهم فاقمت لهم الصلوة فلتقم طـآئفة منهم معک ولیاخذوا اسلحتهم فاذا سجدوا فلیکونوا من ورائکم ولتات طـآئفة اخری لم یصلوا فلیصلوا معک ولیاخذوا حذرهم واسلحتهم ود الذین کفروا لو تغفلون عن اسلحتکم وامتعتکم فیمیلون علیکم میلة وحدة ولا جناح علیکم ان کان بکم اذی من مطر او کنتم مرضی ان تضعوا اسلحتکم وخذوا حذرکم...؛
و هنگامی که
در میان آنها باشی، و (
در میدان
جنگ ) برای آنها نماز را برپا کنی، باید دستهای از آنها با تو (به نماز) برخیزند، و سلاحهایشان را با خود برگیرند؛ و هنگامی که
سجده کردند (و نماز را به پایان رساندند)، باید به پشتِ سرِ شما (به
میدان نبرد ) بروند، و آن دسته دیگر که نماز نخواندهاند (و مشغول پیکار بودهاند)، بیایند و با تو نماز بخوانند؛ آنها باید وسایل دفاعی و سلاحهایشان (را
در حال نماز) با خود حمل کنند؛ (زیرا)
کافران آرزو دارند که شما از سلاحها و متاعهای خود
غافل شوید و یکباره به شما هجوم آورند. و اگر از باران ناراحتید، و یا
بیمار (و مجروح) هستید، مانعی ندارد که سلاحهای خود را بر زمین بگذارید؛ ولی وسایل دفاعی (مانند
زره و خود را) با خود بردارید....»
آمادگی نظامی
سلیمان علیهالسّلام با تربیت اسبهای
نفیس و تیزرو:
«و وهبنا لداو د سلیمـن... • اذ عرض علیه بالعشی الصفنـت الجیاد• فقال انی احببت حب الخیر...؛
ما سليمان را به داود بخشيديم... به خاطر بياور هنگامي را كه عصرگاهان اسبان چابك تندرو را بر او عرضه داشتند. گفت من اين اسبان را به خاطر پروردگارم دوست دارم....»
«صافنات» جمع «
صافنه » به اسبهایی گفته میشود که بر روی سه
دست و
پا ایستاده،
دست راست خود را کمی بلند میکنند و تنها نوک جلوی
سم را بر زمین میگذارند. (این حالت مخصوص اسبهای
نجیب و
اصیل است) «جیاد» هم جمع «
جید » (
در مقابل ردی) و به معنای نفیس و هم جمع «جواد» است که وقتی
در وصف اسب به کار میرود، به معنای اسبهای تندرو خواهد بود.
در آیه فوق هریک از دو معنا میتواند مقصود باشد. تربیت چنین اسبهایی و دوست داشتن و
سان دیدن از آنها، به منظور آمادگی نظامی و
جهاد در راه
خدا بوده است.
در اسلام و تعالیم
قرآن،آمادگی نظامی
در برابر دشمنان از اهمیت بالایی برخوردار است.
لزوم
آمادگی نظامی جامعه اسلامی در برابر
دشمنان شناخته شده و ناشناخته:
«و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم و ءاخرین من دونهم لاتعلمونهم...؛
در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانائي داريد از نيرو آماده سازيد (و همچنين) اسبهاي ورزيده (براي ميدان نبرد) تا به وسيله آن دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد و (همچنين) گروه ديگري غير از اينها را كه شما نميشناسيد....»
قرآن در آیه ۶۰
انفال به آمادگی نظامی:«وَأعِدُّوا لَهُم مَااستَطَعتُم مِن قُوَّة» و
در آیه ۴۱
توبه به بیرون رفتن از
وطن که از مصادیق آمادگی است، فرمان داده است:«انفِروُا خِفافاً وَ ثِقالاً وَجهِدوُا بأمولِکُم و أنفُسِکُم فِی سَبیلِ اللّهِ ذلِکُم خیرٌ لَکُم إن کُنتُم تَعلَمُون». گروهی از فقیهان و مفسّران، آمادگی نظامی را
واجب عینی و گروهی دیگر،
واجب کفایی دانستهاند؛
از این رو، آمادگی نظامی از نظر وجوب و اهمّیّت
در حکم
جهاد است.
آمادگی نظامی برای
جهاد ، نشانه
ایمان :
«لایستـذنک الذین یؤمنون بالله والیوم الاخر ان یجـهدوا بامولهم وانفسهم والله علیم بالمتقین• انما یستـذنک الذین لایؤمنون بالله والیوم الاخر وارتابت قلوبهم فهم فی ریبهم یترددون؛
آنها كه ايمان بخدا و روز جزا دارند هيچگاه از تو اجازه براي جهاد (
در راه خدا) با اموال و جانهايشان نميگيرند، و خداوند پرهيزكاران را ميشناسد. تنها كساني از تو اجازه ميگيرند كه ايمان به خدا و روز جزا ندارند و دلهايشان آميخته با شك و ترديد است، لذا آنها
در ترديد خود سر گردانند.»
از دید مفسّران، نکوهش خداوند از
منافقان که ساز و برگ
جنگی را پیش از نبرد فراهم نیاوردهاند:«وَلو أرادُوا الخُرُوجَ لأَعَدّوا لَهُ عُدَّةً وَلکِن کَرِهَ اللَّهُ انبِعاثَهُم فَثَبَّطَهُم وَ قیلَ اقعُدوا مَع القعِدین؛
اگر آنها (راست ميگفتند و) ميخواستند (به سوي ميدان جهاد) خارج شوند وسيله اي براي آن فراهم ميساختند، ولي خدا از حركت آنها كراهت داشت لذا (توفيقش را از آنان سلب كرد و) آنها را (از اين كار) باز داشت، و به آنها گفته شد با قاعدين (كودكان و پيران و بيماران) بنشينيد.» از نشانههای
نفاق و باعث سلب
توفیق جهاد از آنان است.
انفاق امکانات برای
تقویت بنیه نظامی جامعه اسلامی، از مصادیق انفاق
فی سبیل الله :
«واعدوا لهم ما استطعتم من قوة ومن رباط الخیل ترهبون به عدو الله وعدوکم وءاخرین من دونهم لاتعلمونهم الله یعلمهم وما تنفقوا من شیء فی سبیل الله یوف الیکم وانتم لاتظـلمون؛
در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانائي داريد از نيرو آماده سازيد (و همچنين) اسبهاي ورزيده (براي ميدان نبرد) تا به وسيله آن دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد و (همچنين) گروه ديگري غير از اينها را كه شما نميشناسيد و خدا ميشناسد و هر چه
در راه خدا (و تقويت بنيه دفاعي اسلام) انفاق كنيد. به شما باز گردانده ميشود و به شما ستم نخواهد شد»
اهتمام ویژه
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به آماده سازی
سپاه اسلام :
«و اذ غدوت من اهلک تبویء المؤمنین مقعد للقتال...؛
و (به يادآور) زماني را كه صبحگاهان از ميان خانواده خود براي انتخاب اردوگاه
جنگ براي مؤ منان، بيرون رفتي....»
خروج پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
در صبحگاهان برای تعیین پایگاههای نظامی
در برابر دشمن، بیانگر آمادگی نظامی است.
پاسخ مثبت پیامبری از
بنیاسرائیل به درخواست مردم و تعیین فرمانده که از ضروریّات آمادگی نظامی است:«أَلَمتَرَ إلَی المَلاَ مِن بَنیإسرءیلَ مِن بَعدِ مُوسی إذ قالوا لِنَبیّ لَهُمُ ابعَث لَنا مَلِکاً نُقتِلْ فی سَبیلِاللّهِ... • و قالَ لَهُم نَبِیُّهُم إنَّ اللَّه قَد بَعَث لَکُم طالُوتَ مَلِکاً...؛
آيا مشاهده نكردي جمعي از بني اسرائيل را بعد از موسي، كه به پيامبر خود گفتند: زمامدار (و فرماندهي) براي ما انتخاب كن! تا (زير فرمان او)
در راه خدا پيكار كنيم. پيامبر آنها گفت: شايد اگر دستور پيكار به شما داده شود، (سرپيچي كنيد، و)
در راه خدا، جهاد و پيكار نكنيد... و پيامبرشان به آنها گفت: خداوند (طالوت) را براي زمامداري شما مبعوث (و انتخاب) كرده است....»نمونهای از اهتمام سایر
پیامبران است. از دیگر نمونههای آن،
زره سازی حضرت داوود است که
در آیات ۸۰
انبیاء ؛۱۰ و ۱۱
سبأ به این موضوع و کاربرد دفاعی زره پرداخته است.
آمادگی نظامی
مسلمانان پس از
جنگ ، مورد
ستایش خداوند :
«الذین استجابوا لله والرسول من بعد مآ اصابهم القرح للذین احسنوا منهم واتقوا اجر عظیم • فانقلبوا بنعمة من الله وفضل لم یمسسهم سوء واتبعوا رضون الله والله ذو فضل عظیم؛
آنها كه دعوت خدا و پيامبر صلي اللّه عليه و آله را پس از آن همه جراحاتي كه به آنها رسيد، اجابت كردند (و هنوز زخمهاي ميدان احد التيام نيافته بود، به سوي ميدان «حمراء الاسد» حركت نمودند؛) براي كساني از آنها، كه نيكي كردند و تقوي پيش گرفتند، پاداش بزرگي است. به همين جهت، آنها (از اين ميدان،) با نعمت و فضل پروردگار بازگشتند،
در حالي كه هيچ ناراحتي به آنها نرسيد، و از رضاي خدا پيروي كردند، و خداوند داراي فضل و بخشش بزرگي است.»
قرآن در آیه ۱۷۲
آلعمران به ستایش از مجروحانی پرداخته که پس از زخمی شدن
در نبرد اُحد، با رساندن خود به جبهه
جنگ، آمادگیشان را اعلام کردهاند
ضرورت آمادگی نظامی
مؤمنان در برابر
متجاوزان :
۱. «یایها الذین ءامنوا اصبروا و صابروا و رابطوا...؛
اى کسانى که ایمان آورده اید! (
در برابر مشکلات و هوسها،) استقامت کنید; و
در برابر دشمنان، پایدار باشید و از مرزهاى خود، مراقبت کنید....» «رابطو» از «
ربط » به معنای محکم کردن چیزی برای
حفظ و نگه داری آن است؛ از این رو به مکانی که نگاهبانان
در آن
استقرار مییابند، «
رباط » گفته میشود و منظور از «رابطوا» بنابر احتمالی، حفظ مرزهای
سرزمینهای اسلامی است.
۲. «و اذا کنت فیهم فاقمت لهم الصلوة فلتقم طائفة منهم معک و لیاخذوا اسلحتهم فاذا سجدوا فلیکونوا من ورائکم و لتات طائفة اخری لم یصلوا فلیصلوا معک و لیاخذوا حذرهم و اسلحتهم ود الذین کفروا لو تغفلون عن اسلحتکم و امتعتکم فیمیلون علیکم میلة وحدة...؛
و هنگامي كه
در ميان آنها باشي و (
در ميدان
جنگ براي آنها نماز برپا كني بايد دسته اي از آنها با تو (به نماز) برخيزند و بايد سلاحهاي خود را با خود برگيرند و هنگامي كه سجده كردند (و نماز را به پايان رسانيدند) بايد به پشت سر شما (به ميدان نبرد) بروند و آن دسته ديگر كه نماز نخوانده اند (و مشغول پيكار بوده اند) بيايند و با تو نماز بخوانند و بايد آنها وسايل دفاعي و سلاحهاي خود را با خود (
در حال نماز) حمل كنند (زيرا) كافران دوست دارند كه شما از سلاحها و متاعهاي خود غافل شويد و يك مرتبه به شما هجوم كنند ....»
۳. «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل...؛
در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانائي داريد از نيرو آماده سازيد (و همچنين) اسبهاي ورزيده (براي ميدان نبرد)....»
۴. «... فاقتلوا المشرکین حیث وجدتموهم و خذوهم و احصروهم و اقعدوا لهم کل مرصد...؛
... مشركان را هر كجا بيابيد به قتل برسانيد و آنها را اسير سازيد و محاصره كنيد و
در هر كمينگاه بر سر راه آنها بنشينيد....»
لزوم آمادگی کامل نیروهای
رزمنده ، پیش از
حرکت برای
نبرد با
دشمن :
«یایها الذین ءامنوا خذوا حذرکم فانفروا ثبات اوانفروا جمیعا؛
اي كساني كه ايمان آورده ايد آمادگي خود را (
در برابر دشمن) حفظ كنيد و
در دسته هاي متعدد يا به صورت دسته واحد (طبق شرايط موجود) به سوي دشمن حركت نمائيد.»
ضرورت فراهم آوردن
ابزار و وسایل
رزم هنگام
جهاد :
«و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل...؛
در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانائي داريد از نيرو آماده سازيد (و همچنين) اسبهاي ورزيده (براي ميدان نبرد) ....»
نماز ، بر سایر عبادتها برتری دارد؛ امّا نمیتواند مانع از آمادگی نظامی شده، مسلمانان را از رویارویی با دشمن باز دارد؛ از این رو خداوند دستور داده است که مجاهدان،
جنگ افزارهای خود را
در حال نماز برگیرند:«وَإِذا کُنتَ فِیهِم فَأقَمتَ لَهُمُ الصَّلوةَ فَلتَقُم طائِفَةٌ مِنهُم مَعَکَ وَلیَأخُذُوا أسلِحَتَهُم فَإِذا سَجَدُوا فَلیَکُونُوا مِن وَرائِکُم وَلتَأتِ طائِفَةٌ أُخری لَمیُصَلُّوا فَلیُصَلُّوا مَعَکَ وَلیَأخُذُوا حِذرَهُم وَأَسلِحَتَهُم وَدَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَو تَغفُلُونَ عَنْ أسلِحَتِکُم وَأَمتِعَتِکُم فَیَمِیلُونَ عَلَیکُم مَیلَةً وحِدَةً...؛
و هنگامي كه
در ميان آنها باشي و (
در ميدان
جنگ براي آنها نماز برپا كني بايد دسته اي از آنها با تو (به نماز) برخيزند و بايد سلاحهاي خود را با خود برگيرند و هنگامي كه سجده كردند (و نماز را به پايان رسانيدند) بايد به پشت سر شما (به ميدان نبرد) بروند و آن دسته ديگر كه نماز نخوانده اند (و مشغول پيكار بوده اند) بيايند و با تو نماز بخوانند و بايد آنها وسايل دفاعي و سلاحهاي خود را با خود (
در حال نماز) حمل كنند (زيرا) كافران دوست دارند كه شما از سلاحها و متاعهاي خود غافل شويد و يك مرتبه به شما هجوم كنند....»
در این آیه،
نمازِ خوف تشریع شده است.
در نماز خوف، رزمندگان دو گروه میشوند و با حفظ آمادگی نظامی به نوبت نماز میگزارند. مفسّران و فقیهان
در چگونگی این نماز اختلاف دارند؛ امّا همگی بر لزوم حفظ آمادگی نظامی
در نماز خوف متّفقند.
آمادگی رزمی و انجام کارهای مقدماتی
جهاد ، دارای
پاداش الهی :
«ولاینفقون نفقة صغیرة ولا کبیرة ولایقطعون وادیا الا کتب لهم لیجزیهم الله احسن ما کانوا یعملون؛
و هیچ مال کوچک یا بزرگی را (
در این راه) انفاق نمیکنند، و هیچ سرزمینی را (بسوی
میدان جهاد و یا
در بازگشت) نمیپیمایند، مگر اینکه برای آنها نوشته میشود؛ تا
خداوند آن را بعنوان بهترین اعمالشان، پاداش دهد.»
با توجه به این که
آیات در زمینه
جنگ تبوک است.
و
در تبوک ،
جنگی صورت نگرفت و نیز چون
انفاق و پیمودن درهها از مقدمات
جنگ است، نکته فوق برداشت میشود.
آمادگی رزمی به همراه
تقوا و
احسان ، سبب برخورداری از پاداش بزرگ الهی:
«الذین استجابوا لله والرسول من بعد مآ اصابهم القرح للذین احسنوا منهم واتقوا اجر عظیم؛
آنها که دعوت خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را، پس از آن همه جراحاتی که به ایشان رسید،
اجابت کردند؛ (و هنوز زخمهای میدان
احد التیام نیافته بود، به سوی میدان
حمرار الاسد حرکت نمودند؛) برای کسانی از آنها، که نیکی کردند و تقوا پیش گرفتند، پاداش بزرگی است.»
ضرورت آمادگی و آرایش نظامی
در برابر هجوم
دشمن :
۱. «و اذ غدوت من اهلک تبویء المؤمنین مقعد للقتال...؛
و (به يادآور) زماني را كه صبحگاهان از ميان خانواده خود براي انتخاب اردوگاه
جنگ براي مؤ منان، بيرون رفتي....»
۲. «و اذا کنت فیهم فاقمت لهم الصلوة فلتقم طائفة منهم معک و لیاخذوا اسلحتهم فاذا سجدوا فلیکونوا من ورائکم و لتات طائفة اخری لم یصلوا فلیصلوا معک و لیاخذوا حذرهم و اسلحتهم ود الذین کفروا لو تغفلون عن اسلحتکم و امتعتکم فیمیلون علیکم میلة وحدة...؛
و هنگامي كه
در ميان آنها باشي و (
در ميدان
جنگ براي آنها نماز برپا كني بايد دسته اي از آنها با تو (به نماز) برخيزند و بايد سلاحهاي خود را با خود برگيرند و هنگامي كه سجده كردند (و نماز را به پايان رسانيدند) بايد به پشت سر شما (به ميدان نبرد) بروند و آن دسته ديگر كه نماز نخوانده اند (و مشغول پيكار بوده اند) بيايند و با تو نماز بخوانند و بايد آنها وسايل دفاعي و سلاحهاي خود را با خود (
در حال نماز) حمل كنند (زيرا) كافران دوست دارند كه شما از سلاحها و متاعهاي خود غافل شويد و يك مرتبه به شما هجوم كنند....»
آمادگی
مجاهدان پس از
جنگ احد ، به رغم آسیب دیدگی آنان:
«الذین استجابوا لله و الرسول من بعد ما اصابهم القرح...؛
آنها که دعوت
خدا و پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) را، پس از آن همه جراحاتی که به ایشان رسید،
اجابت کردند....»
و هنوز زخمهای
میدان احد التیام نیافته بود، به سوی میدان «حمرار الاسد» حرکت نمودند؛) برای کسانی از آنها، که نیکی کردند و
تقوا پیش گرفتند، پاداش بزرگی است. (این
آیه در شان مجاهدان و مجروحان
غزوه حمراءالاسد نازل شده و
در صدد
ستایش از مجاهدانی است که به رغم شکست و آسیب دیدن
در غزوه احد ، با شنیدن ندای
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به صورت شگفت آوری پاسخ دادند و آمادگی خود را برای
نبرد با
دشمن اعلام کردند.
فرمان خداوند به
مؤمنان ، مبنی بر آمادگی نظامی و
حرکت به سوی دشمن:
«یایها الذین ءامنوا خذوا حذرکم فانفروا ثبات اوانفروا جمیعا؛
اي كساني كه ايمان آورده ايد آمادگي خود را (
در برابر دشمن) حفظ كنيد و
در دسته هاي متعدد يا به صورت دسته واحد (طبق شرايط موجود) به سوي دشمن حركت نمائيد.»
حفظ آمادگی نظامی با جمع آوری
تجهیزات و تسلیحات
جنگی :
«و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم...؛
در برابر آنها (دشمنان) آنچه توانائي داريد از نيرو آماده سازيد (و همچنين) اسبهاي ورزيده (براي ميدان نبرد) تا به وسيله آن دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد ....»
آمادگی مؤمنان
در غزوه خندق برای مقابله با
احزاب متجاوز :
«و لما رءا المؤمنون الاحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق الله و رسوله و ما زادهم الا ایمنا و تسلیما؛
هنگامي كه مؤ منان، لشكر احزاب را ديدند، گفتند: اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده فرموده و خدا و رسولش راست گفته اند، و اين موضوع جز بر ايمان و تسليم آنها چيزي نيفزود.»
این
آیه در برابر آیهای است که
در آن گزارش شده
منافقان با دیدن سپاهیان احزاب بشدت وحشت زده شدند. به
قرینه مقابله و نیز جمله «من المؤمنین رجال...» دلالت میکند که مجاهدان غزوه احزاب با
شعار «هذا ما وعدنا الله» آمادگی خود را برای
نبرد اعلام کردند.
نشر
شایعه آمادگی نظامی
دشمن برای
حمله دوباره به
مسلمانان پس از
جنگ احد ، از سوی
منافقان :
«الذین قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهمایمـنا وقالوا حسبنا الله ونعم الوکیل؛
اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم، به آنان گفتند: مردم (
لشکر دشمن ) برای (حمله به) شما اجتماع کردهاند؛ از آنها بترسید! اما این سخن، بر ایمانشان افزود؛ و گفتند:
خدا ما را کافی است؛ و او بهترین حامی ماست.»
اهتمام ویژه پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم به آماده سازی سپاه
اسلام برای
غزوه احد :
«واذ غدوت من اهلک تبوئ المؤمنین مقـعد للقتال والله سمیع علیم؛
و (به يادآور) زماني را كه صبحگاهان از ميان خانواده خود براي انتخاب اردوگاه
جنگ براي مؤ منان، بيرون رفتي، و خداوند شنوا و دانا است (گفتگوهاي مختلفي را كه درباره طرح
جنگ گفته ميشد ميشنيد و انديشه هائي را كه بعضي
در سر ميپرورانيدند ميدانست).»
در قرآن مجید به
منافقان و
آمادگی نظامی اشاره شده است.
ابعاد آمادگی نظامی با توجه به آیات
قرآن عبارتند از:
برخی مفسّران
در تفسیر آیه ۶۰ انفال
آمادگی نظامی را به ادوات
جنگی رایج
در صدر اسلام منحصر دانستهاند. آنان به ظاهر روایاتی از رسولخدا(صلیاللهعلیهوآله)تمسّک جستهاند که فرموده:مقصود از قوّه
در آیه مزبور، همان
شمشیر یا
تیراندازی یا
سپر است؛
امّا مفسّران متأخر، با توجّه به ادلّهای، بر این باورند که حکم این آیه، کلّی و عمومی است و به تناسب مقتضیات زمان و مکان، همه سلاحهای روز را شامل میشود.
عبارتِ «مَااستَطَعتُم = هرچه
در توان دارید» و نکره آمدن کلمه «قوّة»،
در عمومیّت آیه صراحت دارند و جاودانگی
احکام قرآن ، مقتضی چنین برداشتی است. برخی از
روایات نیز به عمومیّت هرگونه سلاحی تصریح میکنند؛
بنابراین، روایات پیش گفته، فقط به ادوات
جنگی زمان نزول آیات نظر داشته،
در هر عصری، سلاحهای پیشرفته زمینی، هوایی و دریایی متناسب با زمان، از مصادیق «قوّة» به شمار میرود.
پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله)نیز به گردآوری و ساخت سلاحهای پیشرفته روزگار خود اهتمام ویژهای داشت؛ چنانکه برای تأمین نیاز تسلیحاتی سپاه اسلام
در ایام
جنگ حنین ، زرههایی را از صفوان بن امیّه
قرض گرفت
و
در غزوه خیبر ، با بهرهگیری از اطلاعات یک یهودیِ اسیر، به انبار
سلاح دشمن دست یافت و مسلمانان برای نخستین بار، «
منجنیق » (بزرگترین سلاح
جنگی آن روزگار برای پرتاب
سنگ ) و «
دبابه » (اتاقکی چوبی، پوشیده از
چرم که
در آن پنهان شده و برای رخنه
در دیوار قلعه به آن نزدیک میشدند) را به کار گرفتند.
پیامبر، «عروة بن مسعود» و «غیلان بن سلمه» را به جُرَش (واقع
در یمن) فرستاد تا ساخت منجنیق و «عراده» (وسیلهای کوچکتر از منجنیق) را بیاموزند؛
بنابراین، با توجّه به دستور عامّ آیه و
سیره پیامبر، مسلمانان نه تنها باید پیشرفتهترین سلاحهای هر عصر را به دست آورند، بلکه خود باید آنها را بسازند تا از وابستگی به بیگانگان رهایی یابند؛
چنانکه
قرآن در این باره به حضرت داوود فرمان میدهد که زرههای فراخ بسازد و حلقهها را اندازهگیری کند:«أَنِ اعمَل سبِغت وَقَدِّر فِی السَّردِ...»
و چون نیروهای فراهم آمده باید دشمنان را بترساند، ضرورت دارد که جنبه هراسانگیزی سلاحها نیز رعایت شود.
گروهی از مفسّران، «حِذر» را
در آیه۷۱ نساء سلاح و ادوات
جنگی دانستهاند؛ زیرا انسان
در پرهیز همراه با هراس، برای
دفاع از خویش سلاح برمیگیرد؛
امّا بسیاری دیگر از مفسّرانِ متأخر،
حِذر را عامتر از سلاح دانسته وآن را به هر چیزی که انسان
در پرهیز از خطر به کار میبندد، تفسیر کردهاند
که
دراینصورت، افزون بر تهیه سلاح، شامل آگاهی از نقاط ضعف و قوّت دشمن یا امور دفاعی دیگر نیز میشود.
برخی، با استفاده از عمومِ حکم آیه ۶۰ انفال و روایات و سیره پیامبر، مباحث مهمّی را به آموزش جهادگران اختصاص دادهاند. روایاتی از حضرترسول(صلیاللهعلیهوآله)
در تفسیر این آیه آمده که «قوّه» را به
تیراندازی تفسیر کرده و به مسلمانان دستور داده است تا به فرزندانشان فنون رزمآوری، چون تیراندازی و
اسبسواری را بیاموزند؛ چنانکه خود حضرت نیز اهتمام خاصّی به آموزشهای نظامی داشته، ضمن شرکت
در مسابقههای تیراندازی، میفرمود:ای فرزندان
اسماعیل ! تیراندازی کنید که پدرتان هم تیرانداز بوده است.
از پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)درباره تداوم آموزشهای نظامی نیز چنین روایت شده است:هرکس تیراندازی بیاموزد، سپس آن را رها و فراموش کند، از امر من سرپیچی یا نعمتی را ناسپاسی کرده است.
از مهمترین نشانههای اهتمام رسولخدا به آمادهسازی نیروهای رزمی، آن است که او خود مسابقههای اسبسواری و تیراندازی برگزار میکرد و برد و باخت مالی را
در آن روا میشمرد. این حکم، همواره نزد فقیهان (
در باب سبق و رمایه) مسلّم شمرده شده است.
مفسّران، از آیه ۷۱ نساء چگونگی حرکت نیروها را برداشت کردهاند؛ به این صورت که نیروها به تناسب شرایط محیطی و موقعیّت دشمن، به شکل دستههای پراکنده یا به صورت گروهی به سوی دشمن رهسپار شوند.
خداوند،
در آیات ۱۵ و ۱۶ انفال
شیوه عقبنشینی تاکتیکی را به مسلمانان میآموزد؛ بدینسان که آنان فقط برای غافلگیری دشمن، با حرکت به اطراف میدان نبرد یا یاری بخشهای دیگر سپاه، اجازه عقبنشینی دارند. اداره ۶۵
غزوه و
سریّه به وسیله پیغمبر
در حکومت ده ساله،
برخی را بر آن داشته تا بگویند:حضرت، کوشش خویش را
در تمام سال، مصروف تمرین سپاه برای نبرد میکرد.
نمونه روشن بهرهگیری مسلمانان از روشهای نظامی، حفر
خندق در نبرد احزاب است که برای جلوگیری از ورود دشمن به
مدینه ، با پیشنهاد
سلمان فارسی و دستور پیامبر برای نخستین بار، انجام و دشمن با شکست رو به رو شد.
استتار (استفاده از موانع طبیعی و غیر طبیعی برای پنهان ماندن از دید دشمن) یکی دیگر از تاکتیکهای
جنگی است که مواردی از سیره
و نیز شأن نزول سوره عادیات به آن اشاره دارد.
رسولخدا این شیوه را به امام
علی فرمانده گروه اعزامی آموخت که روزها پنهان، وشبانگاهان با بهرهگیری از
تاریکی شب به دشمن نزدیک شوند؛
در نتیجه،
پیروزی چشمگیری نصیب مسلمانان شد.
موارد دیگری که از آیات ۶۰ انفال و ۷۱نساء و روایاتِ آموزش فنون رزمآوری و نظامی برداشت شده، عبارت است از:تأسیس آموزشکدهها و پادگانهای نظامی برای تربیت نیروی رزمنده قوی و کارآزموده،
تأسیس آموزشگاههای ساخت سلاحهای
جنگی پیشرفته و صنایع وابسته،
آموزش علوم مرتبط با دانشهای نظامی مانند:ریاضیات، جغرافیا، شیمی، الکترونیک و...،
آموزشِ به کارگیری سلاحها و ادوات پیشرفته نظامی.
از برخی آیات، لزوم آموزشهای همگانی نظامی نیز استفاده میشود.
از آیات برمیآید که توانمندی روحی و معنوی رزمندگان
اسلام ، از ابعاد مهمّ آمادگی نظامی است. مفسّران،
در ذیل آیات ۶۰ انفال؛ ۲۰۰ آلعمران و ۴۶ توبه به این موضوع پرداختهاند.
عمومیّت آیه ۶۰ انفال که به فراهم آوردن همه توانمندیها فرمان داده است، آمادگی روحی و معنوی نیروهای رزمنده را نیز دربرمیگیرد.
در تفسیر آن آیه، روایتی آمده که یکی از مصادیق «قوّه» را مشکینفام کردن
محاسن رزمندگان دانسته
و این تغییر چهره،
در تقویت روحیّه نیروهای خودی و تضعیف روحیّه دشمن کارساز بوده است. از آیه ۴۴ تا ۴۶
توبه برمیآید که عدم آمادگی روحی و معنوی منافقان
در اثر عدم
تقوا و
ایمان ، آنها را از شرکت
در جهاد بازداشته است؛
از این رو،
در بهرهگیری از رزمندگان، باید به
اخلاص ، تقوا و کارآیی آنها توجّه داشت؛
چنانکه
در نبرد بدر ، شمار اندک مسلمانان، بر شمار بسیار کافران غلبه یافت و به تصریح
قرآن، شرکت نیروهای ناکار آمد و سستبنیاد، نه تنها سودی برای مسلمانان نخواهد داشت، بلکه سرچشمه فساد و فتنه
در سپاه حق نیز خواهد بود:«لَو خَرَجوا فِیکُم مازَادوکُم إِلاَّ خَبالا ولاَوضَعوا خِللَکم یَبغونَکم الفِتنَةَ و فیکُم سَمّعون لَهم و اللّهُ عَلیمٌ بِالظّلمینَ؛
اگر همراه شما (به سوي ميدان جهاد) خارج ميشدند چيزي جز اضطراب و ترديد به شما نميافزودند و به سرعت
در بين شما به فتنه انگيزي (و ايجاد تفرقه و نفاق) ميپرداختند و
در ميان شما افرادي (سست و ضعيف) هستند كه بسيار از آنها پذيرا ميباشند، و خداوند از ظالمان با خبر است.» از مهمترین نکاتی که مفسّران، از آیه ۲۰۰ آلعمران استفاده کردهاند، موضوع پایداری و مقاومت رزمندگان اسلام
در برابر سختیها و گرفتاریها است.
در آمادهسازی نیروها، باید به این درس مهمّ
قرآنی توجّه داشت که
جنگ، همزاد و همراه دشواریها بوده، مؤمنان
در سختیها و ناملایمات، نصرت الهی را
در خواهند یافت. مفسّران، با استفاده از فعل «صابِروا» که از باب «مفاعله» و برای افعال طرفینی است، گفتهاند:رزمندگان، دست کم باید به اندازه پایداری دشمنان،
در جنگ شکیبا بوده، پایداری کنند
و این خود، نیازمند آمادگی روحی قبلی است؛ چنانکه خداوند،
در آیه ۱۰۴
نساء با یادآوری همانندی رنج و
اندوه کافران و مسلمانان
در نبرد، و امیدواری مسلمانان به خداوند (به صورت عامل برتری آنان) به افزایش توان روحی رزمندگان پرداخته است:«ولاتَهِنوا فی ابتِغاءِالقَومِ إن تَکونوا تَألَمون فَإِنّهُم یَألَمون کَماتَألَمون و تَرجونَ مِناللّهِ ما لایَرجون و کانَ اللّهُ عَلیماً حَکیماً».
از آیاتی که ضرورت ایجاد تشکیلات اطّلاعاتی از آن برداشت میشود، آیه ۹۴ نساء
است:«یأیّها الَّذین ءامَنوا إذا ضَرَبتُم فی سَبِیل اللَّهِ فَتَبَیَّنُوا...». اگرچه
شأن نزول آیه، دقّت
در تشخیص مؤمن از کافر
در سفر جهاد است، برخی با توجّه به اطلاق امر «فتبیّنوا» آن را متعلّق به همه امور وابسته به
جنگ میدانند.
آیه دیگر، ۷۱نساء
است که مؤمنان را به برگرفتن «حذر» مأمور ساخته و از لوازم مصونیّت از آسیب دشمن، شناخت موقعیّت جغرافیایی استقرار دشمن و نیروی
جنگی او و همچنین آگاهی از نقاط اختلاف و اتّفاق دشمنان متعدّد است.
از
سیره رسول(صلیاللهعلیهوآله)استفاده میشود که، به یکی از شیوههای ذیل به گردآوری اطّلاعات و خنثاسازی فعّالیّتهای
جاسوسی دشمن اقدام میکرد:
الف. اعزام جاسوس به درون اردوگاههای دشمن برای آگاهی از موقعیّت جغرافیایی، شمار نیروهای دشمن و توان رزمی آنها، چنانکه
در غزوه خندق ، برای آگاهی از واپسین تحوّلات اردوی نظامی دشمن، «حذیفة بن یمان» را به سوی آنان گسیل داشت و او نیز با زیرکی ویژهای،
در جمع بزرگان قریش و
در نشست سرّی خیمه فرماندهی آنان حضور یافته، اطلاعات ارزشمندی را به حضرت رساند.
ب. خبریابی از نیروهای محلّی
در نقاط گوناگون، چنانکه خبر توطئه منافقان
در خانه سویلم یهودی را جاسوسان به حضرت اطلاع دادند و پیامبر دستور آتش زدن خانه او را صادر کرد.
پ.تشکیل گروههای توانمند ضدّ اطلاعات، بهطور مثال پیش از فتح
مکّه ، یکی از جاسوسان قریش، نامهای را حاوی اطلاعاتی از نیروهای اسلام برای دشمن میبُرد که به دستور پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)و به دست
علی علیهالسلام، دستگیر و عوامل توطئه شناساییشدند.
یکی از ضرورترین ابعاد آمادگی نظامی که
در آمادگی روحی و رزمی نیروها مؤثّر است و قدرت مسلمانان را به دشمن نشان میدهد، رزمایشهای نظامی و نمایش قدرت است. نیروهای نظامی نه تنها باید
در کاربرد همه
سلاحها و فنون رزمی مهارت داشته باشند، بلکه باید این توان را به نمایش گذاشته، با ایجاد رعب و هراس
در دل دشمن، فکر تجاوز را از ذهن او بیرون آورند. این نکتهای است که برخی مفسّران، از آیه ۱۲۳ توبه
که به خشونت
در برابر کافران دستور داده،استفاده کردهاند:«یأیّهَا الّذینَ ءامَنُوا قتِلُوا الَّذینَ یَلُونَکُم مِنالکُفّار وَ لیَجِدُوا فیکم غِلظَةً وَاعلَمُوا أنَّ اللّه مَعَ المُتَّقینَ». به نظر برخی، عبارت «وَلیَجِدوا فِیکم غِلظَةً» به ضرورتِ نمایش قدرت و روحیّه جنگاوری سپاهیان اسلام و رزمایش اشاره دارد
و شاید بتوان رزمایش نظامی را از آنچه
قرآن درباره
سان دیدن
سلیمان از
اسبهای جنگی بیان کرده، استفاده کرد:«إذ عُرض علیه بالعشیِّ الصّفنتُ الجِیادُ».
در سیره رسولخدا نیز این مورد از جایگاهی ویژه برخوردار بوده است. پس از
صلح حدیبیه که مسلمانان فرصت یافتند
کعبه را
زیارت کنند، پیامبر(صلیاللهعلیهوآله)به مسلمانانی که
در اطراف کعبه
طواف میکردند، فرمود:با سرعت و شدّت گرداگرد کعبه بگردند تا بدین وسیله، آمادگی روحی و رزمی خود را به کافران نشان دهند.
پیامبر
در ماجرای فتح مکّه، نیز دستور داد که مسلمانان، شبانگاه
در بیابان آتش بیفروزند تا مردم مکّه با عظمت ارتش اسلام آشنا شوند
و فرمان داد تا
ابوسفیان ، بزرگ مکّه را
در گوشهای نگه دارند و ارتش نیرومند اسلام
در برابر او
رژه برود.
همین نمایش قدرت، موجب شد که
در دل کفار هراس افتاده، فکر هرگونه مقاومتی از ذهن آنان رخت بربندد؛
در نتیجه، مرکز
کفر و
شرک ، صبحگاهان، بدون خونریزی به تصرّف سپاه اسلام درآمد.
به یقین، همه ابعاد آمادگی نظامی، نیازمند پشتیبانی مالی است. آیه۶۰ انفال
پس از دستور آمادهباش نظامی به
انفاق در راه خدا پرداخته است:«...وَ ما تُنفِقُوا مِن شَیء فیِ سَبیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إلیکم وَ أنتمُ لاتُظلَمون».
در بسیاری از آیات
قرآن، سخن از انفاق آمده؛ امّا به طور مسلّم یکی از موارد اساسی انفاق، اختصاص بودجههای نظامی است؛ به ویژه که
در آیه پیشین، پس از امر «آمادهباش نظامی» دستور انفاق داده شده است. از جمله«وأَنتُم لاتُظلَمونَ» نیز برداشت کردهاند که با تجهیز نیروهای مسلّح،
در دل دشمنان رعب ایجاد شده،
در نتیجه، توانایی ستم به مسلمانان را نخواهند داشت.
برخی از مفسّران، با توجّه به تقدیم «اموال» بر «أنفس»
در آیه ۴۱ توبه
(...وجهِدوا بِأمولِکم و أنفُسِکم...) آن را نشان از برتری این نوع
جهاد دانسته
و
در اهمّیّت آن گفتهاند:بدون جهاد مالی، اصل جهاد صورت نمیپذیرد.
با توجّه به همین آیات، برخی از عالمان مذاهب اسلامی (مالکیها) به جواز
وقف اسبان و ادوات
جنگی تصریح کردهاند.
تأمین بودجه نظامی، از وظایف حکومت اسلامی است؛ امّا هنگام نیاز، بر دوش یکایک مسلمانان نیز نهاده شده است. برخی، این مطلب را از آیه «جهِدوا بِأمولِکم و أنفُسِکم» برداشت کردهاند.
از برجستهترین نشانههای آمادگی نظامی،
هوشیاری در حراست از مرزها است. بیشتر مفسّران،
در تفسیر جمله «وَرابِطوا»
در آیه ۲۰۰ آلعمران و عبارت «مِن رِباطِ الخَیلِ»
در آیه ۶۰ انفال، مرابطه را همان مرزبانی دانسته و به مباحث گستردهای ازجمله اهمّیّت
مرزبانی و فضیلت آن پرداختهاند. به پایداری
در راه خدا «رباط»، وبه پاسداران مرزهای اسلامی، از آن رو که همواره
در مرزها برای حفاظت از سرزمین اسلامی آماده بودند، «مرابط» گفته میشود.
گروهی درباره جایگاه مرزبانی معتقدند که هدف نهایی از آمادگی نظامی، جز با «مرزبانی» کامل نخواهد شد
و مرزبانی را از نشانههای
تقوا شمردهاند.
روایات پیشوایان
معصوم (علیهم السلام)نیز بر این مسأله تأکید دارد؛ چنانکه رسولخدا
ثواب یک شبانه روز مرزبانی
در راه خدا را از
عبادت هزار سال افزونتر دانسته است.
مرزبانی، از «
باقیات الصالحات » شمرده شده که ثواب آن پس از
مرگ نیز به مرزبان خواهد رسید.
مفسّران،
در توضیح این روایات گفتهاند:اگر مرزهای سرزمین اسلامی حفاظت نشود، هیچ کار نیکی
در جامعه صورت نمیپذیرد.
مهمترین فایده مرزبانی، رسیدن سریع اخبار و اطلاعات از تحرّکات دشمن به مرکز حکومت اسلامی است و عبارت «وَ مِن رِباط الخَیْل = اسبان
جنگی آماده نگه داشته شده
در مرزها» بیانگر نقش این
حیوان در انتقال سریع اطلاعات است.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۳۹۴، برگرفته از مقاله «آمادگی نظامی». دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «آمادگی نظامی».