• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مال (اخلاق)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مال همان سرمایه و ثروت انسان است که در آموزه‌های دینی از احکام ویژه‌ای برخوردار است.



مال، چیزی است که مورد توجّه انسان قرار گیرد، و انسان بخواهد مالک آن شود، گویا این کلمه از مصدر «میل» گرفته شده است، چون مال، چیزی است که دل آدمی به سوی آن متمایل می‌شود.


مال، مانند ماری است که هم دارای زهر کشنده و هم دارای پادزهر است، یعنی ممکن است انسان به وسیله آن مسموم شود وهم ممکن است دفع مسمومیّت نماید.
[۲] حقایق، فیض کاشانی، ص۱۰۹، دارالکتاب العربی.

بنابراین، همان‌طور که مال، ناهنجاری‌هایی را در ظاهر و باطن آدمی، ایجاد می‌کند، فایده‌هایی نیز دارد که زیانهای ناشی از آن را بر طرف می‌سازد.
فواید مال به دو دسته تقسیم می‌شود: دنیوی و اخروی.

۲.۱ - فواید دنیوی مال

فواید دنیوی مال، نیازی به یادآوری و توضیح ندارد، زیرا همه مردم از آن با خبرند، به دلیل اینکه بیشتر مردم، بخش مهمّ عمر خویش را در راه جمع آوری مال، صرف می‌کنند و زن و مرد، خرد و کلان، خود را به آب و آتش می‌زنند تا ثروتی به دست آورند. از این رو، تنها به بیان فواید اخروی (دینی) مال می‌پردازیم:

۲.۲ - فواید اخروی‌ مال



۲.۲.۱ - وسیله کسبِ آخرت‌

مال می‌تواند انسان را در انجام بندگی خدا کمک کند. به عبارت دیگر، انسان به وسیله مال، مقدّماتی را فراهم می‌سازد تا راه خدا     بر او آسان شود.
حضرت صادق علیه‌ السّلام می‌فرماید: «غِنیً یَحْجُزُکَ عَنِ الظُّلْمِ، خَیْرٌ مِنْ فَقْرٍ یَحْمِلُکَ عَلَی الْاثْمِ»
آن ثروتی که ترا از ستم باز دارد، بهتر از فقری است که ترا به گناه وا دارد.
علاوه بر این، عبادت‌های بزرگی در اسلام تشریع شده که جز از عهده ثروتمندان بر نمی‌آید مانند: جهاد با مال در راه خدا، حج و زیارت، خمس و زکات، اطعام مومن و برآوردن نیازهای او، قرض الحسنه و غیره.
به طور مثال، قرآن درباره قرض الحسنه می‌فرماید: «مَنْ ذَالَّذی‌ یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ اضْعافاً کَثیرَةً»
کیست که به خدا قرض الحسنه دهد، تا خدا برآن چند برابر بیفزاید؟
همین طور، انجام برخی کارها با داشتن خانه بزرگ امکان پذیر است، چنان که نقل شده است علی علیه‌السّلام وقتی وارد خانه وسیع «علاء بن زیاد» شد به او فرمود:
اگربخواهی می‌توانی باهمین خانه، آخرت را به دست آوری؛ اگر در آن مهمانی کنی، صله رحم نمایی و حقوق لازم را بپردازی، در این صورت با این خانه به آخرت رسیده‌ای.
[۵] نهج البلاغه، فیض، خطبه۲۰.


۲.۲.۲ - کمک به دیگران‌

ثروتمندان می‌توانند به هم‌نوعان خود کمک کنند، و با دادن صدقه و بخششِ مال، رضایت الهی را کسب نمایند. قرآن کریم می‌فرماید: «یاایُّهَا الَّذینَ امَنُوا انْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناکُمْ».
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از آن‌چه به شما روزی داده‌ایم، انفاق کنید.
روایات بسیاری به «انفاق» دعوت می‌کند و برای انفاق کنندگان، پاداش‌های عظیم بر می‌شمارد.
این‌گونه انفاق‌ها، علاوه براین‌که به رفاه حال محرومان کمک می‌کند، خصلت نیکو، بذل و بخشش را در دل مؤمن ایجاد می‌کند و صفت ناپسند بخل و حرص را از آن می‌زداید.
رسول اکرم صلّی اللّه علیه وآله فرمود: «لَمْ نُبْعَثْ لِجَمْعِ الْمالِ وَلکِنْ بُعِثْنا لِانْفاقِهِ»؛
[۷] الحیاة، ج ۵، ص ۴۴۳، به نقل ازمشکات الانوار.

ما نه برای ثروت اندوزی، بلکه برای انفاق مال، مبعوث شده‌ایم.
این صفت، از اوصاف شیعیان و پیروان اهل بیت علیهم‌ السّلام است.
امام صادق علیه ‌السّلام فرمود: «یَاابْنَ جُنْدَبْ! انَّما شیعَتُنا یُعْرَفُونَ بِخِصالٍ شَتَّی: بِالسَّخاءِ وَالْبَذْلِ لِلْاخْوانِ»
ای پسر جُندب! همانا پیروان ما به وسیله خصلت‌های گوناگون شناخته می‌شوند، از جمله با سخاوت و بذل و بخشش به برادران.

۲.۲.۳ - انجام امور خیریّه‌

اگر شخصی ثروتمند، اموال خود را برای رضای خدا در کارهای عامّ المنفعه، مثل ساختن مسجد، پل، بیمارستان و... مصرف کند، سال‌ها از دعای خیر مردم، بهره‌مند می‌شود و پرونده عمل وی حتی پس از مرگش بسته نشده و برای او حسنه نوشته می‌شود.
رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمود: «اذا ماتَ الْانْسانُ انْقَطَعَ عَمَلُهُ الَّا مِنْ ثَلاثٍ: الَّا مِنْ صَدَقَةٍ جارِیَةٍ، اوْ عِلْمٍ یُنْتَفَعُ بِهِ، اوْ وَلَدٍ صالِحٍ یَدْعُوالَهُ»؛
[۹] میزان الحکمة، ج۷، ص۱۴.

با مرگ انسان، نامه عملش بسته می‌شود، مگر از سه چیز: صدقه جاری، (مقصود از صدقه جاری، امور خیریه با دوام مثل وقف مسجد، مدرسه، بیمارستان، کتاب‌خانه و... می‌باشد.) علمی که نفعش به دیگران برسد و فرزند صالحی که برایش دعا کند.


مال باهمه خوبی‌ها و فوایدی که دارد، گاهی مشکل آفرین و فساد آور است. اگر انسان به بیماری «مال دوستی» و «دنیا طلبی» گرفتار شود، و ثروت اندوزی را هدف خود قرار دهد، از کمالات روحی و اخلاقی باز می‌ماند.
انسان باید به مال، به عنوان ابزار زندگی نگاه کند و بداند که مال برای انسان خلق شده است نه انسان برای مال، در غیر این صورت، مفاسدی که در زیر می‌آوریم گریبان‌گیر وی خواهد شد:

۳.۱ - غفلت از یاد خدا

فلسفه وجودی انسان، بندگی خدا و با یاد او زیستن است، ولی مال دوستی، انسان را از یاد خدا غافل می‌کند، وچون طبیعت انسان، به مال گرایش دارد، در جمع و حفظ آن می‌کوشد. مشغول شدن ذهن و دل به جمع‌آوری و افزودن مال با عبادت و یاد خدا منافات دارد.
قرآن کریم می‌فرماید: «یا ایُّهَاالَّذینَ امَنُوا لا تُلْهِکُمْ امْوالُکُمْ وَلا اوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِاللَّهِ وَمَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَاولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ»
ای کسانی که ایمان آورده‌اید! ثروت و فرزندانتان شما را از یاد خدا باز ندارند وکسانی‌که چنین کنند، زیانکارند.
حضرت عیسی علیه‌ السّلام فرمود: در مال، سه آفت است، یکی آنکه از غیر حلال به دست آید. پرسیدند: اگر از حلال به دست آید؟ فرمود: آفت دیگر دارد که در غیر حقّ، مصرف شود. گفتند: اگر در حقّش صرف شود؟ فرمود: نگاه‌داری و پرداختن به آن، آدمی را از خدا باز می‌دارد.
[۱۱] جامع السعادات، ج۲، ص۷۳-۷۴، ترجمه سیّدجلال الدّین مجتبوی.

مرحوم ملا احمد نراقی در این مورد می‌نویسد: نگاه داشتن مال وانجام امور مربوط به آن انسان را از یاد خدا غافل می‌کند واین مفسده‌ای است که گریبان‌گیر هر مال‌داری خواهد شد، و هر چه انسان را از یاد خدا غافل کند، جز خسران نخواهد بود.
[۱۲] معراج السّعادة، ص۲۷۲، چاپ رشیدی، با تصرّف.

حضرت سجاد علیه‌ السّلام می‌فرماید: ای آدمی زاده! وای بر تو، بدان که قساوتِ پرخوری، سستیِ میل (به دنیا)، مستیِ سیری، و نخوتِ مُلک (مرد را) از کار و کوشش باز دارد. تذکّر (خدا و عالم دیگر) را به فراموشی سپارد، و فکر نزدیک شدن اجل را از سر ببرد، چنان که گویی فرد گرفتار حبّ دنیا، از مستی باده، عقل از کف داده است...»
[۱۳] تحف العقول، ص۴۳۱، سازمان تبلیغات اسلامی.

حضرت امام خمینی (قدّس سرّه) در این باره می‌نویسد: «انسان چون قلباً متوجّه به کمال مطلق است، هر چه از زخارف دنیا را جمع‌آوری کند، تعلّق قلبش بیشتر می‌شود، حرصش رو به ازدیاد گذارد و عشقش افزون‌تر شود و احتیاجش به دنیا بیشتر گردد....»
[۱۴] اربعین حدیث، ص۱۱۰، نشر فرهنگی رجا.


۳.۲ - کبر

کبر یکی از صفات ناپسند اخلاقی است، که در روایات به پست‌ترین و پایین‌ترین درجه برگشت‌ از حقّ، تعبیر شده است.
[۱۵] بحارالانوار، ج۷۳، ص۲۳۱.

یکی از موجبات کبر، ثروتمندی است از این‌رو، این صفت زشت، بیشتر در میان ثروتمندان، رواج دارد.
اغنیا نسبت به فقرا تکبر می‌ورزند و دل آنان را با گفتار و رفتار متکبّرانه خود می‌آزارند.
قرآن کریم، مال زیاد را باعث طغیانگری، عیّاشی و گردنکشی در برابر رسولان الهی می‌داند و می‌فرماید: «وَما ارْسَلْنا فِی قَرْیَةٍ مِنْ نَذیرٍ الَّا قالَ مُتْرَفُوها انَّا بِما ارْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُونَ»
ما هیچ بیم دهنده‌ای را به قریه‌ای نفرستادیم، جز آنکه توانگران عیّاش آن قریه گفتند: مابه رسالت شما ایمان نمی‌ ‌آوریم.
حضرت علی علیه‌ السّلام می‌فرماید: «اسْتَعیذُوا بِاللَّهِ مِنْ سَکْرَةِ الْغِنی فَانَّ لَهُ سَکْرَةً بَعیدَةَ الْافاقَةِ»
[۱۷] غررالحکم، ج۲، ص۲۶۲.

از مستی توانگری به خدا پناه برید که مستی‌ای دیر پا دارد.

۳.۳ - مفاسد دیگر

مفاسد جمع مال، فراوان است، ازجمله: تفاخر، هلاکت، فساد دین، فساد قلب، سنگدلی، فراموشی گناه، لهو، غصب، سرقت، بخل، طمع، حرص، فریب دنیا خوردن، دشمنی تهیدستان، ترک تکلیف‌های دینی و اجتماعی و....
[۱۸] برای آگاهی بیشتر به الحیاة، ج۴، ص۴۳-۱۵۹، مراجعه شود.




نظر به این‌که مال در زندگی انسان، نقش مهمّی دارد، و انسان باید درحفظ آن بکوشد. از این رو، دین مقدّس اسلام برای حفظ مال و جلوگیری از تضییع آن قوانینی را مقرّر داشته است.
امام صادق علیه ‌السّلام می‌فرماید: «احْتَفِظْ بِمالِکَ، فَانَّهُ قِوامُ دینِکَ»
[۱۹] امالی، شیخ طوسی، ج۲، ص۲۹۲، داوری قم.

مال خود را محافظت کن، چرا که مایه برپایی دین توست.


همچنین راههایی برای حفاظت از مال، پیشنهاد می‌دهد:

۵.۱ - نسپردن مال به نااهلان‌

خداوند متعال، اموال را وسیله زندگی ومایه ‌بقای جامعه قرار داده، و دستور داده است که مال را به دست سفیهان نسپارید:
«وَلا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ امْوالَکُمُ الَّتی‌ جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ قِیاماً»
اموالتان راکه خدا قوام زندگی شما قرار داده است به دست سفیهان ندهید.
یکی از علل حرمت ربا، این است که باعث تضییع مال می‌شود.
[۲۱] عیون اخبار الرّضا(ع)، ج۲، ص۹۴.

همچنین علّت این‌که عدّه‌ای از تصرّف در اموال خود ممنوع هستند، جلوگیری از تضییع مال است.
[۲۲] برای آگاهی بیشتر به احکام حجر، به کتب فقهی مراجعه نمایید.


۵.۲ - تقدیس حفاظت از مال‌

حفاظت از مال، آن‌قدر مهمّ است که اسلام، کشته شدن در راه دفاع ازمال را به منزله شهادت می‌داند.
رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله می‌فرماید: «مَنْ قُتِلَ دوُنَ مالِهِ فَهُوَ شَهیدٌ» کسی که در دفاع از مال خویش کشته شود، شهید است.
و نیز دستور می‌دهد که برای حفظ و حراست از مال، تا پای جان پایداری کنید: «قاتِلْ دُونَ مالِکَ حَتَّی تَحوُزَ مالَکَ اوْ تُقْتَلَ فَتَکُونَ مِنْ شُهَداءِ الْآخِرَةِ»
[۲۴] کنزالعمال، حدیث ۱۱۱۷۴.

در دفاع از مال خویش آن قدر بجنگ تا اینکه آن را حفظ نمایی یا کشته شوی تا در زمره شهدای آخرت باشی.

۵.۳ - رعایت اعتدال‌

اسلام برای حفظ مال و جلوگیری از تضییع آن، رعایت اقتصاد را لازم دانسته و اسراف و تبذیر را حرام شمرده است.
قرآن کریم می‌فرماید: «وَالَّذینَ اذا انْفَقُوا لَمْ یُسْرِفُوا وَلَمْ یَقْتُرُوا، وَکانَ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً»
وآنان که چون هزینه می‌کنند، اسراف نمی‌کنند و خسیسی نمی‌ورزند، بلکه میان این دو، راهِ اعتدال را می‌گیرند.
امام صادق علیه‌ السّلام فرمود: «اتَّقِ اللَّهَ وَلا تُسْرِفْ وَلا تَقْتُرْ، وَکنْ بَیْنَ ذلِکَ قَواماً...»
[۲۷] مکارم الاخلاق، ص۱۱۷.

از خدا بترس! و اسراف نکن، وخیلی سخت گیر مباش! بلکه بین این دو، اعتدال پیشه کن.
همچنین، آب دادن مزرعه و درختان، -فقهای اسلام فتوا داده‌اند که آب دادن مزرعه به خاطر حفظ آن از تضییع، واجب است)
[۲۸] جواهر الکلام، ج۳۱، ص۳۹۴-۳۹۷، داراحیاء التراث العربی.
- رسیدگی به حیوانات، منزل، اتومبیل وسایر وسائل زندگی كه جزو اموال هستند و ... از دستورات دین مقدّس اسلام است.


۱. ترجمه المیزان، ج۲، ص۷۴، دفتر انتشارات اسلامی، با تصرف.    
۲. حقایق، فیض کاشانی، ص۱۰۹، دارالکتاب العربی.
۳. فروع کافی، ج۳، ص۷۲.    
۴. بقره/سوره۲، آیه۲۴۵.    
۵. نهج البلاغه، فیض، خطبه۲۰.
۶. بقره/سوره۲، آیه۲۵۴.    
۷. الحیاة، ج ۵، ص ۴۴۳، به نقل ازمشکات الانوار.
۸. بحارالانوار، ج۷۵، ص۲۸۱.    
۹. میزان الحکمة، ج۷، ص۱۴.
۱۰. منافقون/سوره۶۲، آیه۹.    
۱۱. جامع السعادات، ج۲، ص۷۳-۷۴، ترجمه سیّدجلال الدّین مجتبوی.
۱۲. معراج السّعادة، ص۲۷۲، چاپ رشیدی، با تصرّف.
۱۳. تحف العقول، ص۴۳۱، سازمان تبلیغات اسلامی.
۱۴. اربعین حدیث، ص۱۱۰، نشر فرهنگی رجا.
۱۵. بحارالانوار، ج۷۳، ص۲۳۱.
۱۶. سبا/سوره۳۴، آیه۳۴.    
۱۷. غررالحکم، ج۲، ص۲۶۲.
۱۸. برای آگاهی بیشتر به الحیاة، ج۴، ص۴۳-۱۵۹، مراجعه شود.
۱۹. امالی، شیخ طوسی، ج۲، ص۲۹۲، داوری قم.
۲۰. نساء/سوره۴، آیه۵.    
۲۱. عیون اخبار الرّضا(ع)، ج۲، ص۹۴.
۲۲. برای آگاهی بیشتر به احکام حجر، به کتب فقهی مراجعه نمایید.
۲۳. وسائل الشیعه، طبع اسلامیه، ج۱۱، ص۹۳.    
۲۴. کنزالعمال، حدیث ۱۱۱۷۴.
۲۵. احکام دفاع، تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۸۷.    
۲۶. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۷.    
۲۷. مکارم الاخلاق، ص۱۱۷.
۲۸. جواهر الکلام، ج۳۱، ص۳۹۴-۳۹۷، داراحیاء التراث العربی.



اسحاق نیا، وفا و مقدسی نیا، اخلاق اقتصادی، ج۲، ص۳۹-۲۹.




جعبه ابزار