• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عَمَل (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





عَمَل (به فتح عین و میم) از واژگان قرآن کریم به معنای كار، اعمّ از آن‌كه خوب باشد يا بد است.
مشتقات عَمَل که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
عَمَلِ‌ (به فتح عین و میم) به معنای کار،
تَعْلَمُونَ (به فتح تاء، سکون عین و فتح لام) به معنای انجام می‌دادید،
عَمِلُوا (به فتح عین و کسر میم) به معنای انجام داده‌اند،
يَعْمَلْ‌ (به فتح یاء، سکون عین و فتح میم) به معنای انجام دهد،
أَعْمالَهُمْ‌ (به فتح همزه، سکون عین و فتح لام) به معنای اعمالشان،
عَمِلَتْ‌ (به فتح عین و کسر میم) به معنای انجام داده، است.

فهرست مندرجات

۱ - معنای عَمَل
۲ - کاربردها
       ۲.۱ - عَمَلِ‌ (آیه ۱۵ سوره قصص)
       ۲.۲ - الْعَمَلُ‌ (آیه ۱۰ سوره فاطر)
       ۲.۳ - عَمِلَ (آیه ۶۲ سوره بقره)
       ۲.۴ - تَعْلَمُونَ و عَمِلُوا (آیه ۸۰ سوره بقره)
       ۲.۵ - يَعْمَلْ‌ (آیه ۱۲۳ سوره نساء)
       ۲.۶ - أَعْمالَهُمْ‌ و يَعْمَلْ‌ (آیه ۶ سوره زلزله)
       ۲.۷ - عَمِلَتْ‌ (آیه ۳۰ سوره آل عمران)
       ۲.۸ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۹۰ سوره نمل)
       ۲.۹ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۵۴ سوره یس)
       ۲.۱۰ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۳۹ سوره صافات)
       ۲.۱۱ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۲۸ سوره جاثیه)
       ۲.۱۲ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۱۶ سوره طور)
       ۲.۱۳ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۷ سوره تحریم)
       ۲.۱۴ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۴۳ سوره اعراف)
       ۲.۱۵ - عَمَلٌ‌ (آیه ۴۶ سوره هود)
       ۲.۱۶ - عَمِلَ (آیه ۶۹ سوره مائده)
۳ - قبول عمل از مسلمان و غير مسلمان‌
       ۳.۱ - عَمِلَ (آیه ۶۲ سوره بقره)
       ۳.۲ - عَمِلَ (آیه ۶۹ سوره مائده)
       ۳.۳ - تَعْلَمُونَ (آیه ۸۰ سوره بقره)
       ۳.۴ - يَعْمَلْ‌ (آیه ۱۲۳ سوره نساء)
۴ - تجسم عمل‌
       ۴.۱ - يَعْمَلْ‌ (آیه ۶ سوره زلزله)
       ۴.۲ - عَمِلَتْ‌ (آیه ۳۰ سوره آل عمران)
۵ - جزاى آخرت
       ۵.۱ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۹۰ سوره نمل)
       ۵.۲ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۵۴ سوره یس)
       ۵.۳ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۳۹ سوره صافات)
       ۵.۴ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۲۸ سوره جاثیه)
       ۵.۵ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۱۶ سوره طور)
       ۵.۶ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۷ سوره تحریم)
       ۵.۷ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۴۳ سوره اعراف)
۶ - انتقال اعمال‌
۷ - تأثير اعمال در يكديگر
۸ - مراعى بودن اعمال‌
۹ - تبدل اعمال‌
۱۰ - پانویس
۱۱ - منبع


عَمَل كار، اعمّ از آن‌كه خوب باشد يا بد.
راغب گويد: عمل هر فعلى است كه از حيوان روى قصد واقع شود، آن از فعل اخصّ است زيرا فعل گاهى به فعل حيوانات كه لا عن قصد سر زند اطلاق می‌شود و بعضا به فعل جمادات نيز گفته می‌شود ولى عمل خيلى كم بلا‌ قصد و فعل جماد گفته می‌شود.
در اقرب الموارد گفته: عمل در كارى گفته می‌شود كه از روى عقل و فکر باشد لذا با علم مقرون می‌شود ولى فعل، اعمّ است.
پس فرق بين عمل و فعل اعمّ و اخصّ است. اين فرق را از نيز می‌شود استفاده كرد كه عمل باعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده ولى فعل گاهى در افعال جماد نيز به كار رفته است، مثل‌: (بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هذا.)


به مواردی از عَمَل که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - عَمَلِ‌ (آیه ۱۵ سوره قصص)

(قالَ هذا مِنْ‌ عَمَلِ‌ الشَّيْطانِ‌)
(موسى گفت: «اين نزاع شما از عمل شیطان بود، كه او دشمن و گمراه‌كننده‌اى آشكار است.»)
خوب و بد بودن عمل به وسيله قرينه معلوم می‌شود.


۲.۲ - الْعَمَلُ‌ (آیه ۱۰ سوره فاطر)

(إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ‌ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ‌)
(سخنان پاكيزه به سوى او صعود مى‌كند و عمل صالح را بالا مى‌برد.)


۲.۳ - عَمِلَ (آیه ۶۲ سوره بقره)

(إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ النَّصارى‌ وَ الصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ‌ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ‌)
(كسانى كه به پيامبر اسلام ایمان آوردند و كسانى كه به آيين یهود گرويدند و نصاری و صابئان (پيروان يحيى‌) هركدام كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده و كارى شايسته انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلّم است و نه ترسى بر آن‌هاست و نه اندوهگين مى‌شوند.)


۲.۴ - تَعْلَمُونَ و عَمِلُوا (آیه ۸۰ سوره بقره)

(وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّاماً مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْداً فَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ - بَلى‌ مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ - وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ‌)
(و گفتند: «هرگز آتش دوزخ، جز چند روزى، به ما نخواهد رسيد.» بگو: «آيا پيمانى از خدا گرفته‌ايد؟!- كه خداوند هرگز از پيمانش تخلّف نمى‌ورزد- يا چيزى را كه نمى‌دانيد به خدا نسبت مى‌دهيد»؟! آرى، كسانى كه مرتكب گناه شوند، و آثار گناه، سراسر وجودشان را بپوشاند، آن‌ها اهل آتشند؛ و جاودانه در آن خواهند بود. و كسانى كه ايمان آورده، و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، آنان اهل بهشتند؛ و جاودانه در آن خواهند بود.)


۲.۵ - يَعْمَلْ‌ (آیه ۱۲۳ سوره نساء)

(لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتابِ مَنْ‌ يَعْمَلْ‌ سُوءاً يُجْزَ بِهِ وَ لا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً • وَ مَنْ‌ يَعْمَلْ‌ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ نَقِيراً)
(پاداش‌هاى الهى به آرزوهاى شما و آرزوهاى اهل کتاب نيست؛ هر كس عمل بدى انجام دهد، مطابق آن كيفر داده مى‌شود و كسى را جز خدا، ولىَّ و ياور خود نخواهد يافت. و كسانى كه كار شايسته‌اى انجام دهند، خواه مرد باشند يا زن، در حالى كه ايمان داشته باشند، چنين كسانى داخل بهشت مى‌شوند؛ و كمترين ستمى به آنها نخواهد شد.)


۲.۶ - أَعْمالَهُمْ‌ و يَعْمَلْ‌ (آیه ۶ سوره زلزله)

(يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ‌ • فَمَنْ‌ يَعْمَلْ‌ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ • وَ مَنْ‌ يَعْمَلْ‌ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ)
(در آن روز مردم به صورت گروه‌هاى پراكنده از قبرها خارج مى‌شوند تا اعمالشان به آن‌ها نشان داده شود. پس هر كس هموزن ذرّه‌اى كار خير انجام دهد آن را مى‌بيند. و هر كس هموزن ذرّه‌اى كار بد كرده آن را نيز مى‌بيند.)


۲.۷ - عَمِلَتْ‌ (آیه ۳۰ سوره آل عمران)

(يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ‌ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ‌ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً)
(روزى كه هر كس، هر كار نيكى كه انجام داده، حاضر مى‌بيند و آرزو مى‌كند ميان او، و هركار بدى كه انجام داده، فاصله زمانى زيادى باشد.)


۲.۸ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۹۰ سوره نمل)

(هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ‌ تَعْمَلُونَ‌)
«آيا جزا داده می‌شويد جز آن‌چه را كه می‌كرديد.»


۲.۹ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۵۴ سوره یس)

(وَ لا تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ‌ تَعْمَلُونَ‌)
(و جز آن‌چه انجام مى‌داديد، كيفر داده نمى‌شويد.)


۲.۱۰ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۳۹ سوره صافات)

(وَ مَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ)
(و جز به آن‌چه انجام مى‌داديد كيفر داده نمى‌شويد.)


۲.۱۱ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۲۸ سوره جاثیه)

(وَ تَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ)
(در آن روز هر امّتى را مى‌بينى كه از شدّت ترس و وحشت به زانو درآمده؛ هر امّتى به سوى كتابش خوانده مى‌شود و به آن‌ها مى‌گويند: امروز جزاى آن‌چه را انجام مى‌داديد به شما داده مى‌شود.)


۲.۱۲ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۱۶ سوره طور)

(اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاء عَلَيْكُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ)
(در آن وارد شويد و بسوزيد؛ مى‌خواهيد صبر كنيد يا نكنيد، براى شما يكسان است؛ تنها به اعمالتان جزا داده مى‌شويد!)


۲.۱۳ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۷ سوره تحریم)

(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ)
(اى كسانى كه کافر شده‌ايد! امروز (روز رستاخیز) عذرخواهى نكنيد، چرا كه تنها به اعمالتان جزا داده مى‌شويد.)


۲.۱۴ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۴۳ سوره اعراف)

(وَ نُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ‌ تَعْمَلُونَ‌)
(و در اين هنگام به آنان ندا داده مى‌شود كه: «اين بهشت را در برابر اعمالى كه انجام مى‌داديد، به ارث برديد.»)


۲.۱۵ - عَمَلٌ‌ (آیه ۴۶ سوره هود)

(إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ‌ عَمَلٌ‌ غَيْرُ صالِحٍ‌)
(فرمود: اى نوح! او از خاندان تو نيست؛ او عمل غيرصالحى است (فرد ناشايسته‌اى است‌).)


۲.۱۶ - عَمِلَ (آیه ۶۹ سوره مائده)

(إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَ الَّذِينَ هَادُواْ وَ الصَّابِؤُونَ وَ النَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الآخِرِ و عَمِلَ صَالِحًا فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ)
(كسانى كه به پيامبر اسلام ايمان آوردند و كسانى كه به آيين يهود گرويدند و صابئان (پيروان يحيى‌) و نصارى، هر كدام كه به خداوند يگانه و روز بازپسين، ايمان بياورند و كارهاى شايسته انجام دهند، نه ترسى بر آن‌هاست و نه اندوهگين مى‌شوند.)



در قرآن مجيد آياتى هست كه ظهور آنها قبول عمل از مسلمان و غير مسلمان هر دو است. و عمل صالح به هر دو گروه مفيد خواهد بود. اينک ما آن‌ها را نقل و بررسى می‌كنيم:

۲.۳ - عَمِلَ (آیه ۶۲ سوره بقره)

۱- (إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ الَّذِينَ هادُوا وَ النَّصارى‌ وَ الصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ‌ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ‌)
(كسانى كه به پيامبر اسلام ايمان آوردند و كسانى كه به آيين يهود گرويدند و نصارى و صابئان (پيروان يحيى‌) هركدام كه به خدا و روز بازپسين ايمان آورده و كارى شايسته انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلّم است و نه ترسى بر آن‌هاست و نه اندوهگين مى‌شوند.)

۲.۱۶ - عَمِلَ (آیه ۶۹ سوره مائده)

(إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَ الَّذِينَ هَادُواْ وَ الصَّابِؤُونَ وَ النَّصَارَى مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْيَوْمِ الآخِرِ و عَمِلَ صَالِحًا فَلاَ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لاَ هُمْ يَحْزَنُونَ)
(كسانى كه به پيامبر اسلام ايمان آوردند و كسانى كه به آيين يهود گرويدند و صابئان (پيروان يحيى‌) و نصارى، هر كدام كه به خداوند يگانه و روز بازپسين، ايمان بياورند و كارهاى شايسته انجام دهند، نه ترسى بر آن‌هاست و نه اندوهگين مى‌شوند.)
(مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ‌) خبر انَّ است و چون بايد از خبر به مبتدا ضمير بر گردد، لذا تقدير چنين می‌شود: «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ مِنْهُمْ» و ضمير جمع راجع است به همه چهار گروه و اگر (مَنْ آمَنَ‌) مبتدا و (فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ ...) خبر آن باشد باز جمله خبر انَّ است و از تقدير ضمير ناگزير هستيم. ظهور آيه در آنست كه آن چهار گروه با حفظ اسم مؤمن، یهودی، نصرانی و صائبی اگر ايمان به خدا و قیامت داشته و اعمال خوب‌ انجام بدهند، پيش خدا مأجور و اهل بهشت‌اند و نيز می‌فهماند كه اديان و پيامبران همه طريق‌اند و آنچه موضوعيّت دارد فقط ايمان و عمل است. و اهل ايمان و نيكوكاران اهل همه اديان در بهشت‌اند.


۳.۳ - تَعْلَمُونَ (آیه ۸۰ سوره بقره)

۲- (وَ قالُوا لَنْ تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّاماً مَعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِنْدَ اللَّهِ عَهْداً فَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ • بَلى‌ مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ • وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيها خالِدُونَ‌)
(و گفتند: «هرگز آتش دوزخ، جز چند روزى، به ما نخواهد رسيد.» بگو: «آيا پيمانى از خدا گرفته‌ايد؟!- كه خداوند هرگز از پيمانش تخلّف نمى‌ورزد- يا چيزى را كه نمى‌دانيد به خدا نسبت مى‌دهيد»؟! آرى، كسانى كه مرتكب گناه شوند، و آثار گناه، سراسر وجودشان را بپوشاند، آنها اهل آتشند؛ و جاودانه در آن خواهند بود. و كسانى كه ايمان آورده، و كارهاى شايسته انجام داده‌اند، آنان اهل بهشتند؛ و جاودانه در آن خواهند بود.)
در اين آيات پس از ردّ قول يهود كه بيهوده به خود مزيّت قائل شده می‌گفتند عذاب جز اندكى به ما نخواهد رسيد، به طور مطلق می‌فرمايد هر كه گناهكار و غرق در گناه باشد اهل عذاب و هر كه اهل ايمان و عمل باشد اهل بهشت است و «سيِّئة» ظاهرا براى نوعيّت است و كلمه‌ (أَحاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ‌) آن‌را تفسير می‌كند يعنى سَيِّئِه‌ای كه او را احاطه كند و او در آن غرق شود و ديگر محلى براى ورود ايمان نماند.
پس ملاک بهشت ايمان و عمل و ملاک دوزخ سيئه آن‌چنانى است.

۳- (وَ قالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كانَ هُوداً أَوْ نَصارى‌ تِلْكَ أَمانِيُّهُمْ قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ • بَلى‌ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ‌)
اين دو آيه نيز مانند آيات قبل است ابتدا ادعاى يهود و نصارى را كه هر يک مدّعى اهل بهشت بودن است ردّ می‌كند و می‌گويد: اين صرف آرزوى بى‌جاست و اگر دليلى داريد بياوريد، آن وقت به طور عموم می‌فرمايد: بلى هر كه توجّه خويش را به خدا تسليم كند و رو به خدا آورد و نيكوكار باشد پاداش او پيش خداست و چنين مردم نه ترسى بر آنها هست و نه محزون می‌شوند عموميّت آيه و شمول آن محتاج ببيان نيست.


۲.۵ - يَعْمَلْ‌ (آیه ۱۲۳ سوره نساء)

۴- (لَيْسَ بِأَمانِيِّكُمْ وَ لا أَمانِيِّ أَهْلِ الْكِتابِ مَنْ‌ يَعْمَلْ‌ سُوءاً يُجْزَ بِهِ وَ لا يَجِدْ لَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَ لا نَصِيراً • وَ مَنْ‌يَعْمَلْ‌ مِنَ الصَّالِحاتِ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‌ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا يُظْلَمُونَ نَقِيراً).
(پاداش‌هاى الهى به آرزوهاى شما و آرزوهاى اهل كتاب نيست؛ هر كس عمل بدى انجام دهد، مطابق آن كيفر داده مى‌شود و كسى را جز خدا، ولىَّ و ياور خود نخواهد يافت. و كسانى كه كار شايسته‌اى انجام دهند، خواه مرد باشند يا زن، در حالى كه ايمان داشته باشند، چنين كسانى داخل بهشت مى‌شوند؛ و كمترين ستمى به آنها نخواهد شد.)
در اينجا روى سخن با مسلمين است و فرموده: نه با آرزوهاى شما كارى ساخته است نه با آرزوهاى اهل كتاب. حقّ واقع اين است كه هر كه كار بدى انجام دهد با آن مجازات بيند و جز خدا براى خويش وليّى و ناصرى نمی‌يابد و هر كه كارهاى نيكو انجام دهد مرد باشد يا زن بشرط ايمان، آنها اهل بهشت‌اند ظهور اين آیات چنانكه گفته شد قبول اعمال مسلمان و غير مسلمان است.
بايد اين آيات علاوه از مسلمين شامل حال آن عده از غير مسلمين باشند كه مستضعف‌اند و يا قاصراند و حجت بر آنها تمام نشده است.
به عبارت ديگر: خداوند هميشه پس از اتمام حجّت بنده را مسؤل می‌دارد (وَ ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا) آن عده از اهل كتاب كه قاصراند و دین به آنها تبلیغ نشده و يا در وضعى قرار گرفته‌اند كه متوجه آن نشده‌اند چنين اشخاص اگر در دين خود معتقد به خدا و آخرت باشند و نيكوكارى كنند به مضمون آيات، پيش خدا مأجوراند.
اتفاقا چنين كسان از روى جهل غير مسلمان‌اند ولى واقعا مسلمان می‌باشند كه اينان با حق و حقيقت عناد ندارند و اگر حق را بدانند قبول می‌كنند النهايه حق را ندانسته‌اند، ميان آن‌كه در اثر نداشتن مسلمان نشده با آن‌كه از عناد و لجاجت اسلام را قبول نمی‌كند از زمين تا آسمان فرق هست.
اگر گويند ممكن است مراد از آيات آنان باشند كه پيش از اسلام در دين خويش مؤمن و اهل عمل بوده‌اند، گویيم: ظهور آيات به قدرى بر خلاف اين سخن است كه هيچ دانشمندى نمی‌تواند بآن صحّه گذارد.
اگر گويند: چه مانعى دارد كه آيات شامل همه باشند اعم از قاصر و مقصّر، و يک نفر غير مسلمان با دانستن اسلام و تمام شدن حجّت می‌تواند در دين خويش باقى بماند و عمل كند. به عبارت ديگر مردم در قبول هر يک از اديان آسمانى مختارند فقط بايد ايمان و عمل داشته باشند آن هم مطابق هر دين كه باشد مانعى ندارد، گویيم: اين سخن بى‌شک باطل است آنان كه تبليغ شده‌اند پيش خدا معذور نيستند و بايد از اسلام پيروى كنند، خداوند فرموده: (إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ يَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذلِكَ سَبِيلًا • أُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ حَقًّا وَ أَعْتَدْنا لِلْكافِرِينَ عَذاباً مُهِيناً • وَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ لَمْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ أُولئِكَ سَوْفَ يُؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً.)
به مضمون آيات فوق بايد به همه پيامبران ايمان آورد و هر كه بگويد: به فلان پيامبر ايمان دارم و به فلان نه اين شخص حقا كافر است و به ضرورت اسلام و قرآن انسان پس از اتمام حجّت جز به شریعت قرآن نمی‌تواند عمل كند. براى نمونه به آيات ۱۵۷ و ۱۵۸ سوره اعراف رجوع شود. }}



آيات بسيارى هست كه حكايت از تجسّم عمل می‌كند و اين‌كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود از قبيل‌:

۴.۱ - يَعْمَلْ‌ (آیه ۶ سوره زلزله)

(يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتاتاً لِيُرَوْا أَعْمالَهُمْ‌ - فَمَنْ‌ يَعْمَلْ‌ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ - وَ مَنْ‌ يَعْمَلْ‌ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ)
(در آن روز مردم به صورت گروه‌هاى پراكنده از قبرها خارج مى‌شوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود. پس هر كس هموزن ذرّه‌اى كار خير انجام دهد آن را مى‌بيند. و هر كس هموزن ذرّه‌اى كار بد كرده آن را نيز مى‌بيند.)
در اين آيات اعمال و خير و شرّ سه بار مفعول رؤيت واقع شده‌اند و مرئى و مجسّم بودن اعمال منطوق صريح آنها است.

۲.۷ - عَمِلَتْ‌ (آیه ۳۰ سوره آل عمران)

و مثل‌: (يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ‌ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ‌ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعِيداً)
(روزى كه هر كس، هر كار نيكى كه انجام داده، حاضر مى‌بيند و آرزو مى‌كند ميان او، و هركار بدى كه انجام داده، فاصله زمانى زيادى باشد.)
در اين مضمون روایات بسيارى از طريق اهل بیت (علیهم‌السّلام) و اهل سنت وارد شده كه اگر آيات و روايات جمع آورى شود كتاب مستقلى خواهد بود. خوانندگان می‌توانند بكتاب تجسم عمل يا تبدّل نيرو به ماده تأليف آقاى محمد امين رضوى رجوع كنند.
[۱۳۸] رضوی، محمدامین، تجسم عمل يا تبدّل نيرو بماده.

ناگفته نماند: ماده در اثر فعل و انفعال اتمى مبدّل به نيرو می‌شود مثلا نيروى حاصله از تشعشع اورانيوم و راديوم و غيره ولى بشر قدرت آن‌را ندارد كه نيرو را مجددا مبدل به ماده كند ولى مسلما چنين تبديلى امكان پذير خواهد بود.
اعمال اعمّ از نيک و بد جز تبدّل ماده به نيرو نيست؛ بشر در اثر اراده شروع به كار می‌كند و مقدارى از مواد بدنش مبدّل به نيرو می‌شود و از بدن خارج می‌گردد خواه به صورت (لا الهَ إِلَّا اللَّهُ) گفتن باشد يا به صورت فحش دادن به كسى است. به حكم آن‌كه موجود معدوم شدنى نيست آن نيرو در دنيا می‌ماند و به قدرت خداوندی مجسّم شده روز قيامت تحويل عامل می‌گردد.



بعضى از آيات صريح‌اند در اين‌كه جزاى آخرت خود اعمال دنياست،
مثل:

۲.۸ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۹۰ سوره نمل)

(هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ‌ تَعْمَلُونَ‌)
«آيا جزا داده می‌شويد جز آن‌چه را كه می‌كرديد.»


۲.۹ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۵۴ سوره یس)

(وَ لا تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ‌ تَعْمَلُونَ‌)
(و جز آنچه انجام مى‌داديد، كيفر داده نمى‌شويد.)
ايضا آيات:

۲.۱۰ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۳۹ سوره صافات)

(وَ مَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ)
(و جز به آنچه انجام مى‌داديد كيفر داده نمى‌شويد.)


۲.۱۱ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۲۸ سوره جاثیه)

(وَ تَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ)
(در آن روز هر امّتى را مى‌بينى كه از شدّت ترس و وحشت به زانو درآمده؛ هر امّتى به سوى كتابش خوانده مى‌شود و به آن‌ها مى‌گويند: امروز جزاى آنچه را انجام مى‌داديد به شما داده مى‌شود.)


۲.۱۲ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۱۶ سوره طور)

(اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاء عَلَيْكُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ)
(در آن وارد شويد و بسوزيد؛ مى‌خواهيد صبر كنيد يا نكنيد، براى شما يكسان است؛ تنها به اعمالتان جزا داده مى‌شويد!)


۲.۱۳ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۷ سوره تحریم)

(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْيَوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ)
(اى كسانى كه كافر شده‌ايد! امروز (روز رستاخيز) عذرخواهى نكنيد، چرا كه تنها به اعمالتان جزا داده مى‌شويد.) و غيره.
بعضى ديگر حكايت از آن دارند كه جزاى آخرت در اثر اعمال دنیا است و اين می‌فهماند كه اعمال سبب جزااند نه خود آن،
مثل‌: (فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذابَ الْهُونِ بِما كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ‌)


۲.۱۴ - تَعْمَلُونَ‌ (آیه ۴۳ سوره اعراف)

(وَ نُودُوا أَنْ تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوها بِما كُنْتُمْ‌ تَعْمَلُونَ‌)
(و در اين هنگام به آنان ندا داده مى‌شود كه: «اين بهشت را در برابر اعمالى كه انجام مى‌داديد، به ارث برديد.»)
در جواب بايد گفت: گرچه تجسم‌ عمل در آخرت حتمى است ولى در كيفيّت فرق خواهد داشت مثلا جمله (لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ) بشكل گنجى در بهشت تحويل انسان می‌شود. در اين صورت اگر بگویيم اين نعمت يا عذاب همان است درست گفته‌ايم و اگر بگویيم: اين به واسطه فلان عمل است باز درست گفته‌ايم زيرا در شكل و كيفيّت فرق دارند، اين هر دو تعبير در آيه ذيل به كار رفته است‌:
(كُلَّما رُزِقُوا مِنْها مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقاً قالُوا هذَا الَّذِي رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً)
يعنى «اهل بهشت وقتی كه ميوه‌اى از بهشت به آنها داده شد گويند: اين همان است كه قبلا بما داده شده بود».
بعد فرموده: (وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً) يعنى ميوه آخرت بآنها داده می‌شود در حاليكه شبيه ميوه دنيا است لفظ (هذَا الَّذِي رُزِقْنا مِنْ قَبْلُ‌) حاكى از عينيّت عمل و جزا است و (مُتَشابِهاً) اشاره باختلاف كيفيّت است.
اين در صورتى است كه مثلا شخصى سيبى را در دنيا بخورد سپس از نيروى حاصله آن دو ركعت نماز بخواند و آن سيب بشكل نماز از بدنش بيرون بريزد آن نيرو در آخرت به سيب مبدّل شده و تحويل عامل گردد.


از جمله احكام عجيب اعمال انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته می‌شود، عمل خير را يكى انجام می‌دهد ولى پاداش آن‌را ديگرى می‌برد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست می‌شود. (رجوع شود به «بوء» ذيل آيه‌: (إِنِّي أُرِيدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمِي وَ إِثْمِكَ‌) )
در روايات غیبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.


در «حبط» روشن شد كه اعمال نيک در اثر بعضى از عوامل حبط و بى‌اثر می‌گردند، در مقابل اعمال بد نيز در اثر اعمال نيک از بين می‌روند.
(وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَيِ النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّيْلِ إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ ...) آيه صريح است در اين‌كه حسنات سيّئات را از بين می‌برند و ظاهرا توبه هم شرط نيست كه توبه به تنهایى مكفّر و از بين برنده گناه است.
ايضا: (إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ‌) كه ظهورش در مكفّر بودن اجتناب از کبائر است نسبت به صغائر بى‌آن‌كه توبه شرط باشد. ايضا رجوع شود به «بوء» و رواياتی كه ذيل آيه اول نقل شده است.


از احكام ديگر اعمال آن‌كه اعمال تا دم مرگ مراعى و مشروطند.
آنان كه كارهاى نيک انجام داده‌اند در صورتى عامل آنها اهل بهشت می‌شود كه تا آخر عمر و از اهل ايمان باشد و اگر کافر و مشرک گرديد يا به عوامل ديگر اعمالش حبط شد ديگر سودى به حال وى نخواهند داشت.
ظاهرا اعمال نيک مرتدّ به حالت نيمه حبط در می‌آيند كه اگر بعدا ايمان آورد زنده شده و عامل را اهل بهشت می‌كنند.


به موجب‌ (فَأُوْلئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ‌) تبدّل اعمال به يک‌ديگر از جمله احكام اعمال است كه در «توبه» مقدارى درباره آن بحث شد.
(إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ‌ عَمَلٌ‌ غَيْرُ صالِحٍ‌)
(فرمود: اى نوح! او از خاندان تو نيست؛ او عمل غيرصالحى است (فرد ناشايسته‌اى است‌).)
آيه درباره پسر نوح (علیه‌السّلام) است كه غرق گرديد، خدا وعده كرده بود كه اهل نوح را نجات دهد پس از نشست طوفان نوح به خدا عرض كرد: (إِنَّ ابْنِي مِنْ أَهْلِي وَ إِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُ‌)، «پسرم از اهل من است مطابق وعده تو می‌بايست غرق نشود»، خدا در جواب فرمود: او از اهل تو نيست. بعضى از بزرگان گفته‌اند: يعنى او از اهل تو كه مشمول وعده نجات‌اند نيست. (ولى ما در اين باره تحقيقى داريم كه در «اهل» گذشته به آنجا رجوع شود.)
جمله‌ (إِنَّهُ‌ عَمَلٌ‌ غَيْرُ صالِحٍ‌) می‌شود گفت از باب مبالغه است مثل «زيدٌ عَدْلٌ» و «فَانَّما هِىَ اقْبالٌ وَ ادْبارٌ» دنيا يک‌پارچه اقبال و ادبار است.
اين جمله دليل خروج پسر نوح از اهل نوح (عليه‌السّلام) است. روايات نيز مؤيد آن است ولى به نظرم مبالغه نيست بلكه در منطق الهى سنجش انسان فقط عمل است نه گوشت، پوست و انسان دو قسم است، عمل صالح، عمل فاسد و جز اين دو نيست.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۴۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۸۷.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۵، ص۴۳۰.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۸۷.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۳، ص۶۴۵.    
۶. انبیاء/سوره۲۱، آیه۶۳.    
۷. قصص/سوره۲۸، آیه۱۵.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۸۷.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۲۶.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۸.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۷۱.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۸۲.    
۱۳. فاطر/سوره۳۵، آیه۱۰.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۳۵.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۸.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۳.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۳۱۱.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۲۹.    
۱۹. بقره/سوره۲، آیه۶۲.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۰.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ص۲۰۰.    
۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ص۲۶۱.    
۲۳. بقره/سوره۲، آیه۸۰-۸۲.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۲.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ص۳۲۶.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ص۲۱۶.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ص۲۳۵.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ص۳۳۶.    
۲۹. نساء/سوره۴، آیه۱۲۳-۱۲۴.    
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۹۸.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۱۴۰.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۸۶.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۶۱.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۷۶.    
۳۵. زلزله/سوره۹۹، آیه۶-۸.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۹۹.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۸۳.    
۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۳.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۲۷.    
۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۹۹.    
۴۱. آل عمران/سوره۳، آیه۳۰.    
۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۴.    
۴۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۲۴۳.    
۴۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۵۵.    
۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۳۴.    
۴۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۳۲.    
۴۷. نمل/سوره۲۷، آیه۹۰.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۵۷۸.    
۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۴۰۳.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۵۱.    
۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۷۱.    
۵۲. یس/سوره۳۶، آیه۵۴.    
۵۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۴۳.    
۵۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۴۸.    
۵۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۰۰.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۲۲.    
۵۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۷۰.    
۵۸. صافات/سوره۳۷، آیه۳۹.    
۵۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۴۷.    
۶۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۰۳.    
۶۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۳۵.    
۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۷۶.    
۶۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۹۰.    
۶۴. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۸.    
۶۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۰۱.    
۶۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۲۶۹.    
۶۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۷۷.    
۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۶۷.    
۶۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۲۰.    
۷۰. طور/سوره۵۲، آیه۱۶.    
۷۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۲۴.    
۷۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۴.    
۷۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۰.    
۷۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۴۳.    
۷۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۴۸.    
۷۶. تحریم/سوره۶۶، آیه۷.    
۷۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۶۰.    
۷۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۵۶۲.    
۷۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۳۵.    
۸۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۱۴۷.    
۸۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۷۷.    
۸۲. اعراف/سوره۷، آیه۴۳.    
۸۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۵۵.    
۸۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۱۴۶.    
۸۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۱۶.    
۸۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۰۹.    
۸۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۴۹.    
۸۸. هود/سوره۱۱، آیه۴۶.    
۸۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۲۷.    
۹۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۳۵۳.    
۹۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۲۳۳.    
۹۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۶۸.    
۹۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۵۳.    
۹۴. مائده/سوره۵، آیه۶۹.    
۹۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۱۹.    
۹۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۹۷.    
۹۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۶۷.    
۹۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۱۲۴.    
۹۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۴۷.    
۱۰۰. بقره/سوره۲، آیه۶۲.    
۱۰۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۰.    
۱۰۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ص۲۰۰.    
۱۰۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ص۲۶۱.    
۱۰۴. مائده/سوره۵، آیه۶۹.    
۱۰۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۱۹.    
۱۰۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۹۷.    
۱۰۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۶۷.    
۱۰۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۱۲۴.    
۱۰۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۴۷.    
۱۱۰. بقره/سوره۲، آیه۸۰-۸۲.    
۱۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۲.    
۱۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ص۳۲۶.    
۱۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ص۲۱۶.    
۱۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ص۲۳۵.    
۱۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ص۳۳۶.    
۱۱۶. بقره/سوره۲، آیه۱۱۱-۱۱۲.    
۱۱۷. نساء/سوره۴، آیه۱۲۳-۱۲۴.    
۱۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۹۸.    
۱۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۱۴۰.    
۱۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۸۶.    
۱۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۶۱.    
۱۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۷۶.    
۱۲۳. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۵.    
۱۲۴. نساء/سوره۴، آیه۱۵۰-۱۵۲.    
۱۲۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۵۷-۱۵۸.    
۱۲۶. زلزله/سوره۹۹، آیه۶-۸.    
۱۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۹۹.    
۱۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۵۸۳.    
۱۲۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۴۳.    
۱۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۲۷.    
۱۳۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۷۹۹.    
۱۳۲. آل عمران/سوره۳، آیه۳۰.    
۱۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۴.    
۱۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۲۴۳.    
۱۳۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۵۵.    
۱۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۳۴.    
۱۳۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۳۲.    
۱۳۸. رضوی، محمدامین، تجسم عمل يا تبدّل نيرو بماده.
۱۳۹. نمل/سوره۲۷، آیه۹۰.    
۱۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۵۷۸.    
۱۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۴۰۳.    
۱۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۵۱.    
۱۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۷۱.    
۱۴۴. یس/سوره۳۶، آیه۵۴.    
۱۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۴۳.    
۱۴۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۴۸.    
۱۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۰۰.    
۱۴۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۲۲.    
۱۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۷۰.    
۱۵۰. صافات/سوره۳۷، آیه۳۹.    
۱۵۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۴۷.    
۱۵۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۲۰۳.    
۱۵۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۳۵.    
۱۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۷۶.    
۱۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۹۰.    
۱۵۶. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۸.    
۱۵۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۰۱.    
۱۵۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۲۶۹.    
۱۵۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۱۷۷.    
۱۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۳۶۷.    
۱۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۲۰.    
۱۶۲. طور/سوره۵۲، آیه۱۶.    
۱۶۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۲۴.    
۱۶۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۴.    
۱۶۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۰.    
۱۶۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۳۴۳.    
۱۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۴۸.    
۱۶۸. تحریم/سوره۶۶، آیه۷.    
۱۶۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۶۰.    
۱۷۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۵۶۲.    
۱۷۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۳۳۵.    
۱۷۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۱۴۷.    
۱۷۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۷۷.    
۱۷۴. احقاف/سوره۴۶، آیه۲۰.    
۱۷۵. اعراف/سوره۷، آیه۴۳.    
۱۷۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۵۵.    
۱۷۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۱۴۶.    
۱۷۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۱۱۶.    
۱۷۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۱۰۹.    
۱۸۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۴۹.    
۱۸۱. بقره/سوره۲، آیه۲۵.    
۱۸۲. مائده/سوره۵، آیه۲۹.    
۱۸۳. هود/سوره۱۱، آیه۱۱۴.    
۱۸۴. نساء/سوره۴، آیه۳۱.    
۱۸۵. فرقان/سوره۲۵، آیه۷۰.    
۱۸۶. هود/سوره۱۱، آیه۴۶.    
۱۸۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۲۷.    
۱۸۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۳۵۳.    
۱۸۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۲۳۳.    
۱۹۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۶۸.    
۱۹۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۵۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عمل»، ج۵، ص۴۴.    






جعبه ابزار