• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فرقه دموکرات کردستان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حزب دموکرات کردستان (کوموله) با تامین مالی و فکری اتحاد جماهیر شوروی، ‌اندکی پس از دموکرات آذربایجان شکل گرفت. مقامات شوروی در ایران به تحریک و حمایت کردها پرداختند و از آن راه نیز می‌خواستند تا به نفع خود بهره‌برداری نمایند و کردان ایران هم چون دموکرات‌های آذربایجان برای استقرار دولتی خودمختار در کردستان ایران آغاز به مبارزه نمودند.



بنیانگذار آن قاضی محمد بود. روسها با تاخیر در خروج نیروهای خود که بخش اعظم آذربایجان را در اختیار داشتند نگران بودند که با خروج آنها، انگلستان مالک حقیقی ایران خواهد شد به هر حال یکی از شرایطی که روسها تعیین نمودند ایجاد حکومت‌های خود مختار کردستان و آذربایجان بود؛ زیرا این حکومتهای خود مختار دارای مرام سوسیالیستی بود و در واقع دنباله‌رو ‌اندیشه‌های اتحاد جماهیر شوروی سابق بود.
[۱] نجمی، ناصر، دولتهای ایران از سید ضیا تا بازرگان، ج۱، ص۸۰۶.



فرقه دموکرات کردستان که چندی پس از فرقه دموکرات آذربایجان تشکیل یافت، اوایل آبان ماه ۱۳۲۴ نخستین کنگره خود را در شهر مهاباد تشکیل داد. همزمان با تحریک و حمایت فرقه دموکرات آذربایجان، مقامات شوروی در ایران به تحریک و حمایت کردها پرداختند و از آن راه نیز می‌خواستند تا به نفع خود بهره‌برداری نمایند و کردان ایران هم چون دموکرات‌های آذربایجان برای استقرار دولتی خود مختار در کردستان ایران آغاز به مبارزه نمودند. در سال ۱۹۴۴م، روسها اقدام به تشکیل انجمن فرهنگی کردستان و شوروی در مهاباد نمودند. در پی آنان جوانان کرد برای فراگرفتن حرفه‌ها و مهارت‌های فنی به دانشگاه‌های شوروی روی آوردند.
[۲] آوری، پیتر، تاریخ معاصر ایران از تاسیس سلسله پهلوی تا کودتای۲۸ مرداد، ترجمه مهر اّبادی، ص۲۸۶.

در سپتامبر ۱۹۴۵م، دسته‌ای از روسای طوایف کرد به سرپرستی رهبر جنبش خود مختاری کردستان، قاضی محمد حصیری و نوری‌بیگ به باکو دعوت شدند. در باکو هیئت اعزامی ملاقات‌هایی با رییس جمهور آذربایجان شوروی «باقراوف» به عمل آوردند که در ضمن آن ملاقاتها، باقراوف به آنها قول داد که کمک و مساعدت و حمایت دولت شوروی را برای کسب استقلال کردستان جلب خواهد کرد، مشروط بر آنکه کردها نیز از فرقه دموکرات آذربایجان حمایت و پشتیبانی نمایند. قاضی محمد روی این مسئله تاکید کرد که کردها در صدد هستند به اتفاق اکراد عراقی و نهایتا با کردهای ترکیه به رویای دیرین خود که ایجاد کردستان بزرگ و مستقل است دست یابند.
[۳] ذوقی، ایرج، ایران و قدرتهای بزرگ در جنگ جهانی دوم، ص۲۶۱.

‌اندکی پس از مراجعت آن هیئت از شوروی، تشکیل حزب دموکرات کردستان اعلام گردید. سازمان دهنده و رهبر حزب دموکرات کردستان «قاضی محمد» از محبوبیت و اعتبار شایانی در میان رهبران کرد برخوردار بود.


در تاریخ ۲۵ اکتبر ۱۹۴۵ (اواخر آبان۱۳۲۴) در مرکز ناحیه شمالی کردستان یعنی مهاباد، نخستین کنگره حزب دموکرات کردستان تشکیل گردید.
[۴] پتروشسفکی و پنج مورخ روسی دیگر، تاریخ ایران، ص۴۹۵.
در این کنگره بیانیه‌ای که در بردارنده هفت ماده بود، صادر شد که خواسته‌های زیر را مطرح می‌کرد: ۱. ملت کرد در داخل ایران در اداره امور محل خودمختار و آزاد باشد و در حدود دولت ایران خودمختاری، ملت کرد را به دست گیرد. ۲. با زبان کردی خود بتوانند تحصیل کنند و امور دوایر با همان زبان کردی اداره شود. ۳. انجمن ولایتی کردستان طبق قانون اساسی به فوریت انتخاب شده در تمام کارهای اجتماعی و دولتی نظارت و سرکشی کند. ۴. مامورین دولت باید قطعا از اهل محل باشند. ۵. تمام عایدات و درآمد مناطق لازم است در خود منطقه صرف شود. ۶. حزب دموکرات کردستان سعی خواهد کرد که ما بین مردم آذربایجان و اقوامی که در آذربایجان زندگی می‌کنند (آشوری، ارمنی، غیره...) وحدت و برادری کامل برقرار گردد. ۷. حزب دموکرات کردستان به واسطه استفاده از منابع طبیعی سرشار کردستان و ترقی امور کشاورزی و بازرگانی و توسعه امور فرهنگی و بهداشتی برای رفاه حال اقتصادی و معنوی ملت کرد مبارزه خواهد کرد.
[۵] نجمی، ناصر، دولتهای ایران از سید ضیا تا بازرگان، ج۱، ص۸۰۶.

تقاضاهای فرقه دموکرات کردستان بین کردهای عراق و ترکیه نیز مورد پشتیبانی قرار گرفت. چنان که در آبان ماه ۱۳۲۴ «ملامصطفی بارزانی» و برادرش همراه سه هزار تن مرد جنگی که از کوه‌های عراق رانده شده بودند، برای تقویت جنبش کردها وارد ایران گردیده و به فرقه دموکرات کردستان پیوستند.


در اواخر پاییز ۱۳۲۴ هیاهوی حزب کومله به اوج رسید و «قاضی محمد» خود را رهبر کردستان اعلام کرد. آنچه در آن زمان شنیده شد، این بود که پس از واقعه شهریور ۱۳۲۰ «قاضی محمد» نقشه کردستان آزاد، را طراحی و پیاده کرده و در اختیار عموم گذاشته است. حدود کردستان آزاد در نقشه قاضی محمد عبارت بود از، قسمت‌هایی از خاک ایران و ترکیه و عراق و برای خالی نبودن عریضه قسمت کوچکی نیز از خاک شوروی را شامل می‌شد. پس از انتشار نقشه کردستان آزاد و ایجاد حزب کومله یک روز در شهر مهاباد آگهی انتشار داده شد که هر کس خدمت نظام وظیفه عمومی را انجام داده است، در محوطه حزب جمع شده و برای اجرای نیات حزب اسلحه دریافت نماید و چند روز بعد از این حادثه پرچم ایران از تمام عمارت‌های دولتی فرود آمد و به جای آن پرچم سه رنگ دیگری برعکس پرچم ایران (قرمز، سفید و سبز) که علامت خوشه گندم، خورشید و قلم در آن نمایان بود به نام پرچم کردستان آزاد بر فراز ساختمان‌های دولتی افراشته شد. چند روز بعد «قاضی محمد» طی تظاهرات وسیعی روسای عشایر و متنفذین محلی را در ۱۵ دسامبر ۱۹۴۶ (۲۴ آذر ۱۳۲۴) به عمارت فرمانداری سابق مهاباد دعوت کرد و تشکیل حکومت (جمهوری کردستان) را رسما اعلام نمود. پس از او «محمدحسین سیف قاضی» با اونیفورم نظامی و با درجه ژنرالی پشت میز خطابه قرار گرفت و ضمن اظهار آمادگی «سربازان دموکرات» برای جانبازی، قاضی محمد را پیشوا و رییس حکومت کردستان نامید.
[۶] مهدی نیا، جعفر، زندگی سیاسی قوام السلطنه، ص۵۴۳.

در دوم بهمن همان سال مجلس ملی کردستان تشکیل گردید و قاضی محمد را به ریاست حکومت ملی انتخاب نمود. ضمنا «حسین سیف قاضی» به سمت وزیر جنگ منصوب گردید و «ملا مصطفی بارزانی» هم به عنوان فرمانده کل ارتش ملی کردستان منصوب گردید که روسها به او درجه ژنرالی داده بودند. افسران و سربازان کرد، نیز همانند قشون دموکرات‌های آذربایجان به اونیفورم‌های روسی ملبس بودند.
[۷] هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، سیاست خارجی ایران، ص۱۰۷.
پس از آن، رفت و آمد با پیشهوری، نخست وزیر آذربایجان شروع شد و روز ۲۱ آذر ۱۳۲۴ «سیف قاضی» به اتفاق هیئتی برای تبریک سالروز تاسیس حکومت ملی آذربایجان با سران فرقه دموکرات به تبریز رفتند و بعد از این دو حزب یعنی احزاب فرقه دموکرات آذربایجان و کومله کردستان با هم ائتلاف کرده و متحد شدند.


روابط بین حکومت خود مختار آذربایجان و منطقه خود مختار کردستان برای مدتی طولانی برادرانه باقی نماند و رو به سردی گرایید. دولت خود مختار کردستان مدعی بود که شهرهای خوی، رضاییه و شاپور متعلق به کردستان است؛ ولی از آنجایی که اکثریت مردم این شهرها ترک بودند و به زبان آذری تکلم می‌کردند، دولت خود مختار پیشهوری در آذربایجان، حاضر نبود ادعای کرد را قبول نمایند.
در فوریه ۱۹۴۶ (اواخر بهمن ماه ۱۳۲۴) تشنج بین دو ایالت همسایه به جای حساسی رسیده بود و بیم آن می‌رفت که درگیری مسلحانه‌ای پیش آید. روسها که نگران برخورد بین کردها و فرقه‌ای‌های آذربایجان بودند تصمیم گرفتند که اختلاف موجود را از طریق مذاکره حل نمایند و با میانجی‌گری اتحاد شوروی، طرفین پذیرفتند که جنگ افزارهای خود را بر زمین بگذراند و مشکلات بین خود را از راه مذاکره و به طور مسالمت‌آمیز حل و فصل کنند. در تاریخ ۲۳ آوریل ۱۹۴۶ (سوم اردیبهشت ۱۳۲۵) سرانجام پس از یک سلسله مذاکره، پیمان دوستی و اتحاد بین نمایندگان عالی رتبه حکومت ملی آذربایجان و کردستان به امضا رسید. نمایندگان کرد عبارت بودند از قاضی محمد، سیف قاضی، سید عبدالله گیلانی، عمروخان شکاک، رشید بیگ هرگی، قاضی محمد خضری اشنویه (کنسول روس‌هاشم اوف) نیز مشاور آن بودند. نمایندگان حکومت خود مختار آذربایجان عبارت بودند از پیشهوری، شبستری، صادق پادگان، دکتر جاوید، محمد بی‌ریا.
[۸] ذوقی، ایرج، ایران و قدرتهای بزرگ در جنگ جهانی دوم، ص۲۶۲.



۱. در هر جایی که دو حزب لازم تشخیص دهند نمایندگان رسمی طرفین در هر دو منطقه اختیارات کافی داشته باشند. ۲. در نقاطی از آذربایجان که ساکنین بیشتر آن کرد باشند کار ادارات دولتی به عهده اکرات خواهد بود و بالعکس ۳. برای حل مسائل اقتصادی کمیسیون مختلطی تشکیل و تصمیمات کمیسیون با مساعی سران هر دو حکومت اجرا خواهد شد ۴. در صورت لزوم بین حکومت ملی آذربایجان و کردستان اتحاد جنگی منعقد و طرفین از کمک‌های متقابل برخوردار خواهند شد. ۵. هر گونه مذاکره با حکومت تهران با موافقت هر دو حکومت آذربایجان و کردستان مقدور خواهد بود. ۶. حکومت آذربایجان برای پیشرفت زبان و ترقی و فرهنگ اکرادی که در آذربایجان زندگی می‌کنند، کوشش خواهد نمود و بالعکس ۷. هر کسی که برای برهم زدن مقام دوستی و تاریخی دو نژاد آذربایجان و کردستان و از بین بردن اتحاد دموکرات ملی یا خدشه‌دار کردن آن اقدام کند مجازات خواهد شد. این قرداد به امضای تمام شرکت کنندگان در جلسه که نامشان ذکر شد رسید.
[۹] الموتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷، ج۴، ص۴۹۵.



پس از امضای این قرداد، هیئت دولت جمهوری کردستان به شرح زیر اعلام گردید: قاضی محمد: رییس حزب دموکرات کردستان و رییس جمهور، حاجی بابا شیخ ریئس مجلس الوزرا، محمدحسین سیف قاضی: نائب رییس الوزرا و وزیر دفاع، مناف کریمی: ملاک و تاجر، نائب رییس الوزرا، وزیر معارف، سید محمد ایوبیان: دوافروش، وزیر بهداشت، عبدالرحمن ایلخانی‌زاده: ملاک، وزیر امور خارجه، اسماعیل آغا ایلخانی‌زاده: ملاک، وزیر ارتباط، احمد الهی، بزاز، وزیر اقتصاد، خلیل خسروی: تاجر، وزیر کار، کریم احمدیان: کارمند دولت، وزیر برق و تلگراف و تلفن، حاجی مصطفی داودی: تاجر، وزیر تجارت، محمدامین معینی: تاجر، وزیر امور داخله، ملاحسین مجدی: امام جمعه و وزیر دادگستری، محمد ولی‌زاده: بزاز، وزیر اطلاعات.
[۱۰] الموتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷، ص۴۸۵.



بدین ترتیب سراسر آذربایجان از سلطه حکومت مرکزی خارج شده و در معرض نفوذ روسها قرار گرفته بود و امکان داشت که این وضعیت بر مناطق کردنشین هم سرایت کند. منطقه غرب ایران به زیر سلطه شوروی در آید تجزیه ایران داشت عملا صورت تحقق به خود گرفت. در این حالت دولت ایران چاره‌ای نداشت؛ مگر اینکه به شورای امنیت سازمان ملل متحد که به تازگی تشکیل شده بود؛ در ۲۹ دی ۱۳۲۴ شکایت کند.
[۱۱] هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، سیاست خارجی ایران، ص۱۰۸.

ابراهیم حکیمی نخست وزیر به سید حسن تقی‌زاده سفیر ایران در لندن که ریاست هیئت نمایندگی ایران در اولین دوره اجلاسیه سازمان ملل متحد را به عهده داشت خواست رسما شکایت ایران از شوروی را تسلیم نموده و تخلیه خاک ایران را از قوای خارجی تقاضا نمایند. نمایندگان سیاسی ایران تقی‌زاده و حسین علا در این سازمان در راه بیان شکایات ایران کوشش فراوان کردند و متعاقب آن به دنبال اقدامات نماینده ایران در شورای امنیت و روی کار آمدن دولت قوام‌السلطنه و مذاکرات وی با ژوزف استالین و سایر مقامات شوروی، در مقابل کسب امتیاز نفت شمال، نماینده شوروی در سازمان ملل اعلام داشت که قوای شوروی تا پنج هفته دیگر خاک ایران را تخلیه خواهند کرد و به دنبال همین وعده بود که در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۲۵ خاک ایران تخلیه شد.
[۱۲] مهدی نیا، جعفر، زندگی سیاسی قوام السلطنه، ص۵۵۲.



در جریان یک سلسله عملیات نظامی در آذر ماه ۱۳۲۵ آذربایجان به کنترل دولت مرکزی درآمد و اغلب رهبران فرقه دموکرات و از جمله پیشهوری به شوروی گریختند. با مشاهده سرنوشت فرقه دموکرات آذربایجان، قاضی محمد و مقامات بلند پایه دولت خودمختار کرد در ۲۴ آذر ۱۳۲۵ خود را به ژنرال همایون فرمانده ارتش ایران تسلیم کردند و سرانجام در ۱۱ فروردین ۱۳۲۶ قاضی محمد و برادرانش در میدان اصلی شهر مهاباد به دار آویخته شدند و مردم آذربایجان و کردستان با برگزاری مراسم جشن و شادی بار دیگر احساس کردند که دوشادوش سایر مردم ایران قرار دارند و به خواب‌های آشفته گروهی تجزیه طلب پایان داده شد. به هین جهت همه ساله روز ۲۱ آذر از طرف ارتش جشن باشکوهی برگزار می‌شد که شاه از نیروی نظامی سان می‌دید. مسببین واقعه آذربایجان و کردستان به سه دسته تقسیم شدند گروهی به خاک شوروی گریختند. عده‌ای به جوخه اعدام سپرده شدند تعدادی هم به زندان افتاده و بعدا مورد عفو و بخشش قرار گرفتند.
[۱۳] مقصودی، مجتبی، قومیتها و نقش آنان در تحولات سیاسی سلطنت محمدرضا، ص۱۷۳.



۱. نجمی، ناصر، دولتهای ایران از سید ضیا تا بازرگان، ج۱، ص۸۰۶.
۲. آوری، پیتر، تاریخ معاصر ایران از تاسیس سلسله پهلوی تا کودتای۲۸ مرداد، ترجمه مهر اّبادی، ص۲۸۶.
۳. ذوقی، ایرج، ایران و قدرتهای بزرگ در جنگ جهانی دوم، ص۲۶۱.
۴. پتروشسفکی و پنج مورخ روسی دیگر، تاریخ ایران، ص۴۹۵.
۵. نجمی، ناصر، دولتهای ایران از سید ضیا تا بازرگان، ج۱، ص۸۰۶.
۶. مهدی نیا، جعفر، زندگی سیاسی قوام السلطنه، ص۵۴۳.
۷. هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، سیاست خارجی ایران، ص۱۰۷.
۸. ذوقی، ایرج، ایران و قدرتهای بزرگ در جنگ جهانی دوم، ص۲۶۲.
۹. الموتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷، ج۴، ص۴۹۵.
۱۰. الموتی، مصطفی، بازیگران سیاسی از مشروطیت تا سال ۱۳۵۷، ص۴۸۵.
۱۱. هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، سیاست خارجی ایران، ص۱۰۸.
۱۲. مهدی نیا، جعفر، زندگی سیاسی قوام السلطنه، ص۵۵۲.
۱۳. مقصودی، مجتبی، قومیتها و نقش آنان در تحولات سیاسی سلطنت محمدرضا، ص۱۷۳.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «فرقه دموکرات کردستان»، تاریخ بازیابی ۹۵/۵/۲۰.    






جعبه ابزار