عدالت صحابه (ادله)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از مسائل مهمی که همواره در منازعات علمی مورد بحث واقع میشود مساله
عدالت صحابه است که
اهل سنت بدان پرداختهاند تا حدی که گفته شده باید به پاکی و افضلیت همه صحابه از افراد بعد از ایشان،
اعتقاد داشت که این اعتقاد تمام علماء و معتمدین است؛
در حالی که
تشیع انتقادی جدی به آن وارد مینماید.
در این مقاله به ادله مدافعین عدالت صحابه که به بیانات مختلف از اهل سنت بیان شده، میپردازیم:
خطیب بغدادی در کتاب الکفایه به چند آیه اینگونه
استدلال میکند که این آیات در مورد تمام صحابه میباشد و معنی هر یک دلالت بر
طهارت و پاکی و منتخب بودن تمام آنها از سوی
خداوند است، مانند:
۱. شما بهترین امتی بودید که به سود انسانها آفریده شدهاند.
۲. همانگونه (که
قبله شما، یک قبله میانه است) شما را نیز، امت میانهای قرار دادیم (در حد اعتدال، میان افراط و تفریط) تا بر مردم گواه باشید و
پیامبر هم بر شما گواه است.
۳. به معروف امر میکنند و از منکر
نهی میکنند.
۴. خداوند از مؤمنان- هنگامی که در زیر آن درخت با تو
بیعت کردند- راضی و خشنود شد خدا آنچه را در درون دلهایشان (از ایمان و صداقت) نهفته بود میدانست از این رو آرامش را بر دلهایشان نازل کرد و پیروزی نزدیکی به عنوان
پاداش نصیب آنها فرمود.
۵. و کسانی که با او هستند در برابر
کفار سرسخت و شدید و در میان خود مهربانند.
۶. پیشگامان نخستین از
مهاجرین و
انصار، و کسانی که به نیکی از آنها پیروی کردند، خداوند از آنها خشنود گشت، و آنها (نیز) از او خشنود شدند و باغهایی از بهشت برای آنان فراهم ساخته، که نهرها از زیر درختانش جاری است جاودانه در آن خواهند ماند و این است پیروزی بزرگ.
۷. ای پیامبر! خداوند و مؤمنانی که از تو پیروی میکنند، برای حمایت تو کافی است (فقط بر آنها تکیه کن).
۸. این اموال برای فقیران مهاجرانی است که از خانه و کاشانه و اموال خود بیرون رانده شدند در حالی که فضل الهی و رضای او را میطلبند و خدا و رسولش را یاری میکنند و آنها راستگویانند! و برای کسانی است که در این سرا (سرزمین
مدینه) و در سرای
ایمان پیش از مهاجران مسکن گزیدند و کسانی را که به سویشان
هجرت کنند دوست میدارند، و در دل خود نیازی به آنچه به مهاجران داده شده احساس نمیکنند و آنها را بر خود مقدم میدارند هر چند خودشان بسیار نیازمند باشند کسانی که از بخل و حرص نفس خویش باز داشته شدهاند رستگارانند! (همچنین) کسانی که بعد از آنها (مهاجران و انصار) آمدند و میگویند: «پروردگارا! ما و برادرانمان را که در
ایمان بر ما پیشی گرفتند بیامرز، و در دلهایمان
حسد و کینهای نسبت به مؤمنان قرار مده! پروردگارا، تو مهربان و رحیمی.
اهل سنت با این آیات استدلال نمودهاند که تمام صحابه عادل هستند و نباید نسبت به حال آنها بررسی و جستجو شود؛ چرا که این آیات تمام
صحابه را شامل میشود.
اهل سنت برای استدلال بر
عدالت مجموع صحابه به روایاتی از
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) استناد جستهاند از جمله:
۱. خیر القرون قرنی.
بهترین قرنها
قرن من است.
۲. لاتسبوا اصحابی فلو انفق احدکم مثل احد ذهبا ما بلغ مد احدهم و لا نصیفه.
به اصحاب من دشنام ندهید، چراکه اگر کسی از شما مانند
کوه احد طلا
انفاق کند مانند یک مد طعام انفاق آنها نمیشود.
۳. اصحاب من مانند ستارگان هستند؛ به هر کدام از ایشان اقتداء کنید هدایت میشوید. همچنین از آن حضرت روایت نمودهاند که: خداوند اصحاب من را از جمیع مردم (به جز انبیاء) انتخاب نمود.
۴. خدا را، خدا را (در نظر بگیرید) نسبت به اصحابم. ایشان را بعد از من هدف اغراضتان قرار ندهید. پس کسی که ایشان را دوست دارد پس به دوستی خودم ایشان را دوست میدارم و کسی که
بغض آنها را داشته باشد مبغوض من هستند، کسی که ایشان را بیازارد من را آزرده و کسی که من را بیازارد خدا را آزرده، و کسی که خداوند را بیازارد، نزدیک است که (ایمانش) گرفته شود (الله الله فی اصحابی، لا تتخذوهم غرضا، فمن احبهم فبحبی احبهم، و من ابغضهم فببغضی ابغضهم، و من آذاهم فقد آذانی، و من آذانی فقد آذی الله، و من آذی الله فیوشک ان یاخذه).
البته واضح است که این روایات از روی
احادیث نبوی که در شان
اهل بیت(علیهالسّلام) بیان شده، جعل شده است؛ چراکه رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: ای فلانی به علی دشنام نگو؛ چون هر کس به او دشنام دهد مرا ناسزا گفته و هر کس به من دشنام دهد به خدا ناسزا گفته (یا فلان لا تسبوا علیا فان من سبه فقد سبنی و من سبنی سبه الله).
همچنین فرمودند: ایها الناس الله الله فی اهل بیتی فانهم ارکان الدین و مصابیح الظلم و معدن العلم. (یا رب الی یوم القیامة فی اهل بیتی اسودت وجوه اقوام وردوا ظماء مظمئین الی نار جهنم مزقوا الثقل الاول الاعظم و اخروا الثقل الاصغر.)
ابن حجر عسقلانی مدعی است که عدالت تمام صحابه اتفاقی است و فقط عدهای از بدعتگزاران عقیدهای برخلاف این اتفاق نظر دارند.
در واقع ابن حجر اجماعی بودن این نظریه را دلیلی بر این نظریه عنوان نموده در حالی که خود معترف است که مخالفتهائی با این نظر وجود دارد اما وی نظر مخالف را باطل و بدعت میداند.
ابن عبدالبر در استیعاب نیز اینگونه ادعای
اجماع نموده که: ما از بحث کردن از احوال صحابه بینیاز هستیم زیرا اجماع اهل حق از مسلمین (
اهل سنت و جماعت) بر این است که تمام صحابه عادل هستند. (قد کفینا البحث عن احوالهم لاجماع اهل الحق من المسلمین و هم اهل السنة و الجماعة علی انهم کلهم عدول)
ابن اثیر گفته: تمام صحابه عادل هستند و جرحی برای ایشان راه ندارد.
اگر هیچ
آیه و روایتی برای فضیلت صحابه هم وارد نمیشد اعمال و رفتار صحابه در نصرت
دین و
جهاد و و دفاع از رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و بذل مال و جان خود و.... موجب یقین به
عدالت آنها است.
و به عبارت دیگر با وجود صحابه دین و
قرآن و سنت ثابت میشود و اگر کسی عدالت صحابه را قبول نداشته باشد، با دین و قرآن و سنت به مخالفت پرداخته و به همین دلیل
ابو زرعه رازی گفته است: اگر کسی نقصی به یکی از اصحاب رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وارد کرد بدان که
زندیق است؛ زیرا که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) حق است و قرآن حق است و آنچه را که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آورده حق است و تمام این امور حقه را صحابه به ما رساندهاند و این افرادی که به صحابه اشکال وارد میکنند میخواهند شاهدهای ما را نابود کنند تا اینکه
کتاب و
سنت را باطل کنند.
این بود ادلهای که اهل سنت با آن در صدد اثبات عدالت صحابه هستند و ما در مقاله دیگری به
نقد این ادله پرداختهایم و ثابت نمودهایم که ادله عدالت شامل تمام صحابه نمیشود.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ادله عدالت صحابه».