مسجد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی ار مکانهای
مقدس اسلامی، مسجد است.
مسجد، به معنای محل
سجده، برگرفته از
سجود به معنای به
خاک افتادن و
خضوع و
کرنش کردن است.
در
اصطلاح، مسجد به محلی
اطلاق میشود که جایگاه
عبادت و
خضوع در برابر
حق تعالی است.
کاربرد
واژه مسجد یکی در مورد، چهاردیواری خاصی است که برای عبادت ساخته میشود و دیگر اینکه بر اساس
روایت رسول خدا(صلی الله علیه وآله)مسجد بر سراسر
زمین اطلاق می گردد.
چرا که همه سطح کره خاکی میتواند سجدهگاه
انسان مسلمان باشد. این دومین کاربرد که
اطلاق عام مسجد است، از اختصاصات
امت اسلامی است.
وقف فضیلت زیاد و پاداش فراوانی دارد. و به سند صحیح از ابی عبدالله
امام صادق (علیهالسلام) آمده که فرمود: مرد بعد از مرگش اجری پشت سر ندارد مگر به سه خصلت: صدقهای که در زمان حیاتش به راهانداخته است که بعد از مرگش جاری باشد و سنت هدایتی که او آن را سنت نموده باشد و بعد از مرگش مورد عمل باشد و فرزند صالحی که برایش دعا کند. و روایاتی به این مضمون وارد شده است.
وقف، حبس کردن عین و سبیل نمودن (مباح کردن و آزاد ساختن) منفعت آن است.
در وقف مسجد، باید عنوان مسجدیت را حتماً قصد نماید؛ پس اگر جایی را برای نماز نمازگزاران و عبادت مسلمانان، وقف نماید صحیح است، لیکن با چنین وقفی مادامیکه عنوان مسجدیّت مقصود نباشد، مسجد نمیشود، و ظاهراً قول او: «آن را مسجد قرار دادم» کافی باشد؛ اگرچه چیزی را که بر وقف و جنس آن دلالت کند، ذکر ننماید. و احتیاط مستحب این است که بگوید: وقف نمودم آن را به عنوان مسجد، یا بنابراین که مسجد باشد.
در امثال
مساجد و مقابر و راهها و خیابانها و پلها و کاروانسراهایی که برای توقف مسافران مهیا شده و درختهایی که برای استفاده عابرین از سایه و میوه آنها کاشته میشوند، بلکه امثال حصیرهای مساجد و قندیلهای زیارتگاهها و نظایر اینها و خلاصه هر چیزی که برای مصلحت عموم حبس باشد،
معاطات کفایت میکند؛ پس اگر ساختمانی به عنوان مسجد بسازد و به عموم اذن بدهد که در آن نماز بخوانند و بعضی از مردم در آن نماز بخوانند در وقف آن کافی است و مسجد میشود. و همچنین است اگر قطعه زمینی را برای قبرستان
مسلمین تعیین کند و بین آن و مردم رفع مانع نموده و اذن عمومی بدهد که اموات را در آن دفن نمایند و بعضی از اموات را در آن دفن نمایند، یا پلی را بسازد و بین آن و عابرین رفع مانع کند و مردم شروع در عبور از آن بنمایند و چنین است در سایر موارد.
آنچه که ذکر کردیم از کافی بودن معاطات در مسجد، فقط در صورتی است که اصل ساختن به قصد مسجد باشد، به اینکه قصدش از ساختن و عمران آن، این است که مسجد باشد خصوصاً اگر زمین مباحی را برای مسجد حیازت کند و به همین نیّت آن را بسازد و اما اگر برای او ساختمان مملوکی باشد مانند خانه یا سرایی، سپس نیّت کند که مسجد باشد و مردم را به نماز در آن وادار کند بدون آنکه صیغه را اجراء نماید، اکتفا به آن مشکل است و همچنین است حال در مانند کاروانسرا و پل.
در وقف بر جهات عمومی مانند مساجد و قبرستانها و پُلها و مانند اینها و همچنین وقف بر عنوانهای کلی مانند وقف بر فقرا و فقها و مانند اینها، بنابر اقوی قبول معتبر نیست.
قصد قربت حتی در وقف عام، بنابر اقوی معتبر نیست؛ اگرچه احتیاط (مستحب) اعتبار آن است در هر وقفی باشد.
قبض، در صحت وقف شرط است و معتبر است که قبض به اذن واقف باشد.
و «اگر مسجد یا
قبرستانی را وقف نماید، یک نماز و دفن یک میت در آنها به اذن واقف و به عنوان
تسلیم و قبض، در قبض آن کفایت میکند.»
اگر مسجد خراب شود، عرصهاش از مسجد بودن خارج نمیشود؛ پس احکام مسجد بر آن عرصه جاری میشود مگر در بعضی از فرضها. و همچنین است اگر روستایی که مسجد در آن هست خراب شود، مسجد بر مسجد بودنش باقی است.
در اینکه وقف بعد از تمامیّت، موجب زوال ملک واقف از عین است، اشکال سزاوار نیست، مگر در وقفی که آخرش منقطع است که تامل در بعضی از اقسام آن گذشت. چنان که در اینکه وقف بر جهات عمومی مانند مساجد و زیارتگاهها و پلها و کاروانسراها و قبرستانها و مدرسهها و همچنین اوقاف مساجد و زیارتگاهها و نظایر اینها هیچ کس مالک آنها نمیشود، سزاوار شک نمیباشد، بلکه چنین وقفی، آزاد کردن ملک و سبیل نمودن منافع بر جهات معینی است.
سایر
ادیان، تنها در اماکن خاصی در برابر
خداوند سجده میکنند و
نماز میخوانند؛ اما در
اسلام همه زمین
پاک بوده و
سجدهگاه و مسجد است.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله)پس از بیان
فضیلت مسجد الحرام و
مسجد الاقصی برای
ابوذر، به وی فرمودند: «حَیْثُما أَدْرکتک الصّلاة فصلِّ وَالأرض لَکَ مَسْجد؛ هر کجا وقت نمازت رسید، همانجا نماز بخوان که زمین برای تو مسجد است.»
مهمترین نقش مسجد، مرکزیت بخشی به
عبادت مسلمانان در زمینی
پاک و
مطهّر و تعریف شده برای
خداوند است.
محیطی که
انسان ناپاک نباید وارد آن شود و فضا و زمینش بایستی از هر گونه پلیدی
مصون باشد. مسجد، علاوه بر مرکزیت عبادی، مرکز
جماعت نیز هست.
این
جماعت، هم برای عبادت است و هم برای یکپارچگی
امّت و
تمسّک جمعی آنان به
حبلالله.
به طور کلی چهار نوع
مسجد برای یک
مسلمان قابل تصور است:
۱.
مسجد محله.
۲. مسجد مرکزی در
شهر برای نمازگزاران
شهر با عنوان
مسجد جامع.
۳.
مصلاّیی برای مراسم
نماز عید برای تمامی
مردم یک منطقه.
۴.
مسجد الحرام برای حضور همه مسلمانان.
مسجد در
عصر آغازین
اسلام، افزون بر
عبادت، مرکزی برای اداره
حکومت نیز بود.
پس از آن، به عنوان مدرسه نیز مورد استفاده قرار گرفت. بعدها وقتی
دارالحکومه و
مدرسه ساختند، مسجد به عبادت اختصاص داده شد؛ گرچه گهگاه از آن به عنوان مدرسه نیز استفاده میشده است.
در واقع، مسجد تکیهگاه تمامی مسلمانان در اتکال به خدای
واحد قهّار و
سمبل قداست،
پاکی،
تقوا و
وحدت جامعه اسلامی است.
نخستین خانهای که برای مردم ساخته شد تا در آن به
عبادت خدا بپردازند،
بیت الله الحرام است.
بنابراین، باید
مسجدالحرام و
کعبه را قدیمیترین محل عبادت دانست.
قرآن علاوه بر مسجدالحرام از
مسجدالأقصی نیز یاد کرده است.
اینها مساجدی است که پیش از
اسلام نیز وجود داشت. بهعلاوه،
اهل کتاب نیز مراکز عبادت خاص خود را داشتهاند.
در واقع، نخستین مسجدی که در
اسلام بر پایه
تقوا ساخته شد،
مسجد قبا بود که در
سال نخست هجری، بلافاصله پس از
هجرت رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به
یثرب و وارد شدن ایشان به محله
قبا ساخته شد.
و گفتنی است نخستین کسی که مسجد ساخت،
عمار یاسر بود که در
تأسیس مسجد قبا نقش اول را داشت.
پس از آن،
مسجد النبی در
یثرب یا
مدینة النبی(صلی الله علیه وآله) ساخته شد.
به دنبال آن، هریک از طوایف
عرب در ناحیه خود مسجدی ساختند.
آنان از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) میخواستند تا در نقطهای که برای مسجد انتخاب کرده بودند،
نماز بگزارد. سپس محل نماز رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را به عنوان مسجد محله خود بنا میکردند. حتی اگر در آغاز قصد
ساختن مسجد نداشتند، محل نماز رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را به عنوان مسجد و
نماز خانه انتخاب می کردند.
ابن شَبّه فهرستی از مساجدی که رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در آنها
نماز خوانده به دست داده است.
واژهی
مسجد،
جمعاً ۲۸ بار در قرآن کریم ذکر شده که در ۲۲ مورد به صورت مفرد و در ۶ مورد دیگر، به صورت
جمع آمده است.
؛ بقر: ۱۸۷؛
در این آیات، به اهمیت و جایگاه رفیع مسجد در
اسلام، پارهای از احکام مسجد و
مسجد الحرام و احکام خاص آن،
مسجد الاقصی و
مسجد اصحاب کهف، اشاراتی شده است.
البته، آیههای دیگر نیز در قرآن دربارهی مسجد و اهمیت آن آمده است که هر چند لفظ مسجد در آنها نیامده است، ولی بنابر مفهوم این آیات و گفتهی تمامی مفسران، میتوان در مورد مساجد، این آیات را نیز ذکر کرد.
از آنجا که در این کتاب بر آن نیستیم تا به تفسیر و تبیین تمامی این آیات بپردازیم، تنها به ذکر آیاتی که بیانگر ابعاد گوناگون مسجد در
جامعه اسلامی است، بسنده میکنیم.
(انّ اوّل بیت وضع للنّاس للّذی ببکّه مبارکا و هدی للعالمین).
«همانا نخستین خانهای که برای عمومی مردم قرار داده شد، همان است که در مکه قرار دارد، و مایهی برکت و هدایت جهانیان است».
«به خاطر بیاورید هنگامی که ما خانهی کعبه را مرکز امن و امان برای مردم قرار دادیم، و (فرمان دادیم که) از مقام ابراهیم، محلی برای نماز خود انتخاب کنید و ما به ابراهیم و اسماعیل (علیهما
السّلام) امر کردیم که خانهی مرا برای طواف کنندگان و مجاوران و سجده کنندگان پاک و پاکیزه کنید».
همان گونه که از این دو آیهی شریفه بر میآید، خانهی کعبه در مکه نخستین خانهی توحید و یکتا پرستی و اولین جایگاه و مرکزی است که برای پرستش خدای یگانه ساخته شده است.
در اینکه آیا این خانه از زمان
حضرت آدم (علیه
السّلام) بر پا شده یا
حضرت ابراهیم (علیه
السّلام) آن را بنیان کرده، میان مفسران اختلاف است.بعضی بر آنند که بنیانگذار این خانه از ابتدا، حضرت ابراهیم (علیه
السّلام) بوده و در زمان آدم (علیه
السّلام) این خانه اصلاً وجود نداشته است.
برخی دیگر بر این عقیدهاند که خانهی
کعبه نخست به دست آدم (علیه
السّلام) ساخته شد و بر اثر مرور زمان از بین رفت، لکن حضرت ابراهیم (علیه
السّلام) آن را تجدید بنا کرد.
با شواهدی که از آیات مختلف قرآن و روایات در این زمینه موجود است، نظریهی دوّم تایید میشود.در قرآن به نقل از ابراهیم (علیه
السّلام) آمده است:
(ربّنا انّی اسکنت من ذرّیّتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرّم...) .
«پروردگارا بعضی از فرزندانم را در سرزمین خشک و سوزانی، در کنار خانهی محترمت سکنی دادم».
از این آیهی شریفه چنین بر میآید که اثری از خانه کعبه در هنگام ورود ابراهیم (علیه
السّلام) با فرزندش اسماعیل (علیه
السّلام) و همسرشهاجر، در سرزمین مکه وجود داشته است.
همچنین در آیهی دیگری آمده است:
(و اذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت و اسماعیل).
«و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه را بر افراشتند».
باید توجه داشت تعبیر بالا بردن قواعد (پایهها) در این آیه، اشارتی است به اینکه شالودهی خانهی کعبه، پیش از ابراهیم (علیه
السّلام) وجود داشته و ابراهیم و فرزندش، آن پایهها را بالا بردهاند.امام علی (علیه
السّلام) در این مورد میفرمایند:
«الا ترون انّ اللّه سبحانه اختبر الاوّلین، من لدن آدم صلوت اللّه علیه الی الآخرین من هذا العالم باحجار...فجعلها بیته الحرام ثمّ امر آدم (علیه
السّلام) و ولده ان یثنوا اعطائهم نحوه».
«آیا نمیبینید که خداوند سبحان، مردم جهان را از زمان آدم (علیه
السّلام) تا امروز به وسیلهی قطعات سنگی...امتحان کرده و این سنگها روی هم چیده را خانهی محترم خود قرار داده است؛ سپس، به آدم و فرزندانش فرمان داد که به گرد آن طواف کنند».
بنابراین، خانهی کعبه را نخست حضرت آدم (علیه
السّلام) بنا نهاد و سپس بر اثر مرور زمان فرو ریخت و بعد به دست ابراهیم (علیه
السّلام) تجدید بنا شد.
در هر صورت نکتهی مهمی که از این دو آیهی مورد بحث، به خوبی بر میآید و آیات دیگر و روایات نیز آن را تایید میکند، این است که مسجد نخستین مرکز و پایگاهی است که به منظور عبادت و پرستش خدای یگانه در زمین نهاده شد و پیش از آن، عبادتگاه دیگری که کانون عبادت و نیایش موحدان و خدا پرستان باشد، وجود نداشته است، از ابوذر روایت شده است که از
رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله و
سلّم راجع به نخستین مسجدی که در زمین بنیاد شده، سؤال کرد.حضرت صلی اللّه علیه و آله و
سلّم فرمودند:
مسجد الحرام و پس از آن مسجد الاقصی بنا نهاد شده است».
از
امیرالمؤمنان علی (علیه
السّلام) روایتی نقل شده است که مردی از آن حضرت پرسید: «آیا خانهی کعبه، اول خانهای است که در زمین ساخته شده است؟».
امام (علیه
السّلام) فرمود:
«خیر، پیش از آن هم خانههایی بود، لکن خانهی کعبه نخستین خانهی مبارکی است که برای پرستش و عبادت مردمان درست بنا شده است».
(و انّ المساجد للّه فلا تدعوا مع اللّه احدا).
«مساجد از آن خداست، پس باید احدی جز او را نخوانید».
در این آیه شریفه، مراد از دعا، عبادت و پرستش است، زیرا در جای دیگر دعا به معنای عبادت آمده است:
(و قال ربّکم ادعونی استجب لکم انّ الّذین یستکبرون عن عبادتی سید خلون جهنّم داخرین).
«پروردگارتان گفت مرا بخوانید تا دعایتان را مستجاب نکنم، کسانی که از عبادت من سر کشی کنند بزودی با کمال خواری داخل جهنّم خواهند شد».
در اینکه منظور از کلمهی مساجد در این آیه چیست، میان
مفسران اختلاف است، برخی بر آنند که منظور از مساجد تمام مکانهایی است که در آنجا برای خدا سجده میشود و از مصادیق آن، «مسجد الحرام» و سایر مساجد است.
برخی مساجد را اعضای هفتگانهی سجده دانستهاند.این گروه در تایید ادعای خود، روایتی از امام محمد تقی (علیه
السّلام) نقل میکنند که مراد از مسجد، عضوهای هفتگانه بدن آدمی است که در هنگام سجده باید روی زمین قرار گیرد.
«مبیدی» نیز گفته است:
«مراد از مساجد، مکانهایی است که برای نماز و
ذکر خدا بنا شده است و از «قتاده» در تفسیر این آیه روایت کرده است که:
یهودیان و
مسیحیان هنگامی که وارد
معابد خود میشدند، به خداوند
شرک میورزیدند.از این رو خداوند به مؤمنان فرمود: «هنگامی که وارد مساجد میشوید خدا را با خلوص نیت بخوانید».
از
مجموع آرای مفسران در این زمینه چنین استفاده میشود که مراد از مساجد، همان مکانهایی است که برای عبادت خداوند بنا شده است و از مصادیق آن، «مسجد الحرام» و دیگر مساجد است.تفسیری که مساجد را عضوهای هفتگانهی سجده دانسته، ممکن است از قبیل توسعه در مفهوم آیه باشد که این معنا نیز در این آیه منظوره شده است.
نکتهی جالب توجه اینکه، خداوند به جهت اهمیت و فضیلت مساجد بر دیگر مکانها، مسجد را به خود منسوب کرده و متعلق به خود دانسته است تا مزیت آن بر دیگر مکانها روشن شود.
اختصاص مساجد به خداوند که منزه از صفات حسّی است، جنبهی سمبلیک دارد و اشارتی است بر اینکه مساجد مورد توجه خاص
ذات اقدس اوست، بنابراین، در مساجد جز کار خدایی نباید کار دیگری صورت پذیرد و جز
مصالح مسلمانان، امر دیگری نباید مطرح شود؛ با این توضیح در تاسیس مساجد هم نمیتوان نیتی به جز خدا، و هدفی غیر از اعتلای کلمهی
توحید داشت.
«(منافقان) کسانی (هستند) که مسجدی ساختند به قصد زیان رساندن بر پیامبر و مؤمنان و تقویت کفر و ایجاد جدایی میان مؤمنان و کمین گاه برای کسانی که با خدا و پیامبرش از پیش مبارزه کرده بودند.آنان سوگند یاد میکنند که نظری جز نیکی نداشتهایم، اما خداوند گواهی میدهد که آنان دروغ میگویند، هرگز در آن به نماز نایست، آن مسجدی که از روز نخست بر اساس تقوا بنا شده شایسته تر است که در آن به نماز قیام کنی؛ چه، در این مسجد، مردانی هستند که دوست دارند پاک و منزه باشند و خداوند پاکیزگان را دوست دارد».
این آیات در شان گروهی از
منافقان است که با توطئههای «
ابو عامر» مسیحی و برای تحقق بخشیدن به اهداف شوم و نقشههای شیطانی خود، به ساختن مسجدی در مدینه اقدام کردند که بعداً به نام «مسجد ضرار» معروف شد؛ ماجرا از این قرار است که به هنگام ظهور قدرتمند
اسلام در مدینه، «ابو عامر» به شدت ناراحت شد، وی برای
مبارزه با
اسلام با منافقان «اوس» و «خزرج» همکاری صمیمانهای آغاز کرد.پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و
سلّم هنگامی که از نقشهها و اهداف وی آگاه شد، در صدد تعقیب وی بر آمد، «ابو عامر» از مدینه گریخت و به مکه آمد و از آنجا به طائف و سر انجام به شام رفت و در آنجا رهبری منافقان مدینه را بر عهده گرفت او در نامهای به منافقان مدینه نوشت که لشکری از سپاهیان روم به کمکشان خواهد آمد تا محمد صلی اللّه علیه و آله و
سلّم و یارانش را از مدینه خارج سازند.
همچنین از آنان خواست برای خود مسجدی نزدیک
مسجد قبا بسازند و در موقع نماز، آنجا گرد آیند و زیر نقاب مسجد، برنامههای خود را عملی کنند.
هنگامی که پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و
سلّم عازم غزوهی «تبوک» بود، گروهی از این منافقان به نزد آن حضرت آمدند و به بهانهی این که افراد ناتوان و بیمار و پیر مردان از کار افتاده نمیتوانند در شبهای بارانی و سرد زمستانی به مسجد قبا بیایند، از پیامبر صلی اللّه علیه و آله و
سلّم خواستند تا اجازه دهد که مسجدی در میان قبیلهی خود (بنی
سالم) بسازند؛ پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) فرمود:
«اکنون آماده نبردم و اگر به خواست خداوند متعال باز گشتم، پیش شما خواهم آمد و با شما در آن نماز خواهم گذارد».
•
آثار اسلامی مکه و مدینه، ص۱۹۹، رسول جعفریان. •
اندیشه قم •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی