رجعت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در همه
ادیان به ظهور
مصلح جهانی بشارت داده شده است و اين مصلح جهانى است كه وارث همه
علوم و
معجزات انبیاء گذشته مىباشد و
عدل و داد را برقرار مینماید و
زمین را از لوث ستمکاران و خيانتكاران پاك مىكند.
امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) كه همان مصلح موعود است همه معجزات
پیامبران را خواهد داشت؛ بنابراين زنده شدن مردگان نيز از معجزات زمان ظهور آن حضرت خواهد بود. با
در نظر گرفتن اين امور و اثبات آن
در این مقاله نظر منکرین
رجعت (
اهل سنت)
باطل خواهد شد.
الفاظ مختلفى براى اين اصل اعتقادى
در قرآن مجید و
روایات اسلامی به كار رفته است، مانند:
رجعت، كره، رد،
حشر، كه همه
در معناى بازگشت مشتركند «ثُمَّ رَدَدْنا لَكُمُ الْكَرَّةَعَلَيْهِمْ»؛
و آیه: «قالُوا تِلْكَ إِذاً كَرَّةٌ خاسِرَةٌ»؛
وآیه:ِ «انَّهُ عَلى رَجْعِهِ لَقادِرٌ»؛
وَ آیه:«يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآياتِنا فَهُمْ يُوزَعُونَ»؛
اما لفظ رجعت مشهورتر است.
رجعت مصدر مره به معنی يكبار بازگشت است، چنانچه
در لسان العرب آمده است: رجعت مصدر مره از ماده رجوع است.
فیومی میگوید: رجعة به فتح عین به معنی رجوع نمودن است و کسی که قائل به رجعت است
ایمان به بازگشت به
دنیا دارد.
در معارف دینی رجعت به معناى زنده شدن بعضى انسانهای نيكوكار و بدکار خاص،
در زمان ظهور امامزمان (عجّلاللهفرجهالشریف) است که از روايات و بعضى
آیات استفاده مىشود و لزوما یک مرتبه بودن رجعت که از معنی لغوی آن استفاده میشود
در این
اعتقاد شرط نشده است.
سید مرتضی
در این باره میگوید:
شیعه اماميه بر آن است كه
خداوند در زمان ظهور حضرت مهدى (عجّلاللهفرجهالشریف)، گروهى از
مومنان را بر مىانگيزد تا از ظهور
دولت حق بهره برده و به
ثواب نصرت و يارى آن حضرت نائل گردند و نيز گروهى از
دشمنان را برگردانده تا از آنان انتقام گرفته شود و مومنان از آن و ظهور دولت حق و برتری اهل حق خشنود شوند.
و
در اصطلاح
علم کلام در عقیده شیعیان عبارت است از اینکه: خداوند گروهی از اموات را
در هنگام ظهور حضرت مهدی آل محمد (عجّلاللهفرجهالشریف) به همان صورتی که
در عالم ماده داشتند به دنیا بر میگرداند، گروهی را عزیز و گروهی را ذلیل میکند و اهل حق را بر اهل باطل غلبه داده، داد مظلومان را از ستمگران میگیرد.
رجعت با اندک فاصله بعد از ظهور ولی عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) و پیش از
شهادت آن حضرت و برپاشدن
قیامت واقع خواهد شد. و بازگشت به دنیا طبق روایات اختصاص به مؤمن خالص و کافر خالص دارد.
کما اینکه
امام صادق (علیهالسّلام) در این باره فرموده: «بازگشت به دنیا عمومی نیست بلکه اختصاص دارد به کسانی که به مرتبه ایمان کامل و یا
شرک محض رسیدند.»
ولی بازگشت گروه مؤمنان اختیاری است چنانچه امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «هنگام ظهور حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) (فرشتگان الهی) بر
قبر اهل ایمان وارد میشوند و به او میگویند: ای اهل ایمان همانا صاحب و مولایت ظهور کرده است، اگر خواستی با
اختیار و
اراده خود به او میپیوندی و یا
در جوار
کرامت و
رحمت پروردگارت باقی بمانی.»
اعتقاد به رجعت از باورهای ضروري و تردید ناپذیر شیعه است
که بر آیات
قرآن و احادیث
معصومین (علیهمالسّلام) استوار میباشد.
مأمون به
حضرت علی بن موسیالرضا (علیهالسّلام) عرض كرد يا ابا الحسن درباره رجعت چه مىفرمایید؟
حضرت فرمود:رجعت
حق است و
در امتهاى پيشين بوده است،
قرآن هم از آن سخن گفته و
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نيز فرمود: پس مىآيد براى اين
امت هر آنچه براى امتهاى گذشته پيش آمد، بدون كم و زياد و فرمود هنگامى كه مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) از فرزندان من ظهور نمايد،
عیسی از
آسمان پايين آمده پشت سر آن حضرت
نماز مىگذارد.
مأمون عرض كرد سرانجام چه مىشود؟ فرمود: حق به اهل خودش بر مىگردد.
به باور
امام خمینی قضیه رجعت از اصول و ضروریات مذهب ماست اما بر مازاد آن که چه بدنی خلق میشود، آیا آن بدن اولی را میآورد و ارواح پاک رجعت کنندگان
در آن داخل میشوند یا بدن مثالی است دلیلی نداریم و ممکن است قضیه رجعت به نحو
تمثل مثالی در عالم ملک باشد.
امام خمینی
در تقریر اشکال اهل تناسخ معتقد است که اهل تناسخ میگویند
در زمان
حشر اگر ابدانی که از خاک اجساد جمع میشوند و مادهای قابل برای افاضه نفس باشند، لازم میآید نفس جدیدی به آنها افاضه شود نه نفس سابق و اگر چنین باشد لازم میآید که دو نفس مستقل
در یک بدن افاضه شود و این محال است درحالیکه حشر و
معاد از ضروریات ادیان است همچنین انکار رجعت که ضروری مذهب حقه شیعه است لازم میآید چون
در رجعت ارواح مطهرّه یا
در ابدانی که داشتند و سالم مانده داخل خواهند شد یا خاک شریف آنها به قدرت الهی جمع میشوند و بدنی خلق میشود و ارواح مطهره به آن ابدان رجوع خواهند کرد.
امام خمینی
در جواب این اشکال معتقد است اولاً رجعت اصل ضروری
مذهب شیعه است لکن اینکه رجعت کنندگان با چه خصوصیتی و با چه بدنی رجوع میکنند و از ضروریات دین ما نیست ثانیاً اگر بهخصوص رجعت بگوییم نفس شریف رجعت کنندگان با بدن انشایی مُلکی رجوع مینماید هیچ استعبادی ندارد.
امام خمینی
در مسئله رجعت معتقد است دلیلی بر اینکه رجعت امامان (علیهمالسّلام) به همان بدن قبلی باشد،
در دست نیست؛ ازاینرو نمیتوان از راه ابطال
تناسخ رجعت را منکر شد؛ زیرا رجعت تناسخ نیست بلکه ممکن است رجعت از باب تمثل باشد به این بیان که ارواح
در عالم ملک خود را از طریق بدنهای برزخی نمایان میسازند.
علامه مجلسی در بحارالانوار به بیش از صد و شصت آیه و روایت
در باب رجعت اشاره میکند و میگوید:براى كسانى كه به گفتار
ائمه اطهار (علیهمالسّلام) ایمان دارند، جاى
شک و ترديد باقى نمىماند كه مساله رجعت، حق است؛ زيرا روايات وارده
در اين باب ازائمه اطهار (علیهمالسّلام)
در حد
تواتر است و نزديك به دويست روايت وارد شده است كه
در اين امر صراحت دارند و اين روايات را بیش چهل تن از بزرگان علماء و محدثين عاليقدر
در بيش از پنجاه كتاب معتبر روايت كردهاند.
آنگاه يك به يك نام اين بزرگان را برمىشمرد مانند:
صدوق،
کلینی،
طوسی،
علم الهدی،
نجاشی،
کشی،
عیاشی،
قمی،
مفید،
کراجکی،
نعمانی،
صفار،
ابنقولویه،
ابنطاووس،
طبرسی،
ابن شهر آشوب و
راوندی،...سپس از كتابهايى كه
در خصوص مسأله رجعت نگاشته شده ياد مىكند.
سيد مرتضي میگوید: ملاک
در اثبات رجعت اتفاق علماء امامیه است بر اینکه خداوند تعالی برخی از اولیاء و دشمنان را
در هنگام قیام امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) زنده میکند.
امام رضا (علیهالسّلام) یکی از
عقاید مهم و موثر
در ایمان را اعتقاد به رجعت بیان میکنند و آن را
در راستای اعتقاد به
توحید و
نبوت و
امامت و
معراج و
سوأل قبر و.....قرار میدهند.
امامباقر (علیهالسّلام) و امامصادق (علیهالسّلام)
در تفسیر ایام الله فرموند: ايام الله روز قيام مهدى موعود و روز رجعت و
روز قیامت است.
بطور کلی
فرهنگ مذهب حقه
شیعه به گونه ایست که
امید به رجعت را
در دل شیعیان زنده نگه میدارد که
در بسيارى از
زیارات و
ادعیه وارد شده است، از جمله
زیارت جامعه و
زیارت وارث و
اربعین و
آل یاسین و
رجبیه و
وداع و
عهد و.....
نکته : شيعه
در عين اعتقاد به
رجعت، منكران رجعت را
کافر نمىشمرد؛ چرا كه رجعت از ضروريات مذهب شيعه است، نه از ضروريات
اسلام و همانطور که از روایات بر میآید ایمان به رجعت از شرائط ایمان کامل و اسلام حقیقی است و منکران رجعت ایمانشان نقص خواهد داشت.
مهمترين سؤالى كه
در برابر اين عقيده مطرح مىشود اين است كه
هدف از رجعت قبل از رستاخيز عمومى انسانها
در قیامت چيست؟
با استفاده از آیات و روایات که
در باب رجعت وارد شده است، به چند
حکمت اشاره میکنیم:
عالم دنیا ظرف فعلیت یافتن قوهها و
تکامل استعدادها است و برای رسیدن به
آخرت خلق شده است. تا موجودات ارزنده خویش را
در دامن خود
پرورش داده به تکامل مطلوب برساند، اما از آنجایی که عدهای از مؤمنان خالص به خاطر موانع و مرگهای غیرطبیعی از ادامه این مسیر معنوی باز ماندهاند. حکمت خدای حکیم ایجاب میکند که آنان به دنیا برگردند و
سفر تکاملی خود را به پایان برسانند.
چنانچه
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «هر مؤمنی که کشته شده باشد به دنیا بر میگردد تا بعد از زندگی مجدد به مرگ طبیعی بمیرد و هر مؤمنی که مرده باشد بدنیا بر میگردد تا کشته شود» (و به
ثواب شهادت برسد).
گروهی از
منافقان و جباران سرسخت علاوه بر
کیفر خاص خود
در رستاخیز باید مجازاتهایی
در این
جهان، نظیر آنچه بعضی از اقوام سرکش دیدند، ببینند و...
و ممکن است آیه شریفه: «و حرام علی قریة اهلکناها انهم لا یرجعون؛
یعنی
حرام است بر اهل شهرهای که بر اثر
گناه نابودشان کردیم، که بازگردند، آنها هرگز باز نمیگردند.» نیز اشاره به همین معنا باشد چرا که عدم بازگشت را
در مورد کسانی میگوید که
در این جهان به کیفر شدید خود رسیدند و از آن روشن میشود گروهی که چنین کیفرهایی را ندیدند باید بازگردند و
مجازات شوند.
بنابراین هدف از بازگشت مجدد این دو گروه، تکمیل یک حلقه تکاملی برای دسته اول و تنزل به پستترین درجه ذلت برای دسته دوم است و با توجه به اینکه رجعت عمومی نیست و اختصاص به مؤمنان خالص و کافران محض دارد، چنانچه امام صادق (علیهالسّلام) فرمود: «رجعت جنبه عمومی ندارد، بلکه اختصاص دارد به کسانی که به ایمان کامل و شرک خالص رسیده باشند.»
معلوم میشود که این دو مورد از حکمتهای اساسی رجعت است.
از آیات و روایات متعدد استفاده میشود که
دین اسلام بر همه ادیان و مکاتب موجود بشری غالب گردیده حکومت عدل الهی به دست توانمند و با کفایت
قائم آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جهانگیر میشود، خداوند میفرماید: «همانا ما فرستادگان خویش و مؤمنان را
در دنیا و روزی که شاهدان برخیزند، یاری خواهیم کرد.»
از ظاهر این آیه استفاده میشود که این
نصرت دسته جمعی انجام میشود نه به صورت فردی اما از این که چنین نصرتی تا هنوز تحقق پیدا نکرده است، قطعاً
در آینده محقق خواهد شد، زیرا
وعده الهی تخلف ناپذیر است.
لذا امام صادق (علیهالسّلام)
در تفسیر همین آیه میفرماید: «به خدا
سوگند این نصرت
در رجعت است چرا که بسیاری از
پیامبران و
ائمه (علیهمالسّلام) در دنیا کشته شدند و کسی آنها را یاری نکرد؟ و این مطلب
در رجعت تحقق خواهد یافت.»
و نیز امام باقر (علیهالسّلام)
در تفسیر آیه مبارکه «هو الذی ارسل... : یعنی او کسی است که رسول خود را با دین حق برای
هدایت بشر فرستاد تا او را بر همه ادیان پیروز گرداند. فرموده: یظهره الله عزوجل فی الرجعه؛
یعنی خداوند دین حق را
در رجعت بر سایر ادیان برتری میدهد.»
چه بسا افرادی
در این دنیا بودند که از تمامی حقوقشان به عنوانهای مختلفی محروم گشته و مظلومانه به
قتل رسیدهاند بدون اینکه
حق او گرفته شده باشد، از حکمتهای رجعت این است که خداوند، هر دو طرف را به دنیا بر میگرداند تا شخص مظلوم به دست خود داد خود را از
ظالم بگیرد.
از
امام کاظم (علیهالسّلام) نقل شده که فرمود: «مردمی که مردهاند به دنیا بازگشت خواهند کرد تا انتقام خود را بگیرند، به هر کس آزاری رسیده به مثل آن
قصاص میکند و هر کس خشمی دیده بمانند آن انتقام میگیرد و هر کس کشته شده، قاتل را به دست خود به
تقاص خون خود میکشد و برای این منظور دشمنان آنان نیز به دنیا بر میگردند تا آنها
خون ریخته شده خود را تلافی کنند و بعد از کشتن آنها سی ماه زنده میمانند، سپس همگی
در یک
شب میمیرند،
در حالی که انتقام خون خود را گرفته و دلهایشان شفا یافته است، دشمنان آنها به سختترین
عذاب دوزخ مبتلا میشوند.»
با توجه به اینکه رجعت جنبه همگانى ندارد، بلکه مختص به رهبران اصلی هدایت و
کفر و پیروان خاص ایشان
در بحبوحه سرنوشت سازترین زمانها یعنی
آخرالزمان صورت میگیرد، دلیل وقوع رجعت را اینگونه میتوان تصور نمود:
۱. رهبری جهانی و مدیریت بینقص دینی که باید با وجود برترین انسانها اداره شود.
۲. مظلومیت
معصومین (علیهالسّلام) و
مومنان حقیقی به حدی بوده است که باید برای
دفاع از آن به این
دنیا بازگردند.
۳.تحقق
وعده الهی در پیروزی نهائی
مستضعفین.
۴.
توفیق خداوند به مومنان حقیقی برای برپائی حکومت عدل جهانی.
۵. کفر و عناد دشمنان اصلی و پایهگزاران موثر
در انحراف بشریت به حدی است که باید به جهانیان معرفی شده و مجازات شوند.
۶. نشان دادن بطلان و هدر رفتن تمام فعالیتهای مشرکانه و منافقانه به سران آن.
۷. اثبات قیامت و امکان آن برای مردم آخرالزمان.
۸.
اعجاز مهم الهی برای اتمام
حجت با مردم آخرالزمان.
۹. انتقام از ظالمین خاصی چون
ابوبکر و
عمر و
عایشه و
حفصه و
یزید و اصحابش و چشیدن
عذاب دنیائی قبل از عذاب آخرت.
بطور کلی رجعت کنندگان به دو دسته تقسیم میشوند:
۱.انسانهائی که نهایت ایمان را درک نمودهاند بطوریکه لیاقت حضور
در دولت حق و جهانی را دارند. این عده یا
در حکومت جهانی منجی بشریت به
عزت دنیایی نیز میرسند و یا اینکه
در جهت استقرار حکومت جهانی حق به فوز
شهادت نائل میشوند.
۲.کفار و دشمنانی که
گناهان و صدمات بیشماری را به اهل ایمان وارد کردهاند و
در کفر و
نفاق به نهایت خود رسیده باشند. این عده مجازات و
حدود الهی را بعد از قیام جهانی منجی و قبل از عذاب قیامت دریافت میکنند.
خداوند
در سوره سجده میفرماید:به آنان از عذاب نزدیک (عذاب این دنیا) پیش از عذاب بزرگ (
آخرت) میچشانیم، شاید بازگردند.
امام صادق (علیهالسّلام) در مورد این
آیه فرمود: عذاب نزدیک عذاب
در رجعت است و عذاب اکبر عذاب
روز قیامت است.
در برخی روایات بطور مشخص نام افرادي كه
رجعت ميكنند ذکر شده است، از
پیامبران،
حضرت اسماعیل بن حزقیل و
دانیال و
یوشع و
عیسی و
خضر و
حضرت رسولاکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و نیز
ائمه اطهار (علیهمالسّلام) و جمعی از
اصحاب چون
سلمان،
مقداد،
جابربن عبدالله انصاری،
مالک اشتر،
مفضل بن عمر و
حمران بن اعین و
میسر بن عبدالعزیز و نیز
اصحاب کهف و....ذکر شدهاند.
امامصادق (علیهالسّلام) میفرماید: نخستین کسی که
زمین برای او شکافته میشود و روی زمین باز میگردد،
حسین بن علی (علیهالسّلام) است و به قدری
حکومت میکند که از کثرت سن ابروهایش روی دیدگانش میریزد.
از روایاتی که
در زمینه رجعت وارد شده است به دو صورت میتوان
در زمینه تکرار و عدم تکرار رجعت برداشت نمود.
برای برخی رجعت یکبار اتفاق میافتد اما تکرار رجعت برای عدهای نیز ثابت شده است.
امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) رجعتهای مختلف و متعددی خواهد داشت همانطور که فرمودند: «انا صاحب الرجعات و الکرات.»
همچنین از دشمنان اهلبیت (علیهمالسّلام) ابوبکر و عمر نیز به کرات زنده میشوند و با عذاب کشته خواهند شد.
ادله مختلفی را میتوان برای رجعت بیان نمود:
۱- دلیل عقلی
۲- آیاتی که به صراحت دلالت بر رجعت دارند.
۳- روایات مختلفی که درمورد رجعت بیان شده اند.
رجعت از دیدگاه
عقل نیز ممکن است، زیرا قدرت بی نهایت خداوند ایجاب میکند که همانگونه که توانسته است
انسان را از
نطفه به وجود آورده، پس از مردن نیز میتواند او را دوباره به دنیا بازگرداند. زیرا
قدرت خدای متعال بر همه ممکنات احاطه دارد و احدی از پیروان ادیان آسمانی
در این امر تردید نداشته است.
بنابراین اگر کسی بخواهد امکان رجعت را
انکار کند، باید به یکی از دو امر گردن نهد: یا قبول کند که زنده شدن مردگان حتی
در روز رستاخیز به طور کلی محال است که التزام به این امر مخالف اصل پذیرفته شده عقلی و دینی
معاد است. یا اینکه قدرت خداوند را نسبت به زنده کردن مردگان نفی کند
در حالی که هیچ شکی
در قدرت خداوند هم وجود ندارد. بلکه این مطلب نسبت به امتهای گذشته بارها تحقق یافته است، و با توجه به این که دو فرض فوق، هر دو باطل هستند میتوان گفت هم قابلیت قابل یعنی زنده شدن و بازگشت به دنیا و هم فاعلیت فاعل، یعنی قدرت خداوند محرز و غیر قابل انکار است.
با توجه به اینکه هیچ دلیل متقنی بر غیرممکن بودن رجعت وجود ندارد انکار آن بدون دلیل
سفسطه برخلاف اصول مسلم
فلسفه است.
شیخ الرئیس ابوعلی سینا کلام معروفی دارد، میفرماید: هر مطلبی که به گوش شما میرسد مادامیکه
برهان قطعی بر بطلان آن اقامه نشده است آن را
در ظرف امکان قرار بدهید.
در حقیقت بحث از نوع بحث قیامت است و به همان دلائلی که روز رستاخیز ثابت میشود امکان رجعت نیز قابل اثبات است و علاوه بر آن ادله جداگانهای هم دارد، بنابراین هر گونه تردید
در مورد امکان رجعت منجر به تردید نسبت به قیامت میشود.
گذشته از اینها بهترین دلیل بر
امکان یک چیز وقوع آن چیز است. هم چنانکه
قرآن کریم بازگشت گروهی از مردگان امتهای گذشته را با صراحت بیان فرموده است و تمامی مفسرین شیعه و
سنی در کتابهای تفسیریشان ذکر کردهاند. با وجود این حقیقت مسلم دیگر جای تردیدی نسبت به رجعت باقی نمیماند.
الف. روزى خواهد آمد كه از هر گروهى دستهاى را بر مىانگيزيم، از كسانى كه آيات ما را مورد
تکذیب قرار مىدهند.
اين آيه صراحت دارد كه دسته هايى از ستمكاران برانگيخته مىشوند، نه همه آنها، و منظور از آن برانگيخته شدن
در روز قيامت نيست؛ زیرا حشر قيامت، رستاخيزى همگانى است.
امامباقر (علیهالسّلام) فرمودند: اهل
عراق (پیروان
ابوحنیفه و
بنی امیه) که
منکر رجعت هستند مگر این آیه را نخواندهاند: و روزی که از هر امتی گروهی را محشور کنیم (از کسانی که آیات ما را تکذیب میکردند)
ب. بارالها، دو بار ما را میراندی و دوبار زنده کردی
تصریح بر رجعت دارد، زيرا از دو
مرگ و دوزنده شدن خبر مىدهد.
ميراندن نخست، پس از
حیات نخست و ميراندن دوم، پس از حيات
در رجعت است.
ج.
قرآن میفرماید: «الم تر الی الذین خرجوا من دیارهم و هم الوف حذر الموت، فقال لهم الله موتوا، ثم احیاهم ان الله لذو فضل علی الناس و لکن اکثر الناس لایشکرون؛
آیا ندیدی آنان را که از بیم مرگ از خانههای خود بیرون رفتند و آنها هزاران تن بودند، پس خداوند به آنها گفت: بمیرید. سپس آنان را زنده کرد، بیگمان خدا بر مردم صاحب
فضل است. و لکن بسیاری از مردم سپاسگزاری نمیکنند.»
و طبق قاعده معروف: حکم الامثال فیما یجوز و مالا یجوز واحد احتمال
امتناع آن از بین میرود و ثابت میشود که رجعت یک کار ممکنی است و نمیتواند
در این امت (
پیامبر اسلام) ممکن نباشد، و روایات ما آن را اثبات کردهاند و پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
در این مورد میفرماید: «یکون فی هذه الامه کل ما کان فی
بنی اسرائیل حذو النعقل بالنعل و القزه بالقزه هر اتفاقی که
در بنی اسرائیل رخ داده بدون ذرهای کم و زیاد
در این امت هم رخ میدهد».
د. آیهی دیگری که بر
رجعت دلالت دارد این است که خداوند میفرماید: «و یوم نحشر من کل امه فوجا»
(به خاطر آور) روزی را که ما از هر امتی، گروهی را از کسانی که آیات ما را
تکذیب میکردند محشور میکنیم، و آنها را نگه میداریم تا به یکدیگر ملحق شوند»، این آیه مربوط به قیامت نمیتواند باشد چون
در قیامت همه محشور میشوند نه از هر گروهی فوجی، لذا این آیه مربوط به رجعت میشود.
۱- تکرار سنتهای پیشینیان:
رسولخدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) کلامی به این مضمون فرمودند: به آن خدایی که جانم به دست اوست، شما
مسلمانان با هر سنتی که
در امتهای گذشته جریان داشته رو به رو خواهيد شد و آن چه
در آن امتها جریان یافته مو به مو
در این
امت جریان خواهد یافت به طوری که نه شما از آن سنتها منحرف میشوید و نه آن سنتها که
در بنیاسرائیل بود شما را نادیده میگیرد.
این روایت دلالت میکند که آنچه
در امتهای گذشته رخ داده
در این امت نیز رخ خواهد داد و یکی از آن وقایع مساله رجعت و زنده شدن مردگانی است که اتفاق افتاده و باید
در این امت نیز اتفاق بیفتد.
مامون خدمت
امام رضا (علیهالسّلام) عرض کرد یا ابا الحسن درباره رجعت چه میگویی؟ حضرت فرمود: «رجعت حق است
در امتهای پیشین بوده است و
قرآن هم از آن سخن گفته است و پیامبر هم فرمود: پس میآید، برای این امت هرآنچه برای امتهای گذشته پیش آمد، بدون کم و زیاد، و فرمود هنگامی که
مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) از فرزندان من ظهور نماید،
عیسی از
آسمان پایین آمده پشت سر آن حضرت نماز میگذارد... مامون عرض کرد سرانجام چه میشود؟ فرمود: حق به اهل خودش بر میگردد.
» این روایت به خوبی دلالت بر وجود رجعت و صحت آن دارد که نیازی به توضیح نیست.
۲.رجعت
امام براي
تجهیز و
غسل امام:
رجعت امامحسین (علیهالسّلام)
در روزگار ظهور، مبتنی بریکی دیگر از اصول مسلم و قطعی نزد
شیعه است به این بیان که امام را امام غسل میدهد و بر او
نماز میخواند. بنابراین باید یکی از امامان رجعت نموده مراسم
تغسیل و نماز و خاکسپاری
امامعصر (عجّلاللهفرجهالشریف) رابر عهده بگیرد که طبق روایات رسیده امامحسین (علیهالسّلام) این مهم را انجام میدهند.
در تفسیر عیاشی ذیل آیه شریفه «ثم رددنا لکم الکره علیه»، از امام صادق (علیهالسّلام) نقل شدهاست که: مقصود از زنده شدن دوباره امامحسین (علیهالسّلام) و هفتاد نفر از اصحابش
در عصرامام زمان (علیهالسّلام) است،
در حالی که کلاه خودهای طلایی بر سر دارند و به مردم رجعت و زنده شدن دوباره حضرت حسین (علیهالسّلام) را اطلاع میدهند تا مومنان به
شک و
شبهه نیفتند و این
در حالی است که حضرت مهدی (علیهالسّلام)
در میان مردم است.
هنگامی که همه مومنان، امامحسین (علیهالسّلام) را شناختند و تأیید کردند که او حسین (علیهالسّلام) است،
رحلت حضرت مهدی (علیهالسّلام) فرا خواهد رسید. آنگاه امامحسین (علیهالسّلام) وی را غسل و
کفن و
حنوط میکند.
۳.باقي بودن حجج الهی تا قیامت:
از اعتقادات شیعه این است که
حجت خداوند
در زمین باقی میماند تا قیامت شود و از سوئی میدانیم که امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) وفات میکنند.
در نتیجه
ائمه اطهار (علیهمالسّلام) به دنیا باز خواهند گشت و تا قیامت
حکومت میکنند تا سلسله حجج الهی قطع نشود.
۴- محقق شدن حکومت مستضعفان:
سلمان میگوید: پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) دوازده
امام بعد از خود را معرفی نمود، و اسامی هر یک را بیان نمود، من گریستم و عرض کردم آیا من آنها را درک میکنم؟ فرمود: «توای سلمان و امثال تو آنها را دوست میدارند و با
معرفت آنها را درک میکنند»، سلمان گوید خدا را
شکر کردم سپس عرض کردم یا رسول الله آیا من تا زمان آنها زنده خواهم بود؟ فرمود: ای سلمان این آیه را بخوان «هنگامی که نخستین
وعده فرا رسد گروهی از بندگان پیکار جوی خود را بر ضد شما میانگیزم، خانهها را جستجو کنند و این وعدهای است قطعی پس شما را بر آنها چیره میکنیم و شما را بوسیله داراییها و فرزندان کمک خواهیم کرد و نفرات شما را
بیشتر قرار میدهیم
سلمان میگوید من از روی شوق گریه نمودم و گفتم یا رسول الله این حادثه
در زمان شما (با حضور شما) خواهد بود. فرمود آری و الله
در آن زمان من و
علی و
فاطمه و
حسن و
حسین و نه امام از فرزندان حسین (علیهمالسّلام) و هر کسی که
در مسیر اهل بیت مظلوم واقع شدهاند همه یکجا گردهم میآییم، آنگاه
ابلیس و لشکریان او و مؤمنین واقعی و کافران حقیقی حاضر میشوند، و فرمود ماییم
تاویل این آیه: «ما چنین
اراده نمودهایم، که بر
مستضعفان زمین
منت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم».
سلمان میگوید از نزد پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برخواستم از آن به بعد، هیچ باکی نداشتم که من
مرگ را ملاقات کنم و یا او به سراغم آید.
الایقاظ من الهجعة برهان علی الرجعة؛
رجعت از دیدگاه اهل سنت؛
رجعت در بنی اسرائیل (قرآن)؛
رجعت در قرآن؛
رجعتکنندگان
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «رجعت در آیات و روایات»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۴/۰۱. •
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رجعت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۴/۰۱. • دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.