حکم زنا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در
آیات قرآن به برخی از احکام
زنا اشاره شده است.در این مقاله آیات مرتبط با
حکم زنا معرفی میشوند.
وجوب اجرای حد
رجم، بر زنا کار
محصن:
«... وَ مِنَ الَّذِينَ هادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هذا فَخُذُوهُ وَ إِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا ... أُولئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ؛
... و (همچنین) گروهی از
یهودیان که خوب به سخنان تو گوش میدهند، تا دستاویزی برای
تکذیب تو بیابند؛ آنها جاسوسان گروه دیگری هستند که خودشان نزد تو نیامدهاند؛ آنها سخنان را از مفهوم اصلیش
تحریف میکنند، و (به یکدیگر) میگویند: اگر این (که ما میخواهیم) به شما داده شد (و
محمد بر طبق خواسته شما داوری کرد،) بپذیرید، وگرنه (از او) دوری کنید! ... آنها کسانی هستند که
خدا نخواسته دلهایشان را پاک کند؛ در
دنیا رسوایی، و در
آخرت مجازات بزرگی نصیبشان خواهد شد.»
برخی از مفسران گفتهاند: مقصود از «یحرفون الکلم من بعد مواضعه» تغییر حکم رجم زناکار به تازیانه است.
شرایط
احصان رجم در
فقه به طور مبسوط بحث و بیان شده است.
امام خمینی در
تحریرالوسیله در این باره مینویسد: «محصن بودنی که رجم با آن واجب است با جمع شدن اموری تحقق پیدا میکند:
اول:
نزدیکی در
قُبُل اهلش؛ ولی نزدیکی در دُبُر، بنابر
احتیاط (واجب) موجب احصان نمیشود. پس اگر عقد نماید و با او به طور کامل خلوت نماید، یا با او در مابین دو ران یا به کمتر از حشفه یا به کمتر از مقدار حشفه در کسی که حشفهاش بریده شده است
مجامعت نماید و در پیدا شدن دخول،
شک باشد، نه مرد محصن میباشد و نه زن محصنه. و ظاهر آن است که
انزال منی، شرط نیست؛ پس اگر دو ختنهگاه (مرد و زن) همدیگر را ملاقات کنند، احصان تحقق پیدا میکند و سالم بودن خصیهها شرط نیست.
دوم: اینکه کسی که با اهلش وطی میکند بنابر احتیاط (واجب)
بالغ باشد؛ پس اگر بچهای و لو اینکه نزدیک بلوغش باشد،
دخول نماید احصانی نیست، چنان که زن با این وطی،
محصنه نمیشود. پس اگر مرد، درحالیکه بالغ نباشد، زن را وطی کند، سپس درحالیکه بالغ شده است زنا نماید، بنابر احتیاط (واجب) محصن نمیباشد ولو اینکه
زوجیت باقی و مستمر باشد.
سوم: در وقت
دخول به زوجهاش، بنابر احتیاط (واجب)
عاقل باشد؛ پس اگر در حال صحتش ازدواج نماید و به او دخول نکند تا اینکه دیوانه شود سپس در حال جنون با او نزدیکی کند، بنابر احتیاط (واجب)
احصان تحقق پیدا نمیکند.
چهارم: اینکه وطی در فرجی باشد که با
عقد دائمی صحیح یا ملک یمین، مملوک او باشد؛ پس احصان، با
وطی زنا و
وطی شبهه و همچنین با
متعه، تحقق پیدا نمیکند. پس اگر متعهای داشته باشد که صبح و شب در رفتوآمد با او است، محصن نمیباشد.
پنجم: اینکه بر وطی فرج هروقت - از روز و شب - بخواهد
متمکن باشد؛ پس اگر دور و
غائب باشد که متمکن از وطی او نباشد غیر محصن است. و همچنین است اگر حاضر باشد لیکن بهخاطر مانعی
قدرت بر وطی نداشته باشد از قبیل زندانی بودن خودش یا زندانی بودن زوجهاش یا مریض بودن زوجه که وطی او برایش ممکن نباشد یا اینکه ظالمی او را از جمعشدن با او منع نماید، محصن نمیباشد.
ششم: اینکه
حرّ باشد.»
و «آنچه که در محصن بودن
مرد معتبر است، در محصن بودن
زن هم اعتبار دارد؛ پس اگر شوهرش با او نباشد که در صبح و شب بر او وارد شود رجم نمیشود. و زنی که به او دخول نشده و همچنین زن غیر بالغه و همچنین زن
دیوانه و همچنین
متعه رجم نمیشود.»
و «
طلاق رجعی موجب خروج از محصن بودن نمیشود؛ پس اگر مرد یا زن در طلاق رجعی زنا کنند بر آنها رجم میباشد. و اگر زن در طلاق رجعی درحالیکه میداند،
ازدواج نماید رجم دارد. و همچنین است
شوهر دوم اگر عالم به
تحریم و
عدّه او باشد، ولی اگر جاهل به حکم یا موضوع باشد حدی نیست. و اگر یکی از آنها بداند او رجم دارد، نه
جاهل به آن. و اگر یکی از آنها ادعای جهل به حکم نماید درصورتیکه جهل، در حق او
ممکن باشد از او قبول میشود. و اگر ادعای
جهل به موضوع داشته باشد، در چنین صورتی قبول میشود.»
و «مرد و همچنین زن با
طلاق بائن - مانند
خلع و
مبارات - از محصن بودن خارج میشوند؛ و اگر زوج خلعکننده رجوع نماید، رجمی بر او نیست مگر بعد از
دخول.»
و «
اسلام در محصن بودن هیچ یک از آن دو
شرط نیست؛ پس
نصرانی به نصرانیه و بر عکس و نصرانی به
یهودیه و بر عکس محصن میشود. پس اگر غیرمسلمان زوجه دائمی خودش را
وطی نماید سپس زنا کند،
رجم میشود. و صحت عقد آنها شرط نیست مگر نزد خود آنها؛ پس اگر عقد، در نزد آنها صحیح باشد ولی در نزد ما باطل باشد، در
حکم به رجم، کفایت میکند.»
لزوم
تعزیر زناکار تا احراز
توبه او:
«وَ الَّذانِ يَأْتِيانِها مِنْكُمْ فَآذُوهُما فَإِنْ تابا وَ أَصْلَحا فَأَعْرِضُوا عَنْهُما إِنَّ اللَّهَ كانَ تَوَّاباً رَحِيماً؛
و از میان شما، آن مردان و زنانی که (
همسر ندارند، و) مرتکب آن کار (زشت) میشوند، آنها را آزار دهید (و
حد بر آنان جاری نمایید)! و اگر توبه کنند، و (خود را) اصلاح نمایند، (و به جبران گذشته بپردازند،) از آنها درگذرید! زیرا خداوند، توبهپذیر و مهربان است.».
لزوم زدن
شلاق، بر
پوست زناکار:
«الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ ....؛
هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید....»
وجوب اجرای حد زناکار در حضور جمعی از مؤمنان:
«الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ ... وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ؛
هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید... و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند!»
تنها مؤمنان، داراى حق حضور و گواهى بر اجراى حدّ زنا:
«الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ ... وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ؛
هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید... و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند!»
حرمت زنا:
۱. «يا أَيُّهَا النَّاسُ ... وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ إِنَّما يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ ...؛
ای مردم! ... و از گامهای
شیطان، پیروی نکنید! چه اینکه او،
دشمن آشکار شماست!•او شما را فقط به بدیها و کار زشت فرمان میدهد....»
۲. «وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ ...؛
و آنها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند، یا به خود
ستم کنند، به یاد خدا میافتند؛ و برای گناهان خود، طلب آمرزش میکنند -و کیست جز خدا که
گناهان را ببخشد؟ ....» بنابر قولی، مراد از «فاحشة» زنا است.
۳. «وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ ...؛
و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از
مسلمانان را بعنوان
شاهد بر آنها بطلبید! اگر گواهی دادند، آنان (= زنان) را در خانه ها (ی خود) نگاه دارید تا مرگشان فرارسد....»
۴. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ ...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! برای شما حلال نیست که از زنان، از روی اکراه (و ایجاد ناراحتی برای آنها،)
ارث ببرید! و آنان را تحت فشار قرار ندهید که قسمتی از آنچه را به آنها دادهاید (از
مهر)، تملک کنید! مگر اینکه آنها عمل زشت آشکاری انجام دهند. ....»
۵. «وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ ... فَإِنْ أَتَيْنَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ ...؛
و آنها که توانایی
ازدواج با زنان (آزاد) پاکدامن با ایمان را ندارند، میتوانند با زنان پاکدامن از بردگان باایمانی که در اختیار دارید ازدواج کنند... و در صورتی که «
محصنه» باشند و مرتکب عمل منافی عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت. ...»
۶. «الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ ... وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسافِحِينَ وَ لا مُتَّخِذِي أَخْدانٍ ...؛
امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شده؛ ... و (نیز) زنان پاکدامن از مسلمانان، و زنان پاکدامن از اهل کتاب، حلالند؛ هنگامی که مهر آنها را بپردازید و پاکدامن باشید؛ نه زناکار، و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید....»
۷. «قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ ... وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ ...؛
بگو: «بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما
حرام کرده است برایتان بخوانم ... و نزدیک کارهای زشت نروید، چه آشکار باشد چه پنهان!....»
۸. «وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَيْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُلْ إِنَّ اللَّهَ لا يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ أَ تَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ؛
و هنگامی که کار زشتی انجام میدهند میگویند: پدران خود را بر این عمل یافتیم؛ و خداوند ما را به آن دستور داده است!» بگو: خداوند (هرگز) به کار زشت فرمان نمیدهد! آیا چیزی به خدا نسبت میدهید که نمیدانید؟!».
۹. «قُلْ إِنَّما حَرَّمَ
رَبِّيَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ ...؛
بگو: خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است....»
۱۰. «وَ راوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِها عَنْ نَفْسِهِ وَ غَلَّقَتِ الْأَبْوابَ وَ قالَتْ هَيْتَ لَكَ قالَ مَعاذَ اللَّهِ إِنَّهُ
رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوايَ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ وَ لَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَ هَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى بُرْهانَ رَبِّهِ كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِينَ؛
و آن زن که
یوسف در خانه او بود، از او تمنّای کامجویی کرد؛ درها را بست و گفت: بیا (بسوی آنچه برای تو مهیاست!) (یوسف) گفت: پناه میبرم به خدا! او (
عزیز مصر) صاحب نعمت من است؛ مقام مرا گرامی داشته؛ (آیا ممکن است به او ظلم و
خیانت کنم؟!) مسلّماً ظالمان رستگار نمیشوند! آن زن قصد او کرد؛ و او نیز -اگر برهان پروردگار را نمیدید- قصد وی مینمود! اینچنین کردیم تا بدی و
فحشا را از او دور سازیم؛ چرا که او از بندگان مخلص ما بود!».
۱۱. «وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى ...؛
و نزدیک زنا نشوید....»
۱۲. «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ؛
مؤمنان رستگار شدندو آنها که دامان خود را (از آلودهشدن به بیعفتی) حفظ میکنند.»
۱۳. «الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ؛
هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و محبّت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود، اگر به خدا و روز جزا
ایمان دارید! و باید گروهی از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده کنند!»
۱۴. «الزَّانِي لا يَنْكِحُ إِلَّا زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَ الزَّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلَّا زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَ حُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ؛
مرد زناکار جز با زن زناکار یا
مشرک ازدواج نمیکند؛ و زن زناکار را، جز مرد زناکار یا مشرک، به ازدواج خود درنمیآورد؛ و این کار بر مؤمنان حرام شده است!»
۱۵. «إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛
کسانی که دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است؛ و خداوند میداند و شما نمیدانید!» مراد از «فاحشة» زنا و قبایح است.
۱۶. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! از گامهای شیطان پیروی نکنید! هر کس پیرو شیطان شود (گمراهش میسازد، زیرا) او به فحشا و
منکر فرمان میدهد! و اگر فضل و رحمت الهی بر شما نبود، هرگز احدی از شما پاک نمیشد؛ ولی خداوند هر که را بخواهد تزکیه میکند، و خدا شنوا و داناست!».
۱۷. «... وَ لا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغاءِ ...؛
... و کنیزان خود را برای دستیابی متاع ناپایدار زندگی دنیا مجبور به
خود فروشی نکنید....»
۱۸. «وَ الَّذِينَ ... وَ لا يَزْنُونَ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ يَلْقَ أَثاماً يُضاعَفْ لَهُ الْعَذابُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ يَخْلُدْ فِيهِ مُهاناً؛
و کسانی که ... و زنا نمیکنند؛ و هر کس چنین کند،
مجازات سختی خواهد دید! عذاب او در
قیامت مضاعف میگردد، و همیشه با خواری در آن خواهد ماند!».
۱۹. «الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ ...؛
همانها که از گناهان بزرگ و اعمال زشت دوری میکنند، جز
گناهان صغیره (که گاه آلوده آن میشوند)....»
۲۰. «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَ أَحْصُوا الْعِدَّةَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَ لا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ ...؛
ای پیامبر! هر زمان خواستید زنان را
طلاق دهید، در زمان عدّه، آنها را طلاق گویید ( زمانی که از عادت ماهانه پاک شده و با همسرشان نزدیکی نکرده باشند)، و حساب عدّه را نگه دارید؛ و از خدایی که پروردگار شماست بپرهیزید؛ نه شما آنها را از خانههایشان بیرون کنید و نه آنها (در دوران عدّه) بیرون روند، مگر آنکه کار زشت آشکاری انجام دهند....»
حرمت زنا به صورت آشکار یا پنهان:
۱. «الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ ... وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسافِحِينَ وَ لا مُتَّخِذِي أَخْدانٍ ...؛
امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شده؛ ... و (نیز) زنان پاکدامن از مسلمانان، و زنان پاکدامن از اهل کتاب، حلالند؛ هنگامی که مهر آنها را بپردازید و پاکدامن باشید؛ نه زناکار، و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید....»
۲. «قُلْ تَعالَوْا أَتْلُ ما حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ ... وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ ...؛
بگو: بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم: ... و نزدیک کارهای زشت نروید، چه آشکار باشد چه پنهان! ....» بنابر احتمالی، مقصود از «ما ظهر» زنای آشکار و مقصود از «و ما بطن» زنای پنهانی است.
۳. «قُلْ إِنَّما حَرَّمَ
رَبِّيَ الْفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ ...؛
بگو: خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است....»
حرمت
اجرت زنا:
«... وَ لا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّناً لِتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا ...؛
... و کنیزان خود را برای دستیابی متاع ناپایدار زندگی دنیا مجبور به خود فروشی نکنید اگر خودشان میخواهند پاک بمانند! ....»
حرمت زنا، با زنان
اهل کتاب:
«الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ طَعامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ حِلٌّ لَكُمْ وَ طَعامُكُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ إِذا آتَيْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسافِحِينَ وَ لا مُتَّخِذِي أَخْدانٍ وَ مَنْ يَكْفُرْ بِالْإِيمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِينَ؛
امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شده؛ و (همچنین)
طعام اهل کتاب، برای شما حلال است؛ و طعام شما برای آنها حلال؛ و (نیز) زنان پاکدامن از مسلمانان، و زنان پاکدامن از اهل کتاب، حلالند؛ هنگامی که مهر آنها را بپردازید و پاکدامن باشید؛ نه زناکار، و نه دوست پنهانی و نامشروع گیرید. و کسی که انکار کند آنچه را باید به آن ایمان بیاورد، اعمال او تباه میگردد؛ و در سرای دیگر، از زیانکاران خواهد بود.»
حرمت
ترحم، هنگام اجراى حدّ بر زناكار:
«الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ وَ لا تَأْخُذْكُمْ بِهِما رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ ...؛
هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت (و محبّت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود....»
حرمت
اکراه و مجبور كردن ديگران بر زنا:
«... وَ لا تُكْرِهُوا فَتَياتِكُمْ عَلَى الْبِغاءِ ...؛
... و کنیزان خود را برای دستیابی متاع ناپایدار زندگی دنیا مجبور به خود فروشی نکنید....»
حکم ازدواج با زناکاران عبارت است از:
حرمت ازدواج مؤمنان، با افراد مشهور به زنا:
«الزَّانِي لا يَنْكِحُ إِلَّا زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَ الزَّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلَّا زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَ حُرِّمَ ذلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ؛
مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمیکند؛ و زن زناکار را، جز مرد زناکار یا مشرک، به ازدواج خود درنمیآورد؛ و این کار بر مؤمنان حرام شده است!»
طبق روایتی از
امام باقر علیهالسلام و
امام صادق علیهالسلام آیه یاد شده مربوط به مردان و زنانی است که در عصر
رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مشهور به زنا بودند.
جواز ازدواج زن و مرد زناكار با يكديگر:
«الزَّانِي لا يَنْكِحُ إِلَّا زانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَ الزَّانِيَةُ لا يَنْكِحُها إِلَّا زانٍ أَوْ مُشْرِكٌ ...؛
مرد زناکار جز با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمیکند؛ و زن زناکار را، جز مرد زناکار یا مشرک، به ازدواج خود درنمیآورد....»
عدم سقوط حدّ زنا (
قتل) از
کافر زناكار با زن مسلمان، پس از اظهار
اسلام وى:
«فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ كَفَرْنا بِما كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْكافِرُونَ؛
هنگامی که
عذاب (شدید) ما را دیدند گفتند: هم اکنون به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به معبودهایی که همتای او میشمردیم کافر شدیم!•امّا هنگامی که عذاب ما را مشاهده کردند، ایمانشان برای آنها سودی نداشت! این
سنّت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده، و آنجا کافران زیانکار شدند!».
از
امام هادی علیهالسلام نقل شده با استناد به آیات یاد شده حکم به قتل مرد زنا کار غیر مسلمان با زن مسلمان داده، هر چند اسلام آورده باشد.
سقوط حدّ زنا، در صورت
توبه زناكار، قبل از ثبوت حكم، نزد حاكم شرع:
«وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا وَ الَّذانِ يَأْتِيانِها مِنْكُمْ فَآذُوهُما فَإِنْ تابا وَ أَصْلَحا فَأَعْرِضُوا عَنْهُما إِنَّ اللَّهَ كانَ تَوَّاباً رَحِيماً؛
و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبید! اگر گواهی دادند، آنان (زنان) را در خانه ها (ی خود) نگاه دارید تا مرگشان فرارسد؛ یا اینکه خداوند، راهی برای آنها قرار دهد. و از میان شما، آن مردان و زنانی که (همسر ندارند، و) مرتکب آن کار (زشت) میشوند، آنها را آزار دهید (و حد بر آنان جاری نمایید)! و اگر توبه کنند، و (خود را) اصلاح نمایند، (و به جبران گذشته بپردازند،) از آنها درگذرید! زیرا خداوند، توبهپذیر و مهربان است.»
کیفر فحشا، مشروط به انجام دادن آن از روی اختیار :
«وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ ... شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ ... وَ الَّذانِ يَأْتِيانِها مِنْكُمْ فَآذُوهُما ...؛
و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا شوند... اگر گواهی دادند، آنان (= زنان) را در خانه ها (ی خود) نگاه دارید تا مرگشان فرارسد... و از میان شما، آن مردان و زنانی که (همسر ندارند، و) مرتکب آن کار (زشت) میشوند، آنها را آزار دهید (و حد بر آنان جاری نمایید)!....»
اثبات فحشاى زنا، مشروط به
شهادت چهار شاهد از مردان مسلمان:
۱. «وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ ...؛
و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبید! اگر گواهی دادند، آنان ( زنان) را در خانه ها (ی خود) نگاه دارید تا مرگشان فرارسد....»
۲. «وَ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمانِينَ جَلْدَةً وَ لا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهادَةً أَبَداً وَ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ؛
و کسانی که زنان پاکدامن را متهمّ میکنند، سپس چهار شاهد (بر مدّعای خود) نمیآورند، آنها را هشتاد تازیانه بزنید و شهادتشان را هرگز نپذیرید؛ و آنها همان فاسقانند!»
۳. «إِنَّ الَّذِينَ جاؤُ بِالْإِفْكِ ... لَوْ لا جاؤُ عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَداءَ فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَداءِ فَأُولئِكَ عِنْدَ اللَّهِ هُمُ الْكاذِبُونَ؛
مسلّماً کسانی که آن
تهمت عظیم را عنوان کردند...چرا چهار شاهد برای آن نیاوردند؟! اکنون که این گواهان را نیاوردند، آنان در پیشگاه خدا دروغگویانند!».
حبس ابد، كيفر فحشاى زنان شوهردار (قبل از تشريع حكم رجم):
«وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ ...؛
و کسانی از
زنان شما که مرتکب زنا شوند، چهار نفر از مسلمانان را بعنوان شاهد بر آنها بطلبید! اگر گواهی دادند، آنان (= زنان) را در خانه ها (ی خود) نگاه دارید تا مرگشان فرارسد....»
همان گونه که برخی مفسران گفتهاند، منظور از ضمیر «کم» مردان مسلمان و منظور از نساء همسران آنان است، لذا این حکم مربوط به زنان شوهردار است و زنان بی شوهر را شامل نمیشود.و این حکم به واسطه سنت در رجم زن شوهردار نسخ شده است.
کیفر زناکار بی همسر عبارت است از:
آزار و
تعزیر، کیفر مرد و زن زناکار بی همسر:
«وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ ... وَ الَّذانِ يَأْتِيانِها مِنْكُمْ فَآذُوهُما ...؛
و کسانی از زنان شما که مرتکب زنا شوند... و از میان شما، آن مردان و زنانی که (همسر ندارند، و) مرتکب آن کار (زشت) میشوند، آنها را آزار دهید (و حد بر آنان جاری نمایید)! ....»
بنا بر یک احتمال، منظور از «الـتی» زنان شوهردار میباشد و این آیه هم دنباله همان احکام است، پس مراد از «الذان» مرد و زن بی شوهر است.
صد
تازیانه، حدّ زناى مرد و زن بىهمسر:
«الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ واحِدٍ مِنْهُما مِائَةَ جَلْدَةٍ ....؛
هر یک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید....»
فحشاى آشكار زنان، مجوز سختگيرى شوهران نسبت به آنان براى بازپسگيرى قسمتى از
مهریه:
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفاحِشَةٍ ...؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید! برای شما
حلال نیست که از زنان، از روی اکراه (و ایجاد ناراحتی برای آنها،) ارث ببرید! و آنان را تحت فشار قرار ندهید که قسمتی از آنچه را به آنها دادهاید (از مهر)، تملک کنید! مگر اینکه آنها عمل زشت آشکاری انجام دهند....»
حدّ زناى
کنیزان، نصف زنان آزاده:
«وَ مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَناتِ الْمُؤْمِناتِ فَمِنْ ما مَلَكَتْ ... فَإِنْ أَتَيْنَ بِفاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ ما عَلَى الْمُحْصَناتِ مِنَ الْعَذابِ ...؛
و آنها که توانایی ازدواج با زنان (آزاد) پاکدامن با ایمان را ندارند، میتوانند با زنان پاکدامن از بردگان باایمانی که در اختیار دارید ازدواج کنند... مرتکب عمل منافی عفت شوند، نصف مجازات زنان آزاد را خواهند داشت....»
ارتكاب زنا، مجوّز اخراج همسر مطلّقه، از منزل، در ايّام
عدّه:
«يا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذا طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَ ... لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَ ... إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ ...؛
ای پیامبر! هر زمان خواستید زنان را طلاق دهید، در زمان عدّه، آنها را طلاق گویید ( زمانی که از عادت ماهانه پاک شده و با همسرشان نزدیکی نکرده باشند)، ... نه شما آنها را از خانههایشان بیرون کنید ... مگر آنکه کار زشت آشکاری انجام دهند....»
حکم لعان (قرآن)،
آثار زنا (قرآن)،
اثبات زنا (قرآن)،
اکراه بر زنا (قرآن)،
حد زنا (قرآن)،
حرمت زنا (قرآن)،
کیفر زناکاران (قرآن)،
تعزیر زناکاران (قرآن) و
گناه زنا (قرآن).
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن،، ج۱۱، ص۴۲۰، برگرفته از مقاله «حکم زنا» •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی