• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فَوْز (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





فَوْز (به فتح فاء و سکون واو) از واژگان قرآن کریم به معنای نجات و رستگارى است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند: فائِز (به کسر همزه) به معنای رستگار، مَفاز و مَفازة (به فتح میم)، مصدر ميمى و اسم مكان، به معنای نجات و محل رستگارى می‌باشند.



فَوْز به معنای نجات و رستگارى است.
طبرسی فرموده: فَوْز و فَلاح و نَجاح نظير هم‌اند.
راغب آنرا رسيدن به خیر با سلامت معنى كرده است.


(وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِيماً) (و هر كس اطاعت خدا و پيامبرش كند، به رستگارى و پیروزی بزرگى دست يافته است. ).
(رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ‌ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ‌) (خداوند از آنها خشنود است، و آنها نيز، از او خشنودند؛ اين، همان رستگارى بزرگ است).
قرآن كريم فوز را فقط در خشنودى خدا، طاعت خدا و رسول، ورود به جنّت، بودن با نيكان و مصون بودن از گناهان می‌داند.

۲.۱ - فائز

فائِز: رستگار است.
(أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمُ‌ الْفائِزُونَ‌) (بهشتيان رستگار و پيروزند).

۲.۲ - مفاز

مَفاز: مصدر میمی و اسم مكان است.
(إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ‌ مَفازاً • حَدائِقَ وَ أَعْناباً ...) يعنى: «براى پرهيزكاران نجاتى هست، يا محلّ رستگارى هست»، ولى به قرينه‌ (إِنَّ جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداً) (به يقين در آن روز جهنم كمين‌گاهى است بزرگ) كه معادل آيه است، و به قرينه‌ (حَدائِقَ‌) كه بيان آنست، اسم مكان بهتر به نظر می‌آيد.

۲.۳ - مفازه

مَفازة: نيز مصدر ميمى و اسم مکان است‌. (فَلا تَحْسَبَنَّهُمْ‌ بِمَفازَةٍ مِنَ الْعَذابِ‌) «آنها را در نجات از عذاب مپندار».
بیابان را مفازه گويند، به قولى آن براى تفأّل است و به قولى آن به معنى مهلكه است، كه فوز به معنى هلاکت نيز آمده است؛ در اقرب گفته: «فَازَ الرَّجُلُ ماتَ وَ هَلَكَ»؛
[۱۶] شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «فوز».
در مصباح گفته: مفازه موضع مهلك است؛ و به قولى آن به معنى نجات و سلامت است، و اين تسميه به‌طور تفأّل می‌باشد.
(وَ يُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفازَتِهِمْ‌ لا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ) مفازه ظاهرا مصدر ميمى و باء به معنى سبب است، يعنى: «خداوند اهل تقوی را به سبب رستگارى و رسيدن‌ به خير از جهنّم نجات می‌دهد». يعنى: نجات آنها همان رستگار شدنشان است.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۲۱۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۴۷.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۳۰.    
۴. طبرسی، مجمع البیان، ج۳، ص۳۱.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۴۷.    
۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۷۱.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۷.    
۸. مائده/سوره۵، آیه۱۱۹.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲۷.    
۱۰. حشر/سوره۵۹، آیه۲۰.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۴۸.    
۱۲. نباء/سوره۷۸، آیه۳۱-۳۲.    
۱۳. نباء/سوره۷۸، آیه۲۱.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۸۲.    
۱۵. آل عمران/سوره۳، آیه۱۸۸.    
۱۶. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «فوز».
۱۷. فیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر، ص۴۸۳.    
۱۸. زمر/سوره۳۹، آیه۶۱.    
۱۹. صافی، محمود، الجدول فی اعراب القرآن، ج۴، ص۴۰۹.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "فوز"، ج۵، ص۲۱۱-۲۱۲.    






جعبه ابزار