شمس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شمس (
خورشید) به معنای آفتاب است. از آن در بابهای
طهارت،
صلات و
نکاح سخن رفته است.
خورشید از
مطهرات است که با شرایطی اشیای
نجس شده زیر را
پاک میکند:
زمین و اشیای غیر منقول، چون
ساختمان و چیزهایی که در آن به کار رفته، مانند درو
پنجره و حتی میخی که به
دیوار کوبیده شده است.
سنگ،
خاک،
گل و مانند آن که بر روی زمین است
حکم زمین را دارد و با برداشتن از روی زمین حکم سایر منقولات را پیدا میکند.
درختان و
گیاهان قبل از
چیدن نیز همین حکم را دارند.
ثبوت حکم نسبت به
میوه بر
درخت محل بحث است. از منقولات،
حصیر و بوریا نیز بنابر
مشهور ملحق به زمیناند. خورشید، اشیای یاد شده را که به
بول یا- بنابر مشهور- هر
نجاست مایع یا
جامد دیگری که
عین آن زائل شده و رطوبتش باقی مانده،
نجس شده باشد،
پاک میکند.
بنابر قول مشهور پاک کنندگی خورشید در موارد یادشده همچون پاک کنندگی
آب، مطلق است و اختصاص به جهتی خاص ندارد. قول مقابل مشهور، حصول
طهارت از حیث جواز
سجده بر آن است نه جهات دیگر از قبیل زدن دست تر بر آن.
امام خمینی در
تحریرالوسیله مینویسد: آفتاب، پاککننده زمین و بناهای
غیرمنقول و آنچه که به آنها متصل است، از قبیل چوبها و درها و آستانهها و میخهایی که ساختمان احتیاج به آن دارد و در ساختمان بهکاررفته - نه هرچه که در دیوار باشد بنابر
احتیاط (واجب) و درختها و گیاهان و میوهها و سبزیها؛ اگرچه وقت چیدن آنها رسیده باشد، و غیر اینها حتی ظرفهای ثابت میباشد. و همچنین است
کشتی و لیکن پاککنندگی آفتاب نسبت به درختان و ما بعدش خالی از
اشکال نیست؛ اگرچه خالی از قوت نیست. و در
قایق و
گاری و مانند آن، احتیاط ترک نشود. و بنابر اقوی حصیر و بوریا را پاک میکند.
سنگریزه و خاک و گل و سنگها مادامیکه روی زمین قرار گرفته و
عرفاً جزء زمین محسوب میشوند، حکم زمین را دارند و اگر از زمین برداشته شوند یا از جزء زمین بودن خارج شوند حکم
منقول را پیدا میکنند (با آفتاب پاک نمیشوند) و همچنین است ابزاری که مانند چوبها و میخها در ساختمان بهکاررفته حکم ساختمان را دارند و اگر از ساختمان جدا شوند حکم ساختمان را ندارند و اگر دومرتبه در ساختمان به کار روند بازهم حکم ساختمان را پیدا میکنند و سایر چیزهای مشابه هم همین حکم را دارند.
در این باره در تحریرالوسیله آمده است: در پاک شدن چیزهای نامبرده و غیر اینها با آفتاب معتبر است که بعد از
زوال عین نجاست از آنها آنچنان رطوبتی داشته باشند که به دست اثر بگذارد سپس خورشید آن را خشک کند و خشکشدنش مستند به
تابش بدون واسطه آفتاب باشد، بلکه بعید نیست خشکشدن کامل آنها در اثر تابیدن بدون واسطه آفتاب، معتبر باشد. و درصورتیکه خورشید بهظاهر چیزی بتابد و باطن آن به سبب تابیدن آفتاب بر ظاهر آن خشک شود و این باطن نجس بنابر احتیاط (واجب) به همان ظاهر نجس
متصل باشد، باطن این چیز پاک میشود، بنابراین اگر تنها باطن نجس باشد یا بین باطن و ظاهر آن، قسمت پاکی، فاصله بیندازد بنابر احتیاط (واجب) نجاست باطن باقی میماند، بلکه خالی از قوت نیست. و اما اگرچند چیز بههمچسبیده باشند و آفتاب به بعضی از آنها بدون واسطه بتابد، فقط همان چیزی که
واسطه نداشته پاک میشود و بقیه که در اثر تابش آفتاب بر غیر آنها خشک شده پاک نمیشوند.
و اگر زمین و مانند آن
خشک باشد و بخواهند آفتاب آن را
تطهیر کند، باید آب پاک یا نجس که آن را
مرطوب میکند روی آن بریزند تا آفتاب آن را خشک کرده و پاک شود.
به دیگر بیان خورشید با شرایط زیر اشیای یاد شده را پاک میکند:
۱.
خشکی نجاست مستند به
تابش خورشید باشد و بین شیء نجس و خورشید مانعی وجود نداشته باشد؛ بنابر این، تابیدن خورشید از پس ابر بر شیء نجس، آن را پاک نمیکند، مگر آنکه
ابر، نازک باشد و عرفاً مانع محسوب نگردد. همچنین خورشید به تنهایی چیز نجس را
خشک کند؛ بنابر این اگر شیء نجس به وسیله خورشید و
باد خشک شود، پاک نمیگردد، مگر آنکه باد به قدری کم باشد که عرفاً نگویند در خشک کردن چیز نجس تأثیر داشته است. در اینکه خشک شدن چیز نجس با انعکاس
نور خورشید از مثل آینه موجب پاک شدن آن است یا نه، اختلاف است.
۲.
زوال عین نجاست قبل از تابیدن آفتاب؛ بنابر این، نجاستهایی همچون
خون که با خشک شدن،
جرم آن باقی میماند مشمول این
حکم نیست.
۳.
تر بودن شیء
نجس. در صورت خشک بودن آن، بنابر
مشهور میان
متأخران اگر با آب، تر شود و سپس خورشید آن را خشک کند
پاک میگردد.
خورشید همان گونه که ظاهر زمین را پاک میکند باطن آن را نیز که متصل به ظاهر نجس آن است با تابیدن بر آن و خشک کردن پاک میگرداند.
تخلی رو به قرص خورشید و
ماه در فضای باز در صورتی که حائلی بین
عورت و خورشید یا ماه وجود نداشته باشد بنابر مشهور
مکروه است.
چنان که
آمیزش در برابر خورشید بدون
ساتر و
مانع مکروه است.
وضو گرفتن با
آب ظرف گرم شده با
آفتاب بنابر مشهور
کراهت دارد.
خورشید گرفتگی سبب
وجوب نماز آیات میشود.
خواندن
نماز مستحب هنگام
طلوع یا
غروب خورشید کراهت دارد.
وقت نماز ظهر هنگام
زوال خورشید است.
در اینکه
غروب شرعی با پنهان شدن قرص خورشید از افق محقق میشود یا با ناپدید شدن سرخی
مشرق اختلاف است.
مشهور قول دوم است.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳، ص۵۲۷-۵۲۹. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی