حسن خلق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خوشخلقی به معنای
حسن خلق، نرمخوئی، خوشسخنی، گشادهروئی و
حسن معاشرت و برخورد پسندیده با دیگران است. خوشخلقی یکی از
صفات نیک و پسندیده
پیامبران و
اولیاء خدا میباشد که در
قرآن و
روایات زیادی به آن پرداخته شده است، در این نوشتار به برخی از مباحث این
صفت نیک پرداخته خواهد شد.
در ذیل به معنای لغوی و اصطلاحی
حسن خلق اشاره خواهد شد.
خُلق عبارت است از ملکهای راسخ در
نفس (چه خوب و چه بد) که در مقابل عمل قرار دارد
و
حُسن در
لغت یعنی زیبایی
بنابراین،
حُسن خلق در لغت یعنی ملکات اخلاقی زیبا.
در اصطلاح دارای تعاریفی مختلف است و عمدتاً در سه تعریف قابل ارائه است:
۱. نرمخوئی و خوشسخنی و گشادهروئی که
مرحوم نراقی، معتقد است مراد از
حُسن خلق در
روایات، به همین معنی است.
۲.
اعتدال در قوای عقلی و غضبی و شهوی که درون فرد را از انوار افاضات علوم و معارف الهی، درخشان و اعضای او را به طاعات و وظایف مشغول میکند و این حالت درونی با علاماتی چون
معاشرت نیکو با مردم و بروز
صفاتی مثل خوشبرخوردی،
محبت، راستی و... شناخته میشود. بنابراین،
حُسن خلق تابع استقامت تمام اعضای ظاهری و باطنی و زیبایی صورت درونی انسانی در اثر این تناسب اخلاقی است
و همانطور که
حسن ظاهری با زیبایی و تناسب همه اعضا محقق میشود،
حسن خلق که زیبایی باطنی است نیز با زیبایی همه
صفات و اخلاق محقق میشود.
۳. فرد همتی جز
خدا نداشته باشد و جلوه الهی را مشاهده کند و دیگر جفای خلق را به آن انگیزه تحمل نماید.
به نظر میرسد سه تعریف فوق، همگی قابل انطباق بر روایات هستند و بلکه مراتب
حسن خلق میباشند. توضیح اینکه تعریف اول را باید خوشرویی نامید که در مدخلی به همین قلم تدوین شده است. و همانطور که مرحوم نراقی فرمودند تعداد قابل توجهی از مصادیق
حُسن خلق که در این مقاله ذکر شده است نیز ناظر به این معنی است. معنی دوم نیز قابل انطباق بر برخی مصادیق
حُسن خلق است که در ادامه ذکر خواهند شد. معنی سوم نیز مورد توجه اشاراتی لطیف از
قرآن و روایات است، همانطور که برخی بزرگان معتقدند
حُسن خلقی که سبب برتری
پیامبر اکرم بر سایر
انبیا شد،
خصوص خوشرویی نیست بلکه تخلق به اخلاق الهی و
صفات عالی او در همه شئون زندگی با همه خلق است
که آن حضرت بهرهی فراوانتری از آن داشتهاند.
مفهوم
حسن خُلق در سنّت اسلامی، در دو دلالت خاص و عام به کار میرود.
در معنای خاص،
حسن خلق بر فضائل اخلاقیِ ناظر بر مدارا و
حسن معاشرت با مردم دلالت دارد و در معنای عام، مراد از آن، مجموعه تمامی رفتارهای نیکو و اخلاق پسندیده است.
حسن خلق، به معنای نرمخویی، پاکیزهگفتاری،
گشادهرویی و منش زیبا و با دیگران پاکیزه برخورد کردن است.
این مفاهیم، واژههایی هستند که در قرآن کریم، روایات شریف یا منابع اخلاق اسلامی به گونهای هممعنی با خوشخلقی یا جزء لازم خوش خلقی یا از مصادیق برتر
حسن خلق و یا نقطه مقابل آن هستند:
۱. معاشرت نیک: آداب معاشرت.
۲. فتوت و مروت: گاهی در روایات، خوشخلقی را یکی از مولفههای
مروت ذکر فرمودهاند و در روایات بسیار دیگر، مولفههای مروت را هم از مولفههای خوش خلقی بیان نمودهاند. بنابراین این دو با هم ارتباطی وثیق دارند.
۳.
سوء خلق: که ضد خوش خلقی است.
۴.
مکارم اخلاق: که طبق روایات، عبارت است از طیفی از اخلاق متعالی که مورد عنایت ویژه اولیای دین قرار گرفتهاند، یا به این جهت که ریشه برای همه اخلاق دیگر هستند و یا دارای برجستگی خاصی در کمالیابی
انسان هستند.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: ای علی، سه چیز است که از مکارم اخلاق در
دنیا و
آخرت است: با کسی که از تو بریده بپیوندی، به کسی که تو را محروم کند عطا کنی، کسی که به تو بدی کرده را ببخشی.
در روایت دیگری این
صفات را بهترین اخلاق در دنیا و آخرت نامیدهاند.
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: مکارم اخلاق از مختصات سرشتی انبیای الهی است که اگر آنها را در خود یافتید خدا را شکر کنید وگرنه آنها را از خدا خواسته و برای به دست آوردن آنها تلاش کنید و آنها ده
صفتاند:
یقین،
قناعت،
صبر،
شکر،
بردباری،
حسن خلق،
سخاوت، مروت،
غیرت،
شجاعت.
در روایت دیگری،
صدق و
ادای امانت را هم افزودند.
۵.
خلق عظیم: که خدای متعال، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) خود را به آن میستاید
و همان مکارم تکمیل شده است که طبق روایت فوق در انبیا همگی مسجّل بوده است و در پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به کمال رسید، همانطور که فرمودند: من مبعوث شدم تا
مکارم اخلاق را به کمال برسانم.
چون هدف علم اخلاق، آراسته شدن به خلق نیکوست،
بحث از معنا و ارکان
حسن خلق، از مباحث اصلی در کتابهای اخلاقی است.
این بحث عموماً در ابتدای کتابهای اخلاقی و با تعریف مفهوم خُلق آغاز میشود که آن را در مقابلِ «
مَلَکه» و «
حال»
یا در مقابل «
طبع» و «
سَجِیّه» و «
عادت»،
هیئت و حالتی نفسانی میدانند که اکتسابی، پایدار و مقتضی سهولت صدور افعال از انسان، بدون نیاز به تأمل است.
خُلق حالت کلی و دائم نفس است که اولا در طول زندگی و با آموزش و تمرین شکل میگیرد و ثانیاً منشأ همه افعال
حَسَن یا قبیح است.
به همین سبب، نحوه شکلگیری خلق، با قوای اصلی نفس، ارتباطی عمیق دارد به نحوی که تنظیم قوای نفس به نحو متعادل، موجب
حُسن خلق و غیر آن موجب سوء خلق میشود.
برای نمونه، از نظر
راغب اصفهانی اصلاح سه
قوه مفکّره،
شهوت و حَمیّت، مبنای تعادل
نفس انسان و
حسن خلق است و بنابر نظر
غزالی،
حسن خلق با قوای چهارگانه نفس، یعنی
علم و
غضب و شهوت و
اعتدال، نسبت مستقیم دارد.
نسبت میان
قوای نفس و
اخلاق به نحوی است که علمای اخلاق، فضائل و رذایل اخلاقی اصلی را براساس همین قوای نفس تعریف و تنظیم کردهاند.
حلیمی حسن خلقِ انسان در مقابل خدا را عمل به اوامر و ترک نواهی، رغبت به
مستحبات و ترک بسیاری از
مباحات در جهت
عبودیت با رضایت خاطر، و
حسنخلق با دیگر انسانها را رعایت همه حقوق آنان میداند.
مطابق توضیح غزالی،
انسان برای ارزیابی
حسن خلق که با مجاهدت و ریاضت به دست میآیدـ باید پیوسته اخلاق خود را با
صفات مؤمنان و
منافقان در آیات قرآن، مقایسه کند، چرا که در معنایی وسیع،
حسن خلق همان
ایمان و
سوء خلق همان
نفاق است و بهترین معیار برای محک زدن
حسن خلق،
حلم است که همانا میزان تحمل
آزار و جفای دیگران است.
دیگر معیارهای سنجش و نسبت
حسنخلق با حلم در بعضی منابع آمده است.
بر اساس بیان غزالی،
چون چگونگی ظهور
حسن خلق به نحوه تنظیم قوای نفس بستگی دارد،
حسن خلق، امری نسبی و ذومراتب است که در افراد گوناگون، به درجات متفاوت ظهور میکند.
به نحوی که هر چهار قوه اصلی نفس، فقط در وجود
پیامبر اسلام به کمال اعتدال رسیده است و دیگر افراد بشر، در مراتب بعد از وی قرار دارند و همگان باید به وی اقتدا کنند و به
اخلاق او
تقرب بجویند.
با توجه به اینکه صاحب
حسن خلق بر قوای نفس خود
مالکیت و تسلط دارد، افعال اخلاقی را بدون تأمل و بدون در نظر گرفتن اغراض دنیوی انجام میدهد و لذا غایت
حسن خلق یا بهطور کلی همان اخلاق نیکو، انجام دادن اعمال بدون نظر به نفع و ضرر دنیوی آنها، قطع علایق نفس از
حب دنیا و رسوخ
حب خداوند در نفس است، به نحوی که انسان، هیچ چیز را بیش از
لقاءاللّه نخواهد و به همه مقدَّرات خدا راضی باشد.
در
قرآن، اصطلاح
حسن خُلق ذکر نشده است اما مفسران، برخی آیات را ناظر بر این مفهوم دانستهاند، از جمله آیههای ۱۳۴ و ۱۵۹
سوره آلعمران و بهخصوص آیه ۱۹۹
سوره اعراف که به جامعترین
آیه در مکارم اخلاق مشهور است،
این آیات، مطابق معنای خاص
حسن خلق، به گذشت، عطوفت و مدارا با مردم اشاره دارند.
مطابق همین معنای خاص، مفسرانْ برخی واژهها یا مفاهیم قرآنی را معادل مفهوم
حسن خلق دانستهاند، مانند «
لِین»،
«
بِرّ»
و «
کَرَم».
همچنین در تفسیر آیه ۴
سوره قلم (وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیم)،
پیامبر اکرم صلی اللّهعلیهوآلهوسلم را به عنوان مخاطب آیه، در معنایی عام، صاحب عالیترین مکارم اخلاقی و جامع تمامی اخلاق
حسنه دانستهاند، به این بیان که ادب او، ادب قرآن است.
عامل این
حسن خلق
پیامبر که
قرآن از آن یاد می کند
رحمت الهی است.
قرآن کریم، پیامبر اکرم را با اخلاق عظیم که بسیار زیبا است میستاید
و خدای متعال، علت برتری ایشان بر سایر انبیا را
حسن خلق میداند.
در احادیث،
حسن خلق به معنای جمع تمامی فضائل اخلاقی، در میان ویژگیهای مؤمنان، جایگاه ممتازی دارد.
در برخی احادیث، از
حسن خلق، به «خُلْقُ اللّهِ الأَعظَم» تعبیر شده است
و آن را مخصوص افراد برگزیده و عارفان عالی مقام دانستهاند که جز
خداوند کسی حقیقت آن را نمیداند.
علاوه بر این، حدیث مشهور نبوی ــ که در آن، غرض
بعثت آن حضرت به کمال رساندن
مکارم اخلاق یا
محاسن اخلاق بیان شده است (برای نمونههایی از صورتهای مختلف این روایت به این منابع رجوع کنید.
) ــ اهمیت و جامعیت معنای
حسن خلق را نشان میدهد.
در روایات نبوی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) صاحب خُلق
حَسَن، برترین موزون در میزان
و همتای روزهدار شبزندهدار دانسته شده است
و آن حضرت فرمود:
حسن خلق زمامی از رحمت خدا برای صاحب آن است که یک سر زمام به دست فرشتهای است که آن را به سوی
خیر میکشاند
و فرمود:
حسن خلق، نیمی از
دین است
خیر
دنیا و
آخرت و مایه سعادت انسان و سبب ورود او به بهشت است و در مقابل، بدخُلقی عامل بدبختی و ورود
انسان به
جهنم است.
و کاملترین شما در
ایمان، خوشخوترین شما است.
اگر خوشخلقی تجسم مییافت، زیباترین مخلوق بود
و بیشترین چیزی که امت من را به
بهشت میبرد،
تقوی و
حسن خلق است.
اگر خدا بندهای را دوست بدارد، به او
حسن خلق عطا میکند
محبوبترین کارها نزد
خدا، پس از انجام دادن
واجبات،
حسن خلق و مدارا با مردم است
که موجب نزدیکی به خدا و پیامبر میگردد و در مقابل، بدرفتاری با مردم، موجب دوری از ایشان میشود
فاسقِ خوش خلق، برتر و سعادتمندتر از عابد بد خلق است
و
حسن خلق، موجب محو گناهان (و آثار آنها) میشود.
همچنین آن حضرت به
حسن خلق خانوادگی اهمیت فراوان داده و میفرمود: بهترین شما خوش خوترین شما با همسرانشان است.
امام علی (علیهالسلام) فرمود:
خداوند اخلاق نیکو را وسیله اتصالی بین خود و بندگانش قرار داده است پس لازم است بر هر یک از شما که به خلقی از اخلاق نیکو چنگ زند
و فرمود: عنوان (تیتر و معرّف) نامه عمل
مومن،
حسن خلق اوست.
امام باقر (علیهالسلام) فرمود: همین اخلاق نیکویی که بین مردم است،
زینت برای
اسلام یک انسان است.
امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: هر یک از شما که دوست دارد از اصحاب
حضرت مهدی باشد! یکی از
صفاتی که حضرت معین فرموده
حسن خلق است.
اهمیت
حسن خلق در حسابرسی
قیامت به قدری است که مطابق احادیث، هیچ چیز در میزان عمل انسان، از
حسن خلقْ برتر و سنگینتر نیست
و یکی از نخستین سؤالات در قیامت، از اخلاق نیکوی افراد است و صاحب اخلاق نیکو، اجری همسنگ روزهدارانِ شب زندهدار
یا مجاهدان در
راه خدا دارد.
در کنار معنای عام
حسن خلق، روایاتی نیز دلالتهای خاص مفهوم
حسن خلق و مصادیق آن را بیان میکنند.
در برخی احادیث،
حسن خلق از ارکان «کَرم» و «مروّت»
و معادل «بِرّ»
تعریف شده است.
برای آگاهی از برخی مفاهیم یا اصطلاحات هم معنا با
حسن خلق و سوءخلق در احادیث به این منابع رجوع کنید.
۱. گرایش به اسلام و دین حق: روایت است که حضرت رسول اکرم، برخی اسیرانی که مستحق مرگ بودند را به علت داشتن پنج
صفت زیبا که یکی از آنها
حسن خلق بوده است نکشتند و وقتی آن فرد به اهمیت این
صفت نزد رسول خدا پی برد، مسلمان شده و مسلمانی زیبایی هم داشت تا به
شهادت رسید.
۲. رسیدن به درجات والای ایمان، همانطور که به سبب بزرگی شرافت این
صفت فاضله رسول خدا به آخرین درجه آن دست یافت و به اوج و نهایت آن رسید
و فرمود: شبیهترین شما به من خوشخوترین شما است.
۳. جبران کمبودهای عبادی:
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: گاهی هست که بنده در مراتب
عبادت دارای کمبودی است اما خداوند با خوشخلقی، بنده را به درجه شبزندهدار روزهدار میرساند.
۴. ازدیاد
رزق.
۵. آبادسازی شهرها.
نکته: اثر ازدیاد رزق و آبادی شهرها به ایمان افراد ربطی ندراد و حتی اگر افراد فاسق هم باشند این نتیجه بر
حسن خلق آنان مترتب است.
۶. جلب دوستی
و تقویت دوستی موجود.
۷. ایجاد لطافت در گفتار.
۸. دعوتکننده دیگران به دین.
۹. همتایی با مجاهدت شبانهروزی: امام صادق (علیهالسلام) فرمود: خداوند برای
حسن خلق بنده ثواب و اجر مجاهدی را عطا میکند که همواره از بامداد تا شامگاه در راه خدا مجاهده کند.
۱۰. جلب همه خوبیها در دنیا و آخرت: همانطور که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود:
حسن خلق، خیر دنیا و آخرت را برای فرد جمع میکند
بلکه روایت است که خداوند هیچ خیری در دنیا و آخرت به کسی نمیدهد مگر با
حسن خلق و
حسن نیت.
۱۱. نجات از هولهای صراط: پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در خوابی که آن را عجیب توصیف کردند فرمود: فردی از امتم را دیدم که بر روی صراط چون کسی که تندبادی به او بخورد بر خود میلرزد و ناگهان خوشخلقی او، به یاری او آمد و او را نجات داد.
۱۲. تضمین قطعی بهشتی شدن: پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: صاحب
حسن خلق، قطعا در بهشت است.
چگونه در بهشت نباشد که روایت است خوشخلقی ریشه هر نیکی است.
۱۳. ایجاد اعتبار اجتماعی:
حسن خلق جایگزین انتسابات قومی و خانوادگی شریف میشود و به افراد، اعتبار اجتماعی میبخشد.
۱۴. جلب محبت و
دوستی.
که هم محبت الهی و هم محبت مردم را شامل میشود.
۱۵. تطهیر از همه گناهان: در روایت است خوشخویی با
خانواده و مردم اگر با سه
صفت دیگر یعنی «وفا به وعدههای با خدا، راستگویی و حیا از زشتیهای نزد خدا و مردم» همراه شود، همه
گناهان فرد حتی اگر سراپای او را گرفته باشد فرو میریزد.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: خوشخویی گناهان را چون آب که نمک را ذوب میکند از بین میبرد.
زیرا این
صفت، ریشهها و بنیانهای گناه و آلودگی را برمیاندازد.
۱۶. تکمیلکننده ایمان: در روایت است که
حسن خلق اگر با صدق و ادای امانت و
حیا، همراه شود، ایمان فرد را تکمیل میکند.
توضیح: اثر تکمیلکنندگی ایمان و نیز تطهیر از گناهان در دو مورد فوق، در یک روایت بسیار عجیب نبوی که ایمان را به درختی تشبیه نموده و
حُسن خلق را برگهای آن درخت معرفی فرمودهاند
به خوبی قابل تحلیل است، زیرا سنتز مواد غذایی و دفع سموم از درخت توسط برگها صورت میگیرد و همینطور
حسن خلق، ایمان را با طراوت کرده و گناهان را از آن دور میکند.
۱۷. لذت و انبساط روانی در فرد: پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: هر کس اخلاقش بد باشد، خود را
شکنجه میدهد.
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: هیچ زندگیای گواراتر از
حسن خلق نیست.
۱۸. اصلاح نظام خانواده: پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: هرگاه خداوند اراده کند خیر و خوبی به خانوادهای برساند،
حسن خلق و رفق را نصیب آنان میکند.
۱۹. دور کردن روح
کبر و
غرور.
۲۰. مستحکم شدن پیوند اجتماعی
مسلمانان.
همچنین هر کس در روایات
حسن خلق بیندیشد و به وجدان خویش و به تجربه مراجعه کند، و احوال مردم خوشخو را مورد مطالعه قرار دهد، در مییابد که هر خوشخلقی نزد خدا و خلق محبوب است و پیوسته مورد رحمت و فیوضات الهی است و چون مردم از او منتفع میشوند و خیرش به آنها میرسد مرجع ایشان است و مقاصد و خواستههای آنان از او برآورده میشود. از اینرو خدای سبحان هیچ پیغمبری را مبعوث نکرد مگر اینکه این فضیلت در او تامّ و کامل بود.
از آنجا که این فضیلت اخلاقی دارای مفهوم بسیار گستردهای است تا حدی که مورد سوء برداشت نیز قرار میگیرد، منابع اسلامی با بیان مصادیق
حسن خلق، سعی در ارائه درک بهتری از مفهوم و تعریف
حسن خلق و نیز عملیاتی نمودن تعریف مفهومی جهت سهولت به دست آوردن این
صفت والا نمودهاند. این مصادیق عبارتند از:
۱. تبسم بر لب در حین گفتگو با مومنین.
۲.
شوخی و مزاح.
۳. عطا و بخشش:
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: اگر با هر کس معاشرت کردی دست بالا داشته باش، زیرا
حسن خلق، ضعف عبادت را جبران و مومن را به درجه شبزندهدار روزهدار میرساند.
این حدیث میرساند کرم نیز نوعی
حسن خلق است.
که دست بالا یعنی نفع رساننده (هر نفعی)
و این سودرسانی در مورد خانواده در اولویت است. زیرا قانون در انفاق مالی و هر خیررسانی این است که از خانواده و افرادی که تحت تکفل و چشم به دست سرپرست خود هستند شروع شود.
و
امام علی (علیهالسلام) یکی از محورهای
حسن خلق را توسعهدادن بر امکانات خانواده (در حد متعارف و دور از اسراف) معرفی نمودند.
۴.
تواضع، بشاشت و خوشکلامی: یکی از اصحاب امام صادق (علیهالسلام) از ایشان درباره اندازه
حُسن خلق سوال میکند و ایشان میفرمایند: این است که با رفتاری متواضعانه و ملایم و گفتاری نیکو و دلپسند و چهرهای گشاده با او برخورد کنی.
۵. سلام کردن و بذل هر تحیتی: زیرا امام علی (علیهالسلام) فرمود: بذل تحیت، از
محاسن اخلاق است.
۶. انعطاف و الفت گرفتن با دیگران: پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در شرح
صفات خوشخویان فرمود: آنان که نرم و الفتگیرنده و مورد الفت دیگران هستند.
۷. رفتاری که دوست داریم با ما صورت گیرد: همانطور که از
امام رضا (علیهالسلام) درباره
حسن خلق سوال شد فرمود: طوری با مردم رفتار کنی که دوست داری با تو آنگونه رفتار کنند.
که این ملاک از بهترین ملاکهای قابل تطبیق بر حالات مختلف و در هر زمان و مکان توسط انسان اخلاق جو است.
۸. خوشرویی، خوبی کردن و منع آزار خود از دیگران: بزرگان اخلاق درباره معنی
حسن خلق گفتهاند که دارای سه محور است: خوشرویی، بازداشتن آزار از دیگران، رسانیدن خوبی به دیگران.
۹. کلام زیبا.
۱۰.
رفق و مدارا.
۱۱. تعاون با مومنین.
۱۲. بدزبانی نکردن.
۱۳. صبر بر اذیت.
۱۴.
بردباری.
۱۵. اجتناب از محارم،
طلب روزی حلال، سخاوتمندی با افراد خانواده.
۱۶. بخشودن کسی که به انسان
ظلم کرده، یاری کسی که از یاری انسان تن زده، برقراری پیوند با خویشاوندی که پیوند خود را با انسان بریده است.
بزرگان ما آیات قرآنی زیر را مبیّن علامات
حُسن خلق دانسته و افزودهاند اگر همه این
صفات در کسی وجود داشته باشد، آن شخص دارای
حسن خلق است و اگر هیچیک از این
صفات در شخصی نباشد، او دارای سوء خلق است و اگر برخی از
صفات خوب یا بد را دارا باشد، دارای همان مرتبه از
حسن خلق یا سوء خلق است:
۱. المؤمنون: آیات ۱ -۱۰
۲. الانفال: آیات ۲ -۴
۳. الفرقان: ۶۳ –۷۵
برخی از علمای اخلاق، علامات
حسن خلق را ذکر کردهاند
که به شکل جدول زیر قابل ارائه است:
بر اساس قواعد
تربیت اسلامی، اولین قدم برای کسب فضایل،
توبه و سپس دفع
رذایل اخلاقی مهم به ویژه گناهان رفتاری در حد توان است که البته به هر درجه این مراتب طی شود به همان میزان امکان بروز
حُسن خُلق از فرد مهیا میشود و بلکه بسیاری از این مراتب، خود
حسن خلق هستند. اما بهطور خاص چند سبب برای دستیابی به این
صفت والا وجود دارد:
۱. تلقین ارزش
حسن خُلق به نفس: زیرا نیرومندترین انگیزه بر کسب و مواظبت
حسن خُلق در این است که متذکّر شرافت و ستودگی آن در نزد
عقل و
شرع باشد.
۲.
محبت الهی: مهمترین سبب خوشخویی، تلاش برای دستیابی به محبت الهی است که میتواند خوشخلقی را بهطور نهادینه و به تبعیت از خلق خوش محمدی در انسان اخلاقجو نهادینه کند، همانطور که امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: خداوند پیامبرش را بر اساس محبت خود تادیب نمود و بعد به او فرمود: قطعاً این اخلاق تو اخلاقی بس عظیم است.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: اخلاق از عطایای الهی است و هرگاه خداوند بندهای را دوست داشته باشد، به او خُلقی نیکو عطا میکند و هرگاه او را دشمن بدارد، به او خُلقی زشت میدهد.
۳. حیا: زیرا روایت است که خوشخلقی و
خوشرویی از آثار
حیا هستند.
۴. رافت قلبی: که ضد قسوت است، فرد را به
حسن خلق دعوت میکند.
۵. تکرار اخلاق زیبا: تا کم کم ملکه گردند.
زیرا اخلاق نیکو را میتوان با عادت و تمرین به دست آورد و تمرین و
ریاضت هم جز این نیست که در آغاز کارهایی را از روی زحمت انجام دهد تا سرانجام عادی و طبیعی گردد مانند هر کار و شغل دیگر که ممارست میخواهد.
۶. معاشرت با اهل اخلاق زیبا: با اهل دانش، خیر، صلاح، دیانت و عفاف همنشینی کند تا بر
زیّ آنها درآید و به اخلاق آنان متخلّق شود، و از اهل شر و فساد که مایل به دنیا و لذّات دنیایند، دوری کند، تا اینکه طبعش به رفتار آنها
علاقه و
میل پیدا نکند و به هلاکت افتد.
۷. دعای متضرعانه: از صمیم قلب و با حالت نیاز، همانطور که امام صادق (علیهالسلام) فرمود: برای دست یافتن به اخلاق زیبا به درگاه الهی تضرع کنید.
۸. توجه به سلامت جسم: زیرا غلبه اخلاط ناسالم بر بدن (طبق مبانی طب سنتی – روایی) و نیز
استرس و
اضطراب و ناراحتی عصبی، زمینه
بدخلقی را ایجاد و فرد را از
اخلاق نیک محروم میکنند. در
روایات نیز به این مساله توجه شده است همانطور که حضرت رسول فرمودند: کشمش بخورید که اعصاب را محکم نموده،
اندوه را از بین برده و خلق را نیکو میکند.
نکته: یافتن
صفت حسن خلق با دوام یافتن
اخلاق حسنه است نه تکرار و صدور موقت آنها.
مفهوم قرآنیِ «
حُسنِ خَلق»،
که به
آفرینش نیکوی انسان در نظام خلقت الهی اشاره دارد، از اصطلاحاتی است که گاهی در احادیث و کتابهای اخلاق اسلامی، در کنار
حسن خُلق و مفاهیم مربوط به اخلاق درونی و سیرت باطنی، مشاهده میشود.
نبی اکرم صلی اللّهعلیه وآلهوسلم و
ائمه علیهمالسلام، با بیان تناظر این دو مفهوم، به انسانها توصیه میکنند همانگونه که
خدا خلقت آنها را نیکو ساخته است، ایشان نیز اخلاق خود را نیکو سازند،
چنان که پیامبر اکرم نیز در دعاهای خود، از خدا میخواهد که اخلاق او را همچون خلقتش، نیکو گرداند.
از نکات مهم که باید مورد توجه قرار گیرد، همراهی
سخاوت با
حسن خلق است و آثار بسیار عجیبی که ترکیب این دو
صفت در کنار هم در روح و سرنوشت انسان ایجاد میکنند و تنها به روایات این مساله اشاره میشود:
۱. خدای متعال در
حدیث قدسی فرمود:
دین اسلام را جز سخاوت و
حُسن خُلق اصلاح نمیکند.
۲. در دو روایت جداگانه نبوی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این دو
صفت به عنوان بزرگترین اخلاق خدای متعال معرفی شدهاند و فرمود: اساساً ولی خدا جز بر سخاوت و
حُسن خُلق سرشته نشده است.
۳. رسول خدا فرمود: امکان ندارد سوء خُلق و
بخل هر دو با هم در مسلمانی جمع شوند.
۴. در تفسیر خُلق عظیم از امام صادق (علیهالسلام) روایت است که سخاوت و
حُسن خُلق است.
۵.
امام کاظم (علیهالسلام) فرمود: سخاوتمندی که
حُسن خُلق نیز داشته باشد، در پناه خدای متعال است.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «خوشخلقی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۸/۰۴/۱۳. دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حسن خلق»، شماره۶۱۷۳. دانشنامه موضوعی قرآن