جعل حدیث
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در میان
پژوهشگران مسلمان تردیدی نیست که عدهای در ساختن، پرداختن و پراکندن
حدیث ، به انگیزههای گوناگون، کوشیدهاند؛ اما درباره آغاز این
جریان ،
اتفاقنظر وجود ندارد.
بر پایه
حدیثی از
امام علی علیهالسلام
وضع و جعل در
عهد پیامبر صلی
اللّهعلیهوآله آغاز شد.
طبق حدیث مذکور، در
زمان پیامبر به آن حضرت
روایات دروغین نسبت میدادند، تا آنجا که پیامبر به
خطابه ایستاد و به
مردم هشدار داد که نسبتدهندگان
دروغ به او بسیار شدهاند و بدانند که جایگاهشان
دوزخ خواهد بود.
سپس
امیر مؤمنان علیهالسلام افزود که این رفتار ناشایست، پس از آن حضرت، گسترش نیز یافت.
اما
عالمان و
محدثان اهلسنت از حدیث یاد شده آغاز و انجام را
روایت نکرده و به نقل «مَن کَذَب علیَّ...» (هرکس بر من دروغ ببندد...» بسنده کردهاند.
در عین حال، این
نقل را با طرق بسیار گزارش کرده و حتی بر
تواتر آن
تأکید کردهاند.
در میان
عالمان اهلسنت ،
شیخمحمد عبده از کسانی است که آغاز
جعل و
وضع را
روزگار رسولاللّه میدانست.
ابوزهو نیز، گو اینکه جریان وضع و جعل را به شکل گسترده آن، پس از «
فتنه » (
واقعه قتل عثمان ) میداند اما وجود آن را در
زمان رسولاللّه نفی نمیکند.
پژوهشیان دیگر غالباً وضع و جعل را در هنگام بروز «فتنه» و حتی بعد از آن میدانند، تا به
روزگار صحابیان جریان جعل و وضع و مآلاً
کذب بر
رسولاللّه نسبت داده نشود، چرا که لازمه این امر آلوده شدن س [[]] احت برخی از صحابیان به کذب و مخدوش شدن
آموزه «
عدالت صحابه » است.
باری، از جمله پژوهشهای مهم در
روزگار معاصر ، بررسی، جریان وضع و جعل است.
این
بحث و
فحص ، خود نوعی
موضعگیری و پاسخدهی یا پاسخیابی در برابر
خاورشناسان و کسانی است که بر آن طریق رفتهاند، چرا که آنان این
فرضیه را پیش کشیدند که چون
حدیث یک
قرن تمام نگاشته نشد، پس از آن،
راویان از «
حفظ » (و نه از روی نوشته) گزارش میکردند و میتوانستند هر سخنی را به جای حدیث عرضه کنند.
اینک در این بخش، منابعی گزارش میشود که موضوع اصلی آنها
وضع و جعل حدیث است، با توجه به
شبهات و آرای جدید.
الاخبار الدخیلة ، از
شیخ محمدتقی شوشتری (
تهران ۱۳۹۰)،
محقق ،
محدّث و
رجالی بزرگ
شیعه در
روزگار معاصر.
وی بیشتر با کتاب بسیار محققانه
قاموسالرجال شناخته شده، اما آثار دیگر وی نیز سرشار از تحقیقات
رشیق و تأملات
دقیق و نکتهیابیها و باریکنگریهای راهگشاست.
الأخبار الدخیلة حاصل سالها
تأمل ،
تتبع و
تحقیق شوشتری در
متون حدیثی شیعه است.
او کتاب را به سه
باب تقسیم کرده است:
احادیث تحریف شده،
احادیث مجعول ، و
دعاهای محرّف و
مجهول .
باب اول دوازده
فصل ، باب دوم چهار فصل و باب سوم دو فصل دارد.
ملاکها و
معیارهای مؤلف گاه
سندی است و گاه
متنی .
شوشتری به یمن سالها تأمل در
روایات و
تحلیل محتوایی متون احادیث ، در نقد متن و شناخت
تصحیفات و
تحریفات چیرگی شگفتی داشته است.
او
مسلمات تاریخی ،
حکم عقل و
باورهای استوار و
قطعی مذهب را در
نقد احادیث برساخته، استادانه بهکار گرفته است.
کتاب
الاخبار الدخیلة ، برخلاف اسم آن، فقط درباره
احادیث بر ساخته نیست و درباره احادیث
تحریف شده یا
روایاتی که کلماتی از آنها
تصحیف شده نیز در آن سخن رفته است.
توجه شوشتری به بخشهایی از متون
دعاها درخور
تأمل است، کما اینکه نقدهای او از
روایات تفسیر «
منسوب به
امام حسن عسکری علیهالسلام» نیز جالب توجه است.
بر این
کتاب یک
جلدی ، پس از چاپ با کمک
علیاکبر غفاری ، یک
مستدرک سه جلدی افزوده شد.
الموضوعات فی الآثار و الأخبار ،
تألیف هاشم معروف حسنی .
این کتاب از معدود آثار مستقلی است که به جریان
وضع پرداخته و این
پدیده را در
میراث حدیثی اسلامی واقعبینانه و به دور از گرایشهای
مسلکی و
مذهبی گزارش کرده است.
مؤلف نشان داده که چگونه جریان وضع در گذر
زمان گسترشیافته و گاه وسیلهای در دست
حاکمان ، و گاه ابزار
سرخوشیها و شادخواریها و
عیاشیهای دیگران شده است.
وی، نگرانی خود را از اینکه
محققان و
محدثان شیعه به جریان وضع نپرداخته و درباره آن
پژوهش نکردهاند، ابراز داشته و در بررسیهای خود نشان داده که جریان وضع
ریشه در
روزگار رسولاللّه صلی
اللّهعلیهوآله داشته است.
سپس به نقد آرای
عالمان اهلسنت درباره آغاز وضع پرداخته و بهویژه مطالب
مصطفی سباعی را عالمانه و
دقیق به
نقد کشیده است.
به گفته وی،
اگر واقع
صادق تاریخ را نادیده بگیریم و
دورانپیامبر اکرم را پیراسته از
دروغسازی بدانیم، باز هم نمیتوانیم، بر پایه ادّله قوی، پیراستگی
عصر صحابه را از
دروغ و جعل حدیث اثبات کنیم.
او به اندکی از بسیار بسنده کرده است تا نشان دهد که چگونه برخی از
صحابیان برای پیشبرد مقاصد خود
حدیث میساختند.
او نقش
تازه مسلمانان یهودیتبار را نیز در گسترش
مجعولات نادیده نگرفته و نشان داده که فردی چون
کعبالأحبار چه اندازه حدیث ساخته و در میان
مسلمانان به عنوان
کلام پیامبر پخش کرده است.
او سپس به انگیزههای
جعل و وضع، و ارزیابی دیدگاهها در اینباره پرداخته است.
پس از این مباحث، که جنبه
مقدمه دارد، مؤلف نمونههای عینی
احادیث مجعول را از
منابع شیعی ارائه کرده و دلایل خود را بر مجعول بودن آنها آورده است، نمونههای برگزیده او غالباً از «
مناقب » و «
مطاعن » است، که در آن هم روش
نقد سند و هم روش
نقد متن به کار گرفته شده است.
کتاب الموضوعات از کاستیها و گاه دوری از معیارها و ملاکها و نیز از
تهافت و
تناقض به دور نیست، با اینهمه در این موضوع، اثری است خواندنی.
الوضع فی الحدیث ، از
عمر بن حسن عثمان فلّاته (
دمشق ۱۴۰۱، ۳ج)، مفصّلترین کتاب در موضوع جعل و وضع در حدیث است.
مؤلف، پس از بحثهای مقدماتی درباره حدیث و
مترادفات و
اقسام آن، به واژه وضع پرداخته، وجه
تسمیه احادیث موضوعه را توضیح داده و سایر واژههای دالّ بر وضع را نیز برشمرده، سپس
عُرف محدثان را درباره واضع مطرح کردهاست و اینکه محدّثان به چه کسی
واضع میگویند.
آغاز وضع و جریانهای حدیثساز، بحث مهم بعدی است که مؤلف در آن سخنان
اسلاف خود را
تکرار کرده و ضمن مطالب بسیار سودمند، نسبتهای نادرست و
ناروا به
شیعه را آورده است.
جلد دوم کتاب به بحث از احادیث موضوعه و راههای شناخت آنها اختصاص دارد.
مؤلف از کسانی که از آنها «
نسخه »های موضوع گزارش شده،
فهرست مفصّلی ترتیب داده است.
هر چند نقلها و گزارشهای
منابع اهلسنت ــ که پژوهش
مؤلف ناظر به آنهاست ــ در مواردی از این دست باید با
احتیاط تلقی شود، اما وجود ۱۲۰
راویموصوف به
صفت وضع، شگفتآور و درخور توجه است.
چگونگی نسخههای موضوع و اقسام این نسخهها، از دیگر مباحث کتاب است.
نقد و
بررسی کتابهای ششگانه با این موضع که در
صحیح بخاری و
مسلم حدیث موضوع نیست و در چهار
کتاب دیگر هم بسیار اندک است، پیگیری شده و اساسآ مؤلف این بحث را بر
الموضوعات ابن جوزی بنا نهاده و احادیثی را آورده که
ابن جوزی موضوع یا
حدیث «مشکلدار» تلقی کرده است.
ادامه کتاب درباره
راویان متهم به
کذب و
جعل ، و بهطور خاص «راویان متهم به کذب و جعل در کتابهای ششگانه»، است.
در اینجا نیز همان اندک راویانی از کتابهای ششگانه که دارای
باورهای شیعی بودهاند، کمابیش
متهم به کذب و وضع شدهاند.
کتاب الوضع فی الحدیث، صرف نظر از کژاندیشیها و وارونهنویسیهایش، کتابی است تفصیلی و
مستند به منابع بسیار.
الرسائل العشر فی الأحادیث الموضوعة فی کتب السنة ،
سیدعلی حسینی میلانی (
قم ۱۴۲۸).
از همان
روزگار پس از
رحلت پیامبر صلی
اللّهعلیهوآله، و بهویژه در دوران
امویان ، جریانی شکل گرفت که بر پایه
تکذیب و
تردید و
تشریک ، در مقام
انکارفضائل و
مناقب اهلبیت پیامبر اکرم و بهویژه
امام علی علیهالسلام برآمد.
گام نخست آنان تکذیب بود، اگر امکان نداشت، در چگونگی
روایت و
محتوا و
مفهوم احادیث نبوی ایجاد تردید میکرد و اگر این نیز
دشوار بود، همگون آن
فضیلت یا با اندک مشابهتی برای دیگران برمیساخت.
معاویه فضیلتسازی و
فضیلتستیزی را به مثابه
مرامنامه رسمی آن روز
ابلاغ کرد.
شناخت این جریان و اقدامات آن میتواند تنبهآفرین باشد.
کتاب الرسائل با این سمت و سو نگاشته شده و مشتمل است بر ده
رساله درباره ده
حدیث برساخته با همان آهنگِ یاد شده، مانند حدیث «اصحابی کالنجوم»، «الاقتداء بالشیخین»، «علیکم بسنتی و سنة الخلفاء الراشدین».
مؤلف در
ارزیابی و
نقد و
تحلیل سند و
متن این «
احادیث »، بر پایه منابع مهم
اهلسنت بحث کرده و آرای
محدثان و
عالمان بزرگ اهلسنّت را در این باره ارزیابی نموده است.
این کتاب مطالب شایان توجهی نیز در «
رجال اسانید » دارد.
الوضاعون و احادیثهم الموضوعة من کتاب الغدیر للشیخ الأمینی ، فراهم آورده
سیدرامی یوزبکی (۱۹۹۹).
عبدالحسین امینی ،
نویسنده پرآوازه
کتاب الغدیر ، در مواردی از کتاب خود به موضوع «جعل وضع» در حدیث پرداخته است.
از جمله در مقابل
داوریها و
ادعاهای ناروای برخی
نویسندگان که از یک سو
جعل و
وضع را به
شیعه نسبت داده و از سوی دیگر بسیاری از
رجال شیعه را «
کذاب » معرفی کردهاند، در جلد پنجم کتاب خود بحث «
سلسلة الکذابین و الوضاعین » را مطرح نموده و در آن از ۷۰۲ نفر یاد کرده است، که بر پایه
منابع حدیثی و
رجالی اهلسنّت ، متهم به وضع و جعل و کذباند.
بحثهای
الغدیر درباره وضع و جعل در کتاب الوضّاعون... گرد آمده است.
فصل اول کتاب درباره شناخت حدیث موضوع است و آغاز و زمینههای شکلگیری آن و نیز مراحل جریان وضع و جعل.
در فصل دوم، پساز مقدمهای درباره
راویانِ وضّاع و دروغگستر، فهرست یاد شده به ترتیب
حروف الفبا ارائه شده و ضمن بازنگری در منابع و افزودن برخی منابع و مصادر، توضیحات لازم در
زیرنویس آمده است.
در پایان کتاب نمونههایی از احادیث برساخته آنان ذکر شده است.
موسوعة الأحادیث و الآثار الضعیفة و الموضوعة ، از
علیحسن علی حلبی و همکاران (
ریاض ۱۴۱۹، ۱۶ج).
این کتاب گستردهترین مجموعه حاوی
احادیث موضوع و
ضعیف است، با ذکر منابع و مصادر آنها.
مؤلفان در مقدمهای مفصّل به موضوعات سودمندی پرداختهاند، مانند
تأکید رسول اکرم صلی
اللّهعلیهوآله بر
کتابت و
مذاکره و
فهم حدیث ، ارزیابی و نقد و
تحلیل روایات منع کتابت حدیث ، و جریان جعل و وضع حدیث.
سپس به کوششهای
محدثان در
صیانت از
روایات و
تنظیم و
تدوین معیارها و ملاکهای
نقد اسانید و
متن اشاره کرده و شیوه خود را در
استخراج و تنظیم مباحث بر پایه
کتابهای حدیثی ، موضوعات، علل و نیز
کتابهای فقهی و
تفسیری گزارش کردهاند.
دو فهرست سودمند و کارآمد نیز افزودهاند: یکی
کتابشناسی احادیث موضوعه و
اخبار ضعیف ، دیگری فهرست
مؤلفان مرتبط با احادیث موضوعه بر پایه زمان
نگارش از آغاز تاکنون.
از این فهرست دانسته میشود که کهنترین متنی که محدّثان، با توجه به
سند آن، بر «
موضوع » بودنش
حکم کردهاند، نسخه
نُبیط بن شُریط اَشجعی است.
وی از
صحابیان بوده
و این نسخه را
پسرش از او گزارش کرده است.
پس از آن کهنترین کتاب موجود در احادیث موضوعه،
الأربعون الودعانیة ، نوشته
ابونصر محمد بن علی بن ودعان موصلی (متوفی ۴۹۴)، است که
رجالیان و
محققان او را به
کذب و درهمآمیختن
کلمات نبوی با سخنان
حکما و دیگران
متهم کردهاند
در عین حال، با توجه به محتوای این
رساله گفته شده است که سبب
تشکیک در این
رساله،
شیعه بودن
ابن ودعان و مخالفت او با جریان
حاکم بوده است.
در موسوعه،
روایات موضوع یا
ضعیف را، بدون
داوری، به نظم الفبایی آورده و تمام منابعی را که در آنها درباره این
حدیث سخن گفته شده
گزارش کردهاند.
(۱) ابن ابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ ـ ۱۳۸۷/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت (بیتا).
(۲) ابن اثیر، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، تهران: انتشارات اسماعیلیان، (بیتا).
(۳) ابن جوزی، کتاب الموضوعات، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، مدینه ۱۳۸۶ـ ۱۳۸۸/ ۱۹۶۶ـ ۱۹۶۸.
(۴) ابن حجر عسقلانی، فتح الباری: شرح صحیح البخاری، بولاق ۱۳۰۰ـ۱۳۰۱، چاپ افست (بیتا).
(۵) ابن حجر عسقلانی، کتاب تهذیب التهذیب، (بیروت) ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
(۶) ابن سعد (بیروت).
(۷) ابن شاذان، مختصر اثبات الرجعة، از باسم موسوی، در تراثنا، سال ۴، ش ۲ (ربیعالآخر ـ جمادیالآخره ۱۴۰۹).
(۸) ابن عبدالبرّ، جامع بیان العلم و فضله و ما ینبغی فی روایته و حمله، قدم له و علق علیه محمد عبدالقادر احمد عطا، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
(۹) ابن ودعان، الاربعون الودعانیة، چاپ محمدجواد حسینی جلالی، در میراث حدیث شیعه، دفتر ۱۷، به کوشش مهدی مهریزی و علی صدرایی خویی، قم: دارالحدیث، ۱۳۸۶ش.
(۱۰) محمود ابوریه، اضواء علی السنة المحمدیة، قاهره (۱۹۸۰).
(۱۱) محمد محمد ابوزهو، الحدیث و المحدثون، او، عنایة الامة الاسلامیة بالسنة النبویة، قاهره ۱۳۷۸.
(۱۲) محمد محمد ابوزهو، مکانةالسنة فیالاسلام، بیروت ۱۴۰۴/ ۱۹۸۴.
(۱۳) احمد زکی ابوشادی، ثورة الاسلام، بیروت: دار مکتبة الحیاة، (بیتا).
(۱۴) محمد ابوشهبه، دفاعٌ عن السنة و ردّ شُبَه المستشرقین و الکُتّاب المعاصرین و بیان الشبه الواردة علی السنة قدیماً و حدیثاً و ردّها ردّاً علمیاً صحیحاً، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۱.
(۱۵) خلدون احدب، التصنیف فی السنة النبویة و علومها، من بدایة المنتصف الثانی للقرن الرابع عشر الهجری و الی نهایة الربع الاول من القرن الخامس عشر الهجری، بیروت ۱۴۲۷.
(۱۶) احمد صبحی منصور، القرآن و کفی مصدرآ للتشریع الاسلامی، بیروت ۲۰۰۵.
(۱۷) محمد مصطفی اعظمی، دراسات فی الحدیث النبوی و تاریخ تدوینه، ریاض (۱۳۹۶ (.
(۱۸) خادم حسین الهیبخش، القرآنیون و شُبَهاتهم حول السنة، طائف ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰.
(۱۹) محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/ ۱۹۸۱.
(۲۰) جمال بنّا، نحو فقه جدید، قاهره: دارالفکر الاسلامی، (بیتا).
(۲۱) هاشم معروف حسنی، دراسات فی الحدیث و المحدثین، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، (بیتا).
(۲۲) هاشم معروف حسنی، الموضوعات فی الآثار و الاخبار، بیروت ۱۹۷۳.
(۲۳) محمدرضا حسینی جلالی، تدوین السنة الشریفة، قم ۱۳۷۶ش.
(۲۴) علی حسن حلبی، ابراهیم طه قیسی، و حمدی محمد مراد، موسوعة الاحادیث و الآثار الضعیفة و الموضوعة، ریاض ۱۴۱۹.
(۲۵) محمد حمزه، الحدیث النبوی و مکانته فی الفکر الاسلامی الحدیث، بیروت ۲۰۰۵.
(۲۶) محمد خضری، تاریخ التشریع الاسلامی، مصر ۱۳۷۳/ ۱۹۵۴.
(۲۷) احمد بن علی خطیب بغدادی، تقیید العلم، چاپ یوسف عش، (بیروت) ۱۹۷۴.
(۲۸) ذهبی.
(۲۹) محمد رشیدرضا، «الاحتجاج باحادیث الآحاد فی العقائد و تحقیق معنی الظن و الیقین و التواتر»، المنار، ج۱۹، ش۶ (محرّم ۱۳۳۵).
(۳۰) محمد رشیدرضا، «حقیقة الجن و الشیاطین»، همان، ج۷، ش۱۸ (رمضان ۱۳۲۲).
(۳۱) محمد رشیدرضا، «السنة و صحتها و الشریعة و متانتها: ردّ علی دعاة النصرانیة بمصر»، همان، ج ۱۹، ش ۲ (رمضان ۱۳۳۴).
(۳۲) رفعت فوزی عبدالمطلب، توثیق السنة فی القرن الثانی الهجری: اسسه و اتجاهاته، (قاهره) ۱۴۰۰/ ۱۹۸۱.
(۳۳) مصطفی سباعی، السنة و مکانتها فی التشریع الاسلامی، بیروت ۱۴۱۹/ ۱۹۹۸.
(۳۴) عبدالرحمان بن ابیبکر سیوطی، مفتاح الجنة فی الاحتجاج بالسنة، مدینه ۱۳۹۹.
(۳۵) محمد بن ادریس شافعی، الاُمّ، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۳۶) مکی شامی، السنة النبویة و مطاعن المبتدعة فیها، عمان ۱۴۲۰/ ۱۹۹۹.
(۳۷) محمدتقی شوشتری، الاخبار الدخیلة، علق علیه علی اکبر غفاری، تهران ۱۳۹۰.
(۳۸) علی شهرستانی، منبع تدوین الحدیث: اسباب و نتائج، بیروت ۱۴۱۸/ ۱۹۹۷.
(۳۹) صبحی صالح، علوم الحدیث و مصطلحه، دمشق ۱۳۷۹/ ۱۹۵۹، چاپ افست قم ۱۳۶۳ش.
(۴۰) محمد توفیق صدقی، «الاسلام هو القرآن وحده»، المنار، ج۹، ش ۷ (رجب ۱۳۲۴).
(۴۱) عبدالمنعم صالح العلی، دفاع عن ابیهریرة، بغداد ۱۹۸۱.
(۴۲) محمد عبده، الاعمال الکاملة للامام محمد عبده، چاپ محمد عماره، بیروت ۱۹۷۲ـ۱۹۷۴.
(۴۳) نیازی عزالدین، دین السلطان، دمشق ۱۹۹۷.
(۴۴) محمد سعید عشماوی، اصول الشریعة، قاهره ۱۴۱۶/ ۱۹۹۶.
(۴۵) محمد سعید عشماوی، حجیة الحدیث، قاهره ۱۴۱۵الف.
(۴۶) محمد سعید عشماوی، حقیقة الحجاب، قاهره ۱۴۱۵ب.
(۴۷) محمد سعید عشماوی، الربا و الفائدة فی الاسلام، بیروت.
(۴۸) محییالدین عطیه، صلاحالدین حفنی، و محمد خیر رمضان یوسف، دلیل مؤلفات الحدیث الشریف المطبوعة القدیمة و الحدیثة، بیروت ۱۴۱۶/ ۱۹۹۵.
(۴۹) علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهجالبلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷، چاپ افست قم (بیتا).
(۵۰) اکرم عمری، بحوث فی تاریخ السنة المشرفة، بغداد ۱۹۷۲.
(۵۱) محمد غزالی، السنة النبویة بین اهل الفقه و اهل الحدیث، قاهره ۱۴۱۰.
(۵۲) عمر فلّاته، الوضع فی الحدیث، دمشق ۱۴۰۱.
(۵۳) محمد جمالالدین قاسمی، قواعد التحدیث من فنون مصطلح الحدیث، چاپ محمد بهجة بیطار، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷، چاپ افست ۱۴۱۴/ ۱۹۹۳.
(۵۴) اسماعیل کردی، نحو تفعیل قواعد نقد متن الحدیث: دراسة تطبیقیة علی بعض احادیث الصحیحین، دمشق ۲۰۰۲.
(۵۵) کلینی، اصول کافی.
(۵۶) یوسف مرعشلی، مصادر الدراسات الاسلامیة و نظام المکتبات و المعلومات، ج۱، بیروت ۱۴۲۷/ ۲۰۰۶.
(۵۷) ابوالاعلی مودودی، خلافت و ملوکیت، ترجمه خلیل احمد حامدی، (تهران) ۱۴۰۵.
(۵۸) محمدعلی مهدویراد، تدوین الحدیث عند الشیعة الامامیة: بدایته المبکّرفی عهدالرسول و مصیره حتی الکلینی، بیروت ۱۴۲۷.
(۵۹) محمدعلی مهدویراد، «تدوین حدیث: منع تدوین حدیث.
(۶۰) توجیهها، نقدها»، علوم حدیث، ش۵ (پاییز ۱۳۷۶)، ش۶ (زمستان ۱۳۷۶).
(۶۱) میرحامد حسین، استخراج المرام من استقصاء الافهام، قم ۱۳۸۳.
(۶۲) محمد خیر بن رمضان یوسف، المعجم المصنف لمؤلفات الحدیث الشریف، ریاض ۱۴۲۳.
(۶۳) محمد رشیدرضا، «النسخ و اخبار الآحاد»، همان، ج۱۲، ش ۹ (رمضان ۱۳۲۷)؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «وضع و جعل»، شماره۵۸۷۷.