• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فلسفه‌ نماز

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



گرچه نماز چیزی نیست كه فلسفه‌ اش بر كسی مخفی باشد، ولی دقت در متون آیات و روایات اسلامی ما را به نكات بیشتری در این زمینه رهنمون می‌گردد:



روح و اساس و هدف و پایه و مقدمه و نتیجه و بالاخره فلسفه نماز همان یاد خدا است, همان « ذكر الله » است كه در آیه‌ی فوق به عنوان برترین بیان شده است.
البته ذكری كه مقدمه‌ی فکر, و فكری كه انگیزه عمل بوده باشد, چنانكه در حدیثی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ آمده است كه در تفسیر جمله‌ی و لذكر الله اكبر فرمود: ذكرا لله عند ما احل و حرم « یاد خدا كردن به هنگام انجام حلال و حرام »
(یعنی به یاد خدا بیفتد به سراغ حلال برود و از حرام چشم بپوشد.)
[۱] بحار الانوار ج۸۲، ص۲۰۰.



نماز وسیله ی شستشوی از گناهان و مغفرت و آمرزش الهی است چرا كه خواه ناخواه نماز انسان را دعوت به توبه و اصلاح گذشته می‌كند, لذا در حدیثی می‌خوانیم: پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله و سلم ـ از یاران خود سؤال كرد: لو كان علی باب دار الحد كم نهر و اغتسل فی كل یوم منه خمس مرات اكان یبقی فی جسه من الدرن شیء؟ قلت لا, قال: فان مثل الصلاه كمثل النهر الجاری كلما صلی كفرت ما بینهما من الذنوب: « اگر بر در خانه یكی از شما نهری از آب صاف و پاکیزه باشد و در هر روز پنج بار خود را در آن شستشو دهد, آیا چیزی از آلودگی و کثافت در بدن او می‌ماند؟».
در پاسخ عرض كردند: نه, فرمود: « نماز درست همانند این آب جاری است, هر زمان كه انسان نمازی می خواند گناهانی كه در میان دو نماز انجام شده است از میان می رود»و به این ترتیب جراحاتی كه بر روح و جان انسان از گناه می‌نشیند, با مرهم نماز التیام می یابد و زنگارهائی كه بر قلب می نشیند زدوده می‌شود.


نماز سدی در برابر گناهان آینده است, چرا كه روح ایمان را در انسان تقویت می‌كند, و نهال تقوی را در دل پرورش می دهد, و می دانیم « ایمان » و « تقوی » نیرومند ترین سد دربرابر گناهان است, و این همان چیزی است كه در آیه ی فوق به عنوان نهی از فحشاء و منکر بیان شده است , و همان است كه در احادیث متعددی می خوانیم : افراد گناهكاری بودند كه شرح حال آنها را برای پیشوایان اسلام بیان كردند فرمودند: غم مخورید, نماز آنها را اصلاح می كند و كرد.


نماز, غفلت زدا است, بزرگترین مصیبت برای رهروان راه حق آن است كه هدف آفرینش خود را فراموش كنند و غرق در زندگی مادی و لذائذ زود گذر گردند, اما نماز به حکم این كه در فواصل مختلف, و در هر شبانه روز پنج بار انجام می‌شود, مرتباً به انسان اخطار می كند, هشدار می‌دهد, هدف آفرینش او را خاطر نشان می‌سازد, موقعیت او را در جهان به او گوشزد می كند و این نعمت بزرگی است كه انسان وسیله ای در اختیار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قویا به او بیدار باش گوید.


نماز خودبینی و کبر را درهم می‌شكند, چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر رکعت دو بار پیشانی بر خاك در برابر خدا می‌گذارد, خود را ذره ی كوچكی در برابر عظمت او می‌بیند, بلكه صفری در برابر بی نهایت.
پرده های غرور و خود خواهی را كنار می‌زند, تکبر و برتری جوئی را در هم می‌كوبد.
به همین دلیل علی ـ علیه السّلام ـ در آن حدیث معروفی كه فلسفه های عبادات اسلامی در آن منعكس شده است بعد از ایمان, نخستین عبادت را كه نماز است با همین هدف تبیین می‌كند می‌فرماید: فرض الله الایمان تطهیراً من الشرك و الصلوه تنزیهاً عن الكبر ... : خداوند ایمان را برای پاكسازی انسانها از شرک واجب كرده است و نماز را برای پاكسازی از كبر»
[۳] نهج البلاغه, كلمات قصار ۲۵۲.



نماز وسیله پرورش فضائل اخلاق و تكامل معنوی انسان است, چرا كه انسان را از جهان محدود ماده و چهار دیوار عالم طبیعت بیرون می‌برد, به ملکوت آسمانها دعوت می‌كند, و با فرشتگان هم صدا و همراز می‌سازد, خود را بدون نیاز به هیچ واسطه در برابر خدا می بیند و با او به گفتگو بر می‌خیزد.
تكرار این عمل در شبانه روز آن هم با تكیه روی صفات خدا, رحمانیت و رحیمیت و عظمت او مخصوصاً با كمک گرفتن از سوره های مختلف قرآن بعد از حمد كه بهترین دعوت كننده به سوی نیكیها و پاكیها است اثر قابل ملاحظه ای در پرورش فضائل اخلاقی در وجود انسان دارد.
لذا در حدیثی از امیر مؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ می‌خوانیم كه در فلسفه نماز فرمود:
الصلوه قربان كلی تقی : « نماز وسیله ی تقرب هر پرهیزكاری به خدا است.»
[۴] نهج البلاغه, كلمات قصار, جمله ۱۳۶.



نماز به سایر اعمال انسان ارزش و روح می دهد ـ چرا كه نماز روح اخلاص را زنده می‌كند, زیرا نماز مجموعه ای است از نیت خالص و گفتار پاک و اعمال خالصانه, تكرار این مجموع در شبانه روز بذر سایر اعمال نیک را در جان انسان می پاشد و روح اخلاص را تقویت می كند.
لذا در حدیثی معروفی می‌خوانیم كه امیر مؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ در وصایای خود بعد ازآن كه فرق مباركش با شمشیر ابن ملجم جنایتكار شكافته شد فرمود: الله الله فی الصلوه فانها عمود دینكم : « خدا را خدا درباره نماز , چرا كه ستون دین شما است».
[۵] نهج البلاغه, نامه ها ( وصیت ) ۴۷.

می‌دانیم هنگامی كه عمود هیمه در هم بشكند یا سقوط كند هر قدر طنابها و میخهای اطراف محكم باشد اثریندارد, همچنین هنگامی كه ارتباط بندگان با خدا از طریق نماز از میان برود اعمال دیگر اثر خود را از دست خواهد داد. در حدیثی از امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌خوانیم: اول ما یحاسب به العبد الصلوه فان قبلت قبلا سائل عمله, و ان ردت رد علیه سائل عمله: « نخستین چیزی كه در قیامت از بندگان حساب می شود نماز است اگر مقبول افتاد سائر اعمالشان قبول می شود, و اگر مردود شد سائر اعمال نیز مردود می‌شود»!
شاید دلیل این سخن آن باشد كه نماز رمز ارتباط خلق و خالق است, اگر به طور صحیح انجام گردد قصد قربت و اخلاص كه وسیله قبولی سائر اعمال است در او زنده می‌شود, و گرنه بقیه اعمال او مشوب و آلوده می گردد و از درجه اعتبار ساقط می‌شود.


نماز قطع نظر از محتوای خودش با توجه به شرائط صحت دعوت به پاكسازی زندگی می‌كند, چرا كه می دانیم مکان نماز گزار, لباس نمازگزار, فرشی كه بر آن نماز می‌خواند, آبی كه با آن وضو می گیرد و غسل می‌كند, محلی كه در آن غسل و وضو انجام می‌شود باید از هر گونه غصب و تجاوز به حقوق دیگران پاک باشد كسی كه آلوده به تجاوز و ظلم, ریا, غصب, كم فروشی, رشوه خواری و كسی اموال حرام باشد چگوه می‌تواند مقدمات نماز را فراهم سازد؟ بنابر این تكرار نماز در پنج نوبت در شبانه روز خود دعوتی است به رعایت حقوق دیگران.


نماز علاوه بر شرائط قبول یا به تعبیر دیگر صحت شرائط كمال دارد كه رعایت آنها نیز یک عامل مؤثر دیگر برای ترک سیاری از گناهان است.
در كتب فقهی و منابع حدیث مور زیادی به عنوان موانع قبول نماز ذكر شده است از جمله مسأله شرب خمر است كه در روایات آمده است: لا تقبل صلوه شارب الخمر اربعین یوماً الا ان یتوب: « نماز شرابخوار تا چهل روز مقبول نخواهد شد مگر این كه توبه كند.»
[۶] بحار الانوار ج۸۴، ص۳۱۷-۳۲۰.

و در روایات متعددی می خوانیم: از جمله كسانی كه در نماز آنها قبول نخواهد شد پیشوای ستمگر است»
[۷] بحار الانوار ج۸۴، ص۳۱۸.

و در بعضی از روایات دیگر تصریح شده است كه نماز كسی كه زکات نمی پردازد قبول نخواهد شد, و همچنین روایات دیگری كه می گوید: خوردن غذای حرام یا عجب و خود بینی از موانع قبول نماز است, پیدا است كه فراهم كردن این شرایط قبولی تا چه حد سازنده است؟


نماز روح انضباط را در انسان تقویت می كند, چرا كه دقیقاً باید در اوقات معینی انجام گیرد كه تأخیر و تقدیم آن هر دو موجب بطلان نماز است, همچنین آداب و احکام دیگر در مورد نیت و قیام قعود و رکوع و سجود و مانند آن كه رعایت آنها, پذیرش انضباط را در برنامه های زندگی كاملاً آسان می‌سازد.
همه اینها فوائدی است كه در نماز, قطع نظر از مسأله جماعت وجود دارد و اگر ویژگی جماعت را بر آن بیفزائیم ـ كه روح نماز همان جماعت است ـ برکات بی شمار دیگری دارد كه این جا جای شرح آن نیست, بعلاوه كم و بیش همه از آن آگاهیم.
گفتار خود را در زمینه فلسفه و اسرار نماز با حدیث جامعی كه از امام علی بن موسی الرضا ـ علیه السّلام ـ نقل شده پایان می‌دهیم:
امام در پاسخ نامه ای كه از فلسفه نماز در آن سؤال شده بود چنین فرمود:
علت تشریع نماز این است كه توجه و اقرار به ربوبیت پروردگار است, و مبارزه با شرک و بت پرستی, و قیام در پیشگاه پروردگار در نهایت خضوع و نهایت تواضع, و اعتراف به گناهان و تقاضای بخشش از معاصی گذشته, و نهادن پیشانی بر زمین همه روز برای تعظیم پروردگار.
و نیز هدف این است كه انسان همواره هشیار و متذكر باشد, گرد و غبار فراموشكاری بر دل او ننشیند, مست و مغرور نشود, خاشع و خاضع باشد, طالب و علاقمند افزونی در مواهب دین و دنیا گردد.
علاوه بر این كه مداومت ذكرخداوند در شب و روز كه در پرتو نماز حاصل می‌گردد, سبب می شود كه انسان مولا و مدبر و خالق خود را فراموش نكند, روح سركشی و طغیانگری بر او غلبه ننماید.
و همین توجه به خداوند و قیام در برابر او, انسان را از معاصی باز می دارد. و از انواع فساد جلوگیری می كند.


خداوند متعال می فرماید: انسان حریص و كم طاقت آفریده شده و هنگامی كه بدی به او رسد بی تابی می كند و هنگامی كه خوبی به او رسد مانع از دیگران می شود, مگر نماز گزاران, آنان كه نماز ها را پیوسته انجام می دهند.
انسان دارای غرائز منفی و مثبتی است كه اگر غرائز منفی او بر اثر تعلیمات الهی كنترل نگردد, به گمراهی كشیده خواهد شد و یكی از آن غرائز منفی خصلت زشت حرص و آز و خصلت زشت بی تابی در برابر حوادث تلخ است بنابراین برای تعدیل این دو خصلت و جلوگیری از طغیان آن نیاز به تربیت الهی دارد و خداوند قادر و متعال ارتباط برقرار می كند, در پرتو این ارتباط, به وثوق و اطمینانی نسبت به آن یگانه بی همتا می‌رسد و نسبت به رزق فقط خدا را می بیند و مال و دارایی خود را از او می‌داند و با روحیه توکل و تسلیم, از آز و حرص دور می شود و در مقابل آن چه از خدا به او می‌رسد, خود را بنده خدا می‌داند و بی طاقتی نخواهد كرد.


نماز انسان را با پناه گاهی مطمئن و یاری مهربان آشنا می‌كند كه در مقابله با سختی ها و مشكلات زندگی به او اتكاء می كند و در برابر آنها ذلیل و خوار نمی‌گردد, بر همین اساس, خداوند متعال دو مورد در قرآن می‌فرماید: از خصلت صبر و نماز کمک بجویید,
و این امر در روان شناسی هم به اثبات رسیده است که با آرامش و اطمینان روحی که از گذر ابمان و اعتقاد حاصل می‌شود، انسان می‌تواند امواج سهمگین مشکلات را در هم بشکند.


انجام نماز در اوقات معین و مخصوص، آداب نماز در مورد نیت و قیام و رکوع و سجود و جای گرفتن هر موضوعی در محل خودش، علاوه بر آثار مفیدی که در روح انسان می‌گذارد موجب نظم و انظباط در زندگی خواهد شد و همان طور که در زندگی بزرگان ما این امر به وضوح مشهود بود و با توجه به این که یکی از عوامل پیشرفت و بسیار مهم در تکامل، نظم و انضباط است و مسائل تربیتی در پرتو نظم و انضباط است که به نتیجه می‌رسد، جایگاه نماز در تکامل انسان بهتر معلوم می‌شود.


۱. بحار الانوار ج۸۲، ص۲۰۰.
۲. وسائل الشیعه ج۳، ص۷.    
۳. نهج البلاغه, كلمات قصار ۲۵۲.
۴. نهج البلاغه, كلمات قصار, جمله ۱۳۶.
۵. نهج البلاغه, نامه ها ( وصیت ) ۴۷.
۶. بحار الانوار ج۸۴، ص۳۱۷-۳۲۰.
۷. بحار الانوار ج۸۴، ص۳۱۸.
۸. وسائل الشیعه ج۳، ص۴.    
۹. سوره معارج/۷۰، آیات ۱۹-۲۴.    
۱۰. سوره بقره/۲، آیه۴۵.    
۱۱. سوره بقره/۲، آیه۱۵۳.    



اندیشه قم    




جعبه ابزار