• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وظایف ارزشی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



التزام عملی به احکام و اخلاق اسلامی از شرایط اعضای نیروهای مسلح است. این وظیفه، ضمن اینکه در موادی از آیین نامه انضباطی با تعابیری مختلف مورد تأکید قرار گرفته و برای متخلفین از آن محکومیتهایی در نظر گرفته شده، در قانون مقررات استخدامی سپاه
[۱] قانون مقررات استخدامى سپاه، ماده۱۶، بند ج.
و نیز ارتش
[۲] قانون ارتش، ماده۲۹، بند الف.
به عنوان یکی از شرایط عمومی عضویت، یاد شده است.



۱- قانون انضباط در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران (عبارت است از) التزام عملی به... آداب و سنن و احکام اسلامی....
[۳] آيين نامه انضباطى، ماده۶.

۲- جنبه معنوی انضباط در اثر ایمان و اعتقاد به خدا و مبانی دین مبین اسلام و انجام فرائض دینی و پایبند بودن به احکام و ارزشهای اخلاق اسلامی... در کارکنان به وجود می‌آید.
[۴] آيين نامه انضباطى، ماده۸.

۳- هر یک از اعضای نیروهای مسلح باید... از ارتکاب اعمال خلاف شؤون اسلامی... پرهیز نماید.
[۵] آيين نامه انضباطى، ماده۴۷.

۴- موارد زیر تخلف محسوب شده...: تظاهر به خلاف شرع بیّن.
[۶] آیین نامه انضباطی، ماده۱۱۶، بند ن.

۵- من یک سرباز هستم که در اطاعت از خدا و رسول... خدمت می‌کنم.
[۷] آیین نامه انضباطی، ماده۱۴، بند الف از اصول شرافت سربازى.

۶- در مواردی از آیین نامه به مصادیقی از اخلاق اسلامی نظیر متعمد بودن، ایثارگر بودن، شجاع بودن
[۸] آيين نامه انضباطى، ماده۴۳.
و رعایت ادب
[۹] آيين نامه انضباطى، ماده۱۱۶، بند ب.
و پرهیز از هر گونه رفتار و گفتار توهین آمیز
[۱۰] آیین نامه انضباطی ماده۱۱، بند الف.‌
[۱۱] آيين نامه انضباطى، ماده۷۹.
اشاره شده و پایبندی اعضا به آن خواسته شده است.



مراد از «التزام عملی» رعایت و پایبندی در مقام عمل، است که در مقابل التزام قلبی یعنی اعتقاد داشتن است. در فرهنگ دینی ما، اعتقاد و التزام قلبی مربوط به مرحله «اسلام» و التزام عملی مربوط به مرحله «ایمان» است؛ چنان که در حدیثی از امام صادق(علیه السلام) می‌خوانیم:
دین اللَّه اسمه الاسلام وهو دین اللَّه قبل ان تکونوا حیث کنتم، وبعد ان تکونوا، فمن اقرّ بدین اللَّه فهو مسلم ومن عمل بما امر اللَّه عز وجل به فهو مؤمن.
دین خدا نامش اسلام است. پیش از آنکه شما پدید آیید، هر جا که بوده‌اید و پس از پدید آمدن شما، اسلام دین خدا بوده و هست. پس هر که به دین خدا اقرار و اعتراف کند، مسلمان است و هر که به دستورهای خدای عز و جل عمل کند، مؤمن است.
به دیگر سخن، اعضای نیروهای مسلح باید مؤمن، متدین و عامل باشند؛ یعنی عامل به «احکام و اخلاق اسلامی». لازم به یادآوری اینکه تعالیم اسلام یا از سنخ اعتقاد است و یا از سنخ عمل و رفتار. «اعتقاد»، مربوط به جهان بینی و معارف اسلامی است؛ امّا «عمل و رفتار»، مربوط به احکام و اخلاق اسلامی است.

۲.۱ - منظور از اخلاق اسلامی

مراد از اخلاق اسلامی، خصلتهایی است که فرد مسلمان باید خویشتن را به آنها بیاراید و
از اضداد آنها، خویشتن را دور نگه دارد.
[۱۳] شهيد مطهرى، مجموعه آثار، ج۲، ص۶۳.

و به دیگر سخن، «مسائل و دستورهایی که درباره چگونه بودن انسان از نظر صفات روحی و خصلت‌های معنوی است، از قبیل: عدالت، تقوا، شجاعت، عفت، حکمت، استقامت، وفا، صداقت، امانت و غیره».
[۱۴] شهيد مطهرى، مجموعه آثار، ج۳، ص۵۷.


۲.۲ - منظور از احکام اسلامی

مراد از احکام اسلامی، دستورهایی است که مربوط است به فعالیتهای خارجی و عینی انسان؛ اعمّ از فعالیتهای معاشی و معادی، دنیوی و اخروی، فردی و اجتماعی.
[۱۵] شهيد مطهرى، مجموعه آثار، ج۲، ص۶۳.
و به دیگر سخن، «مسائل مربوط به کار و عمل که چه کارهایی و چگونه باید انجام شود؛ از قبیل: نماز، روزه، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، بیع، اجاره، نکاح، طلاق، تقسیم ارث و غیره».
[۱۶] شهيد مطهرى، مجموعه آثار، ج۳، ص۵۷.


۲.۳ - نتیجه بحث از اخلاق و احکام اسلامی

از آنچه گفته شد آشکار می‌شود که لازمه ایمان به احکام و اخلاق اسلامی، در برخی از موارد، ادای واجبات و در برخی از موارد دیگر، اجتناب از محرمات است. و به دیگر سخن، معنای التزام عملی اعضای نیروهای مسلح به احکام و اخلاق اسلامی، در واقع همان ادای وظایف و واجبات اخلاقی و فقهی و ترک و اجتناب از محرمات اخلاقی و فقهی است.


ادای واجبات و اجتناب از محرمات اعمّ از اخلاقی و فقهی، امری است که همواره در منابع اسلامی مورد تأکید و اهتمام بوده است که به مواردی از آن اشاره می‌گردد.

۳.۱ - آیات در ادای واجبات و اجتناب از محرمات

۱- در تفسیر عبارت «یا ایها الذین آمنوا اصبروا وصابروا»، از آیه ۲۰۰ سوره ‌آل‌عمران، از امام صادق(علیه السلام) روایت شده است: «اصبروا عن المعاصی وصابروا علی الفرائض» یعنی: ای مؤمنان! بر ترک گناهان و انجام واجبات دینی‌تان پایداری کنید.
۲- در آیه ۱۱۱ از سوره توبه، نُه صفت بارز برای مؤمنان مجاهد برشمرده شده که وجه مشترک غالب آنها، تأکید بر انجام واجبات الهی و ترک محرمات است.
۳- در آیه ۶۰ از سوره مؤمنون، یکی از صفات مؤمنان، «کوشش آنان در انجام طاعات (ادای واجبات و ترک محرمات) دانسته شده است.
۴- در آیه ۸ از سوره حشر، مؤمنان به اجرای آنچه پیامبر آورده و نهی از آنچه او پرهیز داده است، امر شده‌اند.

۳.۲ - روایات در ادای واجبات و ترک محرمات

۱- پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به ابن مسعود فرمودند:
یابن مسعود! علیک بخشیة اللَّه تعالی واداء الفرائض.
ای ابن مسعود، بر تو باد ترس از (انجام معصیت) خداوند تعالی و انجام واجبات.
۲- امام صادق(علیه السلام) از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم):
اعبد الناس من اقام الفرائض وازهد الناس من اجتنب المحارم.
عابدترین مردم کسی است که واجبات دینی اش را اداء کند و زاهدترین مردم کسی است که از گناهان اجتناب کند.
۳- امام علی(علیه السلام) در پاسخ به سؤالی درباره برترین اعمال فرمودند:
اداء الفرائض مع اجتناب المحارم.
(برترین اعمال) انجام واجبات الهی به همراه ترک محرمات او است.
۴- و نیز می‌فرماید:
ان المجاهد نفسه علی طاعة اللَّه وعن معاصیه عنداللَّه سبحانه بمنزلة بَرّ شهید.
کسی که در راه فرمانبری از خدا و دوری از نافرمانی او با نفس خویش مبارزه کند، نزد خدای سبحان، منزلت نیکوکار شهید را دارد.
۵-و نیز می‌فرماید:
صابروا انفسکم علی فعل الطاعات، وصونوها عن دنس السیئات، تجدوا حلاوة الایمان.
در انجام طاعات، خود را به شکیبایی وادارید و نفسهایتان را از پلیدی گناهان دور کنید تا حلاوت ایمان را بچشید.
۶- امام صادق(علیه السلام):
اعطوااللَّه من انفسکم الاجتهاد فی طاعته؛ فان اللَّه لایدرک شی‌ءٌ من الخیر عنده الّابطاعة واجتناب محارمه.
در اطاعت خدا از جان خود مایه بگذارید؛ زیرا هیچ یک از خوبیها و ثوابهایی که نزد او است به دست نمی‌آید مگر با فرمانبری از او و پرهیز از حرامهایش.
۷- و نیز می‌فرماید:
ان النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) بعث بسریّة، فلمّا رجعوا قال: مرحباً بقوم قَضَوا الجهاد الاصغر وبقی الجهاد الاکبر. قیل: یا رسول اللَّه، وما الجهاد الاکبر؟ قال: جهاد النفس.
پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) سپاهی را به جنگ گسیل داشت. وقتی برگشتند، فرمودند: خوشامد می‌گویم به گروهی که جهاد اصغر را پشت سر گذاشتند؛ امّا جهاد اکبر همچنان مانده است. عرض شد:
ای پیامبر خدا! جهاد اکبر چیست؟ فرمود: جهاد با نفس (واداشتن نفس به انجام واجبات و ترک محرمات).

۳.۳ - دلیل عقل در انجام واجبات و ترک محرمات

یکی از مستقلات عقلی، مقوله حسن عقلی اطاعت از مولی و قبح عقلی معصیت او است. اصل اطاعت از فرامین و واجبات خداوند و عدم ارتکاب محرمات و منهیات او از احکامی است که دلیل اصلی آن، عقل است. هر عقل سلیمی از باب شکر منعم درمی‌یابد که انجام واجبات او، نیکو و لازم و ارتکاب معصیت او، زشت و حرام است، و از این رو، سایر ادله نقلی وارد شده در این زمینه، در واقع ارشاد به این حکم قطعی عقل‌اند.

۳.۴ - نظر فقها در انجام واجبات و ترک محرمات

۱- فقها، انتخاب آزادانه مشاغل مباح را به برخورداری شاغل از امکان انجام واجبات و ترک محرمات در آن شغل مشروط نموده، و فرموده‌اند که تصدی شغلی که به فرد، امکان انجام واجبات و ترک محرمات را نمی‌دهد، جایز نیست.
۲- در پاره‌ای از امور، همچون امامت جماعت، شهادت دادن و غیره، برخورداری از «عدالت»، شرط اساسی است. فقها، تحقق عدالت را به ادای واجبات و ترک محرمات می‌دانند.


۳.۵ - فرامین فرماندهی معظم کل قوا در انجام واجبات و ترک محرمات

امام راحل (ره) چنین فرموده‌اند:
امیدوارم که همان طوری که شما پاسدارهای اسلام هستید، پاسداری از خودتان هم بکنید، پاسداری از نفس خودتان بکنید. نگذارید نفس سرکشی بکند، هر کاری می‌خواهد بکند. مهار کنید نفس خودتان را که تابع اسلام باشد، هر چه خدا می‌خواهد عمل بکنید.
[۳۴] دژهاى استوار، ص۲۸۵.

همچنین مقام معظم رهبری فرموده‌اند:
شما جوان هستید و شغل شما تدین و ایمان به خدا را ایجاب می‌کند... از لحاظ معنوی متعبد شوید. احکام اسلامی واجب و مستحب و دستورهای پروردگار را نصب العین خود قرار دهید... نباید تدین و دینداری در برادران پاسدار ضعیف شود.
[۳۵] دژهاى استوار، ص۲۹۳.

- چند اصل در سپاه از اصول تخلف‌ناپذیر است: اول اصل تدین و تقواست که آدم بی‌دین و بی‌تقوا نمی‌تواند سپاهی باشد... چنین آدمی در شأن مجموعه سپاه نیست. چون این مجموعه، آدم متدین و متقی لازم دارد.
[۳۶] دژهاى استوار، ص۲۹۵.

- حاکمیت اخلاق و عمل و تعبّد اسلامی، رعایت حلال و حرام اسلامی و مبنا قرار دادن ارزش‌ها و جهت‌گیری‌های انقلابی... از اهمیت زیادی برخوردار است.
[۳۷] دژهاى استوار، ص۳۰۲.



از شرایط اعضای نیروهای مسلح، التزام عملی به اصل «ولایت فقیه» است. وظیفه یاد شده در موادی از آیین نامه‌ها و قوانین مربوط به نیروهای مسلح مورد تأکید قرار گرفته است؛ از جمله:
۱- در ماده ۶ آیین نامه انضباطی در تعریف انضباط آمده است که «انضباط در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران (عبارت است از): التزام عملی به ولایتفقیه....».
۲- در ماده ۱۴ بند الف همان، در ترسیم اصول شرافت سربازی می‌خوانیم که «من یک سرباز ایرانی هستم که در اطاعت از... ولایت فقیه... خدمت می‌کنم».
۳- در ماده ۴۲ همان در بیان وظایف نیروهای مسلح آمده است که «هر یک از اعضای نیروهای مسلح باید با ایمان و اعتقاد راسخ و علاقه در حفظ... ولایت فقیه... کوشا باشد».
۴- در ماده ۱۶ بند ب قانون مقررات استخدامی سپاه در بیان شرایط عمومی استخدام آمده است که «اعتقاد و التزام عملی به ولایت فقیه».

۴.۱ - منظور از التزام عملی به ولایت فقیه

مراد از عنوان «اعتقاد و التزام عملی به ولایت فقیه» این است که عضو نیروهای مسلح اولًا، معتقد باشد که کسی را که خدای تبارک و تعالی برای نظارت در امور و تعیین مراکز قدرت مشخص کرده، عبارت از فقیه جامع الشرائط است.
[۳۸] صحيفه نور، ج ۶، ص ۱۰۷.

ثانیاً، پایبند و ملتزم به اطاعت از دستورات ولی فقیه باشد.
از آنجا که یکی از لوازم پایبندی به اطاعت از دستورات ولی فقیه، اعتقاد راسخ به مشروعیت ولایت فقیه است، در ادامه، بحثی با عنوان مشروعیت ولایت فقیه ارائه می‌گردد؛ زیرا مشروع دانستن و اعتقاد به هر امری، اساس و پایه التزام عملی به آن است و التزام عملی نیروهای مسلح به ولایت فقیه نیز مبتنی بر توجیه و اعتقاد ایشان به «مشروعیت ولایت فقیه و حدود آن» است.



بحث درباره مشروعیت ولایت فقیه، بحثی پردامنه و مفصل است که می‌توان آن را از جهات مختلف و با استناد به فقه و سایر منابع دینی مورد بحث و کنکاش قرار داد و این، مجال کافی و مستقلی می‌طلبد؛ لیکن آنچه ما در این مقام بدان بسنده می‌کنیم، آشنایی مختصر و گزیده با دیدگاهها و فرمایشهای حضرت امام راحل(ره) در خصوص اصل ثبوت و مشروعیت ولایت فقیه است. این آشنایی از آن جهت مهم می‌نماید که بدانیم که حضرت ایشان، اولًا، فقیهی جامع الشرائط است و بدین روی استناد به دیدگاه و کلام ایشان، استناد به فقه است و ثانیاً، دیدگاهها و سخنان ایشان آکنده از استنادات نقلی و عقلی است و از این رو، تمسک به آن، نوعی استناد به منابع نقلی و عقلی است و ثالثاً، ایشان بنیانگذار انقلاب اسلامی به عنوان تجلی بخش عینی و عملی تئوری و نظریه ولایت فقیه‌اند.

۵.۱ - مشروعیت ولایت فقیه با استناد به فقه و فقها

حضرت امام(ره) در خصوص سابقه «ولایت فقیه» در فقه و نزد فقها می‌فرماید:
موضوع ولایت فقیه چیز تازه‌ای نیست که ما آورده باشیم، بلکه این مسأله از اول مورد بحث بوده است. حکم مرحوم میرزای شیرازی در حرمت تنباکو، همچون حکم حکومتی بود، برای فقیه دیگر هم واجب الاتباع بود. مرحوم میرزا محمد تقی شیرازی که حکم جهاد دادند، حکم حکومتی بود و مرحوم نراقی همه شؤون رسول اللَّه را برای فقها ثابت می‌دانند و مرحوم نائینی نیز می‌فرمایند که این مطلب از مقبوله عمر بن حنظله استفاده می‌شود.
[۳۹] حكومت اسلامى، امام خمينى، ص ۱۷۲.

فرمایش ایشان مبنی بر اینکه «ولایت فقیه چیز تازه‌ای نیست که ما آورده باشیم»، واقعیتی است که با مراجعه به فقه و نظرات و عمل فقها در این خصوص روشن می‌گردد و ما در اینجا به مواردی از آن اشاره می‌کنیم:
۱- محقق کرکی صاحب کتاب جامع المقاصد، ضمن عهده داری منصب ریاست عالیه مملکتی در عهد شاه طهماسب صفوی، می‌نویسد:
همه فقهای شیعه، بر این عقیده‌اند که فقیه جامع الشرائط در دوران غیبت امام معصوم(علیه السلام) عنوان نیابت از امام را، در همه اموری که نیابت بدان صحیح است، دارد.... کسی که به دیدگاه بسیاری از بزرگان دین ما بیندیشد درمی‌یابد که آنان دارای همین نگرش بوده‌اند.

۲-سید محمد عاملی صاحب کتاب مفتاح الکرامه در این باره می‌نویسد:
فقیهان شیعه در مسائل ولایت فقیه اتفاق نظر دارند و احتمال دارد که این اتفاق نظر پس از استقرار دلیل عقلی بر لزوم و ضرورت حضور آن در جامعه باشد،... فقیه، نایب امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) و منصوب از او است.
[۴۲] مفتاح الكرامه ج۱۰، ص۲۱.

۳-شیخ محمد حسن نجفی صاحب کتاب جواهر الکلام می‌نویسد:
ولایت فقیه از امور مسلّم، قطعی ضروری و روشنی است که نیاز به دلیل ندارد. استوانه‌های مذهب به ولایت فقیه حکم کرده‌اند و فقیهان در موارد متعددی آن را ذکر کرده‌اند... منکر ولایت فقیه، طعم شیرین فقه را نچشیده و رمز سخنان امامان معصوم را نفهمیده است. منصب فقیه منصب امام (علیه السلام) است.... فقیه، مصداق اولی الامر است و اطاعت از وی واجب می‌باشد.

۵.۲ - مشروعیت ولایت فقیه با استناد به عقل

امام خمینی در این باره می‌فرماید:
۱- ولایت فقیه، از موضوعاتی است که تصور آنها موجب تصدیق می‌شود و چندان به برهان احتیاج ندارد. به این معنا که هر کس عقاید و احکام اسلامی را حتی اجمالًا دریافته باشد چون به «ولایت فقیه» برسد و آن را به تصور آورد، بی‌درنگ تصدیق خواهد کرد و آن را ضروری و بدیهی خواهد شناخت.
[۴۸] ولايت فقيه، امام خمينى، ص۵.

۲- لزوم حکومت برای گسترش عدالت، تعلیم و تربیت، حفظ نظام، رفع ظلم، سد ثغور و منع از تجاوز اجانب از واضح‌ترین احکام عقول است، بدون تفاوت بین زمانی با زمان دیگر یا سرزمینی با سرزمین دیگر.
روشن است که پاسداری از نظام و مرزبانی از حدود اسلامی و پیشگیری از انحراف جوانان از اسلام و خنثی سازی تبلیغات علیه اسلام و مانند آن، از روشن‌ترین مصادیق امور حسبیه است که دست یابی به آنها بدون تشکیل حکومت عادلانه اسلامی ممکن نیست. بنابراین، صرف نظر از دلیل‌های ولایت فقیه، از این زاویه نیز فقهای عادل بر دیگران مقدم هستند و سزاوارتر و برتر، و باید در مسائل حکومتی، نظر، نظارت و دخالت آنها رعایت گردد.
۳- آری همان دلایلی که لزوم امامت پس از نبوت را اثبات می‌کند، عیناً لزوم حکومت در دوران غیبت ولی عصر را در بر دارد، به ویژه پس از این همه مدت که از غیبت آن بزرگوار می‌گذرد.
شاید این دوران هزارها سال دیگر نیز ادامه یابد؛ علم آن نزد خداست،... امروز ولایت و سرپرستی امت به فقیه عادل راجع است و اوست که شایسته رهبری مسلمانان است.
[۵۱] شؤون و اختيارات ولى فقيه، امام خمينى، ص۲۴.
[۵۲] شؤون و اختيارات ولى فقيه، امام خمينى، ص۳۳.

۴- اکنون که دوران غیبت امام (علیه السلام) پیش آمد، و بنا است احکام حکومتی اسلام باقی بماند و استمرار پیدا کند و هرج و مرج روا نیست، تشکیل حکومت لازم می‌آید. عقل هم به ما حکم می‌کند که تشکیلات لازم است،... اکنون که شخص معینی از طرف خدای تبارک و تعالی برای احراز امر حکومت در دوره غیبت تعیین نشده است، تکلیف چیست؟... اگر فرد لایقی که دارای این خاصیت (علم و عدالت) به پا خاست... بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند.
[۵۴] حكومت اسلامى، امام خمينى، ص۳۹-۴۰.


۵.۳ - مشروعیت ولایت فقیه با استناد به روایات‌

حضرت امام (ره) در کتاب «کشف الاسرار» که در پاسخ به شبهات کتاب «اسرار هزارساله» که در سال ۱۳۲۲ ش. تألیف شده است، ضمن پاسخ به این ایراد نویسنده که می‌گوید: «این که‌ حکومت، حق فقیه است هیچ دلیلی ‌وجود ندارد»، درباره وجود دلیل بر حکومت فقیه می‌نویسد:
مبانی عمده‌اش (مبانی عمده حق حکومت برای فقیه) اخبار است و احادیث ائمه (علیهم السلام) است که آن هم متصل است به پیغمبر (صلی الله علیه و آله) و آن هم از وحی الهی است. اینک چند حدیث در اینجا ذکر می‌کنیم تا معلوم شود به کلی از فقه بی‌خبرند.
[۵۵] كشف الاسرار، امام خمينى، نشر آزادى، ص۱۸۷.

حضرت امام (ره) آن گاه به چهار روایت اشاره می‌کنند؛ این چهار روایت عبارتند از:
۱- توقیع شریف امام (عجل الله فرجه الشریف): «واّما الحوادث الواقعة، فارجعوا فیها الی رواة احادیثنا، فانهم حجتی علیکم وانا حجة اللَّه».
۲- روایت منقول از امیر المؤمنین(علیه السلام) از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله): «اللهم ارحم خلفائی. قیل یا رسول اللَّه ومن خلفاؤک؟ قال: الذین یأتون من بعدی یرون عن حدیثی وسنتی».
۳- روایت معروف مقبوله عمر بن حنظله.
۴- روایت تحف العقول از سید الشهداء(علیه السلام): «بان مجاری الامور والاحکام علی اید العلماء باللَّه...».
حضرت امام(ره) در کتاب‌های البیع و حکومت اسلامی درباره روایات یاد شده به عنوان دلایل نقلی بر ولایت فقیه به تفصیل بحث کرده‌اند.
[۶۰] شؤون و اختيارات ولى فقيه، امام خمينى.‌



از آنچه گذشت به دست می‌آید که ولایت فقیه امری مسلم و مشروع است و اطاعت از فقیه به عنوان مصداق «اولی الامر»، امری واجب است. آنچه در ارتباط با امر اطاعت از ولایت فقیه مهم می‌نماید، آشنایی با حدود اختیار او است که در این خصوص نیز به گزیده‌ای از فرمایشهای امام راحل (ره) بسنده می‌نماییم:
۱- برای فقیه عادل، همه آن اختیارات پیامبر و ائمه(علیهم السلام) که به حکومت و سیاست برمی‌گردد، ثابت است، زیرا تفاوت میان فقیه و آنان، معقول و منطقی نیست.
۲- هر ولایتی که برای معصومان(علیهم السلام) ثابت بوده، از آن جهت که آنان سلطان بر امت بوده‌اند، برای فقیهان نیز ثابت است، اگر بخواهیم مواردی را از این قاعده کلی خارج کنیم نیاز به دلیلی داریم که بر ویژگی آن به امام معصوم(علیه السلام) دلالت کند.
۳- حکومت... به معنای ولایت مطلقه‌ای که از جانب خدا به نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) واگذار شده،... از اهم احکام الهی است و بر جمیع احکام فرعیه الهیه حتی نماز، روزه و حج تقدم دارد،...
ولایت فقیه و حکم حکومتی از احکام اولیه است.
۴- این که در قانون اساسی هست بعضی شؤون ولایت فقیه هست نه همه شؤون آن، و از ولایت فقیه آن طور که اسلام قرار داده، هیچکس ضرر نمی‌بیند.
۵- اگر فرد لایقی که دارای این دو خصلت، (علم به قانون و عدالت) باشد به پا خاست و تشکیل حکومت داد، همان ولایتی را که حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) در امر اداره جامعه داشت دارا می‌باشد و بر همه مردم لازم است که از او اطاعت کنند. این توهم که اختیارات حکومتی رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) بیشتر از حضرت امیر(علیه السلام) بوده یا اختیارات حکومتی حضرت امیر بیش از فقیه است، باطل و غلط است و البته فضایل رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) بیش از همه عالم است.
[۶۷] حكومت اسلامى، امام خمينى، ص۶۳.





۱. قانون مقررات استخدامى سپاه، ماده۱۶، بند ج.
۲. قانون ارتش، ماده۲۹، بند الف.
۳. آيين نامه انضباطى، ماده۶.
۴. آيين نامه انضباطى، ماده۸.
۵. آيين نامه انضباطى، ماده۴۷.
۶. آیین نامه انضباطی، ماده۱۱۶، بند ن.
۷. آیین نامه انضباطی، ماده۱۴، بند الف از اصول شرافت سربازى.
۸. آيين نامه انضباطى، ماده۴۳.
۹. آيين نامه انضباطى، ماده۱۱۶، بند ب.
۱۰. آیین نامه انضباطی ماده۱۱، بند الف.‌
۱۱. آيين نامه انضباطى، ماده۷۹.
۱۲. میزان الحکمة ج۱، ص۱۹۰.    
۱۳. شهيد مطهرى، مجموعه آثار، ج۲، ص۶۳.
۱۴. شهيد مطهرى، مجموعه آثار، ج۳، ص۵۷.
۱۵. شهيد مطهرى، مجموعه آثار، ج۲، ص۶۳.
۱۶. شهيد مطهرى، مجموعه آثار، ج۳، ص۵۷.
۱۷. آل عمران/سوره۳، آیه۲۰۰.    
۱۸. بحار الانوار، ج۲۴، ص۲۱۶.    
۱۹. توبه/سوره۹، آیه۱۱۱.    
۲۰. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۶۰.    
۲۱. حشر/سوره۵۹، آیه ۸.    
۲۲. مکارم الاخلاق ج۱، ص۴۵۱.    
۲۳. مستطرفات السائر ج۱، ص۶۲۳.    
۲۴. شجرة طوبی ج۱، ص۱۳۷.    
۲۵. میزان الحکمة ج۱، ص۴۵۲.    
۲۶. میزان الحکمة ج۱، ص۴۵۸.    
۲۷. میزان الحکمة ج۱، ص۴۵۸.    
۲۸. میزان الحکمة ج۱، ص۴۵۳.    
۲۹. السرائر ج۲، ص۲۲۵.    
۳۰. شرح لمعه، ج۱، ص۷۹۲.    
۳۱. مسالک الافهام ج۱۴، ص۱۵۶.    
۳۲. ریاض المسائل ج۴، ص۳۲۹.    
۳۳. تحریر الوسیلة ج۱، ص۱۰.    
۳۴. دژهاى استوار، ص۲۸۵.
۳۵. دژهاى استوار، ص۲۹۳.
۳۶. دژهاى استوار، ص۲۹۵.
۳۷. دژهاى استوار، ص۳۰۲.
۳۸. صحيفه نور، ج ۶، ص ۱۰۷.
۳۹. حكومت اسلامى، امام خمينى، ص ۱۷۲.
۴۰. رسائل ج۱، ص۱۴۲.    
۴۱. رسائل کرکی، ج۱، ص۲۷۰.    
۴۲. مفتاح الكرامه ج۱۰، ص۲۱.
۴۳. جواهر الکلام ج۴۰، ص۱۹.    
۴۴. جواهر الکلام ج۱۶، ص۱۷۸.    
۴۵. جواهر الکلام ج۲۱، ص۳۸۵-۳۹۷.    
۴۶. جواهر الکلام ج۱۵ ص۴۲۱-۴۲۲.    
۴۷. جواهر الکلام ج۲۲، ص۱۹۵.    
۴۸. ولايت فقيه، امام خمينى، ص۵.
۴۹. کتاب البیع، امام خمینی، ج۲، ص۴۶۱.    
۵۰. کتاب البیع، امام خمینی، ج۲، ص۴۹۷-۴۹۸.    
۵۱. شؤون و اختيارات ولى فقيه، امام خمينى، ص۲۴.
۵۲. شؤون و اختيارات ولى فقيه، امام خمينى، ص۳۳.
۵۳. کتاب البیع ج۲، ص۴۶۱.    
۵۴. حكومت اسلامى، امام خمينى، ص۳۹-۴۰.
۵۵. كشف الاسرار، امام خمينى، نشر آزادى، ص۱۸۷.
۵۶. وسائل الشیعه ج۱۸، ص۱۰۱.    
۵۷. وسائل الشیعه ج۱۸، ص۶۵.    
۵۸. وسائل الشیعه ج۱۸، ص۹۹.    
۵۹. تحف العقول، ص۲۳۸.    
۶۰. شؤون و اختيارات ولى فقيه، امام خمينى.‌
۶۱. کتاب البیع ج۲، ص۴۶۷.    
۶۲. کتاب البیع ج۲، ص۴۶۷.    
۶۳. کتاب البیع، امام خمینی، ج۲، ص۴۸۸.    
۶۴. صحیفه نور ج۲۰، ص۱۷۰.    
۶۵. صحیفه نور ج۲۰، ص۱۷۴.    
۶۶. صحیفه نور ج۱۱، ص۱۳۳.    
۶۷. حكومت اسلامى، امام خمينى، ص۶۳.



انضباطی، ص۳۵-۴۸.    




جعبه ابزار