ویژگیهای حکومت مهدوی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله نگاهی گذرا به ابعاد و زاوایای گوناگون زندگی اجتماعی در جامعه نبوی
امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) داریم و از آنجا که این مساله نقلی و مستند به خبرهای آسمانی و
وحی است طبعاً با استفاده از
آیات و
روایات باید مورد مطالعه قرار گیرد و نگارنده در این مقاله از همین زاویه، وضع
دنیا در عصر امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) را ترسیم نموده است.
در این مقاله نگاهی گذرا به ابعاد و زاوایای گوناگون زندگی اجتماعی در جامعه نبوی
امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) داریم و از آنجا که این مساله نقلی و مستند به خبرهای آسمانی و
وحی است (و گرنه بر اساس محاسبات دیگر، آینده بشریت تاریک است) طبعاً با استفاده از
آیات و
روایات باید مورد مطالعه قرار گیرد و نگارنده در این مقاله از همین زاویه، وضع
دنیا در عصر امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) را ترسیم نموده است:
در جامعه امام زمانی اثری از
شرک و
کفر و
الحاد و
زندقه و
بت پرستی وجود نخواهد داشت و همانطوری که بزرگترین
دشمن معنویت و
عقیده و به ماوراء طبیعت، یعنی مرکز مادیت و
ماتریالیسم،
شوروی سابق از هم فرو پاشید و نابود شد، کل مکتبهای کفر و شرک نابود خواهد شد در سراسر
عالم شعار
توحید طنینانداز خواهد شد و جوامع بشری به خدای یگانه
ایمان خواهند آورد و تنها او را خواهند پرستید.
بشریت به یمن
حکومت امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) گمشده واقعی خویش را خواهد یافت، و به او که
کمال مطلق هستی است
عشق خواهد ورزید و در برابر او کرنش خواهد نمود، همه یک خدا را میپرستند، همه یک
کتاب دارند (
قرآن) به یک
قبله نماز میگذارند (
کعبه)، شعار کل دنیا
اذان خواهد بود،
شیطان و ایادی او کوبیده میشوند و رهزنی نخواهند کرد.
دوباره
زمین مرده به
نور ایمان و
حیات معنوی و مادی زنده خواهد شد، بتها در هم کوبیده میشوند، صلیبهای دروغین شکسته خواهد شد و
عیسی مسیح فرو خواهد آمد و به امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف)
اقتدا خواهد نمود و آن روز کوس رسوائی
کلیسا نواخته خواهد شد.
اینک بیان
آیات و روایاتی در این رابطه:
«آنگاه که
قائم (
آل محمد) قیام کند در
جهان کافری نخواهد ماند
امام باقر (علیهالسّلام) در
تفسیر آیه : اعلموا ان الله یحی الارض بعد موتها
فرمود : منظور از
مرگ اهل زمین کفر آنها است و الکافر میت
کافر مرده است (هر چند دارای حیات ظاهری و مادی باشد ولی مرده متحرک است.)
ویکسر الصلیب
؛ در آن زمان صلیبها شکسته میشود و
دروغ هزاران ساله
مسحیت تحریف شده برملا میگردد.
خداوند در
شب معراج به
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود:
توسط قائم شما خاندان زمین را از یاد خودم و
تسبیح و
تقدیس خویش آباد خواهم کرد، همگان مرا تسبیح گفته (و از عیوب و نقایص
تنزیه خواهند کرد.) شعار لا اله الاالله و الله اکبر و الحمدلله ورد زبان همگان خواهد شد و به وسیله او زمین را از لوث وجود دشمنانم پاک خواهم گردانید.
«... لا تبقی فی الارض بقعه عبد فیها غیر الله الا عبدالله فیها
بر روی زمین نقطهای نخواهد ماند که در آن مدتی غیر خدا
پرستش شده مگر اینکه خدا در آن پرستش خواهد شد.» (بتخانهها تبدیل به مراکز
عبادت الله میشوند.)
از جنبه ی
فکر و
اندیشه، بشر در عصر
حکومت جهانی امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف) خردمند و خرد ورز و خود پیشه و خرد مدار میشود، عقول انسانها
رشد و
کمال پیدا میکند.
قبل از بیان روایاتی در این باره، مناسب است خردمند را از زبان
امام هفتم (علیهالسّلام) در خطابش به
هشام بشناسیم: هر چیزی نشانهای دارد و نشان خردمند تفکر و اندیشه است، هر چیزی مرکب راهواری دارد و مرکب را هوار خردمند
تواضع است.
خردمند کسی است که
حلال، او را از
شکر خدا باز ندارد و
حرام، بر
صبر او غلبه نکند (در برابر حرامها بردبار باشد.)
خردمند کسی است که
عمل کم از او پذیرفته و دو چندان میشود. خردمندان در دنیا
زهد پیشه کرده و به دنیا و زخارف آن بی اعتنا و به
آخرت راغب و متمایل هستند، خردمند هر سخنی نگوید، نزد هر کس حرف نزند، از هر کسی تقاضا نکند، هر وعدهای ندهد، بیش از حد استحقاق و استعداد خویش خواهان نیست، خردمند
دروغ نمیگوید هر چند در آن
هوای نفس او باشد، خردمند دورویی و
نفاق ندارد، خرد چراغ
روح است، خردمند خدا شناس است، در میان بندگان بالاتر از عقل چیزی تقسیم نشده،
خواب انسان خردمند برتر از بیداری انسان بی خرد است، خداوند هیچ پیامبری را بر نیانگیخت مگر آنکه عاقل و خردمند بود و خود او بالاتر از همه کوشش کوشش کنندگان بود. با خردمندان
حشر و نشر داشته باش و از بی خردان چونان درندگان خطرناک فرار کن و..
و اما روایات: «... اذا قام قائمنا وضع یده علی روس العباد فجمع بها عقولهم و کملت به احلامهم».
و در حدیثی وضع الله یده... دارد، به هر حال در حکومت جهانی امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) دست خود حضرت که یدالله است بالای سر انسانها است یا دست خدا بر سر بندگان است که آن هم ممکن است به معنای حقیقی کلمه باشد که خداوند مستقیماً دست
قدرت خویش را بر سر بندگان مینهد و خردهای آنان را جمع و متمرکز میسازد و به کمال بلوغ انسانی میرسند.
و وقتی در جامعهای خردمندی حاکم شد
شیطان منزوی میشود، هواهای نفسانی مهار میشود، بساط
گناه برچیده میشود، جامعه عاقل گرد گناه نمیگردد، مفاسد اجتماعی از میان میرود، اگر هم برای فردی لغزشی پیش آید بلافاصله متنبه شده و
استغفار مینماید : همه برای یکدیگر ناصح
امین هستند، خیر خواه دیگران میباشند،
ستم به دیگران و به خویشتن نمینمایند، در مسیر خسران و خذلان گام نمینهند و راه
سعادت و عزّت داری میپیمایند، و...
سئوال : آیا جوامع پیشرفته صنعتی و کشورهای اروپایی و امریکایی عاقل نیستند که آن همه مفاسد و فجایع و گناهان بسیار بزرگ در آنها پیدا میشود؟
جواب : جوامع صنعتی
هوش و استعدادشان زیاد شده،
دانش و
تجربه آنها بالا آمده و در سایه تیز هوشی و سخت کوشی و پایمردی در مسائل گوناگون علمی و فنی و
صنعت و تکنولوژی به اعماق دریاها
سفر کرده و تا اوج آسمانها به
پرواز در آمدهاند و جداً در این زمینه پیشرفتهای شگرفی پیدا کرده و ارمغانهای بزرگی برای بشریت آوردهاند، از جهان اتمها و موجودات ذره بینی تا جهان کهکشانها و سحابیها را که میلیونها سال نوری با زمین فاصله دارند در زیر سیطره و نفوذ علمی خویش در آورده و به تاخت و تاز در عرصه فضای بیکران جهان مشغول میباشند، در دانش
طب پیشرفتهای عظیمی کردهاند و امروزه در دنیا
پیوند اعضاء به صورت امر رایج در آمده است و... ولی عقل و خرد آنها بالا نیامده و رشد نکرده و شکوفا نشده و از قوه به فعلیت در نیامده است اگر عقل بالا میآمد که گناه نمیکردند، ستم و
تبعیض و فساد اخلاقی در آنجا رواج نداشت.
امام خردمندان جهان
حضرت صادق آل محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید:
«العقل ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان؛ عقل آن است که انسان به وسیله او خدا را بپرستد و
بهشت جاودان را کسب کند».
راوی پرسید: پس آنچه در
معاویه بود چیست؟ حضرت فرمود: «تلک الفکری، تلک الشیطنه و هی شبیهه بالعقل و لیست بعقل».
یعنی معاویه هوش بالائی داشت و باهوش شیطنت میکرد. مردم معاویه را باهوش تر و سیاستمدارتر از امام علی (علیهالسّلام) میدانستند و لذا امام در خطبهای میفرماید:
«والله ما معاویه بادهی منی، و لکنه یغدر و یفجر و لو لا کراهیه الغدر لکنت من ادهی الناس، ولکن کل غدره فجره، و کل فجره کفره و لکل غادرٍ لواء یعرف به یوم القیامه، و الله ما استغفل بالمکیده و لا استغمز بالشدیده».
ترجمه:
سوگند به خدا، معاویه از من سیاستمدارتر نیست، اما او
نیرنگ میزند و مرتکب انواع گناه میشود اگر نیرنگ ناپسند و ناشایسته نبود من سیاستمدارترین مردم بودم، ولی هر نیرنگی گناه است، و هر گناهی یک نوع
کفر است، در
قیامت هر غدّار و مکّاری
پرچم خاصی دارد که به آن وسیله شناخته میشود. به خدا سوگند من با
کید و
مکر اغفال نمیشوم و در رویاروئی با شیادان ناتوان نمیگردم.
باری عقل
حجت خدا است، عقل در ردیف
انبیاء و
امامان است،
امام کاظم (علیهالسّلام) خطاب به
هشام فرمود :
«ای هشام! خداوند در میان مردم دو حجت دارد:
۱- حجت ظاهری که عبارت است از پیامبران و امامان (علیهالسّلام)
۲- حجت باطنی و درونی که عقل باشد،»
همانطور که پیامبران هرگز به گناه دعوت نمیکنند عقل هم هرگز به گناه دعوت نمیکند، عقل جز به راستی و درستی و پاکی و
حسن نیت دعوت ندارد، دنیای امروز عقل را کوبیده و هوش و دانش به حد اعلا رسیده است، حاکم بر دنیای صنعت هوش است اختراعات همه مال هوش است، علم مربوط به هوش و استعداد است، آری اگر در کنار اینها عامل باشند دانش و هوش را در مجرای صحیح انسانی به کار میگیرند.
به عنوان مثال بشر به وسیله دانش، رودخانهها را مهار میکند، سد میسازد، دریاچه درست میکند، کانال میزند و هزاران هکتار از اراضی موات و بی حاصل را احیاء میکند، ولی همین دانش است که به فرمان بشر به هنگام
جنگ این سد را منفجر میکند هزاران انسان و حیوان و باغ و مزرعه طعمه سیلاب میشود، سد ساختن علم است، ویران کردن سد نیز علم است، علم چونان
شمشیر دو دم است که اگر به دست اهلش قرار گیرد در جهت قطع اعضاء فاسد به کار میرود تا سلامتی دیگر اعضاء تامین شود ولی اگر به دست نا اهلان بیفتد صد بار از شمشیر برنده در کف زنگیِ مست خطرناکتر خواهد بود، در جامعه جهانی
امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) پا به پای هوشمندی و بالا آمدن علم و دانش عقل بشر هم رشد میکند و بالا میآید، دانش
غرور میآورد ولی عقل تواضع میآورد، دانش ویران میکند ولی عقل عمران و آبادانی دارد، هوش شیطنت میآورد ولی عقل
فضیلت و
انسانیت و
شرف میآورد و ملاک برتری انسانها بر سایر جانداران عالم در این است که انسان دارای عقل است و از
یونان باستان تا به امروز انسان را حیوان ناطق دانستهاند.
و نه تنها در
حکومت امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) خردها کامل میشود بلکه بر هوش و دانش و جمیع شئوون زندگی بشر عقل حاکم میشود و در سایه حکومت عقل همه این ابزارهای دو دم در مسیر خیر و صلاح و رفاه و سعادت جامعه انسانی مورد استفاده قرار میگیرند.
از هنرهای بزرگ امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) این است که خردها را از زندان حصار در حصار هوسها و تمایلات آزاد میکند، و آنها را حاکم بر
سرنوشت انسانها قرار میدهد و انسانهای آن عصر همه خردمند و اهل اندیشه هستند و بدون ارشاد عقل اقدامی نمیکنند، آنچه را عقل بایسته و
پسندیده میداند انجام میدهند، آنچه خرد،
قبیح و زشت و ناپسند تشخیص میدهد، از آن اجتناب میکنند و پیداست که چه مدینه فاضلهای خواهد بود.
فرهنگ معنی گوناگونی دارد
گاهی به معنای تادیب و
تربیت و
پرورش انسانها آمده، گاهی به معنای
علم و
دانش و
معرفت آمده و گاهی به معنای مجموعه آداب و
عادات و رسوم یک
قوم و یک
ملت آمده است.
اگر فرهنگ به معنای
ادب نیکو باشد در عصر
امام زمان و جامعه جهانی آن حضرت انسانها عالم با آداب اسلامی تربیت میشوند و متادب به آداب الهی میشوند (تادبّوا بآداب الله) که عالیترین مکتب تربیتی و کاملترین آنها است و متکی بر
وحی الهی است و از سوی خالق انسانها و به وسیله انسان شناسان بی نظیر (
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و جانشینان
معصوم حضرت) عرضه میشود، در آن عصر، بشر مظهر عدل الهی میشود، مظهر
رحمت خدا میشود، مظهر
صبر الهی، مظهر قدرت پروردگار، مظهر جود و کرم الهی و در یک کلام مظهر همه اسماء حسنای الهی میشود. روایات میگوید:
«والقی الرافه و الرحمه بینهم فیتواسون... و لا یعلو بعضهم بعضا و یرحم الکبیر الصغیر و یوقوا الصغیر الکبیر».
یعنی در میان عموم مردم عالم مهربانی و رحمت بر قرار میشود و در سایه آن مواسات و همیاری میکنند و بر یکدیگر برتری طلبی ندارند، بزرگتر به کوچکتر رحمت و عطوفت و مهربانی میورزد و کوچکتر به بزرگتر احترام میگذارد
و اگر فرهنگ به معنای دانش و بینش، علم و معرفت باشد در عصر امام زمان بینش و معرفت بشر به مبدا و
معاد و کل معارف الهی به اوج خودش میرسد تا آنجا که مخدرات در خانههای خویش
تفسیر قرآن کرده و طبق کتاب و سنت الهی قضاوت میکنند و به تعبیر روایات:
«و توتون الحکمه فی زمانه حتی انّ المراه لتقضی فی بیتها بکتـاب الله تعالی و سنه رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)»
به انسانهای عصر امام مهدی آن اندازه
حکمت و معرفت داده میشود که زن در میان خانهاش بر اساس کتاب الهی و
سنت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
قضاوت میکند. این اندازه اسلام شناسی گسترش پیدا میکند و انسانها با حقیقت اسلام از طریق دو منبع اصلی آن یعنی کتاب و سنت
انس پیدا میکنند و حقایق دین با
جان آنها عجین میشود. دانش و آگاهی انسانها به نهایت درجه خود میرسد و تمام مراتب علم و دانش را یکی پس از دیگری میپیمایند و بر کل آسمانها و زمین و حقایق موجود در آن دو و ما بین آن دو مطلع میشوند و این دعوت قرآنی جامه عمل میپوشد که : «قل انظروا ماذا فی السماوات و الارض».
و تا به حال آنچه از معلومات نصیب بشر شده مربوط به گوشهای از آسمان اول یا آسمان نزدیک است که «وزینّا السماء الدنیا بمصابیح...»
ولی در
منطق دین سخن از سماوات سبع و آسمانهای هفتگانه است که بشر از آنها و اسرار آنها اصلاً اطلاع ندارد و در عصر امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) این اطلاعات به دست میآید و به تعبیر روایت معروف:
«العلم سبعه و عشرون حرفاً فجمیع ما جائت به الرسل حرفان فلم یعرف الناس حتی الیوم غیر الحرفین فاذا قام قائمنا اخرج الخمسه و العشرین حرفا فبثّها فی الناس و ضمّ الیها الحرفین حتی یبثّها سبعه و عشرین حرفاً».
ترجمه: تمام
دانش، بیست و هفت حرف است و از
آدم ابوالبشر تا ختم انبیاء (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و از خاتم انبیاء تا زمان ظهور خاتم الاوصیاء (عجّلاللهفرجهالشریف) کل آنچه به بشریت عرضه شده و معلمان الهی بیان کردهاند دو حرف است و انسانهای امروزی نه تنها دو حرف آن را میشناسند و آن هنگام که قائم ما قیام میکند بیست و پنج حرف دیگر را بیرون آورده و در میان مردم عالم میپراکند و دو حرف معلوم بشر را به آنها ضمیمه میکند تا تمام بیت و هفت حرف و در واقع تمام علم در جامعه بشری نشر و پخش شود و آنگاه است که مجهولی برای بشر نمیماند و آنگاه است که بشر در برابر عظمت خالق و آفریدگار هستی کرنش میکند و مقام
خشیت پیدا میکند که «انما یخشی الله من عباده العلماء»
و
احساس کوچکی مینماید و با تمام وجود به مبدا عالم متوجه میشود و با شناخت کامل او را میپرستد.
و در
روایت دیگر میخوانیم:
در زمان
امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) مومنی در شرق عالم زندگی میکند و برادر دینی خود را در غرب عالم میبیند و آنکه در مغرب عالم زیست میکند برادرش را که در مشرق
جهان است میبیند،
و هزار و چند صد سال پیش درک این سخنان و هضم آن برای مردم آسان نبود و تعبّداً میپذیرفتند ولی ابزارهای صنعتی پیچیده امروزی و دنیای رایانه و دیگر وسائل ارتباط جمعی، قبول این مطلب را برای ما آسان نموده است، البته منظور این نیست که در آن عصر، زمین از کروی بودن خارج شده و مسطح میگردد و انسانها به قدری
نور چشمشان قوی میشود که صدها و هزاران فرسنگ دورتر را میبینند، بلکه منظور این است که در سایه پیشرفتهای صنعتی، ابزاری ساخته میشود که شرق و غرب جهان را به یکدیگر مرتبط میسازد و همه میتوانند با فشار دادن دکمه رایانه یا هر وسیله مدرن دیگر با برادر دینی خود در اقصی نقاط جهان ارتباط بر قرار کند و گرنه سنت الهی بر این است که جهان را از طریق
اسباب و مسببات اداره کند «ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها»
و این سنت نه قابل تبدیل و دگرگونی بنیادین است و نه قابل تحویل و اصلاح است «فلن تجد لسنه الله تبدیلاً و لن تجد لسنه الله تحویلاً»
و این نظامات لایتغیر و سنن قطعی برای همیشه جهان است و چنین نیست که در آن عصر این نظامات و قوانین بر چیده شود.
و اگر فرهنگ به معنای آداب و رسوم و عادتهای یک ملت باشد در جامعه جهانی امام مهدی
عادات و رسوم غلط و جاهلی و خرافی کلاً از جامعه زدوده میشود و به جای آن آداب و
عادات صحیح انسانی و اسلامی جایگزین میشود، تعصبات نژادی و قبیلهای و غیره ریشه کن میشود، بشر دارای
انصاف میشود و واقع گرائی و رئالیست بودن حاکم میشود و به عنوان مثال از
عادات و شعارهای عرب جاهلی این بود که:
«انصر اخاک ظالما او مظلوما»؛ یعنی برادرت را یاری کن چه ستمگر باشد و چه ستمدیده و
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که مبعوث به رسالت شد فرمود : من نیز میگویم: «انصر اخاک ظالما او مظلوما»؛ ولی به این نحو که اگر ظالم است جلو ظلمش را بگیر و این کمک کردن به او است و اگر مظلوم است به او کمک کن و از او دفع
ظلم بنما
و امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) که سیره نبوی را زنده میکند این شعارهای غلط
جاهلیت جدید و مدرن و جاهلیت قرن بیستم و مانند آن را از جامعه ریشه کن میکند، انسانها را با واقعیات آشنا میکند و از
تخیل و خیالگرائی و مانند آن دور میکند.
نتیجه : در جامعه امام زمان فرهنگ اصیل انسانی و اسلامی و الهی به معنای جامع کلمه بر بشر حاکم میشود.
در
جامعه جهانی، امام زمان
حاکم بر تمام جهان، امام زمان است.
پرچم اسلام در کل عالم بر افراشته میشود، کتابی که به عنوان
قانون اساسی بر دنیا حکومت میکند قرآن است، قوانینی جاری متکی به متن اصیل اسلام است، در تمام کره زمین یک حکومت بیشتر نیست، مرزها بر چیده میشود، سازمانهای گوناگون و عریض و طویل و کم فایده یا بی خاصیت بین المللی وجود نخواهد داشت، ارتشهای گوناگون نیست، یک حاکم در تمام دنیا است، کل دنیا مثل یک خانواده با یک مدیر محبوب است و منظور آیه کریمه: «لیظهره علی الدین کله»
، همین است که غلبه مطلق باشد یعنی روزی فرا میرسد که اسلام هم از نظر
منطق و
استدلال و هم از نظر نفوذ ظاهری و حکومت بر تمام ادیان پیروز خواهد شد و همه را تحت الشعاع خویش قرار خواهد داد. در ذیل آیه: «الذین ان مکنّا هم فی الارض...»
امام باقر (علیهالسّلام) فرموده : این
آیه مال مهدی و یاران اوست که : «یملکهم الله مشارق الارض و مغاربها و یظهر الدین»
خداوند آنان را مالک و حاکم بر شرق و غرب جهان خواهد نمود و
دین را به دست آنها ظاهر و غالب میکند و در ذیل آیه ی : «جاء الحق و زهق الباطل»
امام باقر (علیهالسّلام) فرمود: «اذا قام القائم ذهبت دوله الباطل»
یعنی وقتی که قائم (آل محمد) قیام کند دولت باطل نابود میشود و به جای آن دولت حق و دولت کریمهای که سبب
عزت اسلام و مسلمین باشد بر سر کار میآید.
در حدیثی میخوانیم: «یبلغ سلطانه المشرق و المغرب»
؛ دایره حکومت و قدرت امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) شرق و غرب عالم را فرا میگیرد یا میخوانیم: «فیفتح علی یدیه مشارق الارض و مغاربها»
؛ خداوند به دست امام زمان شرق و غرب عالم را فتح میکند. و میخوانیم: «ویصیر سلطاناً علیها»
یعنی امام مهدی سلطان ارض است و بر کل کره زمین حکومت خواهد کرد و آخرین روایت در این بخش اینکه :
«... اذا تناهت الامور الی صاحب هذا الامر رفع الله تبارک و تعالی له کل منخفض من الارض و خفض له کل مرتفع حتی تکون الدنیا عنده بمنزله راحه فایکم لو کانت فی راحته شعره لم یبصرها».
هنگامی که امور و کارهای جهان به صاحب این امر (امام زمان) برسد و به او منتهی شود، خداوند هر نقطه پستی از زمین را برای او بالا میآورد و هر نقطه مرتفع را پست میکند (پیداست که مراد این نیست که زمین مسطح میشود و از کروی بودن در میآید، بلکه با امکانات قوی علمی و صنعتی همه جهان را زیر پوشش و در معرض دید امام زمان قرار میگیرد.) تا آنجا که کل دنیا به مثابه کف دست انسان میشود، آنگاه کدام یک از شما اگر مویی در کف دست باشد آن را نمیبینید؟! (امام (علیهالسّلام) هم کل دنیا را میبیند و از همه اطراف و اکناف جهان با خبر است و گرنه حکومت عادلانه بر همه زوایای ارض ممکن نیست.)
باری بسیاری از جنگها و لشگرکشیها و افساد در ارض و اهلاک حرث و نسل مربوط به حکومتهای ستمگر است که برای رسیدن به قدرت بیشتر به یکدیگر میتازند و رقیب را قلع و قمع میکنند و انسانها را نابود میکنند و
تاریخ، کشور گشایان و جلادان و آدم کشان فراوانی به خود دیده است و وقتی بساط حکومتها بر چیده شد و یک حکومت مرکزی در کل دنیا بود با آن مردان نیرومند و آهنین اراده و کل هستی هم در معرض دید حاکم مرکزی بود و دقیقاً بر همه جا نظارت و اشراف داشت و در همه جا
عدل و
انصاف را مراعات نمود دیگر وجهی برای نزاع و
فتنه و
فساد و
قتل و غارت وجود ندارد. جامعه بشری در کمال
امنیت و آسایش به بندگی خدا و کوشش و تلاش میپردازد.
در روایات میخوانیم : «فیحکم بین اهل التوراه بالاتوراه و بین اهل انجیل بلانجیل و بین اهل الزبور بالزبور و بین اهل الفرقان بالفرقان»
؛ یعنی آن قاضی عادل و دادگستر در میان پیروان
تورات (
یهودیان) بر اساس کتاب آسمانی خود آنها یعنی تورات (تورات اصیل) قضاوت میکند و در میان پیروان زبور طبق همان کتاب حکم میکند، و در میان پیروان
فرقان (قرآن) نیز طبق قرآن حکم و قضاوت مینماید و از آنجا که این قضاوت صد در صد عادلانه است همه پیروان ادیان از آن راضی هستند و
سیره جد بزرگوارش امام علی (علیهالسّلام) را دنبال میکند که فرمود : «لو کسرت لی الوساده لحکمت بین اهل التوراه بتوراتهم و بین اهل الزبور بزبورهم و بین اهل الفرقان بفرقانهم».
و نیز میخوانیم: «اذا قام القائم حکم بالعدل و ارتفع فی ایامه الجور... وردّ کلّ حق الی اهله»
؛ حکم و قضاوت امام مهدی عادلانه خواهد بود، جور و ظلم و نامردی در ایام حکومت حضرت رخت بر میبندد، هر حق به اهل آن باز میگردد.
و میخوانیم: «و حکم بین الناس به حکم داود و حکم محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
؛ امام زمان در میان مردم چونان
داود نبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حکم و قضاوت خواهد نمود.
حکم داودی این است که قرآن میگوید: «یا داود انا جعلناک خلیفه فی الارض فاحکم بین الناس بالحق و لا تتبع آلهوی فیضلک عن سبیل الله»
؛ حکم و
قضاء باید به حق و عادلانه باشد.
حکم محمدی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این است که : «و ان حکمت فاحکم بینهم بالقسط»
؛ قضاوت باید به قسط و عدل باشد. «فاحکم بینهم بما انزل الله و لا تتبع اهوائهم...».
؛ قضاوت باید بر اساس
احکام الهی و ما انزل الله باشد. و در محاکم قضائی دنیا چنین قضاوت عادلانهای یا اصلاً نیست یا بسیار کمرنگ است و نتها در گوشهای از عالم تا حدودی که مقدور است این قضاوت صورت میگیرد و در حکومت عدل مهدی در کل جهان قضاوت بر اساس احکام الهی و عادلانه خواهد بود و به احدی کمترین ستمی نمیشود.
از شاخصهای بسیار مهم و بر جسته در
حکومت جهانی امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) اقامه قسط و عدل به معنای وسیع کلمه است.
در این باره بیشترین روایت را داریم که حدود یک صد و سی روایت باشد
؛ قرآن کریم قیام به قسط و عدل را یکی از اهداف
بعثت انبیاء دانسته و برای آن اصالت قائل شده است: «لقد ارسلنا رسلانا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط»
؛
برای بشر قرن بیستم و قرون و اعصار بعدی عدالت و دادگستری از نان شب واجب تر و مهمتر است، بشر از بی عدالتی و شئون مختلف زندگی رنج میبرد، پیکره جامعه بشری از این زاویه بیمار است و هر روز هم بر بیماریهای آن افزوده تر شود تا آنجا که جهان پر از ظلم و جور و بی عدالتی و شر گردد که به دنبال آن عدل جهانی در همه ابعادش بروز و ظهور میکند و تا بی عدالتی و ستم کل جهان را در همه ابعادش فرا نگیرد، بشر آمادگی پذیرش عدل مطلق را ندارد، مگر نه این است که
امام علی (علیهالسّلام) قربانی
عدالت گردید (قتل فی محراب عبادته لشده عدله) و امروزه زمینه پذیرش عدل جهانی روز به روز مهیاتر شود.
بشر متمدن و آگاه امروز از بی عدالتی اقتصادی و مالی رنج میبرد در گوشهای از عالم بر
قدرت آمریکا با بیست در صد امکانات و نفوس، هشتاد درصد سرمایه جهان را میبلعد و در سایر نقاط عالم هزاران هزار انسان از قحطی و گرسنگی با مرگ دست به گریبانند، انسانها از بی عدالتی قضائی و تبعیضات رنج میبرند، از بی عدالتی اجتماعی رنج میبرد، امام مهدی که بیاید کل زمین را عدل و داد فرا میگیرد آن هم در تمام ابعادش عدالت را پیاده میکند و تمام مظاهر عدل در جهان پیاده میشود، عدل اقتصادی، عدل سیاسی، عدل قضائی، عدل اجتماعی و... وگرنه عدل جهان ناقص خواهد بود.
با حفظ این مقدمه میگوئیم: یکی از ابعاد عدالت، عدل اجتماعی است و در این رابطه روایاتی را مرور میکنیم:
«... و وضع میزان العدل بین الناس فلا یظلم احد احداً»
؛ ترازوی عدالت را در میان همه انسانها مینهد و در سر تاسر جهان هیچ انسانی به دیگری ستم نخواهد کرد، (امام عصر همه ستگران کوچک و بزرگ را سر جای خود خواهد نشاند و این زشتترین پدیده را که همواره در طول تاریخ گلوی بشریت را فشرده، دفن خواهد کرد.)
«... و عدل فی الرعیّه»
؛ او در میان همه رعایایش عدالت میورزد، عدل او عمومیاست.
«... و یعدل فی خلق الرحمن البرّ منهم و الفاجر»
؛ او در میان همه بندگان خدا عدالت را پیاده میکند و به عدل رفتار میکند چه نیکان و چه افراد فاسق و فاجر (عدالت او به طور یکسان در حق خوب و بد اجرا میگدد.)
«... حتی لایری اثر من الظلم»
؛ در اجرای عدالت تا آنجا پیش میرود که در هیچ گوشه دنیا اثر و نشانهای از
ظلم نماند و دیده نشود. (فاتحه ظلم را میخواند و آن را از صفحه زمین محو میکند.)
«... یطهر الارض من کل جور و ظلم>
؛ او سراسر گیتی را از هر گونه جور و ستمی پاکسازی میکند.»
امام باقر (علیهالسّلام) در ذیل آیهی : «اعلموا ان الله یحیی الارض بعد موتها»
؛ فرمود: منظور از مرگ زمین، جور ظلم و ستم در آن است و امام زمان (علیهالسّلام) زمین را به وسیله عدالت زنده میگرداند پس از آنکه با جور مرده باشد.
از نقاط بسیار برجسته در حکومت جهانی امام مهدی عدالت اقتصادی است.
ثروت به طور عادلانه در میان مردم تقسیم میشود و هر کس از آن سهم خویش را دریافت میکند ابتدا روایاتی در این باب: «... و یقسم المال صحاحاً»
؛ امام عصر اموال را به طور صحیح در میان مردم تقسیم میکند. «... و یقسم المال بالسویه»
؛ او مال را به طور مساوی در میان مردم تقسیم میکند.
«... یقسم الامال صحاحاً فقال رجل ما صحاحاً؟ قال: بالسویه بین الناس
اذا قام قائمنا قسّم بالسویه و عد فی الرعیه»
«... یجمع الیه اموال الدنیا من بطن الارض و ظهرها فیقول لناس : تعالوا الی ما قطعتم فیه الارحام و سفکتم فیه الدما الحرام و رکبتم فیه ما حرم الله، فیعطی شیئاً لم یعطه احد کان قبله»
؛ تمام اموار دنیا از دل زمین (منابع و اموال زیر زمینی و گنجها) و روی زمین نزد امام (علیهالسّلام) جمع میشود.
آنگاه حضرت خطاب به مردم میفرماید: اینها همان چیزهایی هستند که به خاطر آن قطع
رحم کردید،
خون یکدیگر را به زمین ریختید، محرمات الهی را برای رسیدن به آن مرتکب شدید، اینک بیایید و از این اموال آنچه میخواهید برای خود بردارید و به قدری به اشخاص عطا میکند که احدی قبل از امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) چنینی اعطائی نداشته است.
«... اذا قام قائمنا اضمحلّت القطائع فلا قطائع»
وقتی قائم ما خاندان قیام کند همه قطایع مضمحل و نابود میگردد و قطایعی نخواهد بود. (قطایع عبارت است از زمینهای مرغوبی که سلاطین و مستکبران و طاغوتها آنها را به زور از صاحبانش گرفته و به تیوّل خویش درآوردهاند.
این بود روایاتی چند در رابطه با عدل اقتصادی که از شاخههای اساسی عدل در دنیا است، ثروت برای همه، زندگی برای همه رفاه برای همه و در عصر امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) این عدل و حد اعلا پیاده میشود.
اما منظور از مال کدام است؟ آیا امام زمان اموال شخصی حلال مردم را از صاحبانش میگیرد و در میان آحاد انسانها تقسیم میکند؟ و مالکیت فردی و شخصی را الغاء میکند؟ هرگز و قطعاً مراد این نیست زیرا اسلام مالکیت فردی را امضاء کرده و برای اموال خصوصی مردم احترام قائل شده و
حرمت مال او را مثل حرمت خون او دانسته و همانطور که ریختن خون
مسلمان حرام است، بردن و گرفتن مال مسلمان هم با بودن طیب نفس او حرام است و معقول نیست که امام (علیهالسّلام) به مردم اعلان کند هر چه از دارای دارید بیاورید و باید میان همه تقسیم شود که هزار و یک تالی فاسد دارد و مدت دهها سال
کمونیسم در جهان شعار الغاء مالکیت خصوصی و فردی داد و مالکیت را دولتی عمومی و اشتراکی دانست و دیدیم که چگونه فرو پاشید و نابود شد.
پس منظور چیست؟ منظور اموال عمومی است از منابع زیر زمین و اخماس و زکوات و... که
بیت المال مسلمین است و در اختیار امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) است ولی در آن زمان به قدری بیت المال سرشار از اموال عمومی است و خزانههای دنیا در دست امام زمان است که هر چه بدهد پایان ندارد و اینها را در میان مردم تقسیم میکند و به طور مساوی به اشخاص میدهد و علی القاعده باید غیر از
اجرت و مزد و حقوق افراد و اشخاص و کارکنان مراکز مختلف باشد که آن بر حسب استحقاق به افراد داده میشود و یک فرد متخصص با یک فرد عادی و بی سواد یکسان نخواهد بود و گرنه افراد رغبت به کار نمیکنند و این طرز حقوق دادن که عدالت نیست بلکه ظلم است زیرا با قابلیتهای مختلف اگر مزایای مادی یکسان باشد ظلم است و عدل آن است که استحقاقها مراعات شود و هر صاحب حقی به حقش برسد تا تلاشها و کوششها حرمت نهاده شود. بلکه منظور از اموال، اموال عمومی و بیت المال است و علاوه بر پرداخت حقوق و استحقاقها به همه انسانها به طور مساوی تقسیم میشود و مال همه است، البته اگر ثروت بیت المال محدود باشد باز عدالت ایجاب میکند که به مناطق محرومتر، زود تر و بیشتر رسیدگی شود ولی با فرض اینکه در آن زمان ثروت دنیا در اختیار امام مهدی است و کم نمیآورد لذا تقسیم بالسویه در این بخش قابل قبول است.
و در حدیثی آمده : «ویفیض المال فیضا»
؛ یعنی اموال در زمان امام زمان فیضات دارد و مثل چشمه میجوشد و پایان ندارد. که بترسیم و اولویتها را رعایت کنیم.
در
حکومت جهانی امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) همه انسانها از لحاظ زندگی اقتصادی بی نیاز میشوند و همگان در رفاه خواهند بود، بدبخت و گرسنه و بی خانمان نخواهد بود، هیچکس دیگران را
استثمار نمیکند و از آنها بهره کشی نمیکند و در این باب روایات فراوانی وجود دارد:
«... یتنعم امتی فی زمانه نعیما لم یتنعموا مثله قط البر و الفاجر»
؛ امت من در زمان امام مهدی آن قدر از نعمتهای الهی برخوردار باشند که هرگز نظیر آن را در عالم متنعم نشدهاند و این نعمتها فقط برای نیکان نیست بلکه نیک و بد همه از این نعمتهای بی پایان و خان گسترده مهدوی استفاده میکنند.
«... و یجعل الله الغنی فی قلوب هذه الامه»
؛ در آن زمان خداوند غنا و بی نیازی را در دلها این
امت قرار میدهد، و قلباً احساس بی نیازی میکنند.
«... و المال یومئذٍ کدوس یقوم الرجل فیقول یا مهدی اعطنی، فیقول: خذ
»؛ یعنی اموال در زمان امام زمان کدوس (مجمع طعام و هر آنچه از دراهم وی دنانیر که یکجا جمع شود) است یعنی کوه کوه درهم و دینار و طعام و خوراکی وجود دارد و در اختیار امام زمان است و مردی بر میخیزد و میگوید: یا مهدی به من کمک کن، امام میفرماید: بگیر، و اصلاً سخن از مبلغ و عدد نیست یعنی هر چه بخواهید به او میدهد تا خود احساس بی نیازی کند و بگوید : بس است.
خداوند در زمان
امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) دلهای امت
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را از غنا و بی نیازی مالامال میکند و عدالت امام مهدی همه امت را فرا میگیرد تا آنجا که حضرت به شخصی امر میکند که در میان مردم اعلان کند (و طبعاً این اعلان در یک
مسجد یا مکان خاص نیست بلکه از طریق رسانههای عمومی و شبکه سراسری دنیا اعلان میکند.) چه کسی نیاز مالی دارد؟ از میان همه انسانها تنها یک نفر مراجعه میکند و میگوید: من، امام میفرماید : برو نزد خزانه دار و به او بگو : مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) تو را امر میکند که به من مبلغی بپردازی (سخن از
وام و
قرض دادن نیست بلکه عطاهای مجانی و بلاعوض است.) و خزانه دار میگوید : دامنت را پهن کن و آن قدر به او میکند که وی پشیمان میشود و میگوید : من نیاز مالی ندارم و نمیخواهم، ولی خزانه دار پس نمیگیرد و قبول نمیکند و میگوید: ما آنچه که عطا کردیم باز پس نمیگیریم.
«... فیجی ء الرجل فیقول : یا مهدی اعطنی اعطنی فیحثی له فی ثوبه ما استطاع ان یحمله
»
مردی خدمت امام عصر میرسد و میگوید: ای مهدی به من کمک کن، به دستور امام تا آنجا که میتواند حمل کند به او درهم و دینار میدهند. (یعنی حد و مرزی ندارد و ظاهراً اینها غیر از آن تقسیمی بالسویه و اضافه بر آن است که در خزانه وجود دارد و هر کس هر چه بخواهد به او میدهند، البته شرایط به گونهای است که اینگونه مراجعه کنندگان انگشت شمار میباشند و مثل این زمانها نیست که اگر اعلان شود فلان جا فلان ماده غذائی را ارزان میدهند یا مجانی تقسیم میکنند و مردم بشنوند چه غوغائی میشود و قیامتی به پا میکنند و چه بسا عده زیادی زیر دست و پا له شوند و وقتی این مقایسات انجام میشود عظمت ثروتهای عمومی در آن زمان معلوم میشود).
«... یعطی المال بغیر عددٍ...»
؛ بدون حساب کتاب و شمارش مال را عطا میکند و به افراد میدهد.
«... یطلب الرجل منکم من یصله بمآله و یاخذ من زکاته لایوجد احد یقبل منه ذلک استغنی الناس بما رزقهم آله من فضله»
؛ هر چه انسان میگردد که کسی را پیدا کند و
زکات اموالش را به او بدهد کسی را نمییابد و
فقیر و مسکینی پیدا نمیشود چرا که همگان به واسطه آنچه خداوند از
فضل خویش به آنها روزی کرده، بی نیاز میباشند و نیازمندی نیست که زکات قبول کند.
«... ولا یجد الرجل منکم یومئذً موضعاً لصدقته و لالبره لشمول الغنی جمیع المومنین».
و آن روزگار مردی از شما میخواهد
صدقه بدهد، نیکی کند (و به کسی کمک مالی کند) ولی کسی را نمییابد چرا که غنا و بی نیازی همه
مومنان را فرا گرفته است.
باری آرزوی بشر از دیر باز این بوده که روزی فقر و بدبختی را از جامعه خودشان ریشه کن کنند و همه آحاد مردم ثروتمند باشند، زندگی شرافتمندانهای داشته باشند، و این آرزوی دیرینه در زمان بقیه الله جامه عمل میپوشد و همگان بی نیاز میشوند و زندگی مرفه و خوش و خرمیپیدا میکنند، و بدهکاری شرمنده طلبکار نمیشود، هیچ مردی شرمنده اهل و عیال نمیگردد، هیچ رئیس اداره و کارخانه شرمنده کارکنانش نمیشود و...
در
حکومت جهانی امام عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) همه نقاط زمین آباد و سر سبز و مالامال از محصول میشود و معادن زیر زمینی استخراج میشود و
زمین روئیدنیهایش را میرویاند و
آسمان قطرات بارانش را فرو میفرستد و از زمین و آسمان
نعمت ریزش میکند و وفور نعمت است و نقطهای خالی از عمران نخواهد ماند.
اینک روایات :
«و یخرج له الارض افلاذ کبدها»
؛ زمین قطعههای کبدش را بیرون میآورد.
«... ویرسل السماء علیهم مدراراً و لاتدخر الارض شیئاً من نباتها»
؛ آسمان بارانش را مثل ناودان فرو میفرستد و زمین همه روئدنیهایش را بیرون میآورد و هیچ نباتی را ذخیره و
احتکار نمیکند.
«... تنزل له السماء قطرها و تخرج له الارض بذرها»
؛ آسمان قطراتش را برای امام مهدی نازل میکند (و بر سرزمینهای او میبارد) و زمین بذرش را خارج میسازد.
تا آنجا وفور نعمتها میشود که زندگان
آرزو میکنند که ای کاش مردگان بودند و این همه نعمت را میدیدند: «یتمنی الاحیاء الاموات»
و زمین با میل و
رغبت کلیدهای در گنجهایش را به
امام میدهد تسلیم میکند: «و تلقی الیه مسلماً مقالیدها»
؛ در آن روز زمین گنجهای پنهانش را هویدا میکند و برکاتش را نمایان میسازد
«و انزل برکات من السماء و الارض وتزهر الارض بحسن نباتها و تخرج کل ثمارها و انواع طیبها
؛ در آن روزگار
برکات از آسمان و زمین فرو میبارد و زمین با بهترین روئیدنیهایش گلباران میشود و همه ثمراتش و انواع گیاهان خوشبویش را خارج میکند (و این منبع عظیم و تمام نشدنی ثروت، در اختیار امام مهدی قرار میگیرد و آسمان از باریدن مضایقه نمیکند و زمین از رویاندن دریغ نمیکند.)
«و تزید المیاه فی دولته و تمد الانهار و تضعف الارض اکلها و تستخرج الکنوز»
؛ در دولت امام مهدی آبها فراوان و نهرها امتداد مییابد و زمین خوردنیهایش را دو چندان ظاهر میکند و همه گنجهای پنهان استخراج میشود.
«ولایبقی فی الارض خراب الا یعمر»
؛ در روی کره زمین هیچ نقطه خراب و ویرانی نمیماند مگر آنکه حضرت آنجا را آباد و معمور سازد.
«... حتی تمشی المراه بین العراق الی الشام لا تضع قد میها الا علی النبات»
؛ بقدری آبادانی فراوان میشود که زنی از سرزمین
عراق تا
شام پیاده اگر طی طریق کند در تمام مسیر روی سبزیها و نباتات گام بر میدارد و زمین خشک و بایری نخواهد دید.
حال اگر مقایسه کوچکی انجام شود عظمت آبادانی در آن عصر روشن میشود: تنها در گوشهای از عالم یعنی
جمهوری اسلامی ایران که این همه سرزمینهای کویر و بی آب و علف وجود دارد اگر بخواهیم گوشههایی را کویر زدایی کنیم چقدر با مشکلات روبرو هستیم و سالها طول میکشد و چه بسا توفیق چندانی هم نیابیم، ولی در زمان حکومت امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) کل کره زمین آباد میشود و کویر زدائی میگردد و سرزمین موات و بایری نخواهد ماند و این واقعاً رویا و آرزوی هر انسانی است که انشاء الله در آن عصر جامعه عمل خواهد پوشید.
امنیت از امن و
امان به معنای سلامتی است و ریشه اصلی آن سکون و آرامش خاطر است.
در اهمیت آن همین بس که
ابراهیم خلیل (علیهالسّلام) وقتی درباره
مکه دعا میکند میگوید: «رب اجعل هذا بلداً آمناً»
؛ یا میگوید: «رب اجعل هذا البلد آمناً»
؛ خدایا شهر مکه را شهر امنی قرار ده، و خداوند دعای او را مستجاب کرده و میفرماید: «و من دخله کان امناً»
و نیز در اهمیت امنیت این بس که وقتی
روز قیامت فرشتگان به بهشتیان میگویند : بفرمایید وارد
بهشت و به آنان خوش آمد میگویند، میگویند : «ادخلوها بسلام آمنین»
؛ یعنی داخل این باغها شوید با سلامت و امنیت، سلامت از هرگونه رنج و بیماری و ناراحتی و امنیت از هر گونه خطر، و پس از بشارت سلامت و امنیت، سلامت از هرگونه رنج و بیماری و ناراحتی و امنیت از هر گونه خطر و پس از بشارت سلامت و امنیت سخن از شسته شدن کینهها از سینهها و بر طرف شدن صفات زشت و ناپسندی همچون
حسد و
خیانت و مانند آن است که
روح اخوت و برادری را به هم میزند، و نیز سخن از حذف تشریفات غلط و امتیازات نابجا است که آرامش فکر و جان را در هم میریزد.
نکته مهم این است که سلامت و امنیت نه تنها سر آغاز نعمتهای بهشتی است بلکه پایه و اساس هر نعمتی است و بدون آن دو هیچ نعمتی قابل بهره گیری نیست و مع الاسف به تعبیر معروف «نعمتان مجهولتان الصحه و الامان» همین دو نعمت معمولاً مورد
غفلت انسان واقع میشود و تا انسان از نعمت سلامتی بر خوردار است قدر نمیداند و نیز تا از نعمت امنیت برخوردار است قدر دان نیست.
با حفظ این مقدمه یکی از جهات بسیار مهمی که در جامعه جهانی
امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) خیلی روی آن تاکید شده همین مساله امنیت است، در آن زمان امنیت از جمیع جهات در حد اعلا تامین است: امنیت مالی، امنیت جانی، امنیت آبرویی، امنیت فکری و فرهنگی، امنیت اقتصادی، امنیت اعتقادی، امنیت نظامی، امنیت روحی و روانی، امنیت اجتماعی و... آرامش خاطر بر آن جامعه حکم فرما است و مرزهای امنیت انسانها مورد
تهدید واقع نمیشود در کمال آرامش و
صلح و صفا به زندگی انسانی مشغول هستند
و
قرآن وقتی سخن از
حکومت صالحان مطرح میکند و میفرماید:
خداوند به کسانی که از شما
ایمان آوردهاند و
عمل صالح انجام دادهاند
وعده میدهد که آنها را قطعاً
خلیفه روی
زمین خواهد کرد، همان گونه که پیشینیان را
خلافت روی زمین بخشید و
دین و آئینی را که برای آنها
پسندیده پا بر جا و ریشه دار خواهد ساخت و
خوف و
ترس آنها را به امنیت و آرامش مبدل میکند، آن چنان که تنها مرا میپرستند و چیزی را برای من
شریک نخواهد ساخت.
در این آیه تاکید بسیار سخن از تبدیل خوف مومنان و نگرانی آنان به امنیت است که در سایه حکومت و خلافت صالحان این امنیت مطلق تامین میشود، البته امنیت هدف نیست بلکه مقدمهای است برای اینکه انسانها با خاطری آسوده خدای یکتا را بپرستند و هیچ چیز را شریک او در
عبادت قرار ندهند.
و در این باره روایات عجیبی در باب جامعه جهانی امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) وارد شده که ذیلاً فرازهایی را نقل میکنیم:
خدا در
حدیث قدسی میفرماید:
در آن زمان امنیت را بر روی زمین میافکنم، و هیچ چیزی به چیز دیگر
ضرر نمیرساند و هیچ چیزی از چیز دیگر نمیترسد تا آنجا که حشرات و چهار پایان در میان مردم حرکت میکنند و هیچ کدام به دیگری آسیب نمیرساند و ستم گزندهها را میبرم، و حالت
تعصب و هجمه و درندگی را از درندگان سلب میکنم.
امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) فرماندهان و امیرانش را به همه بلاد گسیل میدارد و به آنها امر میکند که در میان مردم به عدالت رفتار کنند و در آن زمان گوسفند و گرگ یکجا مشغول چرا میشوند، و کودکان و مارها و عقربها کنارهم بازی میکنند و به یکدیگر آسیبی نمیرسانند، و تمام شر و بدی میرود و تمام خیر و نیکی ماندگار میشود.
حال اینگونه تعبیرات
کنایه از کمال امنیت و عدالت و
عهد حضرت است که انسانهای گرگ صفت در کنار انسانهای مظلوم و آرام و بی ضرر، زندگی میکنند و حالت سبعیت و درندگی از انسانها سلب میشود و کسی در صدد اضرار به دیگران نیست و ممکن است این تعابیر به ظاهرش باقی باشد و واقعاً در آن عصر گرگ و میش کنار هم زندگی کنند، کودکان و مارها با یکدیگر بازی کنند و... که این خیلی عجیب است و برای خیلیها ممکن است باورش سنگین باشد ولی از قدرت خداوند و
ولایت تکوینی حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) و از تلاشهای علمی دانشمندان برای اهلی کردن وحوش و... این امور بعید نیست و شاید نمونه کوچکی از آن را مربوط به زمان
حضرت نوح بدانیم که از هر حیوانی یک جفت سوار کشتی نمود و همه در کنار هم زندگی کردند بدون این که به یکدیگر آسیب برسانند و به هر حال اصل وجود امنیت و آرامش خاطر در جمیع جهات مسلم است.
هنوز در دنیا امنیت مالی وجود ندارد و علی الدوام اخبار سرقتهای بزرگ و کوچک در جراید نوشته میشوند امنیت جانی وجود ندارد و ممکن است در جوامع پیشرفتهای مثل
آمریکا هم هفت تیر بدستی به مدرسهای حمله کند و عدهای را به خاک و خون بکشد، امنیت عرضی نیست و انسانهای خائنی هستند که به ناموس دیگران به چشم
خیانت مینگرند و... باری غنا و بی نیازی، عدالت همه جانبه، امینت خاطر از هر جهت، عمران و آبادانی و... ارکان یک زندگی سالم و انسانی است و حد اعلای آن بدور از هر کم و کاستی در آن زمان بروز و ظهور خواهد کرد، هنوز بشر از گزند بیانها و قلمهای مسموم و کفر آلود و شرک آمیز و شبه افکن و... در
امان نیست، مرزهای
عقیده و ایمان او امن نیست، مرز فکر و
اندیشه امن نیست، شیاطین
جن و
انس در کمین هستند و تیرهای صد شعبه مسموم و زهرآگین خود را به
قلب افکار و اندیشهها و عقاید انسانها نشانه میروند و پاسداران مرزهای عقیدتی و دینی در سنگرند و با کمال جدیت مراقب اوضاع هستند و نگرانند از اینکه مبادا نسل جوان گرفتار نابسامانی فکری و اعتقادی شوند و... و امنیت جامع و کامل در آن عصر است و ما در انتظار رویت آن روزیم.
از ویژگیهای منحصر به فرد
حکومت جهانی امام مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) آن است که همه موجودات اعم از زندهها و مردگان، ذوی العقول و غیره ذوی العقول، آسمانیان و زمینیان و در یک کلام
خالق و مخلوق او را دوست دارند و به حکومت او راضی و خشنود میشوند و لا اقل در مورد انسانها این نکته مسلم است که عمل کرد (در جزوه نا مفهوم بود) و اقامه قسط و عدل جهانی باعث میشود تا همه از حضرت راضی باشند و به حضرت
عشق بورزند.
و روایات در این باب فراوان است که برای نمونه مواردی را میآوریم:
«... یرضی بخلافته اهل السماوات اهل الارض و الطیر فی الجو»
ساکنان آسمانها و زمین و پرندگان هوا همگی به
خلافت و
حکومت حضرت مهدی راضی میشوند (و با طیب نفس آنرا را میپذیرند و بدان گردن مینهند و از آن اطاعت میکنند نه این که
اکراه و
اجبار و زور سرنیزه در ظاهر آنها را وادار به کردنش نماید.) هیچ مردهای باقی نمیماند مگر اینکه آن خوشحالی در
قلب او داخل میشود و در جهان
برزخ و خانههای قبرشان به دیدار یکدیگر رفته و به یکدیگر مژده میدهند که قائم آل محمد قیام کرده است. (آری آنها در جهان برزخ زندهاند و از اوضاع احوال این جهان مطلعاند ولی ما از آنها اطلاعی نداریم.)
«... یرضی عنه ساکن السماء و ساکن الارض»
؛ ساکن آسمان و ساکن زمین از او خشنود میشوند.
«... یفرح به اهل السماء و اهل الارض و الطیر و الوحوش و الاحیاتان فی البحر»
؛ ساکنان آسمان و زمین و پرندگان و حیوانات وحشی، ماهیان دریا همه و همه به آن حضرت فرحناک و خوشحال میشوند. (و با جان و دل حکومتش را میپذیرند و از فرمانش اطاعت مینمایند.)
باری در امر حکومت اگر رابطه زور و
قدرت و سر نیزه بود و
دعا یا از ترس
جان و
مال و آبرویشان در برابر حاکم خم و راست شوند که ارزشی ندارد و فضیلتی نیست، زیرا در جهان وحش و حیوانات جنگلی هم ضعیفتر از قویتر میترسد و در برابر او تسلیم میسود ولی اگر رابطه عشق و
محبت و صفا و وفا میان آنها حاکم بود این ارزش دارد. حکومت بر جانها و قلبها مهم است و گرنه حکومت بر ابدان با سر نیزه هم میسر است و یکی از تفاوهتهای عمده حکومتهای الهی (حکومت
انبیاء،
ائمه،
اولیا الهی) با حکومتهای طاغوتی و استکباری در همین است.
جلوههایی از محبت امام زمان؛
رابطه انتظار و شناخت امام زمان؛
شیوههای ارتباط با امام زمان؛
عدالت در دوران ظهور؛
اوصاف یاوران حضرت مهدی؛
دعا برای امام عصر؛
علوم در عصر ظهور
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «ویژگی های حکومت مهدوی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۳/۲۸.