• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

گرایش

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



گرایش به معنای میل و رغبت است و گرایش‏های انسانی عبارت است از رویکرد انسان به باورها یا اعمال خاص‏.




«گرایش» به معنای میل و رغبت آدمی به چیزی است.
[۱] لغت‏نامه دهخدا، ج۱۱، ص۱۶۷۷۵.




مراد از آن در اصطلاح علم کلام، اعتقادات، باورها اعمال و رفتارهایی ویژه است که آدمی به آنها میل درونی دارد.



گرایش‏های انسان بر دو دسته‏اند:مادّی و معنوی.



از تفاوت‏های انسان با حیوان این است که او در اعمال و رفتار خویش مجبور نیست و از نیروی غریزه فرمان نمی‏گیرد. انسان، مختار است و می‏تواند از روی آگاهی راه خویش را در زندگی بیابد.
در منابع روایی شیعه آمده است که خداوند به فرشتگان تنها عقل بخشیده است و در حیوانات، تنها شهوت برنهاده است و انسان را از هر دو نصیب داده است. اگر عقل او بر شهوتش غالب آید، از فرشتگان برتر می‏شود و اگر شهوت بر عقلش پیروز شود، از حیوان پست تر می‏گردد



تعالیم اسلامی، میل به مادیّات را از گرایش‏های ذاتی انسان می‏دانند و با آنها به مقابله برنمی‏خیزند؛ بلکه به او می‏آموزند که از راهنمایی عقل خویش بهره گیرد و مادیّات را- آن گونه که خداوند رخصت داده است- به خدمت گمارد و گرایش‏های معنوی خود را بپروراند. دیگر آنکه خداوند انسان را مختار آفریده است و از این رو، او می‏تواند با آزادی، راه خویش را برگزیند.



قرآن کریم با توجه به این حقیقت است که انسان‏ها را دو دسته می‏داند: دسته‏ای تنها در پی گرایش‏های مادّی و لذّت و قدرت و ثروت‌اند و ستمگری و نادانی می‏کنند و از در ناسپاسی با پروردگار خویش در می‏آیند و عجول و شتابگرند و حریص و بخیل‌اند.
دسته دیگر به گرایش‏های والای معنوی تن می‏دهند. قرآن این دسته را مسجود فرشتگان می‏داند و امانتدار الهی و با کرامت و شرافت ذاتی و کسانی که خداوند آنچه را در زمین است، برای آنان آفریده است.



گاه «گرایش» با «بینش» مترادف گرفته می‏شود (بینش‏های انسانی) و مراد از آن، جهان‌بینی است. در این معنا، گرایش و بینش و جهان‏بینی در برابر روش، کنش و ایدئولوژی جای دارند
[۱۱] جهان‏بینی اسلامی، ص۱۰.
امّا درست آن است که گرایش را معنایی وسیع‏تر از جهان‏بینی است.



گرایش بسیاری از تمایلات فکری و عملی آدمی را در بر می‏گیرد:

۸.۱ - گرایش‏های متعالی انسان


مهم‏ترین آنها عبارت‏اند از:

۸.۱.۱ - حقیقت‏جویی


فطرت انسان رو به سوی حقیقت دارد و مشتاق است تا حقیقت را آن سان که هست، بازشناسد. این میل درونی، اثری ژرف در خداجویی انسان دارد و او را به سوی معرفت خداوند- که حقیقت مطلق است- برمی‏انگیزد. در برخی ادعیه منسوب به بزرگان معصوم (علیهم السلام) از خداوند استدعا شده است که حقیقت اشیاء را- آن گونه که هست- برایشان آشکار سازد.

۸.۱.۲ - گرایش به خیر و فضیلت اخلاقی


این گرایش، گاه تخلّق انسان به فضیلت‌های اخلاقی فردی را سامان می‏بخشد؛ مانند میل او به پرهیزگاری یا نظم و انضباط و گاه دیگر، او را به سوی فضیلت‏های اخلاقی اجتماعی راه می‏نماید؛ مانند میل به تعاون و همیاری.

۸.۱.۳ - زیباییگرایی


در جان انسان حسّی وجود دارد که او را به سوی زیبایی می‏کشاند. او هم زیبایی را دوست دارد و هم زیبایی می‏آفریند.
این گرایش باطنی ریشه در کمال‌خواهی انسان دارد و والاترین نمود آن، در گرایش او به شناخت آفریدگار زیبایی‏ها پدیدار می‏شود.

۸.۱.۴ - نوگرایی و بدیع‏طلبی


مراد این است که انسان مایل است نادانسته‏ها را بداند و قفل‏های ناگشوده را باز کند و افق‏هایی نو در پیش خود بگشاید و کارهای نو انجام دهد.

۸.۱.۵ - پرستش


در ضمیر انسان میلی ذاتی نهفته است که او را به تقدیس و پرستش حقیقتی برترین و خضوع و خشوع در برابر او وا می‏دارد.
[۱۳] مجموعه آثار استاد مطهّری، ج۳، ص۵۰۱- ۴۹۲.


۸.۲ - گرایش‏های مادّی انسان


آیین آسمانی اسلام با این دسته از گرایش‏ها سر ناسازگاری ندارد به شرط آنکه انسان را از گرایش‏های متعالی باز ندارند و مانع تکامل او نشوند. میل به زندگی مرفه، جنس مخالف، خوردن، آشامیدن و... اگر در چارچوب قوانین و مقرّرات شریعت اسلامی جای گیرند، نه تنها ناپسند نیستند که انسان را برای پرورانیدن گرایش‏های معنوی و متعالی، یاری نیز می‏بخشند. با این حال، گاه گرایش‏های مادّی انسان از این چارچوب بیرون می‏روند و صفات و امیال ناپسندی پدید می‏آورند که مهم‏ترین آنها عبارت‏اند از:

۸.۲.۱ - حبّ دنیا


از موانع رشد انسان و بدین معنا است که انسان به لذّت‏های دنیوی میلی فراوان پیدا می‏کند و گرایش‏های متعالی خویش را به فراموشی می‏سپارد. قرآن کریم حبّ دنیا را ناپسند شمرده و آنان را که دنیا را بر آخرت خویش ترجیح می‏دهند، سخت نکوهیده است.

۸.۲.۲ - خودپرستی


حبّ ذات از ریشه‏دارترین امیال باطنی انسان است و حافظ جان او است. با این حال، اگر راه افراط در پیش گیرد و از راه خویش بیرون رود، سر از خودپرستی درمی‏آورد و راه را بر تکامل انسان برمی‏بندد. قرآن کریم نیز خودپرستی و در پیش گرفتن هوا و هوس را مذمّت کرده است.

۸.۲.۳ - جاه‏طلبی


عبارت است از میل شدید انسان به مقام و ریاست که اسلام به سختی آن را مذمّت کرده است و در برخی روایات مایه تباهی آدمی شمرده شده است.

۸.۲.۴ - ثروت‏طلبی


میل به مالکیت در آموزه‌های اسلامی ناپسند نیست؛ امّا اگر از حد بیرون رود و هدف انسان شود، از صفات و امیال مذموم شمرده می‏شود و با خود، [[|خسران]] و زیان می‏آورد و انسان را به گناهکاری می‏اندازد و قلب او را سیاه می‏کند.
[۱۷] غرر الحکم، ج۴، ص۵۹۳.



 
۱. لغت‏نامه دهخدا، ج۱۱، ص۱۶۷۷۵.
۲. فلسفه اخلاق، ص۱۸۰.    
۳. علل الشرائع، ج۱، ص۴.    
۴. حج/سوره۲۲، آیه۶۶.    
۵. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۱.    
۶. معارج/سوره۷۰، آیه۱۹.    
۷. بقره/سوره۲، آیه۳۴.    
۸. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۲.    
۹. اسرائ/سوره۱۷، آیه۷.    
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۲۹.    
۱۱. جهان‏بینی اسلامی، ص۱۰.
۱۲. عوالی اللّئالی، ج۴، ص۱۳۲.    
۱۳. مجموعه آثار استاد مطهّری، ج۳، ص۵۰۱- ۴۹۲.
۱۴. توبه/سوره۹، آیه۳۸.    
۱۵. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۳.    
۱۶. اصول کافی ج۲، ص۲۲۵.    
۱۷. غرر الحکم، ج۴، ص۵۹۳.




کتاب فرهنگ شيعه، تاليف شده توسط جمعى از نويسندگان، ص۳۸۹-۳۹۱.




جعبه ابزار