• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اهل کتاب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




مقصود از اهل کتاب، پیروان مذاهب و ادیانی می‌باشند که پیامبر آنان دارای کتابی بوده است که از سوی خداوند برای هدایت انسان‌ها به او وحی شده باشداز آن در بسیاری از باب‌های فقهی مانند طهارت، صلات، جهاد، نکاح و صید و ذباحه، از جهات مختلف بحث شده است.



منشأ اطلاق عنوان اهل کتاب به گروه های یاد شده، کتاب و سنّت است.
اما اهل کتاب اصطلاحی فقهی است که برای اولین بار در قرآن از آن یاد شده استقرآن کریم در سوره‌های مختلف از اینان یاد نموده استتعبیراتی که قرآن استعمال نموده است در عین تعدد در لفظ کتاب با یکدیگر مشترک هستند، بدین ترتیب که قرآن گاهی از اینان با اصطلاح مشهور «اهل کتاب» و گاهی با«الذین آتیناهم‌ الکتاب» و گاهی با «الذین اوتوا الکتاب» یاد می‌کند.


فقها با استناد به آیات قرآن و روایات، عنوان اهل کتاب را در رتبه اول شامل: یهودیان، نصرانیان (مسیحیان) و مجوسی (زرتشتیان) نموده‌اند و سپس پیروان بعضی از مذاهب مانند صائبین را نیز به عنوان اهل کتاب ملحق نموده‌اند.
از این رو، کافران کتابی را به اهل کتاب یعنی یهود و نصاری و به کسانی که شبهه داشتن کتاب نسبت به آنان می‌رود یعنی مجوسیان، تقسیم کرده‌اند؛ هر چند گروه دوم در حکم - یعنی پذیرش جزیه - ملحق به اهل کتاب هستند.
در این که سامریّه و صابئین از اهل کتابند یا نه، اختلاف است.

۲.۱ - یهودیان (کلیمیان)

یهودیان پیروان حضرت موسی بن عمران (علیه السلام) را تشکیل می‌دهند و دارای کتابی آسمانی تورات یا عهد عتیق می‌باشند.
قرآن در آیات متعددی از موسی (علیه السلام) و کتاب او و یهودیان سخن به میان آورده و حضرت موسی (علیه السلام) را فرستادۀ خدا و پیامبری اولوالعزم و کلیم‌الله معرفی می‌نماید،اما آن گونه که از آیات قرآن برمی‌آید آن قسمت از آیات تورات که با امیال یهود سازگار نبوده است (مانند بشارت ظهور پیامبر اسلام و غیره) بعدها حذف و یا تحریف گردیده است .

۲.۱.۱ - قوم یهود از نظر قرآن

قرآن از پیروان حضرت موسی (علیه السلام) ‌با عنوان «بنی‌اسرائیل» و گاهی نیز با عنوان «یا ایها الذین هادوا» یاد می‌کند و آنان را به خاطر خیانت‌ها و نافرمانی‌ها که با حضرت موسی (علیه السلام) و نیز پس از او و بخصوص در زمان بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) انجام دادند مورد سرزنش و مذمت قرار داده و عذاب آن ها را در دنیا و قیامت داده است.

۲.۲ - مسیحیان (نصاری)

مسیحیان پیروان حضرت عیسی بن مریم (علیه السلام) را تشکیل می‌دهند و دارای کتاب آسمانی انجیل یا عهد جدید می‌باشند.
مسیحیت در واقع امتداد و دنباله‌ای از آئین یهود می‌باشد و از این روست که انجیل بیشتر به مسائل اخلاقی و اجتماعی پرداخته مسائل مذهبی مسیحیان را به تورات و احکام آن ارجاع نموده است.
قرآن در آیات متعددی از مریم دختر عمران به نیکی و از حضرت مسیح به عنوان روح‌الله یاد کرده است و یکی از سوره‌های قرآن را به نام مادر او (مریم) قرار داده است.

۲.۲.۱ - مسیحیان از نظر قرآن

قرآن آیات متعددی از انجیل را به عنوان کتابی که در آن احکام پروردگار بوده و برای هدایت و سعادت بشر نازل شده است یاد می‌کند وهنگام مقایسه میان یهودیان و مسیحیان، پیروان عیسی (علیه السلام) را به خاطر صفات نیک نفسانی مورد ستایش قرار داده است.

۲.۳ - مجوس (زرتشتیان)

مجوس کسانی هستند که قرآن نام آنان را در ردیف یهود و نصاری و صابئین قرار داده و از این رو می‌توان آنها را مشمول عنوان اهل کتاب نمود – البته در مورد اعتقاد آنان به وحدانیت پروردگار و کتاب آسمانی آنها تردیدهایی وجود دارد و قرآن نیز نامی از کتاب آنان نیاورده است – اما امروزه فقها به استناد آیه «إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ الَّذِینَ هَادُواْ وَ الصَّابئینَ وَ النَّصَارَی‌ وَ الْمَجُوسَ» و روایات وارده از امامان (علیه السلام) با مجوس معامله اهل کتاب نموده و احکام اهل کتاب را بر آنان جاری می‌نمایند.

۲.۴ - صابئین (مغسله)

صابئین دارای کتابی می‌باشند به نام «صحف آدم» و «کنز رب» و عقیده دارند که حضرت یحیی بن زکریا این کتاب را به روایت پیامبران سلف، آدم و نوح و شیث قریب دو هزار سال پیش در صورت مدون فعلی آن بدیشان تبلیغ کرده است.
قرآن آنها را به همراه یهود و نصاری مشمول خطاب اهل کتاب و ایمان آورندگان به پروردگار نموده است: «ان الذین آمنوا و الذین هادوا و النصاری و الصابئین من آمن بالله» اما در این که صابئین امروزه - که به آنها (صبـی) یا مغسله هم می‌گویند و در قسمتهای جنوب غربی ایران و جنوب شرقی عراق در اطراف رودخانه‌های دجله و کرخه زندگی می‌کنند – همان صابئینی هستند که قرآن از آنها یاد می‌کند، شک و ابهاماتی وجود دارد.
امام‌ خمینی به جایگاه اجتماعی، اعتقادی و آموزه‌های تربیتی اهل ‌کتاب در اسلام توجه کرده و در آثار خود درباره عقاید و احکام مربوط به آنان بحث کرده‌ است. ایشان اهل ‌کتاب را چند دسته می‌داند:
۱- یهود: امام‌ خمینی دین یهود را دین الهی می‌داند که موسی (علیه‌السلام) آن را ابداع کرده‌ است و دستور یافت بر ضد فرعون و دستگاه طاغوت قیام کند. ایشان، دین فعلی یهود را دینی تحریف ‌شده می‌داند که با اوهام و خیالات اهل شهوت آمیخته شده است.
۲- مسیحیت: امام‌ خمینی، انجیل موجود را همچون تورات کتاب تحریف ‌شده می‌داند و معتقد است متن این کتاب گواه آن است که کتاب آسمانی نیست. ایشان معتقد است اگر مسیحیان از آیین راستین عیسی (علیه‌السّلام) پیروی و در برابر ستمکاران و جنایتکاران قیام کنند نیمی از ظلم‌های مستکبران و مفاسد جهان از میان می‌رود و مستضعفان و مظلومان عالم می‌توانند به‌راحتی حقوق ازدست‌رفته خود را به دست آورند.
۳- مجوس (زرتشت): امام‌ خمینی زرتشت را طایفه‌ای از مجوس می‌داند
[۲۳] خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۱۱، تهران، بی‌تا.
و اوستا را کتاب تحریف ‌شده منسوب به زرتشت می‌داند و مجوس را از جهت فقهی ملحق به یهودیان و مسیحیان و از اهل‌ کتاب برمی‌شمارد و از این روی حکم جزیه برای آنان ثابت است. مجوس فرقه‌های متعددی دارند نظیر کیومرثیه، حرنانیون که قائل به دو اصل حی و فاعل که باری و نفس است و یک اصل منفعل که هیولاست و دو اصل غیرفاعل و غیرمنفعل که دهر و خلا هستند.
[۲۶] خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۱۱-۱۳، تهران، بی‌تا.

۴- صائبیان: امام‌ خمینی خاطرنشان کرده است که حقیقت دین صائبیان تا کنون روشن نشده‌ و ممکن است در حکم مسیحیان باشند که در این ‌صورت احکام آنان را دارند.
[۲۷] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص۵۰۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



اهل کتاب به حربی و ذمّی تقسیم می‌شوند.




۴.۱ - نجاست اهل کتاب

میان فقهای مسلمین دربارۀ پاکی و نجاست اینان اختلاف نظر وجود دارد:
۱- گروهی بر این نظرند که بدن کفار اهل کتاب همانند مشرکین نجس بوده و باید از آنان اجتناب نمود.
مشهور میان فقها، نجاست اهل کتاب است.
۲- گروهی دیگر فتوای به پاکی جسم و بدن آنها می‌دهند.

۴.۱.۱ - دلایل نظریه اول

۱- اجماع فقهای شیعه.
۲- آیه ۳۰ سورۀ توبه « یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُواْ إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ».
۳- دلیل سنت، که همانا اخبار و روایات متعددی است که همگی دلالت بر نجاست اهل کتاب می‌کننداین روایات در وسائل الشیعة مندرج است.

۴.۱.۲ - دلایل نظریه دوم

۱- اصل اولی در همه اشیاء و قبل از اطلاع از حکم آن پاکی و طهارت است.
۲- آیه ۵ سورۀ مائده « الْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّبَتُ وَ طَعَامُ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حِلٌّ لَّکُمْ».
۳- اخبار متعددی است که همگی دلالت بر طهارت اهل کتاب دارداینان با توجه به این احادیث، دیگر احادیثی را که بر نجاست اهل کتاب دلالت دارند حمل بر کراهت می‌کنند.

۴.۲ - غسل میت مسلمان توسط کتابی

به قول مشهور، غسل میت مسلمان توسط کتابی- در صورتی که جز وی حضور نداشته باشد- جایز است.

۴.۳ - برخورد حاکم اسلامی با اهل کتاب

اهل کتاب از سوی حاکم اسلامی بین پذیرش اسلام و التزام به شرایط ذمّه، آزاد گذاشته می‌شوند و در صورت استنکاف از هر دو امر، جهاد با آنان در صورت فراهم شدن شرایط، واجب است.

۴.۴ - ازدواج با اهل کتاب

در جواز ازدواج مرد مسلمان با زن کتابی اختلاف است. قول مشهور میان متأخّران، جواز ازدواج موقت با زنان‌ یهود و نصاری و حرمت ازدواج دائم با آنان است.
امام خمینی در تحریرالوسیله می‌نویسد: «برای زن مسلمان، جایز نیست که با کافر ازدواج نماید؛ چه دائم باشد و چه انقطاعی، چه کافر اصلی حربی باشد یا کتابی، چه مرتد فطری باشد یا مرتد ملّی. و برای مرد مسلمان جایز نیست که نه با غیر از زن کتابی - از اصناف کفّار - و نه با زن مرتد فطری یا ملی ازدواج نماید. و اما زن کتابی یهودی و نصرانی دارای اقوالی است، مشهورترین آن‌ها این است که ازدواج دائمی با او ممنوع است و ازدواج انقطاعی جایز می‌باشد؛ و گفته شده است که در هیچ‌کدام جایز نیست؛ و گفته شده که در هر دو صورت جایز است. و اقوی آن است که در منقطع جایز است ولی در ازدواج دائم، احوط (وجوبی) منع آن است.» و «بنابر اقوی ازدواج با مجوسیه حرام است و اما در حرمت ازدواج با زن صائبی اشکال است؛ چون حقیقت دین آن‌ها تاکنون نزد ما روشن نیست؛ پس اگر معلوم شود که آن‌ها طایفه‌ای از نصاری هستند - چنان که گفته شده است - در حکم آن‌ها می‌باشند.»

۴.۴.۱ - ازدواج اهل کتاب

و اما «عقدی که بین کفار واقع می‌شود اگر به طور صحیح نزد آن‌ها واقع شود و مطابق مذهبشان باشد، نزد ما آثار عقد صحیح بر آن مترتب می‌شود، چه زوجین هر دو کتابی باشند یا وثنی (بت‌پرست) باشند یا مختلف. حتی اگر آن‌ها با هم دفعتاً اسلام بیاورند ازدواج اولشان برقرار می‌ماند و احتیاج به عقد جدید نیست. بلکه و همچنین است اگر یکی از آن‌ها هم در بعضی از صورت‌های بعدی اسلام بیاورد. البته اگر ازدواج آن‌ها مشتمل باشد بر آنچه که ابتداءً و استدامتاً اقتضای فساد دارد؛ مانند ازدواج با یکی از محرمات - چه عیناً یا جمعاً - بعد از اسلام، حکم اسلام بر آن جاری می‌شود.»
و «اگر شوهر زن کتابی مسلمان شود هر دو بر ازدواج اولشان باقی می‌مانند؛ چه شوهر کتابی باشد یا وثنی؛ و چه اسلام او قبل از دخول باشد یا بعد از آن. و اگر شوهر زن‌ وثنی اسلام بیاورد؛ چه وثنی باشد یا کتابی، پس اگر قبل از دخول باشد ازدواج در همان حال به هم می‌خورد و اگر بعد از دخول باشد بین آن‌ها جدایی می‌اندازند و تا انقضای عده انتظار کشیده می‌شود، پس اگر زن قبل از انقضای عده مسلمان شود، بر ازدواجشان باقی می‌مانند، وگرنه ازدواج به هم می‌خورد، به این معنی که به‌هم‌خوردن آن از وقت اسلام آوردن شوهر آشکار می‌شود.»

۴.۵ - حقوق زن کتابی مرد مسلمان

زن کتابی همچون زن مسلمان از تمامی حقوق زوجیت با مرد مسلمان جز ارث برخوردار است.
حق زن کتابی در تقسیم شب‌ها، نصف حق زن مسلمان آزاد است.

۴.۶ - ذبیحه اهل کتاب

ذبیحه اهل کتاب نزد مشهور فقها، حرام است؛ هر چند به هنگام ذبح، نام خدا را بر آن ببرند.
در تحریرالوسیله آمده است: «شرط است که ذابح، مسلمان یا در حکم آن باشد - مانند کسی که متولد از مسلمان است - پس ذبیحه کافر؛ چه مشرک باشد یا غیر مشرک، حتی بنابر اقوی اگر اهل‌ کتاب‌ هم باشد حلال نیست. و ایمان در ذابح شرط نمی‌باشد؛ پس ذبیحه همه فرقه‌های اسلام حلال است غیر از ناصبی اگرچه اظهار اسلام نماید.» ولی «در تذکیه ماهی در وقت بیرون آوردن آن از آب یا در وقت گرفتن آن بعد از خروج آن از آب، تسمیه شرط نیست، چنان که اسلام در شکار کننده آن معتبر نیست؛ پس‌ اگر کافر آن را بیرون آورد یا آن را بگیرد و بعد از گرفتن بمیرد، حلال است، چه اهل‌ کتاب‌ باشد یا غیر اهل‌ کتاب‌.»


۱. بیّنه/سوره۹۸، آیه۶.    
۲. حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۱۲۶.    
۳. نجفی جواهری، محمد حسن، جواهر الکلام، ج۲۱، ص۲۲۸.    
۴. طباطبایی، علی، ریاض المسائل، ج۷، ص۴۶۸-۴۶۹.    
۵. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۲۴، ص۱۸.    
۶. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۲۴، ص۲۲-۲۴.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۷۵.    
۸. نساء/سوره۴، آیه۴۶.    
۹. مائده/سوره۵، آیه۱۳.    
۱۰. انعام/سوره۶، آیه۹۱.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۱۲۲-۱۴۰.    
۱۲. جمعه/سوره۶۲،آیه ۶.    
۱۳. نساء/سوره۴، آیه۷۵.    
۱۴. مائده/سوره۵، آیه۸۱.    
۱۵. حج/سوره۲۲، آیه۱۶.    
۱۶. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۹، ص۳۹۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۱۷. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۴، ص۱۹۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۱۸. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۲۸۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۹. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۲۸۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۲۰. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۴، ص۱۹۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۲۱. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۳، ص۳۴۷-۳۴۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۲۲. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۱۸، ص۲۶۴-۲۶۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۲۳. خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۱۱، تهران، بی‌تا.
۲۴. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۱، ص۱۰۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۲۵. خمینی، روح‌الله، تحریر الوسیله، ج۲، ص۵۳۰، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۷۹.    
۲۶. خمینی، روح‌الله، کشف الاسرار، ص۱۱-۱۳، تهران، بی‌تا.
۲۷. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص۵۰۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۲۸. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۶، ص۴۱-۴۲.    
۲۹. توبه/سوره۹، آیه۳۰.    
۳۰. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۴، ص۵۹-۶۱.    
۳۱. روحانی، محمدصادق، فقه الصادق علیه‌السلام، ج۱۳، ص۵۰-۵۲.    
۳۲. روحانی، محمدصادق، فقه الصادق علیه‌السلام، ج۲۱، ص۴۳۰.    
۳۳. بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ج۲۴، ص۵.    
۳۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۰۵، کتاب النکاح، القول فی الکفر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۳۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۰۶، کتاب النکاح، القول فی الکفر، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۳۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۰۶، کتاب النکاح، القول فی الکفر، مسالة۲، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۳۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۳۰۶، کتاب النکاح، القول فی الکفر، مسالة۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش    
۳۸. محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ج۱۲، ص۳۹۲.    
۳۹. نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الکلام، ج۳۶، ص۸۰.    
۴۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۵۶، کتاب الصید و الذباحة، القول فی الذباحة، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۴۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۱۵۳، کتاب الصید و الذباحة، القول فی الصید، مسالة۲۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۷۷۱-۷۷۲.    
سایت پژوهه.    
• دانشنامه امام خمینی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰ شمسی.
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار