• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بررسی ازدواج موقت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



‌در بررسی ازدواج موقت، هر چند در زمان بحرانی فشار شدید غریزه جنسی و ترس از آلوده شدن به گناه توصیه می‌شود تا در اثر آن دچار گناه و منکرات و یا بیماری‌های روانی همچون اضطراب، بی ثباتی روحی و روانی نشود، اما آن به هیچ وجه فایده‌های روحی و روانی و مستمر ازدواج دائم را ندارد.



اساس برنامه حیات اسلامی آن است، که ازدواج به صورت دائم صورت پذیرد، و این چنین نهادی است که موجب آرامش، آسایش و تعادل روحی و روانی می‌شود؛ چرا که ازدواج تنها برای لذّت جسمی و جنسی نیست، بلکه نوعی امنیت روحی و روانی را با خود به ارمغان می‌آورد.هر مرد و زنی در درون خود نه تنها خلاء جسمی، بلکه خلاء روحی نیز دارد، که جز با طرف دیگر پرنمی شود، و لذا است که خداوند متعال آن را مایه آرامش زوجین معرفی می‌نماید: «و از آیات و نشانه‌های حکیمانه خداوند این است، که برای شما از جنس خودتان همسرانی قرار داد، تا در کنار آنان آرامش یابید.»
ازدواج موقت نیز یکی از سنت‌های گرانبهای پیامبر اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله) است که در زمان ایشان حلال شده است. دین فطری و انسان‌ساز اسلام به علت‌های مختلفی چون فراهم نبودن زمینه و شرایط ازدواج دائم یا دوری از همسر به خاطر جنگ یا مسافرت، که فرد احساس شدید نیاز به ارضاء میل جنسی خود پیدا می‌کرد، و می‌ترسید که به گناه بیافتد، ازدواج موقت را به امر الهی حلال نموده است؛ تا اولاً با گناه و فحشا مقابله بشود و ثانیاً از این راه فرد به یک لذّت مطبوع و مشروع برسد.
ازدواج موقت هر چند در زمان بحرانی فشار شدید غریزه جنسی و ترس از آلوده شدن به گناه توصیه می‌شود تا در اثر آن دچار گناه و منکرات و یا بیماری‌های روانی همچون اضطراب، بی ثباتی روحی و روانی نشود، اما آن به هیچ وجه فایده‌های روحی و روانی و مستمر ازدواج دائم را ندارد.


متاسفانه شرایط فرهنگی و رسومات رایج در بین مردم، و ایجاد دید منفی نسبت به آن به علل مختلف همچون:
۱: شایع شدن تحریم آن، به علت آن که اهل سنت آن را حرام می‌دانند.
۲: شبهه افکنی برخی افراد کج‌اندیش.
۳: تصوّرات غلط مردم به اینکه این نوع ازدواج با معنویت و عفاف و پاکدامنی ناسازگار است.
۴: سوء استفاده برخی فرصت طلبان باعث شده است که عمل به این قانون الهی کاهش یافته و اجرای آزادانه و علنی آن با مشکلات زیادی مواجه شود. و هر قانونی که بخشی از عرف و فرهنگ عمومی نشود، ناشناخته و نامانوس می‌ماند. و به مرور به امر ناهنجار و غیر قابل قبول تبدیل می‌شود.


امامان معصوم (علیهم‌السّلام) و علما و فقها، مردم را به این حلال و قانون الهی تشویق و ترغیب می‌کردند تا:
اوّلاً: این احکام الهی تباه نشده و دست به فراموشی سپرده نشود.چنانکه امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «کسی که متعه (ازدواج موقت) را حلال ندارند، از ما نیست.»
ثانیاً: برای مساله حیاتی مانند مساله جنسی، باید راه حلّی وجود داشته باشد، و چنین نشود که این مساله به یک شکل آزاردهنده تبدیل گردد، و در صورت نبود آن مردم خصوصاً جوانان در اثر شدت زیاد فشار جنسی به گناه آلوده شوند، و به خاطر همین است که امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) فرمودند: «اگر عُمَر متعه را نهی نمی‌کرد، (اشاره به خلیفه دوم دارد.) زنا نمی‌کرد احدی جز افرادی که سرشت‌شان منحرف است و شقی هستند.»
شهید مطهری در کتاب نظام حقوق زن در اسلام به بررسی این موضوع پرداخته، و شدیداً از آن دفاع کرده، فرموده: بستر جامعه برای وجود و امکان ازدواج موقت برای جوانانی که شدیداً تحت فشار جنسی هستند و امکانات ازدواج دائم را ندارند، باید آماده شود.
[۳] مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، صدرا، ۱۳۷۹، ص۴۵.
[۴] مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، صدرا، ۱۳۷۹، ص۶۹.



قبل از جمع بندی روایات وارد شده در مورد ازدواج موقت، باید بگوییم که همه کتاب‌های روایی معتبر، همچون الکافی، وسائل الشیعه و غیره باب‌هایی را به این موضوع اختصاص داده‌اند. اما مهترین منبعی که وجود دارد، و روایات وارد شیعه در مورد ازدواج موقت را در یک مجموعه جمع آوری کرده است، کتاب المتعه، شیخ مفید است که مرحوم مجلسی همه آنها را در بحارالانوار، ج۱۰۰، آورده است.
۱. روایات زیادی وجود دارد که ازدواج موقت مستحب است و به همه به صورت مطلق امر شده که متعه بکنند همچون روایتی که امام صادق (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «یستحب للرجل ان یتزوج المتعه ما احب للرجل منکم ان یخرج من الدنیا حتی یتزوج المتعه و لو مره؛ مستحب است بر هر کس متعه گرفته باشد و دوست ندارم که فردی از شما از دنیا برود، مگر اینکه یک مرتبه هم شده متعه و صیغه گرفته باشد.»
۲. اما در مقابل، روایاتی هم وجود دارد که افراد مختلفی را که نیاز به آن ندارند در موقعیت‌های مختلف، نهی کرده‌اند که به متعه روی بیاورند: همچون روایتی که امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) به علی بن یقطی ن می‌فرماید: «تو را با نکاح متعه چه کار و حال آنکه خداوند تو را از آن بی نیاز کرده است.»
از جمع بندی این گونه روایات به دست می‌آید که:
اولاً: سفارشات زیاد به ازدواج موقت به خاطر این بود که این قانون و سنت الهی پایمال نشود و همچنین این حلال الهی برای افراد خاصی است که تحت فشار زیاد نیروی جنسی هستند.
ثانیاً: این ازدواج در موارد زیادی مکروه است و نباید به آن روی آورد، که مواری از آن عبارتند از:
۱: جایی که تهمت زنا و غیره زده شود.
۲: جایی که باعث اذیّت همسران دائم و تضییع حقوق آنان گردد.
۳: جایی که انسان را از مسؤلیت و انجام واجبات باز دارد.
۴: جایی که باعث خفت و سبکی انسان گردد.
۵: جایی که فقط برای هوس‌رانی باشد.
۶: جایی که زن زناکار و بدکاره باشد و یا دختر باکره باشد.
[۱۰] مفید، محمد بن محمد، متعه یا ازدواج موقت، ترجمه و تفسیر سید حسین نجفی یزدی، قم، ناظرین، ۱۳۸۲، ص۵۴.

شهید مطهری در این باره می‌فرماید: «اما آنجا که عموم افراد را ترغیب و تشویق کرده‌اند، به خاطر حکمت ثانوی آن یعنی «احیاء سنت متروکه» بوده است؛ زیرا تنها ترغیب و تشویق نیازمندان برای احیاء این سنت متروکه کافی نبوده است. و هرگز منظور و مقصود این نبوده است که وسیله هوس‌رانی و هواپرستی و حرام‌سرا سازی برای حیوان صفتان و یا وسیله بیچارگی برای عده‌ای زنان اغفال شده و فرزندان بی سرپرست فراهم کنند.»
[۱۱] مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، صدرا، ۱۳۷۹، ص۶۸.



شرایط اجتماعی نامناسب، عدم پذیرش این نوع ازدواج در بین عرف مردم به عنوان یک راه حل واقعی، نبود مقررّاتی مناسب در بین مردم و بی مسؤلیتی برخی افراد و عدم پذیرش بعضی آثار آن (تولد فرزند و غیره)، و سودجویی‌های برخی از افراد فرصت طلب، مشکلات زیادی را برای اجرای این سنت الهی به خصوص برای افراد جوان مجرّد ایجاد کرده است، و تا فراهم شدن شرایط بهتر فاصله‌های زیادی وجود دارد. از این رهگذر توصیه می‌شود جوانان به سفارشات دیگر دین مقدس اسلام یعنی حفظ عفّت و پاکدامنی، تقوی و پرهیزگاری که اصل هم همین است عمل کنند تا شرایط مناسب ازدواج دائم آنها فراهم شود.
مشکل دیگری که وجود دارد این است که امکان دارد کسانی که به ازدواج موقت روی می‌آورند، بخواهند فقط میل جنسی را از این طریق ارضا کنند و دیگر در آینده به ازدواج دائم که رکن اساسی است و فواید زیادی دارد، روی نیاورند.
و لااقل تجارب نشان داده، که میل جنسی با کام‌جویی‌ها، هر چند به شیوه صحیح و شرعی باشد، شعله‌ورتر می‌شود، و شاید تنوع‌طلبی و فزونی‌خواهی انسان باعث شود، که با یکی دوبار صیغه موقت، انسان به آن معتاد شود و دنبال هوس‌رانی و شهوت‌رانی رود که مورد نهی اسلام است و این میل، یکی از امیال نیرومندی است که افکار و افعال افراد جوان را که دنبال تحصیل، تهذیب و کار و کوشش هستید، تحت تاثیر زیادی گذاشته و مانع رشد و پیشرفت آنها می‌شود. لذا توصیه می‌شود، اگر فشار جنسی خیلی زیاد نیست و تا حدّی نیست که به گناه آلوده شوید، از پرداختن به ازدواج موقت خودداری شود.


شرایط اجتماعی نامناسب، نبود مقرراتی مناسب در بین مردم و بی‌مسئولیتی برخی افراد و عدم پذیرش بعضی آثار آن (بارداری و غیره) و سودجویی‌های برخی از افراد، مشکلات زیادی را به خصوص برای زنان و دختران جوان ایجاد کرده است. لذا برخی از علما روی آوری این گونه افراد را به ازدواج موقت مناسب ندانسته و توصیه می‌کنند که، آنها در پی احساسات یا نیازهای زودگذر نروند، زیرا برقرار کردن یک رابطه زودگذر، بدون مصلحت‌اندیشی، بر آینده آنان و روحیه و وضع اجتماعی آنان اثر منفی می‌گذارد. بنابراین، زن باید به ازدواج موقت به گونه‌ای کاملا واقع بینانه توجه کرده و به دنبال آن برود. ولی اگر فشار و نیازهای جنسی به‌اندازه‌ای باشد که تحمل آن دشوار است، و می‌ترسد که به گناه بیافتد، آن موقع با کمال احتیاط و مراقبت‌های ویژه، به ازدواج موقت تن در دهد.
[۱۲] فضل الله، سید محمد حسین، دنیای زن، ترجمه واحد ترجمه دفتر پژوهشی و نشر سهروردی، تهران، دفتر ژژوهش و نشر سهروردی، ۱۳۸۳، ص۳۸۷.



در این میان، دختران باکره، در برابر این مشکلات آسیب پذیرترین قشر جامعه هستند. و این کار آبرو و آینده آنها را در برابر یک ازدواج پایدار و دائم تهدید می‌کند. لذا آنها بیش از هر چیزی باید، درباره این سختی‌ها بیندیشند و تلاش کنند، و در برابر هر گونه عکس العمل جنبی زودگذر مقاومت نمایند. زیرا:
۱: علامه سید محمد حسین فضل الله می‌گوید: «ما به ویژه به دختران باکره توصیه نمی‌کنیم که به تجربه ازدواج موقت دست بزنند، حتی اگر به آن نیاز داشته باشند. زیرا در آینده به دلیل عادت به آن، یا برخی حالات پیش بینی نشده، یا حساسیت‌های اجتماعی که برای آبروی آنان زیانبار است، آثار منفی فراوانی بر روحیه آنان خواهد گذاشت و دیدگاه جامعه را نسبت به آن‌ها و فرصت‌های ازدواج را برای آن‌ها دستخوش تغییر می‌سازد. زیرا جوانان معمولا میل ندارند با دختری ازدواج کنند که قبلا با جوان دیگری تجربه جنسی، هر چند غیر کامل داشته است. ما شاهد بوده‌ایم که ازدواج‌هایی بر اثر پی بردن شوهر به ارتباط همسرش با فرد دیگر پیش از او، بر هم خورده است.»
۲: رابطه جنسی طبیعی بین زن و شوهر از عوامل مهم استحکام و دوام زندگی زناشوئی و مایه ایجاد روابط احساسی و عاطفی بین آن‌ها است و دختر جوانی که فعلا به نوعی این نیاز جنسی را ارضاء می‌کند، امکان دارد که بعدها که ازدواج دائم کرد، دچار اختلال روانی جنسی شده و نتواند به خوبی همسرش را ارضاء و اشباع کند.
[۱۳] عسگری فر، حسین، نقش بهداشت روان در ازدواج، تهران.گفتگو، ۱۳۸۰، ص۱۶۱
و این را همه می‌دانند که اولین آغوش، دلپذیر‌ترین نوع رابطه‌هاست و چشم هر مرد و زنی همیشه به دنبال آن است.
هر چند ازدواج موقت حلال است، اما به دلیل مشکلات بسیار زیاد آن حتی الامکان دختران جوان نباید دنبال آن نباشند، و به توصیه اکید اسلام، یعنی عفت جنسی و حفظ پاکدامنی و کنترل میل جنسی، (از طریق تقوا، روزه گرفتن و غیره) باشند و مهمتر از همه، هرچه زودتر به ازدواج دائم اقدام کنند، تا این که به سعادت و کامیابی و خوشبختی واقعی نایل آیند و تنها در صورت مصون بودن از مشکلات فوق و برای حفظ ایمان به آن اقدام کنند.


۱: اگر چه ازدواج موقت امری است شرعی اما نمی‌توانیم به جهات عرفی آن بی اهمیت باشیم.گاهی عدم توجه به مسائل عرفی سبب تهمت می‌شود و گاهی برای افراد، به جهت عدم پذیرش اجتماعی، مشکلات و ناسازگاری‌ها و حتی جدال‌هایی پیش می‌آید.
۲: در این زمینه باید مراقب بود، چون بیماری‌های جنسی در این جا زمینه رشد و بروز زیادی دارند. بنابر این به هر کس نمی‌توان اعتماد کرد.
۳: عقد موقت برای هر فردی توصیه نمی‌شود، برخی افراد که ظرفیت روانی محدودی دارد، در ناسازگاری‌های زناشویی به جای تمرکز بر حل مشکل و ناسازگاری سریع، سراغ صیغه می‌روند تا آنجا احساس خوشی بیشتری داشته باشند و این امر می‌تواند اساس خانواده به شدت ویران کند.


به ازدواج‌ انقطاعی، ازدواج موقت و متعه گفته می‌شود. ازدواج موقت ازاین‌جهت که محتاج عقدی است که ایجاب و قبول لفظی دارد و در آن مجرد رضایت قلبی از دو طرف و معاطات و نوشتن و اشاره، کفایت نمی‌کند و در غیر این‌ها، مانند ازدواج دائم است. درعین‌حال احکام اختصاصی خود را نیز دارد که می‌آید.

۹.۱ - ازدواج موقت مسلمان و غیرمسلمان

متعه کردن زن مسلمان از ناحیه کافر - تمام اصناف آن - جایز نیست.» «همچنین متعه کردن مرد مسلمان، زن غیر کتابی را - تمام اصناف کفار - و زن مرتد و ناصبی که عداوتش را آشکار می‌کند، مانند زنی که از خوارج باشد، جایز نمی‌باشد.» و همچنین «نباید روی عمه به دختر برادرش و نه روی خاله به دختر خواهرش، تمتع شود مگر با اذن (قبل از عقد) یا اجازه (بعد از عقد) آن‌ها. و همچنین بین دو خواهر جمع نمی‌شود.

۹.۲ - خصوصیات زن مورد تمتع

مستحب است زنی که مورد تمتّع قرار می‌گیرد مؤمن و عفیف باشد. و مستحب است که از حال آن زن قبل از تزویج و اینکه شوهر دارد یا در عده است، سؤال شود و اما بعد از ازدواج کراهت دارد و البته سؤال و فحص از حال او در صحت ازدواج شرط نیست. و «متعه نمودن زن زانیه، خصوصاً اگر از زن‌هایی باشد که در زنا شهرت دارد، با کراهت جایز است، و اگر متعه نمود، باید او را از فجور بازدارد.»

۹.۳ - اذن ولی در عقد موقت بکر رشیده

در استفتائات امام خمینی، در پاسخ به این‌که: عقد المنقطع هل یجوز علی الباکر بدون اذن ابیها دون افتضاضها وعلی تقدیر عدم الجواز فما حکم النکاح بمثل هذا العقد. آمده است: «العقد علی الباکر موقوف علی اذن ابیها بلا فرق فی ذلک بین الدوام والانقطاع.» و در پاسخ به: حضرت‌عالی در پاسخ سؤالی که طی آن پرسیده شده بود که آیا اذن‌ پدر در مورد باکره را می‌توان ترک کرد؟ فرموده بودید: «اذنپدر ساقط نمی‌شود. بلکه اخیراً شرط می‌دانم به حسب فتوا»؛ لطفاً بفرمایید منظور از «اخیراً» به طور دقیق چه تاریخی است؟ مرقوم داشته‌اند: «ازدواج دختر باکره، باید با اذن و اجازه پدر او باشد و حکم از اول چنین بوده است و زمان تغییر به فتوا را نظر ندارم‌.»

۹.۴ - مهریه

ذکر مهر در ازدواج موقت شرط است، پس اگر اخلال به آن نماید باطل است. و معتبر است که مهر مالیّت داشته باشد؛ چه عین خارجی باشد یا کلی در ذمّه یا منفعت یا عملی باشد که برای عوض قرارگرفتن صلاحیت داشته باشد یا حقی از حقوق مالی باشد مثل تحجیر و مانند آن. و معتبر است که با کیل یا وزن در مکیل و موزون؛ و با شمردن در معدود؛ یا با مشاهده یا وصفی که رافع جهالت باشد، معلوم باشد. و مقدار آن بستگی به رضایت طرفین دارد؛ کم باشد یا زیاد.» و «اگر فساد عقد معلوم شود، به اینکه روشن شود که شوهر دارد یا مثلاً خواهر زوجه یا مادر زوجه می‌باشد و به او دخول ننماید مهری ندارد. و اگر زن، مهر را گرفته باشد، مرد حق دارد که آن را از زن برگرداند، بلکه اگر تلف شود بر زن است که عوض آن را بدهد. و همچنین است اگر به او دخول نماید و زن فساد آن را بداند. و اما اگر زن جاهل باشد حق مهرالمثل را دارد، پس اگر آنچه را که گرفته است بیشتر از مهرالمثل باشد زیادی را برمی‌گرداند و اگر کمتر باشد آن را کامل می‌کند.

۹.۵ - زمان مالکیت زن بر مهر

زنی که به عقد تمتع درآمده، مهر را با عقد مالک می‌شود؛ پس بر شوهر لازم است که مهر را بعد از عقد - درصورتی‌که آن را مطالبه نماید - به او بدهد؛ اگرچه استقرار تام آن بستگی به دخول (اگر زن شرط عدم دخول نکرده باشد) و وفای زن به تمکین در تمام مدت دارد، پس اگر مرد مدت متعه را به زن ببخشد، درصورتی‌که قبل از دخول باشد نصف مهر بر مرد لازم می‌شود و اگر بعد از دخول باشد همه آن بر او لازم است؛ اگرچه از مدت متعه ساعتی بگذرد و چند ماه یا چند سال از مدت باقی بماند، پس مهر بر آنچه که از مدت گذشته و آنچه که باقی‌مانده است، تقسیم نمی‌شود. البته اگر مدت را نبخشد و زن هم وفای به آن مدت ننماید و به او تمام مدت را تمکین نکند، می‌تواند مهر او را به نسبت آن قرار بدهد، اگر نصف است نصف و اگر ثلث است ثلث و به همین منوال، به‌غیراز ایام حیض، پس برای ایام حیض چیزی از مهر کم نمی‌شود. و در الحاق سایر عذرها مانند بیماری سخت و مانند آن به ایام حیض یا عدم آن دو وجه، بلکه دو قول است و احتیاط با مصالحه کردن ترک نشود. و «اگر عقد واقع شود و با تمکین کردن زن، به او دخول ننماید تا اینکه مدت آن منقضی شود تمام مهر بر مرد استقرار پیدا می‌کند.»

۹.۶ - تعیین مدت ازدواج موقت

ذکر مدت در ازدواج موقت شرط است پس اگر آن را عمداً یا از روی فراموشی ذکر نکند متعه بودن آن باطل می‌شود و عقد دائم انعقاد پیدا می‌کند.
و «اگر زن؛ مثلاً بگوید: «زوّجتک نفسی الی شهر او شهراً» و آن را مطلق بگذارد (زمان شروع عقد را ذکر نکند) اقتضا دارد که متصل به عقد باشد. و آیا جایز است که مدت متعه را بافاصله از عقد قرار دهد، به اینکه مثلاً یک ماه تعیین شود ولی مبدا این یک ماه بعد از یک ماه از وقت عقد باشد یا نه؟ دو قول است که احوط (وجوبی) آن‌ها دومی است.»

۹.۷ - شرط معین بودن مدت

تعیین مقدار آن (عقد موقت) طولانی باشد یا کوتاه - با خود آن‌ها است و باید با زمان معیّن باشد به‌طوری که از زیاد و کم محفوظ بماند. و اگر آن را به یک‌مرتبه یا دومرتبه تقدیر کند بدون آنکه با زمان مشخص شود، متعه بودنش باطل و عقد دائم منعقد می‌شود، که البته اشکالی دارد و احوط (استحبابی) در آن، اجرای طلاق و تجدید ازدواج است اگر بخواهد و احوط از آن با مراعات آن احتیاط، این است که صبر کند تا مدتی که به یک‌مرتبه یا دومرتبه تقدیر شده بگذرد یا آن را هبه نماید.

۹.۸ - شرط ضمن عقد در ازدواج موقت

جایز است که بر زن و بر مرد شرط شود که شب یا روز نزد دیگری بیاید و جایز است اینکه یک‌مرتبه یا چند مرتبه - با تعیین مدت آن به زمان - شرط شود.

۹.۹ - ارث در ازدواج موقت

با این عقد، توارث بین زوجین، ثابت نمی‌شود؛ پس اگر شرط کنند که از همدیگر ارث ببرند یا یکی از آن‌ها ارث ببرد، در ارث بردن، اشکال است؛ بنابراین، احتیاط با ترک این شرط، ترک نشود، و با چنین شرطی، مصالحه ترک نشود.

۹.۱۰ - عده در ازدواج موقت

اگر قبل از دخول، مدت آن منقضی شود یا مدت آن را ببخشد، عده ندارد. و اگر بعد از دخول باشد و غیر بالغه و یائسه نباشد عده دارد و عده او بنابر اشهر و اظهر، دو حیض است و اگر در سن زنی باشد که حیض می‌بیند ولی حیض نبیند عده‌اش چهل و پنج روز است. و ظاهر آن است که دو حیض کامل معتبر است؛ پس اگر در اثنای حیض، مدت آن منقضی شد یا مدت آن را بخشید این حیض از عده حساب نمی‌شود، بلکه حتماً باید بعد از آن دو حیض کامل ببیند. این در صورتی است که حامله نباشد و اما اگر حامله باشد عده‌اش تا وقتی است که وضع حمل نماید مانند مطلقه - البته دارای اشکالی است - پس احوط (استحبابی) آن است که هرکدام از وضع حمل و از گذشت چهل و پنج روز یا دو حیض، دورترین مدت باشد همان را رعایت نماید. و اما عده او از وفات، چهار ماه و ده روز است، درصورتی‌که حامله نباشد. و اما اگر حامله باشد هرکدام از آن مدت و از وضع‌حملش، دورتر باشد همان عده‌اش می‌باشد مانند زن دائمی.


۱: حجّتی، احمد، در مسیر زندگی با ازدواج موقت یا دائم، جاول، قم، مؤلف، ۱۳۷۰.
۲: قائمی، علی، تشکیل خانواده در اسلام، تهران، امیری، جهشتم، ۱۳۷۲.
۳: عسگری، مرتضی، ازدواج موقت در اسلام، ترجمه محمد جواد کرمی، تهران، نشر مجمع علمی اسلامی، ۱۳۷۷.
۴: صحتی، احمد، در مسیر زندگی با ازدواج دائم یا موقت، قم، ۱۳۷۰.
۵: تحلیلی بر روان شناسی زن در ازدواج موقت، طلعت رافعی، نشر دائره.


۱. روم/سوره۳۰، آیه۲۱.    
۲. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۷.    
۳. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، صدرا، ۱۳۷۹، ص۴۵.
۴. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، صدرا، ۱۳۷۹، ص۶۹.
۵. شیخ مفید، محمد بن محمد، المتعه، ص۷.    
۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۳۰۵.    
۷. شیخ مفید، محمد بن محمد، المتعه، ص۱۴.    
۸. شیخ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۵، ص۴۵۲.    
۹. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۱۰۰، ص۳۱۰-۳۱۱.    
۱۰. مفید، محمد بن محمد، متعه یا ازدواج موقت، ترجمه و تفسیر سید حسین نجفی یزدی، قم، ناظرین، ۱۳۸۲، ص۵۴.
۱۱. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، تهران، صدرا، ۱۳۷۹، ص۶۸.
۱۲. فضل الله، سید محمد حسین، دنیای زن، ترجمه واحد ترجمه دفتر پژوهشی و نشر سهروردی، تهران، دفتر ژژوهش و نشر سهروردی، ۱۳۸۳، ص۳۸۷.
۱۳. عسگری فر، حسین، نقش بهداشت روان در ازدواج، تهران.گفتگو، ۱۳۸۰، ص۱۶۱
۱۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۰، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۰، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۰، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسالة۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۰، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسالة۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۰، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسالة۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۳، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسالة۱۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۳، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسالة۱۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۴۰، استفتائات، ج۹، ص۱۰، سؤال۱۰۱۷۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۴۰، استفتائات، ج۹، ص۵۹، سؤال۱۰۲۴۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۰، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسالة۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۱، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسالة۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۱، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسالة۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۱، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسالة۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۱، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسالة۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۲، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسالة۱۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۱، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسالة۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۳۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۲، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسالة۱۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۳۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۳، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسالة۱۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۳۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۱۳، کتاب النکاح، القول فی النکاح المنقطع، مسالة۱۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «بررسی ازدواج موقت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۷/۲۷.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار